تعریف مفهوم برندینگ کاری به ظاهر ساده می‌باشد؛ اما زمانی که تصمیم بگیرید برای محصول خود برندینگ را به کار بگیرید و برای یافتن برند مخصوص به خود قدم بردارید متوجه می‌شوید که این مفهوم چقدر می‌تواند پیچیده باشد. اهمیت برندینگ برای هر بیزینسی بسیار بالا می‌باشد. در واقع هیچ کس نمی‌تواند تأثیر مهمی که برندینگ بر روی درآمد بیزینس و فروش محصولات می‌گذارد را نادیده بگیرد. بنابراین لازم است برای پیدا کردن مناسب‌ترین برند برای خود تمام جوانب کسب و کار خود را در نظر بگیرید. branding را می‌توان به صورت یک عمل پویا تعریف کرد که در حوزه بازاریابی انجام می‌شود.
این فرایند در طول زمان به برند کسب و کار شما شکل و هویت می‌دهد. تعریفی که در حال حاضر به شما ارائه دادیم تعریفی بسیار پایه می‌باشد. اگر می‌خواهید درباره branding اطلاعات بیشتری داشته باشید لازم است که به جزئیات توجه بسیاری کنید. اما چرا تا این حد موضوع branding برای تمامی کسب و کارها اهمیت دارد؟ از طریق چه روش‌هایی می‌توانید بیزینس خود را اداره کنید تا بیشترین تأثیر را بر روی مشتریان واقعی محصولات خود بگذارید؟
اگر شما هم جز افرادی هستید که به موضوع برندینگ علاقه بسیاری دارد و تصمیم گرفته‌اید که با این فرایند به کسب و کار خود بهبود ببخشید این مقاله برای شما نوشته شده است. در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار می‌خواهیم به موضوع branding ، تأثیرات و اهمیت آن در هر بیزینسی صحبت کنیم. تا انتهای این مقاله تیم ما را همراهی کنید.
اهمیت برندینگ در کسب و کار
موضوعی که باعث می‌شود نام بیزینس و کسب و کار شما در میان رقبا بیشتر بدرخشد و در طول زمان مشتریان بیشتر و بیشتری را به خود جذب کنید، همان فرایند branding می‌باشد. زمانی که branding برای یک کسب و کار به خوبی انجام شود در آن زمان کسانی که نسبت به کسب و کار شما بی تفاوت بوده‌اند به افرادی تبدیل می‌شوند که علاوه بر خرید از کسب و کار شما به تبلیغ برای شما نیز می‌پردازند.
همچنین افرادی که برای اولین بار تصمیم می‌گیرند از شما خرید کنند به مشتریان دائمی شما تبدیل می‌شوند. زمانی که تصمیم می‌گیرید سطح بیزینس خود را ارتقا دهید، تأثیرگذاری محصولات خود را برای مشتریان بیشتر کنید و نام کسب و کار خود را در میان رقبا برجسته کنید، شما به یک برند خوب احتیاج دارید. در یک جمله می‌توان گفت زمانی که تصمیم می‌گیرید یک کسب و کار موفق را راه اندازی و مدیریت کنید، هرگز نمی‌توانید موضوع branding را نادیده بگیرید. چرا که هیچ کسب و کاری نمی‌تواند بدون برندینگ به موفقیت دست پیدا کند.
بررسی هدف فرایند branding
هدف اصلی فرایند branding برای کسب و کار این است که برای خدماتی که بیزینس شما ارائه می‌دهد و یا محصولات کسب و کار شما یک داستان مخصوص روایت کند. فرایند branding از طریق بهره بردن از روشهای وب برندینگ و همچنین تکنیک‌های مختلف برای برندسازی استفاده می‌کند. در واقع این فرایند سعی می‌کند آن چه که مشتریان از کسب و کار شما انتظار دارند را علاوه بر جهت دهی کردن، مدیریت نیز بکند. یکی از مهم‌ترین اهدافی که فرایند برندینگ برای کسب و کار شما دارد این است که باعث می‌شود بیزینس شما نسبت به رقبایتان از تمایز مفیدی برخوردار شود. در حالت کلی این تمایز در میان شما و کسب و کارهای دیگر به وسیله branding و از طریق کمک به در ذهن ماندن برند شما اتفاق میفتد.
همان طور که می‌دانید برند شما نمادی از هویت کسب و کار شما می‌باشد. شما از طریق برند خود تصمیم می‌گیرید که مشتریان به چه نحوی و با چه تعریفی شما را بشناسند. در واقع شما با برند خود به آنها می‌گویید که چگونه می‌توانند کسب و کارتان را درک کنند. به عنوان مثال می‌توانید از طریق برند خود به مشتریان القا کنید که شما فرد و یا کسب و کاری بسیار با تجربه هستید. همچنین می‌توانید قابل اعتماد بودن بیزینس خود را در قالب برند خود به مشتریان نشان دهید.
مخاطبان شما از طریق برند می‌توانند بفهمند که آیا شما فرد خلاقی هستید یا خیر! برند شما همچنین می‌تواند نشان دهد که آیا شما محصولات با کیفیتی را عرضه می‌کنید یا خیر! حتی می‌توانید از طریق برند خود بازه قیمتی محصولات خود را نیز به مخاطبانتان نشان دهید.
مقالات مرتبط در حوزه بازاریابی: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه بازاریابی توصیه می‌کنیم مقالات بازاریابی دیجیتال، بازاریابی محتوا و سوشال مدیا را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
نگاهی به مسیر معرفی برند به مخاطب
مسیری که لازم است برای معرفی برند کسب و کار خود به مشتریان طی کنید مسیری بسیار پر پیچ و خم است. می‌توان این مسیر را به یک تور آموزشی تشبیه کرد. شما در طول مسیر معرفی برند لازم است که درباره ماهیت کسب و کار و بیزینس خود بسیار مطالعه و تحقیق کنید. این مسیر برای بسیاری از کارآفرینان مسیری ناخوشایند، بسیار طولانی و زمان گیر و حتی سخت به نظر می‌آید. گزینه‌های زیر سؤالاتی هستند که هنگام طی کردن مسیر معرفی برند لازم است حتماً به آنها پاسخی قانع کننده بدهید:
- مأموریت و هدف اصلی کسب و کار خود را تعریف کنید.
- شما با تولید کردن محصولات و یا عرضه خدمات خود چه فایده‌ای را به مردم می‌رسانید؟ ویژگی اصلی خدمات و یا محصولات شما چیست؟
- افرادی که به صورت دائمی از کسب و کار شما خرید می‌کنند، شرکت شما را چگونه تعریف می‌کنند؟ آنها چه برداشتی درباره محصولات شما دارند؟
- انتظار دارید که مشتریان شما چه درکی درباره کیفیت محصولات و یا خدمات شما داشته باشند؟
مدیر برند و یا مشاور برندینگ فردی است که شما برای انجام فرایند branding در شرکت خود استخدام می‌کنید. این فرد باید به صورت دائم درباره کسب و کار و مشتریان شما در حال تحقیق باشد. در واقع هدف از این تحقیق‌ها این است که بیشتر و بیشتر درباره عادت‌هایی که مشتریان شما دارند، علایق آنها و همچنین نیازهای آنها در آینده اطلاع پیدا کند. بنابراین فرایند branding فرایندی نیست که هر فردی بتواند بر اساس تخیلات خود برای آن برنامه ریزی انجام دهد. نحوه تفکر مشتری یکی از مهم‌ترین عواملی است که در برنامه ریزی‌های خود برای برند حتماً باید آن را مورد توجه قرار دهید.
بررسی مزیت‌های برندینگ برای کسب و کار
همان طور که در قسمت‌های قبلی بررسی کردیم فرایند branding برای هر شرکتی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بنابراین برای هر کسب و کاری که می‌خواهد به موفقیت دست پیدا کند استفاده کردن از فرایند branding ضروری می‌باشد. در لیست زیر تیم دانشگاه کسب و کار مهم‌ترین منافعی که این فرایند پویا می‌تواند برای کسب و کار شما به ارمغان بیاورد را جمع آوری کرده است. بنابراین مهم‌ترین مزیت‌ها عبارت‌اند از:
- فرایند branding می‌تواند توجه‌ها را به سمت کسب و کار شما جلب کند و آگاهی مشتریان را نسبت به شرکت شما افزایش دهد. در واقع می‌توان گفت مهم‌ترین منفعتی که این فرایند برای هر کسب و کاری دارد این است که باعث افزایش معروفیت شرکت می‌شود.
- فرایند branding می‌تواند به خوبی ارزش کسب و کار شما را افزایش دهد. در واقع این فرایند با تقویت جایگاهی که برند کسب و کار دارد باعث می‌شود که مشتریان نسبت به بیزینس شما آگاه‌تر شوند. همین موضوع باعث می‌شود که کسب و کار شما برای سرمایه گذاران به یک هدف جذاب تبدیل شود.
- فرایند برندینگ می‌تواند مشتریان تازه را به سمت کسب و کار شما بکشاند. در واقع این فرایند باعث می‌شود که دید مخاطبان و جامعه هدف شما به کسب و کار شما مثبت‌تر شود. هر چقدر که برداشت مردم نسبت به کسب و کار شما برداشتی مثبت‌تر باشد آنها بیشتر می‌توانند به شما اعتماد کنند. همچنین اعتماد داشتن مردم از خرید از بیزینس شما باعث افزایش خرید آنها و در نتیجه افزایش درآمد شما خواهد شد. علاوه بر این مشتریان شما به تبلیغ کنندگان بیزینس شما تبدیل می‌شوند و اطرافیان خود را به سمت خرید از بیزینس شما می‌کشانند.
نگاهی به افزایش رضایتمندی کارکنان به وسیله برندینگ
فرایند branding می‌تواند منجر شود که کارمندان و کارکنان به کار کردن برای شما افتخار کنند. یک فرایند branding خوب می‌تواند رضایتمندی کارمندان را تا سطح قابل قبولی افزایش دهد. به عنوان مثال فردی که برای برندی شناخته شده و محبوب در میان مردم فعالیت می‌کنند نسبت به شخصی که در یک شرکت گمنام و غیر محبوب در میان مردم کار می‌کند از رضایت بیشتری برخوردار است.
مردم نسبت به کار کردن برای شرکت‌هایی با برند شناخته شده علاقه بسیار بیشتری نشان می‌دهند تا شرکت‌هایی با برندهای کم‌تر شناخته شده! احساس رضایت کارمند به کاری که انجام می‌دهد باعث می‌شود که او برای انجام دادن وظایف خود در شرکت از اشتیاق بیشتری برخوردار شود. او نسبت به کسب و کاری که برای آن فعالیت می‌کند احساس تعلق می‌کند و خود را جزئی از آن خانواده می‌داند. تمام این مواردی که بررسی کردیم در آخر می‌تواند باعث افزایش بهره وری کارمندان یک کسب و کار شود.
مقالات مرتبط در حوزه بازاریابی: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه بازاریابی توصیه می‌کنیم مقالات برندینگ، انواع بازاریابی و ایمیل مارکتینگ را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
معرفی عناصر ایجاد برند
ایجاد برند، فرایند ساخت و ارتقای شناخت و آگاهی مشتریان درباره یک محصول، خدمات یا سازمان است. عناصر برندینگ به عنوان اجزای اساسی ساخت برند، شامل موارد زیر می‌باشد:
- لوگو: نماد بصری برند که به صورت آرم یا نمادی طراحی می‌شود و هویت بصری برند را نشان می‌دهد.
- شناسه بصری: این عنصر مربوط به اجزای گرافیکی برند می‌باشد که به عنوان تشخیصی برای برند در نظر گرفته می‌شود، از جمله فونت‌های اختصاصی، رنگ‌های برند و… .
- صدا: برندها می‌توانند از صداهایی مانند شعار، موسیقی یا صدایی که در تبلیغات استفاده می‌شود، استفاده کنند که می‌تواند خاص بودن برند را افزایش دهد.
- مأموریت: بیانیه ایجاد شده برای بیان اهداف و ارزش‌های برند و هدفی که برای برند در نظر گرفته شده است.
- وعده برند: وعده برند شامل مزیت‌هایی است که برند به مشتریان خود ارائه می‌دهد و تفاوت آن با رقبا را نشان می‌دهد.
- تجربه مشتری: شامل تجربه کلی مشتری با برند است که شامل مواردی مانند کیفیت محصولات و خدمات، رفتار کارکنان و… می‌باشد.
این عناصر برندینگ با هم، هویت و شخصیت برند را تشکیل می‌دهند و به برند کمک می‌کنند تا با مشتریان و بازار تعامل کند و به دنبال دستیابی به اهداف خود باشد.
فرهنگ برند چیست؟
در واقع فرهنگ برند، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها، رفتارها و نگرش‌هایی است که برای یک برند وجود دارد و درون سازمان و بین کارکنان و مشتریان برند منعکس می‌شود. این فرهنگ شامل قوانین، رویه‌ها، روش‌ها، رفتار و نحوه ارتباط با مشتریان است. فرهنگ برند به عنوان یک عامل بسیار مهم در ساختار سازمانی برند، برای ایجاد و تقویت هویت برند و تحقق اهداف برندی بسیار حیاتی است. این فرهنگ می‌تواند به عنوان یک اصل اساسی برند در نظر گرفته شود و نقش مهمی در جذب و ارتقای بازار و ایجاد اعتماد مشتریان نسبت به برند ایفا کند.
در فرهنگ برند، ارزش‌هایی مانند صداقت، کیفیت، نوآوری، مسئولیت‌پذیری، احترام به مشتری و… از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و به عنوان اصول اساسی برند، همیشه باید رعایت شوند. همچنین فرهنگ برند باید در سازمان به صورت فراگیری تداوم داشته باشد و کارکنان باید به طور کامل با آن آشنا باشند و آن را در رفتارهای خود رعایت کنند. به این صورت فرهنگ برند به یک روش زنده برای پایداری برند تبدیل می‌شود.
داستان برند چیست؟
در واقع داستان برند، داستانی است که برای بیان مسیر و تاریخچه برند ساخته می‌شود. این داستان شامل روایت‌هایی درباره تأسیس، رشد، تحول و اهداف برند است و برای ارتباط بیشتر با مشتریان و ایجاد ارتباط عاطفی با آنها بسیار مهم است. داستان برند به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شود: داستان خود برند و داستان محصولات برند. در داستان خود برند، تاریخچه تأسیس برند، نگرش و ارزش‌های برند، نحوه تحول و رشد و اهداف برند بیان می‌شود. این داستان می‌تواند به عنوان یک ابزار بسیار قوی در جذب و ایجاد اعتماد مشتریان نسبت به برند استفاده شود.
در داستان محصولات برند، به عنوان مثال، تاریخچه تولید و توسعه محصولات، ایده‌های پشت محصول، نگرش برند نسبت به کیفیت و خدمات پس از فروش و… بیان می‌شود. این داستان به عنوان یک ابزار برای جذب مشتریان جدید و تقویت روابط با مشتریان قدیمی بسیار مهم است. در کل، داستان برند به عنوان یک ابزار بسیار قوی در تعریف و تمایز برند از رقبا و جذب مشتریان، بسیار حائز اهمیت است و باید به درستی و با دقت ساخته و به افراد مناسب ارائه شود.
نگاهی به تعریف شکاف برند
شکاف برند (Brand gap) به فاصله بین تصورات مشتری درباره برند و واقعیت‌های برند اشاره دارد. به عبارت دیگر، شکاف برند به تفاوت میان ادعاهای برند درباره خود و تجربیات واقعی مشتریان از برند اشاره می‌کند. شکاف برند می‌تواند به دلیل عدم ارتباط بین استراتژی برند و عملکرد برند، عدم ارتباط بین تصورات و ادعاهای برند با تجربیات واقعی مشتریان، یا ناهماهنگی در ارتباطات بین اجزای برند؛ مانند لوگو، شناسه بصری، تبلیغات، محصولات و خدمات و… به وجود آید. برای رفع شکاف برند، ابتدا باید با دقت ارزیابی شود که شکاف برند در کدام نقطه به وجود آمده است. سپس باید با تغییر در استراتژی برند و ارتقای عملکرد برند، تلاش برای نزدیک کردن تصورات مشتریان به واقعیت‌های برند و جلوگیری از ایجاد شکاف برند صورت گیرد. در این راستا، ارتقای کیفیت محصولات، ارائه خدمات با کیفیت، تبلیغات مؤثر و ارتباطات برندی مناسب می‌تواند بسیار مؤثر باشد.
مقالات مرتبط در حوزه بازاریابی: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه بازاریابی توصیه می‌کنیم مقالات بازاریابی اینترنتی، اینفلوئنسر مارکتینگ و پرسونا را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
بررسی شخصیت برند
شخصیت برند به مجموعه از ویژگی‌ها، مفاهیم، احساسات و خصوصیاتی گفته می‌شود که برای برند ساخته می‌شود تا باعث تفاوت و تمایز آن نسبت به رقبا شود. در واقع شخصیت برند می‌تواند به عنوان هویتی مشخص برای برند شما در نظر گرفته شود که به شما کمک می‌کند با مشتریان خود به صورت انسانی در ارتباط باشید و برای هر کدام از مشتریان خود شخصیت قائل شوید. برای تعیین شخصیت برند، باید به عواملی مانند محصول، خدمات، مشتریان و بازار نگاه کرد. شخصیت برند باید به گونه‌ای طراحی شود که با ارزش‌ها، اهداف و نیازهای مشتریان همخوانی داشته باشد.
معمولاً، شخصیت برند در قالب یک چارچوب شخصیتی با عناصری مانند نوع شخصیت، ارزش‌ها، مزایا، نقاط ضعف، رفتارها و سبک تعامل با مشتریان مشخص می‌شود. این چارچوب شخصیتی به شما کمک می‌کند تا همه اعضای تیم شما و همه فرایندهای برندینگ را در یک راستا در نظر بگیرید و باعث می‌شود تا برند شما در ذهن مشتریان به صورت هماهنگ و متمایز نمایش داده شود. در کل، شخصیت برند می‌تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای برندینگ و تبلیغات شما عمل کند و به شما کمک می‌کند تا در نظر مشتریان به عنوان یک برند منحصر به فرد شناخته شوید و به نسبت رقبا خود به خوبی در ذهن مشتری بمانید.
تعمیم برند چیست؟
در واقع تعمیم برند (Brand extension) به فرایندی گفته می‌شود که در آن یک برند موفق و قدرتمند در بازار، نام و لوگوی خود را بر روی محصولات یا خدمات دیگر نیز به کار می‌گیرد. می‌توان گفت تعمیم برند به گسترش برند به مناطق و یا دسته‌های جدیدی از محصولات یا خدمات اشاره دارد. با تعمیم برند، برند به سبب شناخت و معرفی قبلی خود، به راحتی و با کمترین هزینه می‌تواند به بازار جدیدی وارد شود و در آن پایداری بیشتری را تجربه کند.
اما با این حال، تعمیم برند نیازمند ارزیابی دقیق محصولات و خدمات جدید و همچنین بازار جدید است. همچنین، باید در نظر داشت که تعمیم برند در صورت عدم موفقیت می‌تواند به برند آسیب بزند. در کل، تعمیم برند به دلیل داشتن شناخت بیشتری در بازار و همچنین کاهش هزینه‌های تبلیغات و بازاریابی، می‌تواند برای برند موفق عمل کند و سودآور باشد؛ اما باید با دقت و به طور استراتژیک انجام شود تا به ارزش برند آسیب نزند.
بررسی اهمیت ثبات در برندینگ
ثبات در برندینگ اهمیت بسیار زیادی دارد؛ زیرا یک برند قوی و پایدار باید برای مشتریان خود همیشه قابل اعتماد و قابل اصلاح باشد. در واقع ثبات در برندینگ به معنای این است که برند شما در همه جوانب خود، از جمله نام، لوگو، شناسه بصری و ارزش‌های اصلی، ثابت و پایدار باشد. با داشتن یک برند پایدار، می‌توانید به مشتریان خود اعتماد بیشتری القا کنید و به آنها نشان دهید که شما یک برند قابل اعتماد و پایدار هستید. همچنین، با داشتن ثبات در برندینگ، شما می‌توانید هویت برند خود را بهتر برای مخاطب بیان کنید و باعث شناسایی سریع‌تر و بهتر برند خود شوید.
علاوه بر این، ثبات در برندینگ به شما کمک می‌کند که در برابر رقبا ارزش خود را حفظ کنید و در رقابت‌های شدید بازار پیروز بیرون بیایید. زیرا با داشتن یک برند پایدار و قابل اعتماد، مشتریان شما به شما وفادار خواهند بود و در برابر تلاش‌های دیگر رقبا برای جذب آنها مقاومت خواهند کرد. در کل، ثبات در برندینگ یکی از عوامل اصلی موفقیت در کسب و کار است و برای داشتن یک برند قوی و پایدار، باید همیشه به آن توجه کنید و سعی کنید تا هویت برند خود را در طول زمان ثابت و پایدار نگه دارید.
نگاهی به مهم‌ترین اشتباهات در فرایند برندینگ
برندینگ یک فرایند بلند مدت و پیچیده است که شامل بسیاری از جزئیات می‌باشد. در طول این فرایند، بسیاری از اشتباهات رخ می‌دهد که ممکن است باعث ضرر و خسارت برای برند شما شود. برخی از مهم‌ترین اشتباهات در فرایند برندینگ عبارت‌اند از:
- عدم تعریف هدف و استراتژی برندینگ: این اشتباه یکی از بزرگ‌ترین خطرات در فرایند برندینگ است. اگر شما هدف و استراتژی واضحی برای برند خود تعریف نکنید، شناسایی برند، شناخت مشتریان و بازار هدف شما به شدت کاهش می‌یابد.
- عدم تحقیق و پژوهش: برای برندینگ موفق، باید قبل از هرگونه اقدامی، تحقیق و پژوهش کاملی انجام داده شود. برخی از برندها این امر را نادیده می‌گیرند و در نتیجه با برند سازی ناموفقی مواجه می‌شوند.
- نادیده گرفتن اهمیت ارتباط با مشتریان: در برندینگ، ارتباط با مشتریان بسیار مهم است. اگر شما این ارتباط را نادیده بگیرید، مشتریان خود را به سادگی به رقبای خود منتقل می‌کنید.
- نادیده گرفتن عناصر شناسایی بصری: شناسایی بصری، یکی از عناصر کلیدی برندینگ است و باید به طور کامل توسعه و اجرا شود. اگر شما این عناصر را نادیده بگیرید، برند شما در نگاه مشتریان به خوبی شناسایی نخواهد شد و ناموفق خواهد بود.
- اهمال امور ارتباطی: در فرایند برندینگ، امور ارتباطی بسیار مهم هستند و نباید از اهمیت آنها در این فرایند غافل شوید.
مقالات مرتبط در حوزه بازاریابی: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه بازاریابی توصیه می‌کنیم مقالات افیلیت مارکتینگ، بازاریابی بین المللی و نیچ مارکتینگ را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
معرفی ابزارهای فرایند برندینگ
برای فرایند برندینگ، می‌توان از ابزارهای مختلفی استفاده کرد که در زیر تیم دانشگاه کسب و کار برخی از این ابزارها را برای شما توضیح می‌دهد:
- تحلیل: SWOT برای بررسی نقاط قوت، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدات برند مورد نظر می‌توان از تحلیل SWOT استفاده کرد.
- پژوهش بازار و مشتری: پژوهش بازار و مشتری می‌تواند به عنوان یک ابزار مهم برای درک نیازها و خواسته‌های مشتریان و همچنین شناسایی رقبا و فرصت‌های بازار عمل کند.
- شناسایی و تعیین شخصیت برند: شناسایی و تعیین شخصیت برند با توجه به عواملی مانند محصول، خدمات، بازار و مشتریان می‌تواند به شناسایی نقاط قوت و ضعف برند کمک کند و در ارتقای تمایز برند از رقبا مؤثر باشد.
- طراحی لوگو و نشان تجاری: طراحی یک لوگو و نشان تجاری منحصر به فرد برای برند شما می‌تواند به تعریف هویت برند و بهبود تشخیص برند توسط مشتریان کمک کند.
- تولید محتوا: تولید محتوای مختلف از قبیل وبلاگ‌ها، ویدئوها، تصاویر و محتوای اجتماعی می‌تواند به بهبود دیده شدن برند و جذب مخاطبان کمک کند.
- استفاده از تکنولوژی: استفاده از تکنولوژی و ابزارهای آنلاین مانند سایت، اپلیکیشن، شبکه‌های اجتماعی و تبلیغات آنلاین می‌تواند برند شما را در دید مخاطب شناخته‌تر کند.
بررسی یکی از برندهای موفق در دنیا
یکی از مثال‌های موفق برندینگ در دنیای واقعی، برند «Apple» است. شرکت اپل یا Apple با طراحی محصولات با کیفیت و ظاهری جذاب، ایجاد شخصیتی منحصر به فرد برای برندش، استفاده از تبلیغات خلاقانه و تکنولوژی‌های نوین، به یکی از برندهای بزرگ و موفق جهان تبدیل شده است. برند Apple به دلیل کیفیت و نوآوری محصولاتش مورد توجه و تقدیر بسیاری از مصرف‌کنندگان قرار گرفته و به یکی از محبوب‌ترین برندهای دنیا تبدیل شده است. این موضوع نشان می‌دهد که برندینگ باعث می‌شود که برندها بتوانند با رقابت کردن در بازار، محصولات و خدمات متمایز و منحصر به فردی ارائه دهند که در نتیجه باعث افزایش فروش و درآمد برای آنها می‌شود.
مقالات مرتبط در حوزه بازاریابی: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه بازاریابی توصیه می‌کنیم مقالات بازاریابی شبکه ای، رپورتاژ آگهی و پرسونای مشتری را در رسانۀ دانشگاه کسب‌وکار حتما مطالعه کنید.
کلام آخر
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله در کنار هم یاد گرفتیم که برندینگ به فرایند ساخت و شکل دادن به برند یا شناسه تجاری (Brand Identity) یک شرکت یا محصول گفته می‌شود. برندینگ شامل تمامی عواملی است که در کنار نام برند، نمادها، شخصیت، طرح‌بندی و تجربه کاربری، درک و تصورات مردم درباره برند را تعیین می‌کند. در فرایند برندینگ، اولویت به ایجاد یک شناسه تجاری منحصر به فرد و یک مزیت رقابتی مطلوب برای برند داده می‌شود. این موارد به شکل و شخصیت برند، شعار، رنگ‌ها، فونت‌ها، نمادها، بسته‌بندی و برخورداری از ویژگی‌ها و خصوصیات خاص برند اشاره دارد.
برندینگ برای یک شرکت بسیار مهم است؛ زیرا باعث می‌شود تا شرکت به خوبی شناخته شود و با ایجاد تصویری خوب از خود، اعتماد و روابط بلندمدت با مشتریان برقرار کند. همچنین، برندینگ به شرکت کمک می‌کند تا از رقبای خود متمایز شود و در بازار رقابتی رشد کند. به عنوان مثال، برندینگ موفق شرکت‌هایی مانند Apple، Coca-Cola و Nike باعث شده است که این شرکت‌ها در بازار جهانی شناخته شده و موفق باشند. به نظر شما یک فرایند برندینگ خوب چه مزیت‌های دیگری می‌تواند برای کسب و کار داشته باشد؟
