این روزها دیگر کمتر کسی وجود دارد که شرکت اپل و محصولات آن را نشناسد. در آگوست 2018، اپل با تبدیل شدن به اولین شرکت سهامی عام ایالات متحده به ارزش 1 تریلیون دلار در تاریخ ثبت شد و دو سال بعد، این شرکت با تبدیل شدن به اولین شرکت آمریکایی که به ارزش 2 تریلیون دلاری رسید، دوباره رکوردها را شکست. این مقاله جذاب را در دانشگاه کسبوکار دنبال کنید؛ چرا که تصمیم به بررسی مسیر پیشرفت و راز موفقیت این شرکت داریم.
از سال 2010، اپل یکی از با ارزشترین شرکتهای جهان بوده است. دلیل ارزشمندی اپل در ظاهر ساده به نظر میرسد: این شرکت محصولات محبوبی را با اکسسوریهای خلاقانه تولید میکند. با این حال یک خواننده کنجکاو که کمی عمیقتر نگاه میکند، اشتباهات، مدیران عامل سرنگون شده و خیلی چیزهای دیگر را نیز پیدا میکند. در این مقاله از دانشگاه کسبوکار به داستان موفقیت اپل نگاه خواهیم کرد.
اپل در چند خط:
- استیو جابز و استیو وزنیاک در سال 1977 شرکت اپل را تأسیس کردند. آنها ابتدا Apple I و سپس Apple II را معرفی کردند.
- شرکت اپل در سال 1980 وارد بازار عمومیشد؛ اما جابز مدتی بعد آن را ترک کرد و چند سال دیگر پیروزمندانه بازگشت.
- موفقیت اپل در یک چشم انداز استراتژیک نهفته است؛ که از محاسبات ساده رومیزی فراتر رفته و شامل دستگاههای تلفن همراه و پوشیدنیها میشود.
- هم عملکرد و هم طراحی، محرکهای کلیدی برند اپل و موفقیت مداوم آن هستند.
از شرکت اپل تا استیو جابز
درک اینکه چرا اپل تا این حد موفق شد مستلزم نگاهی به تاریخچه و منشأ آن است. در اینجا مروری کوتاه بر زمانبندی محصولات نوآورانه اپل، از اولین کامپیوتر اپل که فقط یک مادربرد بدون مانیتور یا کیبورد بود تا آخرین iWatch داریم.
اپل که توسط استیو جابز و استیو وزنیاک تأسیس شد، با Apple I در تجارت کیت کامپیوترها شروع به کار کرد.
Apple II درآمد شرکت را تا اواسط دهه 1980 افزایش داد، علیرغم اینکه سختافزار تا حد زیادی ثابت مانده بود، اپل بهروزرسانیهایی مانند Apple III و Apple Lisa را انجام داد؛ اما از نظر تجاری موفق نشدند. اگرچه Apple II هنوز در حال فروش بود، اپل به عنوان یک شرکت با شروع دهه 1980 با مشکلات زیادی مواجه بود.
شرکت اپل و عرضه مکینتاش
عرضه مکینتاش در سال 1984 یک جهش رو به جلو برای اپل بود. با این حال، در فاصله سالهای میان اپل II و مکینتاش، آیبیام به موفقیت رسیده بود. درآمدهای ناامیدکننده از مکینتاش و کشمکشهای داخلی برای کنترل آن باعث شد که هیئتمدیره اپل جابز را به نفع جان اسکالی برکنار کند (برخی منابع میگویند جابز تصمیم به ترک آن گرفت).
در هر صورت جابز پس از ترک شرکت اپل در شرکت NeXT کار کرد و اپل تحت مدیریت اسکالی، شروع به رشد خطوط تولید خود کرد.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات شرکت اپل، تعدیل نیرو و کار در منزل بسته بندی را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
اسکالی دومین مدیرعامل شرکت اپل
اسکالی تا سال 1993 به عنوان مدیرعامل اپل خدمت کرد. در آن سالها، اپل از رشد چشمگیری برخوردار بود. محصولات جدیدی از جمله پرینترهای لیزری، مکینتاش قابل حمل، پاور بوک، نیوتن و بسیاری دیگر را تولید کرد. محصولات اپل به فروش خود ادامه دادند و همین مسیر منجر به نتایج مالی قوی شد. با این حال در همان دوره، رایانههای ارزانتری که از ویندوز استفاده میکردند ارائه شدند. آنها بازار متوسط بسیار بزرگتری را ارائه میکردند، در حالی که ویندوزشان از پردازندههای قدرتمند اینتل نیز بهره میبرد. در مقایسه، به نظر میرسید اپل در حال توقف است.
دو مدیرعامل، مایکل اسپیندلر و گیل آملیو، نتوانستند جریان را در برابر گسترش بیامان سیستمهای دارای سیستم عامل مایکروسافت تغییر دهند. سیستم عامل جدید مایکروسافت یعنی ویندوز، در حال تبدیل شدن به استاندارد صنعتی بود و مکینتاش اپل نشانههای پیری را نشان میداد. آملیو در نهایت تصمیم گرفت برخی از این مشکلات را با خرید شرکت NeXT، همان شرکتی که توسط استیو جابز، بنیانگذار اپل اداره میشد برطرف کند.
جابز معتقد بود که یک محصول واقعاً انقلابی نمیتواند به نیازها و خواستههای مشتریان بستگی داشته باشد. او فکر میکرد که مشتریان نمیتوانند ارزش یک محصول را تا زمانی که واقعاً از آن استفاده کنند، درک کنند. به جرئت میتوان گفت جابز در سال 1985 از زمان خود جلوتر بود، دقیقاً 12 سال جلوتر از زمان خود.
سرنگونی آمیلو و بازگشت جابز
زمانی که جابز آملیو را سرنگون کرد و بار دیگر در سال 1997 سکان اپل را به دست گرفت، آی مک را با یک کمپین بازاریابی قوی با شعار «متفاوت فکر کن» راهاندازی کرد. اگر چه اغلب به جابز برای صرف پول و زمان برای بازاریابی اعتبار داده میشود، بازاریابی عالی و برند سازی همیشه کلید رشد اپل بوده است. تفاوت واقعی بین iMac و تمام محصولات قبل از آن در زیبایی و طراحی بود.
در سال 1998، iMac زیباترین سیستم موجود در بازار بود. کامپیوتری که هیچکس تا زمانی که آن را نبیند نمیدانست که آن را میخواهد. زیبا بود و به لطف ارتقای سیستم عامل، کاربر پسند بود.
iEcosystem
iMac تازه کار بود؛ زیرا شرکت اپل مجموعهای از محصولات پرطرفدار را منتشر کرد که نشاندهنده تمرکز جدید بر ظرافت و تجربه کاربر بود. این موارد شامل آیبوک، آیپاد، آیفون، مکبوک ایر و آیپد بودند. آیپاد به قاتل دستهبندی در پخشکنندههای MP3 تبدیل شد و آیفون اساساً راهاندازی شد و سپس بر بازار گوشیهای هوشمند تسلط یافت. سپس آیپد میلیونها نفر را متقاعد کرد که برای مصرف محتوا به صفحه دیگری نیاز دارند.
همه این دستگاهها از نظر کیفیت و قطعاً در طراحی بهتر از محصولات رقیب هستند. جابز در طراحی بی امان بود و کل فرهنگ شرکت اپل را با هنر طراحی عجین کرد.
نکته دیگری که او در دوره دوم مسئولیت خود به اپل بازگرداند، سهولت استفاده است. پس از چند دقیقه استفاده از چرخ روی آیپاد یا ضربه زدن روی نمادها در آیپد، این اشکال جدید کنترلی، بخشی از سادگی هستند که اپل را جذاب میکند.
بازنشستگی استیو جایز
استیو جابز در سال 2011 بر اثر سرطان لوزالمعده درگذشت. او که اندکی قبل از مرگش به عنوان مدیرعامل فعالیت میکرد، زمام شرکت را به تیم کوک سپرد. با این وجود، دوران پس از جابز در اپل از نظر بسیاری از معیارها موفقیت آمیز بوده است. شرکت اپل همچنان هم از نظر سهم بازار و هم در قیمت سهام، شرکت فناوری برتر بود.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که بدون جابز به عنوان نیروی خلاق، اپل به جای اینکه متحول کننده باشد، صرفاً در نسخههای فناوری خود تکراری شده است. محصول اصلی دوران پس از جابز، اپل واچ بوده است. این شرکت همچنین دستگاههای Apple TV را ایجاد کرد و سرویس پخش ویدیو بر اساس تقاضای Apple TV+ را راهاندازی کرد.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات شرکت تسلا، کاریابی، پارادایم و استعفا را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
نبود استیو جابز
در غیاب یک محصول جدید پیشگامانه، شرکت اپل به شدت به چرخه تولید آیفون برای تقویت موفقیت مالی خود متکی است. منتقدان میگویند که بدون حضور استیو جابز، اپل در سالهای اخیر برتری نوآورانهاش را از دست داده است و بر برند خود سوار میشود تا فروش را افزایش دهد.
این شرکت هنوز برخی از بهترین محصولات را با یکپارچهترین اکوسیستم تولید میکند. با این حال، شکاف بین اپل و رقبایی مانند سامسونگ و گوگل دیگر مانند گذشته آشکار نبود. در واقع، شرکتهایی مانند سامسونگ به طور فزایندهای آماده بودند تا در نوآوری محصول در برخی دستهبندیها پیش قدم شوند.
شرکت اپل در دهه 20
ارزش بازار شرکت اپل در سال 2020 به بالاترین حد خود رسید؛ زیرا این شرکت از موفقیتهایی برخوردار شد و اهداف جدیدی برای آینده تعیین کرد. درآمد این شرکت از فناوریهای پوشیدنی مانند اپل واچ، رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند. درآمد اپل از خدمات نیز در طول بحران 2020 به بالاترین حد خود رسید؛ زیرا گزینههای پرداخت بدون تماس مانند Apple Pay محبوبتر شدند.
شرکت اپل همچنین دو تغییر عمده در مک در سال 2020 اعلام کرد. اول اینکه اپل مک را از پردازندههای اینتل به تراشههای طراحی سفارشی خود تغییر داد. پردازندههای جدید اپل بر اساس پردازندههایی هستند که در آیفونها و آیپدها استفاده میشوند و باعث صرفهجویی در مصرف انرژی میشوند. تراشههای جدید این پتانسیل را دارند که عمر باتری لپتاپهای اپل و قدرت پردازش بیشتری نسبت به رایانههای شخصی داشته باشند.
ثانیاً، اپل در حال تغییر سیستم عامل macOS است تا توسعهدهندگان بتوانند برنامههای iOS و iPadOS را بدون تغییر روی مک اجرا کنند.
این مسئله به طور چشمگیری تعداد برنامههای موجود در مک را افزایش میدهد و آن را با رایانههای شخصی رقابتیتر میکند.
شرکت اپل تاریخساز شد
در 2 آگوست 2018، اپل (AAPL) با تبدیل شدن به اولین شرکت سهامی عام در جهان که به ارزش بازار 1 تریلیون دلار دست یافت، تاریخ ساز شد.
30 آوریل 2019، مایکروسافت (MSFT) به باشگاه انحصاری اپل پیوست و از مرز 1 تریلیون دلار نیز عبور کرد. در 16 ژانویه 2020، آلفابت (GOOGL) به یک شرکت 1 تریلیون دلاری تبدیل شد و پس از آن آمازون (AMZN) در 4 فوریه در این دسته بندی قرار گرفت.
همانطور که انتظار میرود، ارزش بازار هر یک از این شرکتها با نوسان قیمتها بالا و پایین شده است و حفظ ارزش 1 تریلیون دلاری میتواند سخت باشد. با این حال، این واقعیت که اپل اولین شرکتی بود که از مرز 1 تریلیون دلار گذشت تا حدودی به میراث و درسهای آموخته شده از استیو جابز مرتبط است.
از جعبههای آبی تا شرکت اپل
استیو جابز کار خود را با استیو دیگری به نام استیو وزنیاک شروع کرد و جعبههای آبی رنگی را ساخت که برای برقراری تماس رایگان در سراسر کشور استفاده میشد. این دو عضو باشگاه کامپیوتر HomeBrew بودند، جایی که به سرعت شیفته کامپیوترهای کیت شدند و جعبههای آبی را پشت سر گذاشتند. محصول بعدی که این دو فروختند Apple I کیت ساخت رایانه شخصی بود.
از آنجایی که وزنیاک بیشتر ساخت را انجام میداد و جابز فروش آن را انجام میداد، آن دو به اندازهای از بازار سرگرمیها درآمد کسب کردند تا در Apple II سرمایهگذاری کنند. اپل II بود که این شرکت را ساخت. جابز و وزنیاک علاقه کافی به محصول جدید خود برای جذب سرمایههای خطرپذیر ایجاد کردند. این بدان معنا بود که آنها در لیگهای بزرگ بودند و شرکت آنها، اپل، به طور رسمی در سال 1976 تأسیس شد.
ترن هوایی آغاز میشود
تا سال 1978 شرکت اپل تنها با استفاده از Apple II به سود 2 میلیون دلاری دست یافت. Apple II پیشرفته نبود؛ اما به علاقهمندان به کامپیوتر اجازه میداد برنامههای خود را بسازند و بفروشند. در میان این برنامههای تولید شده توسط کاربر، VisiCalc، نوعی پروتو-اکسل بود که نشاندهنده اولین نرمافزار با برنامههای تجاری بود.
اگرچه اپل مستقیماً از این برنامهها سود نمیبرد؛ اما با گسترش استفاده از Apple II، علاقه بیشتری را مشاهده کرد. این مدل که به کاربران اجازه میداد برنامههای خود را بسازند و آنها را بفروشند، دوباره در بازار اپلیکیشنهای آینده ظاهر میشود؛ اما با یک استراتژی تجاری بسیار سختتر.
زمانی که اپل در سال 1980 عمومی شد، پویایی شرکت کم و بیش مشخص شده بود. استیو جابز رؤیاپردازی آتشین بود، با سبک مدیریتی شدید و اغلب جنگجو و استیو وزنیاک نابغه ساکتی بود که این چشم انداز را عملی کرد. با این حال، هیئتمدیره اپل به چنین عدم تعادل قدرت در شرکت علاقه چندانی نداشت. جابز و هیئتمدیره در سال 1983 موافقت کردند که جان اسکالی را به تیم اجرایی اضافه کنند. در سال 1985، هیئتمدیره جابز را به نفع اسکالی برکنار کرد.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات مک دونالد، کار در خانه و جلسه چیست را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
شکاف بین این سالها
در این بین استیو جابز ثروتمند و بیکار بود. اگرچه او در شرکت اپل کار نمیکرد؛ اما در این مدت یعنی از سال 1985 تا 1996، جابز در دو معامله بزرگ شرکت داشت؛ که اولین مورد سرمایهگذاری بود. در سال 1986، جابز سهام کنترلی شرکتی به نام پیکسار را از جورج لوکاس خریداری کرد. این شرکت در حال مبارزه بود؛ اما موفقیت نهایی آنها در انیمیشن دیجیتال منجر به عرضه اولیه عمومی (IPO) شد که حدود 1 میلیارد دلار برای جابز درآمد داشت.
مورد دوم بازگشت به وسواس قدیمی او با کامپیوتر بود و نکست را برای ایجاد کامپیوترهای پیشرفته تأسیس کرد. اینها ماشینهای گران قیمتی بودند که دارای سیستم عامل بوده و نشان دهنده بهترین تلاش برای ایجاد قدرت یونیکس در یک رابط کاربری گرافیکی بودند. زمانی که تیم برنرز لی شبکه جهانی وب را ایجاد کرد، این کار را با استفاده از دستگاه NeXT انجام داد.
از میان این دو معامله، NeXT مهمترین آنها بود؛ زیرا مشخص شد اپل به دنبال جایگزینی سیستم عامل خود است. همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، اپل در سال 1996 NeXT را برای سیستم عامل خود خرید و استیو جابز را به اولین شرکتی که تأسیس کرد بازگرداند.
1996 سال حساسی برای جابز بود که در آن NeXT، سازنده کامپیوتری را که خود تأسیس کرده بود، به اپل فروخت و یازده سال پس از برکناریاش او را به شرکت بازگرداند.
بازگشت شرکت اپل به مسیر
وقتی جابز برگشت، شرکت در موقعیت خوبی قرار نداشت. اپل شروع به دست و پا زدن کرده بود؛ زیرا رایانههای شخصی ارزان قیمتی که دارای ویندوز هستند به بازار هجوم آوردند. جابز دوباره خود را در صندلی راننده یافت و گامهای شدیدی برای برگرداندن سقوط اپل برداشت. این شرکت 150 میلیون دلار سرمایهگذاری از بیل گیتس درخواست و دریافت کرد. جابز از این پول برای افزایش تبلیغات و برجسته کردن محصولاتی که اپل قبلاً ارائه کرده بود استفاده کرد، در حالی که پول تحقیق و توسعه (R&D) را در مناطق غیر تولیدی حذف کرد.
سیستم عامل NeXT برای ایجاد iMac، اولین رایانه شخصی موفق شرکت اپل در مدت زمان طولانی مورد استفاده قرار گرفت. جابز این موضوع را با فهرستی از موفقیتها از iPod در سال 2001 تا iPad در سال 2010، دنبال کرد. در سالهای گذشته اپل بر بازار گوشیهای هوشمند با آیفون تسلط یافت، فروشگاه تجارت الکترونیکی را با iTunes باز کرد و فروشگاههای خردهفروشی با نام تجاریاش را راهاندازی کرد. زمانی که جابز از سمت مدیرعاملی کنار رفت، اپل در حال کنار گذاشتن اکسون برای کسب بزرگترین ارزش بازار جهان بود.
جابز با استفاده از iPod در سال 2001 و سپس ادامه دادن با آیفون و آیپد در دهه بعد، اپل بیمار را جوان کرد و آن را در خط مقدم فناوری و ارتباطات قرار داد.
درسهایی از جابز
خلاصه کردن حرفه جابز در یک مقاله غیرممکن است؛ اما چند درس از آن بیرون میآید. اولاً نوآوری اهمیت زیادی دارد، اما محصولات نوآورانه بدون بازاریابی مناسب شکست میخورند. دوم اینکه هیچ راه مستقیمی برای موفقیت وجود ندارد. جابز خیلی زود ثروتمند شد؛ اما اگر در دهه 90 به اپل باز نمیگشت، امروز یک پاورقی بود. در یک نقطه، جابز از شرکتی که به ایجاد آن کمک کرد، به دلیل سخت بودن کار با آن اخراج شد. او به جای تغییر در زمان خود صبر کرد، سپس دوباره مسئولیت را بر عهده گرفت و این بار نگرش او به عنوان بخشی از نبوغ او تلقی شد.
از زندگی استیو جابز چیزهای بیشتری میتوان آموخت، همانطور که در زندگی هر کارآفرین موفقی وجود دارد. غرور محض روحیه کارآفرینی، این ایده که شما میتوانید کاری بزرگتر و بهتر از قبل انجام دهید، همیشه مستلزم تماشای و مطالعه است، خواه از آن تقلید کنید یا فقط برای شگفت زده شدن از آنچه که این غرور میتواند ایجاد کند.
تفاوت شرکت اپل و کسبوکار مایکروسافت
بیش از هر شرکت آمریکایی دیگری، اپل (NASDAQ: AAPL) و شرکت مایکروسافت (NASDAQ: MSFT) بر تلاقی فناوری و دسترسی مصرفکنندگان تسلط دارند. اگرچه آنها در طیف وسیعی از صنایع فرعی مانند نرم افزار محاسباتی، سختافزار، سیستم عامل، دستگاههای تلفن همراه، تبلیغات، برنامههای کاربردی و مرور وب رقابت میکنند؛ اما هر شرکت از دیدگاه سازمانی و فلسفی رویکرد متفاوتی دارد.
از ژانویه سال 2022، AAPL دارای ارزش بازاری حدود 2.61 تریلیون دلار بود. مایکروسافت برای مدت کوتاهی اپل را به عنوان بزرگترین شرکت در جهان که بر روی رشد تجارت رایانش ابری خود سوار است برتری داد؛ اما MSFT اکنون با 2.17 تریلیون دلار به رتبه دوم سقوط کرده است.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات سوالات مصاحبه استخدامی، کار در منزل و کسب درآمد را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
مدل کسبوکار اپل
دشوار است که یک تجارت مدرن آمریکایی را به خاطر بیاوریم که کاملاً تحت تسلط ایدهها و شخصیت یک فرد باشد، همانطور که شرکت اپل تحت سرپرستی استیو جابز بود. نوآوریهای قابل توجه جابز تا زمان درگذشت او از سرطان در سال 2011، اپل را به ارتفاعات بیسابقهای رساند.
در طول دومین سلطنت استیو جابز (او در سال 1985 اخراج شد و در سال 1997 بازگشت)، شرکت اپل دوباره به جایگاه خود بازگشت و چندین خرده صنعت را متحول کرد. در سال 2001 این شرکت آیپاد را منتشر کرد، دستگاهی به اندازه جیبی که میتوانست 1000 آهنگ را در خود جای دهد و خیلی زود سونی واکمن را تصاحب کرد. چند سال بعد، اپل زمانی که آیفون در سال 2007 عرضه شد، تعریف جدیدی از تلفنهای همراه ارائه داد.
برتری راحت شرکت اپل
اپل به راحتی رقبای خود را از نظر فروش سختافزار و گجت های سطح بالا کنار میزند. اصرار درخشان این شرکت بر یکپارچهسازی محصولاتش، ادامه استفاده از محصولات جدید اپل را آسانتر میکند و بنابراین تغییر رقیب را دشوارتر میکند. گاهی اوقات از آن به عنوان “قفل اکوسیستم اپل” یاد میشود.
ضعف در مدل تجاری شرکت اپل در موفقیت تاریخی اختراع طلایی این شرکت است: آیفون. تقریباً نیمی از کل درآمد اپل از فروش آیفون به دست میآید و از زمان درگذشت مدیرعامل سابق آن و جایگزینی تیم کوک، هیچ نوآوری جدید و قابل مقایسهای وجود نداشته است. با این حال کوک کار خوبی برای حفظ میراث جابز انجام داده است و سهام اپل را به بالاترین سطح خود رسانده است.
مدل کسبوکار مایکروسافت
سالها مایکروسافت با نرمافزار ویندوز خود بر صنعت کامپیوتر تسلط داشت. اپل برای بیش از یک نسل از محصولات عملیاتی بود. قبل از اینکه مرور وب گوگل شروع به تسلط بر بازار کند، مایکروسافت اینترنت اکسپلورر را به صورت رایگان واگذار کرد و نت اسکیپ و سایر شرکتهای مشابه را از کار انداخت.
مدل درآمد مایکروسافت از نظر تاریخی تنها بر چند نقطه قوت کلیدی متکی بود. اولین و مهمترین آنها هزینههای مجوز برای استفاده از سیستم عامل ویندوز و مجموعه Microsoft Office است. پس از چند سال بیربطی فزاینده در رقابت با گوگل و شرکت اپل، مایکروسافت در آوریل 2014 از یک چشم انداز جدید پردهبرداری کرد که فوراً تمرکز را تغییر داد تا نرم افزار ویندوز را با محصولات رقیب مانند iPad سازگارتر کند. مایکروسافت همچنین چند محصول موفق دارد که توسط مایکروسافت سرفیس و سرفیس پرو برجسته شده است و با دستگاههای شرکت اپل مانند آیپد مبارزه میکنند.
توقف نرم افزار پولی
با این حال مایکروسافت در حرکت رو به جلو متوجه شد که فروش نرمافزار پولی در عصر جایگزینهای کمهزینه دشوارتر است. علاوه بر این، تبلت ها و تلفنها جایگزین رایانههای شخصی میشوند. یک مدل کسبوکار جدیدتر مایکروسافت توسط مدیرعامل شرکت ساتیا نادلا ارسال شده است، مدلی که بر یکپارچه سازی محصول، بسته نرم افزاری “freemium” و تمرکز بر تجارت رایانش ابری خود تأکید دارد.
برای مثال، مایکروسافت میخواهد مشتریان بیشتر درگیر محصولاتش باشند.
مدل کسبوکار گوگل
جای تعجب نیست که قلب و روح جریان درآمد گوگل، موتور جستجو و تبلیغات وب آن است. در حالی که گوگل تنها شرکتی نیست که خدمات رایگان ارائه میکند و آنها را با کالاهای دیگر همراه میکند؛ اما تعداد کمی از آنها این کار را به خوبی یا با موفقیت انجام میدهند.
خدمات گوگل در ابتدا هیچ هزینهای برای کاربر نداشت. گوگل کاربران را جذب میکند و دادههای آنها را جمعآوری میکند و سپس دسترسی را به خریداران مشتاق در سراسر کره زمین میفروشد. هر شرکت بازاریابی در جهان خواهان نوعی اطلاعات و استفاده مکرر گوگل است. علاوه بر این، این شرکت در هدف قرار دادن مصرفکنندگان و کسبوکارها، همگامسازی اولویتها و بازیهای اقتصادی بهتر و پیچیدهتر میشود. در سالهای اخیر، هزینههایی برای ذخیرهسازی و سایر خدمات اضافه شده است.
این مدل بدون کارمزد نه تنها سودآور است، بلکه برای شرکت اپل و به خصوص مایکروسافت بسیار مخرب است. در حالی که اپل و مایکروسافت برای یافتن محصولات بهتر و نوآورانهتر برای دریافت هزینه از مصرفکنندگان به رقابت ادامه میدهند، Google بسیار خوشحال است که راهی برای کسب درآمد از فعالیتهایی که کاربران مشتاق به توقف پرداخت آن هستند، بیابد.
گوگل و اندروید
گوگل برای اندروید در ایالات متحده هزینهای دریافت نمیکند که یکی از دلایل اصلی جلب توجه سازندگان به آن است. برنامههای وب گوگل که شباهت زیادی به برنامههای مایکروسافت آفیس دارند نیز رایگان هستند. از زمانی که گوگل شروع به ارائه یک سیستم عامل و نرم افزار کامپیوتری رایگان کرد، فروش مایکروسافت ویندوز و آفیس کاهش یافته است.
مقالات پیشنهادی مرتبط: برای تکمیل دانستههای خودتان در این زمینه توصیه میکنیم مقالات بیانیه ماموریت و دستگاه تولید دستمال کاغذی را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار حتما مطالعه کنید.
کلام پایانی
دانشگاه کسب و کار به دنبال افزایش آگاهی کسانی است که مشتاق داشتن کسب و کاری موفق هستند. سرگذشت شرکتهای موفق یا زندگی نامه بزرگان اطلاعات خیلی خوبی به شما خواهد داد. میتوانید برای خواندن مقالات بیشتر در زمینه بیزنس به دستهبندیها مراجعه کنید.