انواع روانشناسی شاخههای متنوعی از علم روانشناسی را شامل میشود که هر کدام با تمرکز بر جنبهای خاص از رفتار و ذهن انسان، به درک بهتر از عملکرد روانی افراد کمک میکنند. از روانشناسی بالینی و تربیتی گرفته تا روانشناسی صنعتی و اجتماعی، این رشتهها با هدف تحلیل، تفسیر و بهبود وضعیت روانی و رفتاری انسانها به کار گرفته میشوند. آشنایی با انواع روانشناسی نه تنها برای متخصصان این حوزه، بلکه برای عموم افراد نیز میتواند کاربردی و سودمند باشد؛ چرا که درک عمیقتری از خود و دیگران به همراه دارد.
در این مقاله از سایت دانشگاه کسب و کار قرار است بطور کامل به بررسی انواع روانشناسی بپردازیم. اگر قصد دارید وارد حوزه روانشناسی شوید و نمیدانید که کدام شاخه مناسب شما است؛ به شما پیشنهاد میکنم تا انتها همراه من در دانشگاه کسب و کار باشید.
انواع روانشناسی
حتماً برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید که برخی روانشناسان روی نحوه تعامل انسانها با ابزارها و محیط اطرافشان تحقیق میکنند، یا حتی در زمینه کاهش روند گرمایش زمین راهکارهایی علمی ارائه میدهند!
در واقع، دنیای روانشناسی بسیار گستردهتر از آن چیزی است که اغلب تصور میشود. در ادامه، با برخی از شاخههای تخصصی روانشناسی و وظایف مرتبط با آنها آشنا خواهید شد. خوب است بدانید که هر روانشناس بسته به زمینه کاریاش، مسیر تحصیلی و حرفهای متفاوتی را طی میکند. برای مثال، تخصصهای روانشناس بالینی با روانشناس شخصیت فرق دارد، یا فعالیتهای یک روانشناس تربیتی با روانشناس اجتماعی یکسان نیست.
۱. انواع روانشناسی: روانشناسی بالینی
روانشناسی بالینی یکی از اصلیترین و شناختهشدهترین شاخههای روانشناسی است که به بررسی، تشخیص، پیشگیری و درمان اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری میپردازد. این شاخه تلفیقی از علم روانشناسی و مداخلات درمانی است که هدف آن بهبود سلامت روان و ارتقاء کیفیت زندگی افراد است.
روانشناسان بالینی با افرادی در ارتباطاند که ممکن است از مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات شخصیت، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال دوقطبی، اعتیاد، و حتی اختلالات شدیدتر مانند اسکیزوفرنی رنج ببرند. آنها تلاش میکنند با استفاده از آزمونهای روانسنجی، مصاحبههای بالینی، مشاهده رفتار و سایر ابزارهای تخصصی، وضعیت روانی فرد را ارزیابی کرده و بر اساس آن، برنامهای درمانی و متناسب با نیازهای هر فرد طراحی کنند.
درمانهایی که روانشناس بالینی ارائه میدهد میتواند شامل روشهایی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT)، رواندرمانی تحلیلی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان بینفردی، درمان خانواده و گروهدرمانی باشد. انتخاب روش درمان بسته به نوع اختلال، شدت آن، و ویژگیهای فردی بیمار متفاوت است.
روانشناسان بالینی در مراکز درمانی، بیمارستانهای روانپزشکی، کلینیکهای خصوصی، مراکز مشاوره، مدارس، و گاهی حتی در زندانها یا سازمانهای نظامی فعالیت میکنند. برخی از آنها در حوزه آموزش و پژوهش نیز فعال هستند و در دانشگاهها به تدریس یا انجام مطالعات علمی میپردازند.
برای ورود به این حرفه، فرد باید دورههای دانشگاهی تخصصی را پشت سر بگذارد؛ معمولاً شامل مدرک کارشناسی روانشناسی، سپس کارشناسیارشد یا دکتری در روانشناسی بالینی. علاوه بر تحصیلات آکادمیک، کارآموزی، سوپرویژن (نظارت تخصصی)، و کسب مجوزهای حرفهای نیز از الزامات ورود به بازار کار است.
در مجموع، روانشناسی بالینی نقش بسیار مهمی در پیشگیری، تشخیص و درمان مشکلات روانی دارد و یکی از تأثیرگذارترین شاخههای روانشناسی در بهبود سلامت روان جامعه بهشمار میرود.
۲. انواع روانشناسی: روانشناسی مشاورهای
روانشناسی مشاورهای شاخهای از روانشناسی است که به افراد کمک میکند تا با چالشهای زندگی روزمره، تعارضهای درونی، مشکلات بینفردی و موضوعات مربوط به رشد شخصی بهتر کنار بیایند.
برخلاف روانشناسی بالینی که بیشتر با اختلالات شدید روانی سروکار دارد، روانشناسی مشاورهای عمدتاً بر کمک به افرادی تمرکز دارد که از مشکلات خفیف تا متوسط روانی یا عاطفی رنج میبرند.
روانشناسان مشاورهای به مراجعان کمک میکنند تا احساسات، افکار و رفتارهای خود را بهتر درک کرده و روشهای سالمتری برای مقابله با مشکلات انتخاب کنند. این مشکلات میتوانند شامل مواردی مانند اضطرابهای اجتماعی، شکستهای عاطفی، بحرانهای هویتی، مشکلات زناشویی، فشارهای تحصیلی و شغلی، یا تصمیمگیریهای مهم در زندگی باشند.
هدف اصلی در روانشناسی مشاورهای، افزایش خودآگاهی، بهبود مهارتهای ارتباطی، ارتقاء سلامت روان و توانمندسازی فرد برای حل مسئله است. مشاوران از روشهای گوناگونی استفاده میکنند، مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، درمان مراجعمحور، درمان راهحلمحور، مشاوره خانواده، و درمان گروهی.
محیطهای کاری روانشناسان مشاورهای بسیار متنوعاند؛ آنها میتوانند در مدارس، دانشگاهها، مراکز مشاوره، کلینیکهای خصوصی، سازمانهای دولتی و غیر دولتی، و گاه در محیطهای شغلی و صنعتی فعالیت کنند. برخی از آنها در زمینهی آموزش یا تحقیق نیز مشغولاند.
برای تبدیل شدن به یک روانشناس مشاورهای، فرد باید مدارج دانشگاهی در رشته روانشناسی یا مشاوره را طی کند. معمولاً این مسیر شامل کارشناسی روانشناسی، سپس کارشناسی ارشد یا دکتری در گرایش مشاوره است. علاوه بر تحصیلات، دورههای کارورزی و کسب مجوز حرفهای نیز ضروری هستند.
در مجموع، روانشناسی مشاورهای یکی از شاخههای کلیدی و کاربردی روانشناسی است که نقش بسیار مهمی در پیشگیری از مشکلات جدیتر روانی و کمک به ارتقاء کیفیت زندگی افراد ایفا میکند.
۳. انواع روانشناسی: روانشناسی رشد
روانشناسی رشد شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه تحول و تغییرات انسان در طول زندگی، از دوران نوزادی و کودکی تا بزرگسالی و سالمندی میپردازد. این حوزه تلاش میکند تا بفهمد چگونه افراد در جنبههای شناختی، عاطفی، رفتاری، اجتماعی و حتی فیزیکی رشد میکنند و تغییر مییابند.
روانشناسان رشد به بررسی سوالاتی مانند این میپردازند:
- چگونه نوزادان زبان را یاد میگیرند؟
- چه عواملی بر شکلگیری شخصیت در کودکی تأثیر دارند؟
- رشد ذهنی نوجوانان چگونه با تحولات هورمونی و اجتماعی آنها در ارتباط است؟
- در بزرگسالی چه تغییراتی در الگوهای فکری و احساسی افراد رخ میدهد؟
- روند پیری چه تأثیری بر حافظه، تصمیمگیری و روابط اجتماعی دارد؟
این شاخه بر اساس مراحل مختلف زندگی به تحلیل رشد انسان میپردازد و اغلب از نظریههایی مانند نظریه رشد شناختی پیاژه، مراحل روانی-اجتماعی اریک اریکسون، یا نظریه دلبستگی جان بالبی بهره میگیرد.
روانشناسی رشد در عمل میتواند در زمینههای مختلفی مفید باشد، از جمله:
- طراحی برنامههای آموزشی مناسب سن در مدارس و مهدکودکها
- شناسایی و درمان اختلالات رشدی مانند اوتیسم یا اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD)
- راهنمایی والدین برای تربیت بهتر کودکان در هر مرحله از رشد
- برنامهریزی برای حمایت از سالمندان در فرآیند پیری
روانشناسان رشد میتوانند در مراکز تحقیقاتی، مدارس، دانشگاهها، کلینیکهای روانشناسی، سازمانهای دولتی، مراکز مشاوره خانواده و سلامت عمومی فعالیت کنند. برخی از آنها بر پژوهش و تدریس تمرکز دارند، در حالی که دیگران به کارهای عملیتر مانند ارزیابیهای رشدی یا آموزش والدین مشغولاند.
برای ورود به این حوزه، داشتن تحصیلات در رشته روانشناسی با گرایش رشد یا کودک و نوجوان ضروری است. مسیر تحصیلی شامل کارشناسی روانشناسی و سپس ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسیارشد یا دکتری در زمینه روانشناسی رشد میباشد.
در کل روانشناسی رشد نقش مهمی در درک عمیقتر از انسان و نیازهای او در مراحل مختلف زندگی دارد و به ارتقاء کیفیت آموزش، تربیت و سلامت روانی جامعه کمک میکند.
۴. انواع روانشناسی: روانشناسی تربیتی
روانشناسی تربیتی شاخهای دیگر از انواع روانشناسی است که به بررسی علمی فرآیندهای یادگیری، آموزش، رشد تحصیلی و تأثیر عوامل روانی بر عملکرد آموزشی میپردازد. هدف اصلی این حوزه، بهبود کیفیت آموزش و یادگیری از طریق درک بهتر از نحوهی عملکرد ذهن، رفتار و انگیزش دانشآموزان است.
روانشناسان تربیتی بر اساس یافتههای علمی، به سؤالاتی از این دست پاسخ میدهند:
- چه عواملی باعث میشوند یک دانشآموز بهتر یاد بگیرد؟
- چگونه میتوان انگیزه تحصیلی را افزایش داد؟
- سبکهای یادگیری مختلف چه تأثیری بر عملکرد تحصیلی دارند؟
- چه راهکارهایی برای آموزش دانشآموزان با نیازهای ویژه مؤثر است؟
این شاخه به عوامل فردی (مانند هوش، حافظه، اضطراب امتحان، و خودکارآمدی)، عوامل محیطی (مانند روابط معلم-دانشآموز، شیوه تدریس، و ساختار کلاس) و عوامل اجتماعی و فرهنگی (مانند تفاوتهای جنسیتی، قومیتی یا خانوادگی) توجه میکند.
روانشناسان تربیتی در زمینههای مختلفی فعالیت دارند، از جمله:
- ارزیابی و شناسایی اختلالات یادگیری مانند دیسلکسی (نارساخوانی) یا اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD)
- طراحی برنامههای درسی و آموزشی مؤثر
- آموزش معلمان و مشاوران در مورد روشهای بهتر تدریس
- مشاوره به والدین و اولیای مدرسه در جهت بهبود عملکرد تحصیلی فرزندان
محیطهای کاری آنها شامل مدارس، دانشگاهها، وزارتخانهها و نهادهای آموزشی، مؤسسات پژوهشی، مراکز مشاوره تحصیلی و روانشناسی کودکان و نوجوانان است.
برای فعالیت حرفهای در این حوزه، تحصیلات دانشگاهی در رشته روانشناسی یا علوم تربیتی مورد نیاز است. بسیاری از روانشناسان تربیتی دارای مدرک کارشناسی روانشناسی و سپس کارشناسیارشد یا دکتری در گرایش روانشناسی تربیتی هستند.
در مجموع، روانشناسی تربیتی نقشی حیاتی در پیشرفت نظام آموزشی، حمایت از یادگیرندگان، و ارتقای کیفیت تدریس دارد و به ایجاد محیطهای یادگیری سالمتر، مؤثرتر و منصفانهتر کمک میکند.
۵. انواع روانشناسی: روانشناسی شخصیت
روانشناسی شخصیت شاخهای دیگر از انواع روانشناسی است که به مطالعه و تحلیل ویژگیهای پایدار و منحصربهفرد هر فرد در تفکر، احساس و رفتار میپردازد. هدف اصلی این حوزه، شناخت دقیق تفاوتهای فردی و کشف عواملی است که باعث شکلگیری و تداوم شخصیت انسان در طول زمان میشوند.
در روانشناسی شخصیت، سؤالات کلیدی شامل این موارد است:
- چرا بعضی افراد درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند؟
- چه عواملی باعث میشود فردی مسئولیتپذیر، منظم یا ماجراجو باشد؟
- شخصیت انسان چگونه شکل میگیرد؟ ژنتیک نقش دارد یا محیط؟
- آیا شخصیت در طول زندگی ثابت میماند یا تغییر میکند؟
روانشناسان شخصیت معمولاً از نظریههای شخصیت استفاده میکنند تا ویژگیهای روانی افراد را توضیح دهند. برخی از شناختهشدهترین نظریهها عبارتاند از:
- نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت (Big Five): برونگرایی، توافقپذیری، وظیفهشناسی، روانرنجوری، و گشودگی به تجربه
- نظریه روانتحلیلی فروید: تأثیر ناخودآگاه، تعارضهای درونی و مراحل رشد روانی-جنسی
- نظریه انسانگرایانه راجرز و مزلو: تمرکز بر رشد شخصی، خودشکوفایی و تجربه درونی
- نظریه یادگیری اجتماعی بندورا: نقش یادگیری مشاهدهای و خودکارآمدی در شکلگیری شخصیت
کاربردهای روانشناسی شخصیت بسیار متنوع است، از جمله:
- ارزیابی شخصیت برای استخدام و انتخاب شغلی
- تشخیص اختلالات شخصیت در روانشناسی بالینی
- مشاوره و توسعه فردی
- تحقیقات رفتاری و اجتماعی
- توسعه تستهای روانسنجی مانند MBTI یا NEO-PI-R
روانشناسان شخصیت معمولاً در دانشگاهها، مراکز پژوهشی، کلینیکهای روانشناسی، مؤسسات منابع انسانی، یا مراکز مشاوره و روانسنجی فعالیت دارند.
برای تخصص در این حوزه، فرد باید در رشته روانشناسی تحصیل کرده و در مقاطع کارشناسیارشد یا دکتری، تمرکز خود را بر روانشناسی شخصیت یا روانسنجی بگذارد.
در نهایت، روانشناسی شخصیت به ما کمک میکند تا خود و دیگران را بهتر بشناسیم، روابط مؤثرتری برقرار کنیم و تفاوتهای فردی را با دیدی علمیتر و پذیراتر درک نماییم.
۶. بررسی شاخه روانشناسی اجتماعی
روانشناسی اجتماعی شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه تأثیرات حضور، رفتار و نگرش دیگران بر افکار، احساسات و رفتارهای فرد میپردازد. این حوزه بهطور خاص به بررسی فرآیندهای اجتماعیای میپردازد که بر تصمیمگیریها، باورها و کنشهای فردی تأثیرگذار هستند.
روانشناسان اجتماعی به مطالعه موضوعاتی همچون نفوذ اجتماعی (نحوه تأثیرگذاری دیگران بر فرد)، تغییر نگرشها، تبعیض و کلیشهها، و رفتار گروهی میپردازند. آنها بررسی میکنند که چگونه افراد در گروهها و در تعاملات اجتماعی رفتارهای متفاوتی نسبت به زمانی که بهطور انفرادی عمل میکنند، از خود نشان میدهند. از جمله مفاهیم مهم در این حوزه، میتوان به پدیدههایی نظیر همرنگ جماعت شدن و کنترل اجتماعی اشاره کرد که در آن فرد تمایل دارد بهطور ناخودآگاه یا خودآگاه از نظرات و رفتارهای جمع تبعیت کند.
علاوه بر این، روانشناسی اجتماعی به مطالعه نوعدوستی و پرخاشگری نیز پرداخته و عواملی را که موجب کمکرسانی یا رفتارهای خشونتآمیز میشوند، تحلیل میکند. درک دقیق این پدیدهها میتواند در زمینههای مختلف اجتماعی، از جمله بهبود روابط بینفردی، کاهش تعارضها و ارتقای همبستگی اجتماعی بسیار مفید واقع شود.
این حوزه همچنین در سیاستگذاری عمومی، رسانهها، سازمانها، آموزش و مشاوره اجتماعی کاربردهای فراوانی دارد و میتواند به طراحان سیاستهای اجتماعی، معلمان و مشاوران در زمینه مدیریت تعاملات گروهی و ارتقای روابط اجتماعی کمک کند.
۷. بررسی شاخه روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی صنعتی و سازمانی شاخهای دیگر از انواع روانشناسی است که به مطالعه و بهبود عملکرد و رضایت شغلی در محیطهای کاری میپردازد. این حوزه بهطور خاص بر ارزیابی و بهینهسازی ساختارهای سازمانی، فرآیندهای کاری و روابط میان کارکنان تمرکز دارد. هدف اصلی روانشناسان صنعتی و سازمانی، ایجاد محیطهای کاری مؤثرتر و سالمتر است که در آنها بهرهوری سازمانی همراه با رفاه شغلی کارکنان تحقق یابد.
در این شاخه، روانشناسان به موارد مختلفی مانند انتخاب نیروی انسانی، آموزش و توسعه کارکنان، ارزیابی عملکرد، و مدیریت منابع انسانی پرداخته و به سازمانها کمک میکنند تا از طریق بهرهگیری از شیوههای علمی و دادهمحور، تصمیمگیریهای بهتری در خصوص استخدام، ارتقا و ارزیابی کارکنان اتخاذ نمایند. همچنین، روانشناسان صنعتی و سازمانی در بهینهسازی ساختارهای سازمانی و تقویت فرهنگ سازمانی نقش دارند تا محیط کار بهطور کلی برای تمامی اعضای سازمان بهبود یابد.
برخی از حوزههای کاربردی این رشته عبارتند از:
- مدیریت استرس و بهبود سلامت روانی کارکنان
- طراحی سیستمهای ارزیابی عملکرد و پاداش
- ایجاد برنامههای آموزشی مؤثر برای توسعه مهارتها و توانمندیهای کارکنان
- مداخله در فرآیندهای گروهی و ارتقای روحیه تیمی
- مشاوره سازمانی و طراحی استراتژیهای بهبود روابط کاری
روانشناسان صنعتی و سازمانی در شرکتها، سازمانهای دولتی، مؤسسات آموزشی، مراکز مشاوره و منابع انسانی فعالیت دارند و میتوانند در تحقیق، مشاوره، و طراحی سیاستهای منابع انسانی به سازمانها کمک کنند.
برای تخصص در این حوزه، فرد نیازمند تحصیلات در رشته روانشناسی، بهویژه گرایش صنعتی و سازمانی در مقاطع کارشناسیارشد یا دکتری است. روانشناسی صنعتی و سازمانی نهتنها به بهبود کارایی سازمانها کمک میکند، بلکه نقش مهمی در افزایش رضایت شغلی و ارتقای کیفیت محیط کار ایفا میکند.
۸. بررسی شاخه روانشناسی سلامت
روانشناسی سلامت به بررسی رابطه میان جنبههای روانی و سلامت جسمی میپردازد. این شاخه از روانشناسی تحقیق میکند که چگونه عوامل روانی، هیجانی و رفتاری میتوانند بر وقوع بیماریها تأثیر بگذارند و همچنین چگونه به مدیریت و پیشگیری از بیماریها کمک کنند. روانشناسان سلامت تلاش دارند تا به افراد کمک کنند که سبک زندگی سالمتری داشته باشند و در مواجهه با بیماریهای مزمن و مشکلات بهداشتی، بتوانند بهطور مؤثری کنار بیایند.
در این رشته، روانشناسان به مطالعه مواردی چون استرس، نگرشهای مثبت و منفی، و تأثیر آنها بر بیماریهای جسمی میپردازند. به علاوه، این روانشناسان در زمینه تغییر رفتارهای ناسالم، از جمله ترک سیگار، کاهش مصرف الکل و ارتقای فعالیت بدنی، راهحلهایی ارائه میدهند که میتواند به پیشگیری از بیماریها کمک کند.
روانشناسان سلامت همچنین در مقابله با بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی، دیابت و سرطان، به افراد راهکارهای روانی میدهند تا بتوانند با این شرایط زندگی کنند و کیفیت زندگی خود را حفظ کنند. آنها در زمینههای مختلفی چون آموزش پیشگیری از بیماریها، مدیریت دردهای مزمن و افزایش تابآوری روانی فعالیت دارند.
این حرفه در مکانهایی نظیر بیمارستانها، مراکز مشاوره سلامت، کلینیکهای روانشناسی و مؤسسات تحقیقاتی کاربرد دارد. روانشناسان سلامت بهطور ویژه در طرحریزی برنامههای پیشگیرانه، حمایت روانی برای بیماران و توسعه استراتژیهای بهداشتی در راستای ارتقای سلامت عمومی نقش مهمی ایفا میکنند.
برای فعالیت در این رشته، نیاز است که فرد تحصیلات خود را در روانشناسی با گرایش سلامت ادامه دهد و معمولاً این زمینه نیاز به مطالعات تکمیلی برای تخصص در این حیطه دارد.
۹. انواع روانشناسی: روانشناسی شناختی
روانشناسی شناختی شاخهای دیگر از انواع روانشناسی است که به مطالعه فرآیندهای ذهنی مانند ادراک، حافظه، زبان، تصمیمگیری و حل مسئله میپردازد. این حوزه به تحلیل نحوه پردازش اطلاعات در ذهن انسان و چگونگی تعامل آن با محیط میپردازد. روانشناسان شناختی بهدنبال درک این هستند که چگونه مغز انسان اطلاعات را دریافت، ذخیره و بازیابی میکند و چگونه این فرآیندها بر رفتار و تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارند.
در این رشته، روانشناسان به مسائلی چون:
- ادراک: چگونگی تفسیر و درک اطلاعات حسی که از دنیای بیرونی میگیریم.
- حافظه: فرآیند ذخیرهسازی، بازیابی و فراموشی اطلاعات.
- زبان: نحوه تولید، درک و یادگیری زبان.
- تصمیمگیری: چگونگی انتخاب و تصمیمگیری در مواجهه با گزینههای مختلف.
- حل مسئله: فرآیندهای ذهنی در جستجوی راهحل برای مشکلات پیچیده.
روانشناسان شناختی همچنین به درک ارتباط بین پردازش اطلاعات ذهنی و عملکرد مغز پرداخته و این حوزه بهطور ویژه به علوم اعصاب و فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی ارتباط دارد. بهعنوان مثال، بسیاری از پژوهشهای انجام شده در روانشناسی شناختی به بهبود مدلهای کامپیوتری یادگیری و سیستمهای هوش مصنوعی کمک کردهاند.
این رشته در بسیاری از زمینهها از جمله:
- درمان اختلالات حافظه (مانند آلزایمر)
- طراحی سیستمهای آموزشی مؤثر
- توسعه فناوریهای پیشرفته در هوش مصنوعی
- تحقیق در مورد فرآیندهای تصمیمگیری انسانی
- درک رفتارهای اجتماعی و ارتباطات
کاربرد دارد. روانشناسان شناختی بهطور گسترده در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای فناوری، آزمایشگاههای علوم اعصاب و شرکتهای مشاورهای فعالیت میکنند.
برای فعالیت در این حوزه، نیاز به تحصیلات پیشرفته در روانشناسی، بهویژه گرایشهای شناختی و علوم اعصاب، وجود دارد. این رشته زمینههای زیادی را برای تحقیق و توسعه فراهم میآورد و به درک دقیقتری از ذهن انسان و تعامل آن با دنیای بیرونی کمک میکند.
۱۰. روانشناسی نوروساینس یا عصبروانشناسی
روانشناسی نوروساینس یا عصبروانشناسی شاخهای از انواع روانشناسی است که به بررسی رابطه بین مغز و رفتار انسان میپردازد. این رشته تلاش میکند تا بفهمد چگونه ساختار و عملکرد مغز بر افکار، احساسات و رفتارهای فرد تأثیر میگذارد.
روانشناسان نوروساینس به مطالعه نحوه پردازش اطلاعات در مغز و تأثیر آسیبها، بیماریها یا اختلالات عصبی بر عملکرد روانی و رفتاری افراد میپردازند.
در این حوزه، از روشهای تصویربرداری مغزی مانند ام آر آی (MRI) و اسکن عملکردی مغز (fMRI) برای مشاهده فعالیتهای مغزی استفاده میشود. این فناوریها به محققان این امکان را میدهند که مناطق مختلف مغز را که مسئول انجام وظایف خاص هستند، شناسایی کنند و بررسی کنند که چگونه تغییرات در این مناطق میتواند منجر به اختلالات رفتاری یا شناختی شود.
روانشناسان نوروساینس با استفاده از آزمونهای عصبی و آزمونهای شناختی، نقشهبرداری دقیقتری از عملکردهای مختلف مغز انجام داده و نقش هر بخش از مغز را در اعمال و رفتار انسانها تحلیل میکنند. برخی از حوزههای تحقیقاتی مهم در این رشته عبارتند از:
- آسیبهای مغزی و تأثیر آنها بر رفتار و شناخت
- اختلالات عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و صرع
- نقش قسمتهای مختلف مغز در حافظه، زبان و تصمیمگیری
- بیماریهای روانی و تأثیرات آنها بر عملکرد مغز
عصبروانشناسان همچنین در زمینههای بازتوانی عصبی، مداخلات درمانی پس از آسیبهای مغزی و بهبود عملکرد شناختی تحقیق میکنند. این متخصصان در بیمارستانها، کلینیکهای بازتوانی، مراکز تحقیقاتی، آزمایشگاههای علوم اعصاب و مؤسسات آموزشی فعالیت دارند.
برای ورود به این حوزه، تحصیلات در رشته روانشناسی با گرایش نوروساینس یا عصبشناسی ضروری است و نیاز به مطالعات پیشرفته در زمینههای علوم اعصاب و روانشناسی شناختی دارد.
۱۱. بررسی شاخه روانشناسی محیطی
روانشناسی محیطی یکی دیگر از انواع روانشناسی است که به مطالعه تعامل انسان با محیطهای فیزیکی، از جمله خانهها، محلهای کار، فضاهای عمومی و سایر محیطهای زیستی میپردازد. هدف این حوزه درک چگونگی تأثیر محیط بر رفتار، احساسات و رفاه روانی افراد است. روانشناسان محیطی بررسی میکنند که چگونه طراحی و ویژگیهای فضاهای مختلف میتواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی انسانها تأثیرگذار باشد.
این شاخه به ویژه بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه عوامل محیطی مانند نور، رنگ، آلودگی صوتی، فضای باز و بسته و حتی چیدمان فضا میتوانند بر عملکرد، خلقوخوی و احساس راحتی افراد تأثیر بگذارند. روانشناسان محیطی همچنین به این موضوع میپردازند که چگونه تغییرات در محیطهای فیزیکی میتواند به کاهش استرس، بهبود کارایی، و تقویت روابط اجتماعی کمک کند.
برخی از موضوعات کلیدی در روانشناسی محیطی عبارتند از:
- تأثیر طراحی فضاهای کاری و مسکونی بر رفاه و سلامت روانی
- چگونگی تأثیر آلودگی صوتی یا رنگها بر احساس آرامش یا اضطراب
- فضاهای عمومی و نحوه تعامل مردم با محیطهای شهری
- طراحی فضاهای سبز و پارکها و تأثیر آنها بر روحیه و سلامت عمومی
- تأثیر فضاهای آموزشی و درمانی بر یادگیری و بهبودی بیماران
روانشناسان محیطی در شرکتهای معماری، سازمانهای طراحی شهری، بیمارستانها، مدارس، و مراکز مشاوره فعالیت دارند. آنها به معماران، طراحان داخلی و مسئولان شهرسازی مشاوره میدهند تا فضاهایی طراحی کنند که به بهبود تجربه انسانها از محیطهای مختلف کمک کند و رفاه روانی آنان را افزایش دهد.
برای فعالیت در این رشته، نیاز به تحصیلات در روانشناسی با تمرکز بر محیط و طراحی وجود دارد و این حوزه به دلیل ارتباط آن با مباحث شهری و معماری، به همکاری میان رشتههای مختلف نیازمند است.
۱۲. بررسی شاخه روانشناسی قانونی
روانشناسی قانونی شاخهای از روانشناسی است که به کاربرد اصول و نظریات روانشناسی در سیستم حقوقی و کیفری میپردازد. این حوزه مابین روانشناسی و حقوق قرار دارد و روانشناسان قانونی به تحلیل رفتار و وضعیت روانی افراد در بستر نظام قضائی میپردازند. وظیفه اصلی این متخصصان کمک به سیستم قضائی در ارزیابی وضعیت روانی افراد متهم، شاهدان و قربانیان است.
روانشناسان قانونی در زمینههای مختلفی از جمله ارزیابی روانی مجرمان، شهادت کارشناسی در دادگاه، مشاوره به پلیس و ارزیابی صلاحیت روانی متهمان فعالیت میکنند. آنان همچنین در تعیین مسئولیت کیفری افراد و بررسی تواناییهای روانی آنها برای ایفا کردن نقش در دادرسی، مانند حضور در دادگاه، نقش دارند.
برخی از حوزههای کلیدی در روانشناسی قانونی عبارتند از:
- ارزیابی روانی مجرمان و تحلیل انگیزههای جرم
- تشخیص سلامت روانی متهمان در طول مراحل دادرسی
- شهادت کارشناسی در محاکم قضائی برای ارزیابی وضعیت روانی متهم یا شاهد
- ارزیابی خطر ارتکاب مجدد جرم توسط مجرمان
- مشاوره به پلیس و سازمانهای اجرایی در مواجهه با مجرمان و تحلیل رفتار آنها
روانشناسان قانونی ممکن است در دادگاهها، دفاتر وکالت، پلیس، زندانها، مراکز درمانی و مؤسسات تحقیقاتی مشغول به کار باشند. آنها به دادگاهها کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهتری در خصوص متهمان و گناهکاران بگیرند و در فرایند دادرسی، تحلیلهای روانشناختی را در نظر بگیرند.
برای فعالیت در این حوزه، تحصیلات در روانشناسی، بهویژه در شاخههای روانشناسی بالینی یا روانشناسی حقوقی، ضروری است. همچنین، این متخصصان معمولاً نیاز به آموزشهای حقوقی و آشنایی با قوانین و مقررات دارند تا بتوانند در دادرسیها بهطور مؤثر مشارکت کنند.
۱۳. انواع روانشناسی: روانشناس تطبیقی
روانشناسان تطبیقی یکی دیگر از انواع روانشناسی است که به مطالعه رفتار گونههای مختلف حیوانی میپردازند و بهویژه به بررسی تفاوتها و شباهتهای رفتاری بین انسان و سایر موجودات توجه دارند. سوال اصلی این است که چرا باید به رفتار حیوانات توجه کنیم؟ پاسخ این است که با وجود تفاوتهای آشکار در گونهها، بسیاری از ویژگیهای رفتاری بین انسانها و حیوانات مشابه است.
مطالعه رفتار و واکنشهای حیواناتی مانند موشها و سگها میتواند درک عمیقتری از رفتار انسانها به ما ارائه دهد. تحقیقاتی که در طول تاریخ روانشناسی انجام شدهاند، نشان میدهند که این مطالعات نه تنها مفید، بلکه برای توسعه مفاهیم روانشناختی حائز اهمیت بودهاند.
بهعنوان مثال، مطالعات تورندایک بر روی گربهها، آزمایشهای پاولف با سگها و بررسیهای اسکینر روی کبوترها، نمونههایی از روانشناسی تطبیقی هستند که نشان میدهند مطالعه رفتار حیوانات میتواند به ما کمک کند تا رفتار انسان را بهتر درک کنیم.
درآمد سالانه روانشناسان تجربی (که شامل روانشناسان تطبیقی نیز میشود) به طور متوسط 92 هزار دلار است، که آنها را پس از روانشناسان سازمانی در ردههای بالای جدول درآمدی قرار میدهد.
۱۴. انواع روانشناسی: روانشناس مصرفکننده
روانشناسان مصرفکننده، که گاهی با عنوان روانشناس بازار نیز شناخته میشوند، به تحقیق و بررسی رفتار مصرفکننده و ارائه روشهای بازاریابی به منظور توسعه کسبوکارها میپردازند.
این دسته از روانشناسان نقش مهمی در شناسایی عواملی دارند که موجب میشود مصرفکنندگان محصولات و خدمات را خریداری کنند. این متخصصان بر نحوه واکنش مصرفکنندگان به تبلیغات، ارزیابی فرآیندهای تصمیمگیری خرید و نقش احساسات در تصمیمگیری خرید تمرکز میکنند.
آنها همچنین به بررسی این مسئله میپردازند که چه عواملی باعث شکلگیری نگرشها نسبت به یک محصول یا برند خاص میشود و چگونه این نگرشها میتوانند تغییر کنند.
روانشناسان مصرفکننده در فرآیند طراحی تبلیغات مؤثر، شناسایی مخاطبان هدف، و ارائه محصولاتی که برای گروههای خاص جذاب باشد به کسبوکارها کمک میکنند. برای انجام این امور، آنها از ابزارهایی همچون نظرسنجیها، مشاهدات طبیعی، گروههای متمرکز مصرفکننده و تجارب میدانی بهره میبرند. هدف آنها ایجاد استراتژیهای بازاریابی است که به درک بهتر نیازها و خواستههای مصرفکنندگان و در نهایت افزایش فروش و وفاداری مشتریان کمک کند.
۱۵. بررسی شاخه روانشناس هوانوردی
روانشناسان هوانوردی به مطالعه رفتار خلبانان و سایر اعضای خدمه پرواز میپردازند و همچنین در زمینههای مختلفی مانند امنیت شرکتهای هواپیمایی، طراحی تجهیزات آموزشی جدید و انتخاب کارمندان مناسب فعالیت دارند. این دسته از روانشناسان نقش مهمی در تضمین عملکرد صحیح و ایمن پروازها ایفا میکنند.
یکی از وظایف مهم روانشناس هوانوردی طراحی آزمونهای روانشناختی است که برای انتخاب خلبانان و سایر اعضای خدمه پرواز به کار میروند. شغل خلبانی بهطور ذاتی حرفهای حساس و تخصصی است، و به همین دلیل، انتخاب افرادی که از نظر روانی سالم، پایدار و توانمند در کار تحت فشار باشند، اهمیت زیادی دارد. روانشناسان هوانوردی با استفاده از دانش خود در روانشناسی، به انتخاب بهترین افراد برای این وظیفه حیاتی کمک میکنند.
این متخصصان همچنین در فرآیند طراحی اجزای مختلف هواپیما، مانند کابین و عرشه پرواز، با دیگر متخصصان مهندسی و روانشناسان عوامل انسانی همکاری دارند. از آنجایی که طراحی هواپیماها باید با ویژگیهای روانشناختی و نیازهای انسانی هماهنگ باشد، روانشناسان هوانوردی در نظر گرفتن عوامل ادراکی، توجه، حافظه و سایر تواناییهای ذهنی را در طراحی این محصولات بسیار مهم میدانند.
جمع بندی
این مقاله از دانشگاه کسب و کار به معرفی و توضیح چندین شاخه مختلف از روانشناسی پرداخته است که شامل حوزههای متنوعی از رفتار انسان تا محیطهای خاص میشود. در ابتدا، انواع مختلف روانشناسی معرفی شدند، مانند روانشناسی بالینی که به ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی میپردازد و روانشناسی مشاورهای که بیشتر به حل مسائل زندگی روزمره و رشد فردی تمرکز دارد.
روانشناسی رشد به بررسی تغییرات در طول عمر از نوزادی تا سالمندی پرداخته میشود. در روانشناسی تربیتی به فرآیندهای یادگیری و آموزش توجه میشود. روانشناسی شخصیت ویژگیهای پایدار رفتاری انسانها را مورد تحلیل قرار میدهد و روانشناسی اجتماعی به بررسی تأثیر دیگران بر افکار و رفتار فرد میپردازد.
همچنین روانشناسی صنعتی و سازمانی روی بهبود عملکرد و رضایت شغلی تمرکز دارد، در حالی که روانشناسی سلامت به تأثیر عوامل روانی بر سلامت جسمی پرداخته و روانشناسی شناختی فرآیندهای ذهنی مانند حافظه و تصمیمگیری را بررسی میکند.
روانشناسی نوروساینس به مطالعه ارتباط میان مغز و رفتار پرداخته و روانشناسی محیطی تعامل انسان با محیطهای فیزیکی را مورد توجه قرار میدهد. روانشناسی قانونی کاربرد روانشناسی در سیستم حقوقی و کیفری را بررسی میکند و روانشناسی تطبیقی به مطالعه رفتار گونههای مختلف، بهویژه تفاوتهای رفتار انسان و حیوان، میپردازد.
در ادامه، حوزههای تخصصی مانند روانشناس مصرفکننده که رفتار مصرفکنندگان را بررسی میکند، و روانشناس هوانوردی که به مطالعه رفتار خلبانان و خدمه پرواز پرداخته و بر طراحی محیطهای پروازی متناسب با نیازهای روانی انسانها تمرکز دارد، معرفی شدند.
ممنون که تا انتها همراه من بودید. بنظر شما. جذاب ترین و کاربردی ترین گرایش کدام است؟
منبع:Wikipedia
سوالات متداول
۱. روانشناسی بالینی چیست و چه وظایفی دارد؟
روانشناسی بالینی شاخه ای از انواع روانشناسی است که به ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی و عاطفی پرداخته و معمولاً با بیمارانی که مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی، و اسکیزوفرنی دارند، کار میکند. روانشناسان بالینی از روشهای مختلف درمانی مانند رواندرمانی، مشاوره و ارزیابی روانشناختی برای کمک به بیماران استفاده میکنند.
۲. تفاوت بین روانشناسی مشاورهای و روانشناسی بالینی چیست؟
روانشناسی مشاورهای شاخه دیگری از انواع روانشناسی است که بیشتر بر حل مشکلات زندگی روزمره، تعارضهای شخصی، روابط و رشد فردی تمرکز دارد، در حالی که روانشناسی بالینی بیشتر به درمان اختلالات روانی و عاطفی شدید پرداخته و معمولاً با افرادی که مشکلات جدیتری دارند کار میکند. روانشناسان مشاورهای به افراد کمک میکنند تا مهارتهای مقابله با استرس و چالشهای زندگی را بیاموزند.
۳. روانشناسی شناختی چه موضوعاتی را مورد بررسی قرار میدهد؟
روانشناسی شناختی به مطالعه فرآیندهای ذهنی مانند ادراک، حافظه، زبان، تصمیمگیری و حل مسئله میپردازد. این شاخه از روانشناسی تلاش میکند تا درک بهتری از نحوه عملکرد ذهن انسان، چگونگی پردازش اطلاعات و تأثیرات مختلف بر رفتار انسان بدست آورد.
۴. روانشناسی قانونی چه نقشی در سیستم قضائی ایفا میکند؟
روانشناسی قانونی شاخه دیگری از انواع روانشناسی است که به کاربرد اصول روانشناسی در سیستم حقوقی و کیفری پرداخته و روانشناسان این حوزه در ارزیابی روانی متهمان، شهادت در دادگاهها و مشاوره به پلیس فعالیت دارند. آنها به دادگاهها کمک میکنند تا در تصمیمگیریهای قضائی خود، وضعیت روانی افراد را مورد نظر قرار دهند و در زمینههای مرتبط با جرمشناسی و ارزیابی رفتار مجرمان نیز تخصص دارند.