اگر تاکنون نام برند بیژن و تولیدات گرانقیمت آن را نشنیدهاید، این مقاله به شما اختصاص دارد. برند بیژن با فروشگاه خود در کالیفرنیای آمریکا، یکی از برترین تولیدکنندگان جهان است که تاکنون لوازم متعددی مانند کیف و کفش، انواع لباس، کت و شلوار و حتی ماشین تولید کردهاست.
صاحب آن مردی ایرانی به نام بیژن پاکزاد بود که سی و هفت سال اولیهی زندگی خود را در تهران گذراند، سپس به آمریکا مهاجرت کرد و فروشگاه اختصاصی خود را تاسیس نمود. شهرت او به اندازهای بود که مشتریانی چون باراک اوباما، جف بزوس و جورج بوش داشت! این مقاله از دانشگاه کسب و کار به شرح زندگی و مسیر پر فراز و نشیب موفقیت او اختصاص دارد.
زندگینامه بیژن پاکزاد
بیژن پاکزاد در 15 فروردین سال 1319 در تهران متولد شد. خانوادهی او از ثروتمندان و افراد دغدغهمندی بودند که به تحصیلات و فرهنگ اهمیت میدادند. آنها بیژن را به مدرسهای در سوئیس فرستادند. بیژن پس از اتمام دوران دبیرستان، مدتی در رشته مهندسی شیمی تحصیل کرد؛ اما کمکم متوجه شد که علاقهی چندانی به آن ندارد. او به مد و لباس علاقه داشت، بنابراین از دانشگاه مهندسی خارج شد و با این تصمیم، مسیر زندگیاش را کاملا تغییر داد.
علاقه به طراحی لباس
بیژن پاکزاد مدتی بعد برای مطالعه در رشتهی طراحی لباس به ایتالیا رفت و به تحصیل در دانشگاه میلز در شهر سنت گال پرداخت. او در سوئیس و ایتالیا، با افراد قشرهای مختلف و سلیقه و طرز پوشش آنها آشنا شد و با دوستان ثروتمندی چون شاهزاده ریتر ارتباط برقرار کرد که بعدها مشتری او شدند. این مسائل، زندگی پاکزاد را به همان راهی کشاند که بعدها باعث موفقیت و شهرتش شد.
بیژن پاکزاد و افتتاح گالری
بیژن در ادامهی همین فعالیتها توانست یک گالری هنری در اطراف شهر میلان افتتاح کند. این گالری ظاهرا برای نمایش طراحیهای مختلف او در حوزهی مد و پوشاک در ایتالیا بود. بیژن پاکزاد مدام در حال یادگیری و افزایش سطح آگاهی خود در این حوزه بود، بنابراین مدتی بعد برای تکمیل دانش طراحی خود به آلمان سفر کرد. او در آن جا با اصول کامل طراحی آشنا شد و پس از آن به فکر بازگشت به ایران افتاد.
بیژن پاکزاد و بازگشت به ایران
بیژن پس از بازگشت به ایران، اولین فعالیت کاریاش را با افتتاح بوتیکی به نام پلنگ صورتی در تهران آغاز کرد. او سپس بوتیک دیگری به نام “سسیل جی” یا “نیکولا بلازی” افتتاح کرد که مشهورتر و موفقتر از بوتیک قبلی بود. نیکولا بلازی اختصاصیترین فروشگاه تهران برای ثروتمندان بود که مشتریانی از اعضای دربار، خاندان سلطنتی و خاندانهای ثروتمند ایران داشت. شهرت بیژن پاکزاد تا جایی بود که بعدها طراحی لباس محمدرضا شاه را برعهده گرفت و شخصا اقدام به اندازهگیری و تولید آن کرد.
تصمیم مهاجرت به آمریکا
بیژن پاکزاد پس از چند سال فعالیت در تهران تصمیم گرفت برای همیشه به آمریکا مهاجرت کند. او در سال 1352 (1973 میلادی) به لسآنجلس مهاجرت کرد و زندگی شخصی و کاریاش را در آنجا آغاز نمود. او با زنی به نام شبنم ازدواج کرد که مدتی بعد با وجود دختری به نام دانیلا، به طلاق منجر شد. دانیلا بعدها در کنار پدرش به فعالیت پرداخت و تبدیل به یکی از طراحان سرشناس مد و لباس زنانه در آمریکا شد.
بیژن پاکزاد مدتی بعد با تریسی هایاکاوا ازدواج کرد که چند سال از خودش جوانتر بود. او از این ازدواج صاحب دختری به نام الکساندرا و پسری به نام نیکولاس شد. همهی فرزندان او راه پدر را در پیش گرفتند و به فعالیتهای مد و طراحی لباس پرداختند.
ایدهی طراحی لباس مردانه
بیژن پاکزاد در فعالیتهای ابتدایی خود به جنسیت و سبک خاصی محدود نبود؛ اما مدتی بعد با مشاهدهی سبک پوشش مردان ثروتمند به این نتیجه رسید که آنها از اصول مد آگاهی ندارند و لباسهایی میپوشند که در شان و جایگاهشان نیست. او برای تحقق این ایده شروع به برنامه ریزی و هدفگذاری کرد و سرانجام در سال 1976 اولین بوتیک خود را در بورلی هیلزِ لسآنجلس افتتاح کرد. این فروشگاه فقط به طراحی و فروش لباسهای مردانه اختصاص داشت و یکی از گرانقیمتترین و شیکترین بوتیکهای دنیا بود.
بیژن پاکزاد و بوتیک بورلی هیلز
بیژن پاکزاد از ابتدای جوانی سلیقهی خاص و تجملاتیای داشت؛ به همین دلیل نوآوریهای زیادی در طراحی بوتیک خود انجام داد. ساختمان آن را به سبک مدیترانهای ساخت و در طراحی آن از فرشهای ایرانی به ارزش 500 هزار دلار و لوسترهای 75 هزار دلاری استفاده کرد.
اکنون این فروشگاه از گرانقیمتترین مکانهای طراحیشده در بورلی هیلز است که با دیوارها و تابلوهایی به رنگ زرد و امضای خاص اسم بیژن، یاد او را برای علاقهمندان لباس و پوشاک یادآوری میکند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جبران خلیل جبران، فرانتس کافکا و عبدالحسین زرین کوب را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
دومین بوتیک در نیویورک
بیژن پس از موفقیت و افزایش فروش محصولات خود، بوتیک دوم خود را سال 1984 در خیابان پنجم نیویورک افتتاح کرد. او حدود ده میلیون دلار برای طراحی آن هزینه کرد تا همانند سایر فروشگاههایش تجملاتی و گرانقیمت باشد. این بوتیکها به اندازهای خاص بودند که مشتریان برای بازدید از آن باید وقت قبلی میگرفتند یا از فروشگاههای اینترنتی، بلیت بازدید تهیه میکردند!
فعالیتهای بیژن پاکزاد در حوزههای مختلف
از آنجا که بیژن فردی با علایق خاص و متفاوت بود، علاوه بر طراحی لباس در ساخت عطر، جواهر، زیورآلات و سفارش ماشین نیز فعالیت داشت. او برای یکی از پادشاهان عربستان یک اسلحهی کلت کمری طراحی کرد که از طلای 24 عیار و روکش چرم ساخته شده بود. همچنین به درخواست یکی از بازیگران معروف، یک نوار مو از جنس الماس برای حضور او در کمپین معرفی عطر طراحی کرد که حدود 20 میلیون دلار قیمت داشت.
طراحی ماشین
در سال 2010، شرکت ماشین سازی رویس رولز قراردادی با بیژن پاکزاد بست که طی آن طراحی تعداد محدودی از خودروهای کوپه به او سپرده شد. ارزش هرکدام از این خودروها حدود یک میلیون دلار بود. ماشینهایی که طی این قرارداد تولید شد، به رنگ زرد و با حک نام بیژن بود. او علاقهی زیادی به ماشینهای لوکس داشت و اکثر اوقات چند ماشین شخصیاش را جلوی بوتیکاش پارک میکرد. یک بنتلی زرد، فراری زرد، کادیلاک، استون مارتین و بیامو نیز داشت که با آنها رفتوآمد میکرد.
عطر
بیژن پاکزاد از سال 1979 تولید عطرهایی خاص در پاریس را آغاز کرد. او مسیر پر فراز و نشیبی طی کرد تا عطرهایی با بهترین کیفیت را در برند بیژن تولید کند. او برای تحقق این هدف، از چندین کارخانهی کریستال سازی بازدید کرد تا بهترین شیشههای عطر را انتخاب کند. سپس 800 مدل شیشه را خریداری و بررسی کرد و با زنان اقشار مختلف دربارهی بهترین و شیکترین عطرهای مردانه مصاحبه کرد تا سلیقهی آنها را متوجه شود.
این عوامل موجب شد که بیژن پاکزاد پس از همکاری در تولید عطر با مایکل جردن، والیبالیست آمریکایی، کاندید جایزهی بنیاد عطر در سال 1999 و برندهی جایزه اسکار در سال 1988 شود. برند بیژن هماکنون بیش از 14 رایحه جذاب دارد که با مبالغی بیش از چند هزار دلار به فروش میرسند.
بیژن پاکزاد و توجه به کیفیت و زیبایی
یکی از عوامل مهم موفقیت و پیشرفت بیژن پاکزاد توجه به سلایق گوناگون و حفظ کیفیت متناسب با ارزش کار بود. او روز به روز شهرت بیشتری کسب میکرد تا جایی که طراح لباس و عطر برخی از پادشاهان دنیای مد مانند جورجیو آرمانی و تام فورد شد. کمکم سیاستمداران و بازیگران مشهور نیز از اجناس و طراحیهای او خریداری کردند و موجب افزایش ثروت و شهرت او شدند. امکان نداشت کسی از آنها از بوتیک او بازدید کند و با خریدی به مبلغ 6 یا 7 رقمی از اجناس او خارج نشود؛ کت و شلوار، لباسهای ورزشی، کلاه بیسبال، تیشرتهای پنبهای و کاپشنهایی از پوست تمساح!!
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پیتر دراکر، آلبرت انیشتین، علی شریعتی و ویکتور هوگو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
رنگهای عجیب و خاص پسند
برند بیژن در تولید و طراحی لباسهای مختلف از رنگها و طراحیهای تازه و عجیبی استفاده میکرد که پیش از آن سابقه نداشت. بیژن پاکزاد معتقد بود کت و شلوارها باید در رنگهای دیگری به جز مشکی، خاکستری یا سرمهای تولید شوند. از نظر او تولیدکنندگان لباس عمدا از رنگهای تیره استفاده میکردند که ایرادات دوخت و طراحی را پنهان کنند. به همین دلیل بیژن از رنگهای روشنی چون زرد، نارنجی، سبز و قرمز استفاده میکرد تا زیبایی لباسهایش بیشتر مشخص شوند.
پاکزاد در مصاحبهای دربارهی این ویژگی لباسهایش گفت:” بیشتر مشتریهای ما در اوایل کار از رنگهای مشکی و سرمهای خرید میکردند؛ اما وقتی تنوع و زیبایی طراحیهای رنگی ما را میدیدند کمکم به آنها علاقهمند میشدند و آن را در خریدهای بعدی در اولویت خود قرار میدادند. مثلا وقتی آقای جف بزوس کت زرد رنگی از برند ما خرید، اطرافیانش با تحسین از زیبایی آن تعریف کردند و حتی مشتری ما شدند. من نیز تصویری از این میلیاردر خوشپوش را در بوتیک قرار دادم تا مشتریها ببینند و به کت و شلوارهای رنگی علاقهمند شوند.”
مرگ ناگهانی بیژن پاکزاد
پاکزاد تا چندین سال به فعالیتهای طراحی و خرید و فروش خود در برند بیژن پرداخت. او ناگهان در 14 آوریل سال 2011 سکته مغزی کرد و بلافاصله در بیمارستانی در لوس آنجلس تحت عمل جراحی قرار گرفت. این عمل تاثیری در بهبود وضعیت او نداشت و بیژن پاکزاد، دو روز بعد در 16 آوریل سال 2011 و در سن 71 سالگی درگذشت.
پیکر او در نیوپورت بیچ آمریکا به خاک سپرده شد. دو هفته بعد، یادبودی از او، در دانشگاه کالیفرنیا برگزار شد که میزبان 700 مهمان اختصاصی و 1200 مهمان عادی بود. افراد سرشناسی چون فرح پهلوی و جورج بوش پیامهای تسلیتی برای خاندان پاکزاد فرستادند که در مراسم او قرائت شد.
بیژن پس از بیژن!
پس از درگذشت بیژن پاکزاد، مدیریت برند او به دست فرزندان و همکارش، داریوش محبوبی افتاد. ثروت و درآمد این برند در آن زمان حدود پنجاه میلیون دلار بود. سه فرزند او که مانند پدرشان به حوزهی مد و طراحی لباس علاقه داشتند به خوبی ادارهی فعالیتهای بوتیک و برند را عهدهدار شدند و مانع از شکست و پسرفت دستاوردهای بیژن شدند.
در سال 2000، شعبهی برند بیژن در نیویورک بسته شد و در سال 2016، کمپانی معروف لویی ویتون فرانسه، ساختمان بوتیک بیژن پاکزاد در بورلی هیلز را به قیمت 122 میلیون دلار خریداری کرد. با این حال بیژن هماکنون با مدیریت هنری و طراحیهای فرزندان پاکزاد در شعبههای دیگری اداره میشود و همچنان از لوکسترین و زیباترین لباسهای مردانه، عطر و جواهرات دنیا برخوردار است.
جوایز و افتخارات بیژن پاکزاد
- برندهی جایزهی موفقترین عطر مردانه و زنانه در سال 1988
- دریافت تقدیرنامه از شهردار لس آنجلس، تام برادلی، در سال 1993 به پاس خدمات او در حوزهی کسب و کار لسآنجلس
- همکاری با ستارهی والیبال آمریکایی، مایکل جردن در سال 1997 و ساخت عطر Jordan Cologne
- کسب عنوان عطر مردانه ستاره سالِ فروشگاههای زنجیرهای در سال 1997
- بهترین کمپین تبلیغاتی مردانه در سال 1997نامزد جایزهی بنیاد عطر در سال 1999
- کسب مدرک دکترای افتخاری در رشتهی علوم و هنر دانشگاه لیبرتی کالیفرنیا در سال 2007
- همکاری با شرکت ماشین سازی بوگاتی در فرانسه در سال 2008 میلادی
- دریافت مدال افتخار از آرنولد شوارتزنگر، فرماندار کالیفرنیا، به منظور سپاس از فعالیتهای او در حوزهی مد در سال 2010
- همکاری با کارخانهی ماشینسازی رولز رویس انگلیس در سال 2011
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
برخی از خریداران سرشناس برند بیژن
سیاستمداران و روسای جمهور: محمدرضا پهلوی، ولادیمیر پوتین، جورج بوش (پدر و پسر)، رونالد ریگان، بیل کلینتون، جان کری، ملک حسین و ملک عبدالله (پادشاه عربستان)
هنرمندان: کری گرانت، تام کروز، شهرام ناظری، محمدرضا گلزار، جورج آرمانی (طراح لباس سرشناس ایتالیایی)، استیوی واندر
بیژن پاکزاد از نگاه خودش
بیژن پاکزاد در ویدیویی که از او و فروشگاه جذابش گرفتند، خود را چنین معرفی کرد: “من از پانزده سالگی طراحی لباس میکردم. اکنون لباسهای من در کشور ایتالیا تولید میشوند. من سه فرزند دارم که عاشقشان هستم و همسری که سی ساله است و قصد دارد به زودی وکیل شود. من میدانم او با اراده و قدرتی که دارد حتما به آن میرسد.
مدیر فروشگاه و دستیار من دو خانم موفق و فعال هستند که به خوبی چهل هزار مشتری من را مدیریت میکنند. بسیاری از مشتریان من از قدرتمندترین مردان جهان هستند؛ پادشاهان، خانوادههای سلطنتی، میلیاردرها و… .
من برای 36 رئیس جمهور در سراسر جهان لباس تهیه کردم و در این میان به آمریکاییها علاقهی بیشتری داشتم. میشود گفت من گرانترین طراح لباس در جهان هستم و از این بابت متاسفم! با این حال جواهرات و عطر هم طراحی میکنم و بیشتر اوقاتم را در نمایشگاه و خانه میگذرانم.
نکاتی برای موفقیت در کار از زبان بیژن پاکزاد
اهمیت به مشتری
بیژن پاکزاد یکی از دلایل موفقیت خود را در اهمیت دادن به تکتک مشتریها میداند. او خود را دکتری میدانست که تلاش میکرد با توجه به سن، رنگ پوست، مدل مو و خصوصیات اخلاقی افراد، لباس و عطرهای مخصوص به آنها را طراحی کند و توقعاتشان را برآورده کند. از نظر پاکزاد، طرز دوخت و رنگ لباس یک بازیگر با سیاستمدار، قاضی یا خواننده متفاوت است و نمیشود سبک خاصی از پوشش را به همهی اقشار جامعه تجویز کرد.
تامین کیفیت
پاکزاد پارچههای اکثر لباسهای خود را از بهترین و گرانقیمتترین پارچههای ایتالیایی تامین میکرد. او در مصاحبهای گفت:” من قبل از سفارش پارچه، نمونهای از آن را میپوشم تا متوجه کیفیت آن شوم. سپس سه برابر هزینهی اصلی را به تولیدکننده پرداخت میکنم تا حق انحصاری آن را به من واگذار کند و به فرد دیگری نفروشد. این روش را در ساخت عطر نیز به کار میبردم، چنان که 800 مدل شیشهی عطری را برای فهم بهترین نوع آن امتحان کردم تا ببینم کدام یک توجه و رضایت من را برآورده میکند!”
علاقهی بیژن پاکزاد به کار
پاکزاد دلیل تداوم فعالیت خود را عشق به کار میدانست و معتقد بود برای علاقه کار میکند نه پول و درآمد :” من از این که تولیداتی منحصر به فرد دارم لذت میبرم. من معمولا هفت روز هفته در حال کار و طراحی هستم اما نیازی به آن ندارم. این کار را انجام میدهم چون دوست دارم و به آن عشق میورزم.”
توجه به ایدهها
“من به این اصل معتقدم که اگر قرار باشد انسان مسیر خاصی را دنبال کند، ایدهی آن از انرژیهای زمین و کائنات به ذهنش میرسد. من از اوایل جوانی به دنبال محصولات گران قیمت و خاصی بودم که با سایر محصولات متفاوت باشد.
بعدها این ایده را در طراحیهای عطر و لباس دنبال کردم و توانستم برای هرکسی محصول مورد نظر و خاص خودش را طراحی کنم. راز موفقیت من این بود که به دنبال علاقه و ایدههایم رفتم و سعی کردم به هدفی که در نظر دارم برسم.”
ثروت پدری یا استقلال مادی؟!
بیژن پاکزاد اگر چه در خانوادهای ثروتمند و کارآفرین متولد شد، موفقیت و ثروت میلیون دلاریاش را ناشی از فعالیتها و تلاشهای خود میدانست. او با خلاقیت و نوآوریهایی که در مسیر طراحی انجام داد به شهرت رسید و توانست شکاف بزرگی میان خود و سایر طراحان مد و لباس مطرح دنیا بیندازد.
اگرچه نمیتوان از تاثیر خانواده در موفقیت او چشمپوشی کرد. در واقع تحصیل بیژن در مدرسهی سوئیسی و دانشگاههای ایتالیا و آلمان، او را به کشف استعداد حقیقیاش رساند و چندین گام به پیشرفت و موفقیت نزدیکتر کرد.
توصیه به ریسک پذیری و درک ارزش پول
بیژن پاکزاد در توصیهای خطاب به افرادی که قصد ثروتمند شدن و کارآفرینی داشتند گفت:” پیش از هر چیز لازم است ارزش پول را درک کنید و برای حفظ و نگهداری آن تلاش کنید. انسان اگر در دریای پول هم غرق باشد، میتواند با خریدهای غیرضروری و ولخرجی، به فقر و بیپولی برسد. برای ثروت خود برنامهریزی کنید، با افراد کارآفرین و ثروتمند ارتباط بگیرید و اگر جایی نیاز به ریسک در سرمایهگذاری بود، دریغ نکنید. نوآوری و ریسک پذیری میتواند هر فردی را به موفقیت و ثروت برساند! “
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سخن پایانی
بیژن پاکزاد یکی از ایرانیان نابغه و با استعدادی بود که با دنبال کردن استعداد و ایدههای خود به شهرت و ثروت بیسابقهای دست یافت. او طراحی لباس چند رئیس جمهور مشهور آمریکا از جمله باراک اوباما، جورج بوش و رونالد ریگان را انجام داد و جوایز و افتخارات بیشماری را کسب کرد.
چنان چه در این مقاله از دانشگاه کسب و کار مطالعه کردید، موفقیت و پیشرفت او به عوامل متعددی بستگی داشت که مهمترین آنها خلاقیت و خاصپسندی بود. نظر شما دربارهی این هنرمند و کارآفرین ثروتمند ایرانی چیست؟ آیا پیش از این، از نام برند بیژن و تولیدات شیک و گرانقیمت آن اطلاع داشتید؟
منبع: Wikipedia
ای کاش برای ارتقای فرهنگ جامعه خودش با هنری که داشت تلاش بیشتری میکرد..بر میگشت و از هنرش برای مردمش هم استفاده میکرد…ثروت بدون دغدغه مردم خویش داشتن چه سود…می آید و ناگهان ترک میکند مارا..
نظر شما قابل احترامه اما هر کسی این حق رو داره که برای زندگیش تصمیم بگیره و انتخابهای خودش رو داشته باشه حتما انتخاب ایشون هم زندگی کردن در خارج از ایران بوده.