انقلاب صنعتی، یکی از حوادث بزرگ قرن هجدهم به شمار میرود که تاثیرات زیادی در تمام جنبههای زندگی انسان برجای گذاشت. شاید برای شما هم سوال باشد که انقلاب صنعتی چیست؟ و این انقلاب چگونه شکل گرفت همچنین به جز صنعت، در چه زمینههایی تاثیر گذاشت؟!
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار، از کتاب “انقلاب صنعتی” اثر “جیمز آ. کوریک” نویسنده آمریکایی و عضو انجمن تاریخنویسان آریزونا، کمک گرفتیم تا مقاله نسبتا جامعی درباره انقلاب صنعتی و تبعات آن فراهم آوریم. با ما در این بررسی تاریخی همراه باشید.
اصطلاح انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی، یک اصطلاح گمراه کننده است؛ از آن جهت که این انقلاب برخلاف نامش، تنها صنعت را شامل نمیشد؛ بلکه تمام وجوه زندگی را پس از خود، دچار تغییر و تحول کرد. انقلاب صنعتی، روش و نوع کار را تغییر داد، بهگونهای که تعداد کارخانهها از کشاورزان فزونی گرفت. محل زندگی مردم نیز تغییر کرد و اکثریت مردم از روستا مهاجرت کرده و شهرنشین شدند. همچنین در اثر این تغییرات، جمعیت مردم افزایش یافت و بهبود حمل و نقل، امکان جابهجایی این جمعیت را فراهم کرد.
مشکلات انقلاب صنعتی
با تمام این موارد، انقلاب صنعتی اگرچه سطح عمومی زندگیها را بالا برد، مشکلات متعددی نیز ایجاد کرد؛ مشکلاتی نظیر بیکاری، دستمزد پایین، افزایش تراکم جمعیت و آلودگی، مشکلات روحی، افسردگی و… .
در واکنش به این پیامدهای منفی، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تازهای ظهور کرد که سرمایهداری آزاد، مارکسیسم و سوسیالیسم از جملهی آنها بودند. بدین ترتیب انقلاب صنعتی، نه تنها صنعت را متحول کرد، بلکه به دنیای امروز شکل تازهای داد.
نخستین به کارگیری اصطلاح
اصطلاح انقلاب صنعتی را نخستین بار نویسندگان قرن نوزدهم فرانسه، برای توصیف بهکارگیری ماشین بخار در تولید پارچههای کتانی، استفاده کردند. این اصطلاح، گاه به گاه در طول سده نوزدهم و در انگلستان سال 1848، برای نخستین بار در نوشتههای جان استوارتِ فیلسوف، به کار برده شد. با اینحال تا سال 1884 که جامعه شناسی با نام آرنولد توین بی، گفتارهای خود را درباره انقلاب صنعتی منتشر نکرده بود، به عنوان مفهومی کلی استفاده نشد. اما منظور آنها از انقلاب صنعتی چه بود؟آنها درباره فرایندی سخن میگفتند که فنآوری را در تولیدات صنعتی به کار میبرد؛ زیرا به غیر از انسان و حیوان، نیروهای جدیدی به شکل ماشین در عرصه تولیدات حضور داشت.
به تبع آن، انقلاب صنعتی نیازمند راههای جدیدی در سازماندهی نیروی کار بود؛ از آن جهت که با استفاده از ماشینآلات، یک کارگر میتوانست بیشتر از گذشته کار کند. مثلا یک کارگر در صنعت ماشینی نساجی، میتوانست بیش از صد کارگر در نظام خانگی نخ تولید کند؛ بنابراین تولیدات در این دوره افزایش قابل توجهی یافت.
محل تولد انقلاب صنعتی
زادگاه انقلاب صنعتی، انگلستان قرن نوزدهم بود که از موهبت جمعیت، منابع طبیعی، مخترعان و پول که از ملزومات شکلگیری انقلاب صنعتی بودند، برخوردار بود. در واقع هیچ کدام از این موارد، تنها به انگلستان محدود نبودند و کشورهایی نظیر فرانسه و هلند نیز این عناصر را داشتند. با این حال آمیزهای از این موارد، موجب شکلگیری انقلاب صنعتی اروپا برای نخستین بار در انگلستان شد.
افزایش جمعیت در انگلستان
انقلاب صنعتی اروپا، همزمان به کارگر و مصرفکننده نیاز داشت که جمعیت روبه رشد انگلستان، هر دو را تامین میکرد. انگلستان در سال 1700، تنها 7 میلیون نفر جمعیت داشت و رشد آن بسیار پایین بود. اما در نخستین دهههای قرن نوزدهم و در کمتر از نیم قرن، جمعیت انگلستان به یازده میلیون نفر رسید. این رشد جمعیت، نه تنها بهدليل افزایش تولد، بلکه به علت تحول چشمگیر در کاهش نرخ مرگ و میر نیز بود.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات کارمند، مزیت رقابتی، کار آنلاین و قانون کار را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
کاهش مرگ و میر در انگلستان
یکی از علل کاهش نرخ مرگ و میر این بود که به دلیل آموزش بهتر ماماها و تاسیس زایشگاهها، نوزادان بیشتری پس از زایمان زنده میماندند. افزون بر آن، موارد مرگ و میر کودکان و بزرگسالان بر اثر بیماری نیز کاهش یافت. بیماریهای واگیردار شایعی نظیر طاعون، که در سراسر سدههای پیشین کشور را به نابودی کشانده بود، پس از سال 1700 از بین رفت، یا سیفلیس که یک بیماری کشنده قرن شانزدهم بود، اگرچه در قرن هجده نیز همچنان وجود داشت، دیگر ابعاد همهگیر نداشت. همچنین بیماری مرگبار آبله، بر اثر تلاشهای انسانی و آغاز واکسیناسیون در دهه 1760، تحت کنترل در آمد.
محصولات جدید کشاورزی
علت اصلی دیگری که موجب کاهش مرگ و میر شد، دسترسی به غذای بیشتر و بهتر بود. تولید مواد غذایی در طول قرن هجدهم، بیش از شصت درصد افزایش یافت که عمده این افزایش، ناشی از عرضه محصولات جدید بود. طی سده هجدهم، کشاورزان انگلیسی، کشت سیب زمینی را آغاز کردند که فرآوردهای ارزان و مغذی از کار درآمد.محصولات جدید دیگری مانند شلغم، تغذیه حیوانات را بهبود بخشید و به شکل غیرمستقیم، برای انسانها نیز سودمند واقع شد؛ در نتیجهی آن، حیواناتی که از ذرت، کلم و گندم سیاه تغذیه میشدند، مقدار بیشتری شیر و گوشت تولید میکردند که مزه بهتری هم داشت.
انقلاب کشاورزی همراستا با انقلاب صنعتی
پیدایش راههای تازهای برای پرورش محصولات و حیوانات مانند ماشینهای بذرکار و جفتگیری گزینشی نیز، در کشاورزی انگلستان اهمیت زیادی داشت. این تغییرات که به آن انقلاب کشاورزی میگویند، به اندازه انقلاب صنعتی از اهمیت برخوردار بود. دسترسی به غذای خوب، همراه با افزایش امکان بقای کودکان و از بین رفتن بیماریهای واگیردار، موجب شد تا کودکان بیشتری زنده بمانند و بزرگسالان نیز، عمر طولانیتری داشته باشند؛ در نتیجهی تمام این تغییرات، جمعیت به سرعت افزایش پیدا کرد.
تاثیر افزایش جمعیت در انقلاب صنعتی
جمعیت روبه افزایش انگلستان، تاثیر زیادی در رشد و گسترش انقلاب صنعتی داشت. رشد روزافزون جمعیت، بازار گستردهای برای تمام کالاها نظیر پارچه، کفش، آجر، ظروف آشپزخانه و… فراهم آورد. صنعت انگلستان برای پاسخگویی به این تقاضا در ابتدا راههایی برای سرعت بخشیدن به تولید کالاهای مورد نیاز یافت و سپس برای تولید کالاهای بیشتر، اقدام به احداث کارخانههای بیشتری کرد.
رشد صنعت به معنای نیاز به کارگران بیشتر بود؛ از این رو، جمعیتی که باعث افزایش کسب و کار شده بود، نیروی کار مورد نیاز آن را نیز تامین میکرد. هسته اصلی این نیروی کار را، کشاورزان سابق تشکیل میدادند.
اختراعات و صنایع در دوران انقلاب صنعتی
آهن
یکی از مهمترین صنایع در انگلستان قرن هجدهم، آهن بود. خصوصیات استحکام، پایداری و شکلپذیری آهن، استفاده از آن را در تولیدات ماشینی، به عاملی ضروری مبدل ساخت. به تدریج، تولید آهن در انگلستان افزایش یافت و آهن به جای واردات، به یک کالای عمده صادراتی تبدیل شد. از آهن در تولید نخستین پل آهنی، اولین کشتی آهنی و همچنین به عنوان یکی از مصالح مهم ساختمانی استفاده میشد.
از همه مهمتر، ابزارها و ماشینآلات ساختهشده از آهن بود که جایگزین نسخههای چوبیای شدند که از دوام، قابلیت و قدرت کمتری برخوردار بودند.
نساجی
نساجی یکی دیگر از صنایع بزرگ انگلستان بود. کارگران انگلیسی، طی قرنها، پشم خام و پنبه را به پارچه کامل تبدیل میکردند. صادرات پارچه، حدود یک سوم از تجارت داخلی و خارجی انگلستان را شامل میشد. در طول قرن هجدهم، چند اختراع مهم، تولید منسوجات و در نتیجه سود آن را افزایش داد.در سال 1733، جان کای، ماکوی سیار را اختراع کرد. یک دستگاه بافندگی معمولی، هنگامی که به ماکوی سیار مجهز میشد، تعداد کارگران مورد نیاز برای بافت پارچه را به نصف تقلیل میداد و سرعت بافندگی را نیز بالا میبرد. با این روش بافندگان با چنان سرعتی پارچه تولید میکردند که انگلستان با کمبود نخ روبهرو شد.
همچنین اختراعات دیگری نظیر دستگاه نخریسی جنی و ماشین ریسندگی کرامپتون در قرن هجدهم، موجب بالا رفتن نرخ تولید منسوجات شد.
ماشین بخار
در قرن هجدهم توجه زیادی به دانش و فناوری در انگلستان و سرتاسر اروپا وجود داشت. یکی از مهمترین اختراعات حاصل از این توجه، یک منبع تازهی نیرو، یعنی ماشین بخار بود. این ماشین نسبت به دستگاههای آبی یا بادی که کاملا تحتتأثیر شرایط آب و هوایی بودند، بیشتر قابل اتکا بود. مثلا روزی که باد نمیآمد، آسیابهای بادی از کار میافتاد. به هنگام خشکسالی، چرخهای آبی متوقف میشد. افزون بر آن، برخلاف سایر منابع نیرو که میبایست در جایی مستقر شوند که آب و باد باشد، ماشین بخار را میشد در هر جایی قرار داد. از آنجا که آتش، آب را برای تولید بخار میجوشاند، در آغاز این ماشین را ماشین آتش مینامیدند و به کسانی که به این آتش سوخت میرساندند آتشکار میگفتند.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات سفته، زنجیره تامین، متاورس و فیسبوک را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
واکنش عمومی نسبت به نوآوریها
صاحبان کارخانهها و معادن، عموما از نوآوریهای مخترعان انگلیسی در قرن هجدهم، استقبال میکردند. کارگران انگلیسی، اشتیاق کمتری از خود نشان میدادند و غالبا نسبت به ماشینهای تازه، دشمنی میورزیدند.توده کارگران خشمگین که احساس میکردند معیشتشان مورد تهدید قرار گرفته، به ماشینها و کارخانههایی که آنها را در خود جا داده بودند حمله و آنها را نابود میکردند. برای مثال، انبوهی از بافندگان، نخستین کارخانهای را که از دستگاههای نخریسی مجهز به نیروی بخار استفاده میکرد، سوزاندند. با این حال، انقلاب صنعتی اروپا همچنان ادامه یافت.
سرمایهگذاریها در صنعت
انقلاب صنعتی، علاوه بر افراد، منابع طبیعی و اختراعات به پول نیز احتیاج داشت. لازم بود افرادی هزینه ساخت ماشینها و ملزومات کارخانهها را تامین کنند. بازرگانان ثروتمندی در انگلستان زندگی میکردند که مشتاق بودند ثروت خود را به کاری بزنند تا افزایش ثروت را برایشان به ارمغان بیاورد. عدهای پول خود را در زمینهای کشاورزی و پرورش حیوانات اهلی سرمایهگذاری میکردند؛ اما بسیاری بر این عقیده بودند که درآمد بیشتر مختص صنعت انگلستان است، که حدود پنجاه درصد از سرمایهگذاریهای اواخر قرن هجدهم را به خود اختصاص میداد. این انگیزهها و به تبع آن وجوه مالی، موجب گسترش و پیشرفت صنعت در انگلستان شد.
کشیده شدن انقلاب صنعتی به اروپا
تا سال 1800، انقلاب صنعتی در انگلستان ثروت فراوانی به همراه آورد؛ زیرا ماشینهای صنعتی، سیل شتابان کالاها به ویژه پارچه و آهن را برای فروش در داخل و خارج به راه انداخت. سود ناشی از این ماشینآلات، توجه سایر کشورهای اروپایی را برانگیخت و آنها نیز کم کم به سمت صنعتی شدن روی آوردند.
نوسازی بلژیک
با پایان گرفتن جنگهای ناپلئون بناپارت در سال 1815، انقلاب صنعتی در قاره اروپا بهطور جدی آغاز شد و در بلژیک نیز ریشههای محکمی یافت. بلژیک نیز مانند انگلستان دارای جمعیتی روبه رشد، ذخایر خوب زغالسنگ، آهن و صنعت بافندگی آماده برای ماشینی شدن بود.
رسیدن انقلاب به آمریکا
در دهه 1790، ایالات متحده کشوری بسیار جوان بود و هنگامی انقلاب صنعتی ِ در حال گسترش به آن رسید که به تازگی فرآیند یافتن هویت ملی خود را آغاز کرده بود. آمریکا که به لحاظ زمین و منابع طبیعی به ویژه آب، زغالسنگ و آهن غنی بود عرصه زایا و مستعدی برای صنعتی شدن بود.هرچند که آمریکا به لحاظ منابع غنی بود، از جهات دیگر کشوری فقیر به حساب میآمد. جمعیت آمریکا کم بود. در کشوری با وسعت 9 برابر بریتانیای کبیر، پنج میلیون نفر، یعنی کمتر از نصف تعداد جمعیت آن زمان انگلستان زندگی میکرد. به تبع آن، تعداد کارگران در ایالات متحده نیز کم بود؛ اما همین امر را میتوان یکی از علل اصلی اشتیاقی دانست که آنها به کاربرد ماشینآلات نشان میدادند تا آن کمبود را جبران کنند.
مشکلات مالی آمریکا
ایالات متحده آمریکا با کمبود نقدینگی نیز روبهرو بود. از آنجا که ایالات متحده در سال 1800 کشوری فقیر بود، بیشتر هزینه مراحل آغازین انقلاب صنعتی آن را، سرمايهگذاران اروپایی به ویژه بازرگانان و بانکهای انگلیسی پرداختند. پول خارجی با چنان حجمی وارد کارهای تولیدی آیندهدار شد که آمریکا تا جنگ جهانی اول، نتوانست خود را از زیر بار بدهی به اروپا رها کند.
اختراعات فرانسوی
اگرچه انگلستان مرکز انقلاب صنعتی و منشا نوآوریهای بسیار بود؛ اما در زمینه اختراعات، موقعیت انحصاری نداشت. فرانسه نیز به سهم خود، مخترعان زیادی پرورش داد. در سال 1799 کلود لویی برتوله، روش سفید کردن سریع پارچه با کلر را عرضه داشت؛ در حالی که روشهای قدیمی در سفید کردن پارچه، حدود 6 ماه طول میکشید. همچنین در سال 1805 ژوزف ماری ژکار، ماشینی ساخت که پارچه را مطابق طرحهای ظریف میبافت.
صنعت سبک در فرانسه
تولید آهن، نقش مهمی را که در انگلستان داشت، در فرانسه ایفا نکرد. در عوض، صنعت فرانسه بر نوعی از تولیدات سبکتر، به ویژه کارهای تجملی متمرکز شد. پارچههای ابریشمی و تزئینی فرانسوی که با ماشینهای بافندگی ژکار تولید میشد در سراسر دنیا ارزشمند بود. فرانسویها، تولید اثاثیه خانه را نیز کاری سودآور یافتند. آنها به تولید انبوه میز، صندلی، کمد و نظایر آن پرداختند که در سرتاسر اروپا به بهای مناسبی به خانوادههای طبقه متوسط فروخته میشد.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات شرکت مایکروسافت، پورتر و ثروتمندترین افراد جهان را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
نیازمندی صنعتی به انگلستان!
با وجود اختراعات چشمگیر در فرانسه، فنآوری پیشرفته و همینطور کاربرد آن در صنعت عمدتا در انگلستان یافت میشد. کارآفرینان و مهندسان کشورهای مختلف اروپا، برای آشنایی با ماشینهای تازه و روشهای تولید، به جزایر بریتانیا کشیده میشدند، همچنین در پی خرید تجهیزات و ماشینهای بخار از انگلستان بودند، اما چنین کاری دشوار بود؛ زیرا انگلستان که مراقب رقابتهای سوداگرانه بود، قوانینی در جهت ممنوعیت صدور فنآوری وضع کرده بود.چنین قوانینی، انتقال فنآوری از بریتانیا به بقیه اروپا را کند کرد؛ اما نتوانست از آن جلوگیری کند؛ چنانکه تولیدکنندگان فرانسوی، آلمانی و سوئیسی تقریبا به طور همزمان ماشینآلات نخریسی را از انگلستان وارد کردند.
تولیدکنندگان قارهای در هر زمان ممکن، کارگران انگلیسی ماهر در راهاندازی و تعمیر این ماشینها را نیز به استخدام درآوردند. با آن که فروش فنآوری و مهاجرت کارگران کارآزموده بنابر قوانین انگلستان ممنوع بود، کارفرمایان اروپایی میتوانستند با پیشنهاد حقوقهای گزاف کارگران را وسوسه کنند.
تاثیرات انقلاب صنعتی بر حمل و نقل
مشکلات آبراهها
حتی با وجود آبراهها، حمل و نقل آبی در مناطق محصور در خشکی محدود بود. از آن گذشته، در زمستان آبراهها و رودخانهها غالبا یخ میزد و تا آبشدن یخها در بهار، قابل استفاده نبودند؛ بنابراین به ناچار میبایست بارها را با گاری و از طریق جاده حمل میکردند. در قرن هجدهم، جادهها سنگفرش نشده بود و در هوای بارانی عبورناپذیر میشد. قرن نوزدهم، شاهد تب و تاب بهسازی جاده بود. بیشتر این بهسازی، مدیون نقشهبردار اسکاتلندی، جان مک آدام بود که در سال 1815 روشی آسان و سریع برای سنگ فرش کردن ارائه کرد.
عوارض جادهای!
در سرتاسر اروپا، مسافران اغلب اوقات میبایست برای استفاده از جاده، عوارض میپرداختند. این عوارض را معمولا کمیتهای مرکب از اشراف محلی جمعآوری کرده و صرف نگهداری جاده میکردند. تا دهه 1830، بیش از چهل هزار کیلومتر جاده عوارضی در انگلستان وجود داشت که در آنها حدود ششصد دلیجان و شرکتهای باربری، مسافران و کالاها را در سراسر کشور جابهجا میکردند.
نیاز به جادههای ریلی
با این حال، حتی این جادههای سنگفرش نیز برای حمل زغالسنگ و دیگر محمولههای سنگین، ناکارآمد بود و یک نظام حمل و نقل زمینی قدرتمند و کارآمد نیاز بود؛ این نظام، جاده ریلی بود.
جادههای ریلی به هیچوجه تازگی نداشت. معدنکاران اروپایی، در قرن شانزدهم از گاریهایی استفاده میکردند که روی ریلهای چوبی حرکت میکرد. در طول قرن هجدهم، ریلهای آهنی جایگزین ریلهای چوبی شد و در سال 1800 کارآفرینان مشتاق بودند نقش راهآهن را در حمل بار و مسافر در مسافتهای زیاد گسترش دهند.همانند تمام فنآوریهای اولیه انقلاب صنعتی، راهآهن نیز در آغاز کار یک انگلیسی بود. نخستین راهآهن عمومی به نام سِرِی آیرون، در سال 1804 در بریتانیای کبیر، گشایش یافت. نیرو محرکه سِرِی، مانند سایر راهآهنهای آن زمان اسب بود و هر حیوان میتوانست 9 تن بار را در امتداد ریلهای آهنی بکشد. اما حتی هنگامیکه سری آیرون بهکار افتاده بود، یک مهندس انگلیسی داشت وسیلهای جدید برای کشیدن قطار آزمایش میکرد : لوکوموتیو بخار.
لوکوموتیو بخار
در سال 1804، ریچارد ترویتیک نخستین ماشین بخار راهآهن را طراحی کرد و ساخت. لوکوموتیو ترویتیک، افزون بر کشیدن یک واگن باری با ده تن بار، میتوانست پنج واگن دیگر با هفتاد مسافر و با سرعت هشت کیلومتر در ساعت را بکشد. در سال 1829، جورج استفنسون انگلیسی راکتی ساخت که تمام اجزای اصلی لوکوموتیو بخار را دارا بود. این لوکوموتیو از یک ماشین بخار دو طرفه، نظیر ماشینی که جیمز وات اختراع کرده بود استفاده میکرد.
خطگذاریهای راهآهن
با راکت استفنسون، عصر لوکوموتیو بخار فرا رسیده بود. بهسازیها در چند دهه، چه در انگلستان و چه در اروپا، بر قدرت و سرعت لوکوموتیو افزود. خط گذاری راهآهن نیز با سرعت انجام گرفت. در ظرف یکسال پس از پیروزی راکت، نزدیک پانصد کیلومتر خط عمومی در بریتانیای کبیر ساخته شد و تا سال 1855 تقریبا به بیست هزار کیلومتر رسید. در همان دوران، تمام خطوط اصلی متصل به لندن هم تکمیل شد. دیگر کشورهای اروپایی به سرعت از الگوی انگلستان پیروی کردند و دولتهای فرانسه و آلمان، به ترتیب هشت و سیزده هزار کیلومتر خط گذاری کردند.
تاثیرات راهآهن در صنعت
گسترش راهآهن تاثیر قابلملاحظهای بر رشد صنعت در تمام کشورها داشت. تنها بیست سال پس از بهکار افتادن راکت، تولید آهن انگلستان سه برابر شد و از هفتصد هزار تن به دو میلیون تن رسید. راهآهن برای اقتصاد کشورهای صنعتی نیز، سرنوشتساز شد. این تاثیر اقتصادی، نخست در انگلستان احساس شد؛ یعنی جایی که تا دهه 1850، نیمی از پول موجود برای سرمایهگذاری در کسب و کار، به سمت راهآهن رفت. راهآهن در فرانسه و آلمان نیز، تاثیر همانندی داشت اما نه تا دهههای آخر قرن نوزدهم.
راهآهن در امریکا
طبیعی بود که آمریکاییهای سده نوزدهم نسبت به راهآهن، اشتیاق بیشتری داشته باشند. راهآهن به سرعت در ایالات متحده به بزرگترین کسب و کار تبدیل شد. راهآهن زمانی وارد آمریکا شد که دو میلیون مهاجر که بر اثر نایاب شدن سیبزمینی در ایرلند سالهای 1846 تا 1851، آواره شده بودند از راه رسیدند. تنها نخستین موج از این مهاجرتهای پیوسته در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیست، نیروی کار مورد نیاز برای خط گذاری هزاران کیلومتر راهآهن را تامین کرد.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات شرکت علی بابا، ایده های پولساز و توییچ را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
ساخت تلگراف
کارآیی راهآهن و همینطور سایر صنایع، بر اثر یک اختراع دیگر در اوایل قرن نوزدهم، یعنی تلگراف الکتریکی افزایش یافت. تلگراف فرایندی است غیر از صدا یا نامهنویسی که یک پیام را از راه دور ارسال میکند. نخستین تلگرافهای الکتریکی کاربردی، چه در انگلستان و چه در ایالات متحده، در سال 1837 ایجاد شد. در انگلستان، دو فیزیکدان به نامهای سِر ویلیام کوک و سِر چارلز ویتستون، نخستین خط تلگراف را در سال 1838 به کار انداختند.
کاربردهای تلگراف
روزنامهها استفاده از تلگراف را برای ارسال خبر آغاز کردند. راهآهن نیز به منظور هماهنگی ترابری و برنامه حرکت قطارها، از استفادهکنندگان جدی تلگراف بودند. کاربردهای نظامی آن نیز به سرعت گسترش یافت. تا سال 1851، سیمهای تلگراف شهرهای عمده آمریکا را به هم متصل ساخت. کسب و کار نیز از تلگراف بیبهره نماند. سفارشات کالا را میشد در عرض چند دقیقه به فاصله صدها کیلومتر فرستاد و بدین ترتیب زمان بین خرید و تحویل به نصف کاهش مییافت.
اختراع تلفن در دوران انقلاب صنعتی
سال 1876 شاهد یک اختراع مهم دیگر یعنی تلفن بود. مخترع آن یک آمریکایی متولد اسکاتلند به نام الکساندر گراهام بل بود که پیش از آن هم به عنوان آموزگار ناشنوایان شهرت داشت. بل، دلبستگیهای خود را به بهسازی مخابرات تلگرافی و ایجاد ابزارهای شنوایی برای کسانی که ضعف شنوایی داشتند درهم آمیخت تا نخستین تلفن کاربردی را بسازد.
در آغاز، تلفن نیز مانند تلگراف برای ارتباط بین دو محل دور از هم بهکار میرفت؛ اما بل و دیگران دریافتند با متصل کردن خطوط به یک مرکز تلفن، مکالمات تلفنی را میتوان به تعداد زیادی گیرنده ارسال کرد.از این رو هر خانه میتوانست به یک شبکه تلفنی در حال گسترش مداوم متصل شود. در سال 1878 نخستین مرکز تلفن در نیوهاون ایالت کنکتیکات گشایش یافت و یک سال بعد، یک مرکز تلفن در انگلستان نیز دایر شد. همچنین تلفن در ایالت متحده به سرعت متداول شد؛ چرا که مردم به مزایای ارتباط همگانی در گستره شهر پی بردند. ظرف یک دهه بعد از اختراع بل، 150 هزار گوشی تلفن در ایالات متحده و 50 هزار گوشی در اروپا مورد استفاده بود.
تولید برق در انقلاب صنعتی
آخرین پیشرفت بزرگ فنآورانه در قرن نوزدهم تولید نیروی برق در مقیاس وسیع بود. باتریهایی که از دهه 1830 در دسترس بودند، مقدار کمی برق برای راهاندازی تلگراف و تلفن تامین میکردند؛ اما استفاده گسترده از برق برای ماشینآلات و روشنایی تا سال 1870 دور از دسترس باقی ماند. در سال 1882 توماس ادیسون یکی از نخستین نیروگاههای برق در شهر نیویورک را احداث کرد.
کاربرد برق انعطافپذیری تازهای به انقلاب صنعتی بخشید. همچنین یک صنعت گسترده ایجاد کرد و آن، تهیه وسایل و ابزارهای برقی بود. از نیروی برق نه تنها در ماشینآلات و نیروگاهها بلکه در روشنایی و گرمایش نیز استفاده میشد.
جامعهی انقلاب صنعتی
با پیشرفت انقلاب صنعتی، تعداد کسانی که مستقیم یا غیرمستقیم در تولید نقش داشتند افزایش یافت. در نتیجه، دغدغه و مشکلات مردم بهطور فزایندهای در صنعت تمرکز یافت. جامعه صنعتی یک جامعه طبقهبندی بود. در راس آن ثروتمندان بودند که بیشتر سود و درآمد صنعتی شدن به آنها تعلق داشت، سپس طبقه متوسط و در دسته سوم طبقه کارگران بود.
در دهههای نخست انقلاب صنعتی در انگلستان، اعضای طبقه کارگر حقوق پایین و ساعات کاری زیادی داشتند و شرایط کاریشان خطرآفرین بودند. هیچ قانون کاری برای تغییر این شرایط وجود نداشت و همین کمکم موجب شکلگیری جریانهای فکریای نظیر مارکسیسم و کمونیسم شد؛ که در آنها از طبقه کارگری حمایت و طبقه ثروتمندان را تقبیح و شماتت میکردند. این جریانها بعدها موجب درگیری، نابودی کارخانهها و کشتارهای زیادی شد. بنابراین سرمایهداری و صنعتی شدن با تمام مزایا، مشکلات متعددی نیز به همراه آورد.
مشکلات زیست محیطی؛ تبعات انقلاب صنعتی
یکی از مهمترین تبعات انقلاب صنعتی مشکلاتی است که برای محیطزیست ایجاد کرده است. این انقلاب، برای ما دنیایی به ارمغان آورده که آب و هوایش بر اثر ضایعات صنعتی آلوده شده است. این آلودگی علاوه بر از بینبردن تدریجی لایه اوزون و تخریب محیط زیست، جان حیوانات و موجودات زنده را نیز به خطر انداخته است. کارخانهها و صنایع، پسماندهای خود را در محیط زیست و حتی رودخانهها تخلیه میکنند.
آنها آلودگیهای هوایی و صوتی زیادی ایجاد کرده و حیات کره زمین را، چه در حال و چه برای آیندگان دچار مشکل کردهاند.
اما چارهی کار در چیست؟ میتوان صنایع را متوقف کرد یا تدابیری در جهت کمشدن آلودگیها اندیشید؟! این، دغدغه و پرسش بسیاری از فعالان محیط زیست در عصر حاضر است.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات استارباکس، شرکت های ایلان ماسک و تسلا موتورز را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
سخن پایانی
جالب است بدانید انقلاب صنعتی همچنان به پایان نرسیده و به حیات خود ادامه میدهد. حتی شاید جایگاه بعدی آن، نه در زمین، بلکه در فضا باشد و افراد متخصص بتوانند با استخراج از ماه یا سایر سیارات به تولید و گسترش صنعت ادامه دهند. با این حال در بسیاری از کشورهای جهان سوم همچنان انقلاب صنعتی به طور کامل رخ نداده و مسیر طولانیای در پیش دارد.
انقلاب صنعتی با تمام مزایا و اختراعاتی که به ارمغان آورد، مشکلاتی نیز ایجاد کرد که امروزه بیشتر از گذشته به چشم میخورد. نظر شما درباره انقلاب صنعتی چیست؟ آیا انسان صنعتی را انسانی با دغدغههای کمتر میدانید یا انسان گذشته را؟ نظرات ارزشمند خود را در اینباره با ما به اشتراک بگذارید.
موشن گرافیک انتهای مقاله خیلی مفید بود
ممنون
سلام
ممنون بابت محتوای کاملتون
به شخصه تحولات صنعت نساجی خیلی برام جالب بود و از ویدئوی آخری که گذاشتین هم خیلی لذت بردم