هوش عاطفی به معنای توانایی انسان برای شناخت احساسات و عواطف خود و دیگران و استفاده از آن برای هدایت افکار و رفتارهای شخصی است. افرادی که از هوش عاطفی یا هیجانی برخوردارند، همدلتر و دلسوزتر هستند و راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند. به همین علت در موقعیتهای مختلف زندگی موفقتر از سایر مردم عمل میکنند.
این دلایل سبب شده است که یادگیری هوش عاطفی ارزش و اهمیت زیادی داشته باشد. به همین جهت ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی این نوع هوش پرداختیم و برخی از مولفهها و مزایای آن را بررسی کردیم. پس تا انتهای این مقالهی خواندنی همراه ما باشید.
منظور از هوش عاطفی چیست؟
هوش عاطفی یا هیجانی توانایی درک، استفاده و مدیریت احساسات به منظور کاهش استرس، برقراری ارتباط موثر با دیگران، همدلی با آنها و غلبه بر چالشها است. این نوع هوش در زبان انگلیسی Emotional Intelligence خوانده میشود که اختصاراً به آن EI نیز گفته میشود.
افرادی که از درصد بالایی هوش عاطفی برخوردارند به طور همزمان در سه حوزه موفقتر هستند؛ حوزه شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری. به همین علت مطابق با دیدگاه روانشناسان، کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند رهبران و مدیران بهتری هستند و راحتتر میتوانند به مدیریت سازمانها و کسب و کارها بپردازند.
چرا هوش هیجانی یا عاطفی مهم است؟
هوش عاطفی مزایای بسیاری در زندگی شما دارد. این هوش میتواند به شما در ایجاد روابط قویتر کمک کند و موجب دستیابی شما به موفقیت در مدرسه و کار و تحقق اهداف شغلی و شخصیتان شود. همچنین میتواند به شما کمک کند تا با احساسات خود ارتباط برقرار کنید و با آیندهنگری و عمل به نیات درونی، در مورد اهداف شخصی خود تصمیمات آگاهانه بگیرید.
هوش هیجانی یا عاطفی روشی است برای مدیریت مثبت احساسات و کاهش استرس و افزایش مثبت نگری. علاوه بر این شما را قادر میسازد تا تصمیمات فوری و آگاهانهای بگیرید که بر احساسات شما تاثیر میگذارد.
هفت مولفه هوش عاطفی
براساس دیدگاه روانشناسان، هوش عاطفی یا هیجانی هفت مولفه اساسی دارد که موجب شکلگیری و تقویت آن میشوند. این هفت مولفه عبارتند از:
1. خودآگاهی
هنگامی که به درونیات خود آگاه هستیم، نقاط قوت و ضعف و همچنین نحوه واکنش خود را نسبت به موقعیتها و افراد مختلف میشناسیم. این اطلاعات به ما کمک میکند حد و مرزهای مشخصی را تعیین کنیم و تعاملات خود را با دیگران به گونهای مدیریت کنیم که برای ما معتبر باشد.
علاوه بر این وقتی خود را به خوبی بشناسیم، میتوانیم ارتباط موثرتری با دیگران داشته باشیم. زیرا میتوانیم احساسات طرف مقابل و آنچه را که ممکن است در مکالمه به دنبالش باشد بهتر درک کنیم. به این ترتیب میتوان چنین نتیجه گرفت که خودآگاهی موجب میشود بتوانیم روی بهبود خود و زندگیمان از راههایی که برایمان معنادار است کار کنیم.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات روانشناسی رنگ ها، شبکهسازی و استارتاپ های موفق دنیا را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
2. خود مدیریتی
خود مدیریتی فرآیندی است که فرد مسئولیت زندگی خود را به عهده گرفته و تصمیماتی میگیرد که بر آن تأثیر مثبت بگذارد. در واقع این مولفه در مورد فعال بودن و مسئول بودن در قبال رفاه خود است.
خود مدیریتی شامل تعیین اهداف، اقدام برای دستیابی به آن اهداف و نظارت بر پیشرفت در طول مسیر است. همچنین به معنای انعطاف پذیری و سازگار بودن با زندگی و تنظیم برنامههایی لازم برای رسیدن به اهداف مشخص است.
3. خود تنظیمی
یکی از دیگر مولفههای مهم هوش عاطفی خود تنظیمی است. افرادی که از این نوع هوش برخوردار هستند خودآگاهی دارند؛ در نتیجه میتوانند احساسات خود را تنظیم کرده و در صورت لزوم آنها را کنترل کنند.
4. انگیزه
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند تمایل زیادی به داشتن انگیزه دارند؛ همین امر آنها را انعطاف پذیرتر و خوشبینتر میکند. آنها راههایی برای لذت بردن از زندگی حتی در زمان های سخت پیدا میکنند و همیشه به دنبال راههایی برای بهبود خود هستند. این امر باعث میشود که آنها در تمام زمینههای زندگی موفقتر از دیگران باشند.
5. صمیمیت و همدلی
افرادی که از هوش عاطفی برخوردارند، در ارتباط با دیگران صمیمیت و همدلی بیشتری احساس میکنند. آنها این توانایی را دارند که چیزها را از دیدگاه دیگران ببینند و این موضوع آنها را قادر میسازد تا روابط خوبی را بر اساس درک و احترام متقابل ایجاد کنند.
افراد دارای همدلی و شفقت به راحتی میتوانند با احساسات دیگران ارتباط برقرار کنند و احساس آرامش و حمایت بیشتری به دیگران بدهند. علاوه بر این، افراد دارای همدلی و شفقت بیشتر نوعدوست هستند و به احتمال زیاد برای کمک به دیگران تلاش میکنند. این ویژگیها باعث میشود که در نهایت این افراد ارزشمندترین اعضای هر جامعه باشند و بتوانند در مناسبتها و موقعیتهای مختلف اجتماعی موفقتر ظاهر شوند.
6. مهارتهای اجتماعی
وجود مهارتهای اجتماعی در افراد با هوش عاطفی نشان میدهد که آنها واقعا به دیگران اهمیت میدهند. در نتیجه راحتتر به دیگران احترام میگذارند و به خوبی با آنها کنار میآیند.
7. مدیریت روابط
مدیریت روابط فرآیند ایجاد و حفظ روابط مثبت با مردم، مشتریان، کارمندان و… است. این مولفه به افراد کمک میکند سازمان را در دستیابی به اهداف خود یاری دهند. مدیریت ارتباط موثر میتواند منجر به افزایش فروش، بهبود وفاداری مشتری و رسیدن به سطوح بالاتر رضایت مشتری شود؛ در نتیجه اهمیت زیادی در بیزینس و کسب و کارها دارد.
هوش عاطفی چگونه اندازه گیری میشود؟
هوش هیجانی بهترین سناریوی ثابت شده در سطح جهانی است و این امکان را فراهم میکند تا شاهد نحوه تعامل افراد با شرکای خود در جلسات اولیه باشیم. علاوه بر این، هر تعاملی باید یکسان باشد تا ارزیابی هوش عاطفی برای همه منصفانه باشد و این موضوعی است که عملی نیست.
اینجاست که جدیدترین و پیچیدهترین تستهای هوش عاطفی وارد میشوند. خود گزارش دهی، گزارشدهی دیگران، و تست توانایی سه روش اندازهگیری هوش هیجانی (EI) هستند که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. در ادامه با این سه روش آشنا خواهید شد:
1. خود گزارش دهی
این تست چیزی شبیه به تست شخصیت است که معمولا همهی انسانها آن را انجام میدهند. این روش برای تعیین اینکه افراد چگونه خود را میبینند مفید است، اما دارای اشکالاتی است. با این حال این روش یک روش قابل اعتماد برای ارزیابی ویژگیهای ذاتی مانند آنچه در تستهای شخصیت یافت میشود است.
مطابق نظرات روانشناسان خود گزارش دهی یک شاخص قابل اعتماد برای شناخت هوش هیجانی است؛ اما فقط در افرادی که از قبل هوش هیجانی بالایی دارند قابل استفاده است.
2. گزارشدهی دیگران
مقیاس گزارشدهی دیگران ارزیابی هوش عاطفی یک فرد بر اساس گزارش EI شخص دیگر است. این روش که به عنوان رتبهبندی ناظر نیز شناخته میشود، برای اندازهگیری نحوه مدیریت احساسات فرد در مقایسه با افراد دیگر بسیار مفید است. دریافت گزارش و آزمایش از دیگران، اطلاعات مفیدی در مورد اینکه دیگران چگونه شخص را درک میکنند ارائه میدهد. با این حال بهترین راه برای ارزیابی هوش هیجانی نیست.
علاوه بر این برای به دست آوردن نتایج واقعی و قابل اعتماد از گزارشهای دیگر، همهی ناظران باید شاخص EI بالایی داشته باشند. در غیر این صورت، این روش خطر ایجاد سوگیری شناختی در فرآیند ارزیابی را دارد.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات فیلم انگیزشی، هدف از زندگی و مصاحبه کاری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
3. تست توانایی
تست توانایی قابل اعتمادترین روش برای شناخت سطح EI است. ممکن است در ابتدا اندازه گیری و ارزیابی دقیق سطح هوش عاطفی یک فرد غیرممکن به نظر برسد. زیرا یک تصور غلط رایج است که هر چیزی که مربوط به احساسات یا عواطف است فاقد پایه علمی یا منطقی میباشد. (در صورتی که چنین نیست)
به عنوان مثال اگر میخواهید تواناییهای یک فرد را در تایپ کردن ارزیابی کنید، از یک فرد دیگر نمیپرسید که چقدر سریع تایپ میکند یا درباره مهارت او از دوستان و همکارانش پرسش نمیکنید. در این موضوع فقط لازم است به آن شخص یک تست تایپ بدهید تا در آن شرکت کند. به این ترتیب مؤلفههای مهم مختلف در یک آزمون برای شناخت توانایی هوش عاطفی نیز میتواند استعداد افراد را در شناسایی، درک و استفاده از احساسات برجسته کند.
نشانههای هوش عاطفی
تا این بخش از مقالهی دانشگاه کسب و کار با هوش عاطفی و اهمیت آن آشنا شدیم. اگر دوست دارید بدانید شما فردی با هوش عاطفی یا هیجانی هستید، خواندن این بخش از مقاله را از دست ندهید. ما در این قسمت چند نشانه را فهرست کردهایم که به شما نشان میدهد از نظر عاطفی باهوش هستید یا نه:
همدردی با دیگران
اگر شما فردی هستید که میتوانید با دیگران همکاری کنید، احساسات اطرافیان خود را درک کرده و با آنها همدلی کنید، به نظر میرسد هوش عاطفی بالایی دارید.
رسیدگی به مشکلات و نگرانیها
اگر هوش عاطفی دارید راحتتر میتوانید به تعارضها، نگرانیها و نیازها به شیوهای آرام و ساده رسیدگی کنید. این امر باعث بهبود ارتباطات و روابط شما با دیگران در زندگی حرفهای یا شخصی میشود.
حمایت از اطرافیان
اینکه بتوانید تشخیص دهید فردی در حال مبارزه با نگرانی است یا احساساتی نظیر هیجان، عصبانیت و ناراحتی دارد، و بتوانید از او حمایت کنید و سعی کنید آنچه را که نیاز دارد به او بدهید، نشان میدهد که شما از نظر عاطفی بسیار باهوش هستید.
پرسیدن سوالات جامع
سوالات محدود و کوچک را میتوان در یک کلمه پاسخ داد، در حالی که سؤالات باز و کلی باید برجسته شوند. پرسیدن سوالات جامع میتواند نشان دهنده این باشد که شما هوش عاطفی بالاتری دارید؛ زیرا نشان میدهد که شما مشتاق یادگیری هستید و دوست دارید از محدوده خود فراتر بروید.
داشتن حد و مرز مشخص در روابط
داشتن مهارتهای اجتماعی خوب و تعیین حد و مرز در هنگام برقراری ارتباط قاطعانه با دیگران، یکی دیگر از مواردی است که نشان میدهد شما از نظر عاطفی باهوش هستید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تمرینات فن بیان، افراد موفق و روانشناسی عزت نفس را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
تفاوت بین IQ و EQ چیست؟
ممکن است برای شما هم سوال پیش بیاید که اگر هوش هیجانی نوعی هوش احساسی است، چه تفاوتی با هوش ذهنی دارد؟ در پاسخ میتوان گفت که تا حدی به خاطر نحوه اندازه گیری آن متفاوت است. در واقع ضریب هوشی یک نفر (IQ) امتیازی است که از آزمونهای استانداردی که برای اندازهگیری هوش طراحی شدهاند به دست میآید.
IQ شما مستقیماً با تواناییهای فکری شما مرتبط است؛ مانند اینکه چقدر خوب یاد میگیرید یا اطلاعات را درک کرده و به کار میبرید. افراد با ضریب هوشی بالاتر میتوانند به صورت انتزاعی فکر کنند و ارتباطات ذهنی راحتتری برقرار کنند.
در حالی که هوش عاطفی بسیار متفاوت است. هوش هیجانی که گاهی EI (برای هوش هیجانی) یا EQ (برای ضریب هوش هیجانی) نامیده میشود، مانند استفاده از احساسات برای تفکر و تقویت استدلال است. کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند میتوانند احساسات خود را مدیریت کرده و از آن برای تسهیل تفکر و درک احساسات دیگران استفاده کنند.
اهمیت هوش هیجانی
وقتی صحبت از محل کار میشود، برخی میگویند هوش هیجانی برای شغل شما مفیدتر از IQ است، اگرچه برخی دیگر استدلال میکنند که IQ اهمیت بیشتری دارد. صرف نظر از اینکه کدام یک مهمتر است، هوش عاطفی نقش مهمی را در کار ایفا میکند.
فقط به این دلیل که وارد یک ساختمان اداری میشوید به این معنی نیست که باید قبل از شروع کار احساسات خود را در آن بررسی کنید. در واقع از دیرباز احساسات همیشه در محل کار وجود داشته است اما باید کنترل میشد، به طوری که افراد وانمود میکردند که احساس نمیکنند، در حالی که مانند یک ساعت هستند.
هوش عاطفی در دنیای امروز
این روزها ما به احساسات اجازه کار میدهیم و مزایای استفاده از آن را میشناسیم. به این ترتیب هوش هیجانی بیش از گذشته اهمیت دارد زیرا محل کار تغییر کرده است. امروزه ما عمدتاً به صورت تیمی کار میکنیم نه جدا از یک چیز. و شرکتهای باهوش متوجه شدهاند که تشخیص احساسات میتواند منجر به ایجاد محیطهای سالمتر شود.
این به این معنی نیست که هر نوع احساسی در محیط کار برای همه آزاد است بلکه به این معناست که مردمِ امروز بیشتر از احساسات خود و دیگران آگاه هستند و مطابق با آن عمل میکنند. علاوه بر این، افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند با تغییرات سازگارتر هستند. این ویژگی در عصر دیجیتالی ما که به سرعت در حال تغییر است اهمیت بیشتری دارد.
مزایای هوش عاطفی در مدیریت و رهبری
رهبرانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، تمایل دارند کارکنان شادتری داشته باشند که بتوانند مدت طولانیتری فعالیت کنند. به این ترتیب هزینههای فرسایش را کاهش میدهند و بیشتر تلاش میکنند تا بهره وری را افزایش دهند. مقالهای از SuperOffice به نمونههایی از فروشندگان با هوش هیجانی بالاتر اشاره میکند که عملکرد قابلتوجهی از سایر فروشندگان داشتند و بیان میکند که در مطالعهای بر روی ۵۱۵ مدیر، هوش هیجانی پیشبینیکنندهی موفقیت بالاتری نسبت به تجربه یا IQ بود.
همچنین شرکتهایی که اقدام به استخدام نیرو میکنند میخواهند مطمئن شوند که افرادی را انتخاب میکنند که به خوبی با تیمهای موجود هماهنگی داشته باشند. در نتیجه، حدود 71 درصد از سازمانها در حال حاضر هوش هیجانی یک کارمند را بیش از ضریب هوشی ارزیابی میکنند. زیرا این روزها حتی باهوشترین افراد برای موفقیت به مهارتهای افراد خوب نیاز دارند، در نتیجه دیگر ضریب هوشی بالا به تنهایی کافی نیست.
تاثیرات مثبت هوش هیجانی
1. فکر کردن قبل از نشان دادن واکنش
قبل از اینکه در موقعیتهای خاص واکنش نشان دهید، فکر کردن ضروری است. واکنشهای فوری ممکن است گاهی سختگیرانه و نادرست باشد و کلمات استفاده شده در آن تاثیرات طولانیمدتی بر احساسات دیگران ایجاد کند. از این رو، بسیار مهم است که قبل از واکنش در هر موقعیتی فکر کنید. هوش عاطفی یا هیجانی به شما کمک میکند در این مسئله موفقتر از دیگران عمل کنید.
2. خودآگاهی بیشتر
خودآگاهی بیشتر نماد EI یا هوش هیجانی است. افرادی که هوش عاطفی بالایی دارند همیشه خودآگاهتر و هوشیارتر هستند. آنها با وجود اینکه اجتماعی هستند، در موارد خاصی حد و مرز تعیین میکنند.
روانشناسان عقیده دارند توانایی شما برای مدیریت احساسات اصلی مانند خشم، غم، ترس و شادی اغلب تحت تاثیر ثبات و کیفیت تجربیات عاطفی اولیه شما قرار دارد. اگر والدین شما در کودکی احساسات شما را درک کرده و برایش ارزش قائل شود، بعدها احساسات شما در بزرگسالی به داراییهای ارزشمندی تبدیل خواهد شد.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات راه های افزایش اعتماد به نفس و افزایش اعتماد به نفس در زنان را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
3. همدلی با دیگران
حفظ مهارتهای اجتماعی خوب یکی دیگر از تاثیرات هوش هیجانی است؛ به ویژه زمانی که دیگران از نظر ذهنی ضعیف هستند. هنگامی که آگاهی عاطفی دارید، میتوانید به طور موثر مهارتهای اجتماعی و عاطفی خود را توسعه دهید. این موضوع اثربخشی، تاثیرگذاری و تحقق روابط شما را بهبود میبخشد.
در روابط انسانی، تعارض و اختلاف طرفین اجتناب ناپذیر است. دو نفر هرگز نمیتوانند نیازها، نظرات یا انتظارات یکسانی داشته باشند. در نتیجه یکی از تاثیرات مفید هوش عاطفی درک و همدلی با دیگران و توانایی پذیرش نظرات و عقاید مخالف است.
هفت راهکار برای بهبود هوش عاطفی
1. در احساسات خود تامل کنید
برای رشد هوش هیجانی، به احساسات خود و نحوه واکنش خود در موقعیتهای منفی فکر کنید؛ خواه این موقعیتها شامل برخورد با یک همکار یا یکی از اعضای خانواده یا حتی فردی غریبه باشد. هنگامی که از احساسات و واکنشهای معمول خود آگاهتر هستید، راحتتر می توانید شروع به کنترل آنها کنید.
2. نظرات دیگران را گوش کنید
آنچه ما به عنوان واقعیت درک میکنیم اغلب با آنچه اطرافیان ما میبینند کاملا تفاوت دارد. بنابراین برای بهبود هوش عاطفی خود شروع به دریافت نظرات دیگران کنید تا بفهمید در موقعیتهای احساسی چگونه با آنها مواجه میشوید.
3. موقعیتها را کنترل کنید
هنگامی که خودآگاهی خود را افزایش دادید و متوجه شدید که چگونه با آن روبرو می شوید، بیشتر به احساسات خود توجه کنید. به این ترتیب میتوانید آنها را در مواقع مختلف کنترل کنید.
4. لحظهای مکث کنید
قبل از هرگونه اقدام یا صحبتی بایستید و اندکی فکر کنید. اگرچه انجام این کار سخت است، اما به آن ادامه دهید تا تبدیل به یک عادت شود. این کار به بهبود هوش عاطفی و هیجانی شما کمک میکند.
5. با درک “چرا” همدلتر شوید
سعی کنید “چرایی” پشت احساسات یا عواطف شخص دیگر را درک کنید. یعنی تلاش کنید قضاوت دیگران را کنار بگذارید و از دیدگاه افراد مختلف به مسائل و مشکلات نگاه کنید.
6. انتخاب کنید که از انتقاد درس بگیرید
چه کسی انتقاد را دوست دارد؟ احتمالا هیچ کس. اما اجتناب ناپذیر است. وقتی تصمیم میگیریم به جای دفاع از رفتارهایمان از انتقادهای دیگران بیاموزیم، میتوانیم هوش هیجانی خود را پرورش دهیم.
7. تمرین، تمرین، تمرین
باهوشتر شدن از نظر احساسی یک شبه اتفاق نمی افتد، اما میتواند اتفاق بیفتد – با تلاش، صبر و تمرین زیاد. بنابراین سعی کنید در تمرینهای خود مداومت داشته باشید تا در نهایت بتوانید هوش عاطفی و هیجانی خود را افزایش دهید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس و عزت نفس چیست را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
نکاتی برای بهبود EI یا هوش هیجانی
گوش دادن
وجود مهارت گوش دادن فعال در ایجاد یک رابطه بسیار مهم است. همه دوست دارند با فردی ارتباط داشته باشند که فعالانه به سخنان آنها گوش دهد و مکالمات مثبت و سالمی ایجاد کند. مثلا طنز و شوخی یا ارائه راهحل میتواند در هر رابطهای جادو کند.
همدلی
همدلی توانایی درک احساسات دیگران و همچنین درک مجموعهای از احساسات، خواستهها، محرکها و ترسهای شخصی است. برقراری ارتباط و درک احساسات دیگران عامل مهمی برای ایجاد هوش هیجانی است.
برقراری ارتباط اجتماعی
در هوش عاطفی اجتماعی بودن بسیار مهم است و فردی با هوش هیجانی بالا می تواند محرک خوبی در آن باشد. سعی کنید مهارتهای اجتماعی شخصیتهای بزرگ را در نظر بگیرید و استراتژیهای آنها را در زندگی خود برای ایجاد انگیزه در دیگران پیاده کنید.
تاریخچه هوش هیجانی
پیش از آشنایی با تاریخچه هوش هیجانی لازم است با روش شناخت انواع هوش در تاریخ آشنا شویم. نخستین بار در سال 1930 ادوارد ثورندایک روانشناس مشهور، “هوش اجتماعی” را به عنوان توانایی کنار آمدن سالم و مثبت فرد با دیگران تعریف کرد.
بعدها در سال 1940، روانشناسی به نام دیوید وکسلر توضیح داد که عناصر مختلف مؤثر هوش می توانند تعیین کنند که یک فرد چقدر میتواند موفق باشد. دهه 1950 شاهد رشد مکتبی از روانشناسان و متفکران بزرگ از جمله آبراهام مزلو بود که بر استراتژیهای مختلف برای تقویت قدرت عاطفی افراد تمرکز داشتند.
هوش چندگانه هوارد گاردنر
چند سال بعد مفهومی از هوش چندگانه در سال 1970 توسط هوارد گاردنر مطرح شد که این ایده را معرفی کرد که هوش بیش از یک توانایی واحد و کلی است. اصطلاح “هوش عاطفی” اولین بار توسط وین پین در یک پایان نامه دکترا استفاده شد.
در سال 1990، روانشناسانی به نام پیتر سالوی و جان مایر مقاله تأثیرگذاری را در مجله “تخیل، شناخت و شخصیت” منتشر کردند. به این ترتیب مفهوم هوش عاطفی یا هیجانی رسمیت یافت و بعدها به عنوان یک حوزه مستقل و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفت.
سخن پایانی
چنانچه مطالعه کردید، ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی هوش عاطفی و مفاهیم اصلی آن پرداختیم و راهکارهایی برای تقویت آن در زندگی مطرح کردیم. اکنون برخی از سوالات مهمی که در این مقاله در زمینهی هوش عاطفی به آن پرداختیم را برای سهولت شما دستهبندی کردیم و پاسخ آنها را به صورت خلاصه قرار دادیم:
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات چگونه برنامه ریزی کنیم، آینده پژوهی و بلوغ عاطفی را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
سوالات متداول
1. یک فرد با هوش عاطفی چقدر خودآگاه است؟
افراد با هوش عاطفی نسبت به احساسات مختلف خود آگاهی بالاتری دارند و میتوانند آنها را به طور موثر مدیریت کنند؛ مانند ناامیدی و استرس. آنها به راحتی میتوانند احساسات درونی خود را برای دیگران نام ببرند، علاوه بر این اعتماد به نفس بالایی دارند و در مورد خودآگاهی واقع بین هستند.
2. آیا هوش عاطفی تاثیر بیشتری در خود تنظیمی دارد؟
یک فرد با هوش عاطفی قبل از هر اقدام یا صحبتی فکر میکند و می تواند به راحتی احساسات خود را کنترل کند و علائم روحیات درونی و بیرونی خویش را کاهش دهد. این افراد هرگز تکانشی و عجول نیستند و اقدامات فوری و عجولانه انجام نمیدهند.
3. آیا فردی با هوش هیجانی با احساسات دیگران هماهنگ است؟
افراد باهوش عاطفی یا هیجانی همیشه با احساسات دیگران هماهنگ میشوند و آنها را درک میکنند. چنین افرادی میتوانند دوست، شریک، پدر و مادر یا رهبران خوبی باشند.
4. آیا افراد باهوش عاطفی همدلی بیشتری دارند؟
این افراد مهارتهای همدلی بالایی دارند و میتوانند به دیگران در حل مسئله کمک کنند. علاوه بر این، آنها بسیار حامی هستند و روحیه خود را مطابق با احساسات مردم تنظیم میکنند.
5. آیا هوش هیجانی یک مولفهی معتبر است؟
این مفهوم در واقع در این زمینه مورد بحث است و برخی از روانشناسان استدلال میکنند که میتوان آن را کاریزما دانست و با صفاتی مانند سازگاری توصیف کرد. با این حال در مواردی آن را یک مؤلفهی معتبر میدانند که توانایی درک احساسات و همدلی دیگران را مشخص میکند.
6. آیا میتوانم یاد بگیرم که از نظر عاطفی باهوشتر باشم؟
بله. شما میتوانید با تمرینهای مشخص و صرف زمان برای قضاوت در مورد احساسات و اعمال خود یاد بگیرید که از نظر عاطفی باهوشتر باشید.
7. آیا افراد با هوش عاطفی عملکرد بالاتری در محل کار دارند؟
برخی از افراد باهوش عاطفی در محل کار خود خوب هستند اما برخی نه. از این رو میتوان چنین گفت که مقیاس همبستگی و نتیجهگیری بین عملکرد محیط کار و هوش هیجانی غیر قابل اندازه گیری است.
8. آیا افراد باهوش عاطفی انگیزه بیشتری دارند؟
بله، آنها در مدیریت وظایف و حل مسئله انگیزه بیشتری دارند. علاوه بر این از مهارت ایجاد انگیزه خوبی در دیگران برخوردار هستند. به همین علت مشاغلی چون تدریس، سخنرانی و رهبری بیشتر مناسب آنها است.
9. آیا میتوان هوش هیجانی را در محل کار آزمایش کرد؟
گاهی اوقات برخی از کارفرمایان برای دستیابی به نتایج کلی در هنگام استخدام، هوش هیجانی داوطلبان را آزمایش میکنند. نمیتوان به قطعیت گفت که این کار موثر است یا نه؛ زیرا تاکنون گزارشی مبنی بر میزان اثربخشی آن در مکانهای کاری اعلام نشده است.
10. آیا هوش هیجانی قابل اندازه گیری است؟
این که بتوان هوش عاطفی را کاملا اندازهگیری کرد غیرممکن است؛ زیرا هیچ آزمون یا مقیاس روان سنجی معتبری برای شناخت هوش هیجانی وجود ندارد. علاوه بر این، برخی استدلال می کنند که این هوش یک مهارت بین فردی است نه یک مولفه واقعی و معتبر! بنابراین پاسخ آن سندیت و واقعیت چندانی ندارد.