اراتوستن ستارهشناس، جغرافیدان، ریاضیدان و شاعر یونانی بود که بیشتر به دلیل محاسبه دور زمین و انحراف محوری آن شهرت داشت. او همچنین به دلیل نوآوری ریاضی خود در غربال اراتوستن که اعداد اول را شناسایی میکرد، شناخته شده است. همچنین جالب است بدانید اراتوستن سمتی هم به عنوان رئیس کتابخانه اسکندریه داشته است. با ادامه این مقاله در دانشگاه کسبوکار همراه باشید.
از کودکی اراتوستن تا اولین قدم برای دانشمند شدن
اراتوستن در سال ۲۷۶ و در شهر سیرنه، آفریقای شمالی (شهات امروزی، لیبی) چشم به جهان گشود. سیرنه مرکز تجارت یونان مرفه در سواحل دریای مدیترانه بود. اراتوستن در جوانی برای تحصیل به آتن در آکادمی افلاطون زیر نظر آرسیلاوس (حدود 316-240 ق. م.) فرستاده شد که نظام شکاکیت آکادمیک را در مدرسه ایجاد کرده بود. شکاکیت آکادمیک مردم را تشویق میکرد تا به جای تکرار آنچه که دیگران به عنوان حقیقت ادعا کرده بودند، از آنچه «دانش» نامیده میشود، سؤال کنند و نتایج پذیرفته شده را درباره خود جهان آزمایش کنند. تصور میشود که این دوره مطالعاتی، بر کارهای بعدی اراتوستن تأثیر گذاشته است.
دوران جوانی اراتوستن
اراتوستن، پسر یکی از آگلائوسها بود و در سیرنه که به عنوان مستعمره یونانی در شمال آفریقا در سال 631 قبل از میلاد تأسیس شده بود، به دنیا آمد. این بندر به سرعت تبدیل به یک بندر تجاری پررونق شد و در اواسط قرن پنجم قبل از میلاد خود را به عنوان یک جمهوری تثبیت کرد تا اینکه توسط اسکندر مقدونی تصرف شد.
پس از مرگ اسکندر در سال 323 پیش از میلاد، حکومت بطلمیوسی مصر بر آن حاکم شد و در سال تولد اراتوستنس استقلال خود را اعلام کرد. در سال 246 قبل از میلاد توسط بطلمیوس سوم و درست زمانی که اراتوستن هنوز در آتن بود و پدرش او را برای تحصیل در آنجا فرستاده بود، دوباره تحت کنترل بطلمیوسی قرار گرفت.
آتن در آن زمان مرکز فکری مدیترانه و آکادمی افلاطون یکی از معتبرترین مؤسسات آموزشی بود. اراتوستن زیر نظر آرسیلاوس، فیلسوف شکاک، در رشته فلسفی شک گرایی که برای اولین بار توسط پیرهوی الیس (360 تا 270 ق. م.) بیان شد، تحصیل کرد. پیرهو خودش چیزی ننوشت؛ اما سیستم او توسط شاگردش تیمون فیلوس در فلسفه پیرو، معتقد بود که مردم در زندگی با اعتماد به ادراکات حسی و اعتقاد به اینکه نتیجهگیری بر اساس آنها واقعیت را تشکیل میدهد، دچار مشکل میشوند.
سفر به مصر اراتوستن و ایجاد تحول در علم
در سال 246 قبل از میلاد، بطلمیوس سوم اورگیت، پادشاه مصر، به دنبال گنجینهای از دانش بود. او در جستجوی دانشمندی فرهیخته و نام آشنا، اراتوستن را به اسکندریه، شهری که به عنوان مرکز علم و فرهنگ در جهان باستان شناخته میشد، دعوت کرد. اراتوستن با آغوش باز به این دعوت پاسخ داد و راهی اسکندریه شد. در آنجا، او به عنوان سرپرست کتابخانه مشهور اسکندریه منصوب شد. این کتابخانه، گنجینهای بینظیر از طومارها و نوشتههای باستانی بود که دانشمندان و فیلسوفان از سراسر جهان را به خود جذب میکرد.
در میان طومارهای کهن، اراتوستن مشغول به پژوهشی شد که نام او را در تاریخ علم جاودانه کرد. او با استفاده از روشهای ابتکاری، محاسباتی را برای اندازهگیری محیط زمین انجام داد. در آن زمان، بسیاری از مردم تصور میکردند که زمین تخت است، اما اراتوستن با شجاعت و پشتکار، شواهدی را جمعآوری کرد که کروی بودن زمین را اثبات میکرد. علاوه بر این شاهکار علمی، اراتوستن آثار برجسته دیگری نیز در زمینههای مختلف از جمله جغرافیا، شعر، و ستارهشناسی خلق کرد. او در جغرافیا، مجموعهای سه جلدی با عنوان “جئوگرافیکا” تألیف کرد که در آن به توصیف دقیق جهان آن زمان و ابداع اصطلاح “جغرافیا” میپردازد.
در اسکندریه، اراتوستن فرصتی طلایی برای تبادل نظر با دیگر دانشمندان برجسته آن دوران، از جمله ارشمیدس، مخترع و ریاضیدان نامدار، پیدا کرد. دوستی و احترام متقابل این دو دانشمند، آنها را به تشویق و حمایت یکدیگر در مسیر تحقیقاتشان ترغیب میکرد. اراتوستن تا پایان عمر خود در اسکندریه ماند و در سال 194 قبل از میلاد چشم از جهان فروبست. او با تلاشها و نبوغ خود، نقشی بیبدیل در پیشرفت علم و دانش ایفا کرد و نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ به ثبت رساند.
ادعای پیرهو
مشخص نیست که آیا پیرو ادعا میکرد که واقعیت عینی غیرقابل شناخت است یا صرفا اینکه انسانها فاقد ظرفیت شناخت آن هستند، اما در هر صورت، نتیجه عملی یکسان بود. ادراکات حسی فرد قادر به بیان حقیقت در مورد پدیدههای قابل مشاهده نبود. بنابراین، برای دستیابی به آن ناتوان بود. با آسودگی خاطر، باید از هرگونه قضاوت و نتیجهگیری محکم در مورد دنیای معقول خودداری کرد. پیرهو پیشنهاد میکند بهترین کاری که میتوان انجام داد این است که انسان نسبت به هر نوع نتیجهگیری متعهد نباشند، دلایل موافق و مخالف را به طور مساوی با هم متعادل کنند و آن را در همان حال رها کنند. با انجام این کار، فرد به حالتی از ذهن به نام آتاراکسی، رهایی از پریشانی روانی و ناراحتی شخصی دست مییابد.
در زمان آرسیلاوس، فلسفه پیرو به گونهای توسعه یافته بود تا بر این ادعا تمرکز کند که دانش غیرممکن است.زیرا انسانها قادر به درک جهان معقول از طریق ادراکات حسی نیستند. از آنجایی که انسان نمیتوانست چیزی را که نمیدانست و آنچه را که میدانست محدود به ادراکات حسی غیرقابل اعتماد کند، در واقع هرگز نمیتوانست بفهمد چه چیزی نمیدانست یا آنچه میدانست در واقع درست است یا خیر.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات الکس فرگوسن، امیرکبیر، ریچل هالیس، توماس ادیسون، والت دیزنی و آلن دوباتن را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اراتوستن و شک: سفری در وادی پرسشگری
اطلاعات دقیقی از دوران تحصیل اراتوستن در آتن در دست نیست. با این حال، حضور او در آکادمی، قلب تپنده فلسفه در آن دوران، انکارناپذیر است. در این محیط پویا، اراتوستن تحت تعالیم فیلسوفان نامداری همچون پلاتون و آرکزیلاس قرار گرفت و در معرض آموزههای گوناگون فلسفی، از جمله مکتب شک گرایی، قرار گرفت.
اگرچه اراتوستن به طور سنتی به عنوان یک فیلسوف شک گرا شناخته نمیشود، اما آثار او نشان از تاثیر عمیق این مکتب بر تفکر او دارد. در سراسر نوشتههای اراتوستن، شاهد جستجوی خستگیناپذیر او برای حقیقت، تمایل به زیر سوال بردن باورهای رایج و اتکا به استدلال منطقی به عنوان ابزار اصلی شناخت هستیم.
نمونههایی از شک اراتوستن:
- در ریاضیات: اراتوستن به جای اتکا به روشهای سنتی، روشی نوین برای غربالگری اعداد اول ابداع کرد که نشاندهنده تمایل او به تفکر مستقل و خلاقانه بود.
- در نجوم: اراتوستن با اندازهگیری دقیق محیط زمین، برآوردی دقیق از ابعاد جهان ارائه داد. این دستاورد، گامی مهم در جهت رد باورهای غلط رایج در مورد اندازه و شکل زمین بود.
- در تاریخ: اراتوستن در آثار تاریخی خود، به جای تکرار صرف روایتهای سنتی، به نقد منابع و بررسی صحت اطلاعات میپرداخت. این رویکرد نشاندهنده تعهد او به جستجوی حقیقت تاریخی بود.
دیدگاه امپریکوس درمورد اصول شک گرا
فیلسوف و گردآورنده شک گرا متأخر، سکستوس امپریکوس (میلادی 160-حدود 210 ق. م.) اصول شک گرا را که به نظر میرسد به دیدگاهها و روششناسی اراتوستن کمک کرده است، تعریف میکند:
ما میگوییم که علت اصلی شک و تردید، امید به رسیدن به آرامش است. مردان با استعدادی که از تناقضات موجود در چیزها آشفته بودند در مورد اینکه کدام یک از گزینهها را باید بپذیرند تردید داشتند، به این امید سوق داده شدند که در مورد چیزهای درست و نادرست تحقیق کنند. اصل اساسی نظام شکاکی، با مخالفت با هر گزارهای برابر است. به این دلیل که ما معتقدیم که در نتیجه این امر، با دست کشیدن از جزم اندیشی به آن پایان میدهیم.
ادعای شکاکیت
شکگرایی معتقد است که پذیرش بیچونوچرای باورها (جزمها) به عنوان حقایق مطلق، فرد را در چارچوب ذهنی ثابتی محصور میکند. در این حالت، فرد به جای پرسشگری و کاوش حقیقت، درگیر دفاع از باورهای از پیش پذیرفتهشدهی خود میشود. اما با حفظ شک و تردید نسبت به تمام پیشفرضها و تعصبات، فرد آزاد میشود تا موضوع را با تکیه بر خرد و استدلال خود بررسی کند. در این مسیر، ممکن است فرد به پاسخی قطعی برای پرسشهای خود نرسد، اما حداقل از اعتبار و صحت دانستههای خود اطمینان حاصل میکند. به نظر میرسد که اراتوستن نیز در پژوهشهای خود، از همین الگوی شکگرایانه در مواجهه با دانش پذیرفتهشدهی زمان خود بهره برده است.
محاسبه کردن شعاع کره زمین توسط اراتوستن
یک روز که اراتوستن هنگام مطالعه بود ناگهان متوجه شد که تمامی اطلاعاتی که برای به دست آوردن محیط زمین لازم است را در دستان خود دارد. او متوجه شده بود که در زمان انقلابین که یک اصطلاح در علم اخترشناسی میباشد، در هنگام ظهر، شهر آسوان که در مصر قرار دارد در آن جا آفتاب هیچ سایهای را به وجود نمیآورد. این موضوع به صورتی است که نور خورشید میتواند به طور کاملا مستقیم به درون یک چاه بتابد و انتهای آن را روشن کند. علت آن این است که خورشید در زمانی که ذکر شد در شهر آسوان به طور کاملاً عمود و مستقیم می تابد.
اراتوستن تصمیم گرفت زمانی که در اسکندریه قرار دارد درست در لحظهای که در شهر آسوان خورشید در حالت تابش عمود است، سایه را در شهر اسکندریه اندازه گیری کند. برای اندازه گرفتن سایه آفتاب او هیچ چارهای نداشت به جز این که حالت زمین را به صورت یک کره تصور کند. از آن جایی که اندازهای که او از سایه به دست آورده بود نشان میداد که نسبت به خط عمود زاویهای هفت درجه دارد، بنابراین میتوانست نتیجه بگیرد که فاصلهای که در میان دو شهر آسوان و اسکندریه قرار دارد هفت درجه میباشد.
این دانشمند برای به دست آوردن فاصله دو شهر بر اساس مقیاس استادیوم که واحد اندازه گیری در آن سالها بود تصمیم گرفت عازم شهر آسوان شود. او دریافت که فاصله میان این دو شهر چیزی حدود پنج هزار استادیوم میباشد. بنابراین اراتوستن از یک تناسب ساده استفاده کرد. هفت از 360 برابر پنج هزار بود. با توجه به این تناسب میتوان به این نتیجه رسید که شعاع زمین 250000 استادیوم است.
زندگینامه دیگر افراد موفق
اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گرنت کاردون، اپرا وینفری، لری الیسون و جک دورسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
پایان یافتن داستان زندگی اراتوستن
در میان غول های علمی دوران باستان، نام اراتوستن همواره در کنار ارشمیدس می درخشد. اما سرنوشت او، داستانی غم انگیز از نبوغ، تنوع و تراژدی را روایت می کند. اراستوستن، برخلاف ارشمیدس که مجذوب فیزیک، نجوم و نوآوری های مهندسی بود، به هر موضوعی که کنجکاویش را برمی انگیخت، سرک می کشید. این وسعت علایق، به او لقب “بتا” را به ارمغان آورد، دومین حرف الفبای یونانی، گویی در هر زمینه ای نفر دوم بود. با وجود این، اراتوستن به خاطر دستاوردهایش در زمینه های مختلف، مورد تحسین قرار می گرفت.
اما سرنوشت، تقدیری تلخ برای او رقم زده بود. در دهه هشتم زندگی، بینایی خود را از دست داد. تاریکی مطلق، اراتوستن را از عشقی که به مطالعه و اکتشاف داشت محروم کرد. گویی دیگر دلیلی برای ادامه زندگی نمی دید. شعله امید در او خاموش شد و در اقدامی ناامیدانه، دست به خودکشی زد و با گرسنگی جان خود را گرفت. با وجود این پایان غم انگیز، اراتوستن به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندان دوران باستان شناخته می شود. بسیاری از یافته ها و اصطلاحات او هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرند. مرگ اراتوستن یادآور آن است که نبوغ و خلاقیت، همواره با آسیب پذیری و تاریکی همراه است. داستان او درس هایی در مورد وسعت دانش، شکنندگی امید و قدرت مخرب ناامیدی به ما می آموزد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پائولو کوئلیو، زکریا رازی، ماری کوری و توماس ادیسون را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
خدمات این دانشمند در حوزه جغرافیا
اگر به زمینه جغرافیا نیز نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که اراتوستن در این حوزه نیز خدمات بسیار زیادی به مردم دنیا کرده است. از این دانشمند بزرگ آثار بسیار فاخری در حوزه جغرافیا به یادگار مانده است. میتوان گفت که ایران قدیم نیز از این آثار در حوزه جغرافیا استفادههای فراوانی برده است. استرابون در تمامی کتابهایی که برای علم جغرافیا نوشته است بسیار از نام این دانشمند بزرگ یاد کرده و حتی در بسیاری از مسائل علمی گفتهها و نوشتههای او را منبع و سند خود معرفی کرده است. از اراتوستن میتوان به عنوان اولین نویسندة غیر ایرانیای یاد کرد که نام ایران را در کتابها و آثارش آورده است. او نام بخشی از ایران را با کلمه آریانا خطاب کرده است.
پاسداری اراتوستن بزرگ از دانش
این جغرافیدان بزرگ را میتوان حقیقتاً یکی از مهمترین دانشمندانی دانست که با تلاشهای شبانه روزی خود بر تعداد حوزههای علمی افزود. او شاخههای مختلفی از دانش را طراحی کرد و در اسکندریه باعث رونق و شکوه کتابخانه شد. اراتوستن در زمان زندگیاش دستور داد که بخشهای مختلف کتابخانه اسکندریه را کاملتر کنند. در آن زمان به کارکنان کتابخانه دستور داد که آثار شاعران بزرگی چون هومر، آیسخلوس، اوریپید و سوفوکل را مطالعه کنند.
انرژی این دانشمند برای پیشرفت علمی تمام نشدنی بود به گونهای که او را با نامهای مختلف مستعار خطاب میکردند. یکی از معروفترین این نامها پنج ورزشکار بود. معنای پشت این نام مستعار انرژی تمام نشدنی اراتوستن برای پیشرفت همهجانبه در تمامی حوزههای علمی بود. میتوان گفت جایگاه اراتوستن به قدری در حوزههای علمی والا و گرانقدر است که فقط افلاطون را میتوان از ایشان بالاتر معرفی کرد.
آثار گمشده
اراتوستن در حالی که هنوز در آتن زندگی و تحصیل میکرد آثاری نوشت که اکنون گم شدهاند. آثاری که که توسط نویسندگان بعدی استناد شده و به کارگیری اصول شکگرایانه اشاره میکنند. در میان اینها مجموعهای از تاریخها، گاه نگاریها، محاسبه مجدد تاریخهای مهم در تاریخ با شروع جنگ تروا موجود بود. این آثار بسیار دقیقتر از آثار قبلی تلقی میشد.
یکی دیگر از آثار او به جنبههای ریاضی فلسفه افلاطون میپردازد. احتمالا نشان میدهد که چگونه ادعاهای فلسفی را میتوان از طریق ریاضی اثبات کرد. اگرچه این یک حدس و گمان است؛ زیرا اثر اصلی گم شده است و در دسترس نیست. این آثار و آثار دیگر مورد توجه بطلمیوس سوم اورگت قرار گرفت و از او درخواست کرد که برای اداره کتابخانه به اسکندریه بیاید. برای خواندن دیگر زندگینامهها در خصوص افراد تاثیرگزار در دنیا، به دستهبندیهای دانشگاه کسبوکار مراجعه کنید.
جمع بندی
اراتوستن، دانشمند و نخبهی یونان باستان، با اندیشه درخشان و کنجکاوی سیریناپذیرش، مرزهای علم را در نواحی مختلفی مانند ریاضیات، جغرافیا، نجوم و موسیقی گسترد. او با محاسبهی نسبتاً دقیق محیط زمین، بدون دسترسی به ابزارهای پیشرفته، نبوغ خود را به نمایش گذاشت. علاوه بر این، فعالیتهای او در کتابخانهی اسکندریه و سایر دستاوردهای علمیاش، اراتوستن را به عنوان چهرهای تاثیرگذار در تاریخ علم معرفی میکند. زندگی او الهامبخش هر فردی است که با پشتکار و کنجکاوی، به دنبال کشف ناشناختههاست. اراتوستن نشان داد که با قدرت تفکر و مشاهده، میتوان به دستاوردهای بزرگی دست یافت.
نظر شما در مورد زندگی و دستاوردهای اراتوستن چیست؟ آیا شخصیت و کارهای او برای شما الهامبخش است؟ دیدگاههای خود را با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.
منبع: Wikipedia
سوالات متداول
۱. اراتوستن بیشتر به چه چیزی شهرت دارد؟
اراتوستن بیشتر به خاطر محاسبه دقیق محیط زمین با استفاده از روش مبتکرانهای که شامل اندازهگیری زاویه سایهها در دو مکان مختلف بود، شهرت دارد.
۲. اراتوستن در چه زمینهای فعالیت میکرد؟
اراتوستن یک دانشمند همه چیز دان بود که در زمینههای مختلفی از جمله ریاضیات، جغرافیا، نجوم، شعر و موسیقی فعالیت میکرد. او همچنین رئیس کتابخانه اسکندریه بود.
۳. روش اراتوستن برای محاسبه محیط زمین چه بود؟
اراتوستن با مشاهده تفاوت زاویه تابش خورشید در دو شهر در یک روز خاص و با دانستن فاصله بین این دو شهر، توانست محیط زمین را با دقت قابل توجهی محاسبه کند.
ستاره شناسی دنیاییه که اگه واردش بشی نگاهت به تمام دنیا تغییر میکنه و همه چیز رو متفاوتتر میبینی