چقدر به نوشتن اهداف و آرزوهایتان در طول زندگی پایبند هستید؟ فکر می‌کنید این کار تا چه اندازه موجب رسیدن شما به آن اهداف شود؟ کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد” کتابی در همین موضوع است. این کتاب توسط هنریت کلاوسر در سال 2000 میلادی نوشته و منتشر شد. او که علاقه‌ی بسیاری به نویسندگی داشت، در این اثر به بررسی قانون جذب و تاثیرات آن در نوشتن اهداف و آرزوها پرداخت. کلاوسر در این کتاب قانون درست نوشتن را به مخاطبان خود آموزش می‌دهد و با ارائه شواهد و نمونه‌های واقعی، از آن‌ها می‌خواهد بدانند چه می‌خواهند تا به دستش بیاورند!
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به سراغ این کتاب رفته‌ایم تا برخی از دستورالعمل‌های آن را با هم بررسی کنیم. پس اگر به قانون جذب و قدرت افکار مثبت و تاثیرات آن در برآورده کردن آرزوها علاقه‌مندید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
معرفی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد کتابی درباره‌ی نوشتن اهداف و خواسته‌ها و تاثیرات آن در زندگی است. این کتاب در سال 2000 منتشر شد و در مدت کوتاهی در لیست آثار پرفروش روانشناسی و خودیاری قرار گرفت.
ویژگی مهمی که کتاب هنریت کلاوسر را از سایر آثار ژانر خود متمایز می‌کند این است که به جای تمرکز کامل بر نوشتن، چگونگی درست نوشتن را آموزش می‌دهد. یعنی از روش‌هایی می‌گوید که موجب می‌شود نگارش آرزوهایتان هدفمندتر شود و شما را زودتر به نتیجه برساند. همین امر موجب شده است که این کتاب پس از گذشت دو دهه همچنان پرفروش و محبوب بماند و به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شود. کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد تاکنون توسط انتشارات و مترجمان مختلفی در ایران ترجمه و به چاپ رسیده است.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد از آن دسته کتاب‌هایی است که طرفداران قانون جذب را به خود علاقه‌مند می‌کند. بنابراین؛
- اگر به خواندن کتاب‌های خودیاری و انگیزشی موفقیت علاقه دارید،
- اگر از اهمیت برنامه‌ریزی و نگارش اهداف آگاه هستید،
- و اگر دوست دارید با روش‌های درست و علمیِ نوشتن اهداف و آرزوها در طول زندگی آشنا شوید،
این کتاب، پیشنهادی کاربردی و مناسب برای شماست.
نگاهی به زندگی و آثار نویسنده کتاب
هنریت کلاوسر یکی از نویسندگان برجسته در حوزهٔ خودیاری است که با عشق به نوشتن و نویسندگی وارد این عرصه شده است. او دارای دکترای ادبیات انگلیسی است و در دانشگاه‌های معتبر نیویورک، لس‌آنجلس، سیاتل و کانادا تدریس کرده است. علاقهٔ عمیق کلاوسر به نویسندگی و موضوعات روانشناسی او را بر آن داشت تا کتاب‌هایی در زمینهٔ اهمیت نوشتن اهداف و قانون جذب تألیف کند.
نخستین کتاب او با عنوان “نوشتن با هر دو طرف مغز” در سال 1987 منتشر شد. این کتاب به بررسی اضطراب و وسواس در نوشتن می‌پردازد و راهکارهایی برای بهره‌برداری از تمام قابلیت‌های مغز در فرایند نگارش و ویرایش ارائه می‌دهد. پس از آن، کلاوسر چندین کتاب دیگر نیز تألیف کرد، از جمله “قلبت را روی کاغذ بیاور”، “همه‌ی حواست را به نوشتن بده” و “بنویس تا اتفاق بیفتد”. در میان این آثار، کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد” به عنوان مشهورترین و پرطرفدارترین اثر او شناخته می‌شود.
ایده نگارش کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
الهام‌بخش نگارش کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد” پسر دوازده ساله‌اش، “پیتر”، بود. او یک روز با کاغذی که اهدافش را در آن نوشته بود، نزد مادرش آمد و گفت که متوجه شده نیمی از آن اهداف تحقق یافته است. این تجربه او را به تفکر واداشت و به یاد آورد که خودش نیز در گذشته اهدافش را نوشته و به تحقق آن‌ها دست یافته است.
کلاوسر با استفاده از تجربیات شخصی و داستان‌های واقعی دیگران، از جمله سلبریتی‌ها، کتاب را نگارش کرد. او با درج آگهی از افرادی که تجربیات مشابه داشتند، خواست تا داستان‌های زندگی‌شان را با او به اشتراک بگذارند. به این ترتیب، کتاب شامل روایت‌های واقعی از افرادی است که با نوشتن اهداف خود به موفقیت دست یافته‌اند.
سرفصل‌ها و ساختار کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد بیست فصل مجزا دارد. هر کدام از این فصل‌ها با عنوان جذابی که دارد به یک داستان و یک دغدغه متفاوت در نگارش اهداف و آرزوها اختصاص دارد. به این ترتیب خواندن آن می‌تواند پاسخگوی سوالات تمام کسانی باشد که در نگارش اهداف و جذب انرژی مثبت اطلاعات کمی دارند و نمی‌دانند از کجا شروع کنند. فصل‌های این کتاب به ترتیب عبارتند از:
- بنویس تا اتفاق بیفتد
- دانستن آنچه می‌خواهید: تعیین اهداف
- جمع‌آوری ایده‌ها: صندوق پیشنهادهای مغز
- آمادگی برای دریافت
- پرداختن به ترس‌ها و احساسات
- جدا شدن: نوشتن تا رسیدن به راه‌حل
- ساده کردن: فهرست‌نویسی
- تمرکز روی نتیجه
- تغییر محیط اطراف: رفتن به نزدیک آب برای نوشتن
- متن زندگی روزمره‌تان را بنویسید
- متعهد شدن
- روی هم چیدن اهداف: بالا بردن مانع
- تشکیل یک گروه: چه چیزی تا کی؟
- به دست گرفتن ابتکار عمل
- نامه نوشتن به خدا
- مقاومت معنا دارد
- ایجاد یک مراسم آیینی
- رها کردن، رسیدن به تعادل
- شکرگزاری
- تحمل شکست
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد می‌کنیم مقالات مردان مریخی زنان ونوسی و کتاب خودت را به فنا نده را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
ساختار کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
هنریت کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد به چند سوال و دغدغه اساسی مخاطبان خود پرداخته است:
- من از نوشتن بیزارم. این نوع از نوشتن اهداف چه فرقی دارد؟
- نمی‌دانم چی می‌خواهم. آیا مهم است هدف کاملا مشخصی داشته باشم؟
- از کجا بفهمم چه وقت در مسیر درست قرار دارم؟
- چطور می‌توانم رویاهایم را زنده نگه دارم؟
- اگر آرزوهایم را بنویسم و اتفاق نیفتد چه؟
او به تناسب عنوان و موضوع هر فصل به این سوالات پاسخ داده است. به این شکل که ابتدا داستان افرادی با چنین دغدغه‌هایی را بیان کرده، سپس به تحلیل و نتیجه‌گیری از آن پرداخته است. او در ادامه، روش‌های درست نوشتن اهداف را شرح داده و از مخاطبانش درخواست کرده با پاسخ به سوالاتی به آزمایش خود بپردازند.
نقد و بررسی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد” نوشتهٔ هنریت کلاوسر، به عنوان یک راهنمای عملی در زمینهٔ نوشتن اهداف، توانسته است توجه بسیاری از خوانندگان و منتقدان را به خود جلب کند. در این بخش، به بررسی نظرات مختلف دربارهٔ این کتاب و تجربیات خوانندگان خواهیم پرداخت.
نظرات منتقدان
منتقدان این کتاب عمدتاً بر قدرت و تأثیرگذاری روش‌های ارائه‌شده در آن تأکید دارند. برخی از نکات کلیدی که در نقدها به آن‌ها اشاره شده است عبارتند از:
ساده و قابل‌فهم: بسیاری از منتقدان به سادگی و روانی نوشتار نویسنده اشاره کرده‌اند. این ویژگی باعث می‌شود که حتی افرادی که تجربهٔ کمی در نوشتن اهداف دارند، بتوانند به راحتی از محتوای کتاب بهره‌برداری کنند.
روش‌های عملی و کاربردی: یکی از نقاط قوت این کتاب، ارائهٔ تکنیک‌های عملی برای نوشتن اهداف است. منتقدان بر این باورند که این روش‌ها می‌توانند به خوانندگان کمک کنند تا اهداف خود را به وضوح تعریف کرده و به مراحل اجرایی تبدیل کنند.
الهام‌بخش و انگیزشی: بسیاری از منتقدان تأکید کرده‌اند که کتاب علاوه بر آموزش، به خوانندگان انگیزه می‌دهد تا به اهداف خود پایبند بمانند. داستان‌های موفقیت که در کتاب آمده‌اند، نمونه‌های واقعی از افرادی هستند که با استفاده از این روش‌ها به موفقیت دست یافته‌اند.
تجربیات خوانندگان از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
خوانندگان این کتاب نیز نظرات مثبتی دربارهٔ آن دارند. برخی از تجربیات آن‌ها شامل موارد زیر است:
تحول در نگرش: بسیاری از خوانندگان بیان کرده‌اند که پس از مطالعهٔ این کتاب، نگرش آن‌ها نسبت به نوشتن اهداف تغییر کرده است. آن‌ها اکنون می‌دانند که نوشتن اهداف نه‌تنها یک کار ساده، بلکه یک ابزار قدرتمند برای تغییر زندگی‌شان است.
موفقیت‌های ملموس: برخی از خوانندگان گزارش کرده‌اند که با استفاده از تکنیک‌های مطرح‌شده در کتاب، توانسته‌اند اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود را محقق کنند. از راه‌اندازی کسب‌وکارهای شخصی گرفته تا بهبود روابط شخصی، این کتاب به آن‌ها کمک کرده است تا به نتایج ملموس دست یابند.
ایجاد عادت‌های مثبت: خوانندگان همچنین به تأثیر کتاب در ایجاد عادت‌های مثبت اشاره کرده‌اند.
آن‌ها با نوشتن منظم اهداف، توانسته‌اند تمرکز بیشتری بر روی فعالیت‌های روزمره خود داشته باشند و در نتیجه، بهره‌وری خود را افزایش دهند.
نقدهای منفی درباره کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
هرچند نظرات مثبت در مورد کتاب غالب است، اما برخی نقدهای منفی نیز وجود دارد:
عدم عمق در برخی موضوعات: برخی از خوانندگان احساس کرده‌اند که کتاب در برخی موارد به عمق کافی نمی‌رسد و می‌توانست جزئیات بیشتری دربارهٔ چالش‌های نوشتن اهداف ارائه دهد.
تکرار برخی نکات: برخی از منتقدان به تکرار برخی نکات در طول کتاب اشاره کرده‌اند که ممکن است برای خوانندگانی که به دنبال محتوای جدید هستند، خسته‌کننده باشد.
به‌طور کلی، کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد” با ارائهٔ روش‌های عملی و داستان‌های الهام‌بخش، به عنوان یک منبع ارزشمند برای افرادی که به دنبال تحقق اهداف خود هستند، شناخته می‌شود. نظرات مثبت و تجربیات موفق خوانندگان نشان‌دهندهٔ تأثیر عمیق این کتاب بر زندگی آن‌هاست. با این حال، نقدهای موجود نیز می‌تواند به نویسنده کمک کند تا در آثار آیندهٔ خود، به عمق و تنوع محتوای بیشتری بپردازد. این کتاب می‌تواند نقطهٔ شروعی برای کسانی باشد که می‌خواهند با نوشتن اهداف، زندگی خود را تغییر دهند و به موفقیت‌های بزرگ دست یابند.
نکات عملی برای نوشتن اهداف
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد پر از دستورالعمل‌هایی است که به شما کمک می‌کند درست‌تر و هدفمندتر بنویسید تا زودتر به نتیجه برسید. هنریت کلاوسر با مطالعه و تحلیل تجارب خود و دیگران توانست به این نتایج ارزشمند برسد. بنابراین، حتی اگر به قانون جذب اهداف اعتقاد ندارید، این روش‌ها می‌تواند در برنامه‌ریزی‌های درسی، شغلی و سالانه شما نیز موثر باشد.
اکنون در این بخش از مقاله‌ی دانشگاه کسب و کار به برخی از این دستورالعمل‌های خواندنی و جذاب می‌پردازیم:
1. اهداف زندگی خود را تعیین کنید
اگر نمی‌دانید چه می‌خواهید و چه اهدافی دارید، شروع به نوشتن کنید. نوشتن به شما کمک می‌کند بخشی از عقاید و افکاری که در گوشه‌های ذهن خود دارید بازیابی کنید. به این ترتیب کم‌کم می‌توانید خواسته‌ها و اهداف خود را شناسایی کرده و برای تحقق آن برنامه ریزی کنید. علاوه بر این، در بین نوشتن اهداف و برنامه‌ها ممکن است ناخودآگاه به موارد مهمی پی ببرید که تا پیش از این از آن اطلاع نداشته‌اید.
ضمیر ناخودآگاه شما از طریق نوشتن به شما می‌فهماند که چه چیزی می‌خواهد. او با شما صحبت می‌کند، به شما سرنخ می‌دهد و کمک می‌کند نمادها را تفسیر کنید. پس افکار بزرگ داشته باشید و از اینکه قدرت آن را در زندگی خود ببینید ترسی نداشته باشید.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد می‌کنیم مقالات کتاب والدین سمی، کتاب گفتگو با خدا و کتاب آرزوهای بزرگ را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
2. ایده‌هایی که به ذهنتان می‌آید یادداشت کنید
وقتی شروع به نوشتن اهداف می‌کنید، مغزتان ایده‌های مبتکرانه جدیدی برایتان می‌فرستد. داشتن جایی برای ثبت افکار و نگه داشتن آن این علامت را به مغز می‌فرستد که: “من برای ورودی تو آماده‌ام“.
همراه داشتن کتابچه‌ای برای نگارش اهداف، مثل احترام گذاشتن به ایده‌هایی است که به ذهنتان خطور می‌کند. وقتی این کار را انجام می‌دهید آن بخش از مغزتان که این ایده‌ها را می‌دهد چنان به هیجان می‌آید که ایده‌های بیشتری برایتان می‌فرستد. در نتیجه خلاقیت و ابتکار عملتان نیز بیشتر می‌شود و به این ترتیب می‌توانید ایده‌های بیشتری برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود در نظر بگیرید.
3. ترس‌ها و احساسات خود را در کاغذی بنویسید
هنگامی که اهدافتان را می‌نویسید، ممکن است ترس و استرس عملی نشدن آن‌ها اعصابتان را به هم بریزد. کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد پیشنهاد می‌دهد ترس‌ها و احساسات خود را بنویسید. نوشتن احساسات به شما کمک می‌کند ناظر زندگی خود باشید. به این ترتیب می‌توانید هوشمندانه‌تر تصمیم‌گیری کنید.
علاوه بر این، براساس تحلیل بسیاری از روانشناسان، نوشتن ناراحتی‌ها و ترس‌ها می‌تواند به طرز قابل‌توجهی آن‌ها را کاهش دهد. چرا که اهمیت و بزرگی آن‌ها را در چشم شما کاهش می‌دهد. در نتیجه اضطرابتان را کم می‌کند و کمک می‌کند بتوانید بر آن‌ها غلبه کنید و مثبت‌اندیش باشید.
4. فهرست‌نویسی کنید تا متمرکزتر شوید!
برای بیان یک هدف لازم نیست چند جلد کتاب بنویسید. فهرست کوتاه ساده‌ای از اهداف و برنامه‌هایتان به راحتی می‌تواند مقصود شما را مشخص کند و حتی موثرتر هم باشد! وقتی اهدافتان را به اندازه‌ی یک فهرست ساده درمی‌آورید، می توانید بر آن متمرکزتر شوید.
نوشتن جزئیات می‌تواند تاثیرات فوق‌العاده‌ای در تمرکز ذهن شما بر آن موضوع داشته باشد. این جزئیات می‌تواند شامل زمان، مکان، نام اشخاص، و حتی رنگ و طرح وسیله‌ای باشد که خواهان آن هستید.
علاوه بر این، نوشتن فهرست به شما کمک می‌کند ذهنتان را پاکسازی کنید. نگاه کردن به آن فهرست در اوقات سخت می‌تواند اضطراب و اندوهتان را کاهش دهد و فعالیت‌هایتان را هدفمندتر کند. بنابراین تلاش کنید به این توصیه نویسنده‌ی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد عمل کنید و از این به بعد اهداف خود را فهرست‌نویسی کنید!
دو نکته کلیدی درباره کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
پس از آشنایی با محتوای کلی کتاب “بنویس تا اتفاق بیفتد”، به دو نکته مهم خواهیم پرداخت که در درک بهتر این اثر و تأثیر آن بر تحقق اهداف کمک می‌کند. بسیاری از افراد به تأثیرات قانون جذب شک دارند و ممکن است با وجود نوشتن اهداف، به نتایج ملموسی دست نیابند. این موضوع ما را با دو پرسش اساسی مواجه می‌کند:
1. نوشتن اهداف چگونه به تحقق آن‌ها کمک می‌کند؟
نوشتن اهداف و برنامه‌ها می‌تواند به تحقق آن‌ها کمک کند، و این بیشتر ناشی از یک پدیده علمی است تا قانون جذب. وقتی اهداف خود را روی کاغذ می‌نویسید، به بخشی از مغز شما به نام سیستم فعال‌سازی شبکه‌ای (RAS) سیگنال می‌فرستید که به جستجوی اطلاعات مرتبط با آن هدف بپردازد.
مثال عملی: تصور کنید که شما یک موتور هوندا آبی خریده‌اید. ناگهان متوجه می‌شوید که در هر گوشه از شهر، موتورهای هوندا آبی بیشتری وجود دارد. این در حالی است که این موتورها همیشه در اطراف شما بوده‌اند، اما شما به آن‌ها توجه نمی‌کردید. نوشتن اهداف نیز به همین شکل عمل می‌کند؛ این کار مانند یک فیلتر در ذهن شما عمل کرده و به شما کمک می‌کند تا فرصت‌ها و اطلاعات مرتبط با هدف خود را شناسایی کنید. به این ترتیب، مغز شما نسبت به آن هدف هوشیار می‌شود و تلاش می‌کند تا به تحقق آن کمک کند. این نکته یکی از دلایل اصلی است که نویسنده در کتابش به آن اشاره می‌کند.
2. چرا گاهی به نتایج مطلوب نمی‌رسیم؟
گاهی ممکن است با وجود نوشتن اهداف و برنامه‌ها، نتایج دلخواه حاصل نشود. این امر طبیعی است و به این معنا نیست که نوشتن بی‌فایده است. هیچ تضمینی وجود ندارد که با نوشتن یک هدف، به‌طور خودکار به آن دست یابید.
بسیاری از افراد بر این باورند که صرفاً نوشتن آرزوها کافی است، در حالی که تحقق اهداف نیازمند تلاش مداوم، برنامه‌ریزی دقیق و اقدام عملی است. نمی‌توانیم در خانه بنشینیم و انتظار داشته باشیم که با نوشتن آرزویی دربارهٔ ثروتمند شدن، به آن دست یابیم. بنابراین، نگارش اهداف و برنامه‌ها بیشتر به‌عنوان ابزاری برای متمرکز کردن ذهن و هدایت فعالیت‌ها در راستای آن اهداف عمل می‌کند. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا فعالیت‌های خود را بر مبنای اهداف مشخص شده تنظیم کنید و در نتیجه، شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد می‌کنیم مقالات اهمیت مطالعه، کتاب شفای زندگی و کتاب جادوی فکر بزرگ را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
سخن پایانی
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد کتابی خواندنی در ژانر خودیاری و انگیزشی است. این کتاب توسط خانم هنریت کلاوسر در سال 2000 چاپ و منتشر شد. محتوای اصلی این کتاب، تاثیر نگارش اهداف در برآورده کردن آن‌هاست. علاوه بر این، شامل روش‌هایی جذاب و خواندنی برای نوشتن اهداف است که کمک می‌کند هدفمندتر و متمرکز باشید. بنابراین اگر به قانون جذب و تاثیرات مثبت‌نگری در زندگی اعتقاد دارید و دوست دارید بدانید چطور بنویسید تا موثر باشد، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
نظر شما درباره کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد چیست؟ اگر این کتاب را خوانده‌اید، برای ما بنویسید تا چه اندازه به عقاید و روش‌های نویسنده در آن اعتقاد دارید؟
منبع: 12Min
