پیتر دراکر، متفکر برجسته و نویسندهای تأثیرگذار در حوزه مدیریت، با معرفی این علم بهعنوان یک وظیفه مستقل و شاخهای مجزا، تحولی بنیادین در سازمانها ایجاد کرد. او طی هفت دهه فعالیت حرفهای، ۳۹ جلد کتاب منتشر کرد که همچنان از منابع اصلی مطالعات مدیریت مدرن بهشمار میروند.
آثار دراکر نه تنها بر مدیریت، بلکه بر بازاریابی، کارآفرینی و رفتار سازمانی نیز تأثیر عمیقی گذاشتهاند. فیلیپ کاتلر، نظریهپرداز برجسته بازاریابی، او را “پدربزرگ بازاریابی” نامیده است. این دیدگاه نوآورانه، دراکر را به پدر مطالعات مدیریت مدرن تبدیل کرد و آثارش بهعنوان منابعی جاودانه در دانشگاهها و سازمانهای جهانی تدریس میشوند.
سالهای ابتدایی زندگی و خانواده
پیتر دراکر در سال ۱۹۰۹ در شهر وین، اتریش، در خانوادهای بافرهنگ و تحصیلکرده به دنیا آمد. محیط خانوادگی او تأثیر زیادی بر شکلگیری شخصیت و دیدگاههایش داشت. پدرش، که یک وکیل برجسته بود، در ادارات اقتصادی اتریش سمتهای مهمی داشت و این موقعیت باعث شد پیتر از کودکی با افراد برجسته و متبحر در زمینههای اقتصادی و مدیریتی در ارتباط باشد.
یکی از تأثیرگذارترین افراد در زندگی پیتر، ژوزف شومپیتر، دوست نزدیک خانواده و یکی از بزرگترین نظریهپردازان اقتصادی، بود. شومپیتر که به “پدر کارآفرینی” معروف است، دیدگاههای مهمی درباره اقتصاد و کارآفرینی داشت که دراکر از آنها الهام گرفت. این ارتباطات اولیه در دوران کودکی و نوجوانی، نقش مهمی در شکلگیری نگاه عمیق او به مسائل مدیریتی و اقتصادی داشت.
پیش از ورود به دنیای مدیریت، پیتر دراکر شغلهای متنوعی را تجربه کرد. او در شرکتهای مختلفی در زمینه بازرگانی نخ و پارچه، روزنامهنگاری و تحقیقات صنعتی فعالیت داشت. این تجربیات گسترده و متنوع به او کمک کرد تا دنیای کسبوکار را از زوایای مختلف بشناسد. همین تنوع شغلی باعث شد دراکر دیدگاههای جدیدی در حوزه مدیریت ارائه دهد و به حوزههای فراتر از مدیریت، مانند بازاریابی و رفتار سازمانی، وارد شود.
تحصیلات و مهاجرت به امریکا
پیتر دراکر مسیر تحصیلی خود را در دانشگاه هامبورگ آغاز کرد، اما پس از مدتی به دانشگاه فرانکفورت منتقل شد و در سال ۱۹۳۱ موفق به دریافت مدرک دکترای حقوق عمومی و بینالملل شد.
در دوران دانشجویی، او در روزنامه “جنرال آنزیگر” فعالیت میکرد و به سردبیری بخشهای خارجی و مالی این روزنامه رسید. تواناییهای نویسندگی او باعث شد بهعنوان نویسندهای با استعداد شناخته شود و پیشنهاد همکاری در وزارت اطلاعات را دریافت کند.
با نگرانی از صعود قدرت نازیها، دراکر مقالهای فلسفی درباره آنها نوشت و در این مقاله بهطور صریح نازیها را محکوم کرد. این مقاله احتمالاً نقش مهمی در تصمیم او برای مهاجرت به انگلستان در سال ۱۹۳۳ داشت.
پس از چند سال فعالیت در انگلستان، او در سال ۱۹۳۷ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. در آمریکا، دراکر بهعنوان مشاور سرمایهگذاری در صنعت بریتانیا فعالیت کرد و همچنین به روزنامهنگاری در رسانههایی مانند “فایننشال تایمز” (که در آن زمان با نام “فایننشال نیوز” شناخته میشد) پرداخت. مهاجرت به آمریکا نقطه عطفی در زندگی حرفهای او بود و زمینهساز توسعه نظریات مدیریتیاش شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بابک بختیاری، گالیله، فردوسی، شیخ بهایی و جف بزوس را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
شروع دوران نویسندگی پیتر دراکر
اولین کتاب پیتر دراکر با عنوان “پایان انسان اقتصادی” در سال ۱۹۳۹ به چاپ رسید.
این کتاب آغازگر مسیر حرفهای او بهعنوان نویسندهای برجسته در حوزه مدیریت و اقتصاد بود. او در سال ۱۹۴۰ بهعنوان مشاور خصوصی برای سیاستگذاران تجاری و دولتی منصوب شد و در نقش کارشناس اقتصاد آلمان و سیاست خارجی فعالیت کرد.
از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲، دراکر در دانشکدهی سارا لارنس تدریس کرد و پس از آن به دانشکدهی بنینگتون در ورمونت پیوست، جایی که بهعنوان استاد فلسفه، سیاست، تاریخ و دین فعالیت داشت.
در همین دوران، معاون رئیس شرکت جنرال موتورز از او دعوت کرد تا ساختار یک سازمان مدرن و وظایف مدیران را در این شرکت بررسی کند. اگرچه دراکر در آن زمان تجربه زیادی در زمینه مدیریت نداشت، اما تحلیلهای او منجر به انتشار کتاب “مفهوم شرکت” در سال ۱۹۴۶ شد.
این کتاب، که به بررسی ساختار و عملکرد جنرال موتورز میپرداخت، با واکنشهای مثبت و منفی روبهرو شد. با این حال، انتشار این اثر موقعیت او را بهعنوان یکی از نویسندگان معتبر و برجسته در حوزه مدیریت تثبیت کرد.

تایملاین فعالیتهای پیتر دراکر
- ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۲:
- فعالیت بهعنوان استاد مدیریت در دانشگاه تحصیلات تکمیلی بازرگانی نیویورک.
- تمرکز بر نویسندگی، مشاوره و تدریس در حوزه مدیریت.
- ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۲:
- تدریس در دانشگاه تحصیلات عالی کلرمونت بهعنوان استاد علوم اجتماعی.
- توسعه نظریات مدیریتی و تأثیرگذاری در آموزش و پژوهش.
- ۱۹۹۴:
- انتخاب بهعنوان سخنگوی سالانهی گادکین در دانشگاه هاروارد.
- افتخارات بینالمللی:
- دریافت جوایز از دولتهای اتریش و ژاپن بهپاس فعالیتهای علمی و مدیریتی.
- اعطای ۲۲ دکترای افتخاری از دانشگاههای کشورهای مختلف از جمله:
- بلژیک، ژاپن، اسپانیا، سوئیس، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا.
این دستاوردها نشاندهنده تأثیرگذاری عمیق و تعهد پیتر دراکر در حوزه مدیریت و تألیفات علمی است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
لیست کامل آثار پیتر دراکر
- The End of Economic Man (پایان انسان اقتصادی) – 1939
- The Future of Industrial Man (آینده انسان صنعتی) – 1942
- Concept of the Corporation (مفهوم شرکت) – 1946
- The New Society: The Anatomy of Industrial Order (جامعه جدید: کالبدشناسی نظم صنعتی) – 1950
- The Practice of Management (شیوه مدیریت) – 1954
- America’s Next Twenty Years (بیست سال آینده آمریکا) – 1957
- Landmarks of Tomorrow: A Report on the New ‘Post-Modern’ World (نشانههای فردا: گزارشی درباره جهان پسامدرن) – 1959
- Managing for Results (مدیریت برای دستیابی به نتایج) – 1964
- The Effective Executive (مدیر مؤثر) – 1967
- The Age of Discontinuity (عصر ناپیوستگی) – 1969
- Technology, Management, and Society (فناوری، مدیریت و جامعه) – 1970
- Management: Tasks, Responsibilities, Practices (مدیریت: وظایف، مسئولیتها و روشها) – 1973
- The Unseen Revolution: How Pension Fund Socialism Came to America (انقلاب ناپیدا: چگونه سوسیالیسم صندوق بازنشستگی به آمریکا آمد) – 1976
- People and Performance: The Best of Peter Drucker on Management (افراد و عملکرد: بهترینهای پیتر دراکر در مدیریت) – 1977
- Adventures of a Bystander (ماجراهای یک ناظر) – 1979
- Managing in Turbulent Times (مدیریت در زمانهای آشفتگی) – 1980
- Toward the Next Economics and Other Essays (به سوی اقتصاد آینده و سایر مقالات) – 1981
- The Changing World of the Executive (جهان در حال تغییر مدیران اجرایی) – 1982
- Innovation and Entrepreneurship: Practice and Principles (نوآوری و کارآفرینی: اصول و شیوهها) – 1985
- The Frontiers of Management (مرزهای مدیریت) – 1986
- The New Realities (واقعیتهای جدید) – 1989
- Managing the Non-Profit Organization: Practices and Principles (مدیریت سازمانهای غیرانتفاعی: اصول و شیوهها) – 1990
- Managing for the Future: The 1990s and Beyond (مدیریت برای آینده: دهه ۱۹۹۰ و پس از آن) – 1992
- The Ecological Vision: Reflections on the American Condition (چشمانداز زیستمحیطی: تأملاتی درباره وضعیت آمریکا) – 1993
- Post-Capitalist Society (جامعه پساسرمایهداری) – 1993
- The Drucker Foundation Self-Assessment Tool (ابزار خودارزیابی بنیاد دراکر) – 1994
- Drucker on Asia: A Dialogue Between Peter Drucker and Isao Nakauchi (دراکر درباره آسیا: گفتوگویی بین پیتر دراکر و ایسائو ناکائوچی) – 1997
- Management Challenges for the 21st Century (چالشهای مدیریت در قرن ۲۱) – 1999
- The Essential Drucker (دراکر ضروری) – 2001
- Managing in the Next Society (مدیریت در جامعه آینده) – 2002
- The Daily Drucker: 366 Days of Insight and Motivation for Getting the Right Things Done (دراکر روزانه: ۳۶۶ روز بینش و انگیزه برای انجام کارهای درست) – 2004
- The Five Most Important Questions You Will Ever Ask About Your Organization (پنج سؤال مهمی که باید از سازمان خود بپرسید) – 2008

نقد و بررسی مهمترین آثار
کتابهای مدیریتی پیتر دراکر تمام جنبههای این علم را به خوبی تحت پوشش قرار میدهند و به شکل روشن و واضحی نوشته شدهاند. با وجود بیش از ۳۳ کتاب از او، ما تنها میتوانیم در این مقاله بهطور مختصر از طرز فکر این نویسنده و استاد دانشگاه بپردازیم.
اولین کارهای پیتر دراکر سهم قابل توجهی در شکلگیری علم مدیریت داشته است و به ایجاد آنچه عملکرد مدیریت را تشکیل میدهد، کمک کردهاند.
آثار بعدی او به مطالعه پیچیدگیها و پیامدهای مدیریتی در دورهی پساصنعتی دهه ۱۹۸۰ و سالهای بعد از آن میپردازند.
ما سعی کردیم به نقد و بررسی تعدادی از کتابهای پیتر دراکر که شهرت بیشتری دارند بپردازیم. این آثار به شرح زیر میباشند:
نقد و بررسی کتاب پایان انسان اقتصادی
کتاب “پایان انسان اقتصادی” (The End Of Economic Man) بهطور اصلی بر سیاست و اقتصاد دههی ۱۹۳۰، و بهویژه بر ظهور نازیسم تمرکز دارد. پیتر دراکر در این کتاب هشدارهایی دربارهی هولوکاست صادر کرده و پیشبینی کرده بود که هیتلر و استالین ممکن است تحت شرایط خاص همکاری کنند. این کتاب اولین اثر انحصاری پیتر دراکر به زبان انگلیسی بود و باعث شد که جی بی بریستلی دربارهی آن اظهار کند: “این کتاب، محرکترین و نافذترین کتابی بود که در آن زمان دربارهی بحران جهانی خواندهام و سرانجام پرتویی از نور در هر هرجومرج تاریکی پیدا میشود.”
پس از این کتاب، کتاب “آیندهی انسان صنعتی” (The Future of Industrial Man) در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. پیتر در این کتاب، دربارهی شکست هیتلر حدسهایی زده و به خطرات رویکرد برنامهریزی بر اساس تکذیب آزادی هشدار داده است. این کتاب مورد توجه منتقدانی قرار گرفت که اعتقاد داشتند اقتصاد و علوم اجتماعی را با یکدیگر ترکیب کرده است. در واقع، این کتاب اولین اثری بود که استدلال کرد: هر سازمان هم یک ارگان اقتصادی و هم یک ارگان اجتماعی است. این کتاب بهطور کلی پایههای علاقه پیتر دراکر به مدیریت را مشخص کرد و بهویژه به تاسیس مبانی مدیریت جنرال موتورز کمک کرد.

نقد و بررسی کتاب مفهوم شرکت
زمانی که جنرال موتورز پیتر دراکر را به خدمت خود دعوت نمود تا در مورد شرکتش گزارشی تهیه کند، انتظار میرفت این دعوت به تعریفی از موفقیتهای درخشان جنرال موتورز ختم گردد. اما نتایج به دست آمده با آن چیزی که تصور میشد متفاوت بود. آن چیزی که در واقع کشف شده بود، نه تنها به موفقیت جنرال موتورز نوری افکند، بلکه نگاهی نیز به آینده داشت.
جنرال موتورز به پیتر فرصتی داد تا تئوریای که در کتاب “آیندهی انسان صنعتی” ارائه داده بود، را در شرکتش به اجرا درآورد. به عبارت دیگر، این فرضیه که: یک سازمان نه تنها یک نظام اقتصادی بلکه یک نظام اجتماعی نیز میباشد، در عمل به ثبت رسید. کتاب “مفهوم شرکت” (The Concept Of The Corporation) این پرسش را مطرح کرد که:
آیا ساختاری که در گذشته موثر بوده (یک نظام با سیاستهای نادرستناپذیر و رویههای یکپارچه در تمامی لایههای سازمان)، در دوره رقابتهای جهانی، تغییرات ارزشهای اجتماعی، اتوماسیون و اشاعه دانش، همچنان موثر خواهد بود یا خیر؟
پیتر در این کتاب استدلال داشت که خط مونتاژ باعث ایجاد ناتوانی میشود؛ زیرا فعالیتها به سرعت انجام میشوند. او اشاره کرد که کارکنان انگیزه کافی ندارند، چرا که نتیجه کار را نمیتوانند درک کنند. همچنین گفت که در مورد جزئیات ناچیز، ابتکار کاهش مییابد و قوانین و مقررات تأثیر کمتری بر کارکنان خواهد گذاشت.
بهعلاوه، دراکر مزایای انجمن عملیات غیرمتمرکز را تشریح کرد. این نکته باعث تحسین منتقدان و اقتدار دیگر سازمانها گردید. او همچنین به این مسئله اشاره کرد که: در آیندهای که بهسرعت درحال تغییر است، سلسلهمراتب فرمانها و دستورات در جنرال موتورز کارآمد نخواهد بود.
بوجود آمدن تضاد دیدگاهی بین دراکر و جنرال موتورز
تفاوت اساسی میان دیدگاه پیتر دراکر و جنرال موتورز در این بود که: جنرال موتورز به نیروی کار بهعنوان هزینهای برای کسب سود نگاه میکرد، در حالیکه دراکر هر فرد را بهعنوان یک منبع ارزشمند میشناخت. او اعتقاد داشت که با مشارکت بیشتر افراد در فعالیتی که انجام میدهند و لذت بردن از کارشان، میتوان رضایت مشتریان را جلب کرد.
کتاب “مفهوم شرکت” بهصورت پیشگام بر توانمندسازی و خودمدیریتی تأکید زیادی داشت. هرچند مدیر اجرایی جنرال موتورز، آلفرد اسلون (Alfred Sloan)، به کتاب دراکر توجه نکرد، اما در اوایل دهه ۱۹۵۰، دراکر به او مشاورههایی در راستای تاسیس دانشکده مدیریت در MIT ارائه کرد.
انتقاد دراکر از اسلون بهصورت صریح و روشن نبود. او اظهار داشت که: اسلون بهجای داشتن چشمانداز (Vision)، تنها دیدگاه (Perspective) دارد و بهاصطلاح به عنوان رهبر، قربانی قوانینی شدهاست که خود ایجاد کرده. پاسخ اسلون به این انتقاد انتشار کتاب “سالهای من با جنرال موتورز” بود که اصول علمی و فلسفهی جنرال موتورز را بیان میکند. اسلون دربارهی مردم بیشتر صحبت نکرد، زیرا به نظر میرسید که مردم در سیستمهایی که از آن پیروی میکردند، اهمیت چندانی ندارند.

نقد و بررسی کتاب شیوه مدیریت پیتر دراکر
کتاب “شیوهی مدیریت” (The Practice of Management) دومین اثر پیتر دراکر در زمینه مدیریت است و به واسطهی آن، او به عنوان یک رهبر با سبک رهبری متفاوت در حوزه مدیریت شناخته شد. در طی چند دهه، دراکر به شکل مستمر به توسعه و ارتقا مفاهیم مدیریتی پرداخت. او از طریق این کتاب و ارائه ایدههای نوآورانهاش، شهرت زیادی پیدا کرد. حتی تا به امروز، این اثر به عنوان یکی از مرجعهای اصلی مدیریت شناخته میشود.
پیتر دراکر اعتقاد داشت که: هدف اساسی هر سازمان باید جلب مشتری باشد. او تاکید داشت که بقای یک سازمان نه به علت ساختار داخلی، سلسله مراتب یا فرآیندهاست، بلکه به دلیل مشتریانی است که محصولات یا خدمات را خریداری کرده و تصمیم میگیرند چه چیزهایی ارزشمند هستند.
در این کتاب، دراکر ۸ حوزه کلیدی را برای تعیین اهداف سازمانها و ارزیابی عملکرد آنها معرفی میکند:
- جایگاه در بازار
- نوآوری
- بهرهوری
- منابع فیزیکی و مالی
- سودآوری
- عملکرد و توسعه مدیر
- عملکرد و رفتار کارمند
- مسئولیت عمومی
این اصول تا به امروز همچنان به عنوان راهنمایی برای مدیران و متخصصان مدیریت به کار گرفته میشوند.
نقد و بررسی کتاب مدیریت: وظایف، مسئولیتها و روشها
پیتر دراکر در کتاب “شیوهی مدیریت” بخش قابلتوجهی از مطالب خود را در کتاب “مدیریت: وظایف، مسئولیتها و روشها” (Management: Tasks, Responsibilities, Practices) گسترش داد. او مفاهیمی که در کتاب قبل توضیح داده بود را بهروز کرد و مورد بازنگری قرار داد.
این اثر دنیای جدیدی در عالم مدیریت ساخته است؛ زیرا در آن دراکر به عوامل تشکیلدهندهی حوزه مدیریت میپردازد و مشخص میکند که این حوزه از کجا شکل گرفته، کجا قرار دارد و آینده آن چه میشود. به طور کلی میتوان از این کتاب به عنوان یک راهنمای کامل در زمینه مدیریت استفاده کرد.
او وظایف اساسی مدیران را بر اساس پنج عملیات اصلی تعریف کرده است. یک مدیر باید:
- اهداف را مشخص کند.
- سازماندهی انجام دهد.
- انگیزش و ارتباطات را ترتیب دهد.
- پیشرفت به سوی اهداف را ارزیابی کند.
- برای توسعه خود و تیماش تلاش کند.
همچنین وظایف اصلی مدیریت شامل:
- تعیین هدفها و استانداردها
- ساختار سازمانی و مدیریت منابع انسانی
- تقویت و توسعه ارتباطات خارجی
- مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و مدنی
- تصمیمگیری در مورد زمان و شرایط انجام وظایف
این کتاب به عنوان بهترین اثر پیتر دراکر شناخته میشود به دلیل محتوای مفید و آموزندهای که ارائه کرده است.

نقد و بررسی کتاب عصر ناپیوستگی پیتر دراکر
کتاب “عصر ناپیوستگی” (The Age of Discontinuity) به تشریح تغییراتی میپردازد که دراکر ۲۳ سال پیش به جنرال موتورز پیشنهاد داده بود. این اثر در واقع تفسیری از تغییرات ناپیوسته در جامعه است که تحت عنوان “ناپیوستگیها” شناخته میشوند.
پیتر در آغاز کتاب به شرح واقعیتهای امروزی میپردازد و میپرسد:
“امروز باید چه کارهایی برای ساختن فردا انجام دهیم؟”
این نگرش نشاندهنده تمرکز او بر برنامهریزی و اقدامات فعلی برای شکلدهی آینده است.
همچنین او به نیروهایی میپردازد که در حال تغییر و پیوستگی در جامعه هستند؛ از جمله:
- تاثیرات فناوری جدید بر صنایع سنتی
- تغییر در ارزشهای اجتماعی و رفتار مصرفکنندگان
- جهانیشدن بازارها
نقد و بررسی کتاب مدیریت در زمانهای آشفتگی
کتاب “مدیریت در زمانهای آشفتگی” (Managing in Turbulent Times) ادامهای بر مفاهیم مطرحشده در کتاب عصر ناپیوستگی است. موضوعاتی مانند تغییر، عدم قطعیت و آشفتگی در این کتاب مورد بررسی دقیق قرار گرفتهاند.
پیتر دراکر در این کتاب به نیازمندیها و چالشهای مدیریت در سه سطح اشاره میکند:
- مدیریت عملیاتی: باید فرآیندها را بهروز کند و به تغییرات پاسخ دهد.
- مدیریت میانی: باید با افرادی کار کند که کنترل کامل بر آنها ندارد و مهارتهای بینالمللی داشته باشد.
- مدیریت ارشد: باید مسیر آینده شرکت را مشخص کند و با تغییرات جمعیت، اقتصاد جهانی و نیازهای اجتماعی مواجه شود.
او تاکید میکند که مدیران ارشد باید به تغییرات جمعیت، روند اقتصادی، مسائل سیاسی و اجتماعی توجه کنند.

پیشبینیهای مدیریتی و تأثیرات جهانی پیتر دراکر
پیتر دراکر، نظریهپرداز برجسته مدیریت، توانایی بینظیری در پیشبینی روندهای آینده داشت. او تغییرات اجتماعی و اقتصادی را با دقت تحلیل میکرد و وقایعی را که دههها بعد به واقعیت تبدیل شدند، پیشبینی کرد. این توانایی باعث شد اصول مدیریت مدرن شکل بگیرد و سازمانها بتوانند با تغییرات جهانی سازگار شوند.
دراکر بر نقش مدیران ارشد در حفظ فرهنگ سازمانی تأکید داشت و وظایفی نظیر مشاوره، برنامهریزی شغلی و توسعه اجرایی را از وظایف کلیدی آنها میدانست. او همچنین رابطه میان ساختار سازمانی و استراتژی را توضیح داد و توصیه کرد که لایههای مدیریتی کاهش یابد تا بهرهوری و سرعت تصمیمگیری افزایش یابد.
در ادامه، برخی از پیشبینیهای کلیدی او آورده شده است:
- تشخیص نقش مدیران ارشد در حفظ فرهنگ سازمانی.
- تأکید بر اهمیت مشاوره، برنامهریزی شغلی و توسعه اجرایی.
- تمرکز بر چشمانداز مدیرعامل بهعنوان عامل موفقیت سازمان.
- توضیح رابطه میان ساختار سازمانی و استراتژی.
- توصیه به کاهش لایههای مدیریتی و تغییر در ساختار سازمانی.
- تشویق به تمرکز بر مشتری و بازاریابی محصولات نوآورانه.
- معرفی کیفیت بهعنوان معیار بهرهوری.
- پیشبینی اهمیت دانش و اطلاعات کارکنان در آینده.
- تأکید بر تطابق با رویکردهای مدیریتی جدید در عصر پساصنعتی.
دراکر کیفیت را معیار بهرهوری معرفی کرد و بر اهمیت دانش کارکنان در آینده تأکید داشت. پیشبینیهای او همچنان اصول اساسی مدیریت مدرن را شکل میدهند.
نقل قولهایی از پیتر دراکر
نظرات و دیدگاههای متعددی از پیتر دراکر در حوزههای مختلف وجود دارند. در زیر، به بررسی بخشی از این نظرات پرداختهایم:
در زمینه تجارت
“یک تجارت تنها از نام یا اساسنامههایش مشخص نمیشود. واقعیت تجارت در درخواست مشتری در هنگام خرید یا دریافت خدمات نهفته است. این درخواست مشتری میتواند تعریف و شکل تجارت را تشکیل دهد.”
در حوزه رهبری
“رهبری جایگزین قابلی برای داشتن ندارد. مدیریت نمیتواند به تنهایی رهبری را ایجاد کند. اما مدیر میتواند شرایطی را فراهم کند که ویژگیهای بالقوهای برای رهبری در آن شرایط شکل بگیرند. این شرایط میتوانند بهطور بالقوه از ایجاد رهبری جلوگیری کنند.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات چارلز داروین، پابلو پیکاسو، مجید سمیعی و دکتر حسابی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
در حوزه مدیریت
“ویژگیای که مدیران را از دیگران متمایز میسازد، توانایی آموزشی آنهاست. مشارکت مهمی که از مدیران انتظار میرود، انتقال بینش و توانایی انجام کارها به دیگران است. این بینش و مسئولیت اخلاقی تعیینکننده مدیر را تشکیل میدهد.”
در زمینه تصمیمگیری
“در تصمیمات مدیریتی، موضوع مهم و دشوار پیدا کردن جواب مناسب نیست؛ بلکه مهمترین کار تعیین سؤال مناسب است. پیدا کردن سؤالهای مناسب و مفهومی در تصمیمگیریها از جوانب حیاتی است و پاسخهای درست برای سؤالات اشتباه بیفایدهاند.”
درباره متخصصان
“در آینده، متخصصان باید اهداف، سیاستها و ارزشهای سازمان را بشناسند و به آنها علاقهمند باشند. مهم است که متخصصان فهمیده باشند که درآمد و فرصتهایشان به سازمان وابسته است و بدون همکاری و سرمایهگذاریهایی که سازمان انجام میدهد، نمیتوانند موفق شوند. از طرفی، سازمانها نیز به همان اندازه به متخصصان وابستهاند.”
در زمینه چشمانداز
“تنها وقتی خارج از سازمان فعالیت داشته و کارهایم را به تنهایی انجام دادهام، احساس خوشحالی کردهام.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مولانا جلال الدین بلخی، ولادیمیر پوتین و کارلوس کاستاندا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جمع بندی
پیتر دراکر، یکی از بزرگترین متخصصان مدیریت، دیدگاههای ارزشمندی در حوزههای مختلف ارائه کرده است. او در زمینه تجارت تأکید میکند که ماهیت واقعی هر کسبوکار در درخواست مشتری نهفته است. در حوزه رهبری، معتقد است رهبری جایگزینی ندارد و مدیران باید شرایطی برای شکوفایی آن ایجاد کنند. همچنین، مدیران با انتقال بینش و تواناییها به دیگران، نقش آموزشی کلیدی دارند.
در حوزه تصمیمگیری، دراکر بر اهمیت پرسشهای درست تأکید میکند و هشدار میدهد که پاسخهای صحیح به سؤالات اشتباه ارزشی ندارند. درباره متخصصان نیز بر وابستگی دوطرفه آنها و سازمانها تأکید میکند.
در نهایت، او به نظام آموزشی مدارس بازرگانی انتقاد داشت و معتقد بود که خارج از سازمان میتواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
از همراهی شما تا پایان این مقاله در دانشگاه کسبوکار سپاسگزاریم و خوشحال میشویم دیدگاهها و پرسشهای خود را از طریق بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: Wikipedia