به نظر شما تلاش برای رسیدن به هدف کافی است؟ چه فاکتورهایی به غیر از تلاش، برای رسیدن به هدف وجود دارند؟ آیا شما تکنیکهایی به غیر از تلاش، برای رسیدن به هدف خود میشناسید؟ ما در دانشگاه کسب و کار معتقدیم که تنها تلاش برای رسیدن به هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت کافی نیست. شما برای رسیدن به اهداف خود و کسب موفقیت در زندگی به فاکتورهای دیگری نیز نیاز دارید.
احتمالاً شما هم مثل ما مطالب و جملات انگیزشی و کلیشهای بسیاری را در این رابطه دیده و شنیدهاید. اینکه تنها پشتکار شما و کوشش و تلاش برای رسیدن به اهداف و کسب موفقیتهای گوناگون کافی است؛ اما بهتر است توجه داشته باشید که بسیاری از داستانهایی که از افراد موفق میشنویم تمام داستان آنها نیست.
معمولاً سخنرانها و برخی کتب انگیزشی این مسئله را به ما القا میکنند که اگر موفق نشدید و به اهداف خود نرسیدهاید تنها یک علت دارد. شما به قدر کافی تلاش نکردهاید؛ اما ما معتقدیم که شما به غیر از پشتکار کافی و تلاش برای رسیدن به هدف به فاکتورهای مهم دیگری نیز نیاز دارید.
به طور کلی اینکه تلاش برای رسیدن به هدف لازم است؛ اما گاهی کافی نیست! در این مقاله از دانشگاه کسب و کار سعی داریم تا این باور عمومی را به چالش بکشیم، پس ادامهی مطلب را از دست ندهید.
داستان زندگی افراد موفق
حتماً شما هم داستان زندگی افراد موفق را از زبان دیگران شنیدهاید. به خصوص در دوران کودکی و زمانی که هنوز دانشآموزی بیش نبودهاید. داستانهایی که افراد بزرگتر به عنوان نصیحتهایی در زندگی برای شما بیان میکردند و از شما میخواستند تا آنها را آویزهی گوش خود کنید. حال این داستانها و این زندگینامهها به چه صورت بود؟
همه میدانیم که تمام این زندگینامهها در انتها با خوبی و خوشی تمام میشد؛ اما مسئلهی اصلی آغاز آنها بود. اینکه شخصیت اصلی داستان که در مورد او به صحبت پرداخته میشد معمولاً فردی بود که با خواست خود، پشتکار و تلاش برای رسیدن به هدف خود پیش رفته بود و در انتها نیز به موفقیت بزرگی دست یافته بود. قسمت پررنگ این زندگینامهها که معمولاً به صورت نقل قولی از زبان افراد موفق بیان میشود تلاش زیاد و پشتکار این افراد بود؛ که البته درست هم بود! اما ما معمولاً با بخشهای دیگر زندگی یک فرد موفق آشنایی نداشتیم.
دوباره به این جمله میرسیم که تلاش برای رسیدن به هدف لازم است، اما گاهی مواقع کافی نیست.
کتابهای داستانی و انیمیشنهای کلاسیک
بعید است که نام یک کتاب داستانی با شخصیتی بیپول، بدبخت و با شرایط سخت که بعدها به دلیل تلاش و پشتکار زیاد موفق شده را به خاطر نیاورید. به طور خاص در ادبیات کلاسیک میتوانیم تعداد زیادی کتاب در این ژانر پیدا کنیم. ژانری که در آن شخصیت اصلی رمان وضعیت زندگی سختی دارد و شرایط بدی را تجربه میکند؛ اما به مرور زمان و با تلاش برای رسیدن به هدف نهایی خود گام برمیدارد و در انتها نیز به این اهداف میرسد.
کتاب معمولاً به شما به عنوان خواننده القا میکند که تنها تلاش برای رسیدن به هدف کافی است و شما اگر بخواهید میتوانید!
البته در این ژانر قطعاً به غیر از کتابها، برنامههای زیادی نیز تولید میشد، به طور خاص انیمیشنهایی با موضوع خواستن، پشتکار و تلاش برای رسیدن به هدف و در نهایت موفقیت برای شخصیتهای داستان. در این مجموعههای داستانی نیز شما با شخصیت اصلی مسیر زیادی را همراه میشدید تا پس از طی کردن موانع و مشکلات بسیاری که در راه او قرار میگرفت با کوشش بسیار و تلاش برای رسیدن به هدف خود موفق شد!
دوباره به این جمله میرسیم که تلاش برای رسیدن به هدف لازم است، اما گاهی مواقع کافی نیست.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات طوفان فکری، فوبیا، کاریزماتیک و هوش تجاری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
کتابها و سخنرانهای انگیزشی
اگر به سخنان برخی سخنرانهای انگیزشی و یا برخی کتب در حوزهی انگیزشی موفقیت توجه کرده باشید و یا اصلاً سمت این سبک کتابها و مطالب رفته باشید متوجه میشوید که بسیاری از آنها به شما القا میکنند؛ خواستن و تلاش برای رسیدن به هدف کافی است.
به طور خاص اینکه بسیاری از افراد در این حوزه این تفکر را برای شما ایجاد میکنند که شما برای رسیدن به یک هدف کافی است آن را بخواهید! هر چیزی را که بخواهید میتوانید به سمت خود جذب کنید. متأسفانه این روزها با گسترش شبکههای اجتماعی نیز این نوع مطالب و سخنرانیهای بیپایه و غیرعلمی بسیار در دست افراد دست به دست میشود. مطالبی که هیچکدام را نمیتوان به صورت میدانی و علمی اثبات کرد. بسیاری از متخصصین حوزه روانشناسی و مشاورین، این دسته از مطالب زرد روانشناسی را تائید نمیکنند.
در هر صورت اگر تصمیم به خواندن کتب انگیزشی یا گوش دادن به سخنرانیهای انگیزشی دارید سعی کنید در ابتدا به خوبی تحقیق کنید. این روزها افراد بسیاری ادعای فعالیت در این زمینه را دارند و حتی بسیاری از آنها تا مرحلهی چاپ کتاب نیز رسیدهاند. اما متخصصین این حوزه آنها را تائید نمیکنند؛ چرا که ممکن است بسیاری از این مطالب بر روی افراد اثر عکس بگذارند و حتی فرد را دچار افسردگی کنند.
دوباره به این جمله میرسیم که تلاش برای رسیدن به هدف لازم است، اما گاهی مواقع کافی نیست.
مطالب انگیزشی و روانشناسی زرد
در این باب میتوانیم به بیتی از حافظ شیرازی اشاره کنیم که میفرماید: «نه هر که چهره برافروخت دلبری داند/ نه هر که آینه سازد سکندری داند»
این روزها بازار کتابها و مطالب انگیزشی بسیاری داغ شده است. یکی از دلایلی که این بازار را در سالهای اخیر بسیاری پر رونق کرده است گستردگی شبکههای اجتماعی مجازی در میان مردم است. شبکههایی که فرد گاها در آنها تکهای کتاب یا بخشی از نوشتهی فردی را منتشر میکند و هیچ مسئولیتی هم در قبال انتشار آن ندارد. مطالب روانشناسی غیر علمی و بیپایه و اساسی که به اصطلاح آنها را روانشناسی زرد مینامیم. مانند همین مسئله که تنها تلاش برای رسیدن به هدف کافی است و یا اگر چیزی را بخواهید به آن میرسید!
علم روانشناسی از علوم بسیار جذاب برای بسیاری از افراد است؛ اما مشکل اینجاست که در سالهای اخیر هر فردی که کمی مطالعه جانبی در زمینه روانشناسی و مطالب انگیزشی داشته است خود را در این حوزه صاحب نظر میداند. صاحبنظرانی که گاها به تجویز نسخههایی برای اطرافیان میپردازند. این افراد در ابعاد وسیعتر اقدام به چاپ کتاب یا انتشار مطالب انگیزشی و روانشناسی مینمایند.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تایپ های شخصیتی، مسئولیت اجتماعی و انگیزشی موفقیت را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
اثرات مخرب مطالب انگیزشی و روانشناسی زرد
متخصصین و خبرگان حوزه علوم شناختی و روانشناسی معتقدند که این مطالب زرد مشاورهای و انگیزشی نه تنها اثر مثبتی بر زندگی و روحیات فرد ندارد، بلکه ممکن است پس از مدتی در فرد اثراتی مخرب همچون ایجاد افسردگیهای کوتاه مدت یا ماندگار داشته باشد.
دنبال کردن این مطالب زرد گاها باورهایی را به شما القا میکنند. باورهای غلطی که در ذهن شما ثبت و ماندگار میشود.
قانون جذب:
برای مثال یک باور غیرعلمی که میتواند در ذهن شما شکل بگیرد این است که بخواه تا به تو داده شود! باوری که در سالهای اخیر نیز با نام پدیدهی قانون جذب در بین بسیاری از افراد رواج پیدا کرده است و اثبات علمی ندارد. این قانون منتقدین علمی بسیاری دارد که هر یک به نوعی به رد این پدیده یقین دارند. در هر صورت شما با مدتی قرار گرفتن در معرض این نوع از مطالب و محتواها به خصوص در فضای مجازی به آنها باور پیدا میکنید.
همین باور بعدها منجر به احساس ناتوانی در شما میشود. هنگامی که شما در مسیری به شکست میخورید یا آپشن دلخواه خود را در زندگی به دست نمیآورید. در این زمان است که باورهای شکل گرفته در ذهنتان شما را تنها مقصر این مسئله میدانند. شمایی که احتمالاً با تمام وجود خود نخواستهاید که به شما داده نشده است!
کفایت تلاش برای رسیدن به هدف
باز میرسیم به بحثی که در ابتدای مقاله در رابطه با آن صحبت کردیم. آیا به راستی تلاش برای رسیدن به هدف کافی است؟ تمام مطالب زرد روانشناسی که در رابطه با آنها صحبت کردیم میتوانند به القای این باور در شما نیز منجر شوند. باوری که شما و میزان تلاشتان را تنها عامل موفقیت و یا تنها عامل شکست شما میداند. بدون اینکه عوامل محیطی، شخصی و خانوادگی دیگری که میتوانند بر روی موفقت شما در رسیدن به اهداف و نتایج تلاش شما اثر بگذار باشند را در نظر بگیرد.
اثرات مخرب باورهایی مبنی بر مقصر دانستن خود
همهی این مطالب و باورهای غلط و غیر علمی میتوانند تأثیرات بد و مخربی را روی افراد به جا بگذارند. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف خود و کسب موفقیت انجام میدهد. این فرد اما پس از مدتی به دلیل برخی عوامل محیطی یا خانوادگی از رسیدن به هدف بازمیماند. همچنین او تحت تأثیر جملات انگیزشی و این مطلب که تنها تلاش برای رسیدن به هدف کفایت میکند قرار دارد. نتیجه چه میشود؟ بله درست حدس زدید. فرد به شدت دچار سرخوردگی میشود. احساس بدی نسبت به خود پیدا میکند و ممکن است در شرایط حاد پس از شکست در این راه دچار افسردگی شود.
بسیاری از روانشناسان و مشاورین اذعان میکنند که مراجعینی دارند که پس از شکست با سرخوردگی و احساس گناه به آنها مراجعه میکنند. افرادی که مورد هجوم این مطالب در شبکههای اجتماعی و یا از سوی اطرافیان خود قرار گرفتهاند. خود را مقصر تمام اتفاقات بد مسیر میدانند و احساس میکنند که تلاش آنها در راه رسیدن به اهدافشان کافی نبوده است. در حالی که ممکن است بسیاری مشکلات محیطی، جغرافیایی و خانوادگی دیگر در زمین خوردن آنها مؤثر بوده باشد.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تقویت اراده، اثر مرکب، تست هوش و کنترل خشم را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
عوامل بیرونی و درونی مؤثر برای رسیدن به هدف
بیایید این بخش را با یک مثال ساده پیش ببریم. مثالی از یک تجربه شخصی که احتمالاً بسیاری از ما آن را در زندگی خود داشتهایم. تجربهی کنکور و پشت کنکوری بودن و درس خواندن برای پیشرفت. اکثر افرادی که برای این رقابت بزرگ تلاش میکنند اهداف بزرگی نیز در سر خود دارند. برای مثال فردی که برای کنکور در رشتهی تجربی آماده میشود ممکن است رؤیای پزشکی داشته باشد یا فردی که تصمیم به شرکت در کنکور هنر را دارد، رؤیای یک رشتهای خاص در دانشگاهی خاص.
همهی چیزی که در گوش یک دانشآموز تلاشگر برای آمادگی در کنکور خوانده میشود یک چیز است! اینکه باید تلاش کنی تا موفق شوی. در حالی که ممکن است مقدار یکسان و مشابهی از تلاش در شرایط محیطی متفاوت نتایج یکسان ندهد. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که در شرایط محیطی مناسبی قرار دارد. در این مثال این شرایط را رفاه خانوادگی، مدرسه و اساتید سطح بالا و امکان استفاده از کتب و کلاسهای آموزشی در نظر میگیریم. شخصی را نیز در نظر بگیرید که در منطقهای محروم بدون دسترسی به هیچ یک از این امکانات مشغول تحصیل و آمادگی برای کنکور است. به نظر شما میزان تلاش یکسان برای این دو فرد نتیجهی یکسان میدهد؟
پاسخ بسیاری از ما به این سؤال خیر است. پس تنها تلاش برای رسیدن به موفقیت کافی نیست. شرایط محیطی، خانواده، شرایط شخص و استعدادها و تواناییهایش، رفاه زندگی، شرایط جغرافیای محل زندگی و عوامل بسیار دیگری در این مسئله تأثیرگذار هستند.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات خودشیفتگی، دوپامین و چگونه اعتماد به نفس داشته باشیم را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
کلام آخر
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی تأثیر برخی مطالب روانشناسی و انگیزشی زرد در زندگی افراد پرداختیم. مطالبی که گاهی با ایجاد باورهای غلط و غیرعلمی در ذهن افراد اثرات مخربی در ذهن آنها ایجاد میکنند. برای مثال باورهایی مانند «بخواه تا به تو داده شود» و یا باور اینکه «تلاش برای رسیدن به هدف کافی است» از جملهی این ذهنیتهای غلطی هستند که در تفکر مردم شکل گرفته است. روانشناسان معتقدند که برخی از این باورها میتوانند در دراز مدت منجر به ایجاد افسردگی در افراد شوند. در این مطلب سعی کردیم تا مثالهایی در این باره را مطرح کنیم.
اگر شما هم تجربهای در رابطه با مواجهه با این مطالب و یا کتب زرد این حوزه دارید، با ما در میان بگذارید.