روایتی متفاوت از فرانتس کافکا – نویسنده‌ای که از رنج می‌نوشت

فرانتس کافکا نویسنده‌ای بود که در رمان‌های خود مانند «آمریکا»، «محاکمه» و «قلعه» مبارزه انسان برای دانش و امنیت را مورد بررسی قرار می‌داد. در تاریخ ادبیات شاعران و نویسندگان مختلفی وجود دارد. با این حال، تعداد کمی از نویسندگان حتی پس از مرگشان شناخته می‌شوند و یا مورد تحسین قرار می‌گیرند.

فرانتس کافکا یکی از آن شگفتی‌های تاریخ ادبیات بود. نثر او هنوز هم یکی از بهترین آثار نوشته شده محسوب می‌شود. احتمالاً به همین دلیل است که او به عنوان بهترین نثرنویس نیز شناخته شده و در این موضوع نیز یک چهره باارزش است. با این حال، برخی از مردم با جامعه نثر آشنا نیستند و هیچ ایده‌ای از آن ندارند. بنابراین این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار با تمام اطلاعاتی که باید در مورد فرانتس کافکا بدانید تنظیم شده است. تا انتهای این مقاله همراه ما بمانید.

فرانتس کافکا که بود؟

فرانتس کافکا نویسنده‌ای بود که در یک خانواده یهودی طبقه متوسط ​​بزرگ شد. پس از تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه پراگ، در بیمه کار می‌کرد و عصرها نیز می‌نوشت. در سال 1923 برای تمرکز بر نویسندگی به برلین نقل مکان کرد؛ اما اندکی بعد بر اثر بیماری سل درگذشت. جالب است بدانید دوست او ماکس برود بیشتر آثارش را پس از مرگ او منتشر کرد.

سال‌های ابتدایی زندگی فرانتس کافکا

فرانتس کافکای نویسنده، پسر ارشد یک خانواده یهودی از طبقه متوسط ​​روبه‌بالا بود که در 3 ژوئیه 1883 در پراگ، پایتخت بوهمیا، سرزمین پادشاهی که بخشی از امپراتوری اتریش – مجارستان بود، به دنیا آمد.

خانه‌ای که او در آن به دنیا آمد، سرشار از تراژدی بود. دو برادر کوچک‌تر فرانتس، گئورگ و هاینریش، در سنین کودکی در زمانی که کافکا شش‌ساله بود مردند و او تبدیل به تنها پسر خانواده‌ای شد که غیر از او سه دختر داشت. همه خواهران او بعداً در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها یا در گتوی لهستانی از دنیا رفتند!

کافکا با والدینش رابطه سختی داشت. مادرش، جولی، یک خانه‌دار فداکار بود که فاقد عمق فکری برای درک رؤیاهای پسرش برای نویسنده شدن بود. پدر کافکا، هرمان، شخصیتی نیرومند داشت که اغلب وضعیت خانه را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. کافکا در زمینه تجارت فرد موفقی محسوب می‌شد. او لباس‌های زنانه و یا مردانه را خرده فروشی می‌کرد و از این کار درآمد خوبی را به دست می‌آورد.

پدر فرانتس کافکا تأثیرات گسترده و عمیقی را بر روی زندگی، شخصیت و شیوه نویسندگی کافکا داشت. او یک ظالم بود، با خلق و خوی شرورانه. فرانتس کافکا معتقد بود که بسیاری از مبارزات شخصی‌اش، در روابط عاشقانه و دیگر روابط اجتماعی، تا حدی ناشی از رابطه پیچیده او با پدرش بود. در ادبیات کافکا، شخصیت‌ها غالباً در برابر نوعی قدرت سلطه‌گر قرار می‌گرفتند، قدرتی که به راحتی می‌توانست اراده انسان‌ها را بشکند و احساس ارزشمندی آن‌ها را از بین ببرد.

این گونه به نظر می‌رسد که کافکا بیشتر ارزش و شخصیت خود را مستقیماً از خانواده‌اش، به ویژه پدرش گرفته است. او در بیشتر دوران بزرگسالی خود در نزدیکی والدینش زندگی می‌کرد.

زندگی‌نامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگی‌نامه افراد موفق علاقه دارید توصیه می‌کنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.

مروری بر تحصیلات کافکا

زبان آلمانی زبان اول فرانتس کافکا بود. در واقع، با وجود پیشینه چک و ریشه یهودی، هویت کافکا به نفع فرهنگ آلمانی بود.

کافکا کودک باهوشی بود که حتی در Altstädter Staatsgymnasium، که دبیرستانی سختگیرانه برای نخبگان دانشگاهی بود، به خوبی درس می‌خواند. با این حال، حتی با وجودی که احترام و توجه معلمانش را به خود جلب می‌کرد، تحت کنترل پدر و مادرش بود. آن‌ها دائماً تحصیلات کافکا را زیر نظر می‌گرفتند.

پس از دبیرستان، کافکا در دانشگاه چارلز فردیناند پراگ ثبت نام کرد، جایی که قصد داشت در آن شیمی بخواند. اما پس از تنها دو هفته به رشته حقوق روی آورد. این تغییر باعث خوشحالی پدرش شد و باعث شد به کافکا فرصت دهد تا در کلاس‌های هنر و ادبیات نیز شرکت کند. در سال 1906 کافکا رشته حقوق خود را با موفقیت به پایان رساند و یک سال کار بدون مزد را به عنوان کارمند حقوق آغاز کرد.

نگاهی به زندگی کاری فرانتس کافکا

کافکا پس از اتمام دوره کارآموزی خود، در اواخر سال 1907 در یک آژانس بیمه ایتالیایی کار پیدا کرد. از همان ابتدا شرایط بسیار بدی برای او حاکم بود و فرانتس کافکا مجبور شد در برنامه‌ی زمانی خسته‌کننده‌ای کار کند که باعث شد زمان کمی برای نوشتن او باقی بماند. او کمی کمتر از یک سال در آژانس بیمه دوام آورد. پس از استعفای خود، به سرعت شغل جدیدی در مؤسسه بیمه حوادث کارگران برای پادشاهی بوهمیا پیدا کرد.

فرانتس کافکا تا جایی که می‌توانست، هر آنچه از دستش می‌آمد را برای کارفرماهایش انجام می‌داد. کافکا بسیار سخت کار کرد و سرانجام دست راست رئیسش شد. کافکا تا سال 1917 در آن شرکت باقی ماند، تا این که بیماری سل او را مجبور به مرخصی استعلاجی کرد و در نهایت در سال 1922 بازنشسته شد. در قسمت بعدی نگاهی به زندگی شخصی فرانتس کافکا خواهیم انداخت. همچنان همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.

زندگی‌نامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگی‌نامه افراد موفق علاقه دارید توصیه می‌کنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.

روایتی از عشق و سلامتی در زندگی کافکا

کافکا در محل کارش کارمند محبوبی بود که به راحتی دیگران می‌توانستند با او معاشرت کنند. در نگاه بقیه به عنوان فردی با شوخ طبعی بسیار دیده می‌شد؛ اما زندگی شخصی او همچنان با پیچیدگی‌هایی همراه بود. ممانعت‌ها و ناامنی‌های او روابطش را آزار می‌داد. او دو بار نامزد کرد تا سرانجام بتواند با دوست دخترش، فلیس بائر، ازدواج کند. در پایان این رابطه نیز در سال 1917 آن دو راه خود را از یکدیگر جدا کردند و طلاق گرفتند.

بعدها پس از طلاقش، فرانتس کافکا عاشق دورا دیمانت (دیامانت) شد که ریشه‌هایی یهودی و نگاهی سوسیالیسم داشت. در میان سلامتی وخیم کافکا، این دو عاشق هم شدند و با هم در برلین زندگی کردند. رابطه آن‌ها عمدتاً بر بیماری‌های کافکا متمرکز بود. فرانتس کافکا سال‌ها، حتی قبل از ابتلایش به بیماری سل، حال خوبی نداشت. او که دائماً تحت فشار و استرس بود، از میگرن، کورک، افسردگی، اضطراب و بی خوابی رنج می‌برد.

کافکا و دورا در نهایت به پراگ بازگشتند. کافکا در تلاش برای غلبه بر بیماری سل خود برای معالجه در یک آسایشگاه به وین سفر کرد. او در 3 ژوئن 1924 در کیرلینگ اتریش درگذشت. او در کنار والدینش در گورستان جدید یهودیان پراگ در اولسانسکه به خاک سپرده شد.

آثار درخشان مسخ، قلعه و آمریکا

در حالی که فرانتس کافکا برای کسب درآمد تلاش می‌کرد، بر روی نوشتن نیز وقت بسیاری می‌گذاشت. دوستی قدیمی به نام ماکس برود در حمایت از آثار ادبی کافکا چه در طول زندگی‌اش و چه مدت‌ها پس از آن نقش بسیار مهمی را در زندگی او ایفا کرد. شهرت کافکا به عنوان یک نویسنده تنها پس از مرگ او به وجود آمد. او در طول زندگی خود، تنها بخشی از آثار خود را منتشر کرد.

محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین داستان کوتاه او، «مگردونه» در سال 1912 نوشتنش به پایان رسید و در سال 1915 منتشر شد. داستان از اتاق طبقه سوم فرانتس کافکا نوشته شده بود. از آن جا کافکا منظره مستقیمی از رودخانه ولتاوا داشت و پل عوارضی آن را نشان می‌داد.

او در سال 1912 در دفتر خاطرات خود نوشت: «من برای مدت طولانی پشت پنجره می‌ایستادم و اغلب وسوسه می‌شدم که با غوطه‌ور شدنم مأمور جمع‌آوری عوارض را در پایین پل شگفت‌زده کنم.»

فرانتس کافکا نوشتن «مسخ» را در بین نوشتن مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، در سال 1913 و نوشتن رمان «پیش از قانون»، که تمثیلی برای رمان محاکمه‌اش بود و در بین سال‌های 1914 و 1915 نوشته شد، دنبال کرد.

کافکا حتی با وجود وخامت حالش، به نوشتن ادامه داد. در سال 1916 او “داوری” را به پایان رساند که مستقیماً در مورد روابط مشترک او با پدرش صحبت می‌کرد. آثار بعدی او شامل «در مستعمره مجازات» و «پزشک روستایی» بود که هر دو در سال 1919 به پایان رسیدند.

در سال 1924، کافکای مریض اما همچنان مشغول به کار، کتاب «هنرمند گرسنگی» را به پایان رساند، که شامل چهار داستان است که سبک مختصر و شفافی را نشان می‌دهد که در پایان زندگی‌اش نشان‌دهنده نویسندگی درخشان او بود.

ماجرای عدم علاقه فرانتس کافکا به انتشار آثارش

فرانتس کافکا با وجود همه نوشته‌هایش اما هنوز با شیاطینی در ذهنش مبارزه می‌کرد که او را دچار شک و تردید می‌کردند. آن‌ها باعث می‌شدند که فرانتس کافکا تمایلی به انتشار آثارش در جهان نداشته باشد. او از “براد”، که مجری ادبی او بود، درخواست کرد که هر نسخه خطی منتشر نشده‌ای را پس از مرگش از بین ببرد.

خوشبختانه، براد به خواسته‌های دوستش پایبند نبود و در سال 1925 محاکمه را منتشر کرد، داستانی تاریک و پارانوئیدی که ثابت کرد موفق‌ترین رمان این نویسنده است. داستان در مورد زندگی جوزف کی است که مجبور می‌شود در یک سیستم دادگاهی ناامید از خود در برابر جنایتی که هرگز برای او و خواننده فاش نمی‌شود دفاع کند. سال بعد، براد The Castle را منتشر کرد، که دوباره علیه یک بوروکراسی بی‌چهره و مسلط انتقاد کرد. در رمان، قهرمان داستان که خواننده او را فقط با نام K می‌شناسد، سعی می‌کند با مقامات مرموز حاکم بر دهکده‌اش ملاقات کند.

در سال 1927 رمان آمریکا منتشر شد. داستان به پسری به نام کارل راسمن بستگی دارد که توسط خانواده‌اش به آمریکا فرستاده می‌شود. جایی که معصومیت و سادگی او در هر جایی که سفر می‌کند مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد. رمان آمریکا به همان مسائل روابط پدری که در بسیاری از آثار دیگر کافکا رایج بود، مربوط است. اما این داستان همچنین به عشق کافکا به کتاب‌های سفر و خاطرات (او زندگی‌نامه بنجامین فرانکلین را بسیار می‌ستود) اشاره می‌کند و اشتیاق او برای دیدن جهان را نشان می‌دهد. در سال 1931، براد داستان کوتاه “دیوار بزرگ چین” را منتشر کرد که کافکا در اصل آن را 14 سال قبل نوشته بود.

زندگی‌نامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگی‌نامه افراد موفق علاقه دارید توصیه می‌کنیم مقالات جی کی رولینگ، احمد شاملو، استیو جابز و پیر امیدیار را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.

میراثی که فرانتس کافکا از خود به جا گذاشت

به طور باورنکردنی، در زمان مرگ کافکا، نام فرانتس کافکا تنها برای گروه کوچکی از خوانندگان شناخته شده بود. تنها پس از مرگ او و مخالفت ماکس براد با خواسته‌های دوستش بود که کافکا و کارهایش به شهرت رسیدند. کتاب‌های او در طول جنگ جهانی دوم مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفت. همچنین آثار فرانتس کافکا تأثیر زیادی بر روی ادبیات آلمان گذاشت.

با شکل‌گیری دهه 1960 و اروپای شرقی زیر مشت دولت‌های کمونیستی بوروکراتیک، شهرت نوشته‌های کافکا به طرز باور نکردنی‌ای در بین خوانندگان طنین‌انداز شد. داستان‌هایی که کافکا درباره انسان و سازمان‌های بی‌چهره می‌چرخاند، چنان زنده و پر جنب و جوش بودند که اصطلاح جدیدی وارد فرهنگ لغت انگلیسی شد: «کافکایی».

میزان جذابیت و ارزش فرانتس کافکا به عنوان یک نویسنده در سال 1988 مشخص شد! درست در زمانی که دست نوشته او از رمان محاکمه در حراجی به قیمت 1.98 میلیون دلار فروخته شد. 1.98 میلیون دلار در آن زمان بالاترین قیمتی بود که تا به‌ حال برای یک نسخه خطی مدرن پرداخت شده بود. خریدار، فروشنده کتابی در آلمان غربی بود. او پس از نهایی شدن خریدش، مصاحبه‌ای انجام داد. او در مصاحبه‌اش این‌گونه گفت: «شاید این مهم‌ترین اثر در ادبیات آلمان در قرن بیستم باشد و آلمان باید حتماً آن را داشته باشد.»

کلام آخر

خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله مروری بر روی زندگی فرانتس کافکا داشتیم و سرانجام به معرفی آثار او پرداختیم. سال‌های آخر زندگی کافکا سال‌های آسانی نبود؛ زیرا او از سل رنج می‌برد و در سال‌های پایانی عمرش در کنار خواهرانش بود. بعدها با یک معلم یهودی رابطه عاشقانه‌ای برقرار کرد که منجر به نوشتن یکی از معروف‌ترین آثار ارزشمندش “قانون یهود” شد. با گذشت سال‌ها، بیماری بدن فرانتس کافکا را فرا گرفت و او را برده بیماری کرد. تا اینکه در ژوئیه 1924 درگذشت. او در زادگاهش پراگ به خاک سپرده شد.

شما کدام یک از آثار کافکا را مطالعه کرده‌اید؟ کدام بخش از زندگی او برایتان الهام بخش بود؟

منبع: Wikipedia