هنگامی که مفهوم واقعی زندگی را درک میکنیم، متوجه میشویم که باید تلاشهای فراوانی بکنیم. ممکن است هدفهای بسیاری داشته باشیم که میخواهیم به آنها برسیم. این اهداف میتوانند شامل پول و ثروت نیز باشند. زیرا نمیخواهیم در پایان زندگی خود بگوییم که من شجاعت راه اندازی یک کسب و کار را نداشتم، من شجاعت دنبال کردن اهدافم را نداشتم و من همیشه در فقر و بی بضاعتی زندگی کردم. اما نکته مهم این است که ما باید کارهای بسیاری را انجام دهیم، اما زمان ما محدود است و ما تا ابد زنده نیستیم تا بتوانیم به تمام آرزوهایمان برسیم. پس چه باید کرد؟ در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که هدف چیست و سپس در کنار هم با نحوه هدفگذاری و اشتباهات رایج در هدفگذاری آشنا شویم. تا انتهای این مقاله تیم ما را همراهی کنید.
هدف چیست؟
میتوان گفت که هدف، برنامهای برای آینده است که شخص یا گروهی از افراد آن را در نظر میگیرند، برای آن تلاش میکنند و به دست آوردن آن متعهد هستند. این تعریف ساده، اما جامع، از هدف، یک تصویر از نتیجه مطلوب در آینده را ارائه میدهد. هدفها، انتخابها و تعهداتی هستند که انسانها برای رها کردن یک روش نامناسب، اضافه کردن یک روند مفید به دوره زندگی خود یا در کل برای دستیابی به پیروزی، انجام میدهند. این تمام مطالبی نیست که باید در مورد اهداف خود بدانید. بخش مهمی از درک اهداف، شناخت خصوصیات آنها است که در قسمت بعدی به آن میپردازیم. اما قبل از آن، بیایید با استفاده از یک کلمه دیگر، وضعیت خود را روشن کنیم. چشمانداز چیست و چگونه از اهداف متمایز میشود؟
چه تفاوتی میان چشم انداز و هدف وجود دارد؟
ممکن است برخی از عبارات و اصطلاحات دیگر به عنوان هدف تلقی شوند. یکی از این اصطلاحات چشم انداز است. با این حال، این دو اصطلاح، اگرچه مرتبط هستند، اما معانی متمایزی را ارائه میدهند. برای تعیین اهدافی که تأثیرگذار باشند، باید چشم اندازی واضح داشته باشید. همچنین، اگر اهدافی بدون داشتن چشم انداز مشخص تعیین کنید، نتایج مطلوبی به دست نمیآید. برای درک بهتر اینکه تفاوت بین چشم انداز و هدف چیست، این موضوع را بیشتر برای شما توضیح میدهیم. تصویرسازی آینده از طریق چشمانداز، یک فرایند پیشبینی است. فرد بدون درک روشن از راه رسیدن به هدف، آن را در ذهن خود میسازد. اما هدف شما را به پایانهای مشخص و دلخواه ارجاع میدهد. اهداف، معیارهایی هستند که شما را در رسیدن به آرزوهایتان یاری میکنند.
بازسازی یک چشم انداز موضوعی مرحلهبهمرحله است. برای رسیدن به آن، نیاز به زمان بیشتری نسبت به اهداف داریم. معمولاً اهداف در یک فهرست با عمر کوتاه قرار میگیرند. همچنین شخص پس از انجام یک هدف، به سمت هدف بعدی حرکت میکند. چشم اندازها بیکران هستند، زیرا تصور انسان هیچگاه به انتها نمیرسد. اما هدفگذاریها محدودیتهای خود را دارند. شما چشم اندازهای آینده خود را بر اساس شرایط و منابع فعلیتان انتخاب نمیکنید. اما برای رسیدن به اهداف، باید از منابع موجود استفاده کنید. چشم اندازها مانند خیالات هستند. میتوانند نامشخص و حتی غیرقابل اجرا باشند. آنها تا زمانی که توسط اهداف به حقیقت تبدیل شوند، فقط یک فکر هستند. اما اهداف قابل دسترس و قابل اجرا هستند.
یک هدف خوب چه ویژگیهایی دارد؟
پس از اینکه متوجه شدید معنی هدف و تمایز آن با چشم انداز و یا دیدگاه چیست، حالا زمان آن رسیده که موضوع بسیار مهمی را مطرح کنیم. چه خصوصیاتی باید در یک هدف وجود داشته باشد؟ برای پیشرفت در زندگی شخصی یا حرفهای، تعیین اهداف از جمله فعالیتهای حیاتی است. با این حال، همه اهداف نمیتوانند در این مسیر مؤثر باشند. برای اینکه اهداف به خوبی عمل کنند، باید دارای خصوصیات منحصر به فردی باشند. در ادامه برخی از این خصوصیات مهم را در کنار هم بررسی میکنیم. تیم دانشگاه کسب و کار را تا انتهای این مقاله همراهی کنید.
1.هدف باید دارای نگرش مثبت باشند
بهتر است که هدفهای خود را با نگرش مثبت تعیین کنید. افراد در رسیدن به آنچه میخواهند و به آن علاقه دارند، کارایی و بهره وری بیشتری نشان میدهند، نسبت به زمانی که موضوعی که به آن علاقه ندارند را به عنوان هدف خود انتخاب میکنند.
2.اهداف باید مرتبط با زندگی شما باشند
برای اطمینان از اینکه در مسیر درستی قرار دارید، باید به طور مداوم بررسی کنید که آیا هدفهایی که دنبال میکنید با برنامه کلی شما همخوانی دارد یا نه! اگر هدفهای شما با برنامه کلی شما هماهنگ نباشند، فقط وقت شما را بیهوده میگذرانند.
3.هدف باید قابل دستیابی باشند
در یک دوره زمانی خاص، باید هدفهایی را انتخاب کنید که ساده و قابل دستیابی باشند. این هدفها باید به یک نقطه خاص متمایل باشند. وقتی تعداد اهداف افزایش مییابد، این موضوع میتواند باعث ایجاد سردرگمی در بین افراد شود، مشکلاتی در ترتیب دادن کارها ایجاد کند و باعث شود که آنها نتوانند مطمئن باشند که هدف بعدی چیست.
4.هدفهای چالش برانگیز انتخاب کنید
با استفاده از روشی برای تعیین هدف به نام OKR، افراد باید هدفی را تعیین کنند که ۷۰ درصد اطمینان دارند که میتوانند آن را به دست آورند. این اهداف باید بزرگ و جذاب باشند، به گونهای که فرد را با شوق و اشتیاق از خواب بیدار کنند. این اهداف نباید به طوری باشند که فرد کاملاً مطمئن باشد که قطعاً به آنها خواهد رسید.
نگاهی به تعریف هدفگذاری
تعیین هدف یا همان هدفگذاری، فرایندی است که در آن ما اهداف خود را شناسایی میکنیم و راههایی را برای دستیابی به آنها تعریف میکنیم. ما برای هدفهای خود برنامه ریزی میکنیم، آنها را به قدمهای کوچک تقسیم میکنیم و با تعیین اهداف کوتاه مدت، میتوانیم به هدف بلند مدت خود نزدیک شویم. برای تعیین هدف حرفهای، باید دقیقاً بدانیم که چه میخواهیم به دست آوریم، به کجا میرویم و چه کارهایی برای رسیدن به آنجا باید انجام دهیم.
همچنین، اهداف باید قابل اندازه گیری باشند تا بتوانیم پیشرفت خود را در رسیدن به آنها ارزیابی کنیم. هر شخصی، بدون توجه به سن و شرایط فعلی خود، که از زندگی زمان حال خود راضی نیست و میخواهد به یک وضعیت بهتر برسد، میتواند برای خود هدفی برای دستیابی، انتخاب کند و برای رسیدن به آن تلاش کند. پس هدفگذاری فقط مختص افراد خاص در شرایط خاص نیست! بلکه همه میتوانند در هر شرایطی که هستند، فرایند هدفگذاری را انجام دهند.
بررسی راههای مختلف هدف گذاری
اگر میخواهید بفهمید چطور میتوانید اهداف خود را تعیین کنید و ارزش هدفگذاری حرفهای را درک کنید، این ۸ گام را در این فرایند دنبال کنید. این مراحل به شما کمک میکنند تا اهداف بزرگ خود را برای سه ماه آینده تشخیص دهید. در واقع این موارد در هدفگذاری به شما کمک میکند تا اهداف مهم خود را مشخص کنید و به سرعت به آنها دست یابید.
1.آیندهای که میخواهید را تصور کنید
تعیین هدف از تصور یک آینده ایده آل آغاز میشود! آیندهای که بر اساس آرمانهای شخصی و حرفهای شما شکل گرفته است. برای درک بهتر آینده، سعی کنید تا حد امکان جزئیات آن را در ذهن خود بسازید. مثلاً، چگونه به نظر میرسد و چه احساسی در شما برانگیخته است. سپس برای تبدیل آن به واقعیت، باید برنامهریزی دقیقی انجام دهید و کارهای لازم را به انجام برسانید. هنگامی که یک تصویر روشن از آینده مطلوب خود را به دست آورید، نقش سازماندهی و هدایت فکری شما آغاز میشود. هرچه جزئیات بیشتری در تصویرسازی اهداف خود داشته باشید، ذهن شما احساس مالکیت عمیقتری نسبت به نتایج خواهد داشت.
2.بازه زمانی کوتاهی را انتخاب کنید
آیا مقصد خود را نمیشناسید و میدانید که در چه زمانی میتوانید به آن برسید؟ تعدادی از کارآفرینانی که بیشترین موفقیت را کسب کردهاند، دیدگاه شخصی و حرفهای خود را برای سه تا پنج سال آتی تعیین میکنند. برخی از آنها حتی به ۲۵ سال آینده خود فکر میکنند. آنها با استفاده از هدفگذاری، اهداف خود را با دقت برنامهریزی میکنند، سپس به عقب برمیگردند و اهدافی با زمانبندی و قابل ارزیابی برای خود ایجاد میکنند.
تعیین اهداف برای یک دوره سه ماهه، پلی است برای رسیدن به موفقیت و بازبینی مداوم آنها! این اهداف پلههایی هستند که شما را به سمت چشمانداز بزرگتر و قابل دسترس تر میبرند. برای برنامهریزیکردن برای سه ماه آینده خود، پنج هدف معین را تعیین کنید که شامل اهداف مالی، استراتژیک، ارتباطی، شخصی و اهدافی هستند که باعث میشوند زمان آزاد کمتری داشته باشید، اما این موضوع ذهن شما را متمرکزتر میکنند.
3.از نوشتن اهداف خود آغاز کنید
آیا شما همچنان برای ثبت یا ارائه افکارتان از مداد و برگه استفاده میکنید؟ افرادی که هدفهای خود را در یک برگه مینویسند، احتمال دستیابی به آنها را افزایش میدهند. جالب است بدانید که با ثبت هدفها در یک برگه، تعهد فردی برای دستیابی به آنها افزایش مییابد. هدفهای شما در ذهنتان جا خوش کردهاند. ضمیر ناخودآگاه شما در جستجوی فرصتی است تا آنها را به واقعیت تبدیل کند. هدفهایی که ثبت کردهاید، مکانی را برای شما ایجاد میکنند تا در زمان بحران به آن مراجعه کنید. این اقدام به شما کمک میکند تا خود را بازیابی کنید و تمرکز و انگیزه بیشتری برای دستیابی به هدفهایتان داشته باشید.
4.هدف شما باشد واضح باشد!
یکی از موارد مهم در تعیین اهداف، این است که برای رسیدن به آنها زمان مناسب و معیارهای قابل ارزیابی تعیین کنید. ذهن شما برای جدی گرفتن اهداف، به این موارد نیاز دارد. این کار باعث میشود که شما در راه رسیدن به اهداف خود، مسئولیت بیشتری بپذیرید. در غیر این صورت، ممکن است فکر کنید که هر زمان که میتوانید به اهداف خود برسید و به اندازه کافی به نتایج یا خروجیها اهمیت نمیدهید. برای هر اهدافی که تعیین میکنید، باید یک مهلت تعیین کنید که هم چالش برانگیز باشد و هم هیجان انگیز، اما در همان حال قابل دستیابی نیز باشد! به این فکر کنید که چگونه رسیدن به هر هدف میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و حرفهای شما داشته باشد.
5.مسئولیت رسیدن به اهدافتان را برعهده بگیرید
این مطلب بر اهمیت تعیین هدف تأکید میکند! اگر شما یک کارآفرین مستقل هستید که تمام وزن مسئولیت را به تنهایی میکشید، پذیرش مسئولیت میتواند چالش برانگیز باشد. با این حال، پذیرش مسئولیت، راهی برای دستیابی به موفقیت است. تلاش برای دستیابی به اهداف با استفاده از یک مربی کسب و کار یا به اشتراک گذاشتن اهداف با همکاران، خانواده یا تیم، در فرایند دستیابی به اهداف، به شما انگیزه میدهد تا آن چه که به انجامش متعهد شدهاید را عملیاتی کنید. در این موقعیت، شما واقعاً احساس مسئولیت و تعهد خواهید داشت.
با تعیین اهداف و تلاش برای رسیدن به آنها، شما تشویق میشوید تا انگیزه و امید خود را افزایش دهید و به دستاوردهایی برسید که فکر نمیکردید رسیدن به آنها ممکن است. احساس مسئولیت، شما را برای دستیابی به اهداف خود محک میزند، به طوری که شما انگیزه بیشتری برای انجام وظایف خود پیدا میکنید و همچنین خلاقیت شما را تقویت میکند. هنگامی که خود را با افرادی که به شما اعتماد دارند و شما را میپسندند، احاطه میکنید، افکار و ایدههای نوین به ذهن شما خواهد رسید.
6.هدفهای بزرگ را خرد کنید!
ما همگی آگاهیم که فرایند یادگیری راههای هدفگذاری، تنها آغاز ماجرا است و برای دستیابی به درک کامل از روش تعیین اهداف، مسیر طولانی در پیش داریم. فرایند هدفگذاری و دستیابی به آنها باید موجب ایجاد لذت و انگیزه شود و هر روز شما را به سمت پیشرفت هدایت کند. در مسیر رسیدن به اهداف، باید خودآگاهی جدیدی را کشف کنید که شما را به سمت پیشرفت هدایت کند. در این مسیر، دانش مهمی را کسب خواهید کرد. نکته مهم این است که با خرد کردن اهداف بزرگ میتوانید انگیزه و لذت را هر روز در خود زنده نگه دارید.
7.با هدف خود گره بخورید!
هر چه زمان بیشتری را به هدف خود اختصاص دهید و با آن ارتباط برقرار کنید، به نتایج مطلوبتری دست خواهید یافت. پیشرفت و انگیزههای شما باعث میشود تا تمام جنبههای زندگی شخصی و حرفهای خود را با توجه به نتایج مورد نظر خود تنظیم کنید. شما باید روزانه پیشرفت خود در راه رسیدن به اهدافتان را به صورت شفاف بررسی کنید. هرگز در مسیر تلاش کردن فراموش نکنید که تمام جوانب زندگی شما با تعیین هدف و دستیابی به آن دگرگون خواهند شد.
8.فراموش نکنید که آینده در دستان شماست!
ما خودمان نقش مهمی در شکلدهی به آینده داریم. باید قدرت خود را برای تغییر و تبدیل شدن به نسخه بهتر از خودمان بپذیریم و با اعتماد به نفس، آینده مطلوب خود را بسازیم. هنگامی که برنامهریزی و هدفگذاری را نمیدانیم و کنترلی بر فعالیتهایی که وقتمان را صرف میکنیم و چیزهایی که میخواهیم روی آن تمرکز کنیم نداریم، دیگران میتوانند به آسانی ما را از مسیر اصلی منحرف کنند. با تعیین هدف، شما به تمامی اتفاقاتی که شما را به اینجا رسانده است، آگاه میشوید. شما گذشته خود را، هم مثبت و هم منفی، درک میکنید و از آن برای آموختن استفاده میکنید. تعیین اهداف به شما امکان میدهد تا نقشهای از آینده مطلوب خود را بکشید و با این کار، قدرت کنترل زندگی روزمره خود را افزایش دهید. هنگامی که به مقاصد خود میرسید، در تمام جنبههای زندگی، حس آزادی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
9.بر روی تمام جنبههای زندگی خود هدفگذاری کنید
تعیین اهداف و فراگیری روشهای دستیابی به آنها، محدود به دنیای تجارت و کسب و کار نیست. این موضوع میتواند موتوری باشد که ما را به سمت موفقیت در تمامی بخشهای زندگی مانند سلامت، مالیات، ارتباطات، تناسب اندام و توسعه فردی هدایت کند. توانایی در تعیین اهداف، فهم و شناسایی انگیزهها و تمایل به دست یافتن به آنها، یکی از عوامل مهم موفقیت است. هنگام هدفگذاری این سؤالات را از خود بپرسید: چرا باید به اهدافم اهمیت دهم؟ چه احساسی هنگام دست یافتن به آنها خواهم داشت؟ چه تغییراتی در زندگی من ایجاد خواهند کرد؟ با رسیدن به این سطح از آگاهی، میتوانید مسیرهای بهتری را برای رسیدن به اهداف خود تنظیم کنید.
شناخت اشتباهات رایج در هدفگذاری
دستیابی به اهداف، برخلاف تصورات مردم، زمان طولانیتری را در بر میگیرد و این موضوع ممکن است باعث ناامیدی شود. از آنجا که انسان به پیشرفتهای خود توجهی نمیکند، انگیزه و تمرکزش را از دست میدهد. آیا این سناریو برای شما آشنا است؟ در ادامه، ما به بررسی برخی از خطاهای رایج در هدفگذاری میپردازیم تا شما با آنها آشنا شوید و از تکرار آنها خودداری کنید. تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
1.یک لیست بلند بالا از اهداف را نچینید
زمانی که به فکر تعیین اهداف میافتید، ممکن است بخواهید چیزهای فراوانی را به دست بیاورید. بنابراین، شروع به تعریف اهداف در همه زمینهها میکنید. اما مشکل این است که منابع زمانی و انرژی شما محدود است. اگر تلاش کنید که بلافاصله روی اهداف گوناگون تمرکز کنید، نمیتوانید به هر یک از اهداف خود توجه کافی را اختصاص دهید. به جای تلاش برای انجام همه چیز، از اصل کیفیت برابر با کمیت، استفاده کنید. در طول دوره یک ساله، بر روی اهمیت نسبی هر هدفی که میخواهید به دست آورید، تمرکز کنید و برای حفظ تمرکز، بیش از سه هدف را انتخاب نکنید. یادتان باشد که پیشرفت شما در راستای هر هدف، به میزان تمرکزی که در همان زمان بر روی چندین موضوع دارید، بستگی دارد. با محدود کردن تعداد اهدافی که روی آنها کار میکنید، زمان و انرژی لازم برای انجام کارهای مهم را کسب خواهید کرد.
2.به سمت هدفهای منفی حرکت نکنید
دیدگاه شما در مورد اهداف میتواند روی احساسات و توانایی شما در دستیابی به آنها تأثیر بگذارد. برای نمونه، بسیاری از افراد هدف کاهش وزن را دنبال میکنند. اما این هدف، معنای منفی دارد. چرا که روی چیزی تمرکز میکند که شما آن را دوست ندارید، یعنی وزنتان! روش مثبت برای بازنویسی این هدف این است که بگویید من برای رسیدن به سلامتی تلاش میکنم. یا مثلاً، برخی افراد ممکن است هدف منفی دیگر تا دیروقت در محل کار نمیمانم را داشته باشند. روش مثبت برای بازنویسی این هدف این است: بیشتر وقت را با خانواده سپری میکنم. اهداف منفی از نظر عاطفی جذاب نیستند و این باعث میشود تمرکز روی آنها دشوار شود. اهداف منفی را به گونهای بازنویسی کنید که مثبت به نظر برسند. تغییری که این روش ایجاد میکند، شما را متحیر خواهد کرد!
3.پیشرفت خود در مسیر را بررسی کنید
رسیدن به هدفها ممکن است زمان بیشتری نیاز داشته باشد و گاهی احساس میکنید که در پیشرفت کردن به چالش میخورید. به همین دلیل، مهم است که در بازههای زمانی معین، به بررسی و ارزیابی دستاوردهای خود بپردازید. هدفهای کوچک را برای خود تعریف کنید، به خودتان برای دستاوردهایتان تبریک بگویید و برای حفظ روند پیشرفت، بررسی و تحلیل کنید. حتی اگر فکر میکنید که پیشرفت شما کند است، ممکن است در حقیقت در حال پیشرفت باشید! با توجه به دانشی که کسب کردهاید، میتوانید هدفهای خود را بازبینی و بهروز کنید. آیا ترتیب اولویتهایتان تغییر یافته است؟ یا شاید باید فرصتی را برای انجام کار خاصی به منظور پیشرفت به سمت هدف اختصاص دهید؟ هدفهای شما همیشه قابل تغییر هستند، پس اگر نیاز به تغییر داشته باشند، بدون هیچ ترسی آنها را تغییر دهید.
4.اجازه ندهید دیگران بر روی هدف شما تأثیر بگذارند
ممکن است برخی از افراد، مانند خانواده، دوستان یا حتی مدیر شما، تلاش کنند تا بر روی هدفهایی که شما انتخاب کردهاید، تأثیر بگذارند. و یا ممکن است آنها فکر کنند که بهتر میدانند چه چیزی برای شما مناسبتر است یا ممکن است آنها بخواهند شما را به سمت یک مسیر خاص هدایت کنند یا کارهای مشخصی را انجام دهید. قطعاً مهم است که با این افراد رابطه خوبی داشته باشید و منطقی است که کاری را که مدیر شما میخواهد، انجام دهید، اما هدفهای شما باید متعلق به خود شما باشند، نه دیگران! بنابراین، توانایی رفتار قاطعانه را یاد بگیرید و کاری را که خودتان میخواهید، انجام دهید!
5.از شکست خوردن نترسید
به اندازهای که تلاش میکنید، گاهی اوقات در راه رسیدن به هدفهایتان با شکست مواجه خواهید شد. این یک تجربه است که همهی ما داشتهایم و اصلاً جذاب نیست! اما شکستهایی که میخورید، عواملی هستند که در نهایت شخصیت شما را تعیین میکنند. آنها حاوی درسهایی هستند که اگر شجاعت یادگیری از آنها را داشته باشید، میتوانند زندگی شما را به یکی از بهترینها تبدیل کنند. بنابراین، اگر در رسیدن به هدفهایتان شکست خوردید، نگران نباشید. فقط از خطاها درس بگیرید و از این آگاهی برای رسیدن به هدفهای بعدی استفاده کنید.
6.برای رسیدن به هدف خود زمان مناسبی را در نظر بگیرید
آیا تا به حال پیش آمده است که یک کار یا پروژه بیشتر از آنچه انتظار داشتید به طول انجامد؟ احتمالاً تعداد زیادی از این موارد را به یاد دارید! این موضوع ممکن است برای اهدافی که قبلاً برای خود قرار داده بودید نیز صادق باشد. اگر زمان لازم برای رسیدن به هدف خود را به درستی پیش بینی نکنید، ممکن است هنگامی که متوجه شوید که رسیدن به هدفتان بیشتر از زمانی که فکر میکردید به طول میانجامد، احساس ناامیدی کنید و در نهایت با شکست مواجه شوید.
بنابراین هنگامی که در حال برنامه ریزی برای اهداف خود هستید، از یک برنامه عملیاتی موفق برنامه ریزی استفاده کنید. همیشه در برنامه زمانی خود فضایی برای تأخیرها و مشکلات در نظر بگیرید. اگر زمان بیشتری را در پیش بینی خود در نظر بگیرید، فشار کمتری برای شتاب در انجام کار و تمام کردن آن در یک زمان مشخص، احساس خواهید کرد.
7.بین جنبههای مختلف زندگی تعادل برقرار کنید
بیایید فرض کنیم که در حال حاضر برنامهای برای سال بعد در دست دارید. قصد دارید تلاش کنید تا حقوقتان بیست درصد افزایش یابد، درخواست ارتقا در کار خود را ارائه دهید و هر ماه یک کتاب مرتبط با مدیریت را مطالعه کنید. با اینکه این برنامه بسیار بلندپروازانه و در عین حال قابل دستیابی است، اما یک مشکل احتمالی در آن وجود دارد! اینکه این اهداف فقط بر روی بخش شغلی زندگی شما تمرکز دارند. در واقع، شما کاملاً سایر جنبههای زندگی خود را نادیده گرفتهاید.
بسیاری از مردم در زمان تعیین اهداف، فقط به کار خود میاندیشند. اما شما باید به یاد داشته باشید که نباید از سرگرمیهای دلخواه خود غافل شوید. اهدافی مانند نگارش یک کتاب، پیگیری یک ورزش به صورت حرفهای یا کار کردن در باغچهی خانگی میتوانند به شکلی عجیب و غریب برای خوشبختی و شادکامی شما مهم باشند. پس هنگامی که اهداف خود را مشخص میکنید، اطمینان حاصل کنید که بین بخشهای مختلف زندگیتان تعادل مناسبی وجود دارد. به یاد داشته باشید که این تعادل برای هر فرد متفاوت است. سعی کنید درک کنید کدام بخشهای زندگیتان به تمرکز بیشتری نیاز دارند.
8.هنگام هدفگذاری باید واقع بین باشید
هنگامی که در حال بررسی اهداف ممکن هستید، باید خیال خود را به پرواز درآورید، شکهایتان را کنار بگذارید و آرزوهای بزرگی را پرورش دهید. با این حال، هنگامی که تصمیم خود را در مورد یک هدف گرفتید، باید مطمئن شوید که هدف شما عملی است و شما میتوانید در زمانی که برای خودتان انتخاب کردهاید، به آن برسید. به عنوان نمونه، اگر قصد دارید در رقابتهای ماراتن شرکت کنید، بسیار نامعقول است که برای مسابقه ماه بعد ثبت نام کنید، مگر اینکه پیش از آن چند ماه تمرین داشته باشید. یا اگر هدف شما ارتقا به مقام مدیرعامل یک شرکت است، اما در این زمینه تجربهای ندارید، این هدف منطقی نخواهد بود، حداقل برای حال حاضر! برای تنظیم اهداف منطقی، از روشهای تعیین هدف SMART استفاده کنید. یعنی اطمینان حاصل کنید که اهداف شما واضح، قابل سنجش، قابل دسترس، مناسب و محدود به یک بازه زمانی خاص هستند.
خلاصهای از آن چه با هم خواندیم
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله در کنار هم یاد گرفتیم که پرسش معنای هدف چیست؟ با وجود سادگی ظاهری، اهمیت بالایی دارد. این موضوع برای کسانی که به دنبال یافتن پاسخهای مثبت از زندگی روزانه خود هستند، اهمیت بیشتری پیدا میکند. تمام افراد فرض میکنند که درک قبلی از مفهوم هدف دارند و احتمالاً در طول عمر خود چندین بار هدف تعیین کردهاند. اما وقتی با مفاهیم خاصی بیشتر آشنا میشویم، معنای واقعی و جوهر آنها را فراموش میکنیم. بنابراین، عجیب نیست که افراد برای خود هدفهای متعددی در زندگی تعیین میکنند، اما فقط به تعداد کمی از آنها میرسند.
زمانی که برنامهریزی برای آینده ندارید و ارزش داشتن یک برنامه در زندگی را نمیفهمید، ممکن است هر ایدهای را به عنوان برنامه خود انتخاب کنید و سپس از دست نیافتن به آن ناراحت شوید. نگاههای متفاوتی به موضوع برنامهریزی و آنچه را که نشان میدهد وجود دارد. در این مقاله، ما توضیح دادیم که به چه چیزی هدف میگویند و درباره برخی از فرضیات اشتباه در مورد هدفگذاری نیز صحبت کردیم. این مقاله همچنین نگاههای جایگزین بهتری را در مورد هدفگذاری ارائه داد، به طوری که اهداف به عنوان یک نشانگر برای پیشرفت شما باشند، نه یک معیار برای شکست یا موفقیت! حالا شما برای ما بنویسید. به نظر شما بهترین راه هدفگذاری چیست؟