بعید است بتوانید کسی را بیابید که لئوناردو داوینچی را نشناسد. لئوناردو داوینچی را میتوان نام آشناترین و شناختهترین هنرمند در طول اعصار مختلف در نظر گرفت. این هنرمند برجسته نه تنها در دوران رنسانس در ایتالیا بسیار مشهور بود و نامش بر سر زبانها بود، بلکه هنوز هم نام او یکی از پایههای محکم هنر در جهان است.
لئوناردو داوینچی یکی از شخصیتهای برجسته، روشنفکر و یکی از هنرمندان نامی بود که در دوران رنسانس توانست به شهرت برسد. از معروفترین اثرات لئوناردو داوینچی میتوانیم به تابلوهای مشهور مونالیزا و شام آخر اشاره کنیم که قطعاً همهی ما آنها را میشناسیم.
البته لئوناردو داوینچی تابلوها و آثار ارزشمند دیگری را نیز در کارنامهی خود دارد. اثراتی که گذشت زمان نیز بر روی میزان ارزشمند بودن و اثرگذاری آنها خدشهای وارد نکرده است و هنوز هم این آثار از شاهکارهای هنر در طول تاریخ محسوب میشوند.
حالا در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم داریم به بررسی زندگینامه و بخشی از بیوگرافی داوینچی بپردازیم و راز موفقیت او و آثارش در طول زمان را بررسی کنیم.
لئوناردو داوینچی کیست؟
لئوناردو داوینچی زیسته در سالهای 1452 تا 1519 یک نقاش و هنرمند بزرگ، معمار، مخترع و شاگردی بود که به آموختن علوم مختلف در زمینههای متفاوت میپرداخت. او دارای نبوغ طبیعی در رشتههای مختلف بود و همین نبوغ او که توانست زمینههای مختلف را در بربگیرد، باعث شد تا عنوان “مرد رنسانس” را دریافت کند. با اینکه داوینچی در علوم بسیاری آموزش دیده بود، اما ما امروزه او را بیشتر به دلیل هنر نقاشیاش میشناسیم. از جمله دو نقاشی مشهور او که به عنوان تحسین شدهترین نقاشیهای جهان شناخته شدهاند؛ مونالیزا و شام آخر. احتمالاً این روزها کمتر کسی وجود دارد که نام این دو تابلوی معروف را نشنیده باشد و آنها را ندیده باشد. داوینچی معتقد بود که هنر به طور مسلم با علوم مختلف و طبیعت در ارتباط است و از این علوم طبیعی و غیرطبیعی الهام میپذیرد.
داوینچی هنرمند بزرگی بود که در زمینههای مختلف نیز یک نابغه بود. او اغلب در این زمینهها به صورت خودآموز عمل میکرد و در زمینهی علومی همچون آناتومی و هوانوردی به مطالعه میپرداخت. جالب است بدانید او دفترچههایی داشت که در آنها تئوریهایی را در این دستهها یادداشت میکرد که البته در زمان خودش مورد استفاده و تقدیر قرار نگرفتند. در واقع اگر چه او در زمان خودش یک هنرمند بزرگ و ستایش شده بود، اما افراد معاصر و همزمان با او اغلب اطلاعی از نبوغ در زمینههای دیگر نداشتند. جالب است بدانید که در دفترچههای مخفی داوینچی که با آموختهها، دانش شخصی و تخیلات او پر شده بود، تصاویری از ایدههایی برای ساخت یک دوچرخه، هلی کوپتر و هواپیما با الهام از فیزیولوژی خفاش در حین پرواز دیده میشود.
سالهای ابتدایی زندگی لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی در 15 آوریل سال 1452 در آنکیانو توسکانی یا همان ایتالیای امروزی متولد شد. او در نزدیکی شهری با نام وینچی به دنیا آمد که نام فامیل او نیز از همین شهر گرفته شده است. در زمان خودش او را تنها به اسم لئوناردو یا Il Florentine میشناختند. درست در همان زمانی که او در نزدیکی فلورانس زندگی میکرد و به عنوان یک هنرمند، مخترع و یک متفکر بزرگ در بین مردم شناخته میشد. پدر لئوناردو وکیل، سردفتر و مردی ثروتمند بود و مادرش یک دهقان بود. پدر او چندین همسر داشت و لئوناردو تنها فرزند این دو نفر بود و هیچ خواهر و برادر تنیای نداشت. در مجموع 17 خواهر و برادر داشت که هیچ یک از آنها از مادر و پدر با او مشترک نبودند.
پدر و مادر داوینچی هرگز با یکدیگر ازدواج نکردند و زمانی که داوینچی بسیاری جوان بود، مادرش که کاترینا نام داشت و زنی دهقان بود با مرد دیگری ازدواج کرد، تشکیل زندگی داد و با تشکیل خانواده جدید آنها را ترک کرد. او در سالهای کودکیاش در خانهای در وینچی زندگی میکرد. خانهای که متعلق به خانواده پدریاش بود. میتوان گفت که یکی از افراد اثرگذار در روند رشد داوینچی و آموزش دیدن او عمویش بود که در آن سالها در کنارش وقت میگذراند. در واقع میتوان گفت که اطلاعات بسیاری در رابطه با دوران کودکی لئوناردو در دسترس نیست. اما میدانیم که او در سن 14 سالگی شاگرد هنرمند مشهوری به نام وروکیو شد. شاگردی وروکیو برای او بسیاری خوش یمن بود و کلاسهای وروکیو جایی بود که او توانست در مورد هنر، طراحی، نقاشی و غیره بیاموزد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
لئوناردو داوینچی و سالهای ابتدایی فعالیت
داوینچی در سالهای اولیه زندگی خود هیچ آموزش رسمیای به جز یادگیری خواندن و نوشتن و ریاضیات پایهای ندیده بود. اما زمانی که پدرش استعداد او را در زمینه هنری دید آن را ارج نهاد و تصمیم گرفت تا او را برای پرورش این استعداد یاری کند. در حدود سنین 14 یا 15 سالگی لئوناردو بود که پدرش تصمیم گرفت تا او را برای آموزش نزد مجسمه ساز، نقاش و هنرمند مشهور آن دوران به نام آندریا دل وروکیو از فلورانس بفرستد. داوینچی در حدود ده سال در کنار وروکیو به آموزش پرداخت و توانست تکنیکهای هنری خود از جمله نقاشی و مجسمه سازی را بهبود ببخشد و توانست در زمینهی هنرهای حرکتی آموزش ببیند. در سال 1472 یعنی هنگامیکه لئوناردو داوینچی تنها 20 سال داشت، انجمن نقاشان فلورانس به او پیشنهاد عضویت داد.
البته لازم به ذکر است او تا سال 1478 یعنی زمانی که بتواند به یک استاد مستقل نقاشی تبدیل شود در کنار استادش وروکیو ماند. در سال 1482 بود که داوینچی اولین اثر سفارشی خود را برای صومعه اسکوپتو در سان دوناتو فلورانس نقاشی کرد. این اثر که اولین نقاشی سفارشی او بود ستایش مغان نام داشت. اما بهتر است بدانید که داوینچی این اثر را هیچگاه تکمیل نکرد؛ چرا که مدتی پس از قبول این سفارش به میلان نقل مکان کرد تا در آنجا به عنوان یک مهندس، معمار، نقاش و طراح و مجسمه ساز جشنوارههای دربار به فعالیت بپردازد.
او نزد قبیله حاکم در میلان آن زمان یعنی اسفورزا کار میکرد. اولین فعالیت او در میلان ساخت یک مجسمه اسب 16 فوتی برنزی بود که به افتخار بنیانگذار سلسله فرانچسکو اسفورزا ساخته میشد. داوینچی در حدود 12 سال بر روی این پروژه کار کرد تا در سال 1493 موفق شد یک مدل گلی از این مجسمه را به نمایش بگذارد.
شام آخر و مونالیزا دو اثر مهم لئوناردو داوینچی
دو نقاشی مهم و دو اثر به یادماندنی داوینچی یعنی تابلوهای شام آخر و مونالیزا از شناخته شده ترین نقاشیهای جهان هستند. در واقع میتوان گفت که تعداد آثار یعنی نقاشیها و مجسمههای نسبتاً کمی از داوینچی برای ما باقی مانده است. که البته دلیل اصلی این مسئله کم کار بودن لئوناردو در زمان حیاتش بوده است. با این حال دو اثر باقی مانده از او یعنی شام آخر و مونالیزا از شناخته شدهترین و تحسین شدهترین نقاشیهای جهان هستند.
شام آخر
اولین اثر مشهور و تحسین شده لئوناردو داوینچی که میخواهیم به بررسی آن بپردازیم تابلوی شام آخر است. قطعاً همهی ما اثر شام آخر داوینچی را دیدهایم. شام آخر را داوینچی در فاصله بین سالهای 1495 تا 1498 نقاشی کرد. شام آخر یک نقاشی دیواری بود که با استفاده از تکنیک رنگ و روغن روی گچ طراحی شده بود. داوینچی این اثر را برای سفره خانه صومعه شهر سانتا ماریا دل نقاشی کرده بود. شام آخر تنها نقاشی دیواری باز مانده از داوینچی است، که آن را با نام سناکل نیز میشناسند. این نقاشی ابعادی در حدود 15 در 29 فوت دارد. شام آخر بخشی از عید فصح را به تصویر میکشد.
شامی که در طی آن عیسی مسیح خطاب به حواریون خود میکند و میگوید یکی از شما به من خیانت خواهد کرد. این نقاشی ویژگیهای برجستهی بسیاری دارد که از جملهی آنها میتوانیم به بیان احساسی و زبان بدن متفاوت و متمایز هر یک از حواریون عیسی اشاره کنیم. همچنین ترکیب این ژستها و حالت بدن عیسی مسیح که در بین آنها کاملاً متفاوت و متمایز است نیز یکی دیگر از ویژگیهای برجسته و مهم تابلوی شام آخر است.
مونالیزا
زمانی که میلان مورد حملهی فرانسویها در سال 1499 قرار گرفت، داوینچی از آنجا به ونیز و سپس به فلورانس مهاجرت کرد. او در سالهایی که در فلورانس به سر میبرد مشغول به کشیدن چند پرتره شد که یکی از این اثرها که تا سالها مورد توجه هنرمندان و عموم در اعصار مختلف قرار گرفت ژکوند بود، که امروزه آن را بیشتر به نام مونالیزا میشناسیم. مونالیزا یک تابلوی 21 در 31 است، تابلوی زنی که تقریباً بین فاصله سالهای 1503 تا 1506 نقاشی شده است.
یکی از دلایلی که توانست مونالیزا را به اثری مشهور و مورد توجه تبدیل کند لبخند خفیف مرموز زن در اثر بود که برای قرنها موضوع حدس و گمان و محل بحث افراد مختلف بوده است. در گذشته بیشتر تصور میشد که این تابلو پرترهی مونالیزا گراردینی یکی از نجیب زادگان آن دوران است؛ اما سالها بعد با مطالعات بیشتر مشخص شد که این اثر چهرهی لیزا دل جوکوندو همسر یکی از تجار فلورانسی به نام فرانسیسکو دل جوکوندو بوده است. این پرتره تنها پرترهی باقی مانده از لئوناردو داوینچی است. اثری که طبق رعایت اصول امنیتی فراوان در موزه لوور پاریس نگهداری میشود و سالانه میلیونها بازدیدکننده از سراسر جهان دارد.
در حدود سال 1506 بود که داوینچی به همراه گروهی از شاگردانش که برخی از آنها از نزدیک یارانش در تمام طول زندگی بودند به میلان بازگشت. در میلان مجدداً فاتح میلان از داوینچی خواست تا مجسمه بزرگ اسب سواری او را بسازد. البته نکته جالب این است که این مجسمه نیز هرگز کامل نشد! داوینچی در حدود هفت سال در میلان ماند و پس از ده سال، زمانی که میلان دوباره دچار درگیریهای سیاسی شد به رم نقل مکان کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
لئوناردو داوینچی و فلسفه به هم پیوستگی علوم
علایق و نبوغ لئوناردو داوینچی بسیار فراتر از هنرهای زیبا بود. او در زمینههای مختلفی از علوم مطالعه داشت و علاقه بسیاری به این دسته مطالعات نشان میداد. داوینچی به مطالعه و آموزش در زمینهی طبیعت، مکانیک، آناتومی، فیزیک، معماری، هوانوردی و بسیاری از علوم دیگر به مطالعه میپرداخت و همانطور که گفتیم دفترچههایی داشت که در آنها تئوریها و ایدههای خود را در زمینههای مختلف یادداشت میکرد. او طرحهایی دقیق و کاربردی برای ماشینهایی مانند دوچرخه، هلیکوپتر، زیردریایی و انواع تانکها داشت که قرنها بعد به کار گرفته شدند.
زیگموند فروید در جایی از لئوناردو داوینچی میگوید که او مردی بود که بسیار زودتر از بقیه افراد از خواب بیدار شد و از تاریکیها بیرون آمد، درست زمانی که بسیاری دیگر از افراد هنوز در خواب عمیقی فرو رفته بود.
مهمترین ویژگیای که در داوینچی وجود داشت بینایی دقیق او بود. او معتقد بود که بینایی مهمترین و کاربردیترین حس انسان است و یکی از اصولی که برای یک زندگی درست و مفید در تمام جنبهها مورد نیاز است، این است که بدانیم چگونه باید ببینیم. در واقع داوینچی علم و هنر را مکملهای یکدیگر میدانست و هیچگاه آنها را جدا از هم نمیدید. او میگفت ایدههایی که در یکی از این دو زمینه مورد استفاده و توجه قرار میگیرند، میتوانند در زمینه دیگر نیز مورد استفاده قرار بگیرند و باید این اتفاق بیفتد.
میتوان گفت یکی از دلایلی که منجر شد تا داوینچی نتواند تعداد قابل توجهی از نقاشیها و آثار هنری خود را تکمیل کند، این بود که او علایق متنوع فراوانی داشت و همین تنوع به او اجازه افزایش تمرکز در یک زمینه خاص را نمیداد. در واقع علایق متنوع او به حواس پرتیهایی در زمینه فکری برای او تبدیل شده بودند.
کدهای داوینچی
همانطور که گفتیم لئوناردو داوینچی علایق بسیاری در زمینه علوم مختلف داشت. او زمان زیادی از برنامه ریزی روزانه خود را صرف پرداختن و غوطهور شدن در این علوم و تجربه کردن آنها میکرد. به همین دلیل هم او همیشه آثار هنری ناتمامی در دست داشت که نمیتوانست زمان درستی به تکمیل آنها اختصاص دهد. او تایم زیادی را صرف انجام آزمایشات متعدد در زمینه قوانین علمی میکرد، ساعتها غرق در طبیعت میشد، به تشریح اجسام میپرداخت و در نهایت مشاهدات و نتایج تفکر خود را در دفترچههایش یادداشت میکرد.
در اوایل دهه 1490 بود که داوینچی شروع به پر کردن دفترچههای خود در زمینه علوم مختلف کرد. او دفترچههایی برای چهار موضوع کلی ایجاد کرد. موضوعاتی از قبیل هنر نقاشی، معماری، مکانیک و آناتومی بدن انسان. او در این دفترچهها هزاران صفحه از تصاویر و تفاسیر متراکمی را خلق کرد که بسیاری از آنها برای دیگران قابل فهم و کشف نبود.
این دفترچه که امروزه آنها را به نام دست نوشتهها یا در واقع همان کدهای داوینچی میشناسیم پس از مرگ او پراکنده شدند. اما اکنون پس از گذشت صدها سال از آن دوران این دفترچهها جمع آوری شدهاند و در موزه نگهداری میشوند.
برخی از طرحهای داوینچی:
داوینچی در این دفترچهها ایده پردازیها و تئوریهای جالبی داشت که در سالهای بعد کشف شد و تعجب همگان از نبوغ این استاد بزرگ و هنرمند نقاش برانگیخته شد. برای مثال یکی از طرحهای داوینچی در این دفترچهها Codex Atlanticus نام دارد. طرحی که بر اساس آناتومی بدن خفاش و اصول هوانوردی و فیزیک، یک ماشین پرندهی 65 فوتی را ایده پردازی میکند.
همانطور که گفتیم داوینچی در زمینهی مطالعه آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان نیز مطالعاتی داشت و اهمیت مطالعه در این بخش را به خوبی درک میکرد. به طوری که سایر دفترچههای او شامل نتایج و یادداشتهای او در رابطه با اسکلت بدن انسان، ماهیچهها، آناتومی بدن، مغز و سیستم گوارش و بسیاری از بخشهای اصلی بدن انسان بودند. این یادداشتها در سالهای بعد توانستند درک جدید از بدن انسان برای مخاطبین ایجاد کنند.
با اینکه دفترچههای داوینچی پر از تجربیات، نظریات و ایدههایی بودند که میتوانست بسیار در پیشرفت علم و پیشبرد اهداف انسان مؤثر باشند؛ اما این دفترچهها در دهه 1500 منتشر نشدند و نتوانستند نقشی در پیشرفتهای علمی دوره رنسانس داشته باشند و تأثیر کمی بر آن گذاشتند.
سالهای پایانی زندگی لئوناردو داوینچی
داوینچی در سال 1516 و در سن 65 سالگی تصمیم گرفت تا ایتالیا را برای همیشه ترک کند. او که سالهای زیادی از زندگی خود را در کشور ایتالیا گذرانده بود، حالا به دعوت فرمانروای فرانسوی، فرانسیس اول به فرانسه مهاجرت کرد. داوینچی از این فرمانروا لقب نقاش و مهندس و معمار برتر پادشاه را دریافت کرد. او به داوینچی آزادی عمل بسیاری داد و او را چونان یک هنرمند محترم و باارزش تکریم میکرد. داوینچی در یک عمارت زندگی میکرد و در اوقات فراغت خود به نقاشی و طراحی میپرداخت. البته برخی از مکاتبات داوینچی در سالهای پایانی زندگیاش بیان میکنند که او در این سالها زندگی شادی نداشته و از رضایت خاطر زیادی در زندگی برخوردار نبوده است.
داوینچی در سالهای زندگیاش در فرانسه نقاشی و طراحی زیادی انجام نمیداد و بیشتر وقت خود را صرف تنظیم و ویرایش مطالعات علمی خود در زمینههای مختلف میکرد. لئوناردو داوینچی نهایتاً در سال 1519 و در سن 67 سالگی در کلوکس فرانسه درگذشت. او در همان نزدیکی و در کلیسای قصر سنت فلورنتین به خاک سپرده شد. البته سالها بعد با شروع انقلاب کبیر فرانسه این کلیسا تقریباً به طور کامل از بین رفت. بقایای آن نیز در اوایل دهه 1800 به طور کامل تخریب شد و دیگر چیزی از آن باقی نماند. این مسئله و این اتفاقات شناسایی قبر داوینچی را غیر ممکن کردند و حالا دیگر نمیتوان مقبره او را پیدا کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
واقعیاتی از لئوناردو داوینچی که نمیدانید
در ادامه میخواهیم به بخشی از زندگی داوینچی و چند نکته مهم از بیوگرافی او بپردازیم، نکاتی که شاید بسیاری از شما نمیدانید و با شنیدن هر یک از آنها شگفت زده شوید.
داوینچی نام خانوادگی او نیست!
بسیاری از ما این هنرمند بزرگ را با اسم لئوناردو و فامیل داوینچی میشناسیم. اما جالب است بدانید که در آن زمان اصلاً نام خانوادگی به معنای امروزیاش وجود نداشت. در اصل “داوینچی” که ما از آن به عنوان نام خانوادگی او یاد میکنیم به معنای “از وینچی” است. وینچی یک روستای کوچک در نزدیکی فلورانس ایتالیا در منطقه توسکانی است.
آموزش رسمی کم!
با اینکه لئوناردو یکی از بزرگترین نوابغ و هنرمندان طول تاریخ بود، اما جالب است بدانید که او آموزش رسمی بسیار کمی در این زمینه گذراند. او زبان لاتین در حد خواندن و نوشتن و ریاضیات پایه را در خانه پدری خود آموزش دید و همانطور که گفتیم در سن 14 سالگی برای آموزش هنر نزد وروکیو در فلورانس رفت. او سالها از زندگی خود را با شاگردی وروکیو گذراند و در این مدت توانست دانشی در زمینههای صنایع دستی، نقشه کشی، ریخته گری، نجاری، مجسمه سازی و نقاشی و طراحی کسب کند.
دو دست بودن داوینچی
نکته جالب دیگری که در رابطه با داوینچی وجود دارد این است که او دو دست بود. در واقع داوینچی توانایی بهره گیری از هر دو دست خود را در کار داشت و میتوانست همزمان با دو دست خود و حتی به صورت مخالف یکدیگر به راست و چپ بکشد. او میتوانست نوشتههای خود را به صورت غیر معمول و از راست به چپ بنویسد. خطی که خواندن آن برای بسیاری از افراد سخت بود. مورخان بر این باورند که بسیاری از متون معکوس نوشته شده توسط لئوناردو برای جلوگیری از سرعت توسط او رمزگذاری شدهاند.
لئوناردو داوینچی یک موسیقیدان ماهر
شاید بسیاری از ما داوینچی را تنها به عنوان یک نقاش بشناسیم، اما جالب است بدانید که او یک موسیقیدان ماهر و همچنین یک نقاش چیره دست بود. او به نواختن لیر و فلوت تسلط داشت و همچنین دستی نیز بر آواز خوانی داشت. داوینچی اغلب در اجتماعات اشراف و در کاخهای حامیانش به آوازخوانی میپرداخت. نکته جالب این است که در دست نوشتههای داوینچی که از او باقی مانده است، برخی از ساختههای موسیقی و نوتهای نوشته شده توسط او نیز به چشم میخورد.
او همیشه در حین نقاشی کردن به موسیقی گوش فرا میداد و موسیقی را در ارتباط نزدیک با هنرهای تجسمی میدید.
فقط یک پرتره از او باقی است!
داوینچی تنها یک پرتره از خود باقی گذاشته است. اگرچه بسیاری از هنرمندان برجستهای که پس از داوینچی ظهور کردند مانند ونگوگ، مونه، پیکاسو و بسیاری دیگر از خودشان خودنگارههای زیادی تولید کردند و برجا گذاشتند. اما داوینچی تنها یک تصویر از خود بر جای گذاشته است. پرترهی مردی حدوداً 60 ساله با گچ قرمز که توسط خود او به تصویر کشیده شده است.
بیل گیتس صاحب تنها نسخه خطی مصور داوینچی
نسخه خطی چکش کدکس که تنها نسخه خطی موجود از داوینچی است، در اواسط دهه 1990 توسط استیو جابز خریداری شد. استیو جابز این دفترچه را که مضمونی علمی داشت، در حراج کریتی به قیمت 40 میلیون دلار خریداری کرد. این اثر شامل مضامینی است که در سالهای 1506 تا 1510 توسط داوینچی در میلان و فلورانس نوشته شده است و حاوی موضوعات مختلفی همچون انتشار نور در آسمان، چرایی درخشش ماه و انواع مطالعات هیدرودینامیک است.
برخی از ایده پردازیهای مهم لئوناردو داوینچی
همانطور که گفتیم داوینچی ایده پردازیهای بسیاری داشت. او در دفترچههای خود طرحهایی را از برخی اختراعات بعدی بشر کشیده بود. برخی از این طرحها کمتر شناخته شده هستند. طرحهایی که بعدها همهی آنها مورد استفادهی عموم مردم قرار گرفتند. این طرحها عبارتند از: دستگاه تنفس زیر آب، زنگ غواصی، جرثقیل گردان، چتر نجات، روشی برای متمرکز کردن انرژی خورشیدی و آسیبها و موتورهایی که با نیروی آب کار میکنند.
علاقه به مطالعه در رابطه با خواص نور
لئوناردو داوینچی یک نقاش بود؛ اما علاقه بسیاری به مطالعه در رابطه با خواص نور و روشنایی داشت. او بر خلاف هنرمندان دیگر ذهنی چند وجهی داشت و با ذهن علمی خود به بررسی این خواص پرداخت. او با مطالعات متعددش توانست عملکرد نورها را بهتر درک کند. جالب است بدانید که داوینچی بسیار جلوتر از بسیاری از فیزیکدانان توانست علت آبی بودن رنگ آسمان را درک کند. او در این زمینه در یکی از یادداشتهای خود بیان کرد که ما آسمان را به دلیل ذرات ریز رطوبت موجود در جو و عبور نور خورشید از آنها آبی میبینیم.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات انوشه انصاری، بیل گیتس، ویلیام شکسپیر و ارنست همینگوی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
چند فکت کوتاه و جالب از داوینچی
- به او لقب مرد رنسانس داده شده است. مرد رنسانس به معنای کسی است که در همه چیز مهارت دارد و لئوناردو داوینچی را مرد رنسانس نهایی میدانند.
- برخی از افراد ادعا میکنند که داوینچی مخترع دوچرخه بوده است!
- او فردی بسیار منطقی بود و از روشهای علمی برای بررسی موضوعات مختلف استفاده میکرد.
- بر خلاف بسیاری از هنرمندان که پس از مرگشان مورد توجه قرار گرفتند. داوینچی در زمان زندگی خود نیز به خاطر نقاشیها و هنرش بسیار مشهور و مورد توجه بود. اما به تازگی شواهدی از نبوغ او برملا شده است و به تازگی فهمیدهایم که او یک دانشمند، ایده پرداز و مخترع بزرگ بوده است.
کلام آخر
به جرئت میتوان گفت که دیگر کمتر کسی وجود دارد که لئوناردو داوینچی و آثار ارزشمند او را نشناسد. داوینچی یکی از بزرگترین و مشهورترین هنرمندان در عرصه هنر نقاشی بوده است. او صاحب یکی از تحسین شدهترین آثار نقاشی جهان یعنی تابلوی مونالیزاست. در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم گرفتیم به بررسی بخشهایی از زندگی داوینچی بپردازیم که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. امیدواریم این مطلب از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. به نظر شما بهترین اثر داوینچی مونالیزاست یا شام آخر؟
منبع: Wikipedia