یکی از عواملی که یک مدیر را به یک مدیر موفق تبدیل میکند توانایی رهبری است. توانایی رهبری یکی از خصوصیاتی است که سازمان را در جهت درست خود هدایت میکند. یک مدیر موفق میداند چگونه از استعدادهای خود برای حمایت از تیم و سازمان برای دست یافتن به اهدافش بهره بگیرد. مدیر موفق با تیم خود رابطه خوبی دارد و به آنها کمک میکند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند. به عنوان یک مدیر موفق باید همیشه اهداف، انتظارات و بازخوردهای روشن و شفافی را به اعضای تیم ارائه دهید. مدیریت و رهبری دو موضوع متمایز از هم هستند. یک مدیر موفق نمیتواند حتماً یک رهبر برجسته باشد. اما بسیاری از ما این دو عبارت را به اشتباه جایگزین هم میکنیم. رهبری بالاتر از مدیریت قرار دارد.
یک مدیر وظیفه دارد که سازمان را با استفاده از منابع و فرایندهای موجود توسعه دهد اما یک رهبر به بهبود و شادی اعضای تیم و رسیدن سازمان به اهداف بزرگ خود اهمیت میدهد. مهارت رهبری یکی از مهارتهای ضروری برای مدیران است که متأسفانه بسیاری از مدیران در آن کمبود دارند. مدیران برجسته توانایی دارند که هم به عنوان رهبر و هم به عنوان مدیر عمل کنند و با استفاده از استراتژیهای گوناگون، نقاط قوت هر کدام از کارکنان خود را برای ایجاد یک سازمان مؤثرتر، با یکدیگر هماهنگ کنند. ما را به این موضوع عادت دادهاند که کسی که IQ بالاتری دارد هوشمندترین کارمند ما است. اما علم به طور روزافزون نشان میدهد که افرادی که هوش هیجانی و چهار توانایی اصلی آن را دارند در واقع در هر شرکتی بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند.
مدیر موفق کیست؟
برایان تریسی میگوید که مدیر موفق کسی است که با رعایت اصول و روشهای درست، بالاترین بازده را برای سازمانش ایجاد میکند. و او در ادامه اضافه میکند که مدیر موفق به گونهای از استعدادهای کارکنانش بهره میبرد که آنها حداکثر انگیزه و وفاداری را به سازمان نشان دهند. یکی از عوامل مهم پیشرفت یک سازمان، مدیریت آن است و مدیر خوب کسی است که با استفاده از دانش مدیریتی خود، به شیوهای نوین و مناسب با فعالیتهای سازمان خود، آن را رهبری کند بهگونهای که تغییرات و تحولات مثبت در کل سازمان رخ دهد.
یکی از راههای موفقیت در این کار این است که به جای استناد به 99% توان یک فرد، از 1% از توان چند نفر در کار خود بهره ببریم. یعنی به جای خستگی و هزینه زیاد، به کارایی و نتیجهای که میخواهیم برسیم، توجه کنیم. اما این سبک کاری برای هر مجموعهای مناسب نیست و باید یک مدیر موفق بتواند ارزیابی کند که آیا با این روش به اهداف خود نزدیکتر شده است یا نه؟! پس سؤال این است که چطور میشود یک مدیر موفق بود؟ در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم به موضوع مهم مدیر موفق بپردازیم. اگر شما هم علاقهمند هستید بدانید چگونه میتوانیم یک مدیر موفق باشیم حتماً تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کنید.
بررسی 22 ویژگی مهم یک مدیر موفق
شما میتوانید با رفتار خوب با کارمندانتان و راهنمایی کردن آنها، مدیر خوبی شوید اما برای موفقیت در مدیریت، نیاز به ویژگیهای دیگری هم دارید و فقط این کافی نیست. این ویژگیها شما را قادر میسازد تا خودتان را دوباره شکل دهید، زیرا مدیری که در قبال کارهایش احساس مسئولیت نکند، همه عملکردهایش به ناکامی ختم میشود در حالی که یک مدیر موفق فقط هدفش یک تیم موفق و یک نتیجه خوب است، اما پس چه خصوصیاتی باید برای چنین فردی وجود داشته باشد؟ تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا با این خصوصیات آشنا شویم.
1. همراه تیم خود باشید
شما به عنوان یک مدیر، موظف هستید که عملکرد تیم خود را توجیه کنید و این ممکن است برای شما فشار کاری ایجاد کند و شما را در اعتماد به اعضای تیم خود برای انجام کارها مردد کند اما مدیران برتر کسانی هستند که اعضای تیم خود را در گرفتن تصمیمات درگیر میکنند. بیشتر کارمندان تیمی را که فرهنگی در آن غالب است که رئیس کمتر دخالت میکند و اجازه میدهد آنها در تصمیمات شرکت کنند میپسندند. و همچنین مشارکت کارکنان در تصمیم گیری باعث بهبود عملکرد و رضایت در سازمان میشود.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات توسعه سازمانی، مهارت های مدیریتی و مدیریت ریسک را حتما مطالعه کنید.
2. به عنوان مدیر موفق پیروزی شرکت را سهم همه کارمندان بدانید!
هیچ شرکت، سازمان و یا ادارهای بدون تلاش همه اعضایش به مقصد نمیرسد، شاید یک نفر به خاطر مسئولیتش بیشتر درخشیده باشد، اما مهم این است که این پیروزی را در کنار یکدیگر جشن بگیرند. یکی از خصوصیات ارزشمندی که یک مدیر موفق میتواند دارا باشد این است که به کارمندانش احترام بگذارد و آنها را همکاران خود بداند و نه زیر دستانش! یک مدیر سلطهگر و خودخواه نتیجه خوبی برای خودش و گروهی که سرپرستی میکند نخواهد داشت.
3. سعی کنید محبوب باشید
شما که در محل کارتان نقش ارشدی دارید، قطعاً میفهمید که فرد نامحبوبی هستید. شاید هیچ وقت مدیری ندیده باشید که در برابر شما نقش رهبری را بازی کند تا بفهمید که چه تفاوتی است بین مدیر و رهبر بودن وجود دارد! ممکن است وقتی به مقام مدیریتی رسیدید، از اینکه بتوانید به دیگران فرمان دهید و از شما پاسخگو باشند و از شما بترسند، خوشحال شوید. اما باید به این نکته توجه کنید که مدیر موفق یک مدیر محبوب نیز میباشد.
4. به عنوان مدیر موفق تک تک کارمندان خود را بشناسید
هر فردی در کار خود نقاط قوت، ضعف و روشهای یادگیری مختلفی دارد. شما به عنوان یک مدیر موفق باید ویژگیهای هر کارمند را به خوبی بشناسید تا بتوانید آنها را به صورت مؤثر هدایت کنید و یک ارتباط مثبت با آنها برقرار کنید. با توجه بیشتر به عملکرد و رفتار کارکنانتان و یا مطرح کردن سؤالات ساده در فواصل زمانی منظم میتوانید خصوصیات و ویژگیهای هر فرد را بهتر درک کنید. با سؤال کردن از کارمندانتان که: در محل کارتان، چه روزی از سه ماه گذشته برایتان خاطرهانگیزتر بوده است؟
میتوانید با این سؤال آنها را تشویق کنید به فعالیتها و مسئولیتهایی که برایشان جذاب و دلچسب هستند بیشتر توجه کنند. و با شنیدن پاسخهای آنها، میتوانید تخصیص وظایف بین کارمندان را بهینه کنید تا عملکرد بهتری از آنها ببینید. یا میتوانید برای شناخت بیشتر آنها از این زاویه به سؤال نگاه کنید: کدام روز از سه ماه گذشته در محل کار برای شما سختترین روز بوده است؟ این نوع گفتگوها به شما امکان میدهد تا مشکلات و نقصهایی را که وجود دارند شناسایی کنید تا بتوانید آنها را رفع کنید.
5. دانش خود را افزایش دهید و معلومات خود را به روز کنید
یک مدیر موفق برای ساختن تیمی قوی، دانش کافی و به روز خود را در زمینه کاری خود حفظ میکند. علاوه بر این، آنها همواره تلاش میکنند با مطالعه و خواندن، مهارتهای لازم برای ارتباطات شغلی و کاری که بخش عمدهای از وظایف آنها را شامل میشود را یاد بگیرند. با این مهارتها، آنها میتوانند یک پایه قوی در مدیریت و یک تیم حمایتکننده را به وجود آورند. دانش بالاتر یک مدیر باعث میشود که کارمندان بیشتر به او اطمینان کنند و هنگام نیاز از مدیر خود مشورت و کمک بخواهند.
6. یک مدیر موفق اهل عمل است
برای مدیریت موفق یک سازمان، مدیر باید ابتدا اصول و قواعد مدیریت را بشناسد و آنها را در عمل اجرا کند. این کار باعث میشود که مدیر تصمیمات منطقی و محاسبه شدهای بگیرد. تیم باید به صورت شفاف و روشن از دستورالعملها، راهنماها و انتظارات مطلع شود. این نوع ارتباط برای ساختن یک محیط شاد و پرانرژی ضروری است. همه کارمندان باید با آگاهی کامل از اهداف سازمان و طرحهای آینده، خود را در دستیابی به این دیدگاه به عنوان یک شریک ببینند.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات مدیریت فردی، انواع سبک های رهبری و کنترل پروژه را حتما مطالعه کنید.
7. خوشبینی به عنوان یکی از ویژگیهای مهم مدیر موفق
یکی از ویژگیهای مهم و ارزشمند یک مدیر، داشتن نگاه خوشبینانه و امیدوارکننده است. مدیری که با انرژی مثبت با کارمندان خود رفتار کند، روحیه و عملکرد آنها را بهبود میبخشد. مدیری که رفتار سرد و بیحسی داشته باشد، تیم خود را از مسیر درست منحرف خواهد کرد. در یک محیط که روابط بین افراد سرد و نامساعد است به موفقیت رسیدن خیلی دشوار است. یکی از عواملی که باعث میشود افراد با شوق به سر کار بروند، دوست داشتن مدیر و همکاران خود است. این رابطه خوب باعث میشود که اگر در کار چالش یا مشکلی پیش آید به خاطر همبستگی که بین افراد وجود دارد به آسانی مسائل را برطرف کنند.
8. استرس را مدیریت کنید
مدیران سطح بالا همیشه سعی میکنند خودشان را در برابر عصبانیت کنترل کنند. آنها راههایی برای مقابله با استرس خود یاد گرفتهاند و همچنین توانایی مدیریت استرس اعضای تیم خود را نیز دارند. به جای اینکه در برابر یک چالش در یک سازمان، مدیر نگران و دچار بحران شود و قدرت حل مشکل خود را از دست بدهد، یک مدیر موفق، به دنبال راهکارهای مناسب است و نمیخواهد که فقط به مشکلات فکر کند.
9. یک مدیر موفق عاشق کار خود است
هر فردی که مدیر خوبی باشد، کارش را دوست دارد. آنها خود را به عنوان فردی که در تمام طول عمرش عاشق یادگیری است میبینند. آنها منابع و وقتشان را برای توسعه شخصی، یادگیری و آموزش بیشتر صرف میکنند. داشتن یک همکار که همیشه به دنبال پیشرفت و یادگیری بیشتر است برای شما محرک خواهد بود. وقتی یک مدیر این شور و شوق را دارد به صورت ویروسی به هر کسی که تحت سرپرستی او است منتشر میشود. یک مدیر باهوش میداند که تنها راه برتری در رقابت این است که خود و تیمش را با هر چیز لازم تجهیز کند.
10. انگیزه دهنده باشید
یک مدیر موفق توانایی انگیزه دادن به خود و دیگران را به خوبی کسب کرده و همچنین در تحریک کارمندان خود برای انجام کارها مهارت دارد. آنها همیشه به دنبال راههای نوینی هستند که با آنها بتوانند روحیه گروه را افزایش داده و اشتیاق را در سطح بالایی حفظ کنند. یک مدیر خوب فضای کاری شاد و موفق را در بین همکاران خود ایجاد میکند و با مشخص کردن اهداف و ویژن یا دورنمای سازمان کارمندان را تشویق میکند. این موضوع که بعضی مدیران نادیده میگیرند، افزایش انگیزه در کارمندان یکی از عوامل اصلی پیشرفت در کار است. در همکاران خود روحیه مثبت القا کنید، چرا که انگیزه زیاد باعث بهبود عملکرد کارمندان میشود.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات مدیریت تغییر، رفتار سازمانی چیست و استراتژی چیست را حتما مطالعه کنید.
11. یک مدیر موفق برای بهترین بودن تلاش میکند
هدف یک مدیر این است که برای خود و تیمش شرایط بهینه را فراهم کند. آنها هرگز با نتایج معمولی قانع نمیشوند و آن را نشانه عملکرد ضعیف خود و تیمشان میپندارند. یک مدیریت مؤثر همه را به ابراز ایدههای نو و خلاق دعوت میکند و با اعطای پاداش سعی میکنند آنها را به تفکر در راههای جدید وارد کند. آنها هرگز نمیپذیرند که به کارمندان، مشتریان و یا فروشندگان توهین کنند. در واقع آنها میخواهند که تیمشان بر راهحلها تمرکز داشته باشد نه مشکلات! هدف اصلی یک مدیر موفق این است که به کارمندان خود آموزش دهد که اول باید یک انسان خوب باشند و سپس یک کارمند فروش یا حسابدار خوب و موفق!
12. انتظارات منطقی از کارمندان خود داشته باشید
یک مدیر موفق همیشه اول اهداف و مسئولیتهای خود را به صورت شفاف بیان میکند و سپس از دیگران انجام آنها را میخواهد. او بر اساس سطح تخصص و توانایی هر فرد، اندازه توقع خود را تعیین میکند. کارمندی که دلایل خوبی برای کار خود دارد، میفهمد که چه کاری از او خواسته میشود و اگر در بخشی از وظایفش کوتاهی کند، باید منتظر تذکر باشد.
13. به عنوان یک مدیر موفق بر روی کیفیت تمرکز کنید
برای مدیران سطح بالا کیفیت کار تیمشان اهمیت زیادی دارد. آنها میدانند که در واقع مشتریان به کالا یا خدماتی که به آنها اعتماد دارند پول میدهند. یکی از خصوصیات یک رهبر مؤثر این است که افراد سازمان را به بهرهوری بالا از زمان، توانایی و دانش ترغیب میکند. اعضا تیم باید آگاه باشند که چه هویتی دارند، چه محصولات و خدماتی ارائه میدهند و چه مشتریانی از آنها استفاده میکنند. کارمندان به تدریج فهمیدهاند که به جای سخت کار کردن، هوشمند کار کردن را انتخاب کنند تا بالاترین سود را از فعالیت خود ببرند.
14. فرایندهای مختلف را بهینه کنید
قبل از شروع هر فعالیت تیمی، از بهینه بودن فرایندهایی که تیمتان را مؤثر میکنند، اطمینان حاصل کنید. بر اساس این فرایندها شما میتوانید یک گردش مرحلهای از کارهایی که تیمتان نیاز دارد بسازید. شما میتوانید از نقشهها، عبارات و هر چیز دیگری که بتواند ضعفهای گردش کار تیمتان را کاهش دهد استفاده کنید. هنگام انجام هر بخش از کار، وقت و تلاش کافی را صرف کنید تا بتوانید نقاط ضعف، چالشها یا مشکلات مربوط به مهارت را رفع و رجوع کنید. نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این وظیفه را به افرادی بسپارید که در یک حوزه یا نقش هدایتی و یا مدیریتی تجربه دارند. این کارها باعث میشود تیم شما با فرایندهای جدید هماهنگ شوند و مهارتهای خود را برای بهبود عملکردشان افزایش دهند.
15. یک مدیر موفق تیم خود را آماده میکند
استخدام افراد جدید برای کسب و کارهای بزرگ هم هزینه دارد و هم نیاز به زمان لازم دارد. پس از آنکه افراد تازه وارد را برای پستهای جدید انتخاب کردید، اولین کار آموزش روش کار به آنها است تا بتوانند بهتر عمل کنند و در شغل خود موفق باشند. هنگام انتخاب افراد برای کار، باید از آنها درباره سیستمها و فرایندهای کاریتان پرسش کنید. از آنها بپرسید که آیا قادر هستند با تغییرات و پیشرفتهای کاریتان هماهنگ شوند؟ قطعاً نیروی کاری جدید مایل است که خود را از جنبه روانی برای روش جدید آماده سازد ولی همچنین میخواهد از دانش خود در نقشهای گذشته، آموزش و تجربیاتی که پیش از این کسب کرده در حرفه ی جدیدش نیز بهره ببرد. شما به عنوان یک مدیر موفق نیاز است که او را برای کار کردن در پست جدیدش آماده کنید.
16. به صورت منظم با اعضای تیم خود ملاقات کنید
تیمها شخصیتهای متنوعی دارند و با دیدار مکرر با آنها میتوانید از وضعیت و نیازهای آنها بهتر آگاه شوید. به عنوان یک قانون عمومی، سعی کنید در طول هفته چندین جلسه گفتگو با تیم خود درباره مسائل مختلف داشته باشید. در واقع تیم شما برای انجام وظایفی که به آنها محول کردهاید به زمان نیاز دارد. اگر درباره موضوعات مختلف صحبت کنید، جلسات تیم شما به فرصتی مناسب و کاربردی برای بهره برداری از دانش تمام اعضا تبدیل خواهند شد.
یک راه برای بهبود عملکرد تیم خود این است که جلسات مختلفی را برنامه ریزی کنید و ببینید که کدام یک با نیازهای تیم شما همخوانی دارد.
ممکن است برخی از تیمها به جلسات روزانهای که در آنها اولویتهای روزانه مشخص میشوند علاقهمند باشند. تیمهای دیگر که در پروژههای مشترک کار میکنند، ممکن است جلسات هفتگی را ترجیح دهند که در آنها وضعیت پروژهها و مسائل مربوط به آنها بحث میشود. سعی کنید روشهای گوناگون را تست کنید و به تیم خود اعلام کنید که قصد دارید عملکرد آنها را بهتر کنید.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات رهبری زنان، مدیریت سرمایه در فارکس و رهبری چیست را حتما مطالعه کنید.
17. یک مدیر موفق تمرکز خود را بر روی مشکلات بزرگ میگذارد
کارهای زیادی هست که باید انجام بشوند اما زمان کافی نداریم. پس به تیم خود یا دهید که اول به مسائل بزرگتر رسیدگی کنند و بعد مشکلات کوچکتر را حل کنند. در اینجا چیزی که باید به آن توجه کنید این است که خیلی از مردم دوست دارند که اول وظایف کوچک را از بین ببرند، زیرا این گونه حس میکنند که موفق شدند و میتوانند به مدیران خود نشان دهند که میتوانند در انجام وظایف خود به خوبی عمل کنند. پس از آن که اعضای تیم شما معمولاً کارهای کم حجم را در اولویت قرار میدهند، مطمئن شوید که انگیزهشان برای این کار رقابت با تیمهای دیگر نباشد و همچنین فقط به دنبال داشتن یک پروژه کامل شده در طول روز نباشند.
18. از تجزیه و تحلیل ترکیب تیم خود استفاده کنید
برای بهبود عملکرد تیم، باید ترکیب اعضای آن را بشناسید. تحلیل کنید که هر عضو تیم چه مهارتهایی را در سطح گروهی ارائه میدهد. آیا مهارتهای فردی ای وجود دارد که قابل انتقال یا آموزش باشد؟ کدام فرد یک مهارت اساسی دارد؟ وقتی کمبود یا قوت هر فرد را شناسایی کردید، میتوانید برنامهای را که مناسب تیم خود میدانید، پیاده سازی کنید. مهم است که به یاد داشته باشید که نقصها فرصتهایی برای یادگیری و رشد هستند، نه علائمی از ناتوانی! مردم باید اعتماد به نفس داشته باشند که کارشان هر روز بهتر و بهتر میشود و در مسیر تحقق اهداف خود قدم برمیدارند. به جای اینکه تیم خود را با کلمات منفی برچسب گذاری کنید، سعی کنید آنها را تشویق و تقدیر کنید و احترام خود را به آنها نشان دهید.
19. به عنوان یک مدیر موفق به تیم خود آموزشهای مورد نیاز را ارائه دهید
با شناسایی نقاط ضعف در مهارتهای تیمتان، آموزشهای مناسب را برای آنها فراهم کنید. این گونه تیمتان از حمایت شما برای بهبود مجموعه مهارتهای خود سپاسگزار خواهند شد و در عین حال کارآمدی آنها نیز بالاتر میرود. اولویت را به مهارتهایی بدهید که تیمتان نیاز فوری به آنها دارد. یکی از نکاتی که باید به آن توجه کنید این است که برخی از دانشگاههای معتبر آنلاین دورههایی را به صورت رایگان در اختیار شما قرار میدهند که میتوانید از آنها بهره ببرید. ولی برای شرکت در آزمون و گرفتن گواهینامه باید پول پرداخت کنید. اگر میخواهید افراد تیمتان گواهینامه خاصی را داشته باشند میتوانید از آنها بخواهید تا در این دورهها حضور پیدا کنند.
20. بر وابستگی متقابل تأکید کنید
همکاری انسانها از زمانی که در غارها زندگی میکردند شکل گرفته است و نشان میدهد که داشتن تیم کاری برای موفقیت ضروری است. شما میتوانید تیم خود را به همکاری بیشتر ترغیب کنید اگر به آنها نشان دهید که سود تیمشان به سود تیم دیگر نیز منجر میشود. این یک روش عالی برای افزایش وابستگی متقابل درون تیم است. این نوع تقویت یک تقویت مثبت است. چرا که به فرد کمک میکند تا نحوه همکاری در تیم و رابطه با تیمهای دیگر را بیاموزد و به انجام اهداف تجاری سازمان کمک کند.
21. شفافیت: کلید طلایی رهبری موفق
شفافیت، یکی از این ویژگیهای حیاتی است که نقشی اساسی در ایجاد اعتماد، انگیزه و تعهد در بین کارکنان ایفا میکند. یک مدیر شفاف، با صداقت و صراحت کامل، اطلاعات و دادههای مرتبط با وظایف و عملکرد تیم را با اعضای آن به اشتراک میگذارد. این امر به ایجاد فضایی باز و صمیمی در محیط کار کمک میکند و زمینهای را فراهم میآورد که کارکنان احساس ارزش و احترام کنند.
شفافیت، همچنین، موجب افزایش انگیزه و تعهد در بین کارکنان میشود. زمانی که افراد از اهداف، چالشها و پیشرفتهای سازمان آگاه باشند، با اشتیاق بیشتری در جهت تحقق آنها تلاش میکنند. علاوه بر این، شفافیت در حل مشکلات و چالشها نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. با به اشتراک گذاشتن موانع و مشکلات پیش روی تیم، مدیر میتواند از ایدهها و راهحلهای خلاقانه کارکنان خود بهرهمند شود و با همکاری و همدلی بر چالشها غلبه کند.
شفافیت، به عنوان ستون فقرات رهبری موفق، اعتماد متقابل بین مدیر و کارکنان را ایجاد میکند و زمینهای را فراهم میآورد که در آن صداقت، صداقت و تعهد حرف اول را میزند. در سایه شفافیت، تیمها به اهداف مشترک دست مییابند و سازمانی پویا، خلاق و موفق شکل میگیرد. به یاد داشته باشید: شفافیت، یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی است که هر مدیر موفقی باید آن را در صدر فهرست ارزشها و اصول خود قرار دهد.
22. گوش شنوا، ویژگی کلیدی مدیر موفق
گوش دادن فعال به عنوان یکی از کلیدیترین و بنیادیترین آنها، نقشی اساسی در هدایت و رهبری تیم ایفا میکند. مدیرانی که شنوندگان خوبی هستند، با دقت و تمرکز کامل به صحبتهای افراد تیم خود توجه میکنند، فارغ از اینکه چه مقام یا سمتی در سازمان داشته باشند. آنها با ذهنی باز و بدون قضاوت، به دنبال درک عمیق دیدگاهها، نظرات و چالشهای اعضای تیم خود هستند. این امر نه تنها به ایجاد فضایی امن و حمایتی برای تبادل آزاد اطلاعات و ایدهها کمک میکند، بلکه حس ارزشمندی و احترام را در بین کارکنان تقویت میکند.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات رشته مدیریت بازرگانی، داشبورد مدیریتی، تفاوت رهبر و مدیر را حتما مطالعه کنید.
کلام آخر
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. مدیریت علمی است که با رفتار انسانها در جوامع مختلف سروکار دارد. انسانها بسته به فرهنگ و قوانین اجتماعی و اقتصادی کشورهای مختلف، نحوهی برخورد متفاوتی دارند. برای مثال شما نمیتوانید با یک فرد پرخاشگر در سوئیس همانند ایران رفتار کنید. چون شرایط مکانی و زمانی تأثیرگذار هستند. مدیریت نیز به این شرایط وابسته است. پس باید مدیریت مناسب با هر سازمان و هر جامعه را داشته باشیم. پس جواب سؤال مدیر موفق کیست، این است که کسی است که بتواند هر سازمانی را با در نظر گرفتن شرایط آن، مدیریت کند. با توجه به مطالبی که در مقاله بالا خواندیم به نظر شما یک مدیر موفق چه ویژگیهای دیگری را میتواند داشته باشد؟