از بنچ مارک چه میدانید؟ اگر به دنبال راههایی برای بهبود عملکرد و موفقیت در کسبوکار خود هستید، بنچ مارک یا معیارسنجی ممکن است راه حل شما باشد. دانشگاه کسبوکار در این مقاله راهکاری جدید برای بهبود کسبوکار شما دارد. بنچ مارکینگ در کسبوکار روشی برای مقایسه بهترین شیوههای صنعت با فرایندهای سازمان شما برای شناسایی شکافهای عملکرد و دستیابی به مزیت رقابتی است.
بنچ مارک را میتوان در برابر هر فرایند، رویکرد، عملکرد یا محصول در کسب و کار اعمال کرد. این فرایند در درجه اول بر معیارهایی مانند کیفیت، زمان، هزینه، اثربخشی و رضایت مشتریان تمرکز میکند تا تشخیص دهد که در چه جایی مشکل وجود دارد. بنچ مارک میتواند یک فرایند ارزشمند برای کسبوکارها در همه صنایع باشد.
چرا بنچ مارکینگ بسیار مفید است؟
درک این نکته مهم است که بنچ مارک ابزاری سریع برای موفقیت نیست، بلکه یک فرایند مداوم است که میتواند به طور مستمر توسط صاحبان مشاغل برای شناسایی مشکلات عملکرد احتمالی مورد استفاده قرار بگیرد. بنچ مارک شامل نگاه کردن به خارج از یک کسبوکار برای بررسی چگونگی دستیابی دیگران به سطح بالایی از عملکرد و فرایندهایی است که برای حفظ موفقیت استفاده میکنند.
به یاد داشته باشید، معیارسنجی نباید یک تمرین یکبار مصرف باشد، بلکه باید جزء جداییناپذیر طرح کسبوکار شما باشد تا شکاف عملکردی را کاهش دهد و شیوههایی را حفظ کند که به رشد و شکوفایی کسبوکار کمک میکند.
چگونه کسبوکار شما در برابر رقبای شما قرار میگیرد؟
در دانشگاه کسبوکار بررسی کردیم چرا بنچ مارکینگ مفید است. یکی از رایجترین دلایلی که صاحبان کسبوکار از بنچ مارک استفاده میکنند این است که ببینند کسبوکارشان چگونه با رقبایشان مقایسه میشود. احتمالاً تجارتهای مشابه خود را در داخل و خارج میشناسید؛ اما آیا فرایندهای منحصربهفرد سایر مشاغل در صنعت خود را درک میکنید؟ یا آنها را شناسایی کردهاید؟
با صرف زمان برای درک بهتر سایر مشاغل و نحوه عملکرد آنها در شرکتهای خود، میتوانید ببینید که کسبوکار شما ممکن است در برخی زمینهها کمبود داشته باشد. علاوه بر این، دانستن دقیق عملکرد رقبا میتواند به شما این فرصت را میدهد که از آنها پیشی بگیرید و کسبوکار خود را به یک پیشرو در صنعت تبدیل کنید.
بهبود کارایی و اثربخشی شرکت
انجام فرایند بنچ مارک نه تنها برای درک بهتر رقبای شما مفید است، بلکه برای بهبود کارایی و اثربخشی کسبوکار شما نیز مهم است. نگاهی دقیق به عملکرد کسبوکار خود بیندازید. آیا برنامه بازاریابی، تاکتیکهای تبلیغاتی و فروش شما مطابق انتظارات شماست؟
اگر نه، ممکن است چیزی در معادله گم شده باشد. بنچ مارک به کسبوکارها اطلاعات و ابزارهایی را میدهد که برای کارآمدتر و مؤثرتر شدن در تمام زمینههای تجاری نیاز دارند. این امر به ویژه برای انواع خاصی از شرکتها و عمدتاً مشاغلی که هسته اصلی آنها بر پایه خدمات است، حیاتی میباشد.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات مدیر کیست، استارتاپ خدماتی و بهترین استارتاپ های ایران را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
ردیابی پیشرفت اهداف تجاری
انجام تحقیقات کافی و اولویت دادن به اعمال تغییرات در کسبوکار خود برای دستیابی به رشد، اولین قدم است. همچنین شما باید راههایی برای اندازهگیری پیشرفت خود بیابید تا مطمئن شوید که در مسیر برنامه خود باقی ماندهاید.
بنچ مارک میتواند ابزار مفیدی برای ردیابی پیشرفت اهداف و مقاصد شرکت شما باشد. یک بنچ مارک صرفاً یک رتبهبندی نیست، بلکه نشاندهنده شکاف عملکردی است که بسیاری از مشاغل با آن مواجه هستند. با محک زدن، میتوانید با نزدیکتر شدن کسبوکارتان به اهدافش، شاهد کاهش تدریجی این شکاف باشید.
کارکنان را برانگیخته و افراد را پاسخگو نگه دارید
محکزدن میتواند تأثیر مستقیمی بر افرادی که شما را احاطه کردهاند، از جمله کارکنان شما داشته باشد. با گذشت زمان، کارمندان میتوانند در موقعیتهای خود بیش از حد راحت شوند که این مسئله میتواند منجر به رکود شود.
عملکرد میتواند بهتدریج کاهش یابد زیرا کارکنان خسته میشوند یا در نقشهای خود چالش ندارند. بنچ مارکینگ میتواند بهعنوان یک منبع انگیزه عمل کند. میتواند کارمندان شما را تشویق کند تا برای رسیدن به اهداف تلاش کنند. ابزار سنجش همچنین میتواند افراد را در قبال اعمال یا عدم انجام آنها مسئول بداند.
با حصول اطمینان از اینکه کارمندان شما میدانند «عملکرد خوب» چیست، میتوانید سابقهای را برای آنچه که در آینده انتظار دارند ایجاد کنید.
افزایش عملکرد فروش کسبوکار
نحوه عملکرد فروش شما میتواند اساساً باعث پیشرفت یا شکست کسبوکار شما شود. با این حال، بسیاری از صاحبان مشاغل فاقد بینش لازم برای درک اینکه چرا فروش آنها در طول زمان کاهش یافته هستند.
هنگامی که ارقام فروش خود را بنچ مارک میکنید، میتوانید چیزهای زیادی در مورد کسبوکار خود بیاموزید،. چیزهایی مانند میزان فروش سایر رقبا در مقایسه با شرکت شما، اندازه سایر تیمهای فروش و اینکه آیا رقبای شما با شرکتهای بزرگ شراکت ایجاد کردهاند یا خیر.
همچنین ممکن است متوجه شوید که رقبای شما مزایایی را ارائه میدهند که شما ندارید؛ مزایایی مانند روزهای تعطیل بیشتر در هفته برای تیم فروش خود یا حقوق بیشتر برای تشویق عملکرد بهتر.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات بنچ مارک، یونیکورن، هوش مصنوعی مولد و کنسرسیوم را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
بهبود کیفیت محصولات فروخته شده توسط یک تجارت
احتمالا برای صحبت در مورد معیارسنجی در کسب و کار از زمان، پول و منابع زیادی برای ارائه بهترین محصولات ممکن به مشتریان خود استفاده کردهاید. با این حال، تغییرات در صنعت، روندهای جدید و فناوری و سایر تغییرات محیطی میتواند بر ارزش محصول و نحوه عملکرد آن در طول زمان تأثیر بگذارد.
بسیاری از شرکتها از معیارسنجی برای بهبود کیفیت و مدیریت محصولات خود استفاده میکنند. این مسئله اغلب شامل مطالعه محصولات رقبا برای تعیین عملکرد بهتر آنها از کالاهای مشابه است و میتواند منجر به بهبود محصولات یک شرکت شود. این مسئله در نهایت بر رضایت مشتری و نتیجه نهایی آنها تأثیر میگذارد.
نمونههای محکزدن
ارزیابی فرایند:
این نوع معیارسنجی به شما کمک میکند تا درک بهتری از مقایسه فرایندهایتان با سایر فرایندهای صنعت خود داشته باشید. با نگاهکردن به شرکتهای دیگر در این صنعت، میتوانید فرایندهای خود را بهبود ببخشید، تا آنها را کارآمدتر و مقرون به صرفهتر کنید.
بنچ مارک استراتژیک:
محکزنی استراتژیک، مشابه محکزدن فرایند، همه چیز در مورد بهبودبخشی شرکت شما از طریق نگاهکردن به سایرین در صنعت است. معیارسنجیهای استراتژیک به استراتژی و نحوه ایجاد آن مربوط میشود که به شما امکان میدهد در منطقه خود رقابتیتر باشید.
معیار عملکرد:
معیار عملکرد سختترین فرایند برای بهبود است؛ زیرا شامل یادگیری معیارها و رویههای عملکرد رقبا و همچنین ایجاد تغییرات در فرایندهای کسبوکار شما در سطوح پایینتر میشود. معرفی فرایندهای جدید یک اقدام چالشبرانگیز در هر کسبوکاری است؛ زیرا نیاز به خرید از سطوح مختلف شرکت دارد. معیار عملکرد میتواند یافتههایی را که ممکن است بدون ایجاد یک برنامه تغییر بلندمدت در کسبوکار امکانپذیر نباشد، آشکار کند. اینها همچنین میتوانند مؤثرترین و موفقترین تغییرات برای یک شرکت باشند.
بنچ مارک چگونه پیشرفت شما را اندازه گیری میکند؟
برای اینکه بفهمید عملکرد شما بالا میرود یا خیر، باید از نوع مناسب اندازه گیری استفاده کنید. اگر عملکرد شما در سال گذشته واقعاً ضعیف بود، پس 10 درصد بهبود در سال جاری لزوماً به این معنی نیست که شما خوب عمل میکنید. اگر فروش شما 20 درصد افزایش یابد، ممکن است خوشحال باشید. اما اگر فروش رقیب شما 50 درصد افزایش یابد، ناگهان 20 درصد شما بسیار متفاوت به نظر میرسد.
به همین ترتیب، اگر عملکرد خود را با سایر سازمانها بر اساس معیارهای تصادفی مقایسه کنید؛ مانند موقعیت بازار یا اندازه بازار هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا استاندارد تعیینشده توسط آن شرکتها چیزی است که باید سعی کنید خود را با آن مطابقت دهید یا خیر، وجود ندارد! بهتر بودن از پنج شرکت پایین در صنعت خود ممکن است خوب به نظر برسد، اما آیا در مجموع 10 شرکت یا 100 شرکت در حوزه شما وجود دارد؟ این آمار در موفقیت شما تفاوت زیادی ایجاد میکند.
برای انجام بنچ مارک بهترین عملکردها را به عنوان استاندارد خود تعیین کنید
برای اندازه گیری معنادارتر، باید عملکرد خود را با بهترین عملکردها در صنعت مقایسه کنید. به این کار میگویند بنچ مارک! بنچ مارک معیار، مرجع یا استانداردی است که بر اساس آن میتوانید میزان عملکرد خود را تعیین کنید.
فرایند محک زدن میتواند به شما در پاسخ به سؤالاتی مانند این کمک کند:
- شیوههای ارتباطی شما در مقایسه با سایر شرکتهای در سطح جهانی چگونه است؟
- آیا سیاستهای استخدام شما به خوبی انجام شده است؟
- آیا بخش فناوری اطلاعات شما از مناسبترین فناوری استفاده میکند؟
- آیا فلسفه مدیریت شما به روز و مرتبط است؟
- آیا به طور رقابتی به کارگران خود حقوق میدهید؟
- سیستمهای توزیع شما چگونه با شرکتهای با عملکرد بالا مقایسه میشود؟
با مقایسه سیستماتیک عملکرد خود در زمینههای خاص با یک استاندارد عالی، کاملاً تعریف شده و تحقیق شده، میتوانید قضاوت عینی در مورد عملکرد خود داشته باشید و میتوانید بهبودهای لازم را برنامه ریزی کنید.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات داده چیست، کار گروهی، سرمایهگذار فرشته و پلتفرم را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
قدمهایی که برای بنچ مارک لازم دارید
برای ارزیابی مؤثر، مطمئن شوید که یک موضوع یا فرایند مشابه را در بین سازمانها مقایسه میکنید. به این ترتیب، معیار شما میتواند تا حد امکان عینی و دقیق باشد. برای انجام یک مقایسه خوب، نیاز به تعریف مشخص و دقیق از عوامل مقایسه دارید. در اینجا مراحلی وجود دارد که باید برای معیارهای مؤثر دنبال کنید. تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کنید.
مرحله اول، محدوده را تعریف کنید
دقیقاً تعیین کنید که چه چیزی را میخواهید مقایسه کنید. آیا فرایند، عمل یا خط مشی خاصی وجود دارد که میخواهید آن را بهبود ببخشید؟ چه حوزهای از بهبود عملکرد احتمالاً بهترین نتایج را به شما میدهد؟
مرحله دوم، شرکای معیار خود را انتخاب کنید
تصمیم بگیرید که از کدام سازمانها یا شریکهای معیار برای ایجاد معیار استفاده کنید. چهار دسته اصلی از این موارد وجود دارد. در قسمتهای بعدی رقبایی که میتوانید انتخاب کنید را به اختصار برایتان توضیح دادهایم.
شرکای داخلی
شریکهای داخلی به معنای سایر بخشها یا واحدهای تجاری در شرکت شما میباشد. اینها میتوانند به شما کمک کنند تا مشخص کنید آیا از منابع سازمانی خود به خوبی استفاده میکنید یا خیر. با این حال، ممکن است شرکت شما به اندازه کافی بزرگ نباشد که بتواند مقایسههای مفیدی انجام دهد، یا سایر بخشها ممکن است با مشکلات مشابهی که شما با آن مواجه هستید دست و پنجه نرم کنند. هنگام استفاده از یک شریک معیار داخلی محتاط باشید و مطمئن شوید که آنها واقعاً از بهترین روش استفاده میکنند.
شرکای رقابتی
شرکتهایی که رقبای مستقیم شما هستند. اینها میتوانند بسیار مفید باشند، اما دریافت اطلاعات دقیق در مورد سیستمها و فرایندهای رقبا ممکن است دشوار باشد! اطلاعات رقابتی اغلب کاملاً خصوصی است و این احتمال وجود دارد که نتوانید دقیقاً تفاوت عملکرد خود با آنها را یاد بگیرید.
شرکای عملکردی
شرکتهایی که در همان صنعتی که فعالیت میکنید به عنوان بهترین در نظر گرفته میشوند. معیارهای عملکردی و عمومی بهترین نتایج را ارائه میدهند. سایر شرکتها در صنعت شما که شما را به عنوان یک رقیب نمیبینند، ممکن است بسیار مایل باشند اطلاعات بهترین شیوههای عملکردی خود را با شما به اشتراک بگذارند.
در این باره مثالی را با هم بررسی میکنیم. بهعنوانمثال اگر در یک کارخانه فراوری مواد غذایی کار میکنید، میتوانید معیارهایی را برای شیوههای خاص تولید کنندگان نوشیدنی یا کارخانههای بسته بندی گوشت انتخاب کنید. مسائل در حالت کلی ممکن است مشابه باشند، و شما باید بتوانید شیوههای عملکرد آنها را به طور کاملاً مؤثر تکرار کنید.
شرکای عمومی
شرکتهایی در هر صنعتی که به برتری خود مشهور هستند. ارزیابی عملکرد شرکای عمومی امری عادی است. تابهحال در مورد خطمشیهای منابع انسانی Southwest Airline یا شیوههای نوآوری 3M خواندهاید؟ شرکتهایی مانند اپل، اینتل، مایکروسافت و تویوتا به طور مداوم مورد بررسی قرار میگیرند و بهترین شیوههای آنها اغلب در کتابها و نشریات صنعتی شناسایی و مورد بحث قرار میگیرد. شرکتهای عمومی که برای معیار انتخاب میکنید، لزوماً نباید شهرت جهانی داشته باشند. هدف شما این است که شرکتهایی را بیابید که موفق هستند و استانداردهایی را در صنایع خود تعیین میکنند.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات فرانچایز، cv چیست و تسکولو را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
مرحله سوم، نحوه انجام فرایند بنچ مارک را تعیین کنید
چه دادههایی را جمع آوری خواهید کرد و چگونه آنها را جمع آوری خواهید کرد؟ از چه شاخصهایی استفاده خواهید کرد؟ میتوانید از نظرسنجیها، تماس مستقیم، وبسایتها، تحقیقات شخص ثالث و خدمات بنچ مارکینگ مبتنی بر هزینه استفاده کنید. همچنین باشگاههای معیاری وجود دارد که میتوانید به آنها ملحق شوید، که در آنها موافقت میکنید که دادههای خود را به اشتراک بگذارید و به نوبه خود، به دادههای سایر شرکتهای عضو دسترسی پیدا میکنید. یک روش متداول این است که پرسشنامهای تهیه کنید که برای شرکای معیار از پیش شناسایی شده ارسال کنید. غالباً شریک محک زدن همان اطلاعات را از شما میخواهد، بنابراین آماده باشید تا پاسخها را برای شرکت خود ارائه دهید.
میتوانید این دستورالعملها را برای پرسشنامهها دنبال کنید:
- هر سؤال را با دقت مرور کنید تا مطمئن شوید که پاسخ مفید خواهد بود.
- از سؤالات باز که تمرکز بالایی دارند، استفاده کنید تا جزئیات خاصی را که میخواهید به دست آورید.
- فقط سؤالاتی بپرسید که مرتبط هستند. شما میخواهید که شریک بنچ مارکینگ شما به طور شفاف و صادقانه پاسخ دهد، بنابراین سؤالات خود را به موارد معقول و قابل توجیه محدود کنید.
- با اطلاعاتی که دریافت میکنید کاملاً محرمانه رفتار کنید.
مرحله چهارم، نتایج را تجزیه و تحلیل کنید و برای بهبود برنامه ریزی کنید
هنگامی که نتایج را جمع آوری کردید، مشخص کنید که چه وجه مشترکی با شریک عیارسنجی دارید و در کجا تفاوت دارید. در جایی که با توجه به معیار شما حوزههایی را که ممکن است بتوانید در آنها پیشرفت کنید مشخص کنید. تحقیقات مورد نیاز را برای یافتن آنچه که لازم است درباره آن اقدام کنید، انجام دهید. سپس تصمیم بگیرید که چه کاری میتوانید انجام دهید تا بهترین روش را به سازمان خود بیاورید و برنامهای برای اجرای آن تهیه کنید.
مرحله پنجم، پیشرفت خود را زیر نظر بگیرید
یک فرایند ارزیابی و همچنین سیستمی برای معیارهای مستمر تنظیم کنید. به یاد داشته باشید، هدف بهبود سازمانی است.
تفاوت خود را با شرکای محک زنی خود خلاصه کنید
این تفاوتها را بسته به اهداف خود، ممکن است شناسایی کنید:
- تفاوت در شاخصهای عملکرد بهعنوانمثال، جابهجایی کارکنان بیشتر یا حاشیه سود ناخالص کمتر.
- تفاوت در فرایندهای فردی بهعنوانمثال، نحوه جذب نیرو یا نحوه عملکرد فرایندهای تولید شما.
- تفاوت در استراتژی بهعنوانمثال، سیاستهای منابع انسانی شما چیست یا چه استانداردهایی برای محصولات خود دارید.
بررسی کنید که چرا با هم تفاوت دارید
دلایل معمولی عبارتاند از:
- کنترل هزینه شما ضعیف است.
- فرایندهای شما قدیمی یا ناکارآمد هستند.
- شما معامله متفاوتی انجام دادهاید. برای مثال، اگر تصمیم میگیرید برای توسعه و شناخت کارکنان سرمایهگذاری بیشتری کنید تا سطح گردش مالی خود را پایین نگه دارید.
- شما تمرکز متفاوتی نسبت به شرکای معیار خود دارید. برای مثال، ممکن است بازار هدف متفاوتی داشته باشید.
- شما محدودیتهای سازمانی متفاوتی دارید. بهعنوانمثال، ممکن است منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری در فناوری جدید را نداشته باشید.
تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید و تغییرات مورد نیاز را انجام دهید
به طور معمول چندین گزینه وجود دارد که میتوانید انجام دهید:
- ممکن است تصمیم بگیرید که کاری انجام ندهید. ممکن است بپذیرید که دلیل خوبی برای این تفاوت وجود دارد یا اینکه ایجاد تغییرات غیرممکن است.
- این امکان وجود دارد که احساس کنید که باید فرایندهای خود را تطبیق دهید. اگر شرکای معیار شما شبیه شما هستند و با فرایندی متفاوت به نتایج بهتری دست مییابند، ممکن است بخواهید عناصری از آن فرایند را در کسب و کار خود بکار ببرید.
- شما ممکن است مناطق خاصی را برای بهبود و بررسی بیشتر هدف قرار دهید. بهعنوانمثال، اگر واضح است که بازاریابی شما ضعیف عمل میکند، اما مطمئن نیستید که در مورد آن چه کاری میتوانید انجام دهید.
- ممکن است متوجه شوید که باید عناصر استراتژی خود را دوباره تعریف کنید، مثلاً اهداف یا استانداردهای خود را تغییر دهید.
موفقیت بنچ مارک به تعهد مدیریت بستگی دارد
هرچه تغییر پیچیدهتر و گستردهتر باشد، به زمان و تلاش بیشتری برای توسعه و تنظیم برنامههای عملیاتی نیاز خواهید داشت.
- بررسی کنید که عملیات بنچ مارک چقدر خوب پیش رفته است و تغییرات چه تأثیری داشتند؟
- آیا تحقیقات شما به اهداف خود دست یافت؟
- چه چیزی خوب پیش رفت و دفعه بعد چه کاری را متفاوت انجام میدهید؟
- اکنون کسب و کار شما چقدر خوب عمل میکند؟ آیا اقداماتی که انجام دادید به بهبودهای تدریجی یا تغییر مرحلهای در عملکرد منجر شد؟
محک زدن یک فعالیت یکباره نیست! حتی اگر امروز به بهترین نتیجه دست یافتهاید، معیارهای منظم برای به روز نگه داشتن شما و جلوتر از رقبا ضروری است.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات نوآوری، ux چیست، استارتاپ و منتورینگ را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
دلیل اهمیت بنچ مارکینگ در کسب و کار شما
بهترین کسب و کارها میدانند که چگونه در طول زمان سازگار شوند. سلطهای که از آن لذت میبردید میتواند توسط استارتاپی که تقریباً یک شبه پا به عرصه وجود گذاشت، تضعیف شود. پس چگونه جلوتر میمانید؟ توسط بنچ مارکینگ! این کار معیار استفاده از دادهها برای مقایسه خود با رقبا یا عملکرد گذشته خود است. کارآفرینان معیارهایی را برای بهبود فرایندهای داخلی، ردیابی اثربخشی کمپین، و استراتژی رشد تعیین میکنند. برای شروع بنچ مارک، سه سؤال از خود بپرسید تا بدانید چگونه و چرا آن را انجام دهید.
رقبای شما چه کسانی هستند؟
آیا فقط در ایران تجارت میکنید؟ نگران کارهایی که شرکتهای کالیفرنیا انجام میدهند نباشید. رقبای مستقیمی را انتخاب کنید که در همان سطح یا بالاتر از شما عملکرد دارند. آنها کسانی هستند که باید شکست دهید و موفقیت آنها ارزش یادگیری را دارد.
اهداف شما چه هستند؟
موفقیت برای شرکتهای مختلف معنای متفاوتی دارد. آیا سعی دارید یک فروشگاه خود را به ده فروشگاه افزایش دهید؟ آیا سعی دارید درآمد سالانه خود را دو برابر کنید؟ در مورد کاری که میخواهید انجام دهید روشن باشید تا بتوانید استانداردهای مربوطه را برای کسب و کار خود انتخاب کنید.
چه دادههایی نیاز دارید؟
پس از تعیین اهداف خود، شروع به جمع آوری دادهها کنید. برای مثال، اگر میخواهید یک قیف بازاریابی درجه یک بسازید، نمودارهای مربوط به ساعات کاری کارکنان به اندازه دادههای مربوط به ارقام فروش سهماهه یا ترافیک سایت رقبای شما مفید نخواهد بود.
تصحیح و تکرار در بنچ مارک را فراموش نکنید!
تجزیه و تحلیل معیار کاری نیست که فقط یک بار انجام دهید. در حالت ایدهآل، شما میخواهید که در طول عمر کسبوکارتان به انجام تحلیلهای عیارسنجی منظم ادامه دهید. ارزیابی دورهای عملکرد خود و مقایسه آن با رقبا به شما کمک میکند تا شرکت خود را در مسیر رشد و اهدافی که میخواهید به دست آورید، نگه دارید. سعی کنید معیارهای مختلف را ارزیابی کنید و از معیارهای مختلف در طول زمان استفاده کنید تا تصویر کاملتری از نقاط قوت، ضعف و موقعیت شرکت خود در صنعت فناوری به دست آورید.
کمک گرفتن در مورد بنچ مارک
ممکن است بخواهید یک مشاور را استخدام کنید تا عملیات بنچ مارک را برای شما انجام دهد. اگرچه بسیاری از مطالعات معیار بدون کمک خارجی انجام میشوند، ممکن است از مشاوری بخواهید که در بخشهایی از یک مطالعه مانند جمع آوری دادههای داخلی و مستندسازی فرایندهای موجود از یک مشاور استفاده کنید. یک مشاور خارجی ممکن است راحتتر در مورد تجارت شما به صورت بی طرف نظر دهد و عمل کند.
مقالات مرتبط در حوزه استارتاپ: برای تکمیل دانش خودتان در زمینه استارتاپ توصیه میکنیم مقالات چرخه عمر محصول، برون سپاری و فریلنسری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
درباره بنچ مارک در کسبوکار بیشتر بیاموزید
کسبوکارها در همه صنایع همیشه به دنبال راههایی برای پیشی گرفتن از یکدیگر هستند. این همیشه یک تلاش ساده نیست، به خصوص زمانی که صاحبان کسبوکار در مقایسه فرایندها و عملکرد خود با بهترینهای صنعت شکست میخورند.
در دانشگاه کسبوکار بهترین مقالات را برای پیشرفت کسبوکار شما ارائه خواهیم داد. موضوعات موردنظر خودتان را برای ما در قسمت نظرات ارسال کنید.