به نظر شما راز موفقیت افراد در زندگی چیست؟ چرا تعدادی از افراد پیروزیهای بیشتری از دیگران در زندگی به دست میآورند و موفقتر از سایرین به نظر میرسند؟ به نظر شما این مسئله فقط به هوش آنها برمیگردد؟ آیا موفقیت حاصل شانسهای بزرگ آنها در زندگی است؟
ما در دانشگاه کسب و کار معتقدیم که هیچ کدام از عوامل فوق نمیتوانند راز موفقیت افراد باشند و دلیل محکمی برای پیروزی در نبرد زندگی نیستند. شانس نمیتواند تنها دلیل موفقیت افراد باشد؛ اما با کسانی که سعی در توسعهی فردی و کمک به خود دارند همراه است.
این افراد معمولا اصولی را در زندگی خود پیش میگیرند که این اصول، آنها را به سمت موفقیت سوق میدهند. این نکات به عاداتی در زندگی افراد تبدیل شده و بنیان شخصیتی آنها را بیش از پیش محکم میکند. این چند راز موفقیت در زندگی را میتوان به عنوان ستونهای مهمی برای مسیر شما به سوی اهداف بزرگ در نظر گرفت. به نوعی میتوان گفت با اثر مرکب است که میتوان به موفقیت پایدار در زندگی رسید.
مسیر موفقیت برای همهی افراد یکسان نیست و ممکن است هر فرد برای رسیدن به جایگاه مورد نظر خود به میزان تلاش و زمان متفاوتی نیاز داشته باشد؛ اما فراموش نکنید که اگر برخی اصول پایهای و بنیادین را در کار و زندگی خود پیش بگیرید موفقیت از شما دور نخواهد ماند. درک اینکه مفهوم موفقیت چیست به شما کمک بسیاری در این مسیر میکند.
ما در ادامهی این مقاله به بررسی 7 راز موفقیت برای مسیر پیش روی شما میپردازیم. پس دانشگاه کسب و کار را در ادامهی این مطلب همراهی کنید.
1. موفقیت را با تمام وجود و مشتاقانه بخواهید
اولین راز موفقیت شما اشتیاق برای آرزوهایتان است. افراد موفق خواستهها و آرزوهایی دارند که از صمیم قلب مشتاق رسیدن به آنها هستند. این افراد با همهی وجود خواهان تحقق اهدافشان هستند. در این باب داستانی از سقراط بخوانید.
سقراط و راز موفقیت
” روزی مردی جوان از سقراط درباره اصول موفقیت پرسید و از او خواست تا راز موفقیت را برایش فاش کند. سقراط از مرد جوان درخواست کرد که برای پاسخ این سوال ساعت 4 صبح فردا او را در نزدیکی ساحل ملاقات کند. مرد جوان با خود اندیشید که ” من از سقراط راز موفقیت در زندگی را میپرسم و او از من میخواهد که به ساحل بروم؟! من که نمیخواهم شنا یاد بگیرم!” در هر صورت، صبح روز بعد مرد جوان به کنار ساحلی که سقراط از او خواسته بود میرود.
وقتی هر دو به کنار ساحل میرسند سقراط از مرد جوان میخواهد که همراه با او مستقیما به سمت ساحل دریا حرکت کند. هر چه پیش تر رفتند، سطح آب به آرامی بالا و بالاتر آمد و هنگامی که آب به گردن آنها رسید، سقراط به ناگهان سر مرد جوان را در آب دریا فرو کرد.
مرد که شوکه شده بود با تقلای بسیار سعی کرد تا سر خود را از آب خارج کند؛ اما نتوانست. سقراط تقریبا در حدود یک دقیقه سر او را در زیر آب نگاه داشت و پس از گذشت این تایم دستان خود را رها کرد تا او بتواند خارج شود. مرد جوان که از این کار بسیار متعجب شده بود، پس از خروج از آب نفس بسیار عمیقی کشید.
در همین هنگام سقراط از او پرسید: ” وقتی در زیر آب بودی مهمترین خواستهای که داشتی چه بود؟ ” ممکن است فکر کنید که او به انتقام جویی از سقراط فکر میکرد، اما نه، او پاسخ داد که وقتی در زیر آب بودم مهمترین خواستهام رسیدن به “هوا” بود. سقراط به او پاسخ داد که بله؛ همین راز موفقیت است. اگر تو به همان اندازه که در زیر آب خواهان تنفس و هوا بودی، موفقیت را بجویی و بخواهی پس به آن خواهی رسید. “
2. علاقه خود را بیابید
افراد معمولا تایم زیادی از روز خود را در محل کارشان و بر روی حرفهی اصلیشان میگذرانند. این تایم به طور معمول 8 الی 9 ساعت از کل روز شما را در بر میگیرد و تقریبا یک سوم ساعات مفید شماست. شما این چرخه را حداقل 5 الی 6 روز در هفته تکرار میکنید.
اگر دقیقتر به آن نگاه کنید با کمی محاسبات ساده متوجه میشوید که شما بخش اعظمی از زندگی خود را مشغول کار هستید و در محل کارتان سپری میکنید. حال فرض کنید که شما 5 روز در هفته و هر روز 8 ساعت را در محلی میگذرانید که به آن جا علاقهای ندارید و همین تایم را مشغول کاری هستید که از آن لذتی نمیبرید!
به نظر شما آیا چنین فردی در زندگی احساس رضایت میکند؟ آیا هنگام رفتن به محل کار که یک چرخهی هر روزه است احساس خوب و مثبتی دارد؟ این مسئله که ما به کارمان علاقمند باشیم و آن حرفه برای ما دارای جذابیت باشد بسیار مهم است. پس اینکه بدانید و بیابید که به چه نوع فعالیتی علاقمند هستید از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این مسئله در کیفیت کار شما برای مجموعهای که در آن مشغول فعالیت هستید بسیار تاثیر گذار و قابل ملاحظه است.
اگر شما به فعالیتی که به آن علاقمند هستید مشغول باشید و هیچ حسی از اجبار برای شما وجود نداشته باشد، فعالیت شما به هیچ وجه معنای کار برایتان ندارد و به شما حس پرداختن به علاقمندیهایتان را میدهد. این مسئله در انرژیای که شما برای آن کار میگذارید و میزان موفقیت شما در حرفهتان به طور مستقیم اثر گذار است. پس کار کردن در جهت علایق را نیز به عنوان یک راز موفقیت در خاطر بسپارید.
3. سخت کار کنید، راه میانبری برای موفقیت وجود ندارد
در جهان هیچ ارزشی را به صورت رایگان در اختیار شما قرار نمیدهند. موفقیت از طریق راههای میانبر به دست نمیآید! پس از افرادی که سعی در ایجاد یک راه میانبر برای شما دارند دوری کنید و اطمینان داشته باشید که هیچ یک از آنها دلسوز شما نیستند.
اگر میخواهید در حرفه، فعالیت و زندگی خود موفقیت شوید باید سحرخیزی را در پیش بگیرید، سخت تلاش کنید، سخت کار کنید و سخت کوش باشید. البته باید توجه داشته باشید که قبل از شروع این کار باید مسیر خود را به روشنی مشخص کنید، تلاش در جهت عکس مسیر موفقیت هر چقدر هم با پشتکار و سخت کوشی همراه باشد شما را به مقصد نخواهد رساند.
پس به طور دقیق و با دانش و آگاهی کامل مسیر خود را مشخص کنید. برخی میگویند که شما نیازی به سخت کار کردن ندارید، فقط کافی است هوشمندانه عمل کنید. اما نباید فراموش کنید که انتخاب مسیر مشخصی که برای موفقیت در نظر میگیرید همراه با هوشمندی است؛ اما نیاز است تا در جهت آن هوشمندیها سخت تلاش کنید. سخت کار کردن و عمل هوشمندانه مکمل یکدیگر در مسیر موفقیت هستند.
برخی افراد اما همیشه به دنبال راههای میانبر برای رسیدن به اهداف هستند. این را بدانید که مسیر موفقیت نیاز به نوعی تفکر خاص دارد، طرز فکری که فرد در آن سخت کار کرده و لذتهای کوچک را فدای اهداف بزرگ میکند. افراد با طرز فکری که به استفاده از راههای میانبر میرسد، هیچ گاه به موفقیتهای پایدار در مسیر خود نمیرسند و به جای تلاش مداوم تا رسیدن به اهداف، همواره به دنبال مسیرهایی سریع برای ثروتمند شدن هستند. همین مسئله نیز منجر به از این شاخه به آن شاخه پریدن آنها میشود.
4. بهترین نسخه خود را در کارها ارائه دهید
برای به نتیجه رساندن و انجام هر کاری دو روش داریم؛ یک اینکه کار را فقط از روی وظیفه و بدون توجه خاصی انجام دهیم، دو اینکه با تمام وجود روی آن تمرکز کنیم و به بهترین نحو آن را به اتمام برسانیم.
کاملا مشخص است که اشتیاق در انجام کارها مسیر شما را در رسیدن به موفقیت هموارتر میکند. همیشه سعی کنید بیشترین تلاش را برای اموری که به عهدهی شماست به کار بگیرید و بهترین نسخه از خودتان را به نمایش بگذارید. اینکه بهترین عملکرد را در کارتان داشته باشید منجر به بالا رفتن اعتماد به نفس شما میشود و احساس رضایتتان از کار بیشتر میشود.
همانطور که اپرا وینفری در این باره میگوید: ” انجام بهترین کار و داشتن بهترین عملکرد در این لحظه، شما را در بهترین موقعیت در لحظهی بعد قرار میدهد. ” سعی کنید بهترین عملکرد خود را برای انجام فعالیتها به کار بگیرید، این کار احتمال نیاز به دوباره کاری را برای شما کم میکند و کارتان با سرعت بیشتر و کیفیت بالاتری پیش میرود.
5. برای دستیابی به موفقیت تمرکز کنید
تمرکز یکی از عناصر و اصول ضروری برای رسیدن به موفقیت است. سعی کنید تمام تمرکز خود را بر روی مهمترین چیزی که در لحظه در جریان است، بگذارید. وقتی به کاری مشغول هستید تلاش کنید تا با تمام حواس خود آنجا حضور داشته باشید. بالا بردن تمرکز نیاز به تمریناتی در این زمینه دارد؛ این که بتوانید تمام تمرکزتان را در یک جا جمع کنید و درگیریهای ذهنتان را در هنگام انجام یک فعالیت مهمتر کم کنید و یا به کل حذف کنید، هدفی است که در کوتاه مدت و یا در طی چند روز محدود بدست نمیآید. در این باره مطالعه کنید، دانش خود را افزایش دهید و تمریناتی را در جهت افزایش تمرکز انجام دهید.
6. اصرار و پافشاری داشته باشید
برای رسیدن به اهداف خود اصرار کنید و پافشاری داشته باشید. حتی اگر در مسیر با شکستهایی مواجه میشوید اجازه ندهید که انگیزهی شما از بین برود. شاید تنها با یک بار تلاش بیشتر موفق شوید. اصرار داشتن بر هدف راز موفقیت در زندگی بسیاری از دانشمندان و بزرگان در زمینههای مختلف بوده است. شما باید در تصمیم گیری نیز استاد شوید و اگر تصمیم گرفتید در یک مسیر حرکت کنید تا انتها آن را ادامه دهید.
البته اینکه گاهی پس از شکست ناامید شوید و یا دچار احساس اضطراب و ناراحتی باشید، کاملا طبیعی است و نباید خود را بابت آن سرزنش کنید؛ اما به خاطر داشته باشید که این حس ناراحتی نباید شما را از مسیر اهدافتان دور کند. بر روی افکار و ذهنیت خود کار کنید تا بتوانید بر ترس ناشی از شکست غلبه کنید و به اهداف بلند مدت خود چشم بدوزید.
7. به افکار دیگران در مورد شما و اهدافتان اهمیت ندهید
این به معنی فاصله گرفتن از انتقادپذیری و نپذیرفتن پیشنهادات سازندهی افراد نیست. افراد موفق معمولا بسیار به خودشان ایمان دارند، اما نه به شکلی متکبرانه. آنها در پیشبرد اهداف و مسیری که برای رسیدن به آنها برنامهریزی کردهاند، کاملا مصمم هستند و به درستی راه خود اعتقاد دارند. برایشان اهمیتی ندارد اگر ایدهی آنها توسط دیگران مورد تمسخر قرار میگیرد، یا اگر در مسیر اهدافشان اطرافیانی وجود دارند که مدام از ناامیدی در گوششان میخوانند و سعی در متوقف کردن آنها دارند.
راز موفقیت این افراد، ایدهآلها و ارزشهایی است که با تمام وجود به آنها ایمان دارند. این گونه افراد اعتقادات روشنی دارند. آنها برای رسیدن به این اهداف از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند چون میدانند که در مسیر درستی قدم میگذارند. پس شک را از خود دور کنید و این راز موفقیت را فراموش نکنید.
نگاهی به راز موفقیت مشهورترین افراد جهان از زبان خودشان
آیا در نگاه شما موفقترین افراد جهان کارها و افکارشان مشابه ما و دیگر افراد معمولی در جهان است؟ به نظر شما چه رازی باعث شده است که آنها تبدیل به موفقترین انسانها در دنیا شوند؟ موفقیت در ذهن آنها چگونه تعریف میشود؟ در این قسمت از مقاله میخواهیم در کنار هم یاد بگیریم که چه موضوعی باعث شده است که افرادی معمولی تبدیل به ثروتمندترین، موفقترین و مشهورترین افراد در دنیا شوند. تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کنید.
رازی که باعث موفقیت ایلان ماسک شد
نزدیک سال جدید میلادی بود که لیست ثروتمندترین افراد دنیا به روز شد. در این لیست تازه پرچم دار ثروتمندترین افراد دنیا کسب نبود جز ایلان ماسک! هنگامی که از او درباره رازی پرسیدند که توانسته است خود را به آن جایگاه برساند این گونه پاسخ داد: تنها رازی که برای رسیدن به موفقیت دارم این است که همواره برای رسیدن به اهدافم اشتیاق دارم. ایلان بر این باور است اگر خیلی از افراد نمیتوانند اهداف خود را محقق کنند به این دلیل نیست که آنها برای تلاش کردن اراده ندارند! از نگاه ایلان ماسک تنها موضوعی که باعث میشود افراد موفقیت را تجربه نکنند نداشتن راه حل برای حل مشکلات است. تنها موضوعی هم که میتواند باعث پیدا کردن راه حل شود اشتیاق است.
به دست آوردن ثروت هیچگاه انگیزه ایلان ماسک نبوده است!
یکی دیگر از نگرشهایی که در ایلان ماسک بسیار مشهور است این است که او برخلاف دید بسیاری از مردم همواره به دنبال به دست آوردن پول نیست. میتوان این موضوع را یکی از مهمترین نگرشهایی که ایلان ماسک به حوزه تجارت دارد معرفی کرد. هنگامی که مصاحبههایی که ایلان انجام داده است را بررسی کنیم میبینیم که او بارها در مصاحبههای مختلف خود هنگامی که از او درباره ثروتش پرسیدهاند گفته است که اصلاً نمیداند در حال حاضر چقدر پول دارد. او در یکی از مصاحبههایش این گونه میگوید: اصلاً این گونه نیست که من در گوشهای از خانهام کوهی از پول را جمع کرده باشم.
اگر به سولارسیتی، تسلا و اسپیس ایکس نگاه کنید متوجه میشوید که من تعداد مشخصی حق رأی در آنها دارم. در واقع این حق رأیها ثروت من به حساب میآیند. بازار برای این حق رأیهایی که در این شرکتها دارم ارزشی تعیین میکند و آن را ثروت من میداند. از نگاه ایلان ماسک تا زمانی که راه اخلاقی و درستی را برای به دست آوردن ثروت پیش بگیریم مشکلی ندارد که در زندگیمان به دنبال به دست آوردن پول بیشتری باشیم. اما برای ایلان ماسک نمیتوان کسب ثروت بیشتر را انگیزهای برای موفقیت او دانست. و این نگرش برای ایلان در راه رسیدن به موفقیت خیلی خوب جواب داده است.
مصاحبهای الهام بخش از ایلان ماسک
شخصیت الهام بخش برای ایلان ماسک
آیرون من شخصیت معروف در مارول را میشناسید؟ جالب است بدانید الهامبخشترین شخصیت در زندگی ایلان ماسک همین آیرون من میباشد. نکته جالب درباره آیرون من این است که او نیز به دنبال به دست آوردن پول بیشتر و بیشتر در زندگی نیست. اما نمیتوان از این موضوع که ثروت در موفقیت آیرون من نقش مهمی داشته است هم چشم پوشی کرد. درصد مهمی از ثروتی که در حال حاضر ایلان ماسک به آن رسیده است به عملکرد خیلی خوب شرکت تسلا مربوط میشود. شرکت تسلا در حال حاضر به عنوان ارزشمندترین شرکت خودروسازی با ارزش 700 میلیارد دلار شناخته میشود.
برای این که ارزش این شرکت را درک کنید باید بدانید میتوانیم با 700 میلیارد دلار شرکتهای فیات کرایسلر، ب ام و، جنرال موتورز و فورد را بخریم و باز هم بخشی از این سرمایه باقی میماند. هنگامی که از ایلان ماسک درباره دوران بازنشستگی او پرسیدند این گوه پاسخ داد: با وجود این که در آستانه 50 سالگیام به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد جهان شناخته میشوم؛ اما فکر نمیکنم در سالهای پایانی عمرم کسی من را به عنوان فردی ثروتمند بشناسد. من علاقه دارم که بیشتر ثروتم را صرف ساختن یک پایگاه فضایی در کره مریخ بکنم و خیلی دور از انتظار نیست که این پروژه عظیم تمامی ثروت من را از آن خود کند.
نگاهی به راز موفقیت از دید ریچارد برانسون
با وجود این که سر ریچارد برانسون ثروت عظیمی حدود 5 میلیارد دلار دارد؛ اما هنگامی که از او درباره موفقیت پرسیدند نظر متفاوتی داشت. بر اساس دیدگاه ریچارد برانسون موفقیت به معنای رسیدن به ثروت و پول بیشتر نیست! سر ریچارد برانسون بر این باور است که موفقیت به معنای رسیدن به کمال فردی میباشد. آقای برانسون یک پست معروف درباره موفقیت در لینکدین دارد. او در این پست این گونه نوشته است که بسیاری از افراد فکر میکنند که اگر پول بیشتری داشته باشند آدم موفقتری هستند و یا این که هر چقدر با آدمهای بیشتری در ارتباط باشند فرد موفقتری محسوب میشوند. اما از دیدگاه من هر دو دسته در اشتباهاند. من بر این باورم سنجشی که میتواند میزان موفقیت افراد را اندازه گیری کند میزان خوشحالی آنها در زندگی میباشد.
هنگامی که از ریچارد برانسون درباره رازی که باعث موفقیت او در زندگی و کارش شد پرسیدند این گونه پاسخ داد: هیچ گاه در دنبال کردن رؤیاهایتان شک به خود راه ندهید! بر اساس باور ریچارد برانسون هر شخصی باید در زندگی مشغول کاری شود که از نگاه او برایش جذاب و جالب است. دست و پنجه نرم کردن با چیزهای جدید در زندگی همواره شور و شوق به زندگی انسانها میدهد.
سر ریچارد برانسون به کسانی که میخواهند به تازگی کسب و کار خود را راه اندازی کنند این توصیه را میکند که سعی کنید کسب و کار جدید شما درباره موضوعی باشد که به آن علاقه دارید نه موضوعی که دیگران به آن علاقه دارند. این گونه شما میتوانید زندگی زیباتری برای خود بسازید و برای کار کردن شوق و انگیزه داشته باشید. با این روش دیگر تنها هدف شما هدف حوصله سر بر به دست آوردن پول بیشتر نیست.
معرفی مجله معروف سر ریچارد برانسون
ریچارد برانسون یک مجله خیلی معروف نیز دارد. او در مجله خود با بسیاری از افراد معروف و ثروتمند جهان مصاحبه کرده است و از آنها درباره رازهایی که درباره موفقیت دارند پرسیده است. میتوانید مطالعه مجله او را نیز برای به دست آوردن انگیزه بیشتر در لیست کارهای روزانه خود قرار دهید. از نگاه سر ریچارد برانسون همه افراد دنیا در سرشان ایدههای جدید و خوبی را میپرورانند. اما موضوعی که باعث میشود عدهای از افراد موفقیت را بچشند و عدهای دیگر نه این موضوع است که تنها درصد کمی از این افراد به دنبال واقعی کردن ایدههایی که در سر دارند میروند.
بسیاری از افراد با فکر این که حتماً شخص دیگری قبل از آنها این ایده را به واقعیت تبدیل کرده است و یا این که آنها هرگز سرمایه اولیه لازم برای عملی کردن آن ایده را ندارند و یا این که آنها نمیتوانند در زندگی هیچ ریسکی را بپذیرند به سراغ این ایدهها نمیروند. از گاه ریچارد برانسون تنها فردی میتواند یک زندگی ارزشمند و پر از هیجان را تجربه کند که بگوید من ایده جدید را دارم پس همین الان دست به کار میشوم و میرم که آن را به واقعیت تبدیل کنم.
نگاهی به راز موفقیت آریانا هافینگتون
هنگامی که از خانم هافینگتون درباره موفقیت پرسیدند او این گونه پاسخ داد: از نگه من موفقیت را میتوان با دو عامل سنجید. داشتن قدرت و ثروت! اما تفاوت دیدگاه من با مردم در این است که من بر این باورم که این دو عامل به تنهایی نمیتوانند میزان موفقیت افراد را بسنجند. برای سنجش موفقیت به یک معیار کمکی دیگر نیاز داریم. هنگامی که فوربس دن شاوبل با آریانا هافینگتون مصاحبه میکرد هافینگتون درباره معیار سوم این گونه توضیح داد: برای این که به زندگی ای برسیم که همواره در رویای خود آن را تصور میکنیم لازم است یک معیار به معیارهای موفقیت اضافه کنیم.
معیار سوم معیاری است که از دو معیار قبلی یعنی ثروت و قدرت بالاتر و مهمتر است و از چهار جز کوچکتر ساخته شده است. این چهار جز عبارتاند از بخشش، خرد، کنجکاوی و سلامتی. از دیدگاه خانم هافینگتون این چهار جز به انسان کمک میکنند تا بتوانند رویای خود به حقیقت تبدیل کنند. با این معیار مطمئن باشید که میتوانید طعم موفقیت واقعی را بچشید. آریانا هافینگتون در سال 2014 کتابی با نام کامیابی نوشت که در آن بسیار درباره این معیار توضیح داده است.
داشتن خواب کافی پیشنهاد همیشگی آریانا هافینگتون برای رسیدن به موفقیت
آریانا هافینگتون همیشه بر این باور بود که برای چشیدن طعم واقعی موفقیت لازم است که خواب با کیفیت و مناسبی داشته باشیم. به همین خاطر هنگامی که از خانم هافینگتون خواسته شد که لیستی از کتابهای پیشنهادی خود را برای مطالعه معرفی کند، او کتاب خواب آلودگی خطرناک است را معرفی کرد. این کتاب در واقع باور افرادی را نقض میکند که بر این باور هستند که برای رسیدن به موفقیت باید شب بیداری کرد و ساعتهای طولانی را پشت میز کار خود سپری کرد. خواب آلودگی خطرناک است در یک جمله میگوید که نمیشود خواب کافی و مناسبی نداشته باشیم و از طرفی دیگر به موفقیت دست یابیم. این کتاب به بررسی عمیق رابطه خواب کم و کار زیاد میپردازد و برای درک بهتر این موضوع زندگی افراد موفق بسیاری را بررسی میکند. از جمله این افراد بزرگ میتوان به توماس ادیسون و بنجامین فرانکلین اشاره کرد.
بررسی رازی که باعث شد بیل گیتس به موفقیت برسد
در زمانی که گیتس به عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته میشد، دارای ثروت عظیمی نزدیک به 86 میلیارد دلار بود. اما هنگامی که از بیل گیتس درباره مفهوم موفقیت پرسیدند او این گونه پاسخ داد: موفقیت از نگاه من به دست آوردن پول و ثروت عظیم نیست. بلکه من موفقیت را به گونهای دیگر تعریف میکنم. موفقیت به معنای داشتن روابط عمیق و صمیمی در زندگی میباشد. هنگام سنجش موفقیت افراد باید ببینید آنها پس از خود چه میراثی را برای بقیه انسانها به جا گذاشتهاند. در یکی از نشستهای Reddit از بیل گیتس درباره اعتقاد و باورش درباره موفقیت سؤال شد. بیل گیتس برای پاسخ به این سؤال از تفکری که آن را از وارن بافت یاد گرفته بود استفاده کرد.
او در پاسخ به این سؤال گفت: وارن بافت همواره به من یادآوری میکرد که موفقیت حقیقی این است که بتوانم افرادی که نزدیک من قرار دارند را خوشحال نگه دارم. هنگامی که افراد نزدیک من، من را دوست داشته باشند من موفقترین فرد جهان هستم. گیتس در پاسخ به این سؤال اضافه کرد که: من عاشق این احساس هستم که باور کنم در دنیا تغییر مثبتی ایجاد کردهام. به عنوان مثال فرزند خوبی را تربیت کردهام، گاهی به نیازمندی کمک کردهام و دست او را گرفتهام و یا چیز جدیدی را برای راحت کردن زندگی انسانها ابداع کردهام.
بیل گیتس و نظرش درباره هدف گذاری بلند مدت
شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد که شرکت مایکروسافت موفقیت بزرگ و عظیمش را مدیون یک دروغ از بیل گیتس میباشد. بگذارید این داستان را برایتان باز کنم. در سال 1975 بود که بیل گیتس تصمیم گرفت تماسی را با شرکت مشهور کامپیوتری به نام MITS برقرار کند. بیل گیتس در این تماس با شرکت MITS تمام مدت درباره طراحی یک نوع مفسر بیسیک صحبت کرد که میتوان از آنها در ریز کامپیوترها بهره برد. شرکت MITS بسیار از ایدهای که بیل گیتس با آنها در میان گذاشت خوششان آمد و استقبال کردند. آنها به بیل گیتس گفتند که بسیار مشتاق هستند مفسر بیسیکی که او دربارهاش حرف میزند را ببینند.
اما نکته جالبی که در این داستان وجود دارد این است که پل آلن و بیل گیتس که با هم به تازگی فعالیت میکردند اصلاً این مفسر بیسیک را نساخته بودند. به همین دلیل به خاطر قراری که بیل گیتس با شرکت MITS گذاشته بود آنها مجبور شدند تمام تلاش خود را به کار گیرند تا مفسر بیسیکی که از آن صحبت میکردند را طی چند هفته کامل کنند. آنها بالاخره موفق شدند پس از چند هفته این مفسر بیسیک را به شرکت MITS تحویل دهند. این مفسر بیسیک را میتوان به عنوان اولین موفقیت بیل گیتس و پل آلن دانست. آنها به پاس این موفقیتی که به دست آوردند و سودی که از این فروش نصیبشان شد توانستند تنها در یک ماه شرکت معروف مایکروسافت را تأسیس کنند.
بررسی رازی که باعث موفق شدن مارک زاکربرگ شد
در این روزها تقریباً هیچ فردی را پیدا نمیکنید که تا کنون از برنامههای محبوب و پرطرفدار واتساپ، اینستاگرام و فیسبوک استفاده نکرده باشد. خالق این برنامههای جهانی مارک زاکربرگ میباشد. مارک زاکربرگ را میتوان یکی از موفقترین افراد جهان دانست. اما از نگاه شما مارک زاکربرگ با استفاده کردن از چه رازی توانسته است به این درجه از موفقیت دست پیدا کند؟ هنگامی که این سؤال را از خود مارک زاکربرگ پرسیدند او این گونه پاسخ داد: از دیدگاه من رازی که باعث شد طعم موفقیت را بچشم دو عامل داشتن سرعت و ساختارشکنی در کارم بود. در تمام این سالها مارک زاکربرگ همواره نشان داده که هیپ ترسی از این موضوع ندارد که تصمیماتش را با سرعتی باورنکردنی اجرا کند و همچنین در کارهایش ساختارشکنی ایجاد کند. از دیدگاه مارک زاکربرگ همین دو ویژگی سبب شدهاند که موفقیت او تضمین شود و همواره در اوج بماند.
نظر مارک زاکربرگ درباره مشکلات بزرگ
این که درباره آینده پیشگویی کنیم و بگوییم که در سالهای پیش رو آیا فیسبوک همچنان موفق خواهد ماند یا خیر کار خیلی دشواری به نظر میرسد. اما نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که سالهای طولانی ای است که فیسبوک جز محبوبترین و پرطرفدارترین رسانههای اجتماعی میباشد. این رسانه اجتماعی در تمام این سالها در قله موفقیت مانده است و آن را به بهترین شکل ممکن حفظ کرده است. هنگامی که از مارک زاکربرگ خواستند تا راز این موفقیت طولانی را با آنها در میان بگذارد او این گونه پاسخ داد: من همواره به کارآفرینانی که میخواهند کار خود را تازه شروع کنند و به سراغ من میآیند این توصیه را میکنم که هرگز نوآوری و خلاقیت در کارشان را فراموش نکنند.
هر چقدر در کارتان خلاقیت بیشتری به خرج دهید میتوانید از سرمایه خود بیشترین بهره را ببرید و از طرف دیگر کارمندان شما نیز با بیشترین بهره وری خود برای شما فعالیت میکنند. اگر نوآوری ای که در کار خود پدید میآورید سبب شود که مخاطبین شما اعتبار جدیدی را به شما نسبت دهند این موضوع میتواند مشکلات بزرگی را برای شما به وجود آورد. ممکن است شما در مواجه با این مشکلات بترسید؛ چون از قبل با این مشکلات روبهرو نشده بودید. اما نگران نباشید میتوانید با پرداختن به ایدههای خلاقانه از پس همه مشکلات جدید برآیید. مشکلاتی که به خاطر کارهای خلاقانه به وجود میآیند هیچ راه حلی جز ایدههای خلاقانه نخواهند داشت.
نگاهی به راز موفقیت اوباما از زبان خودش
اوباما چند سال در بالاترین مقامی که در کشور آمریکا وجود داشت فعالیت میکرد. اما با این وجود هنگامی که از او درباره تعریفی که از موفقیت دارد پرسیدند گفت که از نظر من داشتن قدرت هیچ ارتباطی با موفقیت ندارد. در سال 2012 هنگامی که میشل اوباما بانوی اول آمریکا در اجلاس ملی دموکراسی سخنرانی کرد نکته جالبی را درباره همسرش فاش کرد. او گفت که اوباما درخواستهای شغلی زیادی با حقوقهای بالایی داشت. اما او هیچ گاه نسبت به این درخواستها رغبتی نشان داد. در عوض او تصمیم گرفت در کارخانه فولادی که سالها بود تعطیل شده بود و در یک محله فقیر نشین قرار داشت فعالیت کند تا بتواند تا جایی که میتواند در آن محله تغییر ایجاد کند.
میشل درباره باراک اوباما این گونه میگوید که برای باراک هیچ وقت موفقیت به معنای به دست آوردن ثروت بیشتر و بیشتر نبوده است. او همواره موفقیت خود را به وسیله تغییری که در زندگی اطرافیان خود و مردم ایجاد میکند میسنجد. میشل در سخنرانی خود اضافه میکند که میخواهم موضوع جالبی را درباره باراک با شما در میان بگذارم و آن این است که باراک در تمام عمرش به قانون جذب اعتقاد داشته است. خود باراک اوباما نیز در یکی از سخنرانیهایش میگوید که زمانی که یک کودک بوده است هنگامی که دراز کشیده بوده چشمان خود را بسته بود و در رویای خود تصور میکرد که در حال قدم زدن درون کاخ سفید به عنوان رئیس جمهور آمریکا میباشد. سالها پس از این رؤیایی که باراک تصور میکرد، باراک حسین اوباما تبدیل شد به اولین رئیس جمهور رنگین پوست کشور بزرگ آمریکا!
معرفی کتاب جسارت امید اثر باراک اوباما
باراک اوباما تا کنون چندین کتاب نوشته است. دومین کتاب اولین رئیس جمهور رنگین پوست آمریکا جسارت امید نام دارد. جسارت امید در سال 2006 در کشور آمریکا منتشر شد و سپس در سراسر دنیا به فروش رسید. باراک اوباما زمانی تصمیم به نوشتن کتاب جسارت امید کرد که به عنوان عضوی از کنگره فعالیت میکرد. اوباما کتاب جسارت امید را با یک پیش گفتار آغاز میکند. در این پیشگفتار باراک اوباما سعی میکند که وظیفه سیاسی ای که بر عهده او است را برای مخاطب روشن کند. مسئولیت سیاسی اوباما در آن سال کرسی قانونگذاری در ایالت ایلینوی بود. در ادامه این پیشگفتار اوباما درباره سایر مسئولیتهایی که در سیاست بر عهده دارد صحبت میکند و تعریف میکند که چگونه توانست بر رقابت سنگین غلبه کند و به عنوان نماینده کنگره انتخاب شود.
این پیشگفتار مهم در کتاب جسارت امید باراک اوباما در این باره سخن میگوید که کشورش آمریکا نیاز دارد که با سیاستهای جدیدی اداره شود و سیاستهای گذشته دیگر جواب نمیدهند. در کتاب جسارت امید باراک اوباما درباره این موضوع صحبت میکند که چگونه انسانها میتوانند سیاستها را تغییر دهند و در ادامه زندگی مدنی آنها نیز دچار تغییر میشود. اوباما میگوید خود نیز راه حلی که باید به وسیله آن سیاستها را تغییر دهد نمیشناسد. اما با این وجود در هر فصل چالش جدیدی در زندگی را مطرح میکند و به مخاطب کمک میکند که بتواند برای آن چالش راه حل پیدا کند. راه حلهایی که باراک اوباما در این کتاب ارائه میدهد راه حلهایی کاملاً تجربی هستند که به نظر خودش میتوان از آنها برای حل چالشها و پیمودن مسیر زندگی استفاده کرد. این کتاب هم اکنون جز کتابهای پرفروش نیویورک تایمز میباشد.
بررسی زندگی مارک کوبان و رازی که او را به موفقیت رساند
Shark Tank نام برنامه تلویزیونی ای بود که توانست طرفداران بسیاری به خود جذب کند. نام مجری این برنامه موفق تلویزیونی مارک کوبان است. هنگامی که از مارک کوبان از نظرش درباره موفقیت پرسیدند او پاسخ جالبی داد. مارک کوبان اشاره کرد که موفقیت از دیدگاه او به معنای این است که هنگامی که از خواب بیدار میشوم در آینه خود را میبینم لبخند بزرگی بر روی صورتم بنشیند و مطمئن باشم که قرار است روز فوقالعادهای را بگذرانم. مارک کوبان به این موضوع اشاره میکند که من در زمانی که دچار فقر هم بودم بر عکس خیلی از انسانهای دیگر باز هم احساس خوشحالی میکردم. من در آن زمانها نیز فکر میکردم انسان موفقی هستم. در آن سالها در یک آپارتمان سه اتاق خوابه ما شش نفری زندگی میکردیم و موقع خوابیدن بر روی زمین دراز میکشیدیم.
نظر مارک کوبان درباره زمان
مارک کوبان درباره زمان این گونه میگوید که مطمئن باشید اگر از زمانی که در دست خود دارید بهترین استفاده را بکنید چنان تأثیری بر روی موفقیت و زندگی شما خواهد گذاشت که خرج کردن میلیاردها دلار پول نمیتواند بگذارد. کوبان بر این باور است که تمامی کارآفرینان موفق از این راز موفقیت در زندگی با خبر هستند. از نگاه مارک کوبان کارآفرینان موفق کسانی هستند که کوچکترین زمانهای خالی خود را نیز صرف رسیدن به اهدافشان میکنند و دیگر زمانی برای تفریحهای بیهوده ندارند. اما این موضوع به این معنا نیست که آنها از این شیوه زندگی کردن لذت نمیبرند. بلکه آنها این گونه زندگی کردن را ارزشمند میدانند.
هر چقدر که زمان را با پول عوض نکنید ارزش فعالیتی که انجام میدهید هزاران هزار برابر میشود. در انتهای این مسیر نیز شما فرد بسیار موفقتری خواهید بود. MicroSolutions نام اولین شرکت مارک کوبان بود که در حوزه توزیع نرم افزار فعالیت میکرد. مارک کوبان این شرکت را در زمانی راه انداخت که فقط بیست و پنج سال سن داشت. پس از گذشت مدت کوتاهی این شرکت به موفقیتهای بسیار بزرگی دست یافت و دارایی این شرکت در آن سال به حدود 85000 دلار رسید. اما مارک کوبان با بدشانسی بزرگی روبهرو شد. منشی شرکت که کوبان به او بسیار اعتماد داشت 83000 دلار از دارایی شرکت را اختلاس کرد و با تمام پولها فرار کرد.
موفقیت مجدد مارک کوبان پس از شکست
کوبان درباره احساسش در آن زمان مینویسد که تصمیم گرفتم به جای تسلیم شدن و غصه آن چه اتفاق افتاده است را خوردن حوزه دیگری را امتحان کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم در برنامه نویسی پیشرفت کنم و درباره نرم افزار کامپیوتر بسیار مطالعه کنم تا بتوانم با استفاده کردن از مهارت و دانشم به راحتی رقیبان را شکست دهم. در آخر این داستان MicroSolutions اولین شرکتی که کوبان بر روی آن کار میکرد و به دارایی 85000 دلار رسید در سال 1990 تبدیل شد به شرکتی به نام H&R Block. سپس مارک کوبان تصمیم گرفت شرکت جدیدش را با مبلغ 6 میلیون دلار به فروش برساند.
جان وودن درباره راز موفقیتش میگوید
اگر یکی از طرفداران ورزش بسکتبال باشید حتماً جان وودن را خیلی خوب میشناسید. او یک مربی افسانهای در این رشته میباشد. در تاریخ بسکتبال کالج جان وودن توانسته است با پیروزی در 620 مسابقه و همچنین به دست آوردن 10 مقام ملی به عنوان پرافتخارترین مربی بسکتبال پرچمدار باشد. هنگامی که از جان وودن درباره رمز موفقیتش پرسیدند او پاسخ داد بزرگترین راز و رمز من این است که به جای این که به دنبال شکست دادن رقبای خودم باشم، در تلاش هستم که خود گذشتهام را شکست دهم و با خودم رقابت میکنم.
در سال 2001 جان وودن در سخنرانی تد شرکت کرد و درباره آرامشی که در زندگیاش تجربه میکند اینگونه سخن گفت: زمانی میتوانید آرامش واقعی را در درون خود احساس کنید که از خودتان و عملکردتان در زندگی راضی باشید. موفقیت و آرامش زمانی به سراغ شما میآید که بدانید تمام توان خود را به کار گرفتهاید و نهایت تلاش خود را انجام دادهاید.
معرفی کتاب وودن در رهبری
جان وودن درباره زندگی خود کتابی را با نام وودن در رهبری منتشر کرده است. در این کتاب جان وودن هرم موفقیتی را به مخاطب معرفی میکند که در طول 15 سال سعی کرده است آن را کامل کند و بسیار از آن در زندگی خود بهره برده است. هرم موفقیت جان وودن از 14 بلوک به وجود آمده است. هر بلوک نشان دهنده یکی از ویژگیهای انسانی میباشد. عظمت رقابتی نام راسی است که همه بلوکها در آخر به آن منتهی شدهاند. هر سطح دارای خصوصیتی هستند که یکدیگر را کامل میکنند و به نوعی مکمل یکدیگر میباشند. اما رئوس بنیادی که این هرم موفقیت را تشکیل میدهند به جای تکمیل یکدیگر باعث هم افزایی هم میشوند.
این رئوس بنیادی عبارتاند از اشتیاق و سخت کوشی! از نگاه جان وودن نقطه شروع برای آغاز هر کاری در هر زمینهای باید از اشتیاق و سخت کوشی بگذرد. جان وودن توانست با استفاده از هرم موفقیتی که خود ساخته بود بازیکنان تیمش را به گونهای تربیت کند که در هر زمان که اراده کنند بتوانند با تمام توان بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند. حتماً پیشنهاد میکنم که درباره هرم موفقیت جان وودن مطالعه کنید.
درباره رمز موفقیت وارن بافت بدانید
یکی از ثروتمندترین افراد جهان وارن بافت است که مطمئناً نام آن را بارها شنیدهاید. بافت در حال حاضر ثروتی حدود 77.5 میلیارد دلار دارد. در زمانی که این مقاله نوشته شده است بیل گیتس با تفاوت خیلی کمی در لیست ثروتمندترین افراد جهان از بافت بالاتر است. هنگامی که از وارن بافت درباره تعریفش از موفقیت پرسیدند او پاسخ عجیبی داد. در واقع تعریف وان بافت از موفقیت بر خلاف همگان هیچ ارتباطی با شهرت و یا ثروت نداشت. در یک اجلاس سالانه که در شرکت برگزار شده بود وارن بافت به سهامداران خود درباره موفقیت این گونه گفت: سنجش من برای اندازه گیری میزان موفقیت تعداد افرادی هست که در زندگیام من را دوست دارند و به من عشق میورزند.
مرور چند رازی که وارن بافت آنها را عامل موفقیت خود میداند
- تمام تلاش خود را به کار گیرید که پولی که به دست آوردهاید را هرگز از دست ندهید.
- راز دوم این است که به هیچ وجه راز اول را از یاد نبرید!
- در دنیای کسب و کار شما هیچ وقت دید روشنی نسبت به آینده ندارید. باید به این موضوع عادت کنید که آینه دید عقب اتومبیل از دیدی که شما دارید روشنتر و واضحتر است.
- اگر کسی روزگاری را میگذارند که با آرامش خاطر در زیر سایه استراحت میکند به این دلیل است که در گذشته کسی تلاش کرده درختی را بکارد.
- هزینه پولی است که شما مجبور به پرداخت آن هستید. اما ارزش چیزی است که آن را از طریق پرداخت کردن هزینهای مشخص به دست خواهید آورد.
- خیلی از افرادی که سرمایه خود را به صورت نقدی در خانه خود نگهداری میکنند فکر میکنند که کار خوبی میکنند و خیالشان راحت است. اما باید بدانید که بزرگترین اشتباه را آنها میکنند. اگر نگاهی دراز مدت داشته باشیم سرمایه آنها در طول زمان مستهلک خواهد شد و نگهداری پول نقد در خانه هیچ ارزشی به سرمایه ما اضافه نمیکند؛ بلکه ارزش آن هم میگیرد!
- این موضوع که پیشبینی کنید ممکن است در آینده هوا بارانی شود اصلاً توانایی خارقالعادهای نیست. توانایی در این است که از الان به فکر ساختن یک سرپناه برای روزهای بارانی باشید.
- اگر هر اتفاقی که انسان در طول زندگی خود میچشد در یک کتاب چاپ میشد مطمئن باشید که ثروتمندترین افراد جهان تبدیل میشدند به دارنده بزرگترین کتاب خانه جهان!
راز موفقیت جف بزوس را از زبان خودش بشنویم
احتمالاً نام جف بزوس را زیاد شنیدهاید. جف بزوس مالک آمازون معمولاً به عنوان دومین فرد ثروتمند در تمام کره خاکی شناخته میشود. هنگامی که از او درباره رمز و راز موفقیتش پرسیدند این گونه پاسخ داد: از نگاه من رازی که میتواند موفقیت شما را تضمین کند تیم شما میباشد. اگر تیم شما شامل افرادی باشد که در کار خود حرفهای به حساب میآیند و بسیار کاربلد هستند قطعاً شما به موفقیت خواهید رسید.
در تمامی سخنرانیهایی که جف بزوس انجام داده است و از او درباره موفقیتش پرسیدهاند همواره به این موضوع اشاره کرده است که داشتن کارمندانی که بسیار با انگیزه هستند، از پتانسیل بالایی برخوردارند و در همه کار بسیار با هوش هستند رمز اصلی موفقیت او میباشد. توصیه جف بزوس به کارآفرینان برای چشیدن طعم موفقیت همواره این موضوع بوده است که همراهانی را بیابید که هوش بالایی داشته باشند و مسیر را برای شما هموارتر کنند.
نظر جف بزوس درباره یادگیری از اشتباهات
شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد که شرکت بزرگ آمازون همیشه همین قدر موفق نبوده است. این شرکت بزرگ در مسیری که طی کرده است با تعداد زیادی شکست مواجه شده است. علاوه بر این موضوع آمازون رقیبان بسیار سرسختی را در حوزه خود دارد. اما بر اساس گفته جف بزوس تنها کاری که از ما بر میآید این است که هر موقع که با اشتباه و یا شکستی مواجه میشویم باید از آن یاد بگیریم و هرگز تسلیم نشویم. با این کار میتوانیم حتی در صورت تکرار مجدد آن شکستها حداقل آنها را بهبود ببخشیم.
فراموش نکنید که هیچ نوآوری و خلاقیتی بدون مواجه شدن با شکست امکان پذیر نمیباشد. خلاقیت از طریق کجفهمیهایی به وجود میآید که از طریق مواجه شدن با شکستهای مختلف و یاد گرفتن از آنها خود را ارتقا میدهد. این پروسه در نهایت باعث میشود که بتوانید کاری که میخواهید انجام دهید را به صورت کاملاً درست به اتمام برسانید. بر اساس گفته جف بزوس یاد گرفتن از شکستهایی که در مسیر با آنها روبهرو میشوید بزرگترین رمز پیروزی و موفقیت میباشد.
جمع بندی
دانشگاه کسب و کار در این مقاله سعی در یادآوری کردن مضمونی خاص داشت؛ این که بدانید اگر به مسیر و اهدافی که در سر دارید ایمان داشته باشید، رسیدن به آنها برای شما غیرممکن نخواهد بود. شما به تلاش و سخت کوشی در این مسیر نیاز دارید و نباید از شکستها بترسید و یا ناامید شوید. این راز موفقیت است.
راز موفقیت رمزی نسخه پیچ شده برای شما نیست، مسیر یکسانی برای موفقیت افراد وجود ندارد. تنها چیزی که به آن نیاز دارید ایمان و تلاش برای توسعهی فردی و گسترش فعالیتتان است. آیا شما به مسیری که در حال طی کردن آن هستید ایمان و علاقه کافی دارید؟ اگر بدانید برای هدف و کار دیگری ساخته شدهاید چطور؟ جرئت تغییر مسیر در میانهی راه را دارید؟
من خیاطم . دو هفتست بیکارم نه اینکه کار نباشه. یه عالمه کار تو دستم بود همه را پس دادم پارچه های بسیار نامرغوب را برای دوخت پیش من آوردن گفتم کدوم بد بختی باید اینها رابپوشه من دست به کار نمی زنم. گفتن تو چه گناهی داری اونی که می خره چشمش را باز کنه. گفتم اگر هیچ خیاطی ندوزه کسی هم مجبور نیس تو بازار بنجول بخره من ندونختم ولی بقیه چرخکارها چنگ انداختن و دوختن
نمی دونم کی دنیای بهترینها بوجود میاد تا کی باید صبر کنم.
سلام به شما سمیه عزیز
هر کسی مسئولیت انتخاب ها و تصمیمات خودش هست تنها کاری که ما باید انجام بدیم اینه که خودمون رو بهتر کنیم.
به نظرم بزرگترین راز موفقیت اینه که موفق شدن هیچ راز خاصی نداره و هر کسی مسیر خاص خودش رو داره