استارتاپ چیست؟ اصطلاح استارتاپ به شرکتی اطلاق میشود که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد. استارتآپها توسط یک یا چند کارآفرین تأسیس میشوند که میخواهند محصول یا خدماتی را توسعه دهند که معتقدند تقاضا برای آن وجود دارد. این شرکتها عموماً با هزینههای بالا و درآمد محدود شروع به کار میکنند، به همین دلیل است که به دنبال سرمایه از منابع مختلفی مانند سرمایهگذاران خطرپذیر هستند.
این نکات رو به خاطر بسپار
- استارتاپ شرکتی است که در مراحل اولیه کسبوکار است.
- بنیانگذاران معمولاً استارتآپهای خود را تأمین مالی میکنند و ممکن است قبل از شروع به کار برای جذب سرمایهگذاری خارجی تلاش کنند.
- منابع مالی شامل خانواده و دوستان، سرمایهگذاران خطرپذیر، تأمین مالی جمعی و وام است. استارتآپها همچنین باید محل کسبوکار و ساختار قانونی خود را در نظر بگیرند.
- استارتآپها با ریسک بالایی همراه هستند زیرا شکست بسیار امکانپذیر است، اما میتوانند مکانهای بسیار منحصربهفردی برای کار با مزایای عالی، تمرکز بر نوآوری و فرصتهای عالی برای یادگیری باشند.
درک استارتاپها
استارتآپها شرکتها یا سرمایهگذاریهایی هستند که بر روی یک محصول یا خدمات واحدی که بنیانگذاران میخواهند به بازار عرضه کنند، متمرکز هستند. این شرکتها معمولاً یک مدل تجاری کاملاً توسعهیافته ندارند و مهمتر از آن، فاقد سرمایه کافی برای حرکت به مرحله بعدی کسبوکار هستند. اکثر این شرکتها در ابتدا توسط بنیانگذاران آنها تأمین مالی میشوند.
بسیاری از استارتاپها برای دریافت بودجه بیشتر به دیگران از جمله خانواده، دوستان و سرمایهگذاران خطرپذیر مراجعه میکنند. سیلیکون ولی به خاطر جامعه سرمایهگذاری ریسکپذیر قویاش شناخته میشود و مقصدی محبوب برای استارتآپها است، اما بهطور گستردهای بهعنوان خواستارپذیرترین عرصه در نظر گرفته میشود.
استارتآپها میتوانند از سرمایه اولیه برای سرمایهگذاری در تحقیقات و توسعه طرحهای تجاری خود استفاده کنند. تحقیقات بازار به تعیین تقاضا برای یک محصول یا خدمات کمک میکند، در حالی که یک طرح تجاری جامع بیانیه مأموریت، چشمانداز و اهداف شرکت و همچنین استراتژیهای مدیریت و بازاریابی را مشخص میکند.
نکته مهم
چند سال اول برای استارتاپها بسیار مهم است این زمانی است که کارآفرینان باید از آن برای تمرکز بر افزایش سرمایه و توسعه یک مدل کسبوکار استفاده کنند.
ملاحظات خاص
تعدادی از عوامل مختلف وجود دارد که کارآفرینان باید در هنگام تلاش برای راهاندازی استارتاپ خود و شروع فعالیت به آنها فکر کنند. ما برخی از رایجترین آنها را در زیر فهرست کردهایم.
محل استارتاپ
موقعیت مکانی میتواند باعث ایجاد یا شکست یا پیروزی هر کسبوکاری شود؛ و اغلب یکی از مهمترین ملاحظات برای هر کسی است که در دنیای تجارت راهاندازی میکند. استارتآپها باید تصمیم بگیرند که آیا کسبوکارشان به صورت آنلاین، در دفتر یا دفتر خانگی یا در یک فروشگاه انجام میشود. مکان بستگی به محصول یا خدمات ارائه شده دارد.
برای مثال، یک استارتآپ فناوری که سختافزار واقعیت مجازی را میفروشد، ممکن است به یک فروشگاه فیزیکی نیاز داشته باشد تا به مشتریان نمایش چهره به چهره ویژگیهای پیچیده محصول را ارائه دهد.
ساختار قانونی
استارتآپها باید در نظر داشته باشند که کدام ساختار قانونی به بهترین وجه با نهاد آنها سازگار است. مالکیت انحصاری برای مؤسسی که کارمند اصلی یک کسبوکار نیز هست مناسب است. شراکتها یک ساختار قانونی قابل دوام برای مشاغلی هستند که متشکل از چندین نفر هستند که مالکیت مشترک دارند و همچنین ایجاد آنها نسبتاً ساده است. مسئولیت شخصی را میتوان با ثبت استارتاپ به عنوان یک شرکت با مسئولیت محدود (LLC) کاهش داد.
منابع مالی
استارتآپها اغلب با مراجعه به خانواده و دوستان یا با استفاده از سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایه جمعآوری میکنند. این کار به عهده گروهی از سرمایهگذاران حرفهای است که در تأمین مالی استارتاپها تخصص دارند. تأمین مالی جمعی برای بسیاری از افراد به روشی مناسب برای دستیابی به پول نقدی که برای حرکت رو به جلو در فرآیند کسبوکار نیاز دارند تبدیل شده است. این کارآفرین یک صفحه تأمین مالی جمعی را به صورت آنلاین راهاندازی میکند و به افرادی که به شرکت اعتقاد دارند اجازه میدهد پول اهدا کنند.
استارتآپها ممکن است از اعتبار برای شروع فعالیت خود استفاده کنند. یک سابقه اعتباری عالی ممکن است به استارتاپ اجازه دهد تا از یک خط اعتباری به عنوان تأمین مالی استفاده کند. این گزینه بیشترین خطر را دارد، به خصوص اگر راهاندازی ناموفق باشد. سایر شرکتها وامهای تجاری کوچک را برای کمک به رشد انتخاب میکنند. بانکها معمولاً چندین گزینه تخصصی برای مشاغل کوچک در دسترس دارند. وام خرد، کوتاهمدت و کم بهره است که برای استارتآپها طراحی شده است. برای واجد شرایط بودن اغلب به یک طرح تجاری دقیق نیاز است.
مزایا و معایب استارتاپ
کار کردن برای یک استارتاپ مزایای مختلفی دارد. مسئولیت بیشتر و فرصتهای یادگیری دو مورد قابل توجه است. از آنجایی که استارتاپها نسبت به شرکتهای بزرگ کارمندان کمتری دارند، کارمندان تمایل دارند کلاههای زیادی بر سر خود بگذارند و در نقشهای مختلف کار کنند که منجر به مسئولیت بیشتر و همچنین فرصتهایی برای یادگیری میشود.
استارتآپها طبیعت آرامتری دارند و محیط کار را بیشتر به یک تجربه مشترک، با ساعات کاری انعطافپذیر، افزایش تعامل کارکنان و انعطافپذیری تبدیل میکنند. استارتآپها مزایای بهتری در محل کار مانند مهد کودک برای کودکان، غذای رایگان و هفتههای کاری کوتاهتر دارند.
کار در استارتآپها نیز میتواند مفیدتر باشد، زیرا از نوآوری استقبال میشود و مدیران به کارمندان با استعداد اجازه میدهند تا با ایدههایی با نظارت کمی اجرا کنند.
یکی از معایب اولیه استارتاپ افزایش ریسک است. این در درجه اول در مورد موفقیت و طول عمر یک استارتاپ صدق میکند. کسبوکارهای جدید باید قبل از شروع سودآوری، خود را ثابت کرده و سرمایه خود را افزایش دهند. راضی نگهداشتن سرمایهگذاران از پیشرفت استارتاپ بسیار مهم است. خطر تعطیلی یا نداشتن سرمایه کافی برای ادامه عملیات قبل از کسب سود همیشه وجود دارد.
ساعات طولانی هم مشخصه استارتآپها است، زیرا همه برای رسیدن به یک هدف کار میکنند. رقابت نیز همیشه بالاست زیرا تعداد انگشت شماری از استارتاپ ها روی یک ایده کار میکنند.
مزایا
- فرصتهای بیشتر برای یادگیری
- افزایش مسئولیت
- انعطافپذیری
- مزایای محل کار
- نوآوری
- ساعتهای انعطافپذیر
معایب
- خطر شکست
- نیاز به افزایش سرمایه
- استرس بالا
- محیط کسبوکار رقابتی
نمونههایی از استارتاپها
Dotcoms یک استارتاپ رایج در دهه 1990 بود. در این مدت به دلیل جنون سرمایهگذاران برای حدس و گمان در مورد ظهور این مشاغل جدید، سرمایهگذاری خطرپذیر بسیار آسان بود. متأسفانه، بیشتر این استارتآپهای اینترنتی در نهایت به دلیل نقصهای عمده در طرحهای تجاریشان، مانند نداشتن مسیری برای کسب درآمد پایدار، شکست خوردند. با این حال، تعداد انگشت شماری از شرکتها با ترکیدن حباب دات کام جان سالم به در بردند. آمازون (AMZN) و eBay (EBAY) تنها دو نمونه هستند.
بسیاری از استارتاپها در چند سال اول شکست میخورند. به همین دلیل این دوره اولیه مهم است. کارآفرینان باید پول بیابند، یک مدل کسبوکار و طرح تجاری ایجاد کنند، پرسنل کلیدی را استخدام کنند، جزئیات پیچیدهای مانند سهام برای شرکا و سرمایهگذاران را بررسی کنند و برای بلندمدت برنامه ریزی کنند. بسیاری از موفقترین شرکتهای امروزی مانند مایکروسافت (MSFT)، اپل (AAPL) و متا (FB) که قبلاً فیسبوک بود، به عنوان استارتآپ شروع به کار کردند و در نهایت به شرکتهای سهامی عام تبدیل شدند.
چگونه یک شرکت استارتاپی راهاندازی کنید
اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ داشتن یک ایده عالی است. از آنجا، تحقیقات بازار گام بعدی برای تعیین اینکه این ایده چقدر امکانپذیر است و بازار فعلی برای ایده شما چگونه به نظر میرسد است. پس از تحقیقات بازار، ایجاد یک طرح تجاری که ساختار، اهداف، مأموریت، ارزشها و اهداف شرکت شما را مشخص میکند، قدم بعدی است.
یکی از مهمترین گامها تأمین بودجه است. این میتواند از پس انداز، دوستان، خانواده، سرمایهگذاران یا وام ناشی شود. پس از جمعآوری بودجه، مطمئن شوید که تمام کارهای قانونی و اداری را به درستی انجام دادهاید. این به معنای ثبت کسبوکار شما و دریافت هر گونه مجوز یا مجوز مورد نیاز است. پس از این، یک مکان تجاری ایجاد کنید. از آنجا، یک برنامه تبلیغاتی برای جذب مشتری، ایجاد پایگاه مشتری و تطبیق با رشد کسبوکار خود ایجاد کنید.
چگونه میتوان وام کسبوکار راهاندازی دریافت کرد
یک استارتاپ میتواند از بانک، سازمانهای خاص یا دوستان و خانواده وام دریافت کند. یکی از بهترین و اولین گزینهها باید همکاری با اداره تجارت کوچک باشد که وامهای خرد را به مشاغل کوچک ارائه میدهد. میانگین وام SBA 13000 دلار و حداکثر مبلغ وام 50000 دلار است. این وامها معمولاً از وامدهندگان غیرانتفاعی جامعه هستند و میتوانند راحتتر از وامهای سنتی از بانکها دریافت شوند.
مزایای کار برای یک استارتاپ چیست
مزایای کار در استارتاپ شامل فرصتهای بیشتر برای یادگیری، افزایش مسئولیت، ساعات کاری انعطافپذیر، محیط کاری آرام، افزایش تعامل کارکنان، مزایای خوب در محل کار و نوآوری است.
چگونه برای یک شرکت استارتاپ ارزش قائل میشوید
ارزشگذاری یک استارتاپ میتواند دشوار باشد زیرا استارتاپها معمولاً طول عمری ندارند که در آن موفقیت خود را تعیین کنند. استارتآپها نیز تا چند سال پس از راهاندازی، سود یا حتی درآمدزایی ندارند. به این ترتیب، استفاده از معیارهای سنتی صورتهای مالی برای ارزیابیها کاربرد ندارد. برخی از بهترین راهها برای ارزشگذاری یک استارتآپ شامل هزینههای تکراری، چند برابری بازار، جریان نقدی تخفیف یافته و ارزیابی مرحلهای است.
به جا گذاشتن میراث
راهاندازی یک شرکت میتواند یک سرمایهگذاری دشوار اما سودآور باشد. داشتن یک ایده عالی و تلاش برای ارائه آن به بازار با چالشهایی مانند جذب سرمایه، کارمندان، بازاریابی، کارهای قانونی و مدیریت امور مالی همراه است. با این حال، به خاطر داشته باشید که استارتاپ ها منجر به افزایش رضایت شغلی و امکان به جا گذاشتن میراث میشوند.
سرمایه استارتاپ چیست
اصطلاح سرمایه راهاندازی به پولی اطلاق میشود که توسط یک شرکت جدید به منظور تأمین هزینههای اولیه آن جمعآوری میشود. کارآفرینانی که میخواهند سرمایه راهاندازی را افزایش دهند، باید یک طرح کسبوکار محکم ایجاد کنند یا یک نمونه اولیه بسازند تا ایده خود را بفروشند. سرمایه اولیه ممکن است توسط سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایهگذاران فرشته، بانکها یا سایر مؤسسات مالی تأمین شود و اغلب مبلغ زیادی پول است که تمام یا تمام هزینههای اولیه اصلی شرکت مانند موجودی، مجوزها، فضای اداری و توسعه محصول را پوشش میدهد.
انواع سرمایه راهاندازی
بانکها سرمایه راهاندازی را در قالب وامهای تجاری ارائه میکنند. ای یک روشی سنتی برای تأمین مالی یک کسبوکار جدید است. بزرگترین اشکال آن این است که کارآفرین ملزم به پرداخت بدهی به اضافه بهره در زمانی است که سرمایهگذاری ممکن است هنوز سودآور نباشد.
سرمایهگذاری خطرپذیر شامل یک سرمایهگذار یا گروهی از سرمایهگذاران جایگزین است. متقاضی موفق معمولاً در ازای تأمین مالی، سهمی از شرکت را تحویل میدهد. توافق بین ارائهدهنده سرمایه خطرپذیر و کارآفرین تعدادی از سناریوهای احتمالی مانند IPO یا خرید توسط یک شرکت بزرگتر را مشخص میکند و مشخص میکند که سرمایهگذاران چگونه از هر کدام سود میبرند.
سرمایهگذاران فرشته، سرمایهگذارانی هستند که به عنوان مشاور کسبوکار جدید رویکردی عملی دارند. آنها اغلب خود کارآفرینان موفقی هستند که از بخشی از سود خود برای مشارکت در شرکتهای نوپا استفاده میکنند و به عنوان مربی برای تیم مدیریت آن خدمت میکنند.
سرمایه استارتاپی در مقابل سرمایه اولیه
اصطلاح سرمایه راهاندازی اغلب به جای سرمایه اولیه استفاده میشود. اگرچه ممکن است یکسان به نظر برسند، اما تفاوتهای ظریفی بین این دو وجود دارد. همانطور که در بالا ذکر شد، سرمایه راهاندازی معمولاً از سرمایهگذاران حرفهای تأمین میشود. از سوی دیگر، سرمایه اولیه اغلب از طریق تماسهای نزدیک و شخصی بنیانگذار (های) استارتاپ مانند دوستان، اعضای خانواده و سایر آشنایان تأمین میشود. به این ترتیب، سرمایه اولیه یا پول اولیه، همانطور که گاهی اوقات به آن گفته میشود که معمولاً مبلغ متوسطتری از پول است. این تأمین مالی معمولاً برای ایجاد یک طرح تجاری یا نمونه اولیه برای سرمایهگذاران سرمایه اولیه کافی است.
سرمایهگذار فرشته کیست
سرمایهگذار فرشته (همچنین به عنوان سرمایهگذار خصوصی، سرمایهگذار اولیه یا سرمایهگذار فرشته نیز شناخته میشود) فردی با ارزش خالص است که برای استارتآپهای کوچک یا کارآفرینان، معمولاً در ازای حقوق صاحبان سهام در شرکت، حمایت مالی میکند. اغلب، سرمایهگذاران فرشته در میان خانواده و دوستان یک کارآفرین یافت میشوند. وجوهی که سرمایهگذاران فرشته فراهم میکنند ممکن است سرمایهگذاری یکباره برای کمک به کسبوکار یا یک تزریق مداوم برای حمایت و عبور شرکت از مراحل اولیه دشوار آن باشد.
درک سرمایهگذاران فرشته
سرمایهگذاران فرشته افرادی هستند که به دنبال سرمایهگذاری در مراحل اولیه استارتاپ هستند. این نوع سرمایهگذاریها ریسکی هستند و معمولاً بیش از 10 درصد از سبد سرمایهگذار فرشته را تشکیل نمیدهند. اکثر سرمایهگذاران فرشته دارای وجوه اضافی در دسترس هستند و به دنبال نرخ بازدهی بالاتری نسبت به فرصتهای سرمایهگذاری سنتی هستند.
سرمایهگذاران فرشته شرایط مطلوبتری را در مقایسه با سایر وامدهندگان ارائه میدهند، زیرا آنها معمولاً به جای دوام کسبوکار، روی کارآفرینی که کسبوکار را شروع میکند، سرمایهگذاری میکنند. سرمایهگذاران فرشته بر کمک به استارتآپها در برداشتن اولین قدمهایشان متمرکز هستند، نه سود احتمالی که ممکن است از کسبوکار به دست آورند. اساساً، سرمایهگذاران فرشته مخالف سرمایهگذاران خطرپذیر هستند.
به سرمایهگذاران فرشته، سرمایهگذاران غیررسمی، سرمایهگذاران خصوصی، سرمایهگذاران اولیه یا فرشتگان تجاری نیز گفته میشود. این افراد معمولاً ثروتمند هستند که در ازای حقوق صاحبان سهام یا بدهی قابل تبدیل برای استارتاپها سرمایه تزریق میکنند. برخی از سرمایهگذاران فرشته از طریق پلتفرمهای تأمین مالی جمعی به صورت آنلاین سرمایهگذاری میکنند یا شبکههای سرمایهگذار فرشتهایجاد میکنند تا سرمایه را با هم جمع کنند.
خاستگاه سرمایهگذاران فرشته
اصطلاح “فرشته” از تئاتر برادوی گرفته شد، زمانی که افراد ثروتمند برای پیشبرد تولیدات تئاتر پول میدادند. اصطلاح “سرمایهگذار فرشته” اولین بار توسط ویلیام وتزل از دانشگاه نیوهمپشایر، مؤسس مرکز تحقیقات سرمایهگذاری، استفاده شد. وتزل مطالعهای را در مورد چگونگی جمعآوری سرمایه توسط کارآفرینان تکمیل کرد.
چه کسی میتواند یک سرمایهگذار فرشته باشد
سرمایهگذاران فرشته معمولاً افرادی هستند که وضعیت “سرمایهگذار معتبر” را به دست آوردهاند، اما این یک پیش نیاز نیست. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) “سرمایهگذار معتبر” را به عنوان سرمایهگذار با دارایی خالص 1 میلیون دلار یا بیشتر (به استثنای اقامتگاههای شخصی) تعریف میکند، یا در دو سال گذشته 200 هزار دلار درآمد داشته است یا مجموعاً داراییهایش است. درآمد 300 هزار دلاری برای زوجهای متأهل برعکس، سرمایهگذار معتبر بودن مترادف با سرمایهگذار فرشته بودن نیست.
اساساً این افراد هر دو دارای توانایی مالی و تمایل به تأمین بودجه برای استارتاپها هستند. استارتآپهای تشنهی پول نقد از این استقبال میکنند که سرمایهگذاران فرشته را بسیار جذابتر از سایر اشکال سرمایهگذاری غارتگرانهتر میدانند.
منابع تأمین مالی سرمایهگذاران فرشته معمولاً از پول خود استفاده میکنند، برخلاف سرمایهگذاران خطرپذیر که از پول جمعآوری شده از بسیاری از سرمایهگذاران دیگر مراقبت میکنند و آنها را در یک صندوق مدیریت استراتژیک قرار میدهند.
اگرچه سرمایهگذاران فرشته معمولاً نماینده افراد هستند، نهادی که در واقع وجوه را تأمین میکند. آنها ممکن است یک شرکت با مسئولیت محدود (LLC)، یک تجارت، یک تراست یا یک صندوق سرمایهگذاری، در میان بسیاری از انواع دیگر باشند.
مشخصات سرمایهگذاری
سرمایهگذاران فرشتهای که راهاندازی استارتاپهایی را که در مراحل اولیه شکست میخورند، سرمایهگذاری خود را کاملاً از دست میدهند. به همین دلیل است که سرمایهگذاران فرشته حرفهای به دنبال فرصتهایی برای استراتژی خروج تعریفشده، خریدها یا عرضههای عمومی اولیه (IPO) هستند.
نرخ بازده داخلی مؤثر برای یک سبد موفق برای سرمایهگذاران فرشته تقریباً 22% است. چنین سرمایهگذاریهای تجاری این باعث میشود سرمایهگذاری فرشته برای کارآفرینانی که هنوز در مرحله راهاندازی کسبوکار خود با مشکل مالی مواجه هستند، عالی باشد.
سرمایهگذاری فرشته در چند دهه گذشته رشد کرده است زیرا جذابیت سودآوری به آن اجازه داده است تا به منبع اصلی سرمایه برای بسیاری از استارتاپ ها تبدیل شود. این به نوبه خود، نوآوری را تقویت کرده است که به رشد اقتصادی تبدیل میشود.
8 نکته کاربردی برای راهاندازی موفقیتآمیز استارتاپ
اگر به دنبال راهاندازی یک استارتاپ هستید، هیچ زمانی بهتر از الان نیست. دنیای استارتآپها مملو از فعالیتها و فرصتهایی است که قبلاً هرگز در دسترس نبودهاند. با این حال، راهاندازی یک استارتاپ برای کسانی که چیزهای ابتدایی را در مورد آن نمیدانند، میتواند دشوار باشد. در اینجا هشت نکته وجود دارد که به شما کمک میکند استارتاپ خود را با موفقیت راهاندازی کنید.
ایده استارتاپی را پیدا کنید که به آن علاقه دارید
اگر به دنبال راهاندازی یک استارتاپ هستید، باید ایدهای را پیدا کنید که به آن علاقه دارید. به این ترتیب، میتوانید تلاش بیشتری برای موفقیت استارتاپ خود انجام دهید.
درباره ایده استارتاپ خود تحقیق کنید
قبل از شروع یک استارتاپ، ضروری است که تحقیقات خود را انجام دهید و مطمئن شوید که بازاری برای محصول یا خدمات شما وجود دارد. شما نمیخواهید تماموقت و انرژی خود را روی استارتاپی سرمایهگذاری کنید که هیچکس نمیخواهد از آن خرید کند.
یک طرح راهاندازی ایجاد کنید
طرح استارتاپ، استراتژی رشد شرکت برای استارتاپ است که شامل همه چیز از تعریف اهداف استارتاپ گرفته تا توسعه استراتژی استارتاپ است.
موارد کلیدی که باید در طرح راهاندازی گنجانده شوند
- چشمانداز بلند مدت و اهداف راهاندازی
- استراتژی استارتاپ برای دستیابی به اهداف استارتاپی
- استخدام کارمندان برای کمک به دستیابی به اهداف راهاندازی
- تعریف هزینههای راهاندازی و درآمد راهاندازی
- تخمین بازههای زمانی راهاندازی
- طراحی یک طرح بازاریابی استارتاپی
- ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) برای پیگیری پیشرفت راهاندازی
گزینه ایجاد یک طرح استارتاپ، یک گام اساسی در راهاندازی استارتاپ شما است. با صرف زمان برای ایجاد یک برنامه خوب فکر شده، میتوانید شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
قبل از راهاندازی یک لیست ایمیل بسازید
راهاندازی شما فقط به محصول یا خدمات مربوط نمیشود. همچنین در مورد ایجاد روابط با افرادی است که به آنها اهمیت میدهند و میخواهند بیشتر بدانند؛ و یکی از راههای انجام این کار، ساختن فهرست ایمیل قبل از راهاندازی است. فقط مطمئن شوید که به آنها زمان کافی برای ثبتنام میدهید (مثلاً 10 روز) تا بدانند چه اتفاقی میافتد بدون اینکه احساس کنند در آخرین لحظه ثبتنام کردهاند!
در مورد ساختار کسبوکار تصمیم بگیرید
یکی از حیاتیترین تصمیمات بنیانگذاران استارتاپ، تصمیمگیری در مورد ساختار تجاری مناسب است که رفتار مالیاتی و تعهدات شرکت را تعیین میکند.
سه ساختار اساسی کسبوکار وجود دارد: مالکیت انحصاری، مشارکت و شرکت. نام کسبوکار ثبت شده باید در ایالت یا استان شما منحصر به فرد باشد، بنابراین برای جلوگیری از ایجاد سردرگمی با کسبوکار موجود دیگر دقت کنید.
حداقل محصول قابل دوام (MVP) خود را بسازید
MVP ها یک راه عالی برای تأیید اعتبار محصول هستند، اما اغلب به زمان و هزینه نیاز دارند. برای استفاده حداکثری از MVP، ساختن آن با مفروضات معتبر ضروری است.MVP دارای سه جزء اصلی است: توابع، قابلیت استفاده و مقیاسپذیری. هنگامی که این سه مورد را در جای خود قرار دهید، محصول قویتری خواهید داشت که برای مشتریان احتمالی آسانتر خواهد بود که هم با استارتاپ شما تعامل داشته باشند و هم عملکرد آن را ارزیابی کنند.
یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنید
راهاندازی یک استارتاپ چالش برانگیز است. برای موفقیت محصول یا خدمات خود به چیزی بیش از یک ایده یا اشتیاق نیاز دارید. شما به یک استراتژی بازاریابی جامع نیاز دارید که به ارتقای استارتاپ شما به سطح بعدی کمک کند.
ایجاد روابط
مهمترین کاری که میتوانید برای بازاریابی شرکت خود انجام دهید ایجاد روابط است. ایجاد یک محصول عالی، تأمین بودجه و ایجاد یک تیم از وظایف ضروری است که به ایجاد پایههای استارتاپ شما کمک میکند.
با این حال، آنها تنها برای آغاز راه هستند. بدون بازاریابی و شبکه، محصول شما ممکن است هرگز از شرکت خارج نشود یا به دست مشتری نرسد. برای ایجاد ارتباط، با مشتریان بالقوه در صنایع مرتبط با لینکدین تماس بگیرید.
زمانی را در رویدادهای شبکه اختصاص دهید و آنچه را که روی آن کار میکنید با دیگرانی که ممکن است هنوز درباره آن ندانند به اشتراک بگذارید. به خود و کسبوکارتان ایمان داشته باشید، حتی اگر کسی به نظر نمیرسد به چیزی که شما ارائه میدهید علاقهمند باشد، به تعامل دوستانه با او ادامه دهید تا زمانی که برای کاری که انجام میدهید آماده هستند، شما را به خاطر بسپارند.
این 8 نکته کلیدی بالا را در دانشگاه کسبوکار به خاطر بسپارید.
نحوه تخمین هزینههای راهاندازی
یکی از دلایلی که داشتن یک طرح کسبوکار اولین قدم خوب برای شروع یک کسبوکار است، پاسخ به این سؤال اساسی و مهم است که چقدر پول برای شروع سرمایهگذاری نیاز است. آدمهای زیادی با کسبوکارهای مختلف در سالهای مختلف، قوی شروع کردند اما به دلیل کمبود منابع شکست خوردند.
در مورد اول، اگر دوستم بهتر برنامه ریزی میکرد و برای وام بزرگتری درخواست میکرد، ممکن بود بودجه اضافی در دسترس باشد؛ اما زمانی که اوضاع بد شد، اعتبارش ضعیف شد و نتوانست از بانک پول بیشتری بخواهد. در مورد دوست دوم من، او احتمالاً برای استفاده از منابع کمتر برنامه ریزی میکرد و اگر برآورد دقیقتری از هزینههای راهاندازی خود داشت، با موفقیت بیشتری پیشرفت میکرد.
نکته این است که داشتن یک ایده پخته در مورد هزینههای راهاندازی میتواند بیشتر از نداشتن برنامه و مواجهه با غافلگیریهای پیشبینی نشده بیشتر برای کسبوکار شما مفید باشد. نکته کلیدی این است که به هزینههای کسبوکار خود به عنوان اجزای جداگانه نگاه کنید.
میتوانید هزینههای شروع را با تهیه سه لیست ساده، چند حدس علمی و سپس جمع کردن همه آنها محاسبه کنید.
فهرست هزینههای دارایی
داراییهای کسبوکار شما چیزهایی هستند که باید در طولانی مدت در کسبوکار خود استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر در حال راهاندازی یک فروشگاه آجر و ملات هستید، ممکن است مواردی مانند قفسه، میز، صندوق پول و غیره را شامل شود. یک گرافیست ممکن است به چاپگرهای تخصصی و یک تابلوی طراحی، از جمله موارد دیگر، نیاز داشته باشد.
اگر در حال تولید یا فروش محصولات هستید، در ابتدا به موجودیهایی فکر کنید که باید داشته باشید.
سادهترین مثال کتابهایی است که یک کتابفروشی برای ذخیرهسازی قفسههایش نیاز دارد یا مواد خامی که ممکن است یک سازنده برای شروع مونتاژ یک محصول به آن نیاز داشته باشد. اگر در حال راهاندازی یک کسبوکار خدماتی هستید (به این معنی که محصولاتی تولید یا نمیفروشید) پس نگران موجودی کالا نباشید. میتوانید از این مرحله بگذرید.
همه این موارد داراییهای اولیه شما را تشکیل میدهند. در حالی که ممکن است فکر کنید پولی که در بانک دارید یک دارایی برای فهرست کردن در اینجا است، ما در آینده آن را برای لیست دیگری درست خواهیم کرد.
برای هر مورد در این لیست، حدس بزنید که میزان هزینه چقدر خواهد بود. اگر نمیتوانید قیمت یک کالا را از بالای سر خود تخمین بزنید، کمی تحقیق کنید. به عنوان مثال، با مشاورین املاک تماس بگیرید تا در مورد فضای اجاره و قیمتها استعلام بگیرید. برای سؤال در مورد طرحهای بیمه و قیمتها با کارگزاران بیمه تماس بگیرید.
یک نکته مهم: اگرچه کامپیوترها و تجهیزات اداری به طور منطقی باید در این لیست گنجانده شوند، اما کد مالیاتی به ما این امکان را میدهد که هزینه آنها را از درآمد مشمول مالیات خود به عنوان هزینه کسر کنیم، بنابراین اکثر حسابداران توصیه میکنند که آنها را هزینه بنامیم، نه دارایی. در لیست بعدی به این موارد خواهیم رسید.
هزینههایی که میکنید را فهرست کنید
هر چیزی که خریداری میکنید دارایی نیست. به عنوان مثال، راهاندازی یک شرکت حقوقی، یک LLC یا یک مشارکت هزینه دارد. پولی که برای ساخت وب سایت خود خرج میکنید، هزینههای تعمیر دفتر خود و حقوقی که به کارمندان برای کمک به راهاندازی میدهید نیز نمونههایی از هزینهها هستند. به دلیل رفتار مالیاتی خاصی که قبلاً ذکر کردیم، هزینههای رایانه و سایر تجهیزات اداری را در این لیست درج کنید. اکنون، داراییهای اولیه و هزینههای اولیه خود را جمع کنید تا بیشتر هزینههای اولیه خود را محاسبه کنید.
تعیین کنید برای شروع به چه مقدار پول نیاز دارید
آخرین قطعه پازل این است که بدانید در ماههای اولیه در حالی که استارتاپ شما در حال افزایش است و فروش کافی برای پوشش هزینهها و مخارج تولید نمیکند، به چه مقدار پول نقد در بانک نیاز دارید.
تعدادی نظریه در مورد چگونگی انجام این کار وجود دارد. برخی افراد میگویند که شما به پول کافی برای پوشش هزینههای ششماهه نیاز دارید. دیگران میگویند یک سال؛ اما طبق تجربه، معمولاً به این راحتی نیست.
پیشنهاد دانشگاه کسبوکار این است که 12 ماه اول فروش، هزینههای آن فروش و دیگر هزینهها را تخمین بزنید. برای کمک به ایجاد پیشبینی فروش، ممکن است بخواهید به یکی از بخشهای قبلی مقاله مراجعه کنید.
چیزی که باید به آن برسید لیستی از 12 ماه با تخمین فروش، هزینهها و هزینههای هر ماه است. هزینهها را از فروش هر ماه کم کنید و نتیجه باید به شما نشان دهد که آیا کمبود نقدی دارید یا خیر. میتوانید از روی آن صفحهگسترده متوجه شوید که چند ماه طول میکشد تا شروع به یکنواختی کنید و چقدر پول از دست دادهاید. این اساساً همان چیزی است که شما باید به عنوان پول نقد اولیه داشته باشید.
تسلیم نشوید
در بسیاری از موارد، استارتآپها شکست نمیخورند، افرادی که پشت سر آنها هستند تسلیم میشوند. مؤثرترین کاری که میتوانید برای موفقیت استارتاپ خود انجام دهید؟ انگیزه خود را از دست ندهید.
وقف کار شوید
راهاندازی یک استارتآپ مانند داشتن یک شغل معمولی با ساعت کاری از 9 تا 5 نیست، اگر میخواهید از شکست جلوگیری کنید، باید آماده باشید تا زندگی خود را با کار هماهنگ کنید. ممکن است به نظر برسد که کار کردن برای خودتان به معنای ساعات بهتری باشد، اما برای موفقیت، به احتمال زیاد بیش از 40 ساعت کاری استاندارد در هفته پیش خواهید رفت. از طرف دیگر، هر آنچه از کار سخت شما نتیجه میگیرد، کاملاً متعلق به خودتان است.
دانشگاه کسبوکار همیشه پشتیبان و حمایتگر دوستانی است میخواهند کسبوکاری راهاندازی کنند یا کسبوکار خود را ارتقا دهند. حتماً دیگر مقالات ما را دنبال کنید.