کتاب آیین دوست یابی، در سال ۱۹۷۳ یکی از پرفروشترین و موفقترین کتابهای دیل کارنگی شد. تا سال ۱۹۵۵، حدود ۵ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفت و به ۳۱ زبان ترجمه شد.
هدف اصلی کتاب آیین دوست یابی کمک کردن به مخاطب در یافتن و گسترش تواناییها است. همچنین تلاش دارد شما را در راه استفاده از داراییها و سرمایههایی که در وجودتان هستند ولی از آنها استفاده نمیکنید و خاموش مانده است، راهنمایی کند. هدف اصلی آموزش، آگاهی نیست، عمل است و این یک کتاب عملی است.
این کتاب در رتبهی نوزدهم از صد کتاب تاثیرگذار قرن مجلهی تایمز در سال 2011 قرار دارد و لحن روان و قابل فهمی دارد که این لحن ساده، خواندن کتاب را جذاب و لذت بخش میکند
بهعنوان یکی از مهمترین و برجستهترین ایدههای دیل کارنگی در کتاب هایش میتوان به این مورد اشاره کرد که ما میتوانیم اخلاق هر شخصی را با تغییر دادن رفتار و برخورد خودمان نسبت به او، تغییر دهیم!
شاید برای شما جالب باشد که بدانید توصیههای عقل سلیم دیل کارنگی شامل انتقاد موثر، ممنوعیت شکایت یا محکوم کردن شخص دیگری، قدردانی صادقانه از دیگران و تحریک میل خاص به دیگران برای ایجاد انگیزه در آن افراد بوده است.
چنین توصیههایی اساس پرفروشترین کتابی است که کارنگی برای آن مشهور شده است. کتاب آیین دوست یابی یا بهطور کامل، چگونه میتوان دوستان را جلب کرده و بر مردم تأثیر گذاشت.
با توجه به نکاتی که گفته شد دانشگاه کسب و کار تصمیم دارد در این مقاله مروری داشته باشد بر یکی از پرفروشترین کتابهای دهه اخیر یعنی کتاب آیین دوست یابی. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
- معرفی نویسنده
- درمورد کتاب آیین دوست یابی
- خلاصه کتاب
- نکات طلایی کتاب آیین دوست یابی
معرفی نویسنده
دیل هاریسون کارنگی (Dale Harbison Carnegie) متولد ۲۴ نوامبر ۱۸۸۸، درگذشته ۱ نوامبر ۱۹۵۵، نویسنده و سخنران آمریکایی، توسعه دهنده درسهایی در زمینه پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع بهبود فن بیان و … بود. او از اولین نویسندگانی بود که دربارهی خودشناسی و بهبود زندگی فردی، تحقیق کرد و کتاب نوشت.
کارنگی دربارهی کتاب آیین دوست یابی میگوید: زمانی به فکر نوشتن این کتاب افتادم که فهمیدم مردم بیشتر از هرچیز دیگری میخواهند روی یکدیگر تاثیر بگذارند.
تا آن زمان کتابی دربارهی موضوع دوستی نوشته نشده بود، دیل کارنگی تصمیم گرفت خودش اولین کتاب را درباره تأثیرگذاری بر دیگران و چگونگی نفوذ در دیگران بنویسد.
دیل کارنگی میگوید : شما تنها به یک روش میتوانید رفتار دیگران را تغییر دهید، آن هم این است که دیدگاه خودتان را نسبت به آنها تغییر دهید. او معتقد است شک و ترس ما و نبودن یک منبع مناسب برای یادگیری، ما را محدود میکنند.
به همین دلیل او نخستین کلاس آموزشی خود را با موضوع سخنرانی تشکیل داد. او در این کلاس دربارهی موضوعاتی مثل ترس از سخنرانی، ترس از ارتباط و احساس خجالت، غلبه بر استرس، اعتماد به نفس و … صحبت کرد.
او در سال 1954، شرکت «دیل کارنگی و شرکا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که تاکنون هزاران کلاس و دوره دربارهی خودشناسی و راهبری برگزار کرده است. موسسهی دیل کارنگی بیشتر از 2700 دانشجو دارد که آموزههای این موسسه را در بیشتر از 85 کشور آموزش میدهند.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات کتاب، قلعه حیوانات، کتاب ۱۹۸۴ و کتاب نبرد من را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
درمورد کتاب آیین دوست یابی
دیل کارنگی، پیش از نوشتن این کتاب متوجه شد افرادی که در کسب و کار خودشان موفق هستند، لزوما علم بالایی دربارهی آن موضوع ندارند، بلکه روابط عمومی بالای آنهاست که سبب موفقیت در کارهایشان میشود. این موضوع اولین جرقهی نوشتن کتاب آیین دوستیابی بود.
کارنگی سالهای زیادی را صرف خواندن کتابها و بیوگرافیهای افراد مشهور کرده بود؛ روی روابط انسانی و رفتارهای آنها دقیق شد و به این ترتیب بود که در سال 1936، کتاب آیین دوست یابی را نوشت.
کارنگی درباره علت نگارش این کتاب میگوید: کمیتهای در دانشگاه شیکاگو و مدارس ای ام سی یک تحقیق راجع به امیال عموم مردم جامعه انجام دادند. نتیجه حکایت داشت که مردم بعد از خواستن سلامتی علاقهمند هستند بدانند چطور میتوانند روی باقی مردم تأثیر بگذارند.
بنابراین دانشگاه مذکور تصمیم گرفت که دورهای برای بزرگسالان در مریدن بگذارند تا راه حل مسئله را پیدا کرده و به آنها آموزش دهند؛ اما کتابی برای تدریس پیدا نکردند. زیرا تا آن زمان هیچ کتابی در این باره به رشته تحریر در نیامده بود.
بنابراین دیل تصمیم میگیرد تا خودش دست به کار شود و اولین کتاب را بر این اساس بنویسد. وی در نگارش این کتاب از تجربیات افرادی چون ژولیوس سزار، تئودور روزولت، کلارک گیبل، مری پیکفورد، آلبرت انیشتین، توماس ادیسون و… استفاده کرده هست.
او میگوید برای نگارش این کتاب صدها صفحه بیوگرافی فقط راجع به تئودور رزولت را مطالعه نموده است. برای نگارش این کتاب حتی کار را از این هم فراتر برده و نوشتههای روانشناسی و فلسفی دوران گذشته را هم از زیر نظر گذرانده است.
خلاصه کتاب
دیل کارنگی کتاب را بدون هیچ مقدمهای آغاز میکند. او در ابتدا داستانها و روایتهای کوتاه از افراد مشهور مثل آلکاپون و توگن کرولی، دو خلافکاران مشهور آمریکایی میآورد و از این روایتها نتیجه میگیرد که انسانها هرگز نباید خودشان را مقصر بدانند. درنتیجه هرگز اجازه ندارند از کسی انتقاد کنند.
دیل کارنگی دربارهی انتقاد میگوید: انتقاد عمل خطرناکی است، چون غرورِ با ارزش فرد انتقاد شونده را جریحهدار میکند و در نتیجه دلخوری پدید میآورد.
دیل کارنگی که بیشتر از ده سال، زندگی ابراهام لینکن، رئیس جمهور آمریکا را برای کتاب دیگرش مطالعه کرده بود. در آغاز کتابش داستانی از زندگی لینکن تعریف میکند. این داستان به خواننده نشان میدهد که انسانهای بزرگ هم در مواقع عصبانیت تصمیم نمیگیرند، و اجازه میدهند حداقل بیست و چهارساعت از آن اتفاق بگذرد تا خشمشان فروکش کند.
اگر چه این کار، در برخی موارد بسیار سخت است؛ اما افراد بزرگ باید به این توانایی دست یابند. توماس کارلایل میگوید: عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با افراد زیردست معلوم میشود.
کارنگی، کتابش را به شش بخش اصلی تقسیم میکند. اولین بخش این کتاب اصول اساسی رفتار با مردم نام دارد؛ این بخش از سه فصل اصلی تشکیل شده است که دیل کارنگی در هرکدام توضیحاتی جامع دربارهی رفتارهای متقابل انسانها میدهد.
بخش اول کتاب آیین دوست یابی
فصل اول
من بیش از یک سوم قرن است که در این دنیا سرگردان هستم و تازه فهمیدهام مردم از صد خطایی که انجام میدهند به ندرت ممکن است یک بار خود را سرزنش کنند و مستحقِ کیفر بدانند. در سایر موارد به روشهای مختلف خود را توجیه میکنند و اصلا مقصر نمیبینند. بنابراین عیبگیری و انتقاد از دیگران فایدهای ندارد.
انتقاد باعث میشود حالت دفاعی به خود بگیرند و سعی کنند عمل خود را توجیه کنند. انتقاد عمل خطرناکی است چون غرور با ارزش فرد انتقاد شونده را جریحه دار میکند و در نتیجه دلخوری پدید میآورد.
هر احمقی میتواند از دیگران عیب جویی کند، تهمت بزند و شکایت کند. احمقها جز این کاری نمیکنند. برای درک دیگران و بخشیدن لغزشهای آنان نیاز به نجابت و خویشتنداری هست.
به جای متهم کردن دیگران بهتر است بکوشیم آنان را بشناسیم و از دلایل رفتاری آنان باخبر شویم. این عمل سودمندتر از نکوهش و شکایت کردن از آنان است. به یاد داشته باشید، شناختن همه به معنی بخشیدن همه است.
حتی خداوند نیز به قضاوت و داوری در مورد مردم نمیپردازد، مگر پس از آن که عمر آدمی به پایان رسد. پس چرا من و شما به چنین کاری بپردازیم؟
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات کتاب شدن، کتاب قدرت، مردان مریخی زنان ونوسی و کتاب خودت را به فنا نده را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
فصل دوم
در عالم هستی برای وادار کردن افراد به انجام کار فقط یک راه وجود دارد. آیا تاکنون به این راه اندیشیدهاید؟ آن راه یا وسیله این است که باید میل به انجام آن کار را در فرد مزبور به وجود آورید. به یاد داشته باشید جز علاقهمند کردن فرد و ایجاد انگیزه در او راه دیگری وجود ندارد.
تنها راهی که به کمک آن میتوانید کسی را به انجام کاری وادار کنید این است که آن چه را که میخواهد به او بدهید. زیگموند فروید، روانکاو معروف قرن بیستم معتقد بود: هر چیزی که من و شما انجام میدهیم براساس دو انگیزه است: نیاز جنسی، تمایل به مهم بودن و ارزش داشتن.
روانشناسان عقیده دارند بعضی افراد برای ارضای حس مهم بودن چنان به عالم خیال فرو میروند که کارشان به جنون میکشد. آنها به خیالات خود پناه میبرند تا چیزهایی را که در عالم واقعیت تلخ به دست نیاوردهاند در آن جا کسب کنند.
کافی است به من بگویید این عطش مهم بودن و مورد تحسین قرار گرفتن را در زندگی خود چگونه ارضا میکنید تا من برایتان بگویم شما کیستید و چیستید. همین میل و عطش برای مهم بودن است که شما را وا میدارد تا جدیدترین مد لباسها را بپوشید، آخرین مدل ماشین را سوار شوید و دربارهی هوش و نبوغ فرزندتان به خود ببالید.
سعی کنیم درمورد موفقیتها و نیازهای خود کمتر بیاندیشیم و بیشتر به جنبههای خوب دیگران فکر کنیم. بیایید تملق و چاپلوسی را فراموش کنیم و صادقانه به تعریف و تمجید از آنان بپردازیم. اگر از صمیم قلب دیگران را سخاوتمندانه ستایش کنیم مردم هم برای کلمات ما ارزش و احترام قائل خواهند شد.
فصل سوم
دیل کارنگی میگوید: تابستان هر سال، تا فرصتی پیش آید برای صید ماهی به دریاچهی ماین میروم. برایم یک عادت شده است؛ زیرا این سفر باعث ایجاد حس آرامش درونی در من میشود.
من عاشق بستنی توتفرنگی هستم؛ اما ماهیها کرم دوست دارند. بنابراین هروقت به ماهیگیری میروم علایق خودم را مد نظر قرار نمیدهم و از بستنی توتفرنگی بهعنوان طعمه استفاده نمیکنم.
چرا همواره سعی میکنیم از چیزهایی حرف بزنیم که موضوع مورد علاقه خودمان است؟ این عملی خودخواهانه است. البته طبیعی است که شما به چیزی که نیاز دارید علاقه نشان میدهید و این علاقه هم همواره پایدار باقی میماند.
بنابراین اگر میخواهید در دل دیگران نفوذ کنید بهتر است دربارهی آن چه به آن علاقه دارند حرف بزنید و راهِ رسیدن به چیزهای مورد علاقه شان را به آنها نشان دهید. اینگونه احساس خوشحالی خواهند کرد و تمایل به حرف زدن خواهند داشت.
به یک مثال مهم دقت کنید، اگر نمیخواهید پسرتان سیگار بکشد، او را نصیحت نکنید و تمایل و خواستهی خود را برای او دیکته نکنید، بلکه برای او توضیح دهید که نیکوتین موجود در آن چه عوارضی دارد و او را سست میکند.
اگر مطالعهی این کتاب فقط این مزیت را برای شما داشته باشد که به کمک آن بتوانید مسائل را از نقطه نظر دیگران نیز بنگرید، در آن صورت میتوان ادعا کرد این کتاب یکی از عوامل پیشرفت در زندگی را در اختیار شما نهاده است. پس باید شکرگزاری کرد.
بنابراین به یاد داشته باشید: هنگامی که میخواهید کسی را وادار به انجام کاری کنید ابتدا میل شدیدی را برای انجام آن کار در او ایجاد کنید. اگر موفق به این کار شوید محبت همه را به سوی خود جلب خواهید کرد وگرنه در جاده تنهایی گام خواهید زد.
بخش دوم کتاب آیین دوست یابی
این بخش که شش فصل دارد، روشهای جلب محبت دیگران را بیان میکند. این فصل از نظرخوانندگان بهترین فصل کتاب است. راهکارهای بسیار جالب و کارآمد دارد که شما میتوانید در زندگی روزمره خود از آنها استفاده کنید. پس همراه دانشگاه کسب و کار باشید.
فصل اول: توصیهای برای کسب محبوبیت
ما هرکس که باشیم، از پادشاه گرفته تا قصاب و معلم و… دوست داریم مردم ما را مورد تمجید و تحسین قرار دهند. اگر میخواهید در دل مردم جای بگیرید باید با شور و حرارت و محبت با آنان رفتار کنید.
بنابراین اگر میخواهید مردم دوستتان بدارند، نخستین اصلی که باید از آن پیروی کنید این است که صمیمانه به آنها علاقه نشان دهید.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات کتاب والدین سمی، کتاب گفتگو با خدا و کتاب آرزوهای بزرگ را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
فصل دوم: روش سادهای برای جلب دوستی
چارلز شوآب میگوید: تبسم من یک میلیون دلار ارزش دارد. من تصور میکنم این گفتهی او زیاد دور از حقیقت نیست. زیرا راز محبوبیت و موفقیت شوآب در زندگی نیز مرهون خونگرمی و تبسمهای شیرین او به مردم بود.
خیلی زود فهمیدم، وقتی به دیگران لبخند میزنم آنها نیز با روی خوش با من روبه رو میشوند. در اثر همین تغییر رفتار درآمدم نیز افزایش یافته است.
در اتاق من کارمند دیگری نیز مشغول به کار است. آن قدر از نتایج عملکرد خود سرمست بودم که او را هم از مطلب آگاه کردم. همکارم نیز اقرار کرد در آغاز آشنایی مرا مردی تندخو و نامطبوع یافته بود. ولی در روزهای اخیر نظرش نسبت به من کاملا تغییر یافته است.
فراموش نکنید که تبسم در خانه خوشبختی میآورد و در تجارت موفقیت. چون تبسم نشانهی دوستی و رفاقت است. تبسم خستگی را از بین میبرد و افراد مأیوس را امیدوار میکند. تبسم برای افراد افسرده هم چون اشعهی آفتاب است و برای افراد غمگین و ناراحت بهترین پادزهر.
پس اگر مایلید مردم شما را دوست داشته باشند و محبوب همگان باشید: لبخند بزنید!
فصل سوم: اگر این اصل را از یاد ببرید زیاد ضرر میکنید
درست است که حفظ کردن نام افراد ممکن است وقت زیادی از شما بگیرد؛ اما راز موفقیت روابط شما خواهد بود.
به قول امرسون: حسن معاشرت نیاز به فداکاریها و گذشتهای کوچک دارد. پس اگر میخواهید محبت مردم را به سوی خود جلب کنید همیشه به یاد داشته باشید، نام هرکس برای او مهمترین و دلنشینترین صداست.
فصل چهارم: مهارت در سخن گفتن
شما باید دیگران را تشویق کنید تا از زندگی، کارها و موفقیتهای خودشان برای شما صحبت کنند. به یاد داشته باشید مخاطب شما صد مرتبه بیشتر به فکر خیالات و آرزوهای خود است تا در اندیشهی دردی که شما از دندان خود تحمل میکنید.
همه انسانها اینگونه هستند که در نظرشان نیازها و مشکلاتشان خیلی مهمتر است تا خبر قحطی و خشکسالی در افریقا که میلیونها نفر را از پا درآورده است.
غدهی کوچک روی گردن دوستتان بیشتر از دهها زلزله در سرزمینی دیگر، فکرش را به خودش مشغول میکند. بار دیگر که با کسی هم صحبت میشوید، این نکات را در ذهن خود داشته باشید.
برای محبوبیت در نزد مردم باید به این نکته توجه کنید: شنوندهی خوبی برای حرفهای آنها باشید و آنها را تشویق کنید از خودشان صحبت کنند.
برای تمسخر شدن از جانب مردم، کافیست هرگز به حرف هایشان گوش ندهید و پیوسته از خودتان حرف بزنید. همچنین هروقت طرف مقابلتان مشغول حرف زدن است، اگر فکری به مغزتان رسید فورا وسطِ حرفش بدوید و آن را بیان کنید و منتظر تمام شدنِ حرفش نشوید.
با توجه به نکاتی که در بالا گفته شد چند نفر با این خصوصیات را میشناسید؟ متأسفانه من به وفور چنین انسانهای خودخواهی را سراغ دارم و نکتهی شگفت انگیز این است که بعضی از آنها آدمهای معروفی نیز هستند.
این گونه افراد بسیار خسته کننده و ملال آور خواهند بود و خودخواهی آنها با نوعی حس مهم بودن ترکیب شده است. آنها فقط دربارهی خودشان سخن میگویند و فقط به فکر خودشان هستند.
برای محبوبیت و دوست داشتهشدن بین مردم از این اصل پیروی کنید: شنونده خوبی برای حرفهای آنها باشید و آنها را تشویق کنید از خودشان صحبت کنند.
فصل پنجم: چگونه دیگران را علاقهمند کنید؟
هرکس روزولت را ملاقات میکرد از وسعت اطلاعات و دانش او حیرت میکرد. اگر یک گاوچران، سوارکار، سیاستمدار، نویسندهای زبردست یا مورخ دانشمندی به ملاقات او میآمد، روزولت میدانست با او چگونه صحبت کند.
اما چگونه این کار را میکرد؟ خیلی ساده. هرگاه روزولت میفهمید چه کسی میخواهد به ملاقات او بیاید، شب قبل تا دیر وقت بیدار میماند و در مورد موضوعاتی که فکر میکرد مورد توجه مهمانش خواهد بود مطالعه میکرد.
روزولت هم مثل دیگر رهبران خردمند از این نکته خبر داشت که: برای راه یافتن در قلب هرکسی، باید از مطلبی سخن گفت که مخاطب به آن علاقهمند باشد.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات اهمیت مطالعه، کتاب شفای زندگی و کتاب جادوی فکر بزرگ را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
فصل ششم: چگونه دیگران را وادار کنیم ما را دوست بدارند؟
قانونی وجود دارد که وقتی از آن قانون پیروی میکنیم تعداد بیشماری دوست پیدا میکنیم و همیشه خوشحال خواهیم بود. این قانون میگوید: همیشه کاری کنید که دیگران احساس کنند آدم مهمی هستند.
همان طور که در فصلهای قبل اشاره شد بنا به گفتهی پروفسور جان دیویی، تمایل به مهم بودن قویترین انگیزه در انسانهاست.
اگر ما آن قدر تنگ نظر شویم که حاضر نباشیم گاهی اوقات بدون هیچ چشم داشتی به دیگران خوبی کنیم و آنها را شاد و دلخوش سازیم آنگاه باید برای روح خود عزاداری کنیم. چون در آن روز دیگر هیچ نشانهای از انسانیت در وجودمان نخواهد بود.
پروفسور جیمز می گوید: عمیقترین نیاز طبیعت آدمی، مورد تحسین واقع شدن است.
با دیگران همانطوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. میپرسید چه وقت و چگونه؟ همیشه و همه جا.
برای دوست داشته شدن فراموش نکنید که صادقانه و صمیمانه کاری کنید که مخاطب شما احساس مهم بودن کند.
بخش سوم کتاب آیین دوست یابی
بخش سوم کتاب آیین دوست یابی شامل دوازده شیوه برای آن که دیگران را با خود همراه سازید، نام دارد.
دیل کارنگی در کتاب آیین دوست یابی تأثیر رقابت مثبت را در این بخش بیان میکند. داستانی از کارخانهی ذوب آهن بیان میکند که رقابت مثبت بین کارمندان شیفت صبح و شب باعث شد که این کارخانه از ورشکستگی نجات پیدا کند.
فصل اول: در هیچ مباحثهای توقع نداشته باشید صددرصد پیروز شوید
روزی لینکلن، رئیس جمهور آمریکا، افسر جوانی را دید که با یکی از دوستانش به نزاع برخاسته بود. جلو رفت و گفت: کسی که خواهان طی کردن پلههای ترقی است فرصتی برای نزاع پیدا نمیکند. نزاع و مجادله، مرد را تندخو و آتشین مزاج و خشن بار میآورد و باعث می شود کنترل اعصابش را از دست بدهد.
گاهی بهتر است حق را به طرف مقابل بدهید و بگذرید. اگر به سگ درندهای برخوردید بهتر است از جلوی راه او کنار بروید و برای عبور با او به جدال نپردازید. چون اگر به فرض بعد از گاز گرفتن سگ او را هلاک کنید بازهم جراحت ناشی از گازگرفتگی او بر بدن شما باقی می ماند.
به یاد داشته باشید که بهترین راه پیروزی در مباحثه، خودداری از واردشدن در بحث است.
فصل دوم: شیوهی دشمن تراشی و روش جلوگیری از آن
تئودور روزولت، رئیس جمهور آمریکا، هنگامی که در کاخ سفید مستقر بود اعتراف کرد: اگر در هفتاد و پنج درصد از کارهایم راه صحیح را طی کرده باشم میتوانم خود را فرد موفقی بدانم.
وقتی یکی از شخصیتهای معروف قرن بیستم چنین بگوید، من و شما چه میتوانیم بگوییم؟ اگر واقعا در پنجاه و پنج درصد از اوقات مطمئن هستید که درست میگویید و حق با شماست، می توانید به وال استریت رفته و روزی یک میلیون دلار درآمد کسب کنید.
اما اگر این قدر به خود اطمینان ندارید یعنی درصد صحت کارهایتان به پنجاه درصد هم نمیرسد. پس چرا به دیگران میگویید در اشتباه هستند؟
در موقع بحث و گفتگو با دیگران هرگز سخن خود را با این جمله آغاز نکنید: من به شما ثابت می کنم… چون این قبیل کلمات مفهومش این است که من از شما باهوش تَرم و عقیدهی شما را تغییر میدهم. این جمله و اصطلاح در واقع نوعی دعوت به نبرد است و باعث میشود طرف مقابل مثل یک دشمن در جلوی شما صف آرایی کند.
شاعری بزرگی میگوید: طوری به دیگران بیاموزید که متوجه نشوند درسی از شما فرا گرفتهاند. مطلب جدید را طوری به دیگر یادآوری کنید که انگار آن را میدانسته و فراموش کرده بوده است.
اگر بیدرنگ به خطای خود اعتراف کنید هیچگاه دچار دردسر نخواهید شد. این اعتراف باعث میشود مجادله فوراً خاتمه بگیرد و طرف را وادار میکند تا حد ممکن نسبت به شما رعایت انصاف را بکند. ضمنا این عمل شما موجب میشود او نیز به خطای خود اقرار کند.
همانطور که میدانید با تهدید و تمسخر و دشنام دادن نمیتوانیم دیگران را در جهت مقاصد خود تغییر دهیم.
فصل سوم: به خطای خود اعتراف کنید
هر آدم نادانی سعی میکند خطاهای خود را بپوشاند و همهی افرادِ نادان همین کار را میکنند. اما مردی که به خطای خود اعتراف کند، شجاعت به خرج میدهد و لذتی ناب در دل خود احساس خواهد کرد. قبول و پذیرش اشتباه نوعی احساس برتری به شما می بخشد که اثرات آن خطا را از بین می برد.
به یاد داشته باشید که پاسخ متواضعانهی شما خشم دشمنان را دفع خواهد کرد.
بنابراین هرگاه یقین دارید حق به جانب شماست با ملایمت و تدبیر بکوشید دیگران را با خود هم عقیده کنید. اما اگر مرتکب خطا شدید باید فورأ و صریحا اعتراف کنید. این شیوه نه فقط نتایج اعجاب آوری به بار می آورد بلکه لذت آن از دفاع بیشتر است.
این ضرب المثل قدیمی را به خاطر بسپرید: «اگر تهمت را با تهمت تلافی کنید، چندان چیزی عاید شما نمی شود. اما اگر تسلیم شوید و گذشت کنید آنگاه بیش از آن چه انتظار دارید منفعت کسب خواهید کرد.»
پس اگر می خواهید کسی را با خود هم عقیده سازید دستورالعمل زیر را به کار ببرید: اگر مرتکب اشتباه و خطایی شدید بیدرنگ و از صمیم قلب به خطای خود اعتراف کنید.
فصل چهارم: ملایمت و مهربانی به جای خشم
در مواقعی که عصبانی میشویم با فریاد کشیدن و ابراز خشم خود به دیگری، بی تردید کمی آرامش به دست میآوریم. اما آیا هیچ فکر کردهاید طرف مقابل در این گونه مواقع چه حالی دارد؟ آیا او نیز احساس رضایت میکند و خوشحال است که شما خود را راحت کردهاید؟
رؤسای شرکتهای بزرگ میدانند که در مواقع بحرانی که وقایعی چون اعتصاب کارگران رخ میدهد بهترین راه حفظ منافع، ابراز حسن نیت و رفتاردوستانه با شورشیان است.
برخورد دوستانه و سخنان محبت آمیز خیلی بهتر از خشم و غضب جواب میدهد.
سخن لینکلن را که به یاد داشته باشید که گفت: «قطرهای عسل بیش از یک بشکه زهر می تواند مگسها را به سوی خود جلب کند.»
پس اگر می خواهید دیگران را با خود هم عقیده کنید اصل زیر را فراموش نکنید: سخن خود را با ملایمت و خوشرویی آغاز کنید.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات بهترین کتاب های دنیا و موفقیت نامحدود در 20 روز را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
فصل پنجم: راز سقراط
در این فصل از کتاب آیین دوست یابی، دیل کارنگی به نکته بسیار مهمی اشاره میکند، زمانی که میخواهید با دیگران بحث کرده و آنها را با خود هم عقیده کنید، بهتر است سخن خود را با موضوعاتی آغاز کنید که مورد توافق طرفین باشد.
تا حدممکن بکوشید به طرف مقابل خود تفهیم کنید که مقصدتان با او یکی است فقط راههای شما برای دستیابی به هدف با همدیگر فرق دارد.
سعی کنید از همان آغاز گفتگو بحث را جوری پیش ببرید که طرف مقابل را به گفتن «بله، درست» وادار کنید و نگذارید کلمهی «نه» را به زبان بیاورد و بگوید: «نه، این طور نیست.» چون اگر در همان آغاز بگوید «نه» آنگاه حس خودخواهی در او موجب میشود که تمام نیروی خود را برای تأیید این کلمه به کار ببرد.
وقتی کسی از ته دل و با اعتقاد راسخ میگوید «نه»، فقط یک کلمهی دوحرفی را بر زبان نیاورده است؛ بلکه علم روان شناسی میگوید سراپای وجود او به حالت دفاعی در می آید.
سقراط بسیار زیرک بود. شیوهی بحث او با دیگران که امروزه به روش سقراطی معروف است عبارت از این بود که مجموعه سوالاتی از رقیب میکرد که پاسخ همه مثبت بود. یعنی کاری می کرد که طرف مقابل بی وقفه حرفش را تصدیق کند
به تدریج او را از پرسشهای الزام آور به پاسخهای تصدیق آمیز میکشاند و سرانجام او را به همان نتیجهای میرساند که در آغاز گفتگو به شدت با آن مخالفت کرده بود. بنابراین در آینده هرگاه خواستید به طرف مقابل خود بگویید در اشتباه است فورا سقراط را به یاد بیاورید و سوالی از او بپرسید که جوابش مثبت باشد.
می خواهید مردم را با خود هم عقیده سازید اصل زیر را به کار ببرید: با طرف مخالف خود طوری صحبت کنید که در ابتدای مکالمه کلمه «بله» بگوید.
فصل ششم: سوپاپ اطمینان در حل و فصل اختلافات
اکثر مردم هرگاه میخواهند طرف مقابل خود را متقاعد کنند، بیش از اندازه حرف میزنند و پرگویی میکنند. فروشندگان مغازهها به ویژه مرتکب این خطای زیان بار می شوند. بنابراین اجازه بدهید طرف مقابل تمام حرفهای خود را بزند.
در کتاب آییین دوست یابی آمده است که حتی دوستان ما ترجیح میدهند دربارهی موفقیتهای خود حرف بزنند و کمتر اجازه میدهند که ما از پیشرفتها و موفقیتهای خود سخن بگوییم.
تا جایی که میتوانید فروتن باشید. چون عمر آدمی کوتاه است و صد سال دیگر هیچ کس ما را به یاد نخواهد داشت.
به جای آن که موفقیت و پیروزیهای خود را به رخ این و آن بکشیم و باعث ناراحتی و احتمالا حسادتِ آنها شویم، بهتر است بگذاریم اگر استعدادی هم داریم دیگران راجع به آن صحبت کنند. در واقع اگر درست فکر کنیم حق تکبر و فخرفروشی نداریم.
بنابراین اگر میخواهید طرف مقابل را با خود هم رأی و عقیده کنید؛ اجازه دهید او آزادانه حرف بزند و مانع او نشوید.
فصل هفتم: چگونه همکاری دیگران را جلب کنیم؟
در این فصل دیل کارنگی نویسنده کتاب آیین دوست یابی یک سوال مهم را مطرح میکند: آیا افکار و اعتقاداتی را که خودتان شخصا کشف میکنید و بر اثر تجربه به دست می آورید بیشتر دوست دارید یا اعتقاداتی را که دیگران به شما تقدیم می کنند؟
اگر مورد اول را بیشتر میپسندید پس آیا کار درستی است که سعی کنیم به زور افکار و اعتقادات خود را به دیگران تحمیل کنیم؟ آیا عاقلانهتر نیست که فقط اندیشهی خود را ارائه دهیم و طرف مقابل را آزاد بگذاریم تا به میل خود نتایجی که میخواهد بگیرد؟
هیچ کس دوست ندارد به زور کاری انجام دهد و حس کند دیگران دارند چیزی را به او تحمیل میکنند. همگی ما میل داریم کار را برحسب ابتکار و تمایل خویش انجام دهیم و دوست داریم خواسته، آرزو و سلیقهمان را در نظر بگیرند.
دلیل آن که صدها جویبار و رود از کوهستانها جاری گشته و به سمت رودخانهها و دریاها میآیند این است که رودخانهها و دریاها خود را پایین تر از آنها نگه داشتهاند.
بنابراین اگر میخواهید دیگران مطابق میل شما عمل کنند از اصل زیر پیروی کنید:
اجازه دهید طرف مقابل تصور کند اندیشهی خلاقانه از خود اوست.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات کتاب هایی که باید خواند و معرفی کتاب های مفید برای مطالعه را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
فصل هشتم: دستورالعملی که معجزه میکند
همیشه به یاد داشته باشید که طرف مقابل شما حتی اگر کاملا در اشتباه باشد خودش چنین تصوری در مورد رفتار یا اندیشهی خود ندارد. بنابراین اگر دیدید کسی دارد اشتباه میکند او را محکوم نکنید. این عمل ابلهانه است. بلکه در عوض سعی کنید دلیل انجام این اشتباه او را پیدا کنید.
به گفتهی دیل کارنگی نویسنده کتاب آیین دوست یابی: باید بدانید که همهی مردم دنیا چنین هستند یعنی به خود و مشکلاتِ خود تمرکز بیشتری دارند.
بهتر است مانند لینکلن و روزولت، برای کامیاب شدن، به مشکلات دیگران علاقه نشان دهید و دنیا را از دریچهی چشم آنان بنگرید. به عبارت دیگر، موفقیت در سلوک با مردم، بستگی به درک صمیمانهی نقطه نظرات آنها دارد.
بنابراین اگر میخواهید بدون برانگیختن خشم دیگران و ناراحت کردن آنها، به اصلاح رفتار آنان بپردازید دستورالعمل زیر را به کار بگیرید: صمیمانه بکوشید خود را جای دیگران بگذارید و از دیدگاه آنان به موضوع مربوطه بنگرید.
فصل نهم: آنچه همه طالب آن هستند
آیا دلتان نمیخواهد عبارت جادویی داشتید که به وسیلهی آن می توانستید از جروبحث جلوگیری کنید؟ احساس ناراحتی را از بین ببرید و مخاطب را به شنیدن حرفهای خود مشتاق سازید؟ بدون شک میخواهید.
این عبارت چنین است: «من به شما حق میدهم که چنین احساسی داشته باشید. از این بابت اصلا شما را سرزنش نمیکنم. اگر من هم به جای شما بودم همین احساس شما را داشتم.»
سه چهارم مردم به شدت نیازمند محبت و همدردی هستند و دلشان میخواهد دیگران درد آنها را درک کنند و به حال آنها برسند. به این افراد محبت کنید تا شما را بپرستند.
دکتر گیتس، روان شناس معروف، در کتاب خود به نام روان شناسی تربیتی میگوید: “همهی انسانها نیاز به همدردی دارند.”
کودک با اشتیاق زخم دست خود را به دیگران نشان میدهد تا دلسوزی و همدردی آنها را به خود جلب کند. او حتی ممکن است به عمد خود را به زمین بزند تا پدر و مادر او را نوازش کنند. افراد بزرگسال نیز برای جلب همدردی دیگران به شرح مفصل بیماریهای خود میپردازند.
اگر می خواهید طرف مقابل را با خود همراه کنید: نسبت به او ابراز محبت و همدلی کنید.
فصل دهم: به احساسات و شرافت فرد متوسل شوید
به عقیدهی دیل کارنگی نویسنده کتاب آیین دوست یابی، حتی اشخاصی که عمداً قصد تقلب دارند اگر بفهمند که شما آنها را افرادی شرافتمند و پایبند به اخلاقیات میدانید رفتار خود را عوض خواهند کرد.
اگر میخواهید مردم را با خود همراه کنید از دستورالعمل زیر پیروی کنید: به احساسات و شرافت فرد متوسل شوید.
فصل یازدهم: مطالب خود را به صورت ملموس و ابتکاری ارائه دهید
ذکر حقایق و اثبات مطالب به صورتی خشک و تکراری فایده ندارد. باید ابتکار به خرج داد و مطلب را به شکلی زنده و مؤثر ارائه داد. در سینما و رادیو و تلویزیون همین کار را انجام میدهند و شما هم اگر می خواهید توجه دیگران را به موضوع موردنظر خود جلب کنید، نباید از این کار غافل شوید.
اگر می خواهید دیگران را وادار کنید که با شما هم عقیده شوند و نظرتان را بپذیرند از دستورالعمل زیر استفاده کنید:
به مطالب خود عینیت ببخشید و آنها را حتی الامکان به صورت ملموس بیان کنید.
فصل دوازدهم: زمانی که از هیچ روشی نتیجه نگرفتید این روش را آزمایش کنید
میل برتری یافتن بر دیگران و اثبات اهمیت و لیاقت، خود باعث میشود به رقابت و نوعی حسادت با دیگران بپردازیم، پس اگر که میخواهید افراد را به حرکت و تلاش وادار کنید به دستورالعمل زیر عمل کنید:
آنان را بر سر غیرت بیاورید و حس رقابت را در وجودشان تحریک کنید.
نکات طلایی کتاب آیین دوست یابی
- بهترین وسیلهی غلبه در مشاجره و جروبحث، خودداری از ورود در بحث و دعوا است.
- عقاید طرف مقابل خود را محترم بشمارید و هرگز به او نگویید اشتباه میکند.
- اگر خود را مقصر میدانید صادقانه و بیدرنگ به خطای خود اعتراف کنید.
- سخن خود را با ملایمت آغاز کنید.
- بحث را طوری مدیریت کنید که مخاطب از ابتدای مکالمه به سوالهای شما جواب مثبت بدهد و شما را تایید کند.
- اجازه بدهید طرف مقابل آزادانه حرفهای خود را بیان کند.
- بگذارد طرف مقابل ایدههای شما را از ابتکارات خود بداند.
- صادقانه بکوشید موضوع را از دریچهی چشم طرف مقابل ببینید.
- نسبت به او ابراز محبت و همدلی کنید.
- به احساسات و شرافت فرد متوسل شوید.
- به مطالب خود عینیت ببخشید و آنها را حتی الامکان به صورت ملموس بیان کنید.
- حس رقابت را در وجودشان تحریک کنید.
مقالات مرتبط در حوزه کتاب: برای افزایش دانش خود در زمینه کتاب و مطالعه پیشنهاد میکنیم مقالات کتاب معجزه شکرگزاری و بهترین کتاب های روانشناسی را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
کلام آخر
تمرکز دیل کارنگی در کتاب آیین دوست یابی بر موضوعاتی از قبیل درک و ایجاد انگیزه، ارتباط موثر، اهمیت ارتباط با دیگران و جلب اعتماد مردم، ایدههایی هستند که امروزه مورد توجه بسیاری از متفکرین قرار گرفتهاند.
دانشگاه کسب و کار در مقالهای که مطالعه کردید سعی بر ارائهی خلاصهای از کتاب معروف دیل کارنگی با نام آیین دوست یابی داشت. کتابی که باعث ارتقای روابط اجتماعی شما عزیزان خواهد شد.
خوشحال خواهیم شد اگر پس از خواندن این مقاله و به کارگیری توصیهها، تغییراتی در روابط اجتماعی شما رخ داده است، با دانشگاه کسب و کار در میان بگذارید.