کمتر کسی وجود دارد که تاکنون نام آدولف هیتلر را نشنیده باشد یا چیزی از جنایتهای او در جنگ جهانی دوم نداند. آدولف هیتلر یکی از دیکتاتورهای مستبدی بود که با عقاید نژادپرستانهی خود میلیونها نفر را به کام مرگ کشاند. او موجب آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939 شد که به واسطهی آن میلیونها سرباز و مردم عادی کشته یا نقص عضو شدند.
حقایق جالبی دربارهی زندگی آدولف هیتلر وجود دارد که وجه تازهای از شخصیت او را نمایانگر میکند. مثلا اینکه او به هنر و نقاشی علاقه داشت و دوست داشت به هنرمند برجستهای تبدیل شود. ما در ادامهی این مقاله از دانشگاه کسب و کار حقایق جالب زندگی او و فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش را بررسی و تشریح میکنیم.
1. او از اهالی اتریش – مجارستان بود
آدولف هیتلر در بیست آوریل 1889 در برانائو ام این، شهری در اتریش – مجارستان متولد شد. پیشینه خانوادگی او اندکی عجیب است. ماریا شیکلگروبر، مادربزرگ او در سال 1837 زنی مجرد و تنها بود که آلویس، پدر هیتلر، را به دنیا آورد. سپس پنج سال بعد با مردی به نام گئورگ هیدلر ازدواج کرد. پس از آنکه ماریا در سال 1849 درگذشت، آلویس نزد برادر گئورک و خانوادهی او رفت تا با آنها زندگی کند.
2. نام خانوادگی آنها هیدلر بود!
پس از آن که ماریا با گئورگ هیدلر ازدواج کرد، نام خانوادگیاش تغییر کرد. پسر او آلویس در 39 سالگی تصمیم گرفت نام گئورگ را به عنوان پدر در شناسنامهاش ثبت کند. پس از آن، آلویس شیکلگروبر رسما هیتلر نام گرفت که املای معمول و رایجی برای نام هیدلر بود. او در همین دوران کارمند ادارهی گمرک اتریش در برونا شد و در حالی که 47 سال داشت با همسر سومش، کلارا پولتسل، که بیست سال از او کوچکتر بود، ازدواج کرد.
3. آدولف هیتلر پدری مستبد داشت
کلارا و آلویس پس از مدتی صاحب دو فرزند شدند. فرزند سوم آنها مدتی پس از تولد درگذشت؛ اما هنوز چند ماه نگذشته بود که دو کودک قبلی هم به بیماری دیفتری مبتلا شدند و از دنیا رفتند. همین موضوع سبب شد که کلارا فرزند چهارمش، آدولف را که در آوریل 1889 متولد شده بود، بیش از حد عزیز و گرامی بدارد.
اگر چه پس از او دو کودک دیگر به نامهای ادموند و پاولا نیز متولد شدند، آدولف محبوبتر از سایر بچهها بود. از سوی دیگر انتظارات و توقعات پدر از او بالاتر از سایر بچهها بود و بارها با خشونت و کتک ادبش کرد. او مردی بود که به نظم و قانونمندی اعتقاد زیادی داشت و چنانکه کسی از دستوراتش سرپیچی میکرد، با خشم و عصبانیت پاسخش را میداد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مولانا جلال الدین بلخی، ولادیمیر پوتین و کارلوس کاستاندا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
4. هیتلر کودکی باهوش و پرجنبوجوش بود
آدولف در سن شش سالگی وارد مدرسه شد و از همان ابتدا تیزهوشی و مهارتهای تحصیلیاش را به نمایش گذاشت. مدتی پس از شروع سال تحصیلی، پدرش بازنشسته شد و همراه با خانواده به مزرعهی کوچکی در لئوندینگ نقل مکان کرد. او دوست داشت پسرش پا جای پای او بگذارد و کارمند ارتش دولت اتریش شود؛ اما آدولف علاقهای به این ایده نداشت. آدولف دقیقا نمیدانست به چه چیزی علاقهمند است؛ اما از سکون و تکرار در زندگی کارمندی بیزار بود و دوست داشت هنرمند شود.
5. او مدتی ترک تحصیل کرد
رویای آدولف این بود که هنرمند شود و مخالفت پدرش او را خشمگین میکرد. او در یادداشتهای روزانهاش نوشت: ” پدرم مرا منع کرده بود از این که کوچکترین امیدی برای تحصیل هنر در دلم بپروانم. من قدمی فراتر از این برداشتم و گفتم اگر چنین باشد به کلی از تحصیل دست میکشم.” او همینکار را انجام داد.
از دوازده سالگی مردود شدن هیتلر آغاز شد. معلمان علت آن را عدم پشتکار او در تحصیل میدانستند. تا آنکه پدر او در سوم ژانویه 1903 درگذشت و آدولف سیزده ساله به آزادی بیشتری برای رسیدن به آرزوهایش دست یافت.
6. آدولف هیتلر علاقهی زیادی به تئاتر و موسیقی داشت
پس از این دوران، آدولف در کنار تحصیل در مدرسه، به فعالیتهای هنری پرداخت و زمان بیشتری را صرف مطالعه و نقاشی کرد. او در شانزده سالگی مادرش را راضی کرد که مدرسه را ترک کند. پس از آن، مدتی را به بطالت گذراند؛ روزها سرگرم نقاشی بود و شبها به دیدن برنامههای تئاتر و موسیقی میرفت. آدولف خصوصا به اپراهای باشکوه ریشارد واگنر دربارهی اسطورههای آلمان علاقه داشت. او تصمیم گیری نهایی خود را انجام داده بود: “میخواست هنرمند شود.”
7. آدولف هیتلر در مسابقات نقاشی مردود شد
آدولف در سال 1907 تصمیم گرفت برای بازدید از آکادمی هنرهای زیبای وین عازم پایتخت اتریش – مجارستان شود. او قصد داشت در امتحانات ورودی دانشکدهی نقاشی شرکت کند. در آن زمان مادرش به سرطان مبتلا بود، با این حال فرزندش را تشویق کرد تا در امتحان شرکت کند و به فکر او نباشد.
هیتلر تصور میکرد به راحتی از پس آزمون برمیآید؛ اما نتوانست تصاویر و طراحیهای گفتهشده را ترسیم کند و در امتحان مردود شد. آدولف که از این شکست ناامید بود به خانه برگشت تا از مادرش مراقبت کند، اما او را از نتیجهی امتحان آگاه نکرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بابک بختیاری، گالیله، فردوسی، شیخ بهایی و جف بزوس را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
8. مادرش را در اثر سرطان از دست داد
کلارا در 21 دسامبر 1907 درگذشت و با مرگش روحیهی هیتلر را ویران کرد. او بعدها نوشت:” مرگ مادرم تمام نقشههای بلندپروازانهام را پایان داد. این حادثه، خصوصا برای من، ضربهای هولناک بود. من به پدرم احترام میگذاشتم؛ اما مادرم را دوست داشتم…”
آدولف در فوریه 1908 به پایتخت اتریش مجارستان بازگشت و با بهترین دوستش، آوگوست کوبیستک، در آپارتمانی همخانه شد. او به نقاشی کردن ادامه داد و دوباره در امتحان دانشکدهی هنر ثبتنام کرد. اما اینبار نقاشیاش آنقدر خوب نبود که حتی به آزمون راه بیابد.
9. گرفتار بیخانمانی و خیابان خوابی شد
آدولف هیتلر پس از مرگ مادر و دومین شکست در آزمون هنر، ثبات روحیهاش را از دست داد. او بار و بندیلش را جمع کرد و بدون آن که به کسی خبر بدهد از آپارتمانش خارج شد. برای مدتی به تنهایی اتاقی کرایه کرد؛ اما سرانجام کارش به خیابانها کشید. سال 1909، روزگار فقر و تنهایی هیتلر بود.
او برای کسب درآمد کارهای گوناگونی انجام میداد و حتی گاهی به گدایی روی میآورد. مدتی با لباسهای پاره و کثیف در پناهگاه آدمهای بیخانمان خوابید. او بعدها دربارهی آن روزها نوشت:” حتی الان هم وقتی یاد آن زاغههای اسفبار میافتم، آن پناهگاهها، آن تصاویر شوم و کثافت… تنم میلرزد.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات چارلز داروین، پابلو پیکاسو، مجید سمیعی و دکتر حسابی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
10. برای کارت پستالها نقاشی میکشید و میفروخت
یک سال پس از این دوران، آدولف هیتلر با فردی به نام راینهولت هانیش آشنا شد. هیتلر که در این مدت گاه و بیگاه نقاشی میکشید، با حمایت و تشویق دوستش شروع به طراحی برای کارت پستالها کرد. هانیش برای او خریدار پیدا میکرد و از این طریق هر دو به سود میرسیدند. هیتلر مدتی بعد به خانهای مجردی نقل مکان کرد. او که از موفقیت نسبی خود خوشحال بود، به کشیدن و فروختن نقاشیهای بزرگتر مشغول شد. او اغلب چشماندازها و بناها را نقاشی میکرد و به ندرت چهره میکشید.
11. عقاید نژادپرستی را در زیرزمین خانهاش فراگرفت!
هیتلر بعدها اقرار کرد که در خانه مجردیاش دیدگاههای یهودی ستیزانه را بسط داد. او در این مدت جزوهها و روزنامههایی میخواند که مردم آریایینژاد و سفیدپوست شمال را برتر از هرکس دیگری میدانست. هیتلر قبلا هم با این عقاید آشنا بود؛ اما در آن زمان این افکار در دلش جای گرفت. او رویای به وجود آوردن ملتی متشکل از آریاییها و نژاد ناب آلمانی و خلاص کردن دنیا از شر یهودیان و دیگر مردمان نامطلوب را در سر میپروراند. این عقاید به او شوق ادامهی زندگی و تلاش برای تحقق رویاها را میبخشید.
12. آدولف هیتلر یک سرباز فراری بود
هنگامی که هیتلر به سن 21 سالگی رسید، از خدمت نظامی اجباری در ارتش اتریش فرار کرد. او قصد داشت به آلمان که فرهنگش را میپرستید برگردد. با اینحال مجبور بود تا زمانی که 24 ساله شود در اتریش بماند تا ارث پدرش را بگیرد. او پس از وصول چک خود، در 24 مه 1913 پایتخت اتریش، وین، را به مقصد مونیخ ترک کرد.
در دفترچه خاطراتش دربارهی این روزها نوشت: ” وقتی به این شهر پا گذاشتم نوجوانی بیش نبودم؛ اما هنگام ترک آن، مردی ساکت و عبوس بودم. در این شهر شالودههای جهانبینی سیاسی خاصی کسب کردم که پس از آن، همیشه به آن وفادار بودم.”
13. او توسط ارتش اتریش دستگیر شد
هیتلر در مونیخ اتاق ارزان قیمتی کرایه کرد و کار همیشگیاش، یعنی نقاشی از بناهای معروف شهر و فروختن آنها را آغاز کرد. او دوست داشت در کافهها بنشیند و روزنامه بخواند و در مورد وقایع روز با اطرافیانش بحث کند. سرانجام در فوریه سال 1914 مقامات نظامی اتریش او را دستگیر کردند و برای خدمت در ارتش به اتریش برگرداندند. با این وجود او را برای سربازی ضعیف تشخیص دادند و از خدمت معاف کردند.
او اگر چه علاقهای به حضور در ارتش نداشت، با شروع جنگ جهانی اول برای خدمت در ارتشِ آلمان داوطلب شد. او سرانجام چیزی داشت که فکر میکرد ارزش جنگیدن دارد: آلمان.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
14. آدولف هیتلر قاصد جنگ جهانی اول بود
از آنجا که هیتلر سرباز قدرتمندی نبود، در جنگ به عنوان قاصد خدمت میکرد و دستورها را از افسران پناهگاههای زیرزمینی به نیروهای داخل سنگر میرساند. او دوران سربازی را بینظیرترین و فراموش نشدنیترین دوران زندگیاش روی زمین میدانست. او به چشم خود میدید که روزانه هزاران نفر از سربازان مجروح یا کشته میشوند؛ اما اهمیتی به آن نمیداد.
چنانکه در متنی نوشت: ” از صمیم قلب از خدا تشکر کردم که این بخت بلند را به من داد تا در این دوران زندگی کنم! این نبردی برای آزادی است که از تمام نبردهای پیشین پرتوانتر است.”
15. هیتلر عاشق جنگ و خدمت بود!
اگر چه همرزمان هیتلر از جنگیدن و فشار جنگ خسته بودند، او از آن لذت میبرد. مافوق او گاهی ضروری میدید که در دل شب پیغام بفرستد. صدا میزد: “پیک” و هیتلر از جا میجست. مافوقش میگفت: “همیشه تو از داوطلب میشوی” و هیتلر جواب میداد: “اجازه دهید بقیه بخوابند، مهم نیست.” البته تمام همقطاران هیتلر، فداکاریهای او را تحسین نمیکردند. خیلی از افراد به او فحش میدادند و او را تحملناپذیر میدانستند.
16. آدولف هیتلر بارها از مرگ حتمی فرار کرد
هیتلر بارها از خطر مرگ حتمی نجات پیدا کرد. یک بار گلولهای به آستین پیراهنش اصابت کرد، اما خودش آسیبی ندید. او بعدها تعریف کرد یک بار که در سنگر با سربازان دیگر غذا میخورد، احساس کرد که باید از آنجا برود. کمی بعد از آنکه از سنگر خارج میشود، گلوله توپی به آن برخورد میکند و همهی سربازان درون آن را نابود میکند. شاید اگر او یک دقیقه دیرتر تصمیم به خروج میگرفت، جنگ جهانی دوم، هولوکاست و کورههای آدم سوزی شکل نمیگرفت.
این مطلب به راحتی اثر پروانهای را اثبات میکند. آدولف هیتلر مدتی بعد به این نتیجه رسید که اگر چندین بار از مرگ نجات یافت، حتما هدف بزرگی وجود دارد که باید به آن برسد!
17. مخالف دین مسیحیت بود
اگرچه مادر هیتلر یک مسیحی کاتولیک بود، خود او اعتقادی به دین مسیحیت نداشت. او پس از مرگ مادرش در هیچ آیین عشای ربانی شرکت نکرد و حتی هفت آیین مسیحیت را به جا نیاورد. او معتقد بود دین باید وسیلهای سازماندهیشده باشد تا مانع از ورود مردم به عرفان شود و آنها را از عقبماندگی حفظ کند. هیتلر ادیانی چون اسلام یا دین ژاپنیها را برای آلمانیها مناسبتر میدانست چون عقیده داشت مسیحیت موجب نرمخویی اعضای جامعه میشود!
18. او برای شکست آلمان در جنگ گریه کرد!
وقتی آلمان در 11 نوامبر 1918 محاصره شد، هیتلر در بیمارستانی نزدیک برلین بستری بود تا کوری موقتش بر اثر استنشاق گاز خردل بهبود یابد. خبر شکست آلمان، روحیهی او را ویران کرد. هیتلر در دفترش نوشت: ” از روز خاکسپاری مادرم تا آن زمان گریه نکرده بودم. همه چیز بیهوده بود… ایثارگریها و سختی کشیدنها، دو میلیون نفری که کشته شدند. بیهوده بود ماهها گرسنه و تشنه سر کردن که اغلب پایانی نداشت. در این شبها از تمام کسانی که مسئول این حوادث هستند متنفرم.”
19. آدولف هیتلر عضو اتحادیه کارگران بود
هیتلر پس از پایان جنگ جهانی اول به مونیخ بازگشت. او در ژوئیه 1919 وارد حزب کارگران شد و وظیفهی تاثیرگذاری بر دیگر سربازان و نفوذ در حزب را برعهده گرفت. در یکی از جلسات اتحادیه، آنتون درکسلر، رئیس حزب، تحتتأثیر سخنرانیهای او قرار گرفت. او یکی از نوشتههای خود را که شامل افکار مخالف با ناسیونالیست، کمونیست، سرمایه داری و عقاید ضد یهودی بود به هیتلر داد. از آن پس هیتلر به عنوان یکی از سخنرانان حزب شناختهشد. سخنان او بیش از سایر اعضا شنونده و طرفدار داشت.
20. او رهبر حزب کارگران آلمان شد
مدتی بعد، حزب کارگران برای آن که مخاطبان بیشتری پیدا کند، نام خود را به حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران تغییر داد. یکی از گروههای رقیب آنها، اتحادیه سوسیالیست آلمان بود. در ژوئن 1921 که هیتلر و یکی از اعضای گروه برای جمعآوری کمک مالی به برلین سفر کردند، حزب کارگران تصمیم گرفت با اتحادیه سوسیالها ادغام شود.
هیتلر که از شنیدن این خبر خشمگین شده بود، به مونیخ بازگشت و با عصبانیت از مقام خود استعفا داد. اعضای گروه که استعفای سخنران اصلی گروه را به ضرر خود دیدند سعی کردند او را منصرف کنند. هیتلر در پاسخ اعلام کرد فقط در صورتی برمیگردد که به جای درکسلر، دبیر حزب شود! آنها موفقیت کردند و آدولف در 26 ژوئیه دوباره به حزب نازی پیوست.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
21. اکثر سخنرانیهای آدولف هیتلر در بارها بود
هیتلر اکثر مواقع به بارها و مشروب فروشیها میرفت و یا سخنرانیهای تند و تیز نژادپرستانهی خود بیش از پیش بر محبوبیت خود میافزود. او تلاش میکرد با درک روانی وضعیت مردم، از اصطلاحات عوام فریبانه استفاده کند و از این طریق آنها را به سوی خود جذب کند. پژوهشگران عقیده دارند هیتلر از روشهای هیپنوتیزم با چشم و لفاظیهایی خاص استفاده میکرد. چنانچه در یکی از سخنرانیهای او در سال 1936، برخی از مردم، تحت تأثیر او روی زمین افتادند و پیچ و تاب خوردند. حتی عدهای قدرت نگهداری مدفوع خود را از دست دادند!
22. آدولف هیتلر به جرم خیانت دستگیر شد
در سال 1923 هیتلر ارتشی جداگانه شکل داد و کوشید اختیار حکومت آلمان را در کودتایی به دست آورد؛ اما ارتش او پس از حمله به وزارت جنگ باواریا سرکوب شد و شکست خورد. هیتلر به خانهی فردی به نام ارنست هانفستنگل فرار کرد؛ اما در 11 نوامبر 1923 به جرم خیانت دستگیر شد. او در اول آوریل، به پنج سال حبس در زندان لاندسبرگ محکوم شد. این زندان در 48 کیلومتری غرب مونیخ قرار داشت.
23. برای رسیدن به اهدافش اعتصاب غذا کرد
هیتلر در زندان احساس خشم و درماندگی داشت. او فکر میکرد تمام اعضای حزب به او خیانت کردهاند و مانع رسیدن او به اهداف آرمانیاش شدند. هیتلر مدتی بعد دست به اعتصاب غذا زد و حدود دو هفته چیزی نخورد. پزشک زندان که اوضاع را خراب میدید سعی کرد با چرب زبانی، او را وادار به غذاخوردن کند و گفت:
” اگر چیزی نخوری به زودی میمیری… هر چند اکنون اوضاع نامساعد است؛ اما حق نداری تسلیم شوی. حزب منتظر توست تا از نو شروع به کار کند.” این سخنان موجب امیدواری هیتلر شد. او اعتصاب غذایش را شکست و شروع به نقشه کشیدن برای آینده کرد.
24. هیتلر در زندان کتاب نوشت!
هیتلر در سال 1924 که هنوز زندانی بود، شروع به نوشتن “نبرد من”، مشهورترین کتابش، کرد. او بخش زیادی از این کتاب را در زندان نوشت و در کنار شرح زندگی خود، عقاید نژادپرستانهی خود نسبت به یهودیان را نیز بروز داد. او نوشت: “من بر این اعتقادم که آلمانیها برتر از دیگران هستند.” سپس به بیان اهدافش برای نابودی کشورهای دموکراتیک و خلاص کردن اروپا از شر یهودیان پرداخت. در آن زمان کمتر کسی باور میکرد که هیتلر بخواهد این اهداف را عملی کند. او پس از گذشت 9 ماه حبس، با دستور مقامات در بیستم دسامبر 1924 آزاد شد.
25. نامزد ریاست جمهوری شد
هیتلر همچنان تلاش میکرد با سخنرانی و تاثیرگذاری بر روحیات مردم، مخاطبان بیشتری پیدا کند. او در سال 1932 نامزد ریاستجمهوری شد و در کمال حیرت، سی درصد آرا را به دست آورد. اگرچه این مقدار رای برای پیروزی او کافی نبود و پاول فون هیندنبورگ به ریاست رسید. استراتژی هیتلر باعث موفقیت او شده بود؛ اما هنوز راه زیادی تا جذب اکثریت آرا مانده بود. جالب است بدانید بخش زیادی از طرفداران هیتلر زنان بودند. زنان پیر و ثروتمند با اهدای پول به حزب نازی از او حمایت میکردند و زنان جوان شیفتهی اقتدار و جذبهی او میشدند.
26. هیتلر صدراعظم آلمان شد
آدولف هیتلر در ژانویه 1933 صدراعظم آلمان شد. او از ابتدای کار شروع به کسب قدرت بیشتر و تغییر ماهیت حکومت صدراعظمی کرد. در نتیجهی اقدامات او، دو ماه بعد، قانونی به نام اختیاردهی تصویب شد که به موجب آن صدر اعظم به مدت 4 سال اختیارات کامل قانون گذاری داشت. پس از آن که هیندنبورگ، رئیس جمهور آلمان درگذشت، هیتلر از قدرت خود استفاده کرد و مقام جدیدی به عنوان “پیشوا” ایجاد کرد. این مقام ترکیبی از ریاست جمهوری و صدراعظمی بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
27. موجب آغاز جنگ جهانی دوم شد
هیتلر از ابتدا لهستان را دشمن آلمان میدانست. او پس از آن که پیشوای آلمان شد، اعمال دیکتاتوری خود را آغاز کرد و شروع به کشورگشایی و حمله به مناطق دیگر کرد. هیتلر هدف خود را وسعت بخشیدن به مرزهای کشورش میدانست. او در سال 1939 بریتانیا را دشمنی خواند که باید شکست بخورد و نابودی لهستان را برای رسیدن به این هدف، ضروری دانست.
جنگ جهانی دوم سرانجام با حملهی آلمان به لهستان در اول سپتامبر 1939 آغاز شد. پس از آن، فرانسه و بریتانیا نیز اعلام جنگ کردند و جنگی آغاز شد که موجب خط کشی و قرار گرفتن تمام کشورها مقابل یکدیگر شد. این جنگ شش سال به طول انجامید و در نهایت با شکست آلمان در سال 1945 به پایان رسید.
28. هیتلر دچار امراض جسمی و روحی بود
در سال 1943 محققان به این نتیجه رسیدند که هیتلر فردی سایکوپاتی و دارای اختلالات روانی است. او ظاهرا به امراضی چون آریتمی قلب، پارکینسون، آرتریت گیجگاهی و وزوز گوش نیز دچار بود و از آنها رنج میبرد. پزشک هیتلر در سالهای جنگ حدود 90 داروی مختلف برای او تجویز کرد که او برای دردهای مزمن معده، قلب و عضلاتش مصرف میکرد.
هیتلر در سال 1930 به گیاهخواری روی آورد و با نشان دادن تصاویر کشتار حیوانات به اطرافیان، آنها را نیز از خوردن گوشت و ماهی بر حذر کرد! او مدتی سیگار و الکل را نیز ترک کرد و حتی به افرادی که سیگار را ترک میکردند، ساعت طلا هدیه داد.
29. آدولف هیتلر معشوقهای به نام اوا براون داشت
هیتلر تلاش میکرد خود را شخصی تنها و بدون زندگی شخصی نشان دهد که فقط به دنبال اهداف سیاسی میگردد. او در سال 1929 با دختر نوزده سالهای به نام اوا براون آشنا شد. اِوا اغلب مواقع از بیتوجهیها و کمبود وقت هیتلر ناراحت بود. او در اوت 1932 با اسلحهی پدرش به خود شلیک کرد تا از این طریق توجه و محبت آدولف را به خود جلب کند! پس از آن هیتلر تعهد بیشتری به او نشان داد. آن دو تا پایان سال 1932 روابط عاشقانهای با هم برقرار کردند.آدولف عقیده داشت که برای اکثر زنان بسیار جذاب است، به همین دلیل قصد داشت با مجرد ماندن به اهداف سیاسی خود برسد. او برای آن که محبوبیتش را برای زنان از دست ندهد، به غیر از یک دفعه، هرگز در کنار اِوا براون دیده نشد!
30. هیتلر با خودکشی جانش را از دست داد
در سال 1945 آلمان در نبرد آردنن شکست خورد و نیروهای ارتش سرخ شوروی به برلین وارد شدند. این موضوع به معنای شکست هیتلر و سرنگونی آلمان و ارتش نازی بود. اِوا و هیتلر در نیمهشب 28 آوریل در یک مراسم مختصر با دو سه نفر شاهد ازدواج کردند.
هیتلر که از نظر روحی ویران بود، در 30 آوریل 1945 با شلیک گلوله به شقیقهی خود در فورربونکر برلین، خودکشی کرد. معشوقهی او هم سیانور خورد تا همراه با هیتلر بمیرد! چند ساعت بعد جسد هر دوی آنها در اتاق مطالعهی آدولف هیتلر پیدا شد. او پیش از آن اعلام کرده بود که تا پایان کار در برلین مانده و اکنون قصد دارد با گلولهای به زندگیاش پایان دهد.همچنین گفتنی است که آدولف هیتلر هیچ مقبرهای ندارد.
معرفی چند فیلم جذاب دربارهی آدولف هیتلر
سینمایی سقوط یا Downfall
عنوان اصلی این فیلم سقوط آخرین روزهای رایش سوم است که توسط الیور هرشبیگل و در سال 2004 ساخته شد. درونمایهی فیلم، به تصویر کشیدن دوازده روزِ پایانی زندگی آدولف هیتلر یعنی از 17 تا 30 آوریل در سنگرهای فرماندهی اوست. این اثر که از روی چند کتاب تاریخی و مستند ساختهشده، پرهزینهترین فیلم در تاریخ سینمای آلمان است.
سینمایی سقوط حدود 90 درصد رای مثبت گرفت و نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان در اسکار 2004 شد. علاوه بر این، در لیست صد فیلم برتر تاریخ قرار گرفت. ما در دانشگاه کسب و کار مشاهدهی این سینمایی تحسینشده را به شما پیشنهاد میکنیم.
فیلم مولوخ (Moloch)
مولوخ، فیلمی روسی در سبک درام است که به کارگردانی الکساندر سوکوروف در سال 1999 ساخته شد. این فیلم تلاش دارد اوضاع را خلاف آنچه بود نشان دهد. در این اثر، آدولف هیتلر شخصیتی دارای آرامش و انسانیت است که به کوههای آلپ در بایرن سفر کرده و در حال گذران زندگیاش است. محتوای آن، نمایش تضاد میان صمیمیت و دوستی با دیکتاتوری است. فیلم مولوخ در جشنواره فیلم کن 1999 جایزهی بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد.
سینمایی والکیری (valkyrie)
این فیلم تاریخ آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد. داستان این فیلم در مورد توطئهی افسران ارتش نازی برای ترور هیتلر و کنترل کشور از طریق عملیات والکیری است. این اثر با کارگردانی برایان سینگر و بازیگرانی چون تام کروز و کنت برانا، در سال 2008 اکران شد و امتیاز هفت در IMDB و هشتاد درصد رای مخاطبان را کسب کرد.
فیلم جوجو خرگوشه (JojoR Rabbit)
محتوای این فیلم، تصویری خیالی از آدولف هیتلر است که با موضعی کمدی درباره سیاست و جنگ، اعتقادات خود را زیر سوال میبرد. داستان آن دربارهی نوجوانی ده ساله از جوانان هیتلر است که متوجه میشود مادرش، دختری یهودی را در اتاق زیرشیروانی مخفی کرده است. اولین نمایش فیلم در سپتامبر 2019 در تورنتو بود که برندهی جایزه گزینش مردم شد. پس از آن برندهی اسکار برای بهترین فیلمنامه اقتباسی و نامزد دریافت برترین اثر و بهترین نقش مکمل زن در نود و دومین دورهی جوایز اسکار شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات انوشه انصاری، بیل گیتس، ویلیام شکسپیر و ارنست همینگوی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
شیوهی رهبری آدولف هیتلر
هیتلر به روش دیکتاتوری و یکهتازی بر حزب نازی رهبری میکرد. در این شیوه، تمام اعضا باید تابع مطلق رهبر خود باشند و حتی جان و مال خود را در اختیار او قرار دهند. هیتلر ساختار حزب را همانند یک هرم میدید که خودش در راس آن قرار داشت و از هرگونه خطا و اشتباهی مبرا بود! او دستورات متناقضی به زیردستان میداد تا از این روش، حس بیاعتمادی، رقابت و مبارزه را در آنها ایجاد و تقویت کند.در کابینهی او هیچ رایگیری یا اجازه اظهارنظری وجود نداشت؛ چنان که از سال 1938 به بعد، هیچ جلسهای تشکیل نشد و وزرا از دیدار با یکدیگر منع شدند. هیتلر در 1941 خود را به فرماندهی کل قوا منصوب کرد و شخصا جنگ علیه شوروی را رهبری کرد. در حالیکه سایر رهبران چنین کاری انجام نمیدادند و از دور بر روند کارها نظارت میکردند.
جنایتهای جنگی آدولف هیتلر
هیتلر در ژانویه 1942 تصمیم گرفت یهودیان، اسلاوها و سایر مهاجران آلمانی باید کشته شوند. او در 22 فوریه گفت: “ما فقط با نابودی یهودیان میتوانیم سلامتیمان را پس بگیریم.” هرچند هیچ مدرکی وجود ندارد که دستور رسمی هیتلر برای شکلگیری هولوکاست را نشان دهد، چنین به نظر میرسد که او با دستور به فرماندهان نازی، این اوضاع را هدایت میکرد.
از سال 1939 تا 1945، 11 میلیون غیرنظامی شامل 6 میلیون یهودی و حدود 200 هزار کولی کشته شدند. این کشتارها در اردوگاههای کار اجباری، اردوگاههای مرگ، اعدامهای دستهجمعی، کورههای آدمسوزی و گتوها صورت گرفت. هیتلر با آغاز جنگ جهانی دوم و پخش عقاید نژادپرستانهی خود جمعا حدود 19 میلیون نفر از افراد نظامی، غیرنظامی و اسیران جنگی را به کام مرگ کشاند. جنگ جهانی دوم فجیعترین اتفاق تاریخ بود که تمام کشورها را درگیر کرد و شکلگیری بمباران اتمی هیروشیما، قحطی، هولوکاست و جنایتهای جنگی ژاپن را موجب شد.
سخن پایانی
آدولف هیتلر از معروفترین مردان جهان بود. میلیونها آلمانی او را میپرستیدند و تحسین کنندگان بسیاری در جهان داشت. هیتلر در سال 1938، مرد سال مجلهی تایم شد. او در سال 1940 مسئول کشتار میلیونها انسان بود.
در آن زمان بسیاری از مردم آلمان همچنان به او اعتقاد داشتند؛ اما مردم دنیا از او که عامل جنگ و مرگ بود، متنفر بودند. پس از مرگ او، بسیاری از مردم تلاش کردند زخمهای خود را التیام ببخشند و خاطرات جنگ را فراموش کنند؛ اما زخمی که هیتلر بر روح و روان ملتها وارد کرد پس از حدود 80 سال همچنان باقی است و از خاطر نمیرود.
نظر شما دربارهی این دیکتاتور آلمانی و جنایتهای او چیست؟
منبع: Wikipedia
طبق اظهارات سایت شما منطقا هیتلر شناختی از اسلام واقعی که ائمه شیعه به هدایت پیامبر محمد (ص) نداشته وگرنه همانند آلبرت انشتین که مکاتباتی با آیه الله العظمی بروجردی برای کشف واقعیت داشته و حتی پیشنهاد ریاست جمهوری اسراییل را قبول نکرده است متعادل تر میشده زیرا اسلام و دین چیزی جز محبت نیست اسلامی که بر روی پیامبرش زباله میریختند و اوجویای حال بدش میشد با اخلاق عظیم و رحمت بودن به عالمیان باعث گسترش صدای خدا در قالب دین اسلام شدزیرا طبق گفته قرآن اگر پیامبر تند خو بود مردم از دور او پراکنده میشدند واین شعار برابری اقوام بود که مردم امپراتوریهای ایران وروم را مسخر خود نمود