زمانی که ولادیمیر پوتین (متولد 1952) به نخست وزیری روسیه منصوب شد، اطلاعات کمی در مورد سوابق او وجود داشت. این مأمور اطلاعاتی شوروی سابق در اوایل دهه 1990 وارد سیاست شد و به سرعت رشد کرد. در آگوست 1999، رئیس جمهور بیمار بوریس یلتسین او را به نخست وزیری منصوب کرد.
زمانی که یلتسین در دسامبر آن سال از قدرت کنار رفت، پوتین سرپرست ریاست جمهوری شد. او در انتخابات مارس 2000 پیروز شد تا پست ریاست جمهوری خود را برای سالیان درازی حفظ کند. در این مقاله از مجموعه مقالات تیم دانشگاه کسب و کار، قصد داریم مروری بر زندگی ولادیمیر پوتین عالیجناب خاکستری روسیه داشته باشیم. تا انتهای این مقاله همراه ما بمانید.
نگاهی کلی به سالهای ابتدایی زندگی ولادیمیر پوتین
پوتین (نوجوان POO) در 1 اکتبر 1952 در لنینگراد (سن پترزبورگ کنونی) روسیه به دنیا آمد. او تک فرزند است. پدرش که یک جانباز جنگ بود، سرکارگر یک کارخانه فلز بود. پدرش در آگوست 1999 درگذشت، دقیقاً در هفتهای که پسرش به نخست وزیری روسیه منصوب شد. مادر پوتین که بیرون از خانه کار نمیکرد، یک سال و نیم قبل از آن فوت کرد.
پوتین که در لنینگراد بزرگ شد، با والدینش در یک آپارتمان مشترک با دو خانواده دیگر زندگی میکرد. اگر چه مذهب در اتحاد جماهیر شوروی مجاز نبود، مادرش مخفیانه او را به عنوان یک مسیحی ارتدکس تعلیم داد و تربیت کرد. او همچنان نیز یکی از اعضای شرکت کننده در کلیسا است و در سال 1999 در شب کریسمس در مسکو سخنرانی کرد.
ولادیمیر پوتین و علاقهاش به هنرهای رزمی
پوتین با وجود اینکه بچهای کوچک بود و هنوز هم مردی کوتاهقد و لاغر است، به لطف کلاسهای هنرهای رزمی میتوانست در مبارزات از خود محافظت کند. در سن 16 سالگی او یک متخصص برتر در سامبو، ترکیبی از جودو و کشتی روسی بود. او در یک دبیرستان معتبر به نام مدرسه 281 تحصیل کرد که فقط دانش آموزانی را با نمرات تقریباً عالی میپذیرفت. این مؤسسه تنها مؤسسهای در روسیه بود که بر علم شیمی تأکید داشت که درس مورد علاقه پوتین به حساب میآمد. با این حال، او خیلی سریع به سمت هنرهای لیبرال و علم زیست شناسی گرایش پیدا کرد. پوتین در ایستگاه رادیویی مدرسه کار میکرد و در آنجا موسیقی بیتلز و دیگر گروههای راک غربی را پخش میکرد.
به گفته یکی از دانشآموزان مدرسه 281 به نقل از مایکل واینز در نیویورک تایمز، اگرچه او در مهمانیها شرکت میکرد، اما ظاهراً بالغتر از همسن و سالهایش بود. او که در نوجوانی مجذوب فیلمهای جاسوسی شده بود، آرزو داشت مأمور KGB شود.
در دانشگاه ایالتی لنینگراد، پوتین قهرمان جودو مدرسه در سال 1974 بود. او در سال 1975 از دپارتمان حقوق فارغالتحصیل شد. وینز در نیویورک تایمز اشاره کرد که پوتین با نمرات ممتاز فارغالتحصیل شده است. اما یک مقاله به نام نیوزویک گزارش داد که مشاور پایان نامه او، والری موسین، گفت که او “نمرات خوب اما نه عالی” گرفته است، اگرچه او دانش آموزی “بسیار با دقت” بود. در مقاله نیوزویک اشاره شد که سوابق تحصیلی وی از آرشیو دانشگاه حذف شده است. بعدها ولادیمیر پوتین دکترای اقتصاد را نیز گرفت.
ولادیمیر پوتین و تحقق رؤیایش به عنوان یک مأمور KGB
پوتین به جای ورود به رشته حقوق بلافاصله پس از مدرسه، در KGB استخدام شد، در حالی که از یک کلاس 100 نفری تنها او انتخاب شد. اگرچه برخی گزارشها حاکی از پیوستن او به شاخه اطلاعاتی خارجی نخبه به نام اداره اول هستند. مقاله نیوزویک ادعا کرد که اولین سمت او در واقع در بخشی به نام سرویس شماره یک در دفتر لنینگراد آژانس بوده است. این شعبه مسئول جذب خارجیها در کشور برای خدمت به اهداف اطلاعاتی KGB بود. گزارش دیگری توسط واینز در نیویورک تایمز بیان میکند که او “یک مأمور سطح متوسط KGB بود که وظایف نسبتاً معمولی را انجام میداد.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مروری بر ازدواج و زندگی شخصی پوتین
در اوایل دهه 1980 پوتین با همسرش لیودمیلا، معلم سابق فرانسه و انگلیسی آشنا شد و با او ازدواج کرد. سال 1984 او برای شرکت در مؤسسه اطلاعاتی معتبر Red Banner انتخاب شد. جایی که با وجود این که به زبان آلمانی تسلط داشت، تصمیم گرفت که زبان انگلیسی را نیز برای آماده شدن در جهت یک ماموریت بینالمللی که مدتی آرزویش را داشت، بیاموزد.
در سال 1985 KGB او را به درسدن، آلمان شرقی فرستاد. جایی که او به عنوان آقای آداموف، مدیر خانه دوستی شوروی – آلمان، در یک باشگاه اجتماعی و فرهنگی در لایپزیگ، مخفیانه زندگی میکرد. به گزارش واینز، او چنان روان صحبت میکرد که به راحتی میتوانست گویشهای منطقهای را تقلید کند. به نظر میرسید که پوتین برخلاف بسیاری از مأموران KBG واقعاً از معاشرت با آلمانیها لذت میبرد و به نظم آلمانیها احترام میگذاشت.
ماموریت اصلی ولادیمیر پوتین در آلمان چه بود؟
کاری که پوتین در آلمان شرقی انجام داد، موضوع برخی گمانهزنیها بوده است. واینز نوشت: ” این گونه به نظر میرسد که رسماً وظیفه او ردیابی تمایلات سیاسی آلمان شرقی و تماس آنها با غرب بود.” جان لوید در مجله نیویورک تایمز اظهار داشت: “وظیفه واقعی او استخدام مأمورانی برای ارائه اطلاعات فنی و اقتصادی بود. او ممکن است در راه اندازی یک شبکه KGB برای آماده سازی فروپاشی آلمان شرقی نقش داشته باشد.” در همین حال، خبرنگار نیوز، جی. مایکل والر، ادعا کرد که پوتین بر نیروی پلیس مخفی بدنامی به نام استاسی در دهه 1980 نظارت میکرد و رفت و آمدهای او را زیر نظر میگرفت.
در حوالی زمانی که پوتین به آلمان شرقی رفت، میخائیل گورباچف رهبر شوروی شروع به ارائه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی کرد. پوتین ظاهراً به تغییرات معتقد بود. در سال 1989 دیوار برلین که شرق را از آلمان غربی جدا میکرد، فرو ریخت و این دو شروع به متحد شدن کردند. اگرچه پوتین ظاهراً میدانست که این امر اجتنابناپذیر است؛ اما از این که این اتفاق در میان هرج و مرج رخ داد و رهبری شوروی آن را بهتر مدیریت نکرده بود، ناامید بود.
بازگشت پوتین به لنینگراد
در سال 1990 پوتین به لنینگراد بازگشت و در بخش امور بین الملل در دانشگاه خود مشغول به کار شد و دانشجویان خارجی را غربالگری میکرد. با این حال، این پوششی برای ادامه کار اطلاعاتی او بود. دیری نپایید که یکی از استادان سابق دانشگاهش، آناتولی سوبچاک که اولین شهردار سن پترزبورگ (لنینگراد سابق) شده بود، از او خواست که به دولتش بپیوندد. در سال 1991، درست زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی بود، پوتین در درجه سرهنگی از KGB استعفا داد تا وارد سیاست شود.
گفته میشود که او به این دلیل استعفا داد که میخواست بخشی از تغییرات مهمی باشد که در آن زمان در روسیه رخ میداد. یا شاید به این دلیل که بسیاری از همکارانش در KGB پس از فروپاشی دیوار برلین تحت تعقیب قرار گرفتند.
در هر صورت، او دستیار امور خارجی شهردار و در سال 94 معاون شهردار شد. با این حال، یک گزارش نیوزویک حاکی از آن بود که او احتمالاً در آنجا نیز نفوذی بوده است. در بخش بعدی میخواهیم مروری داشته باشیم بر خدماتی که ولادیمیر پوتین در زمان کار در دولت شهری ارائه داد، هم چنان همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
خدمات ولادیمیر پوتین در دولت شهری
به گفته واینز، پوتین در دوران حضورش در دولت شهری «در گشودن گرههای گوریدان بوروکراسی روسیه و ساخت زیرساختها، بزرگراهها، مخابرات و هتلها برای حمایت از سرمایهگذاری خارجی عالی بود». اگرچه سنت پترزبورگ هرگز به آن قدرت مالی که بسیاری امیدوار بودند تبدیل نشد، اما با مهاجرت بسیاری از سرمایه گذاران خارجی، مانند کوکاکولا و شرکت الکترونیک ژاپنی NEC، ثروت و قدرت مالی آن بهبود یافت. ولادیمیر پوتین لقب “عالیجناب خاکستری” را در واکنش به نفوذ زیاد خود در پشت صحنه همه مسائل به دست آورد. او در اوایل دهه 1990 به اتهام طرفداری در اعطای مجوزهای واردات و صادرات مورد بازجویی قرار گرفت؛ اما این پرونده به دلیل کمبود شواهد منتفی شد.
در سال 1996، زمانی که سبچاک کمپین شهرداری خود را از دست داد، به ولادیمیر پوتین پیشنهاد شد با پیروزی کار او را به پایان برساند؛ اما او به دلیل وفاداری نپذیرفت. سال بعد، از او خواسته شد که به عنوان معاون مدیر ارشد کرملین به “حلقه داخلی” رئیس جمهور بوریس یلتسین بپیوندد.
او کرملین را در سال 1998 ترک کرد تا رئیس سرویس امنیت فدرال (FSB)، بازوی اطلاعات داخلی و جانشین KGB که برچیده شده بود، شود. در مارس 1999، او به عنوان دبیر شورای امنیت منصوب شد، نهادی که به رئیس جمهور در مورد مسائل مربوط به سیاست خارجی، امنیت ملی و نظامی و اجرای قانون مشاوره میدهد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ملاصدرا، ابوسعید ابوالخیر، جول اوستین و مارک تواین را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مروری بر دوران نخست وزیری پوتین
در آگوست 1999، پس از آنکه یلتسین طی 17 ماه پنج نخست وزیر را پشت سر گذاشت، پوتین را منصوب کرد که در ابتدا توسط بسیاری از ناظران به عنوان وارث آشکار رئیس جمهور بیمار برکنار شد. یک مسئله بسیار مهم درباره ولادیمیر پوتین این بود که او تجربه سیاسی کمی داشت. از نظر دیگران، ظاهر و شخصیت او ملایم به نظر میرسید. با این حال، ولادیمیر پوتین جذابیت خود را در میان شهروندان برای نقش خود در ادامه جنگ در چچن افزایش داد.
وی علاوه بر مقصر دانستن تروریستهای چچنی بمبگذاریهای مختلف در مسکو و جاهای دیگر، از لفاظیهای تندی نیز در محکومیت دشمنان خود استفاده کرد. همانطور که واینز گزارش داد، این “تصویر او را به عنوان یک رهبر سرسخت و بی معنی در زمانی که روسها به دنبال چنین شخصی بودند، تثبیت کرد.” خیلی زود، محبوبیت پوتین به 50 درصد در کشورش افزایش یافت. کشوری که در آن جا محبوبیت حتی 20 درصد نیز نمایش و نتیجه خوبی در نظر گرفته میشود.
در دسامبر 1999، روسیه انتخاباتی را برای 450 کرسی دومای، مجلس سفلی پارلمان روسیه برگزار کرد. حزب وحدت پوتین که فقط سه ماه قبل از آن تشکیل شد، با نمایشی خیره کننده در رتبه دوم پس از کمونیستها قرار گرفت. همراه با متحدان آنها، انتظار میرفت که به همان اندازه قدرت داشته باشند. اگرچه پوتین در این انتخابات نامزد انتخاباتی نبود، اما کاندیداها به عنوان کاندیدای پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری آینده که برای ژوئن 2000 برنامهریزیشده بود، روی کت او سوار شدند.
آغاز ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین در روسیه
در شب سال نو در سال 1999، یلتسین به طور غیرمنتظرهای از ریاست جمهوری کناره گیری کرد. او پوتین را به عنوان رئیس جمهور موقت معرفی کرد. این انتخابات بر اساس قانون اساسی روسیه به 26 مارس منتقل شد. بسیاری از ناظران حدس میزنند که حرکت یلتسین برای تضمین موفقیت پوتین محاسبه شده است، در صورتی که حمایت عمومی از جنگ در چچن تغییر کند و باعث کاهش رتبه وی شود.شایعه شده بود که یلتسین میخواست پوتین را برای فرار از هرگونه تعقیب قضایی منتصب کند؛ زیرا پوتین یک پیرو وفادار بود و یلتسین مدتها متهم به فساد و تبعیض برای خویشاوندان بود. در واقع، یکی از اولین اقدامات پوتین به عنوان رئیس جمهور موقت، اعطای مصونیت به یلتسین از هرگونه تحقیقات جنایی یا اداری در آینده بود. این فرمان همچنین ادامه یافتن مسکن، حقوق و مزایا را برای یلتسین و خانوادهاش اعطا کرد.
بلافاصله رسانههای خبری غربی و دولت ایالات متحده برای ایجاد مشخصاتی از رهبر جدید روسیه تلاش کردند. به دلیل سابقه مخفیانه پوتین به عنوان یک مأمور KGB، اطلاعات او بسیار کمیاب بود. بسیاری از مقالات بر این واقعیت متمرکز بودند که علیرغم محبوبیت او، تعداد کمی حتی در کشور خود جزئیاتی از پیشینه او یا موضع او در مورد مسائل را میدانستند.
سابقه او به عنوان یک جاسوس باعث شد بسیاری از غربیها و برخی از روسها نیز این سؤال را مطرح کنند که آیا باید از او به عنوان دشمن دموکراسی ترسید یا نه! علاوه بر این، کریستین کاریل در US News and World Report نوشت: پیشینه پوتین در FSB (از ژوئیه 1998 تا اوت 1999) تا حدودی با یک سری از محاکمههای برجسته فعالان محیط زیست متهم به «خیانت به اسرار دولتی» گره میخورد. این موضوع در واقع درباره انتشار بی رویه دفع زبالههای خطرناک هستهای توسط ارتش روسیه بود.
وعدههای ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور و اقدامات او
بر اساس گزارش نیوزویک، در اولین سخنرانی پوتین به عنوان رئیس جمهور موقت، او وعده داد: “آزادی بیان، آزادی وجدان، آزادی مطبوعات، حق مالکیت خصوصی این اصول اساسی یک جامعه متمدن محافظت خواهد شد.” علاوه بر این، پوتین کابینه خود را از شر چند تن از نزدیکان و بستگان یلتسین، از جمله دختر یلتسین، که به عنوان مشاور ارشد او خدمت میکرد، خلاص کرد.
با این حال، یک مقاله اکونومیست این تغییرات را تغییرات سودمند و فوقالعادهای خطاب کرد و گفت: “سایر افراد داخلی کرملین همچنان پابرجا هستند.” علاوه بر این، پوتین زمانی با کمونیستهای دوما پیمان تقسیم قدرت منعقد کرد که عملاً اکثر دموکراتهای بازار آزاد را از کار انداخت و در خفا آنها را حذف کرد. با این حال، محبوبیت او در بین روسها در هفتههای منتهی به انتخابات 50 درصد یا حتی بیشتر بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات استیو هاروی، جامی و زندگی نامه حضرت محمد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
محبوبیت بیش از پیش ولادیمیر پوتین در روسیه
در 26 مارس 2000، روسها پوتین را از میان 11 نامزد، از جمله گنادی زیوگانف، رهبر کمونیست، که در رقابتی فشرده در سال 1996 در برابر یلتسین، 42 درصد آرا را به دست آورد، انتخاب کردند. پوتین با 52.6 درصد آرا در مقایسه با زیوگانف نایب قهرمان که 29.3 درصد آرا را به دست آورد، پیروز شد. پس از انتخاب پوتین، اولین ابتکار قانونگذاری پوتین در آوریل 2000، جلب موافقت دوما با معاهده کاهش تسلیحات Start II بود.
این توافق که هفت سال پیش از آن مورد مذاکره قرار گرفت، شامل کاهش تولید هستهای روسیه و آمریکا به نصف بود. اقدام پوتین در این موضوع هم به عنوان یک گام مثبت در تمایل او برای توسعه روابط مثبت با ایالات متحده و هم به عنوان نشانهای از مقاومت در برابر تلاشهای آمریکا در زمینه دفاع ضد موشکی تلقی میشود.
علاوه بر آغاز گفتگو با ایالات متحده، یکی از اولین اقدامات پوتین شامل همکاری با تیمی از اقتصاددانان برای ایجاد طرحی در جهت بهبود اقتصاد کشور بود. در 7 می 2000، پوتین رسماً به عنوان دومین رئیس جمهور روسیه و اولین بار در انتقال آزاد قدرت در تاریخ ۱۱۰۰ ساله این کشور سوگند یاد کرد.
کلام آخر
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار در کنار هم مروری کلی بر زندگی رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین داشتیم. پوتین به عنوان مردی نرم و در مقابل سنگدل، زندگی شخصی خود را بسیار خصوصی نگه میدارد. او و همسرش دو دختر به نامهای کاتیا و ماریا دارند که وقتی هر دو در اوایل نوجوانی بودند او رئیسجمهور شد.
ولادیمیر پوتین در جودو کمربند مشکی دارد و از دویدن لذت میبرد. او سیگار نمیکشد و الکل نمینوشد، یا حداقل آنقدر به ندرت مشروب مینوشد که این طور به نظر میرسد. در اوایل سال 2000، یک شرکت انتشاراتی آمریکایی اعلام کرد که در ماه مه، ترجمهای به زبان انگلیسی از خاطرات او به نام First Person را منتشر خواهد کرد. البته انتشار این کتاب در روسیه تا پس از انتخابات ریاستجمهوری 26 مارس ممنوع اعلام شد.
دیدگاه شما درباره اقدامات ولادیمیر پوتین چیست؟ کدام بخش از زندگی او برای شما الهام بخش است؟
منبع: Wikipedia