هاروکی موراکامی یکی از معروفترین و پرطرفدارترین نویسندگان ژاپنی است. نویسندهای که کتابهای او در سالهای اخیر در دسته پرفروشترین کتابهای جهان قرار گرفتهاند و تحسین منتقدین بسیاری را برانگیخته است. هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی جوایز داخلی و خارجی بسیاری دریافت کرده است و آثار او تا کنون به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این نویسنده ژاپنی کتابهای معروف بسیاری دارد که اگر ذرهای هم اهل مطالعه باشید، احتمالاً نام بسیاری از آنها به گوش شما خورده است. به عنوان یکی از کتابهای معروف و محبوب او میتوانیم به کتاب کافکا در کرانه اشاره کنیم. کتابی که تا کنون به زبانهای بسیاری در دنیا ترجمه شده و در کشور ما نیز طرفداران بسیاری دارد.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم داریم تا به بررسی بخش مختصری از زندگینامه و راز موفقیت هاروکی موراکامی بپردازیم و برخی از معروفترین و محبوبترین کتابهای این رماننویس بزرگ ژاپنی را معرفی کنیم.
هاروکی موراکامی کیست؟
هاروکی موراکامی یا همان 村上 春樹 نویسنده ژاپنی متولد 12 ژانویه سال 1949 در ژاپن است. موراکامی در سالهای فعالیت خود داستانها و رمانهای بسیاری نوشته است که این کتابها در سطح ژاپن و همچنین در سطح بینالملل در دسته پرفروشترین کتابها قرار گرفتند. آثار هاروکی موراکامی تاکنون به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و بیش از میلیونها نسخه از آنها در کشورش ژاپن و در بسیاری نقاط دیگر در جهان به فروش رسیده است.
موراکامی همچنین در کشور ما نیز طرفداران بسیاری دارد و کتابهای او همیشه در دستهی کتابهای پرفروش و پیشنهاد شده توسط کتابفروشیها قرار دارند. کتابهای داستانی، غیرداستانی و رمانهای موراکامی تحسین بسیاری از منتقدین و متخصصین حوزه داستان نویسی را برانگیخته است و همین مسئله منجر به دریافت جوایز متعدد داخلی و بینالمللی برای او شده است. از جمله این جوایز میتوانیم به جایزه جهانی فانتزی در سال 2006، جایزه بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر در سال 2006، جایزه فرانتس کافکا در سال 2006 و جایزه اورشلیم در سال 2009 اشاره کنیم.
موراکامی تاکنون کتابهای بسیاری منتشر کرده است. که از جمله معروفترین آنها میتوانیم به کتابهایی همچون تعقیب گوسفندان وحشی، چوب نروژی و کافکا در ساحل اشاره کنیم. موراکامی همچنین به ترجمه آثار نویسندگانی از جمله ریموند کارور و جی دی سالینجر به انگلیسی ژاپنی پرداخته است. هاروکی موراکامی یکی از چهرههای مهم ادبیات پست مدرن به شمار میرود که همین مسئله دلیل اهمیت مطالعه آثار او را میرساند. در یکی از مقالههای منتشر شده در گاردین موراکامی به خاطر آثار و دستاوردهایش در میان بزرگترین رماننویسان عصر حاضر در جهان قرار گرفته است.
بیوگرافی هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی در کیوتو ژاپن و در دوران پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمد. هاروکی تنها فرزند خانواده بود و پدر و مادرش هر دو مدرس ادبیات ژاپنی بودند. پدر هاروکی پسر یک کشیش بودایی و مادرش دختر یک تاجر بود.
او در دوران کودکیاش غرق در فرهنگ غرب و به شدت تحت تاثیر موسیقی و ادبیات غربی و روسی بود. موراکامی دوران کودکی و نوجوانی خود را با انس گرفتن با بسیاری از نویسندگان اروپایی و آمریکایی گذارند. او در آن دوران بیشتر به خواندن آثار نویسندگانی همچون فرانتس کافکا، گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز، کرت ونهگارت، فئودور داستایوفسکی، ریچارد براتیکان و جک کرواک مشغول بود. او با این آثار بزرگ شد و به درک ادبیات داستانی رسید. همین مسئله و دنبال کردن این نویسندگان اروپایی و آمریکایی توانست موراکامی را از بسیاری از نویسندگان و رماننویسهای ژاپنی متمایز کند و شاید یکی از اصلی ترین دلایل شهرت او همین باشد.
هاروکی موراکامی در دانشگاه توکیو و در رشته نمایش تحصیل کرده است. او در همان محل نیز با همسرش یوکو آشنا شد. پس از گذشت مدتی از فارغ التحصیل شدن موراکامی از دانشگاه او به تأسیس یک قهوه خانه پرداخت و از سال 1974 تا 1981 به همراه همسرش در این قهوه خانه کار میکرد. جالب است بدانید موراکامی و همسرش تصمیم گرفتند تا هیچ گاه صاحب فرزندی نشوند.
یکی از نکات مهمی که در رابطه با موراکامی وجود دارد رابطه جالب او با ورزش از جمله دوندگی است. او در کتاب خاطراتش در این رابطه به طور مفصل صحبت کرده است. موراکامی تا سن 33 سالگی دویدن را به طور حرفهای آغاز نکرده بود، او اولین دوی ماراتن خود را در سال 196 با یک مسابقه 100 کیلومتری در اطراف یکی از دریاچههای ژاپن آغاز کرد و حالا یک دونده حرفهای دوی ماراتن است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بقراط، استیون هاوکینگ، چه گوارا و نیکولا تسلا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سه گانه موش صحرایی
موراکامی نوشتن داستانهای تخیلی را از سن 29 سالگی آغاز کرد. همانطور که خودش در یکی از مصاحبههایش نیز بیان کرده است که من تا قبل از 29 سالگی چیزی ننوشتم، چیزی خلق نکردم و مانند یکی از افراد معمولی دیگر زندگی میکردم. جالب است بدانید که او برای نوشتن اولین رمان خود که “آواز باد را بشنو” نام داشت از تماشای یک بازی بیسبال ایده گرفت. او این رمان را در سال 1979 نوشت. موراکامی به مدت ده ماه بر روی این رمان کار کرد و توانست پس از روزها و ماهها تلاش آن را تکمیل کند. موراکامی رمان آواز باد را بشنو را به یک مسابقه ادبی فرستاد و موفق به کسب جایزه رمان اول شد.
موفقیت او با این رمان منجر شد تا موراکامی بیش از پیش به نوشتن علاقه مند و تشویق شود. یک سال بعد بود که او موفق شد یک سری داستانی با نام پین بال 1973 را منتشر کند. در سال 1982 موراکامی موفق به انتشار رمان تعقیب و گریز گوسفندان شد. رمانی که توانست مورد توجه منتقدین بسیاری قرار بگیرد و انتشاری موفقیت آمیز داشت. رمانهای شنیدن آواز باد، پین بال 1973 و تعقیب و گریز گوسفندان بعدها به عنوان یک سه گانه به نام موش صحرایی معرفی شدند. این سه گانه به محوریت یک راوی ناشناس و دوستش موش صحرایی بود.
دو رمان اول این مجموعه تا سال 2015 نیز به طور گسترده در خارج از ژاپن در دسترس نبودند. موراکامی این دو رمان خود را خام و ناپخته میدانست و تمایلی به ترجمهی آنها به زبان انگلیسی نداشت. طبق بیان خود او تعقیب گوسفندان وحشی اولین کتابی بود که توانست او را با لذت داستانگویی آشنا کند. داستان خوبی که توانست عادت کتاب خواندن را در افراد تقویت کند.
هاروکی موراکامی در مرکز توجه
موراکامی در سال 1985 کتاب سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا را نوشت. یک فانتزی رویاگونه که عناصر جادویی استفاده شده در آن بابهای جدیدی را بر روی موراکامی باز کرد و انگیزه خوبی برای او شد. او در سال 1987 با نوشتن رمان چوب نروژی به موفقیت بزرگی دست یافت و توانست در سطح ژاپن بسیار شناخته شود. رمان چوب نروژی در آن زمان میلیونها نسخه در ژاپن فروخته شد. چوب نروژی توانست موراکامی را به شهرتی برساند که قبلاً از آن نصیبی نبرده بود. در واقع او پیش از چوب نروژی به سختی در ژاپن شناخته میشد؛ اما پس از آن در مرکز توجه قرار گرفت.
در سال 1986 بود که هاروکی موراکامی تصمیم به مهاجرت از ژاپن گرفت. موراکامی به اروپا سفر کرد و در نهایت در ایالات متحده ساکن شد. موراکامی پس از مهاجرت در انجمن نویسندگان دانشگاههایی همچون دانشگاه پرینستون در پرینستون، دانشگاه نیوجرسی، دانشگاه تافتس در مدفورد، دانشگاه ماساچوست و دانشگاه کمبریج عضو بود.
از “جدایی” تا “تعهد”
رمان The Wind-Up Bird Chronicle که در سال 1995 توسط موراکامی منتشر شد رمانی بود که همزمان واقعیت و فانتزی را به طرز فوقالعادهای در هم آمیخته بود و همچنین شامل برخی عناصر خشونت فیزیکی نیز بود. در واقع این رمان نسبت به کارهای قبلی او از لحاظ اجتماعی آگاهانهتر بود و به موضوع جنایات جنگی در مانچوکو شمال شرقی چین پرداخته بود. این رمان موفق شد برنده جایزه یومیوری شود. جایزهای که توسط یکی از منتقدین سابق موراکامی که بسیار نیز در این امر سرسخت بود و پیشتر برنده نوبل ادبیات شده بود، به او اهدا شد.
موراکامی اشاره میکند که پس از اقامت در ایالات متحده در سال 1991، رویکرد او از یک جدایی به یک تعهد تغییر پیدا کرد. به گفتهی موراکامی کتابهای اولیه و رمانهای ابتدایی او در تاریکی فردیاش سر چشمه گرفته بودند، در حالیکه آثار بعدی او به تاریکیها و زشتیهای موجود در جامعه و تاریخ میپردازند.
ترجمهی انگلیسی بسیاری از داستانهای کوتاه او که در سالهای 1983 تا 1990 نوشته شدهاند، همگی در کتاب The Elephant Vanishes گردآوری شدهاند. همچنین که پیشتر نیز گفتیم موراکامی به غیر از کار نویسندگی به ترجمه آثار به ژاپنی نیز میپردازد. برای مثال او بسیاری از آثار اسکات فیتزجرالد، ریموند کارور، پل تروکس، جان ایروینگ و بسیاری نویسندگان دیگر را به زبان ژاپنی ترجمه کرده است.
انتشار کافکا در کرانه و موفقیتهای پس از آن
هاروکی موراکامی در سال 1999 Sputnik Sweetheart را نوشت و منتشر کرد و به دنبال آن در سال 2002 موفق به انتشار کافکا در کرانه شد. کافکا در کرانه یکی از موفقترین و مشهورترین کتابهای موراکامی است که در سال 2005 به انگلیسی ترجمه شد. کافکا در ساحل در سال 2006 برنده جایزه جهانی فانتزی برای رمان شد. این کتاب در اواخر سال 2007 به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی نیویورک تایمز انتخاب شد. کاکفکا در کرانه به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و طرفداران بسیاری در میان فارسی زبانان دارد.
موراکامی در اواخر سال 2005 مجموعهای از داستانهای کوتاه به نام Tōkyō Kitanshū یا 東京奇譚集 یا رازهای توکیو منتشر کرد. در سال 2002 بود که مجموعهای داستانی با نام تولد را منتشر کرد. او در این مجموعه به جمع آوری داستانهایی کوتاه با موضوع تولد پرداخت. این مجموعه شامل آثاری از راسل بنکس، اتان کنین، ریموند کارور، دیوید فاستر والاس، دنیل جانسون، خود موراکامی و بسیاری افراد دیگر است.
جالب است بدانید که موراکامی در سال 2007 کتابی را در رابطه تجربههای دویدن خود منتشر کرد. کتابی به نام “وقتی از دویدن میگویم از چه حرف میزنم؟” داستانهایی در رابطه با تجربهی او به عنوان یک دونده دو ماراتن و یک ورزشکار است. این کتاب در سال 2007 در ژاپن منتشر و ترجمه انگلیسی آن در بریتانیا و ایالات متحده در سال 2008 وارد بازار شد.
سبک نوشتههای هاروکی موراکامی
اکثر نوشتههای هاروکی موراکامی از سنت رمانهای ژاپنی پیروی میکنند. یعنی نوشتههای او بر اساس روایت اول شخص بیان میشوند. او همچنین بیان میکند که از آنجایی که خانواده نقش مهمی در ادبیات ژاپن ایفا میکند، پس در نوشتهها هر شخصیت اصلیای که وجودی مستقل داشته باشد به فردی تبدیل میشود که آزادی و تنهایی را به صمیمیت ترجیح میدهد!
از دیگر ویژگیهای نوشتههای موراکامی میتوان به طنز منحصر به فرد آنها اشاره کرد. برای مثال در داستان ” سوپر قورباغه توکیو را نجات میدهد” قهرمان داستان با یک قورباغه 6 فوتی مواجه میشود که در حالیکه یک فنجان چای در دست دارد در رابطه با نابودی توکیو سخن میگوید. در واقع لحن این داستان بسیار هوشیارانه است، اما موراکامی احساس میکند پس از اینکه توانست جدیت مسئله را به خواننده یادآوری کند نیاز است تا با ترفندهایی او را سرگرم کند.
یکی دیگر از ویژگیهای قابل توجه داستانهای موراکامی، نظرات شخصیتهای اصلی در مورد عجیب و غریب بودن داستان است. موراکامی توضیح میدهد که شخصیتهایش همان چیزی را که او در حین نوشتن تجربه میکند را تجربه میکنند.
مسئلهای جذاب که در بسیاری از آثار موراکامی به چشم میخورد پیوند ناخودآگاه این آثار با موسیقیهای کلاسیک است. بسیاری از رمانها و داستانهای او دارای عناوین و عناصری است که ما را به موسیقیهای کلاسیک وصل میکنند. برای مثال:
سه کتابی که The Wind-Up Bird Chronicle را تشکیل میدهند: زاغی دزد (پس از اپرای روسینی)، پرنده به عنوان پیامبر (پس از قطعه پیانویی از رابرت شومان که معمولاً در انگلیسی به عنوان پرنده پیامبر شناخته میشود) و پرنده شکار (شخصیتی در اپرای فلوت جادویی موتزارت).
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مریم میرزاخانی، آدولف هیتلر و آنگلا مرکل را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جوایز دریافت شده توسط کتابهای هاروکی موراکامی
- 1979: جایزه گونزو (بهترین رمان اول) برای آواز باد را بشنو
- 1982: جایزه ادبی نوما برای تعقیب گوسفند وحشی
- 1985: جایزه تانیزاکی برای سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا
- 1995: جایزه یومیوری (بهترین رمان) برای The Wind-Up Bird Chronicle
- 1999: جایزه کووابارا تاکئو برای زیرزمینی
- 2006: جایزه جهانی فانتزی (بهترین رمان) برای کافکا در ساحل
- 2006: جایزه بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر برای بید کور، زن خفته
همچنین موراکامی برای مجموعه داستانهای بید کور، زن خفته موفق به دریافت جایزهی کیریاما در سال 2007 شد؛ اما طبق توضیحات وبسایت مربوط به این فستیوال، موراکامی به دلایلی شخصی از حضور در این جشنواره و پذیرش جایزهی آن امتناع کرد.
جوایز دریافت شده توسط هاروکی موراکامی
در سال 2006 موراکامی موفق شد تا جایزه فرانتس کافکا را در ششمین دوره برگزاری این جشنواره دریافت کند.
سپتامبر 2007 بود که موراکامی دکترای افتخاری ادبیات از دانشگاه لیژ دریافت کرد، همچنین در سال 2008 یک دکترا از یکی از دانشگاههای پرینستون و یک دکترا از دانشگاه تافتس در سال 2014 دریافت کرد.
موراکامی در سال 2009 موفق به دریافت جایزه اورشلیم شد. جایزه اورشلیم یک جایزهی ادبی دو سالانه است که به نویسندگانی که در آثارشان به موضوعاتی از جمله آزادی بشر، جامعه، سیاست و حکومتها میپردازند اهدا میشود. البته به دلیل اینکه این مراسم اهدای جوایز در اسرائیل برگزار میشد انتقادات بسیاری بر موراکامی برای شرکت در این مراسم وارد شد. در نهایت موراکامی تصمیم گرفت در این مراسم شرکت کند؛ اما در جمع مقامات اسرائیلی به شدت از سیاستهای آنان انتقاد کرد و طی یک سخنرانی به بیان عقاید خود پرداخت.
در سال 2011 موراکامی برنده 80000 یورو از فستیوال بینالمللی کاتالونیا شد، اما او این جایزه را به آسیب دیدگان زلزله و سونامی 11 مارس و به آسیب دیدگان فاجعهی هستهای فوکوشیما اهدا کرد.
اکتبر سال 2014 جایزه Welt Literaturpreis به موراکامی اهدا شد.
در سال 2015 هاروکی موراکامی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد TIME 10 انتخاب شد.
در نوامبر سال 2016 جایزه ادبیات هانس کریستین اندرسن دانمارکی به او اهدا شد.
جالب است بدانید که در سالهای اخیر اغلب از هاروکی موراکامی به عنوان یکی از شانسهای برنده شدن جایزه نوبل یاد میشود؛ اما هنگامیکه در یکی از مصاحبههای انجام شده با موراکامی از او پرسیده شد که نظر او در رابطه با دریافت جایزه نوبل ادبیات چیست او پاسخ جالبی به این سؤال داد:
“نه، من جایزه نمیخواهم. جایزه نوبل یعنی دیگر کار شما در این رشته تمام است!”
زندگی شخصی هاروکی موراکامی
موراکامی هرگز عضوی از جامعهی نویسندگان مشخصی نبوده است، به این دلیل که او اصولاً فردی تنها بوده و هیچ گاه علاقهای به گروهها و محافل ادبی نداشته است. او همیشه بیان میکند که همسرش اولین خواننده رمانهای اوست و یکی از بزرگترین حامیان او در این مسیر است.
جالب است بدانید که موراکامی از طرفداران رمانهای جنایی است. او همچنین یکی از طرفداران موسیقی کلاسیک و جاز است و به گفتهی او موسیقی مانند یک سفر ذهنی رؤیایی است. موراکامی بیان میکند که زمانی آرزو داشت که یک نوازنده ماهر شود؛ اما از آنجایی که در نواختن ساز مهارت نداشت این آرزو را کنار گذاشت و تصمیم گرفت نویسنده شود!
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات میشل اوباما، شجاع الدین شفا و الیف شافاک را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کلام پایانی
هاروکی موراکامی که امروزه یکی از مشاهیر شناخته شده در سطح جهان است یک نویسنده ژاپنی است. او در این سالها رمانهای بسیاری را منتشر کرده است و موفق به دریافت جوایز بسیاری شده است. موراکامی از آن دسته نویسندگانی است که معتقدند رمان و داستانی که نتواند خواننده را درگیر کند یا او را دچار سردرگمی نکند ارزش خواند و نوشته شدن ندارند، چرا که رمانها باید بتوانند انسان را درگیر معنای خود کنند. در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بیان بخش مختصری از زندگی پربار هاروکی موراکامی پرداختیم و بخشی از فعالیتها و جوایز او را به عنوان یک نویسنده موفق بررسی کردیم. امیدواریم این مقاله از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. شما چه کتابی از هاروکی موراکامی مطالعه کردهاید؟
منبع: Wikipedia