ولادیمیر ناباکوف شاعر، نویسنده و منتقد مشهور روسی آمریکایی بود. او که در حدود سالهای 1899 تا 1977 میزیست یکی از تحسین شدهترین رمان نویسان عصر خودش بود. به عنوان معروفترین رمان او میتوانیم به اثر لولیتا اشاره کنیم. اثری که به دلیل توصیفات دراماتیک و طرحهای دقیق ساختار یافتهاش بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم داریم به بررسی مختصر بیوگرافی ولادیمیر ناباکوف این شاعر و نویسنده روسی تبار آمریکایی بپردازیم و چندین جمله انگیزشی کوتاه و نقل قول معروف از او را بیان کنیم. پس ادامه این مطلب از دانشگاه کسب و کار را از دست ندهید.
ولادیمیر ناباکوف که بود؟
ولادیمیر ناباکوف با نام کامل ولادیمیر ولادیمیرویچ ناباکوف زیسته در سالهای 1899 تا 1977 رمان نویس، داستان نویس، شاعر، مترجم و منتقد روسی آمریکایی بود. او در سال 1899 در خانوادهای ثروتمند در سن پترزبورگ به دنیا آمد. جالب است بدانید که ولادیمیر ناباکوف از کودکی به صورت سه زبانه بزرگ شد و در مدرسهای مجهز تحصیل کرد. پدر او ولادیمیر دمیتریویچ یکی از اعضای برجستهی دولت موفق روسیه بود.
نکتهی جالبی که در رابطه با این نویسنده و شاعر مشهور روسی آمریکایی وجود دارد این است که او علاوه بر پرداختن به علوم ادبی یک حشره شناس مشهور نیز بود. او متخصص بررسی پروانهها بود و چندین کتاب دانشگاهی در این رابطه نوشت. او در ابتدا به زبان روسی مینوشت. در واقع او 9 رمان به زبان روسی نوشت؛ اما با شروع رمان نویسی به زبان انگلیسی بود که توانست به شهرت بین المللی دست پیدا کند.
یکی از افتخارات او این بود که به عنوان یک فرد روسی تبار توانسته بود به یکی از نویسندگان بزرگ نثر ادبی انگلیسی تبدیل شود. مشهورترین رمان او لولیتا نام دارد که توانست به یک رمان معروف کلاسیک آمریکایی تبدیل شود. لولیتا یکی از بحث برانگیزترین رمانهای آمریکایی است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات الکس فرگوسن، امیرکبیر، ریچل هالیس، توماس ادیسون، والت دیزنی و آلن دوباتن را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سالهای کودکی ولادیمیر ناباکوف
ولادیمیر ناباکوف در 23 آپریل سال 1899 در شهر سن پترزبورگ روسیه چشم به جهان گشود. او یکی از 5 فرزند خانوادهی ثروتمند دیمیتریویچ ناباکوف بود. او والدینی ثروتمند داشت که او را در زمینه تحصیل و گسترش مهارتها تشویق میکردند. ولادیمیر تحت آموزشهای بسیاری از جمله فوتبال، بوکس، شطرنج، ریاضیات و زبان قرار داشت. او تحت نظر معلمین خصوصی بود و جالب است بدانید که زبان انگلیسی را پیش از زبان روسی به طور رسمی آموزش دید.
او در تمام طول زندگی خود به پروانهها علاقه نشان میداد و زمانی که هنوز بسیار جوان بود توانست به اطلاعات بسیاری در رابطه با آنها دست پیدا کند و به یک مرجع شناخته شده در این زمینه تبدیل شود. ولادیمیر ناباکوف از سن 13 سالگی شروع به نوشتن شعر کرد. اولین کتاب شعر او در سال 1914 چاپ شد.
خانواده ناباکوف پس از انقلاب روسیه تمام پول و ثروت و زمینهای خود را از دست داند و به لندن گریختند. ناباکوف در لندن در سال 1919 وارد دانشگاه کمبریج شد و در سال 1922 پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه به خانوادهی خود در برلین آلمان پیوست.
شروع حرفهی نویسندگی توسط ولادیمیر ناباکوف
ولادیمیر در سال 1925 با ورا اسلونیم ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. پسر او که دیمیتری نام داشت، بعدها به یک خواننده اپرا تبدیل شد. ولادیمیر در برلین به تدریس بوکس، تنیس و زبان میپرداخت و از این مسیرها کسب درآمد میکرد. مدتی بعد او به نوشتن روی آورد و با نام مستعار برای روزنامههای روسی زبان در برلین، پاریس و شهرهای دیگر داستان، شعر و مقاله مینوشت. او در این مسیر به ترجمه داستانها و اشعار مختلف به روسی میپرداخت و داستانهای کوتاه، رمان، نمایشنامه و نقد مینوشت. ناباکوف در سال 1940 تصمیم گرفت تا به ایالاتمتحده نقل مکان کند.
او پس از مهاجرت به آمریکا در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا به تدریس زبان مشغول شد و در سالهای 1941 تا 1948 در کالج ولزلی در ماساچوست تدریس میکرد و در آنجا به استاد ادبیات تبدیل شد. البته جالب است بدانید که در همین حین او در موزه جانور شناسی دانشگاه هاروارد در زمینه حشره شناسی تحقیقاتی انجام داد و بعدها توانست چندین گونه از پروانهها را کشف کند و به ثبت برساند. او در حین تدریس به نوشتن نیز میپرداخت.
ولادیمیر در آن سالها اثراتی همچون زندگی واقعی سباستین نایت در سال 1941، زندگی نویسنده روسی نیکلای گوگول، رمان خم شوم، Speak Memory و پنین را منتشر کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات استیو هاروی، جامی و زندگی نامه حضرت محمد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اوج شهرت ولادیمیر ناباکوف با لولیتا
ناباکوف قبل از انتشار رمان جنجالی و مشهور لولیتا برای عموم افراد ناشناخته بود و نتوانسته بود شهرت بسیاری کسب کند. لولیتا رمانی جنجالی، غم انگیز و در حین حال خنده دار از استاد میانسالی بود که عاشق یک دختر مدرسهای 12 ساله شده بود. اولین چاپ و انتشار این کتاب در سال 1955 در پاریس بود.
لولیتا سه سال بعد یعنی در سال 1958 در آمریکا منتشر شد؛ اما برخی از کتابخانههای ایالاتمتحده آن را توقیف کرده و ممنوع اعلام کردند. لولیتا با تبلیغات فراوان توانست به یکی از کتابهای محبوب و مشهور در آن دوره تبدیل شود. همچنین ناباکوف در سال 1962 فیلمنامهای اقتباسی برای نسخهی سینمایی این اثر نوشت. او با سود حاصل از این کتاب و این فیلم توانست به طور کامل تدریس را کنار بگذارد و بیشتر زمان خود را وقف نویسندگی کند.
برخی از آثار ولادیمیر ناباکوف
- درس گفتارهای ادبیات اروپا استیونسن، آستن، پروست، جویس، دیکنز، فلوبر، کافکا
- درس گفتارهای ادبیات روس تولستوی، تور ینف، چخوف، داستایوفسکی، گورکی، گوگول
- ماری
- سرزمین دروغین
- چشم
- زندگی واقعی سباستین نایت
- دعوت به مراسم گردن زنی
- خنده در تاریکی
- ناامیدی
- پنین
- آتش کم فروغ
- حرف بزن، خاطره خود زندگینامهی بازنویسی شده
- ناتاشا
- دفاع لوژین
- به دلقکهای نگاه کن
- نمایشنامهنویسی و تراژدی تراژدی
سالهای پایانی زندگی ولادیمیر ناباکوف
ناباکوف سالهای آخر عمر خود را در اروپا در کنار همسرش ورا گذراند. پس از موفقیت رمان لولیتا او امریکا را ترک کرد و در سال 1961 به سوئیس نقل مکان کرد. او در برخی از مصاحبههایش گفته بود که دوباره به امریکا بازمیگردد؛ اما هیچ گاه این کار نکرد. او سالهای پایانی زندگیاش را در اروپا ماند تا نزدیک خانواده و پسرش دیمیتری که در ایتالیا زندگی میکرد باشد.
ناباکوف در سال 1977 به دلیل بیماری برونشیت در بیمارستان بستری شد و در دوم ژانویه همان سال بر اثر یک بیماری ویروسی ناشناس درگذشت. او تمایلی نداشت که پس از مرگش اثری از او منتشر شود؛ اما به این خواستهی او توجه نشد و برخی از رمانهای ناتمام و سخنرانیهای او پس از مرگش منتشر شدد.
نقل قولهایی از ناباکوف
- تنهایی به عنوان یک موقعیت، قابل اصلاح است؛ اما به عنوان یک حالت روحی بیماریای گاها لاعلاج است.
- شباهتها سایه تفاوتها هستند. افراد اصولاً شباهتهای متفاوت و تفاوتهای مشابه را میبینند.
- زندگی فقط یک تکه نور کوچک است میان دو تاریکی ابدی.
- این عشق در نگاه اول بود، در آخرین نگاه، در همیشه و همیشه.
- هیچ چیز به اندازهی یک عطر از گذشته نمیتواند آن را زنده کند.
- اینکه بدانید برای قبل از خواب خود چیز خوبی برای خواندن دارید، یکی از لذت بخشترین احساسات بشری است.
- کلمات بدون تجربه بی معنی هستند.
- تخیل ما در حال پرواز است و ما تنها سایهی آن بر روی زمین هستیم.
- یک نویسندهی خوب این سه رکن اصلی را با یکدیگر ترکیب میکند، داستاننویسی، تعلیم و افسونگری؛ اما این افسونگری است که در او غالب است و او را به یک نویسنده تبدیل میکند.
- شاید روزی، در جایی، در زمانی که خوشبختتر بودیم دوباره یکدیگر را ملاقات کردیم.
- تنها عدد واقعی عدد یک است، بقیه اعداد تنها فقط یک تکرار هستند.
- اندیشیدن به زیبایی، چه غروب رنگارنگ و منحصر به فرد، چه یک چهرهی درخشان یا یک اثر هنری باعث میشود تا ما ناخواسته نگاهی به گذشته شخصی خودمان بیندازیم و با این نگاه خود و وجود درونیمان را با زیبایی دست نیافتنی که بر ما آشکار میشود کشف کنیم.
- تنها یک مدرسه برای ادبیات وجود دارد، مدرسهی استعداد.
- ادبیات و پروانهها دو مورد از شیرینترین علایق انسانی هستند.
- من فکر میکنم همه چیز در رابطه با مسئلهی عشق است. اینکه هر چه یک خاطره را بیشتر دوست داشته باشی قویتر و غریبتر میشود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مولانا جلال الدین بلخی، ولادیمیر پوتین و کارلوس کاستاندا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
درباره ناباکوف و علاقه شدیدش به پروانهها
دریاسالار سرخ نام گونهای از پروانهها بود که ولادیمیر به آن علاقه بسیاری داشت. او این گونه را گونهی مورد علاقه خود در میان پروانهها میدانست. نکته جالب این جاست که ولادیمیر بیدها را با این پرداخت ادبی در متنهایش بیان میکند. همین موضوع باعث جلب توجه خوانندگان آثار ولادیمیر به دریاسالار سرخ میشود. در دو کتاب مشهور ولادیمیر ناباکوف به نامهای دعوت به مراسم گردن زنی و همچنین در داستان کریسمس نقش بیدها بسیار پر رنگ است.
ولادیمیر معمولاً از بیدها در صحنههای انتهایی کتاب استفاده میکند. هر زمانی که ولادیمیر به بیدها اشاره میکند، منظور او مرگ جسمانی یک شخصیت میباشد. ولادیمیر همواره به تولد روحانی پس از مرگ اعتقاد دارد و تشبیه مرگ به بید نشان از همین موضوع میباشد.
در هر دو موردی که اشاره کردیم ولادیمیر این گونه درباره بیدها مینویسد که آنها نقشهایی بر روی بالهایشان دارند که بسیار به چشم انسان شباهت دارد. در ذهن ولادیمیر این چشمها بر روی بال بیدها نشان دهنده قلمروهایی متعالی است و این چشمها روزنه ورود به این قلمروها میباشد.
بخشی از کتاب دعوت به مراسم گردن زنی و نقش بیدها در آن
من در میان زندگیام شکاف خیلی کوچکی را پیدا کردهام. در آن شکاف همه چیز به پایان میرسد. آن جا جایی است که زمان به چیز دیگری میپیوندد. به چیزی واقعاً گسترده، زنده و مهم … گنجایشم برای لقبها و صفتها چقدر باید زیاد باشد تا بتوانم آنها را از احساسی شفاف همانند بلور پر کنم … .
بهترین کاری که میتوانم بکنم این است که برخی چیزها را نگویم و بگذارم نگفته باقی بمانند. اگر از آنها سخن بگویم این امکان وجود دارد که مانند قبل دچار سردرگمی شوم. این شکاف کوچکی که در میان زندگی من قرار دارد غیرقابلتعمیر میباشد. شاید بتوانم تمام چیزهایی که در این شکاف وجود دارد را ابراز کنم. خیلی چیزها در این شکاف ریشه دوانده است. فروپاشی، به هم پیوستگی، فساد، تباه شدن رؤیاها و … .
ناباکوف هیچ گاه در سخنرانیهایش اعتماد به نفس نداشت!
عقیده راسخ نام یکی از آثار مشهور ولادیمیر ناباکوف است. در این کتاب متن سخنرانیهایی که او در طول دوران کاریاش انجام داده است گردآوری شده است. ناباکوف در پیش گفتار این کتاب این گونه مینویسد:
“من همانند یک نابغه واقعی به تفکر میپردازم. سعی میکنم که نویسندهای متمایز باشم و آثار متفاوتی را خلق کنم. اما هنگام سخنرانی مانند یک بچه در حال حرف زدن هستم.”
یکی از بزرگترین ترسهای ناباکوف در زندگیاش انتشار حرفهای بچگانهای بود که در سخنرانیهای مختلف میزد. به همین دلیل پس از مدتی تصمیم گرفت هیچ گاه به صورت اتفاقی و از پیش تعیین نشده سخنرانی انجام ندهد. او قبل از هر سخنرانی درخواست میکرد که سؤالهایی که میخواهند از او بپرسند را به او بدهند و او شروع به نوشتن همه جوابهایی میکرد که دوست داشت به آنها سؤالها بدهد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بابک بختیاری، گالیله، فردوسی، شیخ بهایی و جف بزوس را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کلام پایانی
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی بخشی از زندگی شخصی و حرفهای ولادیمیر ناباکوف نویسنده، شاعر، مترجم و منتقد روسی آمریکایی پرداختیم. نویسندهای که روسی تبار بود؛ اما مهارت ویژگیای در نویسندگی به نثر انگلیسی داشت. امیدواریم که این مقاله از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. شما کدام یک از آثار ولادیمیر ناباکوف خواندهاید؟
منبع: Wikipedia