کارآفرینی به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که فرد با شناسایی فرصتهای کسب و کار به انجام آنها میپردازد تا یک موقعیت یا شرایط شغلی جدید را ایجاد کند. کارآفرینی درون سازمانی، چنانکه از نامش مشخص است، به فعالیتهای کارآفرینی درون یک شرکت یا سازمان کوچک و بزرگ برمیگردد. در این نوع فعالیتها افراد هدف شخصی ندارند و بیشتر برای موفقیت و پیشرفت سازمان و تحقق اهداف آن عمل میکنند. این نوع کارآفرینی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که میتواند هر یک از اعضای سازمان را به یک کارآفرین مستقل تبدیل کند. ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به مفهوم کارآفرینیِ درون سازمانی میپردازیم و شرایط ایجاد آن را بررسی میکنیم.
منظور از کارآفرینی درون سازمانی چیست؟
کارآفرینی انواع متعددی دارد. در کارآفرینیِ مستقل، فرد کارآفرین، تمام مراحل کار از ایده اولیه تا ارائه محصول را به طور مستقل شروع کرده و به پایان میرساند. او ممکن است دلایل مختلفی برای این کار داشته باشد؛ دوست دارد کارها را به شیوه خود انجام دهد، نیاز به پیشرفت و رضایت شغلی دارد یا ایدهی خلاقانهای به ذهنش رسیده که باید عملی شود.
اما در کارآفرینی درون سازمانی این فرایند توسط یک سازمان طی میشود تا تمام کارمندان آن در نقش یک کارآفرین، انجام وظیفه کنند. به این ترتیب فرد همانند یک کارآفرین مستقل عمل میکند با این تفاوت که فعالیتهای خود را درون سازمان و با هدف رشد و سودآوری آن انجام میدهد.
اهمیت کارآفرینی درون سازمانی
- کارآفرینی سازمانی باعث بالا رفتن شایستگیهای سازمان و توسعه فرصتهای آن از طریق نوآوری داخلی میشود. چرا که نوآوریهای یک سازمان به برانگیخته شدن افراد و گروههای درون آن بستگی دارد.
- این نوع کارآفرینی موجب بقا، رشد، سودآوری و نوسازی سازمان، خصوصا سازمانها و شرکتهای بزرگ میشود.
- از نظر رهبران شرکتهای موفق، تمایل کارکنان به کارآفرینی و پرورش مهارتهای آنان باعث موفقیت شرکت میشود و سهامداران آن را در درازمدت به سود و ارزش بالایی میرساند.
- کارآفرینی درون سازمانی باعث میشود نیروهای آن سازمان به مهارتها و استعدادهای خود پی ببرند و پس از مدتی به یک کارآفرین مستقل تبدیل شوند.
- کارآفرینی درون سازمانی علاوه بر این موارد، موجب منافع مالی، حفظ کارکنان، انگیزه و انعطاف پذیری آنها در محیطهای رقابتی میشود. به این ترتیب افراد تلاش میکنند تا در رقابت با سایر اعضا به موقعیتها و جایگاههای بالاتری دست یابند.
وظایف یک کارآفرین سازمانی
کارآفرینان سازمانی اغلب به معرفی یک ایده یا ساختار سازمانی جدید، محصول تازه یا یک فرایند تولیدی جدید به وسیله سازمانهای موجود میپردازند. آنها توانایی جذب منابع، حمایت و اطلاعات سازمان را دارند و به این ترتیب موجب شکوفایی و پیشرفت آن میشوند.
یک کارآفرین سازمانی باید پروژهها را با بینش کارآفرینان هدایت کند. دارای انگیزه، قدرت و توانایی رهبری باشد و بتواند از مشکلات و موانع پیشآمده سربلند بیرون بیاید. آنها فرصتهای جدید را جستجو میکنند و هر نوع تغییر در محل کار را با آغوش باز میپذیرند.
تفاوت کارآفرینان مستقل و سازمانی چیست؟
- کارآفرینان مستقل تمایل کمتری به قدرتمندی و رهبری دارند در حالی که در کارآفرینهای درون سازمانی، کسب قدرت میتواند مهمترین انگیزه باشد.
- کارآفرینهای مستقل در آمارهایی نیاز به استقلال را مهمترین علت شروع کار خود دانستهاند. این در صورتی است که در میان کارکنان سازمانی این احساس کمتر است و پیشرفت و سودآوری جمعی هدف مهمتری نسبت به استقلال آنان است.
- 75 درصد از کارآفرینان مستقل از ریسک پذیری و مخاطرهپذیری برخوردارند. این عدد در میان کارآفرینهای سازمانی به 32 درصد کاهش یافته است. آنها به دلیل حفظ سازمان و شرکت، مخاطره گریز هستند و با تحقیق و اطمینان از مسیر، گام برمیدارند.
- بیش از 80 درصد کارآفرینان مستقل از خلاقیت برخوردارند. در حالی که در کارآفرینی درون سازمانی، افراد بیشتر به حمایت از خلاقیت کارکنان میپردازند و خود، کمتر از این ویژگی برخوردارند.
شکوفایی کارآفرینی در دل سازمان: راهنمای عملی برای نوآوری و خلق ارزش
کارآفرینی درونسازمانی، کلیدی طلایی برای رهایی از سکون و انجماد در دنیای پویای کسب و کار امروز است. این فرآیند، روحیه نوآوری و خلاقیت را در کالبد سازمان دمیده و حیاتی دوباره به آن میبخشد. اما چگونه میتوان جرقههای این کارآفرینی را روشن کرد و به شعلههای سرکش تبدیل نمود؟ در این راهنما، گام به گام با شما همراه خواهیم شد تا نقشه راهی عملی برای خلق کارآفرینی در سازمان خود ترسیم نمایید.
1. بستری مناسب برای شکوفایی ایدهها فراهم کنید
- فرهنگ خلاقیت را ترویج دهید: تشویق به ارائه ایدههای نو، احترام به افکار خلاقانه و پرهیز از سرکوب ابتکارات، فضایی امن و پویا برای کارآفرینی درونسازمانی ایجاد میکند.
- از تفکر قالبی دوری کنید: چارچوبها و قواعد دست و پاگیر را کنار بگذارید و به کارکنانتان اجازه دهید تا فراتر از مرزهای معمول بیندیشند.
- مشارکت راهگشا را کلید موفقیت قرار دهید: همفکری و تبادل نظر میان سطوح مختلف سازمانی، گنجینهای از ایدههای ناب را به ارمغان خواهد آورد.
2. مشوقهای کارآفرینی درون سازمانی را فعال کنید
- سیستم پاداش و انگیزش راهاندازی کنید: شناسایی و قدردانی از ایدههای برتر و تلاشهای کارآفرینانه، انگیزهای مضاعف برای نوآوری خواهد بود.
- فرصتهای یادگیری و توسعه را فراهم نمایید: سرمایهگذاری در آموزش کارکنان و ارتقای مهارتهای آنان، بستری مناسب برای شکوفایی خلاقیت و نوآوری فراهم میکند.
- دسترسی به منابع را تسهیل کنید: اختصاص بودجه و امکانات لازم به ایدههای نوآورانه، گامی بلند در جهت تبدیل ایده به واقعیت خواهد بود.
3. موانع را از سر راه بردارید
- از بوروکراسی و کاغذبازی دوری کنید: فرآیندهای پیچیده و زمانبر، دشمن خلاقیت و نوآوری هستند. چابکی و انعطافپذیری را در سازمان خود نهادینه کنید.
- مقاومت در برابر تغییر را مدیریت کنید: برخی افراد ممکن است با ایدههای نو مخالفت کنند. با صبر و حوصله، مزایای کارآفرینی را به آنها نشان دهید و از مشارکت فعالشان بهره ببرید.
- از شکست نترسید: شکست، گامی اجتنابناپذیر در مسیر نوآوری است. از آن به عنوان فرصتی برای یادگیری و پیشرفت استفاده کنید.
4. کارآفرینان درونسازمانی را پرورش دهید
- استعدادها را شناسایی کنید: به دنبال کارکنانی با روحیه خلاق، جسور و پرشور باشید.
- مهارتهای کارآفرینی را آموزش دهید: دورههای آموزشی در زمینههای ایدهپردازی، حل مسئله، مدیریت پروژه و … به کارکنان در مسیر کارآفرینی یاری خواهد رساند.
- مربیان و راهنمایان را در دسترس قرار دهید: کارآفرینان باتجربه میتوانند با رهنمودهای خود، مسیر را برای کارآفرینان نوظهور هموار کنند.
5. از ایده تا اجرا کارآفرینی درون سازمانی
- فرآیندی شفاف و کارآمد برای ارزیابی ایدهها ایجاد کنید: ایدههای نو را به طور دقیق بررسی کرده و از قابلیت اجرا و پتانسیل موفقیت آنها اطمینان حاصل کنید.
- برنامهریزی و بودجهبندی دقیق را سرلوحه کار خود قرار دهید: برای هر ایده، برنامهای عملی با جزئیات مشخص و بودجهای واقعبینانه تدوین کنید.
- از فناوری به عنوان ابزار نوآوری استفاده کنید: ابزارها و پلتفرمهای نوین میتوانند فرآیند کارآفرینی را تسهیل و تسریع بخشند.
اهداف کارآفرینی درون سازمانی
کارآفرینی سازمانی ویژگیها و اهداف خاصی دارد که سبب تفاوت آن با انواع دیگر کارآفرینی میشود. اگر چند مورد از این اهداف را در ذهن دارید و به دنبال تحقق آن هستید، شما یک کارآفرین سازمانی هستید؛
1.تقویت توانایی سازمان برای نوآوری کردن
2. توسعه قابلیتهای افراد و دسترسی شرکت به تکنولوژیهای جدید
3. حفظ و ایجاد امکان اشتغال بیشتر در سازمان
4. بهبود کیفیت محصولات و فرایندها
چگونه کارآفرینی درون سازمانی را ایجاد کنیم؟
• آموزش
پژوهشگران بر این عقیده هستند که کارآفرینی را میتوان از طریق آموزشهایی خاص به افراد یاد داد. به این ترتیب با ترکیب خلاقیت اعضا و آموزش اصولی به آنها، میتوان کارآفرینی درون سازمانی را ایجاد و تقویت کرد. باید توجه داشت که آموزشها باید؛ مستمر و هدفمند باشد، در همهی بخشهای سازمان وجود داشته باشد و با استفاده از روشهای تجربی و توسط افراد مجرب و دانا صورت بگیرد.
• تشکیل گروههای تیمی
گروههای تیمی خاصی در سازمان و شرکت خود ایجاد کنید و با دادن وظایف مشترک به آنها موجب افزایش همکاری و تلاش اعضا شوید. از آنجا که کارآفرینی درون سازمانی یک فعالیت مشترک برای رسیدن به پیشرفت سازمان است، وجود یک تیم قوی و هدفمند، کمک بزرگی به موفقیت آن میکند.
• مشخص بودن اهداف
اهداف و دستاوردهای مورد نظر خود را از آغاز فعالیت کارآفرینی در میان اعضای سازمان مشخص کنید. این امر موجب میشود هدفمند فعالیت کنید و تمرکز و انگیزه خود را برای تحقق اهداف سازمان قرار دهید. هدف شما میتواند پیشرفت شرکت و از میان بردن رقبا، کسب درآمد و سود بیشتر، ایجاد یک فعالیت خلاقانه جدید در کشور و … باشد.
• در نظر گرفتن سیستم پاداش و تنبیه برای افزایش رقابتطلبی اعضا
روحیه رقابت طلبی یکی از خصوصیات مهمی است که میتواند افراد را به تلاش و پیشرفت بیشتر تشویق کند. شما برای افزایش این روحیه در میان افراد، باید سیستم پاداش و تنبیه مناسبی در نظر بگیرید. به این ترتیب که ایدههای مثبت را تشویق کنید و با افزایش حقوق یا ترفیع آنها، باعث رقابت افراد با یکدیگر شوید. علاوه بر این، تنبیههای کوچکی مانند محرومیت از ترفیع و افزایش حقوق، نداشتن مرخصی و … نیز میتواند به رقابتطلبی میان افراد کمک کند.
• توجه به ایده افراد در کارآفرینی درون سازمانی
برای کارآفرین شدن کارکنان باید با آنها همانند یک کارآفرین رفتار شود. آنها الزاما با پول برانگیخته نمیشوند؛ اما بیتوجهی به ایدهها و خدمات آنها میتواند روحیهی کارآفرینی وجودشان را از بین ببرد. بنابراین به فعالیتها و خدمات جدید آنها توجه بیشتری کنید تا انگیزه و امیدواری بیشتری برای ادامه کار پیدا کنند.
نتایج کارآفرینی سازمانی در سازمان
مهمترین نتایج کارآفرینی سازمانی معمولا در بلند مدت مشخص میشود و به این ترتیب، سازمان میتواند خود را بهتر با شرایط وفق دهد و به حیات خود ادامه دهد. این فعالیت به اندازهای مفید و سودمند است که نتایج بیشماری دارد. برخی از آنها عبارتند از:
1. از آنجا که مشتریان مهمترین منابع اطلاعاتی برای پیشرفت شرکت هستند، کارآفرینی درون سازمانی، ارتباط با آنان و توجه به نیازها و علایق آنها را افزایش میدهد.
2. نظام جدیدی خلق میکند که از سنتهای کهن مدیریت استفاده نمیکند.
3. به دلیل حمایت از افراد و دادن انگیزه به آنها، نوآوریهای جدید و زیادی در سازمان ایجاد میشود.
4. تیمهای کاری هدفمند و سرشار از ایده خلق میشوند و روند رو به رشد سازمان را تسریع میبخشند.
5. اهمیت اعتماد، مشارکت و روابط متقابل اعضا برای توسعه جمعی و موفقیت سازمان مشخص میشود. در نتیجه روحیه و روابط کاری کارمندان افزایش مییابد.
6. در نتیجه تمام این موارد، شرایط کاری سازمان بهتر میشود و علاوه بر ایجاد شرایط شغلی جدید، فعالیتهای کاری و درآمد آنان نیز افزایش مییابد.
نتیجهگیری
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی ماهیت کارآفرینی درون سازمانی و راهکارهای ایجاد آن پرداختیم. کارآفرینی سازمانی تفاوت زیادی با کارآفرینی اجتماعی یا مستقل دارد. مهمترین تفاوت این است که در آن، اعضا برای پیشرفت و تحقق اهداف سازمان تلاش میکنند و همگی یک هدف واحد و مشخص دارند. این کارآفرینی میتواند باعث توسعه و بهبود مسائل اقتصادی و مدیریتی کشور شود و درآمد و ثروت سازمانها را افزایش دهد. نظر شما درباره این کارآفرینی چیست؟ آیا به فکر ایجاد آن در شرکت یا سازمان کوچک و بزرگ خود هستید؟