ارنست همینگوی، یکی از بزرگترین نویسندگان داستانی قرن بیستم، نه تنها به دلیل آثار جاودانه و سبک نوشتاری منحصر به فردش، بلکه به خاطر زندگی پرماجرا و شخصیت پیچیدهاش شناخته شده است. او نویسندهای بود که در هر کلمه از داستانهایش، ردپایی از زندگی واقعی و تجربیات شخصی خود را به جا گذاشت. با این حال، زندگی شخصی همینگوی به اندازه آثارش جذاب و گاه شگفتآور است؛ از مبارزه با بیماریهای روانی گرفته تا ماجراجوییهای هیجانانگیز او در شکار، بوکس و حتی جنگ.
زندگی ارنست همینگوی، ترکیبی از سختکوشی، سرسختی و لحظات خوشگذرانی بود که در کنار استعداد بینظیرش، او را به یکی از چهرههای ماندگار ادبیات جهان تبدیل کرد. در این مقاله، با بیوگرافی کامل همینگوی، لیست آثار برجسته او و جنبههای کمتر شناختهشده از زندگیاش آشنا خواهید شد. اگر به دنبال کشف رازهای یک نویسنده بزرگ هستید، تا پایان همراه ما در دانشگاه کسب و کار باشید.
سالهای ابتدایی زندگی ارنست همینگوی
کودکی و خانواده
ارنست همینگوی در سال 1899 متولد شد و مانند هر کودکی که در سپیدهدم قرن جدید به دنیا آمده بود، دوران کودکی او با دورهای از پیشرفت و تغییر سریع که ایالات متحده را فرا گرفت، همزمان شد. پدرش پزشک و مادرش نوازنده بود. والدین همینگوی تأثیر زیادی بر این نویسنده گذاشتند و او را به علوم و استدلال عینی و همچنین هنر علاقهمند کردند.
رد گریفین، مورخ و عضو هیئت مدیره بنیاد ارنست همینگوی پارک اوک، درباره کودکی او میگوید:
“او واقعاً با محیطی غنی از فرهنگ، مذهب و علوم بزرگ شد.”
دوران جوانی
پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، همینگوی به کانزاس سیتی نقل مکان کرد و در آنجا به عنوان یک گزارشگر تازهکار برای روزنامه استار مشغول به کار شد. او در این دوران اخبار محلی مانند آتشسوزیها، اعتصابات کاری و جنایتها را پوشش میداد. این تجربه کوتاه بین سالهای 1917 و 1918 تأثیر زیادی بر او بهعنوان نویسنده گذاشت.
همینگوی در همین دوران نثر ساده و تأثیرگذار خود را شکل داد؛ همانطور که بعدها اذعان کرد، او سبک خود را با استفاده از “جملات کوتاه توضیحی” توسعه داد که بعدها به یکی از ویژگیهای برجسته آثارش تبدیل شد.

همینگوی و تجربه جنگ
ارنست همینگوی یک کاشف متولد شده بود. او قدرت ذهن بالایی داشت و برای جنگیدن در ارتش نامنویسی کرد. به دلایل پزشکی، اجازه نداشت به عنوان سرباز خدمت کند؛ بنابراین به عنوان راننده آمبولانس برای صلیب سرخ داوطلب شد.
ارنست در یکی از مأموریتها، بر اثر شلیک خمپاره و مسلسل از ناحیه دو پا مجروح شد. اما این جراحات مانع او نشد و او توانست سربازان دیگر را به امنیت برساند و از خط آتش خارج شود. همین شجاعت او باعث شد مدال نقره شجاعت نظامی ایتالیا را دریافت کند، با وجود اینکه حتی شهروند ایتالیا نبود.
همینگوی این تجربه را در آثار خود ثبت کرد و تکه ترکشها را به همراه تعدادی تجهیزات دیگر مانند حلقهای با تکه گلوله، در یک کیف پول چرمی کوچک نگه داشت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پیتر دراکر، آلبرت انیشتین، علی شریعتی و ویکتور هوگو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
الهام از عشق و ماجراجویی
ارنست همینگوی زمانی که در بیمارستان میلان بستری بود، عاشق یک پرستار شد. به گفته محققان، این تجربه الهامبخش او برای نوشتن کتاب کلاسیک “وداع با اسلحه” در سال 1929 شد. این کتاب داستان یک راننده آمبولانس جنگ جهانی اول است که در عمل مجروح میشود و عاشق پرستارش میشود؛ هرچند پایان داستان بسیار تراژیکتر از واقعیت زندگی او بود.
در طول جنگ جهانی دوم، همینگوی قایق ماهیگیری خود را به تجهیزات جهتیاب، مسلسل و نارنجک مجهز کرد تا زیردریاییهای نازیها را در اقیانوس اطلس شکار کند. پسر همینگوی در خاطراتش نوشت که آنها فقط یک زیردریایی دیدهاند، اما خیلی دور بود و خیلی سریع که نمیتوانستند آن را بگیرند.
آنها همچنین تمرین کردند که چگونه با منفجر کردن لاکپشتهای دریایی، نارنجکها را به سمت زیرنشینها پرتاب کنند. همینگوی احترامی برای حیوانات قائل نبود؛ واقعیتی که به طور گسترده شناخته شده است.
با این وجود، هیچ نویسنده آمریکایی به اندازه ارنست همینگوی با نوشتن درباره جنگ در اوایل قرن بیستم عجین نیست. او جنگ را از نزدیک تجربه کرد، از خطوط مقدم بیشماری پیام نوشت و از جنگ به عنوان پسزمینه بسیاری از بهیادماندنیترین آثارش استفاده کرد.

غرق شدن در زندگی ارنست همینگوی
“زندگی هر فردی به همین شکل به پایان میرسد. تنها جزئیات نحوه زندگی و نحوه مرگ او است که یک فرد را از دیگری متمایز میکند.”
زندگی ارنست همینگوی از تولد در اوک پارک، ایلینوی تا مرگش در سن 62 سالگی، بهطور کامل ثبت شده است. همینگوی زندگیای پرماجرا داشت و آثارش از تجربیات واقعی او الهام گرفتهاند. با این حال، افتادن در چاه عمیق زندگی همینگوی و رمزگشایی از قسمتهای مختلف آن، گاهی دشوار به نظر میرسد.
مایکل رینولدز، نویسنده چندین کتاب درباره زندگی همینگوی، میگوید:
“اگر بیش از حد به همینگوی توجه کنید، توانایی درک او را از دست خواهید داد.”
ناتوانی در نوشتن و پایان تلخ
ارنست همینگوی پس از رسیدن به دهه شصت عمرش، متوجه شد که دیگر نمیتواند بنویسد. در بهار 1961، از او خواسته شد تا متنی مختصر برای مراسم تحلیف جان اف کندی ارائه دهد، اما او به یکی از دوستان نزدیکش گفت:
“دیگر نمیآید” و هنگام گفتن این جمله اشک میریخت.
در پایان عمر، همینگوی مملو از توهمات پارانوئیدی بود. او فکر میکرد که دوستانش قصد قتل او را دارند و تصور میکرد دو مرد که تا دیروقت در یک بانک کار میکردند، حسابهای بانکی او را حسابرسی میکنند.

سالهای پایانی زندگی ارنست همینگوی
ارنست همینگوی؛ یک بازمانده واقعی
ارنست همینگوی در سالهای پایانی عمر خود با بیماریها و مشکلات جسمانی بسیاری روبهرو بود. او با دردهایی مانند سیاه زخم، مالاریا، ذاتالریه، اسهال خونی، سرطان پوست، هپاتیت، کمخونی، دیابت، فشار خون بالا، دو سانحه هوایی، پارگی کلیه، پارگی طحال، پارگی کبد، له شدن مهره و شکستگی جمجمه زندگی کرد.
به نظر میرسد تنها چیزی که میتوانست همینگوی را از پا بیندازد، خود همینگوی بود؛ افسوس که دقیقاً همین اتفاق افتاد.
او دچار توهمات پارانوئیدی شد و بر این باور بود که افبیآی وسایل او را غارت میکند و او را دنبال میکند. این مشکلات روانی، همسرش را بر آن داشت تا او را در بیمارستان روانی بستری کند. در آنجا، همینگوی تحت درمان با شوک الکتریکی قرار گرفت. این درمانها اثرات مخربی بر او داشتند، بهطوریکه دیگر حتی نام خودش را به خاطر نمیآورد، چه برسد به نوشتن. مدت کوتاهی پس از سیوششمین شوک الکتریکی، همینگوی به زندگی خود پایان داد.
تشخیصهای روانپزشکی و مکانیسمهای دفاعی
مقالهای که در سال 2006 منتشر شد، زندگی او را از منظر بیوگرافی، ادبیات روانپزشکی، مکاتبات شخصی، عکسها و سوابق پزشکی مورد بررسی قرار داد. روانپزشکان بیان کردند که شواهد نشاندهنده وجود اختلال دوقطبی، وابستگی به الکل، آسیب مغزی تروماتیک و احتمالاً ویژگیهای شخصیتی مرزی و خودشیفته در همینگوی است.
در اواخر زندگی، همینگوی همچنین علائم روانپریشی بروز میداد که احتمالاً ناشی از بیماریهای عاطفی زمینهای، اعتیاد به الکل و آسیب مغزی تروماتیک بود. او از مکانیسمهای دفاعی مختلفی مانند خوددرمانی با الکل، سبک زندگی پرخاشگرانه و پرخطر و نویسندگی استفاده کرد تا بتواند با رنج ناشی از بیماریهای پیچیده روانپزشکی خود کنار بیاید.

لیست آثار ارنست همینگوی
ارنست همینگوی، یکی از برجستهترین نویسندگان قرن بیستم، آثار متعددی خلق کرده که بسیاری از آنها به عنوان شاهکارهای ادبی شناخته میشوند. سبک نوشتاری ساده و تأثیرگذار او، همراه با موضوعات عمیق مانند جنگ، عشق، و مقاومت انسانی، جایگاه ویژهای در ادبیات جهان به او بخشیده است.
رمانها
- خورشید نیز طلوع میکند (The Sun Also Rises) – 1926
- وداع با اسلحه (A Farewell to Arms) – 1929
- داشتن و نداشتن (To Have and Have Not) – 1937
- زنگها برای که به صدا درمیآید (For Whom the Bell Tolls) – 1940
- پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea) – 1952
مجموعه داستانهای کوتاه
- در زمان ما (In Our Time) – 1925
- مردان بدون زنان (Men Without Women) – 1927
- برفهای کلیمانجارو (The Snows of Kilimanjaro) – 1936
- پنج داستان کوتاه (Five Short Stories) – 1963
- پاییز در ونیز (Autumn in Venice) – 1950
کتابهای غیرداستانی
- مرگ در بعدازظهر (Death in the Afternoon) – 1932
- تپههای سبز آفریقا (Green Hills of Africa) – 1935
- خاطرات پاریس (Paris Sketches) – 1926
- یک جشن بیکران (A Moveable Feast) – 1964
آثار منتشرشده پس از مرگ
- جزایر در جریان (Islands in the Stream) – 1970
- بهشت گمشده (The Garden of Eden) – 1986
- خاطرات جنگ اسپانیا (The Dangerous Summer) – 1985
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
معرفی کوتاه برخی آثار برجسته ارنست همینگوی
1. خورشید نیز طلوع میکند
این رمان، داستان گروهی از روشنفکران سرخورده آمریکایی و انگلیسی را روایت میکند که در دهه 1920 به اسپانیا سفر میکنند. موضوعات اصلی کتاب شامل عشق، بیهدفی، و بحران هویت است. این اثر نمایی از “نسل گمشده” پس از جنگ جهانی اول ارائه میدهد.
2. وداع با اسلحه
رمانی عاشقانه و تراژیک که در بستر جنگ جهانی اول روایت میشود. داستان راننده آمبولانس مجروح و عشق او به یک پرستار، با مضامینی چون عشق، جنگ و از دست دادن همراه است. این اثر یکی از مهمترین کتابهای همینگوی درباره تأثیر جنگ بر انسانهاست.
3. زنگها برای که به صدا درمیآید
این کتاب، داستانی از جنگ داخلی اسپانیا است که به مبارزه برای آزادی و ارزشهای انسانی میپردازد. شخصیت اصلی، رابرت جوردن، مأموریت دارد تا پلی را منفجر کند. این اثر به زیبایی معنای فداکاری و مبارزه برای هدف بزرگتر را نشان میدهد.
4. پیرمرد و دریا
داستان نمادین پیرمرد ماهیگیری است که برای صید بزرگترین ماهی زندگیاش به مبارزه با دریا و طبیعت میپردازد. این کتاب، نمایی از تلاش و مقاومت انسانی ارائه میدهد و برنده جایزه پولیتزر و نوبل ادبیات شد.
5. یک جشن بیکران
این کتاب، خاطرات همینگوی از زندگی در پاریس در دهه 1920 است. او در این اثر به تجربیات نویسندگی، رابطه با دیگر هنرمندان و زندگی در شهری پر از هنر و الهام پرداخته است. کتاب پس از مرگ همینگوی منتشر شد و بسیار محبوب است.

حقایق جالب درباره ارنست همینگوی
علایق عجیب ارنست همینگوی
ارنست همینگوی عاشق شکار و ماهیگیری بود و این علاقه در زندگی و آثارش به وضوح نمایان است. او در خانه خود احساس میکرد در حال تعقیب شیرها در آفریقا یا گشتوگذار در جریان خلیج برای شکار مارلین و ماهی تن است. سافاریهای آفریقایی برای او حس زنده بودن و انگیزه را به ارمغان میآوردند. در دومین سفرش به آفریقا، نگهبان محلی او را به طور موقت مسئول منطقهای که در آن اقامت داشت، کرد.
این علاقه شدید به شکار در آثار داستانی او نیز منعکس شده است؛ از روایت معروفش از یک سافاری آفریقایی در داستان “زندگی شاد کوتاه فرانسیس مکومبر” گرفته تا قسمتهایی درباره شکار اردک در کتاب “آن سوی رودخانه و درون درختان”. همینگوی حتی کتابی کامل درباره تجربیات شکار خود به نام “همینگوی در شکار” نوشت که شامل گزیدههایی از رمانها، داستانهای کوتاه و قطعات روزنامهنگاری اوست.
ارنست همینگوی و رفتار شوکهکننده در بوکس
بوکس یکی دیگر از علایق بزرگ همینگوی بود. او این ورزش را از دوران کودکی انجام میداد و به عنوان یک بوکسور آماتور موفق شناخته میشد.
همینگوی حتی یک رینگ بوکس در حیاط خانه خود در کی وست ساخت تا با دوستانش مسابقه دهد. یکی از داستانهای جالب مربوط به همین علاقه، زمانی است که همینگوی به عنوان داور مسابقهای شرکت کرد. در این مسابقه، یکی از یارانش به شدت ضرب و شتم شد اما هر بار که ناک داون میشد، دوباره بلند میشد.
مربی مبارز چندین بار حوله را برای پایان مسابقه پرت کرد، اما همینگوی به عنوان داور، حوله را از رینگ بیرون انداخت. در نهایت، مربی خشمگین وارد رینگ شد و به همینگوی مشت زد. این ماجرا باعث شد که همان مربی بعدها با خجالت از همینگوی عذرخواهی کند و رابطه دوستی نزدیکی میان آنها شکل بگیرد.
ورزش بوکس و روحیه رقابتی ارنست همینگوی
در یک تورنمنت ماهیگیری در بیمینی، همینگوی توانست ماهیهای بیشتری نسبت به قهرمانان سابق صید کند و مردم محلی را عصبانی کرد. برای جبران، او پیشنهاد داد پول از دست رفته مسابقات آنها را پس دهد، اما با یک شرط عجیب: رقبا باید سه راند در رینگ با او مبارزه کنند و برنده شوند.
یکی از رقبا مردی بود که مردم میگفتند میتواند «پیانو را روی سرش حمل کند.» همینگوی با اعتماد به نفس، او را در کمتر از یک دقیقه و نیم شکست داد. سه رقیب دیگر نیز به همین سرنوشت دچار شدند.

روحیه رقابتی و درگیریهای شخصی
یکی از داستانهای مشهور مربوط به روحیه رقابتی همینگوی، درگیری او با نویسنده دیگری به نام مکس ایستمن در سال 1937 است. همینگوی، پس از خواندن مقالهای که ایستمن در آن به او طعنه زده بود، با او روبرو شد. او پیراهن خود را درآورد تا ثابت کند که موهای سینه بیشتری دارد! همینگوی پس از پیروزی در این چالش عجیب، با کتاب خود به صورت ایستمن ضربه زد.
این درگیری به مشاجره فیزیکی نیز کشیده شد، اما همینگوی بعدها این ماجرا را تکذیب کرد و پیشنهاد داد که ایستمن کتابش را برای او بخواند.
الکل و اختراعات جالب
ارنست همینگوی علاقه خاصی به الکل داشت و حتی افسانهای وجود دارد که اختراع کوکتل معروف “مری خونین” به او نسبت داده میشود. گفته شده که این نوشیدنی برای اولین بار در پاریس برای همینگوی سرو شد. پزشکان او را از مصرف مشروبات الکلی منع کرده بودند و همسرش، مری، تلاش میکرد او را کنترل کند. متصدی بار با مخلوط کردن ودکا و آب گوجهفرنگی، مشروبی تهیه کرد که طعم مشروبات قویتر را مخفی میکرد.
با این حال، همینگوی در طول مدت اقامتش در هاوانا یک نوشیدنی دیگر به نام “پاپا دوبل” اختراع کرد. این نوشیدنی توسط روزنامهنگاران و مهمانان ثبت شده و همچنان اختلاف نظرهایی در مورد دستور تهیه دقیق آن وجود دارد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
پیام پایانی
در این مقاله تلاش کردیم تا نگاهی جامع به زندگی پرافتوخیز و آثار جاودانه ارنست همینگوی داشته باشیم؛ نویسندهای که با سبک منحصر به فردش، تأثیر عمیقی بر ادبیات جهان گذاشت. از علایق عجیب و ماجراجوییهای او گرفته تا چالشهای روانی و جسمانیاش، همینگوی تصویری واقعی از مبارزه، مقاومت و خلاقیت انسانی بود.
مطالعه زندگی افراد موفق و الهامبخش، همانند ارنست همینگوی، به ما یادآوری میکند که مسیر رشد و موفقیت، همواره با فراز و نشیبهایی همراه است. خوشحالیم که تا پایان این مقاله در دانشگاه کسب و کار با ما همراه بودید. ما همواره تلاش میکنیم بهترین و بهروزترین مقالات را برای شما، علاقهمندان به یادگیری و پیشرفت، ارائه دهیم. از همراهی شما سپاسگزاریم.
منبع: Wikipedia