نورالدین عبدالرحمن جامی، شاعر، ادیب و عارف برجسته قرن نهم هجری، یکی از درخشانترین چهرههای ادبی و عرفانی در دوران تیموریان بود. دوره تیموریان، یکی از مهمترین برهههای تاریخی ایرانزمین، به دلیل حمایت گسترده شاهان و شاهزادگان از ادب و هنر، شاهد شکوفایی چشمگیر ادبیات فارسی بود. در این عصر، زبان شعر فارسی به اوج پختگی رسید و آثار بسیاری خلق شد که تا امروز ارزشمند و جاودانه باقی ماندهاند.
علاقه شدید تیموریان به ادبیات و فرهنگ باعث شد شاعران و نویسندگان این دوره تحت حمایت ویژه قرار گیرند. برخی از شاهزادگان تیموری خود نیز دستی در شعر داشتند و دیوانهایی به نامشان ثبت شده است. حتی آن دسته از بزرگان این دوره که طبع شاعری نداشتند، با ارج نهادن به آثار دیگران و حمایت از ادیبان، نقش مهمی در اعتلای فرهنگ و ادب فارسی ایفا کردند.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار، قصد داریم به زندگینامه و آثار عبدالرحمن جامی، آخرین شاعر بزرگ صوفی فارسیزبان، بپردازیم و با دستاوردهای او در عرصه شعر، عرفان و فرهنگ بیشتر آشنا شویم. اگر به ادبیات فارسی و زندگی عارفان بزرگ علاقهمندید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
سالهای ابتدایی زندگی عبدالرحمان جامی
نورالدین عبدالرحمن بن نظامالدین احمد بن محمد، با تخلص جامی، در سال 817 هجری قمری در منطقه خرجرد جام، از توابع خراسان، چشم به جهان گشود. این منطقه که بعدها الهامبخش تخلص او شد، از همان ابتدا جایگاه او را به عنوان یکی از بزرگان ادب و عرفان رقم زد.
جامی در خانوادهای اهل علم و ادب بزرگ شد و از همان کودکی علاقه ویژهای به یادگیری علوم مختلف نشان داد. او در جستجوی دانش، به شهرهای مهمی مانند هرات و سمرقند سفر کرد و در این مسیر، علومی همچون ریاضیات، صرف و نحو، منطق و تفسیر را فرا گرفت.
تغییر تخلص از “دشتی” به “جامی”
جامی در آغاز کار شاعری خود، از تخلص دشتی استفاده میکرد. اما پس از مدتی و با شناختهشدن اشعارش، تصمیم گرفت این تخلص را تغییر دهد و جامی را به عنوان نام شعری خود انتخاب کند. او در پاسخ به علت این تغییر، چنین توضیح داد:
- ارادت ویژهای به شیخ احمد جام، عارف بزرگ، داشت و میخواست این ارادت را در تخلصش نشان دهد.
- تخلص جامی همچنین به زادگاه او، شهر جام، اشاره داشت.
این تغییر تخلص، هویت شعری جامی را به شکلی عمیقتر با عرفان و زادگاهش پیوند داد و به او کمک کرد تا به عنوان شاعری با هویتی خاص در تاریخ ادبیات فارسی شناخته شود.
ورود به دنیای تصوف
جامی در طول زندگی خود، علاوه بر علوم و ادبیات، به تصوف و عرفان نیز علاقهمند شد. او با شیخ نقشبندی، از بزرگان طریقت نقشبندیه، آشنا شد و به حلقه مریدان او پیوست. علاقه و پشتکار جامی در این مسیر به قدری بود که به سرعت در عرفان و تصوف پیشرفت کرد و به یکی از بزرگان این راه تبدیل شد.
تصوف نه تنها در زندگی شخصی جامی تأثیر گذاشت، بلکه در اشعار و آثار عرفانی او نیز به وضوح دیده میشود. آثار او سرشار از مفاهیمی مانند عشق الهی، اخلاق و اندیشههای عرفانی است که با بیانی ساده و قابلفهم برای عموم مردم ارائه شدهاند.
حمایت شاهان تیموری از عبدالرحمان جامی
دوره تیموریان به عنوان یکی از درخشانترین دورههای تاریخ ادب فارسی، شاهد حمایت گسترده شاهان و وزرای این سلسله از شاعران و عارفان بود. سلطان حسین میرزا بایقرا، آخرین شاه قدرتمند تیموری، و وزیر او امیر علیشیر نوایی، از حامیان برجسته جامی بودند. این حمایتها به جامی کمک کرد تا در جایگاه اجتماعی و علمی ویژهای قرار گیرد.
علاوه بر سلطان حسین، الغبیگ، یکی دیگر از شاهان تیموری و عاشق علم و ادب، نیز به جامی اعتماد داشت و او را تحت حمایت خود گرفت. این حمایتها باعث شد جامی به منابع علمی و ادبی بیشتری دسترسی پیدا کند و در علوم مختلف به پیشرفتهای چشمگیری دست یابد.
جامی نه تنها در میان ادیبان و شاعران، بلکه در میان دانشمندان و عالمان زمان خود نیز محبوبیت ویژهای پیدا کرد و به عنوان یکی از نمادهای علم و ادب در دوره تیموریان شناخته شد.
خاموشی عبدالرحمان جامی
در نهایت، این ادیب بزرگ و شاعر وارسته، پس از خلق آثار گرانبها و جامع در حوزههای مختلف، در ماه محرم سال 898 هجری قمری چشم از جهان فرو بست. پیکر عبدالرحمان جامی در شهر هرات، شهری که او علاقهای عمیق به آن داشت، به خاک سپرده شد و آرامگاهش تا به امروز یادآور جایگاه والای او در تاریخ ادبیات و عرفان فارسی است.
عبدالرحمان جامی از نگاه معاصران
یکی از علمای برجسته آن زمان، حجتالاسلام غلام سخی مصباح، درباره جامی چنین میگوید:
“جامی علاوه بر اینکه یکی از ادیبان و عارفان بزرگ زمان خود بود، به عنوان یک شخصیت علمی معروف نیز شناخته میشد. او باعث افتخار جهان اسلام شد و شاعران و عارفان به وجود او میبالیدند.”
مصباح همچنین تأکید میکند که بسیاری از مسلمانان هنگام صحبت از تاریخ و بزرگان خود، تنها به تقدیر تشریفاتی و شعاری بسنده میکنند و به عمق اندیشههای آنها نمیپردازند. اما جامی با دانش جامع و گستردهاش توانست خود را در میان خواص و عوام جاودانه کند.
این نگاه نشان میدهد که جامی نه تنها در زمان خود، بلکه در طول تاریخ نیز به عنوان نمادی از تبحر علمی و ادبی شناخته شده است.
آثار عبدالرحمان جامی
عبدالرحمان جامی، یکی از پرکارترین ادیبان و عرفای فارسیزبان، آثار متعددی در حوزههای مختلف از خود به جا گذاشته است. آثار او شامل شعر، عرفان، فلسفه، کلام و حدیث میشود که در قالب منظوم و منثور خلق شدهاند. در ادامه، به معرفی بخشهای مختلف آثار جامی میپردازیم:
- دیوان قصاید و غزلیات: مجموعهای از اشعار عاشقانه، عارفانه و اخلاقی.
- رباعیات: اشعاری کوتاه اما عمیق با درونمایههای عرفانی و فلسفی.
- هفت مثنوی: مهمترین بخش از آثار منظوم جامی که در قالب کتاب مشهور هفت اورنگ گردآوری شده است.
- آثار عرفانی و کلامی: از جمله کتابهایی مانند شواهد النبوة لتقویة یقین اهل الفتوة.
- رسالههای دینی و حدیثی: از جمله رسالهای در اثبات پیامبری حضرت محمد (ص) و شرح سیره پیامبر اکرم.
این آثار، با تنوع موضوعی و عمق محتوایی خود، جایگاه جامی را به عنوان یکی از بزرگان ادب و عرفان فارسی تثبیت کردهاند.
هفت اورنگ: مهمترین اثر جامی
بخشهای مختلف کتاب
هفت اورنگ همانطور که از نامش پیداست، از هفت بخش تشکیل شده است که هرکدام به موضوعات خاصی اختصاص دارند. شرح بخشهای مختلف این اثر ارزشمند به صورت زیر است:
- سلسلةالذهب:
این بخش به موضوعات و مسائل دینی و اخلاقی میپردازد. در این قسمت، قصههای گوناگون و متنوعی روایت میشود که همگی با هدف انتقال مفاهیم معنوی و آموزنده سروده شدهاند. اشعار و قصههای این بخش با نام حسین بایقرا، پادشاه تیموری، سروده شده است. - سلامان و ابسال:
دومین بخش از هفت اورنگ، سلامان و ابسال نام دارد که داستانهایی عرفانی و عاشقانه را شامل میشود. جامی در سرودن این بخش از منابع یونانی الهام گرفته و آن را با زبانی شاعرانه و عرفانی روایت کرده است. - تحفةالاحرار:
این بخش با مضمون دینی و عرفانی سروده شده است. جامی این مثنوی را به نام ناصرالدین نقشبندی نگارش کرده و در آن به ارزشهای انسانی و اخلاقی پرداخته است. - سبحةالابرار:
چهارمین بخش کتاب، سبحةالابرار نام دارد که به حوزه مسائل اخلاقی و تصوف اختصاص یافته است. عبدالرحمان جامی در این بخش با استفاده از مثالهای فراوان و داستانهای آموزنده، مفاهیم اخلاقی و عرفانی را به تصویر کشیده است. - یوسف و زلیخا:
داستان عاشقانه یوسف و زلیخا که برگرفته از قصههای قرآنی است، موضوع پنجمین بخش از هفت اورنگ است. جامی این بخش را با نام سلطان حسین بایقرا سروده و در آن به زیبایی عشق پاک و الهی را به تصویر کشیده است. - لیلی و مجنون:
لیلی و مجنون، ششمین بخش هفت اورنگ و یکی از معروفترین داستانهای عاشقانه ادبیات فارسی است. جامی در این مثنوی، عشق زمینی را به عشق الهی پیوند داده و روایت شاعرانهای از این داستان ارائه کرده است. - خردنامه اسکندری:
آخرین بخش کتاب، خردنامه اسکندری نام دارد که به موضوعات فلسفی و حکمت اختصاص دارد. در این بخش، جامی داستانهایی از زندگی اسکندر مقدونی روایت کرده و درباره مسائل مربوط به خرد و حکمت به بحث پرداخته است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
در باب کتاب هفت اورنگ جامی
کتاب هفت اورنگ سرشار از داستانهای تمثیلی است که به موضوعات مختلفی میپردازد. اما اندیشهای که در پس این داستانها وجود دارد، از طریقت تصوف و صوفیگری الهام گرفته است. همانطور که میدانیم، جامی از مریدان طریقت نقشبندیه بود و مفاهیم عرفانی این مکتب را در قالب داستانهای تمثیلی در آثار خود به کار برده است.
در نتیجه، زمانی که کتاب هفت اورنگ را مطالعه میکنید، به روشنی میتوانید نمادها و نشانههای تصوف و صوفیگری را درون داستانها مشاهده کنید. جامی تلاش کرده است تا مفاهیم دشوار عرفانی را با زبانی ساده و قابلفهم در قالب داستانهای تمثیلی بیان کند. این ویژگی باعث شده است که حتی مخاطبان عادی نیز بتوانند با این اثر ارزشمند ارتباط برقرار کنند.
داستانهای کتاب هفت اورنگ گاهی از زبان انسان و گاهی از زبان حیوانات روایت میشوند. این تنوع در روایت، جذابیت خاصی به اثر بخشیده و خواننده را به دنیای داستانهای تمثیلی جامی دعوت میکند.
شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که جامی نگارش هفت اورنگ را در دورانی آغاز کرد که همزمان با دوران طلایی نگارگری ایرانی بود. حضور استاد بزرگ نگارگری، کمالالدین بهزاد، در دربار شاه هنردوست سلطان حسین بایقرا، باعث شد که این اثر ارزشمند به دست این استاد گرانقدر نگارگری و تصویرگری شود. این همکاری هنری، هفت اورنگ را به یکی از بیبدیلترین آثار ادبی و هنری تاریخ ایران تبدیل کرده است.

ابیاتی از کتاب هفت اورنگ عبدالرحمان جامی
در این بخش در کنار هم ابیاتی را از این اثر ارزشمند میخوانیم:
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم
شعار چو دیدم سیاه، دست تمنا
دراز جانب شعر سیاه موی تو کردم
چو حلقه در کعبه به صد نیاز گرفتم
دعای حلقه گیسوی مشکبوی تو کردم
نهاده خلق حرم، سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو کامی
طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقف عرفات ایستاده خلق، دعاخوان
من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم
فتاده اهل فتی در پی منی و مقاصد
چو جامی از همه فارغ من آرزوی تو کردم
بهارستان: اثری ارزشمند از عبدالرحمان جامی
روضهالاخبار و تحفهالابرار، که به اختصار با نام بهارستان شناخته میشود، یکی از آثار ارزشمند و ماندگار عبدالرحمان جامی است. این کتاب به تقلید از گلستان سعدی و با ترکیبی از نظم و نثر نوشته شده است. جامی در این اثر تلاش کرده است با استفاده از شیوهای ساده و روان، مفاهیم اخلاقی، عرفانی و اجتماعی را به مخاطبان خود منتقل کند.
تفاوت بهارستان با گلستان سعدی
ابراهیم حریری، شاعر و ادیب نامدار، درباره تفاوت میان بهارستان جامی و گلستان سعدی چنین میگوید:
“آن چه که موجب تفاوت میان این دو اثر بزرگ و ارزشمند شده است، چگونگی به کار بردن اشعار در آنها و همچنین تعداد اشعار است.”
او توضیح میدهد که جامی در بهارستان تعداد اشعار بیشتری را نسبت به گلستان سعدی استفاده کرده است. این ویژگی باعث شده که اشعار در بهارستان به نوعی ترجمهای کامل از متن نثر پیش از خود به نظر برسند، در حالی که در گلستان سعدی، اشعار بیشتر به عنوان تأیید و تأکید بر محتوای نثر استفاده شدهاند.
بهارستان برخلاف گلستان، تنها اثری ادبی و اجتماعی برای خواص نیست؛ بلکه اثری است که تمام جنبههای هزل، اخلاقیات، نقد شعر و عرفان را پوشش میدهد. این ویژگی باعث شده که بهارستان به کتابی قابل استفاده برای عموم مردم تبدیل شود و در گروه آثار درسی و علمی قرار گیرد.
هدف از نگارش بهارستان
یکی از نکات جالب درباره بهارستان این است که جامی آن را در ابتدا با هدف تربیت و تعلیم فرزندش، ضیاءالدّین یوسف، نوشته است. این کتاب با زبانی روان و ساده و نظمی مسجع، مفاهیم اخلاقی و عرفانی را به شکلی جذاب و قابلفهم ارائه میدهد.
اما بعدها، در سال 892 هجری قمری، عبدالرحمان جامی تصمیم گرفت این اثر ارزشمند را به سلطان حسین بایقرا، پادشاه سلسله تیموریان، هدیه دهد. این اقدام نشاندهنده جایگاه ویژه بهارستان در میان آثار جامی و اهمیت آن در دوره تیموریان است.
فصلهای مختلف کتاب بهارستان
در قسمتهای قبلی با بهارستان اثر ارزشمند جامی آشنا شدیم. در این قسمت میخواهیم در کنار هم مروری بر هشت فصلی که بهارستان از آنها تشکیل شده است داشته باشیم. جامی هشت فصل کتاب بهارستان را روضه مینامد. علاوه بر روضه بهارستان از یک مقدمه و همچنین از یک خاتمه نیز تشکیل شده است. هشت فصل این اثر ارزشمند عبارتاند از:
- فصل اول شامل روایت حکایتهای مختلفی در رابطه با مشایخ صوفیه و همچنین پرداختن به اسرار و احوال آنها است.
- حکم و مواعظ نام فصل دوم این کتاب است.
- فصل سوم بهارستان شامل روایت داستانهایی از شاهان و همچنین اسرار حکومت است.
- جامی در فصل چهارم به موضوع بخشش و بخشندگان میپردازد.
- فصل پنجم فصلی عاشقانه است و عبدالرحمان در آن از عشق و حال عاشقان مینویسد.
- مطایبات نام فصل ششم بهارستان است.
- فصل هفتم اختصاص به شعر دارد و جامی از حال شاعران مینویسد.
- در فصل آخر بهارستان عبدالرحمان حکایتهایی از زبان شخصیتهای حیوانی را نقل میکند.
کتاب بهارستان سرشار از توصیههایی در باب اخلاق و مطالبی از این دست است. با خواندن این کتاب میتوانید از نصیحتهایی که جامی درباره زندگی میکند بهرهمند شوید. استشهاد کردن به آیات قرآن توسط جامی هنگام نوشتار این کتاب، تبدیل به یکی از مهمترین ویژگیهای این اثر ارزشمند شد. علاوه بر آیات قرآن، جامی از احادیث و ماثورات دینی نیز هنگام نقل حکایات استفاده میکند.
از دیگر ویژگیهای مهم و بارز این کتاب میتوان به استفاده از لغات و ترکیبات فارسی، اصطلاحات عرفانی و کاربرد لغات، استناد کردن به اشعار عربی و فارسی گوناگون و همچنین استفاده از امثال و حکم نام برد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نفحات الانس: اثری دیگر از عبدالرحمان جامی
نفحات الانس یکی از آثار مشهور عبدالرحمان جامی است که شهرت بسیاری در حوزه حقیقتهای عرفانی و شرح حال عارفان پیدا کرده است.
این کتاب به روایت زندگی عارفان از ابتدای تصوف تا زمان مؤلف میپردازد و از مهمترین منابع در این زمینه به شمار میرود.امیر علیشیر نوایی، وزیر هنردوست تیموری، پیش از نگارش این کتاب به جامی پیشنهاد کرد که اثری در این حوزه بنویسد. جامی نیز این پیشنهاد را پذیرفت و در سال 883 هجری قمری نگارش نفحات الانس را به پایان رساند.
در آغاز کتاب، شرح کاملی از اصطلاحات عرفانی که در میان صوفیان رواج داشته آورده شده است. جامی در این بخش، اصول و مبانی تصوف را با ذکر طبقات مختلف صوفیان که ادعای تصوف دارند، به تفصیل بیان میکند. همچنین در بخش پایانی مقدمه، شرحی درباره صوفیان حقیقی و کرامتهای آنان ارائه شده است.
عبدالرحمان جامی کتاب نفحات الانس را به شیوه ساده انشا نگارش کرده است. جامی در نگارش آثارش همیشه سعی میکرد که از سبک نظامی گنجوی پیروی کند، با این حساب علاقه او به حافظ و سعدی در آثارش به وضوح پیداست. این ادیب برای این که آثارش قابل استفاده برای همگان باشد تمام تلاشش بر این بود که عبارتهایی که استفاده میکند بسیار ساده و قابل فهم باشند.
تألیفات دیگر عبدالرحمان جامی
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، عبدالرحمان جامی تا پایان عمر خود آثار فراوان و ارزشمندی در حوزههای مختلف از خود به جا گذاشت. از جمله این آثار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تاریخ صوفیان
- لوایح
- نقدالنصوص فی شرح نقشالفصوص ابن عربی
- اشعهاللمعات
- مناقب جلالالدین رومی
- منشأت
- مناسک حج منظوم
- نینامه
این آثار، گستردگی دانش و تسلط جامی را در حوزههای شعر، عرفان، فلسفه، ادبیات و تصوف به خوبی نشان میدهند.
محمد صدیق میر، یکی از کارشناسان فرهنگی شهر هرات، معتقد است که با وجود این آثار گسترده و جامع، میتوان عبدالرحمان جامی را در کنار بزرگانی همچون مولانا، سعدی، خیام، حافظ، انوری و فردوسی قرار داد. او درباره این دیدگاه خود چنین میگوید:
“روش و رویکردی که عبدالرحمان جامی در نگارش آثارش و خلق آنها استفاده میکرد، هرگز پس از او تکرار نشد. همین موضوع باعث میشود که به این ادیب بزرگ لقب آخرین شاعر صوفی ایرانزمین را بدهیم.”
این تنوع و عمق در آثار جامی، او را به یکی از چهرههای بیبدیل ادبیات و عرفان فارسی تبدیل کرده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جمع بندی
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله، نگاهی به زندگی و آثار عبدالرحمان جامی، یکی از برجستهترین چهرههای ادب و عرفان فارسی انداختیم.
اگر بخواهیم عبدالرحمان جامی را در قالب کلماتی توصیف کنیم، میتوانیم از ویژگیهای برجسته او چون ظرافت طبع، سادهزیستی، بذلهگویی، خیرخواهی، عزتنفس، حافظه قوی، استغنا، هوش زیاد و وارستگی نام ببریم.
همانطور که در بخشهای پیشین نیز اشاره شد، لقب نامدارترین شاعر سده نهم تنها شایسته عبدالرحمان جامی است. او با تبحر و توانایی در علوم مختلف و خلق آثار منظوم و منثور، جایگاهی بیبدیل در تاریخ ادبیات و عرفان فارسی به دست آورده است. تنوع و کثرت آثار او، از جمله هفت اورنگ و بهارستان، نشاندهنده ذهن خلاق و جامع اوست و او را به یکی از جامعترین شخصیتها در حوزه علوم، ادب و عرفان اسلامی تبدیل کرده است.
آیا تاکنون هفت اورنگ یا بهارستان را مطالعه کردهاید؟ کدام بخش از زندگی و آثار جامی برای شما الهامبخش بود؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: Wikipedia
دونیم تنه ، خرجردنم ، خرجردلازم
عالی