افسردگی چیست؟ افسردگی کلمهای است که این روزها زیاد درباره آن میشنویم. این روزها به دلیل شرایط سختی که در زندگی اکثریت مردم وجود دارد، افسردگی شایعترین اختلال روانی است که مردم دچار آن شدهاند.
از طرفی افسردگی به طور قابل توجهی بر فکر، عمل و احساسات فرد تاثیرات مخربی میگذارد. اما آیا هر نوع غم، رنج و ناراحتی که گاهی به سراغ ما میآيد به معنای افسردگی است؟ آیا این بیماری به اندازهای نگرانکننده است که بخواهیم از روانپزشک برای درمان آن کمک بگیریم؟
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان از اختلال افسردگی رنج میبرند. این آمار نشان میدهد که افسردگی یک مشکل جدی و گسترده است که نیاز به توجه و درمان دارد. افسردگی فراتر از احساسات موقتی غم و اندوه است؛ این بیماری میتواند به طور طولانیمدت بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد و در صورت عدم درمان، مشکلات جسمی و روانی بیشتری را به همراه داشته باشد.
شناخت و درک صحیح افسردگی، از اهمیت بالایی برخوردار است تا بتوانیم به موقع و به شکل مناسب با آن برخورد کنیم. درمانهای موثر و حمایتهای اجتماعی میتوانند به بهبود وضعیت افرادی که از افسردگی رنج میبرند کمک کنند و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشند.
پیشنهاد میکنم این مقاله دانشگاه کسب و کار را تا انتها مطالعه کنید. زیرا قرار است شما را با دنیای بزرگ و تاریک افسردگی آشنا کند. این آشنایی به شما دو کمک اساسی میکند:
۱. اگر درگیر افسردگی هستید بتوانید خود را نجات دهید و با آن مقابله کنید.
۲. چطوری از درگیر شدن با افسردگی پرهیز کنید.
۳. اگر به دنبال پیدا کردن پاسخ سوال افسردگی چیست، هستید.
افسردگی چیست و به چه معناست؟
افسردگی که به انگلیسی “depression” نامیده میشود، یک اختلال خلقی است که با احساس غم، از دست دادن فرد یا چیزی که مورد علاقه افراد است یا عصبانیتی که در فعالیتهای روزانه اختلال ایجاد میکند، شناخته میشود و نسبتا شایع است.
افراد افسردگی را به شیوههای مختلفی تجربه میکنند. روانپزشکان معتقدند که افسردگی یک بیماری شایع و جدی پزشکی است که بر احساسات، طرز تفکر و نحوه انجام اعمال روزانه تاثیر منفی میگذارد. این بیماری باعث احساس غم و اندوه یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی میشود که قبلا لذتبخش بودهاند.
برای پاسخ به سوال افسردگی چیست میتوان گفت که افسردگی، منجر به مشکلات عاطفی و جسمی مختلفی میشود و توانایی فرد را در انجام وظایف روزمره کاهش میدهد. همچنین، این بیماری ممکن است بر روابط اجتماعی فرد نیز تأثیر بگذارد. مهم است بدانید که داشتن خلق پایین به طور گهگاه طبیعی است. همچنین، مواجهه با وقایع ناراحتکننده ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد.
اما اگر به طور مداوم احساس بدبختی یا ناامیدی میکنید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید. افسردگی یک بیماری جدی است که بدون درمان مناسب میتواند بدتر شود. با این حال، افرادی که به دنبال درمان میروند، معمولا بعد از چند هفته بهبود مییابند.
چه عواملی باعث بوجود آمدن افسردگی میشوند؟
افسردگی ممکن است هر فردی را در هر شرایطی تحت تاثیر قرار دهد، بدون توجه به وضعیت زندگی خوب یا بد او. از مهمترین عوامل افسردگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تغییر مواد شیمیایی در مغز: مواد شیمیایی خاصی در مغز بر خلق و خوی انسان تاثیر میگذارند. عدم تعادل این مواد شیمیایی یکی از دلایل اصلی افسردگی است.
- ژنتیک: افسردگی میتواند ارثی باشد. به عنوان مثال، اگر یکی از دوقلوهای همسان دچار افسردگی شود، احتمال ابتلای دیگری به این بیماری ۷۰ درصد است.
- شخصیت: افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، کسانی که توانایی مدیریت استرس را ندارند یا به طور کلی بدبین هستند، بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند.
- عوامل محیطی: احتمال ابتلا به اختلال افسردگی در افرادی که در معرض محیطی ناآرام توام با خشونت، تبعیض، سو استفاده یا حتی فقر هستند، بیشتر است.
اما خبر خوب این است که افسردگی، صرفنظر از سن و علت آن، قابل درمان است. با دریافت درمان مناسب، افراد میتوانند بهبودی یابند و به زندگی عادی بازگردند.
علائم افسردگی چیست و شامل چه مواردی هستند؟
در ابتدای این مقاله به سوال افسردگی چیست پاسخ دادیم و اکنون قرار است علائم آن را بررسی کنیم. افسردگی، مانند هر بیماری دیگری، دارای علائمی است که در افراد مختلف، بصورت متفاوت ظاهر میشود. در ادامه به مهمترین علائم افسردگی اشاره خواهیم کرد:
- احساس مداوم غم و اندوه
- کاهش علاقه به انجام فعالیتهای روزمره
- تغییرات در اشتها (افزایش یا کاهش اشتها)
- تغییرات در الگوی خواب (کاهش یا افزایش ساعات خواب)
- احساس خستگی مداوم و از دست دادن انرژی
- احساس بیارزشی یا گناه
- مشکل در تمرکز و تصمیمگیری
- افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی
این علائم میتوانند مشکلات روانی را در فرد ایجاد کنند. با این حال، افسردگی بسته به شدت آن ممکن است به بیماریهای جسمی نیز منجر شود. برای مثال، مشکلات تیروئید، تومورهای مغزی و کمبود ویتامین میتوانند از عوارض افسردگی باشند.
باید بگویم که اگر شما برخی از علائم بالا را دارید، نمیتوانید به اختلال افسردگی خود پی ببرید. برای تشخیص اختلال Depression باید بگویم که اگر فردی حداقل چهار مورد از علائم افسردگی را به مدت بیش از دو هفته تجربه کند، او به احتمال خیلی زیاد افسرده است و بهتر است به یک روانشناس یا روانپزشک متخصص مراجعه کند. تشخیص افسردگی از راههای مختلفی انجام میشود که در این مقاله تعدادی از متداولترین روشها را معرفی میکنیم:
۱- معاینه بدنی
یکی از روشهایی که پزشکان برای تشخیص افسردگی استفاده میکنند، بررسی وضعیت سلامتی فرد است. در بسیاری از موارد، افسردگی ممکن است با مشکلات سلامتی دیگری همراه باشد. از طریق معاینات فیزیکی و انجام آزمایشات تشخیصی مانند آزمایش تیروئید، میتوان از سلامت جسمانی فرد مطلع شد و عوامل جسمانی مؤثر بر افسردگی را شناسایی کرد.
۲- ارزیابی روانپزشکی
روش دیگر برای تشخیص افسردگی، استفاده از پرسشنامههای تشخیصی است. این پرسشنامهها به شناسایی علائم، افکار، احساسات و رفتارهای فرد افسرده کمک میکنند. نتایج این ارزیابیها توسط متخصص اعصاب و روان بررسی و تحلیل میشود تا تشخیص دقیقتری حاصل شود.
۳- DSM-5
در علم روانشناسی، دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، معروف به DSM-5، که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است، به متخصصان اعصاب و روان کمک میکند تا با استفاده از این راهنما، علائم افسردگی را تشخیص دهند. این راهنما معیارهای دقیقی برای تشخیص افسردگی و سایر اختلالات روانی ارائه میدهد.
۴- تفاوتهای سنی و جنسیتی در افسردگی
افسردگی میتواند در سنین و جنسیتهای مختلف رخ دهد. درمان depression در مردان، زنان و کودکان با توجه به سن و جنسیت و ملاحظات مربوط به هر گروه، متفاوت است. به عنوان مثال، درمان افسردگی در کودکان نیازمند رویکردهای خاصی است که با درمان depression در بزرگسالان متفاوت است. همچنین، ممکن است زنان به دلایل هورمونی یا اجتماعی بیشتری در معرض افسردگی قرار گیرند و نیاز به درمانهای متفاوتی نسبت به مردان داشته باشند.
معرفی انواع افسردگی ها باتوجه به میزان وخامت آن
افسردگی دارای انواع مختلفی است و تشخیص آن فرآیندی پیچیده و حساس است.
بنابراین، شناخت نوع افسردگی که فرد به آن مبتلا است نیازمند بررسی دقیق علائم توسط پزشک متخصص است تا بتوان راهکارهای مناسب را ارائه داد. در ادامه به برخی از انواع افسردگی اشاره خواهم کرد.
۱- اختلال افسردگی ماژور
افسردگی ماژور به این معناست که فرد حداقل به مدت دو هفته، بیشتر روزها احساس ناراحتی عمیق یا بیعلاقگی به فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبردهفاست، را تجربه کند.
این وضعیت معمولا با مجموعهای از علائم دیگر همراه است که شامل احساس ناامیدی، احساس بیارزشی یا گناه، اختلالات خواب (بیخوابی یا خواب بیش از حد) و تغییرات قابل توجه در اشتها (افزایش یا کاهش اشتها) میشود. افسردگی عمده یا ماژور، شدیدترین و رایجترین نوع افسردگی است که تأثیرات گستردهای بر زندگی روزمره و عملکرد فرد دارد. تشخیص دقیق و به موقع این نوع افسردگی توسط پزشک متخصص بسیار ضروری است، زیرا با درمان مناسب میتوان بهبود قابل توجهی در وضعیت روحی و کیفیت زندگی فرد ایجاد کرد.
۲- علائم اختلال depression شدید
depression شدید، که به عنوان اختلال افسردگی ماژور (Major Depressive Disorder) نیز شناخته میشود، یک وضعیت روانی پیچیده و جدی است که با احساس غم و اندوه شدید و مداوم همراه است. این نوع افسردگی میتواند تأثیرات گستردهای بر زندگی روزمره فرد داشته باشد و نیازمند توجه و درمان پزشکی است. در ادامه، به توضیح بیشتری درباره علائم پ علل depressionمیپردازم:
- احساس مداوم غم و اندوه: فرد ممکن است بیشتر روزها احساس ناراحتی عمیق و بیحوصلگی داشته باشد.
- از دست دادن علاقه و لذت: فعالیتهایی که قبلا لذتبخش بودند، دیگر جذابیتی ندارند.
- تغییرات در اشتها و وزن: کاهش پیدا کردن یا افزایش غیرعادی وزن در مدت زمان کوتاه.
- اختلالات در خواب: احساس بیخوابی یا خوابیدن بیش از حد نرمال.
- خستگی و کاهش انرژی: احساس خستگی مداوم و ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره.
- احساس بیارزشی یا گناه: فکرهای مکرر درباره بیارزش بودن یا احساس گناه بیدلیل.
- مشکلات تمرکز و تصمیمگیری: دشواری در تمرکز، به یاد آوردن جزئیات یا تصمیمگیری.
- افکار مرگ یا خودکشی: اندیشههای مکرر درباره مرگ یا خودکشی، یا تلاش برای خودکشی.
علل بوجود آمدن افسردگی شدید
افسردگی شدید میتواند نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی باشد:
- عوامل بیولوژیکی: تغییرات در شیمی مغز، وراثت و عوامل ژنتیکی میتوانند نقش داشته باشند.
- عوامل روانی: استرسهای شدید، تروما، از دست دادن عزیزان، و تجربههای منفی میتوانند محرک باشند.
- عوامل اجتماعی: مشکلات اقتصادی، روابط ناسالم، و انزوای اجتماعی میتوانند به افسردگی منجر شوند.
- قرار دهد. اما با درمان مناسب و حمایت کافی، بسیاری از افراد میتوانند بهبود یابند و به زندگی عادی بازگردند.
۳- اختلال افسردگی مزمن
این نوع از اختلال افسردگی که شدت آن از خفیف تا متوسط متغیر است، با علائمی همراه است که حداقل به مدت دو سال ادامه مییابد. این اختلال که قبلا به نام دیستایمیا شناخته میشد، کمتر از افسردگی عمده شدید است، اما به دلیل طولانی بودن مدت زمان علائم، میتواند تاثیرات جدی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشد.
افراد مبتلا به این نوع depression ممکن است به طور مداوم احساس غمگینی، ناامیدی و بیارزشی داشته باشند، اما شدت این علائم به اندازه depression عمده نیست. با این حال، به دلیل مزمن بودن آن، نیاز به درمان و حمایت مداوم از سوی پزشک و اطرافیان وجود دارد.
۴- اختلال PMS یا اختلال افسردگی پیش از پریود
نشانههای depression در سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شامل ترکیبی از علائم جسمی و اختلالات خلقی است. در این نوع اختلال، فرد ممکن است با تحریکپذیری شدید، اضطراب و افسردگی مواجه شود. این علائم معمولا چند روز قبل از شروع قاعدگی ظاهر شده و پس از آغاز قاعدگی کاهش مییابند.
با این حال، شدت این علائم در دوره pms میتواند به حدی باشد که تأثیر منفی قابل توجهی بر زندگی روزمره فرد بگذارد، مانند مشکل در انجام وظایف روزانه، کاهش بهرهوری کاری و مشکلات در روابط اجتماعی و خانوادگی. تشخیص و مدیریت صحیح این علائم توسط پزشک متخصص میتواند به کاهش ناراحتی و بهبود کیفیت زندگی فرد کمک کند.
علائم جسمی PMS شامل موارد زیر است
- نفخ و افزایش وزن
- حساسیت یا درد سین
- سردرد
- درد عضلانی و مفصلی
- خستگی و کاهش انرژی
- تغییرات در اشتها (افزایش یا کاهش اشتها)
- مشکلات گوارشی مانند یبوست یا اسهال
- تورم دستها و پاها
علائم روحی و روانی PMS
- تحریکپذیری و نوسانات خلقی
- اضطراب و استرس
- افسردگی و احساس ناامیدی
- حساسیت بیش از حد و گریههای بیدلیل
- کاهش تمرکز و حافظه
- مشکلات خواب (بیخوابی یا خواب زیاد)
این علائم معمولا چند روز قبل از شروع قاعدگی ظاهر میشوند و پس از آغاز قاعدگی کاهش مییابند یا ناپدید میشوند. در برخی موارد، شدت علائم میتواند به حدی باشد که بر فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی تاثیر منفی بگذارد. اگر علائم PMS شدید باشند و بر زندگی روزمره تأثیر بگذارند، مراجعه به پزشک برای تشخیص و درمان مناسب توصیه میشود.
۵- اختلال افسردگی به علت بیماری
بعضی شرایط بالینی مانند کمکاری تیروئید، سرطانها، بیماریهای قلبی، پارکینسون و دیگر بیماریها میتوانند تغییراتی در بدن ایجاد کنند که ممکن است به افسردگی منجر شوند. این تغییرات میتوانند به صورت مستقیم از طریق شیمیایی مغز یا از طریق تأثیر بر کیفیت زندگی و وضعیت جسمی فرد، احساسات افسرده را بوجود آورند.
بهبود شرایط و درمان بیماریهای ذکر شده میتواند به طور موثری افسردگی را کنترل کند. به عنوان مثال، درمان کمکاری تیروئید با داروها یا درمانهای دیگر میتواند سطح هورمونهای تیروئید را بهبود بخشید و افسردگی را کاهش دهد. همچنین، موفقیت در درمان سرطانها یا بیماریهای قلبی ممکن است بهبود خودترکیبی و افزایش انگیزه را فراهم کند و افسردگی را به طور طبیعی کاهش دهد.
در نتیجه، مداخلات درمانی برای بهبود بیماریهای زمینهای میتوانند بهبود روحیه و کاهش علائم depression را به همراه داشته باشند. اما مهم است که هرگز این مسائل را نادیده نگیریم و از پشتیبانی و مشاوره حرفهای بهرهمند شویم تا بهبودی کامل را تجربه کنیم.
۶- اختلال depression فصلی و علائم آن
depression فصلی یک نوع از اختلال افسردگی عمده است که با تغییرات فصلی علائم depression را بروز میدهد. این اختلال معمولا در فصلهای پاییز و زمستان ظاهر میشود و در فصل بهار و تابستان به طور خود به خود از بین میرود. افراد مبتلا به depression فصلی ممکن است در این فصلها احساس غم، ناامیدی، کاهش انرژی، خستگی، اختلالات خواب و افزایش وزن کنند.
علل depression فصلی هنوز به طور دقیق مشخص نشدهاند، اما اعتقاد بر این است که تغییرات در نور و فعالیتهای هورمونی مغز، به ویژه سطح سروتونین، ممکن است نقش داشته باشند. کاهش نور خورشید در فصول سردسیر، ممکن است بر تولید سروتونین در مغز تاثیر گذاشته و باعث افسردگی شود.
درمان depression فصلی معمولا شامل استفاده از روشهای درمانی مانند نوردرمانی (استفاده از چراغ نوردرمانی)، تغییرات در سبک زندگی مانند ورزش منظم و رژیم غذایی سالم، و در برخی موارد استفاده از داروها میشود. در صورتی که علائم depression فصلی باعث مشکلات جدی در زندگی روزمره شما شود، مهم است که با پزشک خود مشورت کنید تا درمان مناسب را برای شما تعیین کند.
۷- اختلال depression قبل و بعد از زایمان
depression قبل از زایمان، در دوره حاملگی اتفاق میافتد، در حالی که depression پس از زایمان کمتر از ۴ هفته بعد از تولد نوزاد ظاهر میشود.
هر دو نوع این افسردگیها به عنوان depression عمده با شروع حول زایمان در نظر گرفته میشود. depression قبل از زایمان میتواند با علائمی مانند اضطراب، ناامیدی، ناراحتی و اختلالات خواب همراه باشد و ممکن است بر زندگی روزمره و رابطه زناشویی تأثیرگذار باشد. این نوع افسردگی میتواند بر این باور زندگی بیشتری تحت تاثیر قرار دهد که باعث بروز نگرانیهای بیشتر درباره زایمان و نقش والدینی میشود.
در مقابل، depression پس از زایمان یا افسردگی نوزادی، که به عنوان depression پس از زایمان یا اختلال depression پس از زایمان شناخته میشود، معمولا در چند هفته اول پس از تولد نوزاد ظاهر میشود. این نوع افسردگی ممکن است با علائمی مانند احساس بیارزشی، اضطراب، افسردگی شدید، احساسات نامطمئنی درباره نقش والدینی و اختلالات خواب همراه باشد.
هر دو نوع depression قبل و پس از زایمان میتوانند برای مادر و خانوادهاش تاثیرات زیادی داشته باشند، اما شناخت و مداخلات درمانی موثر میتواند به کاهش عوارض این اختلالات کمک کند. در صورت تجربه هر یک از این نوع افسردگیها، مشورت با پزشک یا متخصص روانشناس پیشنهاد میشود.
۸- معرفی اختلال depression غیرعادی
این نوع depression که به آن افسردگی ماژور با ویژگیهای غیرمعمول نیز گفته میشود، با depression ماژور (عمده) تفاوتهایی دارد. تفاوت اصلی آن با depression ماژور در این است که در این نوع depression، بهبود موقت خلق و حالت روحی در پاسخ به اتفاقات مثبت قابل مشاهده است.
به عبارت دیگر، افراد ممکن است در برخی شرایط مثبت، احساس بهبود و روحیهی بهتری داشته باشند، در حالی که در depression ماژور این حالت بهبود معمولا وجود ندارد و افراد به طور مداوم در حالت افسرده قرار دارند. علاوه بر این، علائم دیگری که برای تشخیص افسردگی غیرمعمول مورد توجه قرار میگیرند، شامل افزایش اشتها و حساسیت به طرد شدن از طرف دیگران است.
افراد دارای اختلال دوقطبی نیز، به عنوان یکی از ابعاد اختلال خود، دورههایی از depression (که ممکن است با افسردگی غیرمعمول همراه باشد) را تجربه میکنند که به آنها دورههایی از مانیا نیز همراه با افزایش انرژی و حالت هیجانی بیش از حد را تجربه میکنند.
۹. معرفی اختلال افسردگی روان پریشانه
اختلال افسردگی روانپریشانه (Psychotic Depression) یک نوع ویژه از depression است که با وجود علائم ویژهای از پریشانی روانی همراه است.
در این نوع از افسردگی، افراد علاوه بر احساسات depression شدید، تجربههایی از پریشانی روانی نیز دارند که میتواند شامل هلاووسیناسیونها (تجربههای بصری، شنیداری یا حسی واقعیتپریشانه) و وهمها (اعتقادهای غلط و نادرست) باشد.
افراد مبتلا به depression روانپریشانه ممکن است احساس کنند که مورد توجه دیگران قرار گرفتهاند یا تحت تلاشهای نابودکنندهای قرار دارند. آنها ممکن است با ایدهها و وهمهایی درباره خطرات مختلف یا حتی خودکشی مواجه شوند. این وهمها و هلاووسیناسیونها معمولا همراه با depression عمیقی است که میتواند زندگی روزمره و عملکرد افراد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
اختلال depression روانپریشانه به دلیل شدت بالای علائم و تاثیرات زیادی که بر عملکرد افراد دارد، به عنوان یکی از اختلالات روانی جدی شناخته میشود. درمان این نوع depression معمولاً شامل ترکیبی از داروها و مشاوره روانشناختی است، با هدف کاهش علائم افسردگی و کنترل علائم پریشانی روانی. اهمیت تشخیص و درمان سریع و موثر این نوع افسردگی برای پیشگیری از عواقب جدی مرتبط با آن بسیار بالاست.
۱۰. معرفی اختلال افسردگی سایکوتیک
افسردگی سایکوتیک یک نوع خاص از افسردگی است که با اضافه شدن علائم روانی پیچیدهتر همراه است. در این نوع افسردگی، فرد ممکن است واقعیت را به طور نادرست تفسیر کند و علائم وسواسی یا هالوسیناسیونهای مثبت (مثل شنیدن صداها یا دیدن تصاویری که وجود ندارند) را تجربه کند.
افراد مبتلا به depression سایکوتیک ممکن است احساس خشم، ترس یا اضطراب شدیدی داشته باشند. آنها ممکن است باورهای غلطی داشته باشند، مثلا فکر کنند که آنها بیارزش هستند، یا معتقد باشند که دیگران در حال توطئه برای آسیب زدن به آنها هستند. همچنین، ممکن است افراد با depression سایکوتیک هالوسیناسیونهای مثبت (مثل شنیدن صداها یا دیدن تصاویری) تجربه کنند که در واقعیت وجود ندارند.
معالجه افسردگی سایکوتیک شامل استفاده از داروها و مشاوره روانشناختی است. درمان با داروها معمولاً شامل آنتیدپرسانتها یا ضدافسردگیهای دیگر است که میتواند به کاهش علائم افسردگی و کنترل وسواسها و هالوسیناسیونها کمک کند. همچنین، مشاوره روانشناختی میتواند به فرد کمک کند تا بهبودی بیشتری در مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی خود را تجربه کند.
۱۱. اختلال افسردگی در دوران یائسگی
افسردگی در دوران یائسگی یک واقعیت رایج است که بسیاری از زنان در این مرحله از زندگی خود تجربه میکنند.
دوران یائسگی با تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی در بدن زنان همراه است که ممکن است به تغییرات در حالت های عاطفی و روحی نیز منجر شود. برخی از علایم و نشانه های افسردگی در دوران یائسگی عبارتند از:
- افزایش احساس ناراحتی و اضطراب: زنان در دوران یائسگی ممکن است احساس ناراحتی، بیقراری و اضطراب بیشتری داشته باشند که ممکن است به علت تغییرات هورمونی و نگرانی درباره تغییرات بدنی و زندگی مرتبط با یائسگی باشد.
- کاهش انگیزه و انرژی: افسردگی در دوران یائسگی ممکن است منجر به کاهش انگیزه و انرژی شود که باعث میشود زنان از انجام فعالیتهای روزمره و تفریحات لذت ببرند.
- اختلال در خواب: مشکلات در خواب مانند بیخوابی، بیداری شبانه، یا خواب طولانی مدت معمول در افراد مبتلا به افسردگی در دوران یائسگی دیده میشود.
- افزایش تنهایی: زنان ممکن است در این دوره از زندگی احساس تنهایی و ایزوله بودن بیشتری داشته باشند که میتواند به افزایش افسردگی منجر شود.
- کاهش خوشحالی و لذت بردن از زندگی: افسردگی میتواند باعث کاهش لذت بردن از فعالیتها و کاهش خوشحالی در زندگی روزمره شود.
برای مدیریت depression در دوران یائسگی، ترکیبی از روشهای روانشناختی، تغییرات در سبک زندگی، و در موارد لزوم، درمان دارویی ممکن است لازم باشد. مهمترین قدم برای مدیریت افسردگی در این دوره، مشاوره با پزشک یا متخصص روانشناسی است که میتواند برنامه درمانی مناسبی برای هر فرد تنظیم کند.
علائم مشابه در تمامی اختلالهای افسردگی
در مورد افسردگی، علائم میتوانند به شکلهای مختلفی ظاهر شوند، اما علائمی که معمولا به تشخیص پزشکان کمک میکنند، برای بسیاری از افراد مشابه است. این علائم معمولاً بخشی از روند زندگی روزمره ما هستند، اما زمانی که شدیدتر و ماندگارتر باشند، ممکن است نشانه افسردگی باشند. در زیر، 10 علامت شایع افسردگی را بررسی میکنیم:
- حس ناامیدی و ناتوانی شدید: این حس که به شما میگوید در زندگی هیچ چیز بهتری نخواهد شد و هیچ کاری برای بهبود وضعیت وجود ندارد.
- بیعلاقگی نسبت به انجام فعالیتهای روزانه: افراد احساسی به انجام کارهایی که قبلاً لذت میبردند علاقه ندارند.
- تغییرات در وزن: افزایش یا کاهش وزن بیش از حدی که در فاصله زمانی کوتاهی (مثلاً یک ماه) اتفاق میافتد.
- تغییرات در روند خواب: افراد ممکن است دچار بیخوابی، خواب بیش از حد، بیداری در شبها یا خواب در طول روز شوند.
- عصبانیت شدید: افراد دچار خشم، اضطراب و بیقراری شده و به سرعت عصبانی میشوند.
- بیانرژی بودن: احساس خستگی بیش از حد و ناتوانی در انجام کارهای روزمره.
- ایجاد حس بیفایده بودن: افراد به شدت احساس میکنند که بیارزش هستند و هیچ موفقیتی در زندگی نخواهند داشت.
- بروز رفتارهای خطرناک: دچار سوءمصرف مواد یا انجام رفتارهای خطرناک مانند رانندگی خطرناک.
- عدم تمرکز: کاهش قابل توجه در تمرکز و توانایی انجام کارها.
- دردهای بیعلت: بروز دردهای مختلف مانند سردرد، کمردرد، درد عضلانی، معده درد و گرفتگی ماهیچهها.
مهم است که به خاطر داشته باشید که هر کس افسردگی را به طور متفاوتی تجربه میکند. برخی از افراد ممکن است فقط چند مورد از این علائم فیزیکی را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است طیف وسیعتری از علائم را تجربه کنند.
اگر هر یک از این علائم فیزیکی را تجربه میکنید و بر زندگی روزمره شما تأثیر میگذارد، مهم است که با پزشک خود صحبت کنید.
انواع روشهای درمان depression
بین ۸۰ تا ۹۰ درصد از افرادی که دچار افسردگی میشوند، با موفقیت درمان میشوند و اکثر آنها به خوبی به درمان پاسخ میدهند.
قبل از شروع هرگونه درمان، لازم است که یک مصاحبه جامع و معاینه فیزیکی توسط پزشک انجام شود. همچنین، ممکن است نیاز به آزمایش خون باشد تا اطمینان حاصل شود که افسردگی ناشی از شرایط پزشکی دیگری مانند اختلالات تیروئیدی نیست.
روشهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد که در ادامه به بررسی مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
۱. روش درمان به وسیله دارو
در مطالب بالا اشاره کردم که عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز میتواند یکی از علل افسردگی باشد. بنابراین، بازگرداندن غلظت این مواد شیمیایی به سطح طبیعی میتواند به رفع افسردگی کمک کند. این تعادل با مصرف قرصهای ضدافسردگی برقرار میشود. برخلاف باور عمومی، این قرصها مسکن، خوابآور، تحریککننده یا اعتیادآور نیستند.
معمولا یک تا دو هفته پس از شروع مصرف داروهای ضدافسردگی، تاثیرات اولیه آنها در بهبود علائم مشاهده میشود. تاثیر کامل این داروها معمولاً از ماه دوم یا سوم به وضوح دیده میشود. اگر بعد از این دوره افسردگی به طور کامل درمان نشود، پزشک ممکن است داروهای بیشتری تجویز کند یا دوز داروی موجود را افزایش دهد.
پس از درمان افسردگی، به ویژه در موارد شدید، متخصصان معمولاً توصیه میکنند که بیمار مصرف داروها را حداقل به مدت ۶ ماه یا بیشتر ادامه دهد. به دلیل احتمال بالای بازگشت افسردگی و برای پیشگیری از آن، ممکن است دوره درمان برای مدت طولانیتری ادامه یابد.
۲. روش درمان افسردگی بدون استفاده از دارو
روانپزشکان ممکن است از مجموعهای از روشها برای درمان افسردگی استفاده کنند، از جمله رواندرمانی، تحریک الکتریکی یا مغناطیسی، و سایر روشهای تخصصی در ادامه بطور مختصر هر کدام از این روشها را توضیح میدهم.
- رواندرمانی: رواندرمانی شامل گفتگو با روانشناس و استفاده از تکنیکهای مختلفی همچون درمان شناختی-رفتاری (CBT)، مشاوره در مورد روابط شخصی بیمار و کمک به حل مشکلات زندگی است. در برخی موارد، رواندرمانی به عنوان اولین انتخاب در درمان افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد.
- ورزش کردن: ورزشهای هوازی، با افزایش سطح اندورفین در بدن، میتوانند به کاهش شدت اضطراب و افسردگی کمک کنند. ورزش میتواند به عنوان یک روش مکمل در کنار دارو و رواندرمانی یا حتی برای درمان افسردگی مقاوم مورد استفاده قرار گیرد.
- تحریک مغناطیسی مغز: تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال (TMS) یکی از روشهایی است که ممکن است توسط پزشک توصیه شود، بهویژه در صورتی که بیمار به داروهای تجویز شده پاسخ ندهد و بهبودی نداشته باشد. TMS شامل استفاده از میدانهای مغناطیسی برای تحریک نواحی خاصی از مغز است که در تنظیم خلق و خو و علائم افسردگی نقش دارند.
این روشها، با ترکیب مناسب و تحت نظارت یک متخصص، میتوانند به بهبود وضعیت بیماران مبتلا به افسردگی کمک کنند و به آنها در بازگشت به زندگی عادی و بهبود کیفیت زندگیشان یاری رسانند.
روشهای درمان خانگی افسردگی چیست؟
افسردگی بیماریای نیست که بتوانیم به تنهایی و بدون کمک تخصصی آن را درمان کنیم. اما در کنار درمان توصیه شده توسط پزشک و روانشناس، میتوانیم از راهکارهای خودمراقبتی زیر استفاده کنیم تا روند بهبود را تسریع کنیم:
۱. پایبندی به درمان تجویز شده
- جلسات رواندرمانی و ویزیتهای پزشک را ادامه دهید. حتی اگر احساس میکنید بهبودی حاصل نشده، ترک جلسات و عدم مصرف داروهای تجویز شده میتواند منجر به عود مجدد علائم شود. به یاد داشته باشید که بهبود زمانبر است و باید صبور باشید.
- داروها را به درستی مصرف کنید. مصرف منظم داروها طبق دستور پزشک اهمیت زیادی دارد.
۲. افزایش آگاهی در مورد افسردگی: افسردگی آگاهی از شرایط خود به شما انگیزه و قدرت میدهد تا به درمان پایبند باشید. خانواده خود را تشویق کنید تا در مورد افسردگی بخوانند و بهتر بتوانند شما را درک و حمایت کنند.
۳. توجه به علائم هشدار دهنده: با متخصص خود مشورت کنید تا عوامل تشدید کننده افسردگی را شناسایی کنید و بدانید در صورت بروز علائم جدید چه اقداماتی انجام دهید. هر گونه تغییر در علائم را به پزشک یا روانشناس خود گزارش دهید.
۴. اجتناب از مصرف الکل و مواد مخدر: ممکن است به نظر برسد که الکل میتواند شدت علائم افسردگی را کاهش دهد، اما در بلندمدت وضعیت را بدتر خواهد کرد.
۵. مراقبت از خود
- مصرف غذاهای سالم و متعادل به بهبود حال عمومی کمک میکند.
- داشتن فعالیت بدنی منظم مثل پیادهروی، شنا یا هر ورزشی که از آن لذت میبرید، میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.
- اهمیت دادن به کیفیت و کمیت خواب میتواند تاثیر مثبت زیادی بر روحیه شما داشته باشد.
این راهکارهای خودمراقبتی میتوانند به شما در مدیریت بهتر افسردگی و تسریع روند بهبودی کمک کنند. همیشه به یاد داشته باشید که حمایت و همراهی یک متخصص در کنار این راهکارها ضروری است.
عوارض درگیری با افسردگی در طولانی مدت
زمانی که فردی برای مدت طولانی درگیر افسردگی میشود از آن طرف عوارض depression بصورت شدیدتر ظاهر میشود.
۱. مشکلات جسمی
- اختلالات خواب
- کاهش یا افزایش وزن
- دردهای مزمن مثل سردرد، دردهای عضلانی و مفصلی، و مشکلات گوارشی.
۲. تاثیرات روانی
- احساس ناامیدی و بیارزشی
- عدم تمرکز و تصمیمگیری مثل مشکلات در تمرکز و یادگیری، و تصمیمگیریهای نادرست.
- خستگی مفرط مثل احساس خستگی دائمی و ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره.
۳. تاثیرات اجتماعی
- انزوای اجتماعی: کاهش تمایل به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و دوری از دوستان و خانواده.
- مشکلات در روابط: افزایش تنشها و مشکلات در روابط خانوادگی و دوستانه.
- افکار خودکشی: افزایش افکار و تمایلات خودکشی در افراد مبتلا به افسردگی شدید.
- سوءمصرف مواد: افزایش احتمال مصرف الکل و مواد مخدر به عنوان راهی برای فرار از واقعیت.
نقش تغذیه بر افسردگی چیست؟
رابطه پیچیدهای بین تغذیه و افسردگی وجود دارد. در حالی که افسردگی یک اختلال خلقی است که عمدتا توسط عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی ایجاد میشود، شواهد فزایندهای نشان میدهد که انتخابهای غذایی ما میتوانند بر شدت علائم و روند کلی بیماری تاثیر بگذارند.
رژیم غذایی ناسالم میتواند به چند طریق به افسردگی کمک کند
- التهاب: غذاهای فرآوری شده، پرچرب و پر قند میتوانند باعث التهاب در بدن شوند. التهاب مزمن با طیف گستردهای از بیماریهای روانی، از جمله افسردگی مرتبط است.
- عدم تعادل مواد مغذی: کمبود مواد مغذی ضروری مانند اسیدهای چرب امگا 3، ویتامین D، فولات و منیزیم با افزایش خطر افسردگی مرتبط است.
- تغییرات در سلامت روده: سلامت روده نقش مهمی در سلامت روان ایفا میکند. رژیم غذایی ناسالم میتواند تعادل باکتریهای روده را مختل کند و منجر به افزایش علائم افسردگی شود.
از سوی دیگر، یک رژیم غذایی سالم میتواند به روشهای مختلف به بهبود خلق و خو و کاهش علائم افسردگی کمک کند:
- افزایش سطح مواد مغذی: غذاهای کامل و مغذی سرشار از مواد مغذی ضروری هستند که برای سلامت روان ضروری هستند.
- کاهش التهاب: غذاهای ضد التهابی مانند میوهها، سبزیجات، غلات کامل و چربیهای سالم میتوانند به کاهش التهاب در بدن و بهبود سلامت روان کمک کنند.
- بهبود سلامت روده: یک رژیم غذایی سرشار از فیبر و پری بیوتیک میتواند به تعادل باکتریهای روده و ارتقای سلامت روان کمک کند.
غذاهای مفید برای درمان افسردگی چیست؟
برخی از غذاهای مفید برای افراد مبتلا به افسردگی عبارتند از:
- میوهها و سبزیجات: این غذاها سرشار از آنتیاکسیدانها، ویتامینها و مواد معدنی هستند که برای سلامت روان ضروری هستند.
- غلات کامل: غلات کامل سرشار از فیبر هستند که میتوانند به تعادل باکتریهای روده و بهبود خلق و خو کمک کنند.
- چربیهای سالم: چربیهای سالم مانند اسیدهای چرب امگا 3 که در ماهیهای چرب، آجیل و دانهها یافت میشوند، برای سلامت مغز ضروری هستند.
- منابع پروتئین کم چرب: پروتئین کم چرب مانند مرغ، ماهی، لوبیا و عدس میتواند به تثبیت سطح قند خون و بهبود خلق و خو کمک کند.
در کنار رژیم غذایی سالم، سایر عادات سبک زندگی مانند ورزش منظم، خواب کافی و مدیریت استرس نیز برای بهبود سلامت روان و کاهش علائم افسردگی مهم هستند.
اگر فکر میکنید افسردگی دارید، مهم است که با پزشک خود صحبت کنید. پزشک شما میتواند به شما در تشخیص و درمان افسردگی و همچنین در ایجاد یک برنامه غذایی سالم که برای نیازهای فردی شما مناسب باشد، کمک کند.
افسردگی چیس و چگونه از بروز افسردگی پیشگیری کنیم
گاهی depressionمیتواند به عوامل ژنتیکی برگردد و از آن نمیتوان به طور کامل جلوگیری کرد. اما این موضوع این را به معنای دستخوشی افسردگی نمیکند؛ هنوز میتوانید با اقدامات مختلفی از ورود به دام افسردگی جلوگیری کنید.
در اینجا چند توصیهی مهم برای پیشگیری از افسردگی وجود دارد:
- ورزش کنید: فعالیت بدنی مانند ورزش باعث ترشح هورمونهای خوشحالی میشود که به حالت روحی شما کمک میکند.
- مصرف سیگار را محدود کنید: مصرف سیگار میتواند بر روی سلامت روحی و روانی شما تأثیر منفی داشته باشد.
- تنظیم روال زندگی: داشتن روال و روتین منظمی برای زندگیتان میتواند به کنترل احساسات و افکار منفی کمک کند.
- مشورت با روانشناس: اگر با مشکلاتی روبرو هستید، مشورت با یک روانشناس میتواند به شما کمک کند تا راهحلهای مناسبی برای مواجهه با آنها پیدا کنید.
- خواب کافی داشته باشید: مطمئن شوید که به میزان کافی خواب میبینید، زیرا کمبود خواب میتواند به افسردگی منجر شود.
- مراقب تغذیه خود باشید: مصرف غذاهای سالم و متنوع باعث افزایش سلامت روانی و جسمی میشود.
- حفظ تعادل کار و زندگی: سعی کنید تا تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای خود را حفظ کنید.
- ایجاد روابط اجتماعی مفید: دوستیابی با افراد مثبت و پشتیبانی کننده میتواند به کاهش احساس تنهایی و افزایش روحیه شما کمک کند.
سوالات متداول
افسردگی چیست؟
depression یک بیماری روحی است که با احساس غمگینی، ناامیدی، کاهش انرژی، از دست دادن اشتیاق به فعالیتهای روزمره، و مشکلات خواب و تمرکز همراه است. این احساسات به گونهای شدید میشود که بر زندگی روزمره تأثیر منفی میگذارد.
علایم اصلی افسردگی چیست و شامل چه مواردی هستند؟
علایم depression میتواند شامل احساس غمگینی و ناامیدی، افزایش یا کاهش وزن، مشکلات در خواب، افزایش یا کاهش اشتها، کاهش انرژی، احساس خستگی و بیاشتیاقی به فعالیتهای روزمره، مشکلات در تمرکز و تصمیمگیری، و افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی باشد.
چگونه میتوان از افسردگی درمان کرد؟
درمان depression ممکن است شامل مشاوره روانشناسی، درمان دارویی با مصرف داروهای ضدافسردگی، و ترکیبی از این دو باشد. همچنین تغییرات در زندگی روزمره مانند ورزش منظم، مراقبت از تغذیه، مدیتیشن، و حفظ روابط اجتماعی نیز میتواند به بهبود علائم افسردگی کمک کند. اما در موارد شدیدتر، ممکن است نیاز به درمان و مراقبت حرفهای باشد.
جمع بندی
در این مقاله که شما در دانشگاه کسب و کار آن را مطالعه کردید درمورد depression، انواع آن و روشهای درمان depression بطور کامل بحث شد. همینطور که مشخص است، تشخیص و درمان به موقع depression اهمیت زیادی دارد. با شناخت روشهای مختلف تشخیص و درمان، میتوان به افراد مبتلا کمک کرد تا زندگی بهتری داشته باشند و از عوارض جدیتر depression جلوگیری شود. اگر شما یا کسی که میشناسید، علائم افسردگی را تجربه میکند، به دنبال کمک گرفتن حرفهای باشید.
ممنون که تا انتها همراه من در دانشگاه کسب و کار بودید. اگر شما توانستید سایه تاریک افسردگی را از روی خود بردارید، خوشحال میشوم تجربیات خودتان را جهت کنترل و درمان افسردگی با ما در اشتراک بگذارید.