مارگارت تاچر نخستین زنی بود که رهبر یک حزب سیاسی اصلی در دنیای غرب شد و تنها کسی بود که در سه دوره از انتخابات سراسری بریتانیا در قرن بیستم پیروز شد. نخستوزیری او طولانیترین دوران در قرن بیستم بود و فرانسیس بکتِ تاریخدان، او را بهترین نخستوزیر درجه یک از میان 20 نفر در این قرن میداند.
در سال 2005، مفسر ارشد انگلیسی، چارلز مور، مقام بزرگترین زن انگلیسی را به او داد. اما این زن که بود و چگونه به این مقام دست یافت؟
مارگارت تاچر، زنی است که تمام این القاب و جایگاههای سیاسی، به او تعلق دارد. به مارگارت تاچر، لقب “بانوی آهنین” در عرصهی سیاست انگلیس را دادهاند. این مقاله از دانشگاه کسب و کار، به بررسی زندگی این بانوی قدرتمند و فعالیتهای شخصی و سیاسیاش اختصاص دارد.
زندگینامه مارگارت تاچر
مارگارت تاچر با نام اصلی مارگارت هیلدا رابرتز در 13 اکتبر 1925 در گرانتهام، که شهر کوچکی در 150 کیلومتری شمال لندن بود، به دنیا آمد. گرانتهام شهر نسبتا مهمی بود که به دلیل مجاورت با جادهی بزرگ شمالی، شاهراه اصلی حملونقل بود. پیش از مارگارت، نیوتون، دانشمند بزرگ نیز در این شهر سکونت میکرد. خانوادهی مارگارت از طبقهی متوسط و رو به پایین جامعه بودند اما با اراده و سختکوشی، خود را از نردبان اجتماعی و اقتصادی بالا کشیدند.
دوران کودکی
مارگارت از همان ابتدا با سایر کودکان تفاوت داشت. پدرش آلف رابرتز، مرد کتابخوان منطقه بود و مارگارت هر هفته از کتابخانهی عمومی محله، تعداد زیادی کتاب برای او میآورد. در آن دوران که کودکان دختر، بیشتر در خانه و نزد مادرانشان بودند، مارگارت دائما با پدرش بیرون بود؛ با هم در یک سخنرانی دانشگاهی شرکت میکردند یا از کتابخانه کتاب میگرفت و با متون فلسفی پیچیده، دستوپنجه نرم میکرد. مارگارت بیشترین درسهای سیاست را از پدرش یاد گرفته است با اینحال دربارهی مادرش میگفت: “توانایی برنامه ریزی و ترکیب وظایف مختلف یک زندگی پویا را از مادرم به ارث بردم”
پیشرفت در زمینههای مختلف
مارگارت هر سال رشد و پیشرفت بیشتری داشت. او پیش از ورود به مدرسه، خواندن بلد بود و توانست در هفده سالگی به دانشگاه برود. پیانو نواختن را بلد بود و در ده سالگی برندهی جایزه حفظ شعر شد. در آن زمان مارگارت که دختری ده ساله بود، در جمعی دربارهی چگونگی آماده شدن و تلاش برای مسابقه سخنرانی کرد که این سخنرانی موجب شد تا بعدها در مراسمهای دیگری نیز صحبت کند.
علاقهمندیهای کودکی
مارگارت تاچر در دوران کودکی و نوجوانی به پیادهروی های طولانی در حومهی گرانتهام علاقه داشت. او علاوه بر شعرخوانی، پیانو، تماشای فیلم و رفتن به شرکت دوستش، بازیهای تختهای را دوست داشت. گزارشهایی نیز در رابطه با مهارتهای ورزشی او و بازی در تیم هاکی موجود است. اگرچه ورزش از تفریحات همیشگی و موردعلاقهی مارگارت تاچر نبود؛ زیرا فضای زندگی خانوادهی او به گونهای بود که مدام در حال فعالیت بودند و حتی ثانیهای را برای تفریحات بیفایده هدر نمیدادند.
دانشگاه
در اوایل اکتبر سال 1943، دوشیزه مارگارت رابرتز که کمتر از 18 سال داشت، به آکسفورد رسید تا در رشته شیمی تحصیل کند. آغاز تحصیل مارگارت همزمان با شروع جنگ بود. او پس از مدتی، عضو گروه کُر باخ آکسفورد، گروه مطالعهی متدیست و حزب محافظهکار دانشگاه شد. مارگارت در سال چهارم دانشگاه، یعنی آخرین سال تحصیلیاش، دومین زنی بود که رئیس حزب شده بود. او آکسفورد را به شدت چپگرا یافت. البته از آن جایی که در گروه محافظهکاران دانشگاه آکسفورد بود، به عنوان یک محافظه کار شناخته شد.
نقش آکسفورد در زندگی مارگارت تاچر
مارگارت با آن که در رشته شیمی تحصیل کرد، سیاست، نخستین علاقه و سرنوشت نهاییاش بود. او در آکسفورد اشخاصی را شناخت که سرنوشتش با آنها گره خورده بود مثل رابین دی، آزادیخواهی که بعدها یکی از اعضای اتاق قانون خانم تاچر شد. از آنجا که مارگارت تاچر رئیس حزب دانشگاه بود، بیشتر وقتش را با رهبران حزب محافظهکار سپری میکرد و در سال 1943 تا 1953، با بسیاری از نخبگان جوان ملاقات داشت. همچنین مارگارت تاچر در این دوران فرصت یافت تا آثار و منابع زیادی دربارهی سیاست و احزاب مختلف مطالعه کند که این موضوع، افکار سیاسی او را عمیقتر و گستردهتر کرد.
ازدواج
مارگارت پساز فارغالتحصیلی در رشته شیمی، در یک کارخانه موادغذایی شروع به کار کرد. فعالیتهای او در این کارخانه و شرکت پتروشیمی، سبب آشنایی و ازدواجش با بازرگان ثروتمندی بهنام دنیس تاچر شد. از آن پس، نامخانوادگیاش از رابرتز به تاچر تغییر کرد. مارگارت از این ازدواج دو فرزند دوقلو به نامهای مارک و کارول به دنیا آورد.
تحصیل در رشته حقوق
تاچر در دوران دانشگاه خود، به رشته حقوق علاقهمند شد و تصمیم گرفت در این رشته نیز تحصیل کند. مارگارت در سال 1951، مدتی بهعنوان کارشناس دادگستری فعالیت کرد. سپس در سال 1954، از رشته حقوق فارغالتحصیل شد و در آزمون وکالت ارشد قبول شد.
مرگ
مارگارت تاچر 15 سال رهبر حزب محافظهکار و 11 سال نخستوزیر بریتانیا بود. او در این مدت، اقتصاد کشور را به نفع ثروتمندان چرخاند و نرخ فقر و بیکاری را افزایش داد. تا آن که در 22 نوامبر 1990 از سِمت خود استعفا داد و با چشمی گریان از مقر نخستوزیری خارج شد.
مارگارت تاچر در سالهای پایانی عمرش دچار بیماری آلزایمر شد و کمتر از گذشته در محافل عمومی شرکت میکرد. او پس از چند سال تحمل بیماری، در 13 آپریل 2013 در سن 87 سالگی درگذشت و در مقبرهای در لندن به خاک سپرده شد.
فعالیتهای مارگارت تاچر
از سال 1947 تا 1959، مارگارت رابرتز بسیار پرمشغله بود. در این دوران به عنوان شیمیدان محقق شروع به کار کرد و دوبار برای کرسی پارلمان برگزارشدهی حزب محافظهکار مبارزه کرد. سپس با دنیس تاچر ازدواج کرد و دوقلوهایش مارک و کرول را به دنیا آورد. در این سالها، او به عنوان وکیل مدافع مالیات، صلاحیت خود را نشان داد و برای حزب محافظهکار مطالبی مینوشت یا سخنرانی میکرد. تا اینکه بالاخره مارگارت رابرتز، پس از سه دوره مصاحبه در 31 ژانویه 1949، در سن 23 سالگی کاندیدای حزب محافظهکار در شهر کوچکی شد.
منصبهای سیاسی مارگارت تاچر
وزیر آموزش و پرورش
مارگارت تاچر در سال 1959، به نمایندگی مجلس انگلیس انتخاب شد. او در سال 1970 و در دولت محافظهکار وقت، به رهبری ادوارد هیس، به مدت چهار سال سمت وزیر آموزشوپرورش را برعهده گرفت. جنجالیترین سیاست او در این دوران، لغو شیر رایگان برای کودکان 7 تا 11 ساله و افزایش قیمت وعدهی غذایی مدرسه بود.
این سیاست او منجر به تظاهرات و اعتراض مردم شد و شعار معروفی که میگفتند “خانم تاچر شیر دزد” بود. او در این دوران، بهعنوان منفورترین زن بریتانیا در روزنامه مصور خورشید شناخته شد. به علاوه پیشنهاداتی هم برای اصلاحات اتحادیههای دانشجویی داد. یکی از این پیشنهادات، قانون عضویت اجباری در اتحادیههای کارگری بود. طبق این قانون، همه باید عضو اتحادیه میشدند وگرنه در هنگام فارغالتحصیلی، مدرکشان را دریافت نخواهند کرد!
رهبر حزب محافظهکار
در سال 1975، مارگارت تاچر به رهبری حزب محافظهکار انتخاب شد و تا 1979 در این منصب باقی ماند. این نخستینبار در تاریخ انگلستان بود که یک زن، رهبر حزب سیاسی عمده این کشور میشد. تاچر در این مدت، به عنوان رئیس حزب محافظهکار بریتانیا، به چند کشور از جمله ایران سفر کرد. او در کاخ نیاوران تهران با محمدرضا شاه پهلوی دیدار کرد. این دیدار، به یکی از نخستین نمادهای پراهمیت حضور او در صحنه سیاسی و دیپلماتیک بهعنوان رهبر حزب محافظهکار بریتانیا تبدیل شد.
سفرهای دوران رهبری حزب
مارگارت تاچر در سالهای 1975 تا 1979 که رهبر حزب محافظهکار بود، برای گسترش عقاید خود به سفرهای خارجی میرفت. او عقیده داشت که صدای افکار و عقایدش، آنچنان که باید، در مجلس بریتانیا شنیده نمیشد. او برای جذب تمرکز کامل افراد، بدون وزیر امور خارجهاش به سفر میرفت تا شهرت بینالمللیاش افزایش یابد. مهمترین سفرهای او در این مدت، یکی سفر به آمریکا و دیدار با جیمی کارتر و دیگری در سال 1356، دیدار با محمدرضا پهلوی در کاخ نیاوران بود.
نخست وزیر مارگارت تاچر
تاچر در سوم مه 1979، با پیروزی محافظهکاران در انتخابات پارلمانی، به سمت نخستوزیری انگلستان رسید. او در نهم ژوئن 1983 برای بار دوم و 11 ژوئن 1987 برای بار سوم، در این انتخابات پیروز شد. او پس از کسب قدرت، سیاستهای خود در مقابله با اتحادیههای کارگری و تقویت بازار آزاد را شروع کرد. دیدگاههای سیاسی و اقتصادی تاچر در این مدت به “تاچریسم” معروف شد. سرفصلهای عمده این دیدگاه شامل؛ کاهش دخالت دولت در امور اقتصادی و توجه به اقتصاد آزاد، رهبری مقتدرانه، دشمنی با لیبرالیسم و اتحادیههای کارگری، خصوصیسازی و افزایش مالیاتهای غیرمستقیم میشد.
برخی از اقدامات مهم مارگارت تاچر
1. کاهش رشد اقتصادی
سیاستهایی که تاچر جهت اشتغالزایی انجام داد، قانون کار و نرخ دستمزد را به نفع سرمایهگذاران تغییر داد. او سیستم مالیاتی را به نفع صاحبان سرمایه تصحیح کرد. این دو سیاست باعث افزایش اختلاف طبقاتی در بریتانیا شد. تاچر این اقدامات را با بهانهی کاهش نرخ بیکاری توجیه میکرد؛ اما در سال 1986، نرخ بیکاری بیشتر شد و به اوج خود رسید.
در دهه شصت میلادی، رشد اقتصادی کشور در دولت رفاهی 3.14 درصد بود. این نرخ در دوران نخستوزیری تاچر، با وجود کشف و استخراج نفت از دریای شمال انگلستان، به 2.49 درصد رسید.
2. افزایش اختلاف طبقاتی
چنان که گفته شد، سیاستهای اقتصادی تاچر اختلاف طبقاتی را افزایش داد و ضربهی بزرگی به فقرا و طبقات فرودست جامعه زد. در دوران تاچر، بورژوازی اوج گرفت و حدود 9 درصد به ثروت ثروتمندان افزوده شد. طبقهی کارگر انگلستان که روزبهروز فقیرتر میشد، دست به اعتراض و اعتصابات مختلف میزد. یکی از این موارد، اعتصاب کارگران معدن بود که با سیاست و خشونتهای مارگارت تاچر سرکوب شد.
او علنا اعلام کرد: “حاکمیت قانون، باید بر اوباش غلبه کند” و اعتصاب خشونتبار کارگران را محکوم به ارعاب کرد و آن را تجمع غیرقانونی نامید.
3. تمرکز بر بخش خصوصی
یکی از اقدامات تاچر در دوران طولانی نخستوزیریاش، خصوصیسازی گسترده و اجرای سیاستهای نئولیبرالی بود. به جرئت میتوان گفت تمام دستاوردها و اصلاحاتی که در دورههای قبل برای طبقه کارگر بهدست آمده بود، توسط مارگارت تاچر نابود شد. خدمات رفاهی و بهداشتیای که دولت عهدهدار تامین آنها بود، از وظایف دولت خط خورد. همچنین اکثر صنایع بزرگ بریتانیا به بخش خصوصی واگذار شد.
4. تغییر در قانون مالیاتها
سیاستهای مالیاتی تاچر، ضربه دیگری بر اقتصاد بریتانیا وارد کرد. در دوران مارگارت تاچر، نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی، حدود 4 درصد افزایش پیدا کرد. بالاترین نرخ مالیات که از ثروتمندان گرفته میشد، در دوران تاچر از 83 درصد به 40 درصد رسید. در مقابل، مالیات مصرفکنندگان و طبقات پایین، از 8 درصد به 15 درصد رسید.
5. دشمنی با ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مارگارت تاچر موضع سختی گرفت. او در اولین اقدام، با پیشنهاد برخی از مقامات آمریکایی مبنی بر حملهی نظامی به ایران موافقت کرد. سپس در فروردین 1359 به حمایت آمریکا در تحریم اقتصادی ایران پرداخت. با انتشار کتاب آیات شیطانی و حمایت تاچر از آن، روحالله خمینی در فتوایی، این نویسنده را شیطانی خواند و حکم اعدام او را صادر کرد. این واقعه تنش بزرگی در روابط ایران و انگلستان به وجود آورد و در سال 1368 روابط این دو کشور، کاملا قطع شد.
6. جنگ ایران و عراق
دولت تاچر در جریان حملهی عراق به ایران، اعلام بیطرفی کرده بود؛ اما طبق اسنادی که از مرکز اسناد ملی انگلیس منتشر شده، این ادعا مردود است. دولت تاچر در سالهای 1980 تا 1981، علاوه بر فروش سلاحهای نظامی به عراق، پایگاههای نظامی دریایی و هوایی نیز ایجاد کرده بود. فهرست سلاحهایی که انگلستان به عراق فروخت، 81 نوع نوع تجهیزات نظامی از جمله خودروهای نجات، تانک و رادار را شامل میشد.
7. ارتباط دوستانه با آمریکا
مارگارت تاچر در سالهای نخستوزیری، حامی سیاستهای آمریکا در اروپا بود. او نزدیکترین متحد رئیسجمهور ایالت متحده، رونالد ریگان بود. آنها در سیاستهای جنگ و تحریم علیه ایران با یکدیگر همدستی داشتند و حتی در ماجرای سرکوب کارگران معدن، با همفکری و مشورت به نتیجهای واحد رسیدند. بسیاری از محققان، تاچر و ریگان را دو چهرهی کلیدی در افول کمونیسم میدانند.
8. سیاستهای خارجی
تاچر علاوه بر مشکلاتی که در بریتانیا و اقتصاد آن ایجاد کرد، در حقوق بشر و سیاستهای خارجی نیز عملکرد خوبی نداشت. او یکی از حامیان آپارتاید در آفریقای جنوبی بود و نلسون ماندلا را تروریست میدانست. همچنین از طرفداران آگوستو پینوشه، رهبر دیکتاتور شیلی بود که در دوران حکومتش، کشتار، دستگیری و اقدامات وحشیانهی متعددی علیه مخالفانش انجام داد. یکی دیگر از اقدامات خارجی مارگارت تاچر، سرکوب اعضای ارتش آزادیخواه ایرلند بود.
چند نکتهی مهم از زندگی مارگارت تاچر
- مارگارت تاچر درک اخلاقی و سیاسی بسیار قویای داشت. او در هنگام بروز مسائل داخلی و خارجی به سرعت تصمیم میگرفت و آن را با برنامه ریزی پیش میبرد.
- او میتوانست به قلب مسئله نفوذ کند، آن را سادهتر کرده و به حل آن بپردازد. در تمام کتابهایی که در مورد او نوشتهشده یک مطلب مشترک است، آن هم قابلیت سادهکردن و برقراری رابطه با مسئله است.
- او بسیار باهوش و توانا بود. ابتدا در رشتهی شیمی تحصیل کرد و پیش از خواندن حقوق و فعالیتهای سیاسی، یک شیمیدان بود. تاچر بهخوبی میتوانست بر اطرافیانش تاثیر بگذارد و آنها را وادار به اطاعت و پذیرش کند.
- مارگارت تاچر از انسانهایی باهوش و کارآفرین در اطراف خود استفاده میکرد. این افراد به او کمک میکردند تا مسائل را بهدرستی پیش ببرد و دچار شکست و ناکامی نشود.
فیلم بانوی آهنین
فیلمی از زندگی این بانوی سیاستمدار به کارگردانی فیلیدا لوید ساخته شد. این فیلم که با بازی مریل استریپ در نقش مارگارت تاچر ساختهشده، به بخش پایانی زندگی مارگارت تاچر میپردازد. فیلم بانوی آهنین در ژانویه 2012 در لندن اکران شد.
سخن پایانی
مارگارت تاچر از نخستین زنانی بود که به جایگاه برجستهای در سیاست رسید. او در ابتدای فعالیتش بریتانیا را به قدرت و جایگاه بالایی رساند، با این حال سیاستهای نادرستی داشت که اکثر آنها به ضرر طبقهی پایین و فرودست جامعه بود. همین امر موجب شد که پس از مرگ او، تعدادی از مردم بریتانیا به خیابانها آمده و با شعارهایی نظیر “شیر دزد” و”ساحره مرد”، مرگ او را جشن بگیرند.
دوران نخست وزیری او، طولانیترین دوره در قرن بیستم بود. مارگارت تاچر زنی بود که به دلیل سیاستهایی که اعمال میکرد و قدرت و جاذبهای که داشت، به ‘بانوی آهنین’ مشهور بود. نظر شما درباره زندگی مارگارت تاچر و سیاستهای او چیست؟ این مقاله تا چه حد اطلاعات شما در این زمینه را افزایش داد؟