چرا باید به برنامه ریزی ذهن خود اهمیت دهیم؟ ضمیر ناخودآگاه، یک ابزار قدرتمند برای تبدیل افکار و احساسات ما به واقعیت است. این بخش از ذهن، که در زیر ضمیر خودآگاه قرار دارد، از زمان تولد ما شروع به شکل گیری میکند و در طول زندگی به ما کمک میکند تا به سرعت به اهداف خود برسیم. انرژی ذهنی، یک عامل حیاتی برای بقای ما است. برنامه ریزی ذهن و یا ضمیر ناخودآگاه چگونه میتواند زندگی ما را تغییر دهد؟ همه ما در زندگی با شکستهایی روبرو میشویم. بنابراین، چیزی که باید نگرانش باشیم، شکست نیست، بلکه ذهنیتی است که باعث شکست ما شده است. همانطور که مشخص است، شکست یک جزء لازم از هر موفقیت است و تنها راه درمان آن، مقاومت است، نه فرار!
پس چه کار باید انجام داد؟ تنها راه حل، حذف اطلاعات قدیمی و نادرست از ضمیر ناخودآگاه و جایگزین کردن آن با اطلاعات جدید و صحیح است. به عبارت دیگر، اگر تا به حال خودتان را شخص لایق و با ارزش نمیدانستید، حالا وقت آن رسیده که به خودتان اعتماد کنید. شما میتوانید با افراد موفقتر از خودتان صحبت کنید، چیزهای جدید یاد بگیرید و تلاش کنید تا به شخصی تبدیل شوید که لایقش هستید. در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم به موضوع مهم برنامه ریزی ذهن بپردازیم. اگر طالب ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگی خود هستید، حتماً تا انتهای این مقاله تیم ما را همراهی کنید.
ضمیر یا ذهن ناخودآگاه به چه معنا است؟
قبل از این که به برنامه ریزی ذهن بپردازیم، لازم است که با مفهوم ضمیر ناخودآگاه آشنا شویم. ضمیر ناخودآگاه، قسمتی از ذهن شماست که در پشت صحنه فعالیت میکند و در زیر سطح ذهن خودآگاه شما قرار دارد. شما در حال حاضر از ضمیر خودآگاه خود برای مطالعه این متن و فهم معنای آن استفاده میکنید، اما در پشت صحنه، ضمیر ناخودآگاه شما در حال کار کردن است و اطلاعات را بر اساس تفسیری که از دنیای اطراف خود دارید، جذب یا رد میکند. تشکیل ضمیر ناخودآگاه شما از زمان تولد شروع شده است و هر تجربه جدیدی که به دست آوردهاید، ذهن ناخودآگاه شما آن را جذب کرده است. وقتی کوچک بودید، ضمیر ناخودآگاه شما هیچ اطلاعاتی را رد نمیکرد، چون باور پیش فرض شدهای نداشتید که با وقایع در حال رخ دادن مغایرت داشته باشد.
به همین دلیل، تمام اطلاعات دریافتی در دوران کودکی توسط ضمیر ناخودآگاه شما جذب شده و باورهای شما را در طول زمان شکل داده است. حال متوجه شدید چرا این مسئله در بزرگسالی مشکلساز میشود؟ بسیاری از ما ممکن است در دوران کودکی باورهای نادرست پیدا کرده باشیم. به عنوان مثال، ممکن است توسط دوستان یا معلمان خود به عنوان تنبل یا احمق خطاب شده باشید یا چیزهایی را درباره استعداد، رنگ پوست، جنسیت یا وضعیت مالی خود شنیده باشید و ضمیر ناخودآگاه شما تمام این اطلاعات را با فرض صحت آنها ذخیره کرده است. حال، هنگامی که به سن بالاتر میرسید، مجموعهای از باورهای دارید که ضمیر ناخودآگاه شما از محیط پیرامون خود، مانند افراد اطراف، تلویزیون و سایر عوامل محیطی تأثیرگذار، دریافت کرده است.
بررسی تدوین ذهنی
همیشه در پی تدوین ذهنی باشید! قبل از اینکه بیاموزید چگونه ضمیر ناخودآگاه و ذهن خود را مجدداً برنامهریزی کنید، باید بدانید که تا به حال ذهن ما در حال تدوین بوده است. با هر تجربهای که کسب میکنید، نتیجهگیری از مسائل دارید، پیامهایی را در ضمیر ناخودآگاه خود ذخیره میکنید و در آینده بر اساس آنها تصمیم میگیرید و به نتایج میرسید. فرض کنید که یکی از اعضای خانوادهتان که همیشه به شما توجه داشته، در یک مسئلهای شما را رد کند. در این شرایط، چه پیامی در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره میشود؟ در این لحظه، ضمیر ناخودآگاه شما فعال میشود، خاطرات شما را مرور میکند و نمونههایی از تجربه رد شدن پیدا میکند. به عنوان مثال، زمانی را به یاد میآورد که بهترین دوست شما، شما را ترک کرد تا با افراد بهتر وقت بگذراند.
در آن زمان، پیام عدم دوست داشتن و بی ارزش بودن در ذهن شما ثبت شده و به این باور میرسید که شما به طور ذاتی لایق رد شدن هستید، چه در بین دوستان و چه خانواده و… اگر در حال حاضر تجربهای برای شما رخ داد که با باورهای قبلی شما که در ذهن شما تثبیت شده است، در تضاد است، ضمیر ناخودآگاه شما آن را رد میکند یا به گونهای بازنویسی میکند که با دیدگاه جدید شما از واقعیت سازگار باشد. حال در ادامه چند نمونه دیگر برای شما مطرح میکنیم. تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
بررسی مثالی از تدوین و برنامه ریزی ذهنی
فرض کنید که شما بر اساس تجارب قبلی که دارید، خود را فرد بی ارزش و نامطلوبی هویت یابی میکنید. اما فردی معقول به شما علاقهمند شده است. شما این باور را در خود ایجاد کردهاید که هیچ جذابیتی ندارید، پس اولین چیزی که به ذهن شما میرسد این است که قطعاً شوخی میکند یا میخواهد من را مسخره کند! در این شرایط، ضمیر ناخودآگاه شما میگوید: چنین چیزی غیرممکن است، این فرد بسیار جذاب است و چرا باید به من علاقهمند باشد، حتماً مشکلی وجود دارد. پس سعی میکنید قبل از اینکه او شما را رد کند، خودتان او را رد کنید یا به گونهای رفتار میکنید که رابطهای که میتوانست خوب پیش برود، اصلاً شروع نشود.
حتی ممکن است وقتی در تلاش برای دست یافتن به هدف خاص در زندگی خود هستید، همین اتفاق بیفتد. در جایی از مسیر به خود میگویید: من نمیتوانم موفق شوم و اصلاً توانایی درست انجام دادن کارها را ندارم و… به همین ترتیب، خود را برای شکست آماده میکنید و بارها و بارها با شکست روبرو میشوید. اگر با منطق بیشتری فکر کنید، حتماً موقعیتهای زیادی را به یاد میآورید که ضمیر ناخودآگاه جلو پیشرفت شما را گرفته است و سبب شده است که اهدافتان پيش نرود. اما خبر خوب این است که تغيير ضمير ناخودآگاه و یا برنامه ریزی ذهن بسيار ساده است و فقط كافى است كه بدانيد چگونه اين كار را انجام دهید.
چطور میتوانیم برنامه ریزی ذهن انجام دهیم؟
روشهای متعددی وجود دارد که میتوانید پیامهای زیانبار که از دیرباز در ذهن ناخودآگاه شما ذخیره شدهاند را دوباره بسازید، البته شما همچنین میتوانید به صورت همزمان از تمام تکنیکها استفاده کنید. با این حال، بهتر است در ابتدا فقط از یک یا دو روش استفاده کنید تا احتمال اتلاف وقت و انرژی شما کم شود و بتوانید تمرکز خود را بر روی یک روش قرار دهید و در نهایت به نتایج بهتری برسید. به عنوان مثال تنظیم موجهای مغزی با استفاده از ضبط صدا یکی از راههای مؤثر برای تنظیم ذهن ناخودآگاه است، که میتواند فرکانس موجهای مغزی شما را تنظیم کند. با این روش ممکن است به فیلمهای علمی تخیلی بیندیشید، اما افرادی که از این روش استفاده کردهاند، آن را کارآمد میدانند.
1.برنامه ریزی ذهن با استفاده از ضبط صدا
بسته به فعالیتی که در هر لحظه انجام میدهید، موجهای مغزی شما در فرکانس خاصی قرار میگیرد:
- فرکانس گاما: زمانی که چندین فعالیت ذهنی را همزمان انجام میدهید.
- فرکانس بتا: زمانی که به طور کامل هوشیار هستید و تمرکز دارید.
- فرکانس آلفا: زمانی که به طور کامل آرام هستید.
- فرکانس تتا: زمانی که در حال چرت زدن و یا در خواب سبک هستید.
- فرکانس دلتا: زمانی که در خواب عمیق هستید.
وقتی دو صدای متفاوت با فرکانسهای مختلف به گوشهایمان میرسد، مغزمان تفاوت فاز بین این دو صدا را تشخیص میدهد و این تغییرات در فرکانس باعث ایجاد تغییرات در فعالیتهای مغزی ما میشود که باعث میشود الگوهای جدیدی را پیگیری کنیم. برای مثال، اگر میخواهید از حالت استرس به حالت آرام بروید، میتوانید به صدایی گوش دهید که حالت آلفا را تحریک کند. این روش میتواند در برنامهریزی مجدد ذهن ناخودآگاه کمک کند. تحقیقات نشان داده است که وقتی فرد در حالت بسیار آرام است، به عنوان مثال در حالت آلفا یا تتا، ذهن ناخودآگاه اطلاعات جدید را به خوبی درک و جذب میکند.
به کارگیری برنامههای صوتی همراه با جملات تأکید کننده یا تشویق کننده، به برنامهریزی مجدد ذهن ناخودآگاه کمک زیادی میکند. به این ترتیب، ذهن ناخودآگاه به راحتی هر پیام را که شما مایلید، جذب میکند. شما فقط باید به حالت آرام بروید و روی تصاویر مثبت تمرکز کنید. وقتی دو سیگنال با فرکانسهای متفاوت به گوش انسان میرسد، ذهن اختلاف فاز بین آنها را تشخیص میدهد. این ناهماهنگی در دریافت سیگنالها باعث ایجاد یک حالت خاص شنیداری میشود که به آن ضربه دو گوشی میگویند. این حالت تغییرات در فرکانسهای ذهنی را به همراه دارد.
2.از هیپنوتیزم استفاده کنید!
هیپنوتیزم یک روش برای ارسال پیامهای مثبت به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی ذهن است، اما فرکانس امواج مغزی تغییر نمیکند. در هیپنوتیزم، فرد متخصص شما را به حالت آرام و آگاه برده و پیامهای مثبت را به ضمیر ناخودآگاه شما ارسال میکند. شما میتوانید خودتان هیپنوتیزم را انجام دهید. در این حالت، به جای جلسات زنده هیپنوتیزم، از برنامههای صوتی ضبط شده استفاده میکنید و با شنیدن صدای خود در قالب جملات تأکید کننده مثبت، به حالت آرامش میرسید.
3.برای برنامه ریزی ذهن از جملات انگیزشی استفاده کنید
استفاده از عبارات تکراری و جملات انگیزشی برای تقویت و برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه یکی از روشهای مؤثر است. با استفاده از پیامهای مثبت، میتوانید به سمت موفقیت حرکت کنید. برخی اصول ساده برای استفاده از عبارات تأکیدی و انگیزشی عبارتاند از:
- استفاده از عبارات مثبت با زمان حال: ذهن ناخودآگاه فقط زمان حال را درک میکند و تمرکز بر آینده تأثیر چندانی ندارد. به جای گفتن من موفق خواهم شد، بگویید من موفق هستم.
- جملات منفی نباشند: حتماً از عبارات مثبت استفاده کنید زیرا ذهن ناخودآگاه با فعل منفی سازگار نیست. به عنوان مثال، اگر بگویید من شکستخورده نیستم، ذهن ناخودآگاه شما این را به عنوان من شکستخورده هستم تفسیر میکند.
- ایجاد باور مثبت در خود: به یاد داشته باشید که برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود، باید باورهای خود را تغییر دهید. وقتی میگویید من پولدار هستم اما درونتان حس کمبود و فقر را تجربه میکنید، ضمیر ناخودآگاه شما پیام کمبود را دریافت میکند. بنابراین، برای اعلام باورهای خود، باید از احساسات واقعی خود استفاده کنید. این کار باعث میشود ضمیر ناخودآگاه شما پیام مثبت را قبول کند.
- تکرار کلید موفقیت است: اگر فقط چند بار در روز باورهای خود را تکرار کنید، تأثیر چندانی نخواهد داشت. برای دستیابی به نتایج بهتر، باید طی روزهای متوالی و چندین بار باورهای خود را تکرار کنید.
4.موفقیت خود را تصور کنید
به تصویر کشیدن آرزوها و خواستهها در ذهن، روشی بینظیر برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و برنامه ریزی ذهن است. ذهن ناخودآگاه به تصاویر مثبت واکنش قوی نشان میدهد. پس از این به بعد، هر روز 10 تا 15 دقیقه را برای تصور کردن تجربیات مثبت زندگی خود اختصاص دهید. این تجربیات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- داشتن رابطه عاطفی سالم و پر از عشق
- کسب و کاری که از آن لذت ببرید
- خرید یک خانه دلخواه
- سفر به مکانهای جذاب و هیجانانگیز
- و هر چیز دیگری که مایلید در زندگیتان رخ دهد.
با این کار، شما به ذهن خود سیگنال مثبت میدهید که به شما کمک میکند تا به هدفهای خود برسید. هنگامی که به طور مداوم در حال انجام این فعالیت هستید، سعی کنید تا از تصویرسازی افکار منفی که ناشی از تجربیات گذشته مانند ترس، نگرانی و استرس است، خودداری کنید. برای برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود، تا حد ممکن از احساسات قوی و مثبت در تصویرسازی تصاویر دلخواه خود استفاده کنید. بگذارید احساس عشق، لذت، آرامش و سپاسگزاری که با وقوع این تجربیات در شما ایجاد میشود، همین حالا در وجودتان جریان پیدا کند. ضمیر ناخودآگاه همه این پیامها را به عنوان واقعیت در نظر میگیرد و آنها را جذب میکند. این قدرت تصویرسازی است! قدرت رهایی از پیامهای محدودکننده و تمرکز بر تصاویر لذتبخش و اطمینان از اینکه همه این تصاویر، توسط ذهن ناخودآگاه جذب شده و در زندگی واقعی به نمایش در میآیند.
5.چگونه برنامه ریزی ذهن انجام دهیم؟ به تأثیرات محیطی اهمیت دهید
آیا تاکنون فکر کردهاید که چگونه محیط اطرافتان بر ضمیر ناخودآگاه شما تأثیر میگذارد؟ ضمیر ناخودآگاه شما به طور دائم در حال جذب و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ساختن باورهای خود بر اساس این اطلاعات است. حال فرض کنید که در یک محیط پر از درگیریها و مسائل منفی قرار دارید، پس چه پیامهایی توسط ذهن شما جذب و ذخیره میشود؟ اگر در یک محیط پر از افکار و احساسات منفی زندگی میکنید، بهتر است از برخورد با موضوعات منفی پرهیز کنید. به عنوان مثال، به خبرها توجه نکنید، مگر اینکه واقعاً به آنها نیاز دارید. همچنین، از برخورد با افراد سمی که همواره درباره دیگران فکر منفی دارند، خودداری کنید.
به جای اینکه با افراد منفیباف دوستی کنید، تلاش کنید تا انرژی مثبت را به سمت خود جذب کنید و بیشتر اوقات خود را با افرادی که موفق و مثبتاندیش هستند سپری کنید. در این صورت، با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که تشویق و انگیزه بیشتری به سمت ذهن شما جذب شده است و این باعث میشود نگاه شما به خود و تواناییهای بالقوهتان تغییر کند. بر اساس تجربیات دکتر کولات، ضمیر ناخودآگاه انسان قدرت فوقالعادهای دارد که ممکن است تا یک میلیون برابر ذهن خودآگاه باشد. بنابراین، مهم است که از این قدرت و تأثیر آگاه باشیم و با برنامه ریزی مناسب، گامهای مؤثری را برای دستیابی به اهداف خود برداریم.
نکتههایی برای کنترل و برنامه ریزی ذهن
برای دستیابی به موفقیت، لازم نیست حتماً در کلاسهای یوگا یا مراقبه حضور داشته باشید. اصل مهم این است که بتوانید با خودتان در ارتباط باشید. این توانایی، کلیدی بزرگ برای موفقیت است و به شما اجازه میدهد تا ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل و برنامه ریزی کنید و از آن برای رسیدن به اهداف و خواستههای خود استفاده کنید. در ادامه، چند روش مهم برای کنترل و برنامه ریزی ذهن و ضمیر ناخودآگاه را معرفی و بررسی خواهیم کرد تا شما بتوانید ضمیر ناخودآگاه خود را بهتر کنترل کنید.
1.توانایی تصمیم گیری را در خود تقویت کنید
تصمیم گیری مهم است! شروع کار بسیار ساده است، شما به دنبال چه هدفی هستید؟ چه انتظاری از زندگی دارید؟ ذهن ناخودآگاه شما باید بفهمد که در این مرحله از تغییر، شما قصد دارید از کجا به کجا بروید. این وضوح میتواند مسیر را روشنتر کند و به آن قدرت بیشتری ببخشد. اما از تاریکی دوری کنید! نامعلومی یکی از خطرناکترین دشمنان ضمیر ناخودآگاه شما است که میتواند تمام تصمیمات و مراحل را به هم بریزد. پس همیشه باید بدانید که در کجای فرایند قرار دارید و قصد دارید در آینده به کجا بروید. این مسئله میتواند تأثیر زیادی در موفقیت شما داشته باشد. پس در نهایت، شما میتوانید اولین گام را برای بازسازی و زنده کردن ضمیر ناخودآگاه خود بردارید.
به نظر میرسد که بعضی از افراد فقط به دنبال پیروزی هستند ولی بیایید یک لحظه توقف کنیم و بپرسیم: پیروزی در چه؟ هدف شما از پیروزی چیست؟ در کدام رقابت میخواهید برنده شوید؟ به جای اینکه فقط به پیروزی فکر کنید، باید به این فکر کنید که این پیروزی برای شما چه معنایی دارد؟ مغز شما به پیروزی نیاز ندارد، بلکه مغز شما میخواهد که شما در این مسیر و در زمان موفقیت، یک دستاورد خاص داشته باشید. پس تصمیم بگیرید که واقعاً چه میخواهید و این هدف را برای مغز خود به صورت شفاف و روشن تعریف کنید.
2.در برنامه ریزی ذهن تعهد را فراموش نکنید
به یاد داشته باشید که به تعهد خود پایبند باشید! در برنامه ریزی ذهن و ضمیر ناخودآگاه، مرحله دوم تعهد است. اما تعهد چیست؟ پس از انجام مرحله اول، باید ذهن خود را از عواملی مانند شکست، ترس و تردید پاک کنید. اما چگونه میتوانید این کار را انجام دهید؟ باید ذهن خود را برای پذیرش و پایبندی به یک هدف آماده کنید. حالا وقت آن رسیده است که ضمیر ناخودآگاه خود را از هر گونه ترس، استرس و نگرانی خالی کنید. اما چگونه؟ باید دسترسی ذهن خود را به سایر گزینهها قطع کنید تا تمام تمرکز شما فقط و فقط بر روی هدف شما باشد. این کار به شما کمک میکند تا در مسیر خود به سوی هدف، گامهای بزرگتری بردارید. ترس، یکی از بزرگترین موانع رو به روی ماست که میتواند مانع از پیشرفت و رشد شود.
این حس ناخوشایند میتواند در هر فردی به وجود آید و باعث شود که او در حالت سکون بماند و از تجربه کردن چیزهای جدید بپرهیزد. البته، ترس در اشکال مختلفی ظاهر میشود، مانند ترس از، از دست دادن، ترس از شکست، ترس از نپذیرفته شدن و غیره. همه ما با این احساسات آشنایی داریم، اما واکنش هر فرد به این ترسها متفاوت است و این خود یک مسئله جداگانه است. یک حقیقت جذاب وجود دارد: اگر در یک خانواده بزرگ شده باشید که در دوران کودکی و نوجوانی همیشه از ترسها دوری میکردید یا توسط اعضای خانواده، دوستان و آشنایان به وحشت انداخته میشدید، قطعاً ذهن ناخودآگاه شما هم در مواجهه با مشکلات فقط راه فرار را به شما نشان میدهد. بنابراین، شما بدون هیچ مقاومتی مراحل زندگی خود را کنار میگذارید.
3.نقش زمان کودکی در برنامه ریزی ذهن
در یک جهان متفاوت، شخصی که از دوران کودکی خود در میان مشکلات فراوان قدم گذاشته و با استفاده از تواناییهای خود، دوستان و خانوادهاش مسائل را حل کرده است، قطعاً در برابر چالشهای امروزی با ذهنی قوی و تربیت شده روبرو خواهد شد و دیگر فرصت فراری برای او وجود ندارد. زمانی که ما از دوران کودکی تا جوانی همیشه از ترسها فرار کردهایم و یا توسط خانواده خود ترسیدهایم. بدون شک، زمانی که ذهن ناخودآگاه ما یک مسیر پر از خطر و سختی را در برابر خود میبیند، به سرعت ما را از شروع آن منصرف میکند. در حالی که یک ذهن قوی و تربیت شده خود را برای مقابله با ترسها و سختیهای مسیر آماده میکند. هر ناکامی یک گام به سمت پیروزی است.
یک درس قابل توجه این است که شکست میتواند حتی از پیروزی برای شما سودمندتر باشد. این فکر منفی و بد را از ذهن خود دور کنید که شکست میتواند وضعیت را بدتر کند. زیرا همه موفقیتهای بزرگ پس از شکستهای فراوان به وجود آمدهاند. ما به شما پیشنهاد میکنیم که ترس و ناتوانی در انجام کارهای بزرگ را از خود دور کنید. قدرت ذهن خود را افزایش دهید و بگویید این مشکل یا ترس چیز بی اهمیتی است و من میتوانم آن را به آسانی حل کنم!
با ادامه این روند، ذهن شما به تدریج درک خواهد کرد که شما قادر به مقابله با تمام ترسهای خود هستید. پس از گذشت یک سال، ذهن شما به خوبی فهمیده است که در مواجه با چالشها، با اعتماد به نفس بالا و در کمترین زمان ممکن، میتواند به سفر خود ادامه دهد و از این مسیر دشوار عبور کند.
4.با انعطاف پذیری مشکلات خود را حل کنید
وقتی تصمیمی میگیرید و متعهد در مسیر آن قدم میزنید، باید به ضمیر ناخودآگاه خود بیاموزید که چگونه این شرایط را ثابت کند. این مسئله میتواند در حل کردن مشکلات و سختیهای شما تأثیر بسزایی داشته باشد. اما چگونه میتوانیم چنین ذهن قدرتمند و بزرگی داشته باشیم؟ نیاز به انجام کار خاصی نیست، فقط باید دارای ذهن منعطفی باشید. اما اشتباه نکنید، منعطف بودن نشانه ضعف نیست، بلکه میتواند به شما قدرت بالایی بدهد تا بتوانید سختترین مشکلات را به راحتی حل کنید. بنابراین انعطاف پذیری یکی از ویژگیهای بسیار مهم در برنامه ریزی ذهن میباشد.
خلاصهای از آن چه با هم خواندیم
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله در کنار هم یاد گرفتیم که یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی ذهن این است که شما نمیتوانید به درون خود نگاه کنید و ببینید چه تحولاتی رخ داده و آیا هنوز چیزی برای تغییر باقی مانده است یا خیر. بلکه شما باید به یک درک عمیق از خود برسید تا بتوانید رفتارهای نادرست خود را قبل از اینکه خارج از کنترل شوند، مدیریت کنید. برای درک اینکه آیا در باز ساخت و برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه پیشرفت کردهاید، به نشانههای زیر توجه کنید که به شما در تشخیص بهتر کمک میکند:
- به تدریج حس شادی و قدرتمندی بیشتری میکنید
- بیشتر مایل هستید با خطرات و چالشهای زندگی روبرو شوید
- دیگر هدفها و آرزوهای شما دستنیافتنی نیستند، بلکه برای شما هیجانانگیز هستند.
- شما در دل خود احساس آرامشی بینظیری میکنید، انگار که تمام مشکلاتتان حل شدهاند.
در هر بخشی از زندگیتان فرصتهای بیشماری برای پیشرفت وجود دارد. هنگامی که ضمیر ناخودآگاهتان تغییر میکند، به سرعت این تغییرات را درک خواهید کرد، زیرا این تغییرات بر تمام جوانب زندگیتان تأثیر میگذارد. برای بازسازی و برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه خود باید وقت صرف کنید و نباید انتظار داشته باشید که تغییرات به سرعت رخ دهند، زیرا بعضی از تغییرات ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشند. روش مناسبی را برای بازسازی ضمیر ناخودآگاه خود انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. تا زمانی که تغییرات مورد نظر را مشاهده نکردید، از مسیر خود منحرف نشوید. البته تغییرات ایجاد شده دائمی هستند و به شما کمک فراوانی خواهند کرد. حالا شما برای ما بنویسید. به نظر شما برای برنامه ریزی ذهن از چه روشهای دیگری میتوانیم استفاده کنیم؟