طی قرنهای متمادی، فیلسوفان و روانشناسان سراسر دنیا به بررسی مفهوم خودشناسی پرداختهاند؛ با این حال همچنان معنای اصطلاح “خود” برای بسیاری از افراد ناشناخته مانده است. خوشبختانه، لازم نیست دکارت یا سقراط باشید تا کمی درباره خودتان عمیقتر شوید. فقط با کمی زمان و تلاش، میتوانید بیشتر در مورد خودتان بیاموزید تا به واسطه آن زندگی و روابط بهتر و مفیدتری برای خویش بسازید.
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به تعریف اصطلاح خودشناسی و نظریههای آن میپردازیم. سپس چند راهکار ساده برای دستیابی به این مهارت مهم ذکر میکنیم که خواندن آن خالی از لطف نیست. پس تا پایان مقاله همراه ما باشید تا بتوانید از این به بعد خودتان را بهتر بشناسید و درک کنید!
خودشناسی چیست؟
احتمالاً شما از قبل رنگ یا طعم بستنی مورد علاقه خود را میشناسید و فکر میکنید این موضوع به معنای شناخت خودتان است. اما باید بدانید خودشناسی پیچیدهتر از این مسائل است. خودشناسی زمانی رخ میدهد که شما با تفکر درباره خود، به درک عمیقی نسبت به افکار و عقاید، سلایق، نقاط ضعف و قوت خویش برسید و بتوانید دیدگاهتان را در مورد مسائل مختلف تحلیل و بررسی کنید.
به عقیده بسیاری از روانشناسان و فیلسوفان، خودشناسی گام مهمی در رسیدن به یک زندگی سالم و همراه با آرامش است. فردی که خودش را میشناسد به خوبی میتواند اهداف، رشته تحصیلی، شغل آینده و همسر یا پارتنر خود را انتخاب کند و کمتر دچار اشتباه شود. در نتیجه زندگی بهتری دارد و به سمت موفقیت و پیشرفت حرکت میکند.
برخی از دلایل اهمیت خودشناسی
خودشناسی و خودآگاهی بخش اساسی انسان بودن است. زمانی که از افکار و آگاهی درونی خود استفاده میکنید، مهارتی را نشان میدهید که از 200 میلیون سال تکامل ناشی میشود. تحقیقات نشان میدهد که وقتی به درون خود نگاه میکنیم، میتوانیم ارزشها، افکار، احساسات، رفتارها، نقاط قوت و ضعف خود را روشن کنیم و تأثیری را که بر دیگران میگذاریم تشخیص دهیم.
افراد دارای خودآگاهی شادتر هستند و روابط بهتری دارند. آنها همچنین احساس کنترل شخصی و اجتماعی و همچنین رضایت شغلی بالاتری را تجربه میکنند.
وقتی به بیرون از خود نگاه میکنیم، درک میکنیم که مردم چگونه به ما نگاه میکنند. افرادی که از اینکه مردم چگونه آنها را میبینند آگاه هستند، به احتمال زیاد نسبت به افراد با دیدگاههای مختلف همدلی بهتری دارند. معمولا رهبرانی که ادراک آنها از خود با ادراک دیگران مطابقت دارد، موفقیت بیشتری در ارتباط با دیگران دارند و زودتر به پیشرفت و موفقیت میرسند.
افرادی که خود را میشناسند چه ویژگیهایی دارند؟
اکنون که با مفهوم خودشناسی و اهمیت آن آشنا شدید، ممکن است برایتان این سوال پیش بیاید که: “از کجا بدانم خودم را میشناسم یا نه؟” ما در ادامه چند ویژگی مهم شخصیتی ذکر کردهایم که از شناخت خود ناشی میشود. اگر این نشانهها را دارید به خودشناسی رسیدهاید:
- شما احساسات خود و آنچه را که احساس میکنید را درک میکنید
- ناامنیها و مکانیسمهای مقابلهای خود را میشناسید
- افکار و باورهای خود را مستقل از نظر دیگران میدانید
- میدانید چه چیزی شما را خوشحال میکند و برای آن وقت میگذارید
- از نقاط قوت و ضعف خویش آگاه هستید و برای بهبود آنها تلاش میکنید
- شما میدانید که در روابط اجتماعی و شخصی به چه چیزی نیاز دارید
- محدودیتهای خود را میشناسید و میدانید چه زمانی باید حد و مرز تعیین کنید
- در مواقع سخت، خودکنترلی بهتری دارید
شما خود را بدون هیچ قضاوتی میپذیرید (با تمام خصلتها و نقصهای مثبت و منفی) - میتوانید افکار منفی و احساسات منفی را رها کنید
- از حالت تدافعی اجتناب میکنید و انتقاد را میپذیرید
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تقویت حافظه، کمال گرایی، افزایش تمرکز را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
چند نظریه از انواع خودشناسی
در طول تاریخ، متفکران تئوریهای مختلفی در مورد چگونگی هماهنگ شدن با وضعیت ذهنی – درونی خود ارائه کردهاند. این موارد برخی از نظریههای متفاوتی هستند که طی سالها توسط روانشناسان و فیلسوفان مختلف در مورد انواع خودشناسی ارائه شدهاند:
1. مدل ادراکی
دو فیلسوف به نامهای جان لاک و امانوئل کانت بازتاب “خود” را به عنوان یک تجربه حسی تصور میکردند. آنها عقیده داشتند همانطور که توجه خود را به سوزن سوزن شدن روی پوست معطوف میکنید، میتوانید همین کار را برای احساس خود نیز انجام دهید. به این ترتیب با توجه به درون خود میتوانید احساسات و افکارتان را درک کرده و به خودشناسی برسید.
2. مدل استنباطی
این رویکرد مبتنی بر این ایده است که «خود» چیزی نیست که بتوانیم ببینیم. در عوض، چیزی است که میتوانید از طریق استنتاج، منطق و تجزیه و تحلیل کشف کنید.
هنگامی که افکار یا احساس خاصی را کشف میکنید، میتوانید از یک مدل استنباطی برای این سوال استفاده کنید: “آیا منطقی است که من اینگونه احساس کنم؟” هدف این سوال از بین بردن احساسات شما نیست، بلکه شناسایی علت آن است.
3. خودشناسی بی اهمیت در برابر خودشناسی اساسی
برخی از متفکران بین انواع خودشناسی تفاوت قائل میشوند. در یک سطح، شما دارای خودشناسی بیاهمیت هستید. نمونه ای از آن میتواند این باشد: “من میدانم که امروز پیراهن پوشیدهام.”
در سطحی دیگر، شما خودشناسی مهمی دارید که به احساسات، عواطف و ارزشهای عمیقتر شما اشاره دارد. به عنوان مثال، “من برای وفاداری در افراد دیگر ارزش قائل هستم.” این موارد هر دو شامل نوعی خودآگاهی هستند؛ اگرچه در سطوح مختلف آگاهی عمل میکنند.
4. درک احساسات
احساسات میتوانند بین مقولههای بیاهمیت در مقابل مقولههای مهم در نوسان باشند. به عنوان مثال، در سطح بی اهمیت، درک احساسات شما نسبتاً ساده است و لازم نیست مدت زیادی فکر کنید تا بدانید: “من غمگین هستم”.
اما برخی دیگر از احساسات و عواطف پیچیدهتر هستند. آنها در سطح عمیقتری وجود دارند و به راحتی برای آگاهی بالاتر شما در دسترس نیستند. به عنوان مثال ممکن است ناخودآگاه از یک شخص یا چیزی رنجیده باشید اما خودتان نسبت به آن بیاطلاع باشید.
5. درک “چرا؟”
بین شناسایی افکار، باورها و ارزشهای خود و درک دلیل وجود آنها تفاوت وجود دارد. بررسی “چرا” میتواند حقایق عمیقی را در مورد خودتان آشکار کند.
6. خودنادانی و خودفریبی
این نظریه به توانایی شما در نادیده گرفتن احساسات و عواطف اشاره دارد. اگرچه توجه نکردن به آنها به معنای عدم وجود آنها نیست. به همین دلیل است که شما باید آگاهانه به کارهای درونی خود فکر کنید.
خودشناسی در برابر خودآگاهی
ممکن است شما هم تصور کنید خودآگاهی همان خودشناسی است؛ چرا که این دو اصطلاح اغلب به جای هم به کار میروند. در حالی که خودشناسی و خودآگاهی اگرچه به هم مرتبط هستند، دو مفهوم متمایز و جداگانه محسوب میشوند. در اینجا برخی از تفاوتهایی را ذکر کردهایم که لازم است درباره این مفاهیم بدانید:
1. خودآگاهی پلهای به سوی خودشناسی است
خودآگاهی در مورد ردیابی حالات، رفتارها و الگوهای احساسی شماست. خودشناسی نتیجه این فرایند است.
2. خودآگاهی درباره کاری است که انجام میدهیم، خودشناسی درباره این است که ما چه کسی هستیم
ما از طریق خودآگاهی، رفتارها، احساسات، باورها و ارزشهای خود را درک کرده و از آنها برای ساختن زندگی و روابط استفاده میکنیم. در حالی که خودشناسی داستانی است که ما برای خودمان تعریف میکنیم تا بدانیم چه کسی هستیم.
3. خودآگاهی یک مشاهده است، در حالی که خودشناسی یک مداخله است
ممکن است در طول زندگی باورها، رفتارها و الگوهای محدودکنندهای را کشف کنیم که شما را از دستیابی به پتانسیل خود بازمیدارد. خودشناسی به شما این امکان را میدهد که به این ویژگیها بپردازید و تغییرات سالمی ایجاد کنید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات مهارت های زندگی، احساس تنهایی و اخلاق حرفه ای را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
مزایای مهم خودآگاهی و خودشناسی
خودآگاهی و خودشناسی به کشف احساساتی که هر روز بر شما اعمال میکنند کمک میکند. هنگامی که از آنها آگاه شدید، میتوانید کنترل را دوباره به دست بگیرید و تغییراتی ایجاد کنید که بیشتر با خود واقعی شما مطابقت دارد. ما در این بخش از مقاله برخی از مهمترین مزایای رسیدن به خودشناسی را ذکر کردهایم تا شما را با اهمیت این مهارت مهم آشنا کنیم:
پذیرش خود
وقتی خود را بشناسید، میتوانید برای پذیرش ویژگیهای شخصیتی خود قدم بردارید و شفقت بیشتری نسبت به خودتان نشان دهید.
افزایش عزت نفس
وقتی یاد میگیرید خود را دوست داشته باشید، با خودتان بهتر رفتار میکنید و انتظار دارید دیگران نیز همین کار را انجام دهند.
تصمیمگیری راحت
هنگامی که خودتان را بشناسید، تصمیم گیری نیز برایتان آسانتر خواهد بود؛ زیرا میدانید در هر لحظه به چه چیزی نیاز دارید. شما تصمیمات بهتری میگیرید که با ارزشها و باورهای اصلیتان هماهنگ باشد و شما را به هدف زندگیتان نزدیکتر کند.
بهبود رفاه
خودشناسی نوعی مراقبت از خود است. انجام این کار سلامت کلی شما را از نظر فردی، اجتماعی، ذهنی و… بهبود میبخشد.
افزایش هوش هیجانی
وقتی احساسات خود را درک میکنید، همدلی با دیگران آسانتر میشود. در نتیجه هوش هیجانی بهتری خواهید داشت و مسائل مختلف و روابط خود را بهتر مدیریت میکنید.
ادراک مثبت از خود
خودآگاهی و خودشناسی فقط به معنای برجسته کردن عیوب شما نیست. بلکه بیشتر در مورد این است که بدانید چه چیزی شما را به یک فرد عالی تبدیل میکند. در نتیجه به درک مثبتی از خود میرسید و هدفمندتر زندگی میکنید.
خود مدیریتی بهتر
زمانی که خودآگاه باشید، تکانشگری از بین میرود. شما محرکهای خود را درک خواهید کرد و یاد خواهید گرفت که در برابر موقعیتهای مختلف و انتقادهای دیگران واکنش منفی نشان ندهید.
بیتوجهی به نظرات دیگران
خودشناسی به شما این قدرت را میدهد که به جای اینکه تحتتأثیر عوامل خارجی قرار بگیرید، در مورد زندگی خود تصمیم بگیرید و نسبت به نظرات و عقاید دیگران بیتوجه باشید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تایپ های شخصیتی، مسئولیت اجتماعی و انگیزشی موفقیت را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
چگونه خود را بهتر بشناسیم؟
تا این بخش از مقاله دانشگاه کسب و کار با مفهوم خودشناسی آشنا شدیم. اگر شما هم دوست دارید خودتان را بهتر بشناسید، خواندن این راهکارهای ساده میتواند کمککننده باشد:
1. نسخهای ایدهآل از خودتان را تصور کنید
بهترین نسخه از خود را تجسم کنید. خود ایدهآل امیدها، رویاها و آرزوهای ما را منعکس میکند و از مهارتها، تواناییها، عملکردها و دستاوردهای خاصی صحبت میکند که ما میخواهیم به آنها برسیم.
به این ترتیب همانطور که به نقاط قوت خود متمایل میشوید تا به نسخه بهتری از خویش تبدیل شوید، میتوانید از این تصور ایدهآل نیز استفاده کنید تا در مسیر درست حرکت کنید و با موانع و مشکلات دیگر منحرف نشوید.
2. سوالات “چه” را بپرسید
هسته اصلی خودشناسی توانایی بازتاب خود است. مشکل اینجاست که ما سوالات اشتباهی از خود میپرسیم؛ یعنی در تلاش برای حل تعارضات داخلی، دائما میپرسیم “چرا؟”. با این حال هیچ راهی برای پاسخ به این سوال وجود ندارد، زیرا ما به ناخودآگاه خود دسترسی نداریم. در عوض، پاسخهایی میسازیم که ممکن است دقیق نباشند.
پرسیدن سوالات “چه” ما را در یک فضای عینی و باز و با در نظر گرفتن همه عوامل مؤثر بر یک نتیجه خاص قرار میدهد. به عنوان مثال، به جای “چرا در جلسات صحبت نمیکنم؟” میتوانیم بپرسیم:
- علت پویایی روابط افراد در اتاق چه بود؟
- در آن زمان چه چیزی در ذهنم وجود داشت؟
- چه اتفاقی افتاد که باعث شد به افکار قدیمی خود مبنی بر خوب نبودن برگردم؟
- چه کاری میتوانم انجام دهم تا بر ترس خود از صحبت کردن غلبه کنم؟
این نوع دروننگری به ما این امکان را میدهد که به رفتارها و باورها به همان اندازه که هستند نگاه کنیم. با خودشناسی میتوانیم الگوها و داستانهای قدیمی را که به دردمان نمیخورند، بررسی کنیم و سپس به حل مسئله بپردازیم. پرسیدن سوالات درست به ما قدرت میدهد تا انتخابهای متفاوتی داشته باشیم که نتایج متفاوتی به همراه خواهند داشت.
3. مغز خود را تقویت کنید
آمیگدال که مغز اولیه نیز نامیده میشود، اولین قسمتی از مغز بود که در انسان رشد کرد. این بخش به عنوان نوعی رادار عمل میکرد که نیاز به فرار یا مبارزه را نشان میداد. آمیگدال در پیشبینی خطر مهارت دارد و قبل از اینکه بتوانیم یک احساس منفی را نام ببریم واکنش نشان میدهد؛ قلب ما تند میزند، شکممان سفت میشود و عضلات گردنمان منقبض میشوند.
واکنش بدن شما سیمی است که به قشر پیشپیشانی سیگنال میدهد تا یک احساس منفی را ثبت یا نامگذاری کند. اگر هوشیاری را به وضعیت فیزیکی خود بیاورید، در لحظه میتوانید احساس در حال وقوع را تشخیص دهید. ماهر شدن در این کار مغز شما را دوباره سیمکشی میکند. نام بردن از احساسات در تصمیمگیری بسیار مهم است.
وقتی اجازه میدهیم احساساتمان بر ما غلبه کند، میتوانیم تصمیمات بدی بگیریم که عواقب ناخواستهای دارد. نامگذاری احساسات به ما این امکان را میدهد که دیدگاه “سوم شخص” را در نظر بگیریم تا عقب بنشینیم و به طور عینیتر آنچه را که در حال وقوع است ارزیابی کنیم.
4. از دیگران درباره تصورشان از شما بپرسید
اکنون که متوجه شدید بازخورد دیگران نباید ترسناک باشد، از دیگران بپرسید که در شرایط خاص چگونه شما را درک میکنند و چه نظری درباره شما دارند. این موارد به شما کمک میکند شخصیت خود را بهتر درک کرده و به خودشناسی دست یابید. بنابراین شجاع باشید و بدون هیچ خجالتی درباره دیدگاه خانواده و دوستان در مورد خودتان سوال بپرسید. شما میتوانید طبق فرمول زیر عمل کنید:
- دو ستون درست کنید
- ستون الف: من خودم را چگونه میبینم
- ستون ب: دیگران من را چگونه میبینند
- در ستون الف فهرستی از کلمات را برای توصیف نگرش و رفتار خود در آن زمان تهیه کنید. سپس، از فرد مقابل خود بخواهید همین کار را انجام دهد و آن پاسخها را در ستون ب ثبت کنید. سپس این دو بخش را با هم مقایسه کنید تا ببینید چه شباهتها و تفاوتهایی دارند؟ به این ترتیب میتوانید خودتان را بهتر بشناسید و برای بهبود نقاط قوت و ضعف خود تلاش کنید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات طوفان فکری، فوبیا، کاریزماتیک و هوش تجاری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
5. خاطرات و وقایع روز را ثبت کنید
خاطرهنگاری و ژورنال نویسی یک راه عالی برای توجه به آنچه در درون خصوصی و عمومی شما میگذرد است. همچنین به شما کمک میکند تا الگوهایی را بشناسید که هر روز تکرار میکنید و بهتر است آنها را حذف یا تقویت نمایید. شما میتوانید یک دفتر یا ژورنال را به این مسئله اختصاص دهید و هر روز پاسخ این سوالات را در آن یادداشت کنید:
- امروز چه کاری را خوب انجام دادم؟
- با چه چالشهایی مواجه شدم؟
- چه احساسی داشتم؟
- در برابر رفتارهای متفاوت چگونه پاسخ دادم؟ در نگاهی به گذشته، آیا پاسخ دیگری میدادم؟
- از چه نقاط قوتی استفاده کردم تا روی بهترین نسخه خودم تمرکز کنم؟
- قصد من برای فردا چیست؟
6. ذهن آگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی یک تمرین است. این مهارت به شما کمک میکند تا از آنچه در ذهن، بدن و محیط شما میگذرد آگاه باشید. مدیتیشن یکی از معدود تمرینهایی است که میتوانید در زندگی روزمره خود وارد کنید تا با استفاده از آن به ذهنآگاهی و تمرکز حواس دست یابید و در نهایت به خودشناسی و خودکنترلی بیشتر برسید.
سخن پایانی
خودشناسی یکی از مهارتهای مهمی است که باید در زندگی داشته باشیم. این مهارت زمانی به دست میآید که فرد بتواند به درک خوبی از عقاید و افکار خود، سلایق شخصی، الگوهای زندگی و… برسد و آنها را بپذیرد. افرادی که از خودشناسی برخوردار هستند، بهتر میتوانند مسائل مختلف زندگی خود را کنترل و مدیریت کرده و روابط فردی و اجتماعی سالمتری داشته باشند.
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به تعریف خودشناسی و انواع آن پرداختیم. علاوه بر این از شش راهکار ساده نوشتیم که به شما کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید تا از مزایای متعدد آن بهرهمند شوید. نظر شما درباره خودشناسی چیست؟ شما از چه راهکارهایی برای دستیابی به خودآگاهی و پذیرش آن استفاده میکنید؟ نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.