نورالدین عبدالرحمن ابن نظامالدین احمد ابن محمد با تخلص جامی، در دوره تیموریان زندگی میکرد. تیموریان دورهای مهم از تاریخ ایران زمین است. در این دوره مهم تاریخی تغییرات و تحولات گستردهای رخ داد که بخش اعظم این تغییرات مربوط به حوزه ادبیات میشود. به گونهای که نظم فارسی و زبان شعر فارسی قبل و بعد از تیموریان بسیار متفاوت هستند. یکی از دلایل این تغییرات مهم و گسترده علاقهی بسیار شاهان و شاهزادگان تیموری به ادبیات بود. این علاقه و توجه آنها موجب شکوفایی ادبیات ایران شد و توجه بسیار آنها باعث میشد که شاعران و آثارشان به شدت تحت حمایت این بزرگان قرار بگیرند.
شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که این علاقه به ادبیات آن قدر زیاد بود که حتی چندین تن از بزرگان تیموری نیز خود شاعر بودند و دیوان شعری منتسب به خودشان داشتند. بزرگانی از تیموری هم که خودشان طبع شعر نداشتند و نمیتوانستند اثر ادبی خلق کنند به دیگر نویسندگان بها میدادند و با آثار آنها مأنوس میشدند.
در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم مروری بر زندگی نامه شاعر بزرگ جامی داشته باشیم و با آثار ایشان بیشتر از پیش آشنا شویم، پس تا انتهای این مقاله همراه ما بمانید.
شیفتگی امیران تیموری به ادب پارسی
همان طور که در بخش مقدمه نیز اشاره کردیم، علاقه شدید بزرگان و امیران، شاهان و شاهزادگان تیموری به ادب و ادبیات فارسی موجب توجه و حمایت بیشتر آنها از نویسندگان و شاعران ایرانی شد. همین حمایت و توجه از بزرگترین دلایل افزایش چشمگیر نویسندگان ایرانی در دوره تیموری بود. شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که این علاقه و حمایت و شعر دوستی تنها مختص به شاهان و شاهزادگان تیموری نبود! بلکه در این دوره حاکمان محلی و حتی شاهان سرزمینهای همسایه نیز مشتاق ادبیات فارسی بودند و از مشوقان نویسندگان و شاعران ایرانی به شمار میرفتند.
در این بین از عبدالرحمان جامی میتوان به عنوان سرآمدترین، نامدارترین و بزرگترین شاعر دوره تیموری یاد کرد. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا گوشهای از زندگی این شاعر بزرگ و فرزانه را در کنار هم بخوانیم.
عبدالرحمان جامی که بود؟
نورالدین عبدالرحمن ابن نظامالدین احمد ابن محمد با نام تخلص جامی در سال 817 هجری قمری متولد شد. کتابهایی که به زندگی نامه این شاعر بزرگ پرداختهاند این گونه نوشتهاند که جامی در منطقهای از توابع خراسان به نام خرجرد جام به دنیا آمده است. بعدها او برای علم اندوزی و کسب دانش به شهرهای مختلفی چون هرات و سمرقند نیز سفر کرده است. عبدالرحمان در شهرهایی که به آنها سفر کرده بود علوم مختلف روز مانند ریاضیات، صرف و نحو، منطق و تفسیر را فرا گرفت.
عبدالرحمان هنگامی که شروع به سرودن اشعار خود کرد در ابتدا از تخلص دیگری به نام دشتی در اشعارش استفاده میکرد. مدتی بعد از این که اشعارش معروف شد تصمیم گرفت تخلص دشتی را به جامی تغییر دهد.
هنگامی که از او درباره علت این تغییر میپرسیدند این گونه پاسخ میداد؛ که من ارادت خاصی به شیخ احمد جام دارم و از نامی که ارادتم را به ایشان نشان دهد استفاده میکنم. علاوه بر این تخلص جامی اشارهای به محل تولد عبدالرحمان یعنی شهر جام نیز داشت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
عبدالرحمان جامی مرید شیخ نقشبندی
جامی در نهایت با علم تصوف آشنا شد و تصمیم گرفت که صوفی گری را پیشه خود کند. به همین دلیل با شیخ نقشبندی آشنا شد و تلاش خود را کرد تا در حلقه شاگردان ایشان قرار بگیرد. عبدالرحمان چنان به تصوف و صوفی گری علاقه نشان داد که طولی نکشید در این راه بسیار پیشرفت کرد. حتی از ایشان میتوان به عنوان یکی از بزرگان راه تصوف و طریق صوفی گری نام برد.
سلطان حسین میرزا بایقرا که در واقع آخرین شاه بسیار قدرتمند دوره تیموریان بود، علاوه بر علاقهای که به ادبیات داشت، جایگاه ویژهای نیز برای صوفیان قائل بود. همین امر موجب شد تا جامی تحت حمایت ویژه سلطان حسین میرزا بایقرا و همچنین وزیر کاردان و با درایت آن وقت امیر علیشیر نوایی قرار بگیرد. این حمایت ویژه جایگاه اجتماعی خاصی را در اختیار عبدالرحمان گذاشت.
علاوه بر سلطان حسین میرزا بایقرا، الغبیگ که یکی دیگر از پادشاهان عاشق علم و ادبیات دوره تیموری بود، با اعتماد و باوری که به جامی داشت او را تحت حمایت خود گرفت و به دلیل حمایتهای این بزرگ، عبدالرحمان توانست علوم مختلفی را به خوبی فرا بگیرد و در حوزه علم و دانش پیشرفت بسزایی داشته باشد. از آن پس علاوه بر محبوبیت بین ادیبان و شاعران او محبوبیت ویژهای را نیز در بین افراد اهل دانش آن زمان نیز کسب کرد.
عبدالرحمان جامی از نگاه سخی مصباح
یکی از علمای دینی و دانشمندان بزرگ آن زمان، به نام حجتالاسلام غلام سخی مصباح که اهل شهر هرات بود، درباره شناختی که از ویژگیهای مختلف عبدالرحمان جامی به دست آورده است این گونه صحبت میکند:
“جامی علاوه بر این که یکی از ادیبان و عارفان بزرگ زمان خود بود، به عنوان یک شخصیت علمی معروف نیز از او یاد میشد. او باعث شد که شاعران و عارفان بتوانند در جهان اسلام به خاطر وجود او به خود ببالند و افتخار کنند.”
حجتالاسلام غلام سخی مصباح بر این باور بود که مسلمانان اکثرا زمانی که میخواهند از گذشتههای خود و تاریخ سرزمین خود صحبت کنند، همواره به گونهای شعاری این کار را انجام میدهند و حتی به صورت تشریفاتی از بزرگان خود تقدیر میکنند. ایشان معتقد بودند که این روش تقدیر و یاد کردن از بزرگان و ادیبان باعث میشود که کمتر بتوانیم به روش فکری آنها و همچنین سیره علمی آنها بپردازیم و استفاده ببریم.
اما با همه این وجود جامی به خاطر این دانش جامعی که داشت و تنها خود را به یک حوزه محدود نمیکرد، توانست در ذهن عوام و خواص جایی مختص به خود را داشته باشد. چه در ذهن دوست داران ادب، چه در ذهن عاشقان علم و دانش! نظر شما درباره سخن سخی مصباح چیست؟
عبدالرحمان و ورود به حوزه ادبیات و فرهنگ
اگر بخواهیم لیستی از آثار ادبی عبدالرحمان جامی را ارائه دهیم، این لیست شامل موارد زیر است:
- دیوان قصاید و غزلیات
- رباعیات
- هفت مثنوی
- آثار عرفانی و کلامی و حدیثی همانند شواهد النبوة لتقویة یقین اهل الفتوة
- رسالهای برای اثبات کردن پیامبری حضرت محمد (ص) و شرح سیره پیامبر اکرم
اما آن چه که باعث شهرت جهانی عبدالرحمان جامی شد، آثار بزرگ و گران قدر لیست بالا نبودند. از مهمترین دلایل شهرت و نامداری این ادیب میتوان به اثر هفت اورنگ که اثری منظوم از ایشان بود اشاره کرد.
هفت اورنگ یا هفت مثنوی مهمترین اثری است که جامی در زمان حیات خود نوشت. درون مایه این اثر مهم و ارزشمند داستانهایی است در موضوعات مختلف چون تاریخی، اندرزگونه، عاشقانه و حماسی که عبدالرحمان از زبان خود و به صورت نظم روایت میکند.
همچنان همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید تا در بخش بعدی در کنار یکدیگر بخشهای مختلف کتاب هفت اورنگ را مرور کنیم.
هفت اورنگ مهمترین اثر جامی
بخشهای مختلف کتاب هفت اورنگ
هفت اورنگ همان طور که از اسم آن مشخص است از هفت بخش به شرح زیر تشکیل شده است:
- بخش اول به نام سلسلةالذهب است که در مورد موضوعات و مسائل دینی و همچنین اخلاقی سخن میگوید. در این بخش قصههای گوناگون و مختلفی روایت میشود. اشعار و قصههای در این بخش با نام حسین بایقرا سروده شده است.
- سلامان و ابسال نام بخش دوم هفت اورنگ است که در آن داستانهایی عرفانی و عاشقانه وجود دارد. جامی برای سرودن این بخش بسیار از منابع یونانی کمک گرفته است.
- بخش سوم کتاب هفت اورنگ با نام تحفةالاحرار یک مثنوی با مضمون دینی و عرفانی است. جامی این بخش را با نام ناصرالدین نقشبندی نگارش کرده است.
- سبحةالابرار نیز نام بخش چهارم این کتاب ارزشمند است که به حوزه مسائل اخلاقی و همچنین تصوف میپردازد. عبدالرحمان در این بخش از مثالهای فراوانی برای بیان مسائل استفاده کرده است.
- یوسف و زلیخا نام بخش پنجم هفت اورنگ است. عبدالرحمان این بخش را با نام سلطان حسین نگارش کرده است.
- بخش ششم که معروفترین بخش کتاب هفت اورنگ است و لیلی و مجنون نام دارد.
- در آخر خردنامه اسکندری نام بخش هفتم این کتاب گرانقدر است که روایتی از مسئلههای فلسفی میباشد. همچنین عبدالرحمان در باب حکمت نیز روایتهایی در این بخش نقل میکند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جی کی رولینگ، احمد شاملو، استیو جابز و پیر امیدیار را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
در باب کتاب هفت اورنگ جامی
با توجه به مطالبی که در بخش قبلی خواندیم، حتماً متوجه شدهاید که کتاب هفت اورنگ سرشار از داستانهای مختلف و به صورت تمثیلی است. این داستانهای تمثیلی به موضوعات مختلفی میپردازند؛ اما اندیشهای که پشت این داستانهاست از پیشهای که جامی برای خود انتخاب کرده بود یعنی صوفی گری میآید. همان طور که از قبل فهمیدیم به علت این که عبدالرحمان حامی در دایره شاگردان نقشبندی بود، بسیار از فرقه نقشبندی در داستانهای تمثیلی خود استفاده کرده است.
به علت همین موضوع زمانی که شما کتاب هفت اورنگ را میخوانید، میتوانید به روشنی نماد و نشانههای مربوط به تصوف و صوفی گری را درون داستانها ببینید و لمس کنید.
از آن جایی که جامی کتاب هفت اورنگ را برای مخاطبان عام و خاص نوشته است، تمام تلاش خود را کرده است که مفاهیم دشوار تصوف را در قالب داستانهای تمثیلی درون کتاب بیان کند. این حرکت عبدالرحمان سبب شده است که مخاطبان عادی به راحتی بتوانند با نوشتههای او ارتباط برقرار کنند.
داستانهای مختلفی که در کتاب هفت اورنگ نقل میشود، گاه از زبان انسان و گاهی هم از زبان حیوانات است.
شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد زمانی که عبدالرحمان جامی شروع به سرودن کتاب هفت اورنگ کرد، دقیقاً همزمان با دوران طلایی و پیشرفت فوقالعاده نگارگری ایرانی بود. همین موضوع از دلایل بی بدیل شدن اثر هفت اورنگ است. چرا که حضور استاد بزرگ نگار گری کمالالدین بهزاد در آن زمان در دربار شاه هنردوست سلطان حسین بایقرا سبب شد که اثر ارزشمند جامی به دست این استاد گرانقدر نگارگری و تصویرگری شود.
ابیاتی از کتاب هفت اورنگ عبدالرحمان جامی
در این بخش در کنار هم ابیاتی را از این اثر ارزشمند میخوانیم:
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم
شعار چو دیدم سیاه، دست تمنا
دراز جانب شعر سیاه موی تو کردم
چو حلقه در کعبه به صد نیاز گرفتم
دعای حلقه گیسوی مشکبوی تو کردم
نهاده خلق حرم، سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو کامی
طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقف عرفات ایستاده خلق، دعاخوان
من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم
فتاده اهل فتی در پی منی و مقاصد
چو جامی از همه فارغ من آرزوی تو کردم
بهارستان اثر ارزشمند جامی
روضه الاخبار و تحفه الابرار یا بهارستان یک اثر ارزشمند و بزرگ دیگر از عبدالرحمان جامی است. عبدالرحمان بهارستان را با تاثیر پذیرفتن از گلستان سعدی به صورت نظم و نثر نوشته است.
ابراهیم حریری که شاعر و ادیب نامداری است، درباره تفاوتی که بهارستان با گلستان سعدی دارد این گونه میگوید:
“آن چه که موجب تفاوت میان این دو اثر بزرگ و ارزشمند شده است، چگونگی به کار بردن اشعار در آنها و همچنین تعداد اشعار است.”
ابراهیم حریری میگوید که این موضوع که در بهارستان عبدالرحمان تعداد اشعار بیشتری را استفاده کرده است، باعث شده تا این کتاب ترجمهای کامل از متنی که در قالب نثر قبل از اشعار آمده است به نظر بیاید. در حالی که در گلستان، سعدی از اشعار استفاده کرده است تا تأیید و تأکیدی باشند برای متنی که به صورت نثر نگارش کرده است و نه ترجمهای از آن در قالب نظم.
ابراهیم حریری در ادامه میگوید که جامی تلاش را بر آن نگذاشته تا کتابی ادبی و اجتماعی بنویسد تا برای خواص مفید باشد و از آن درس بگیرند. بلکه او اثر ارزشمندتری خلق کرده است و کتابی نوشته که تمام جنبههای هزل، اخلاقیات، نقد شعر و عرفان را پوشش میدهد. این موضوع باعث شده که تمام مردم بتوانند این کتاب را بخوانند و از آن درس بگیرند و این کتاب را در گروه آثار درسی و علمی قرار دهند.
شاید از قبل بر این نکته واقف باشید که جامی کتاب بهارستان که آمیختهای از نثری روان و ساده و نظمی مسجع است را برای تربیت و تعلیم فرزند خود خلق کرده است. فرزند عبدالرحمان ضیاءالدّین یوسف نام داشت. اما بعدها و در سال 892 هجری قمری عبدالرحمان جامی تصمیم میگیرد تا بهارستان را به سلطان حسین بایقرا پادشاه آن زمان سلسله تیموریان هدیه دهد.
فصلهای مختلف کتاب بهارستان
در قسمتهای قبلی با بهارستان اثر ارزشمند جامی آشنا شدیم. در این قسمت میخواهیم در کنار هم مروری بر هشت فصلی که بهارستان از آنها تشکیل شده است داشته باشیم. جامی هشت فصل کتاب بهارستان را روضه مینامد. علاوه بر روضه بهارستان از یک مقدمه و همچنین از یک خاتمه نیز تشکیل شده است. هشت فصل این اثر ارزشمند عبارتاند از:
- فصل اول شامل روایت حکایتهای مختلفی در رابطه با مشایخ صوفیه و همچنین پرداختن به اسرار و احوال آنها است.
- حکم و مواعظ نام فصل دوم این کتاب است.
- فصل سوم بهارستان شامل روایت داستانهایی از شاهان و همچنین اسرار حکومت است.
- جامی در فصل چهارم به موضوع بخشش و بخشندگان میپردازد.
- فصل پنجم فصلی عاشقانه است و عبدالرحمان در آن از عشق و حال عاشقان مینویسد.
- مطایبات نام فصل ششم بهارستان است.
- فصل هفتم اختصاص به شعر دارد و جامی از حال شاعران مینویسد.
- در فصل آخر بهارستان عبدالرحمان حکایتهایی از زبان شخصیتهای حیوانی را نقل میکند.
کتاب بهارستان سرشار از توصیههایی در باب اخلاق و مطالبی از این دست است. با خواندن این کتاب میتوانید از نصیحتهایی که جامی درباره زندگی میکند بهرهمند شوید. استشهاد کردن به آیات قرآن توسط جامی هنگام نوشتار این کتاب، تبدیل به یکی از مهمترین ویژگیهای این اثر ارزشمند شد. علاوه بر آیات قرآن، جامی از احادیث و ماثورات دینی نیز هنگام نقل حکایات استفاده میکند.
از دیگر ویژگیهای مهم و بارز این کتاب میتوان به استفاده از لغات و ترکیبات فارسی، اصطلاحات عرفانی و کاربرد لغات، استناد کردن به اشعار عربی و فارسی گوناگون و همچنین استفاده از امثال و حکم نام برد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نفحات الانس اثر دیگری از عبدالرحمان جامی
نفحات الانس اثری دیگر از عبدالرحمان جامی است که شهرت بسیاری پیدا کرد. از نفحات الانس به عنوان مشهورترین کتاب در حوزه حقیقتهای عرفانی و همچنین اثری برای روایت از حال عارفان یاد میشود. در این کتاب حال عارفان از ابتدای شروع کار آنها و تا انتهای عهد مؤلف آورده شده است. امیر علیشیر نوایی قبل از نوشتن نفحات الانس به عبدالرحمان جامی پیشنهاد میکند که کتابی در این حوزه بنویسد و جامی به پیشنهاد ایشان گوش جان میسپرد. در سال 883 هجری قمری نگارش نفحات الانس تمام شد.
در شروع این کتاب شرح کاملی از اصطلاحات مختلفی که اهل تصوف و صوفی گران استفاده میکنند، آورده شده است. همچنین جامی در این کتاب اصول مختلف و مبادی حوزه حرفان را به وسیله ذکر کردن طبقههای مختلف که میتوانند دعوی تصوف کنند به صورت مفصل آورده است. در آخر بخش آغازین کتاب شرحی کامل از کسانی که صوفی حقیقی هستند و همچنین کرامتهایی که این گروه دارند ذکر شده است.
عبدالرحمان جامی کتاب نفحات الانس را به شیوه ساده انشا نگارش کرده است. جامی در نگارش آثارش همیشه سعی میکرد که از سبک نظامی گنجوی پیروی کند، با این حساب علاقه او به حافظ و سعدی در آثارش به وضوح پیداست. این ادیب برای این که آثارش قابل استفاده برای همگان باشد تمام تلاشش بر این بود که عبارتهایی که استفاده میکند بسیار ساده و قابل فهم باشند.
اگر از جمله کسانی هستید که به خواندن زندگی نامه بزرگان علاقه مند هستند، می توانید زندگی نامه افرادی چون لری پیج، جک دورسی، بنجامین فرانکلین، رابرت کیوساکی و … را نیز در سایت ما بخوانید.
تألیفات دیگر عبدالرحمان جامی
همان طور که در بخشهای قبلی نیز به آن اشاره شد، جامی تا پایان زندگیاش آثار کثیر و جامعی را از خود به جا گذاشت. از جمله این آثار میتوان از تاریخ صوفیان، لوایح، نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص ابن عربی، اشعه اللمعات، مناقب جلالالدین رومی، منشأت، مناسک حج منظوم و نی نامه نام برد.
کارشناسی فرهنگی از شهر هرات به نام محمد صدیق میر معتقد است که با وجود آثار کثیر و جامعی که عبدالرحمان جامی در حوزههای مختلف چون شعر، عرفان و فلسفه، ادبیات و تصوف دارد، میتوان به روشنی این ادیب بزرگ را در ردیف شاعران و نویسندگان بزرگی چون مولانا، سعدی، خیام، حافظ، انوری و فردوسی دانست. محمد صدیق میر درباره این سخن خود این گونه توضیح میدهد که:
“روش و رویکردی که عبدالرحمان جامی در نگارش آثارش و خلق آنها استفاده میکرد، هرگز پس از او تکرار نشد. همین موضوع باعث میشود که به این ادیب بزرگ لقب آخرین شاعر صوفی ایران زمین را بدهیم.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
خاموشی عبدالرحمان جامی
در آخر این ادیب بزرگ پس از خلق آثار جامع مختلف در ماه محرم سال 898 هجری قمری برای همیشه چشمان خود را بر روی جهان بست. پیکر این شاعر وارسته در شهر هرات، شهری که جامی بسیار به آن علاقهمند بود به خاک سپرده شد.
جمع بندی
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله در کنار هم نگاهی به زندگی عبدالرحمان جامی آخرین شاعر صوفی فارسی زبان داشتیم.
اگر بخواهیم عبدالرحمان جامی را در قالب کلماتی توصیف کنیم میتوانیم از ویژگیهای برجسته او چون ظرافت طبع، ساده زیستی، بذله گویی، خیرخواهی، عزت نفس، حافظه قوی، استغنا، هوش زیاد و وارستگی نام ببریم.
همان طور که در قسمتهای پیشین نیز اشاره کردیم لقب نامدارترین شاعر در سده نهم را تنها و تنها میتوان به عبدالرحمان نسبت داد. او تبحر و توانایی زیادی در علوم مختلف و یادگیری آنها داشت. همچنین آثار مختلفی را به صورت منظوم و همچنین منثور از خود به جا گذاشت. کثرت و تنوع در آثار او باعث میشود بتوانیم این ادیب را یکی از جامعترین شخصیتها و بزرگان در حوزه علوم و ادب و حتی علوم اسلامی بنامیم.
آیا تابهحال هفت اورنگ و یا بهارستان را مطالعه کردهاید؟ کدام بخش از زندگی جامی برای شما الهام بخش بود؟
منبع: Wikipedia
دونیم تنه ، خرجردنم ، خرجردلازم
عالی