ویلیام شکسپیر یکی از نویسندگانی بود که قبل از انقلاب صنعتی و در دوران ملکه الیزابت زندگی میکرد. او در طول زندگیاش شاهکارهای فراوانی نوشت که امروزه حتی پس از چندین قرن تازگی خود را حفظ کرده و همچنان خوانده و اجرا میشوند.
شکسپیر در میان نمایشنامهنویسهای دوران خود هنرمند عجیبی بود. او تنها برای گروه نمایشی خودش مینوشت؛ شخصیتها را متناسب با بازیگران خلق میکرد و چون برای یک تماشاخانه کار میکرد، ویژگیهای ساختمانی و دکور آن را مدنظر قرار میداد. ویلیام شکسپیر نابغه ادبیات انگلیس و جهان است. این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی زندگی و آثار او اختصاص دارد.
بیوگرافی مختصر ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر در دوران سلطنت ملکه الیزابت اول، در 26 آوریل 1564 در استراتفورد انگلستان متولد شد. مری آردن، مادرش، دختر یک کشاورز بود که موقعیت اجتماعی خوبی داشت و پدرش، جان شکسپیر، مردی بود که در مزرعه کار میکرد.
پدر و مادر شکسپیر، هر دو بیسواد و بدون تحصیلات بودند. در آن دوران رسم نبود که همه درس بخوانند و فعالیتهای کشاورزی و دامداری رواج زیادی داشت. آنها 8 فرزند داشتند که ویلیام سومین آنها بود؛ هر چند که او بزرگترین فرزند خانواده محسوب میشد، زیرا دو فرزندِ پیش از او، در اثر بیماری مرده بودند. ویلیام، چهار ساله بود که پدرش برای یک دوره شهردار استراتفورد شد. این موضوع سبب شد که آنها تبدیل به خانوادهای سرشناس و مشهور شوند.
تحصیلات ویلیام شکسپیر
اطلاعات موثقی از تحصیل و مدرسه شکسپیر وجود ندارد. او احتمالا به مدرسه کینگز نیو رفته و در همان دوران کتابهای کلاسیکی نظیر سیسرو، ویرژیل و اوید را مطالعه کرده بود. او علاوه بر مدرسه، به کلاسهای انجیلخوانی و عشای ربانی میرفت و این موضوع در آثارش که رگههایی از نصایح انجیل را دارد، مشخص است. ویلیام به کمبریج و آکسفورد نرفت و تحصیلات دانشگاهی خاصی نداشت. این ویژگی او بعدها دستمایه حسادت نویسندگان و شاعران شد. آنها شکسپیر را با ادعای بیسوادی تحقیر میکردند و به انتقاد از او میپرداختند.
ازدواج ویلیام شکسپیر با آن هاتاوی
شکسپیر در سال 1582 با دختری به نام آن هاتاوی که هشت سال از خودش بزرگتر بود، ازدواج کرد. در آن دوران عشق قبل از ازدواج و روابط آن مرسوم نبود و ازدواج بیشتر حالت معامله و کسب منفعت داشت. با این حال شکسپیر زمانی ازدواج کرد که آن هاتاوی از او باردار بود. آنها فاصله سنی نسبتا زیادی داشتند که در آن روزگار معمول نبود. مقایسه آثار عاشقانه شکسپیر نشان میدهد که او و هاتاوی عاشق یکدیگر بودهاند و شکسپیر احساس عشق را تجربه کرده است. ازدواج قانونی آنها در 28 نوامبر 1582 انجام شد و پنج ماه بعد، سوزی، دخترشان به دنیا آمد و غسل تعمید شد.
طلاعات دقیقی از زندگی ویلیام پس از ازدواج و نحوه کسب درآمدش وجود ندارد. به نظر میرسد با کار در مغازه پدرش یا مشاغل پارهوقت روزگار میگذراند؛ چرا که در شهر کوچکی چون استراتفورد، نویسندگی و فروش کتاب رونقی نداشت. آنها سه سال بعد در زمستان 1585 صاحب دو فرزند دوقلو شدند و نام آنها را همنت و جودیت گذاشتند.
مسیر زندگی نمایشی ویلیام شکسپیر
در روزگار شکسپیر، نمایش تنها سرگرمی مردم بود. گروه نمایشی به نام مردان ملکه از طرف ملکه موظف بودند که پیامهای او را به شیوهای سرگرمکننده به مردم عادی انتقال دهند. آنها شهر به شهر میگشتند و عقاید و اطلاعات مختلف را به مردم نمایش میدادند.
طبق نظریهای، یکی از این گروههای نمایشی در سال 1587 به استراتفورد رفت. یکی از بازیگران این گروه در درگیری کشته شده بود، بنابراین شکسپیر برای جایگزینی آن پیشقدم شد. بازیگری او و مسئلهی عدم پیشرفت و شهرت در شهر کوچک استراتفورد، ویلیام را به فکر سفر انداخت. او سرانجام در سال 1952، همسر و فرزندانش را ترک کرد و به لندن که مرکز هنرهای نمایشی انگلستان بود، نقل مکان کرد.
نمایشنامهنویسی در لندن
در دوران شکسپیر، لندن شهر تجاری و بزرگی محسوب میشد و پایتخت انگلستان و محل سکونت ملکه الیزابت بود. نویسندگان و شاعران بسیاری که جویای نام و شهرت بودند به این شهر مهاجرت میکردند. ویلیام شکسپیر نیز از همین دسته بود. در آن زمان، لندن سه تماشاخانه بزرگ داشت و شکسپیر از همان سال به عرصه بازیگری وارد شد.
اما نمایشنامه نویسی از اجرا و بازیگری برایش سادهتر بود. او در سال 1952 هم بازیگری میکرد و هم نمایشنامه مینوشت. از آن پس دوران اوج نویسندگی شکسپیر آغاز شد.
ویلیام شکسپیر و نمایشنامههای تاریخی
در آن دوران نمایشنامههای تاریخی رونق بسیاری داشت. مردم علاقه زیادی به تماشای شکوه و جلال پادشاهان، قتلهای درباری و اتفاقات تاریخی داشتند، بنابراین ویلیام شکسپیر به نوشتن نمایشنامههای تاریخی پرداخت. نوشتههای او با سایر نویسندگان تفاوتهایی داشت؛ چنانچه تاکنون اثر تاریخیای خوانده باشید به خشکی و بیاحساسی آنها پی میبرید. اما نمایشنامههای شکسپیر چنین نبود. او به خوبی عواطف و احساسات پادشاهان و تاثیرات آن بر سرنوشت مردم را نشان میداد و مشخص میکرد که یک خطا یا تصمیم کوچک چگونه مسیر تاریخ را دگرگون میکند.
دوره ابتدایی نمایشنامهنویسی ویلیام شکسپیر
نمایشنامههای ابتدایی ویلیام شکسپیر که از 1950 تا 1954 نوشته شد، ژانر تاریخی داشتند. اکثر این نمایشنامهها بر اساس زندگی پادشاهان رومی نوشته میشد. اگر چه شکسپیر در دورههای دیگر نیز از سنت الیزابت پیروی میکرد و آثار تاریخی – ادبی مینوشت.
دورهی اول نمایشنامههای شکسپیر شامل سه نمایشنامه درباره شاه انگلستان هنری ششم بود. این دوره سرشار از جنگ و خونریزی و جنایت بود که آثار شکسپیر آنها را به تصویر کشید. در سالهای بعد چهار نمایشنامه دیگر به این دوره اضافه شد که دربارهی هنری چهارم، پنجم و هشتم بودند. او در این دوره چند نمایشنامه کمدی نیز نوشت: نمایشنامههای رام کردن زن سرکش، ریچارد سوم، دو آقای اهل ورونا و… .
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مشکلات چاپ آثار شکسپیر
تا سال 1952 شکسپیر 5 یا 6 نمایشنامه نوشت، هر چند تاریخ دقیق نگارش آنها مشخص نیست، چرا که او تا آن زمان به فکر جمعآوری و انتشار آثارش نبود. در قرن شانزدهم نمایشنامهها آثار مهمی نبودند و تنها برای سرگرمی نوشته و اجرا میشدند. هزینه چاپ و قیمت کاغذ بسیار گران بود و برای نویسندگان و شاعران صرفه اقتصادی و سود چندانی نداشت.
علاوه بر این، گروه نمایشی شکسپیر مخالف چاپ آثارش بودند؛ آنها عقیده داشتند که با چاپ اثر، سایر گروههای نمایشی از آنها تقلید و کپی میکنند و بازار آنها از رونق میافتد.
رواج طاعون در لندن
در سال 1951 اتفاق دیگری افتاد که بازار نمایش و آثار شکسپیر را دچار مشکل کرد. در این سال، بیماری طاعون در لندن شیوع پیدا کرد و به سرعت گسترش یافت. پایتخت انگلستان حتی برای ثروتمندان و خانوادههای مرفه نیز قابل سکونت نبود. برخی از مذهبیان افراطی، طاعون را جواب گناهان انسان میدانستند و از نظر آنها، یکی از این گناهها دیدن نمایش بود!
این موضوع برای مدتی تماشاخانهها را به تعطیلی کشاند و بازار نمایش از رونق افتاد. با این حال شکسپیر همچنان در لندن ماند و به نوشتن آثارش ادامه داد، هر چند در آن زمان مخاطبی نداشت.
اشعار شکسپیر
مردم قرن شانزدهم به شعر و رمان بیشتر از نمایشنامه اهمیت میدادند. هنگامی که طاعون و عقاید مذهبی، تماشاخانهها را از کار انداخت، شکسپیر راه دیگری برای نوشتن و قصهگویی پیدا کرد. او دو شعر بلند به نامهای ونوس و آدونیس و تباهی لوکوس نوشت که اولی را در سال 1953 و دیگری را در 1954 منتشر کرد.
مضمون این اشعار قصههایی از اسطوره و تاریخ بود. شکسپیر این دو شعر را پس از پایان، به لُرد نوزده سالهی ساوت همپتون تقدیم کرد تا جایزه نقدی دریافت کند. ظاهرا او موفق شد نظر لرد جوان را به خود جلب کند و از او دستمزد بگیرد. او با همین پول توانست بعدها برای گروه نمایشیاش سرمایه گذاری کند.
دوره دوم نمایشنامههای ویلیام شکسپیر
شیوع طاعون در سال 1594 پایان یافت و تماشاخانهها دوباره گشوده شدند. به عقیده بسیاری از پژوهشگران، با بازگشایی مجدد تماشاخانهها، دومین دوره نمایشنامهنویسی شکسپیر آغاز شد. او از سال 1954 تا 1600 چندین نمایشنامه تاریخی و کمدی نوشت؛ رویای نیمه شب تابستان، تاجر ونیزی، شب دوازدهم، رومئو و ژولیت، ژولیوس سزار و … .
مرگ همنت، پسر شکسپیر
در یازده اوت 1596، همنت، پسر ویلیام در سن یازده سالگی درگذشت. منبع موثقی درباره علت مرگ او وجود ندارد و مشخص نیست به علت بیماری فوت شد یا دچار مرگ ناگهانی شد. این واقعه تاثیر زیادی بر زندگی و آثار شکسپیر گذاشت، چنانکه بسیاری از آثار تراژدی و غمگین خود را پس از مرگ همنت نوشت.
نمایشنامه هملت که خود شکسپیر نقش روح پدر هملت را در آن بازی کرده بود، یکی از همین آثار است. پژوهشگران ادبی معتقدند که شکسپیر در این نقش بازی کرد تا برای مرگ پسرش سوگواری کند.
دوره سوم نمایشنامههای ویلیام شکسپیر
برترین آثار نمایشی شکسپیر در تماشاخانه گِلاب و در دوره سوم فعالیت او اجرا شد. این دوره از سال 1601 تا 1608 طول کشید و مشهورترین تراژدیهای شکسپیر در آن منتشر شد. آثاری مانند هملت، شاه لیر، اُتللو، مکبث، آنتونی و کلئوپاترا.
مشهورترین آثار شکسپیر در این دوران سه نمایشنامهی هملت، مکبث و شاه لیر بودند که از پیچیدهترین آثار او محسوب میشوند. در این نمایشنامهها، اندیشههای درونی و عواطف شخصیتها به گونهای خلق شدهاند که هر مخاطبی با آنها احساس همدردی میکند.
حکومت پادشاه جیمز اول
در فوریه 1906 ملکه در سن 69 سالگی درگذشت و جیمز، پسرعموی او، با عنوان جیمز اول به سلطنت رسید. شاه جدید علاقه زیادی به نمایشنامههای شکسپیر داشت، به همین علت به گروه بازیگری ویلیام، پروانه سلطنتی و لقب مردان شاه داد. آنها لباسهای مخصوصی گرفتند که شبیه خلعت بود و مرتبا برنامههایی برای سرگرم کردن شاه در دربار برگزار میکردند.
پشتیبانیهای شاه انگلستان موجب موفقیت بیش از پیش شکسپیر و گروه نمایشیاش شد. مردان شاه برجستهترین گروه نمایشی لندن شد و شکسپیر برخی از بهترین آثار خود را در همین دوره منتشر کرد.
بازگشت به استراتفورد
شکسپیر تا چند سال در لندن نمایشنامه نوشت و به اجرای آن در میان مردم و درباریان پرداخت تا اینکه کمکم به فکر بازنشستگی و ترک لندن افتاد. او در سال 1611 به زادگاهش استراتفورد بازگشت. در آن زمان ویلیام 47 سال و همسرش آن هاتاوی، 54 سال داشت. شکسپیر دیگر در زادگاهش نمایشنامهای نوشت، در استراتفورد همچنان نمایش، گناه و عملی شیطانی بود.
در سال 1616 دختر ویلیام با تاجری به نام توماس کوئینی ازدواج کرد. شش هفته بعد از مراسم ازدواج، شکسپیر با خط لرزان و ضعیفی وصیتنامهای نوشت که حکایت از دوران ضعف و بیماریاش میکرد. او در وصیتش از گرانبهاترین داراییاش یعنی آثارش نامی نبرد؛ او هرگز تصور نمیکرد که قرنها بعد، مردم همچنان آثار او را بخوانند و نامش در تمام جهان مشهور شود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
پایان زندگی شکسپیر
ویلیام شکسپیر در 23 آوریل 1616 در خانهاش درگذشت. او را در کلیسای ترینیتی مقدس در استراتفورد به خاک سپردند. ویلیام نوشتهای برای سنگ قبرش سفارش داده بود:” خداوند شکیبایی دهد به آن دوست خوبی که این خاک را حفر کرد و نفرین بر آن که استخوانهای مرا از این مکان جابهجا کند.”سنگتراش او قیرارت یانسین بود که علاوه بر این نوشته، مجسمه نیمتنهای از ویلیام ساخت که آن را بر مقبرهاش در کلیسا نصب کردند. همسر او، آن هاتاوی نیز هفت سال پس از مرگ همسرش درگذشت؛ اما اطلاعات دقیقی از محل دفن و مقبره او وجود ندارد.
مضامین آثار ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر جملهی معروفی در یکی از نمایشنامههایش داشت که از افکار و عقایدش سرچشمه میگرفت:
” دنیا یک تماشاخانهی بزرگ است “
او معتقد بود تمام آدمها در نمایش بزرگ زندگی نقشی دارند. بر همین اساس، شکسپیر شخصیتهایی خلق میکرد که مانند انسانهای واقعی رفتار و عمل میکنند. حتی در داستانهایی که شخصیت آنان پادشاه یا ملکه بودند، سعی میکرد از قدرت مطلق بیبهره باشند و شبیه انسانهایی با مشکلات عادی و خطاهای معمولی شوند. این ویژگی موجب شهرت و محبوبیت شکسپیر در میان مردم شده بود.
حکومت و اسطوره
ویلیام شکسپیر در برخی از آثارش از سنتهای قرون وسطایی و تاریخ روم باستان و انگلستان استفاده میکرد. او استعداد بالایی در تلفیق نمایش و تاریخ داشت و در این میان آثار کمدی نیز مینوشت و در آنها به انتقاد از حکومتهای فاسد و تصمیمات مخرب میپرداخت.
او در کتاب رویا در نیم شب تابستان و رومئو ژولیت از دخالت خانوادهها در ازدواج فرزندان نوشت و نتایج مخرب آن را نشان داد. عدهای عقیده دارند شکسپیر و آن هاتاوی با مخالفت خانوادهها برای ازدواجشان مواجه شدند، به همین علت از این موضوع در نمایشنامههایش استفاده میکرد. امروزه نمایشنامههای ویلیام شکسپیر در زمره آثار کلاسیسم محسوب میشوند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات انوشه انصاری، بیل گیتس، ویلیام شکسپیر و ارنست همینگوی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
برخی آثار مهم ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر در روزگار امروز با نمایشنامههایش مشهور است؛ اما او ثروت و درآمدش را از طریق آنها به دست نیاورد. گروه نمایشی او و نجیبزادگانی که برایش شعر مینوشت، موجب ثروتمند شدن شکسپیر شدند. او گاهی اشعار روایی خود را میفروخت و از این طریق درآمدی به دست میآورد. با این حال آثار او پس از چند قرن شهرت و جایگاه شایسته خود را کسب کردند و امروزه در تمام جهان شناختهشده هستند. ما در ادامه به معرفی چند اثر شکسپیر میپردازیم؛
مکبث
اساس تراژدی مکبث، وقایع تاریخی اسکاتلند است؛ اما شکسپیر تغییراتی در آن داده و آن را به شکل نمایشنامهای اخلاقی – تاریخی درآورده است. داستان این نمایشنامه، شرح زندگی سردار دلیری به نام مکبث است. پادشاه اسکاتلند او را از میان هواخواهانش انتخاب میکند و به او منصب و درجه میبخشد. اما مکبث با وسوسه نفس سرکش خود و همسرش، پادشاه را در شبی که در خانهاش خواب است، به قتل میرساند. این قتل جهنم بزرگی برای او ایجاد میکند و از آن پس گرفتار عذاب وجدان شدیدی میشود.
نمایشنامه مکبث به شرح وقایع پس از قتل و سرانجام زندگی این سردار میپردازد. سریال زخم کاری که اخیرا از شبکه نمایش خانگی پخش شد، بر اساس این نمایشنامه به تصویر درآمده است.
اُتلِلو
اُتللو یک فرمانده نظامی مغربی در ارتش ونیز است که به تازگی و برخلاف میل پدرش با دزدمونا که زنی بسیار زیبا و ثروتمند است ازدواج میکند. یاگو افسر اُتللو، از سر بدخواهی، حسادت اتللو را نسبت به همسرش دزدمونا برمیانگیزد تا حدی که او از عصبانیت کور شده و دزدمونا را به قتل میرساند. این نمایشنامه به علتِ داشتن مضامینی چون عشق و حسادت جایگاه بالایی در میان آثار شکسپیر دارد و تاکنون اقتباسهای متعددی از آنها شده است.
غزلیات ویلیام شکسپیر
شکسپیر 154 غزل سرود. 126 غزل ابتدایی او خطاب به یک نجیبزاده ثروتمند است. موضوع دوازده غزل آن، ترغیب نجیبزاده به ازدواج و بچهدار شدن است. عدهای عقیده دارند شاید شکسپیر این اشعار را به سفارش مادر آن فرد سرود. غزلهای بعدی او بسیار زیبا و صمیمی هستند؛ به طوری که انگار رابطه دوستانه یا حتی عاشقانه خاصی بین نجیب زاده و شکسپیر برقراره بوده است.
28 غزل بعدی ویلیام را ” بانوی تاریکی ” نامیدهاند، چون هر کدام از آنها برای زنان مختلفی سروده شده و دست کم یکی از آنها خطاب به آن هاتاوی، همسرش، است. در سال 1609 مجموعه غزلیات شکسپیر منتشر شد. او علاقهای به چاپ اشعارش نداشت زیرا شعر را مقولهای شخصی و خصوصی میدانست.
زندگینامه خودنوشت ویلیام شکسپیر
برخی از محققان ادبی عقیده دارند که آثار اندکی از شکسپیر، زندگینامه خودش است. او اغلب درباره مردمی مینوشت که با آنها ارتباط داشت و درباره خودش چیزی نمیگفت. با این حال بسیاری از افراد معتقدند که نمایشنامه ‘ طوفان ‘ او برگرفته از مسائلی است که بیتردید در زندگی خودش رخ داده است.
شخصیت اصلی نمایشنامهی طوفان، پراسپرو نام دارد. او دارای قدرتهای جادویی بسیاری است که از آنها در نمایشهایش بهره میبرد تا خطاهای آدمیان را اصلاح کند و آنها را در مسیر درست زندگیشان قرار دهد. در پایان نمایش که همهچیز در جای خود قرار میگیرد، پراسپرو قدرتش را رها میکند و میگوید:” باشد تا آمرزش تو مرا رها سازد.”
منتقدین عقیده دارند که شکسپیر با انتخاب شخصیت پراسپرو قصد داشته اعلام کند که نیروهای جادویی نویسندگیاش در حال ترک او هستند. به بیان دیگر میخواسته پایان نویسندگی و کنار گذاشتن قلمش را اعلام کند. هر چند پس از آن، چند نمایشنامه دیگر نوشت اما آمادهی آغاز فصل جدید زندگیاش بود.
او مدتی پس از این کتاب به استراتفورد بازگشت و در کنار همسر و دو دخترش زندگی کرد. تا اینکه در سال 1616 درگذشت و در کلیسای مقدس استراتفورد به خاک سپرده شد. مقبره او هماینک مورد بازدید روزانهی صدها نفر از عاشقان ادبیات و نمایشنامه قرار دارد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جبران خلیل جبران، فرانتس کافکا و عبدالحسین زرین کوب را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سخن پایانی
ویلیام شکسپیر را پدر نمایشنامهنویسی انگلستان میدانند. او سواد بالایی نداشت و متنهایی مینوشت که در حد دستور زبان پایه بود. با این حال امروزه آثار او در دانشگاهها تدریس میشود و بسیاری از بازیگران و کارگردانان، اجرای آثار او را سخت و دشوار میدانند.
اگر به هر فهرستی از بهترین کتاب های دنیا رجوع کنید، بیتردید نام شکسپیر و چند مورد از آثار او را مشاهده خواهید کرد. تاکنون بارها اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از آثار او در سراسر جهان صورت گرفته و نمایشهایش همچنان در کشورهای مختلف از جمله ایران اجرا میشود.
شکسپیر با هزاران واژه و اصطلاح نویی که ایجاد کرد، برای همیشه زبان انگلیسی را متحول کرد. نظر شما درباره ویلیام شکسپیر چیست؟ آیا تاکنون اثری از او مطالعه کردهاید؟
منبع: Wikipedia