مهاتما گاندی یکی از بزرگترین شخصیتهای جهان معاصر است؛ او رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا با روش ساتیاگراها رهبری کرد.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار، به معرفی گاندی خواهیم پرداخت. او با مهمترین سیاست خود، یعنی عدم خشونت، جنبشها و اعتراضها را رهبری کرد. این رویکرد نه تنها بر جنبش بزرگ سیاهپوستان آمریکا به رهبری مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا تأثیرگذار بود، بلکه باعث تغییر در مسیر تاریخ شد. مهاتما گاندی در طول ۷۹ سال زندگی خود، اقدامات بسیاری انجام داد و تأثیرات شگرفی بر مردم هند و حتی جهان گذاشت.
دانشگاه کسب و کار بر این باور است که لازم است یکی از مقالات خود را به این شخصیت بزرگ و زندگینامه او اختصاص دهد. تا پایان این مقاله جذاب با ما همراه باشید.
سالهای ابتدایی زندگی گاندی
مهانداس کارامچاند گاندی در دوم اکتبر ۱۸۶۹ میلادی در شهر کوچکی به نام پور بندر متولد شد. او در خانوادهای بازرگان به دنیا آمد که اجدادش همگی در همین حوزه فعالیت میکردند و در کاست چهارم طبقهبندی میشدند. گاندی حاصل چهارمین ازدواج پدرش بود و مادرش، فردی مذهبی و پیرو آئین جین، تأثیر عمیقی بر خلق و خوی او گذاشت.
در ماه می ۱۸۸۳، در حالی که گاندی تنها ۱۳ سال داشت، با دختری همسن خود به نام کاستوربا ازدواج کرد. همسرش را به اختصار “با” صدا میزدند. کمی بعد از این ازدواج، پدر گاندی فوت کرد که این رویداد تأثیر عمیقی بر زندگی او گذاشت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
تحصیلات و سفر به لندن
دو سال پس از مرگ پدر، گاندی از دبیرستان فارغالتحصیل شد و در ابتدا تصمیم گرفت در رشته طب تحصیل کند. اما برادرش به او یادآوری کرد که پدرش از تشریح اجساد مردگان متنفر بود. در نهایت، گاندی به انگلستان رفت تا در رشته حقوق تحصیل کند.
قبل از سفر به لندن، گاندی در برابر مادرش سوگند یاد کرد که از خوردن گوشت و الکل دور باشد. در لندن، زن صاحبخانهاش او را به یک رستوران گیاهخواری راهنمایی کرد. در آنجا بود که گاندی کتابی درباره دفاع از گیاهخواری را مطالعه کرد. او که تا آن روز طبق رسم خانوادگی گیاهخوار بود، با دلایل علمی و اخلاقی این سبک زندگی را ادامه داد و این تصمیم به یکی از رسالتهای زندگیاش تبدیل شد.
گاندی همچنین به انجمن گیاهخواران پیوست و مدتی به عنوان عضو کمیته آن فعالیت کرد. در این دوران، او تلاش زیادی برای آشنا شدن با فرهنگ انگلیسیها انجام داد؛ برای مثال به کلاس رقص تانگو میرفت، ساز مینواخت و کت و شلوار میپوشید.
در نهایت، پس از ۳ سال تحصیل در لندن، گاندی موفق شد در آزمون نهایی وکالت قبول شود. او که اکنون یک وکیل بود، بلافاصله به هند بازگشت. اما لذت بازگشت به آغوش خانواده با خبر مرگ مادرش تلخ شد و حال خوب او را تحت تأثیر قرار داد.
سفر به آفریقای جنوبی
دلایل سفر به آفریقای جنوبی و چالشهای اولیه
بعد از بازگشت از لندن، گاندی به بمبئی رفت تا فعالیت خود را در رشته وکالت آغاز کند. با این حال، او با قوانین حقوقی هندوستان آشنایی کافی نداشت و به دلیل خجالتی بودن و نداشتن زبان بدن و فن بیان مناسب، نتوانست بهعنوان وکیل به کار خود ادامه دهد و در نتیجه، سرافکنده به شهر خود بازگشت.
کمی بعد، پیشنهاد کاری نسبتاً خوبی دریافت کرد؛ یک شرکت برای انجام امور حقوقی به کمک یک وکیل نیاز داشت، اما برای این کار، گاندی باید یک سال در آفریقای جنوبی زندگی میکرد. در نهایت، گاندی به شهر دوربان در آفریقای جنوبی رفت و ۳ روز بعد از رسیدن به این شهر، فعالیت خود را آغاز کرد.

تجارب نژادی و مشکلاتی که با آن مواجه شد
در دادگاه، به خاطر پوشیدن عمامه هندی همراه با کت و شلوار، از دادگاه اخراج شد. شب بعد، او باید برای انجام امور حقوقی به شهر دیگری سفر میکرد، اما بهخاطر رنگین پوست بودن، با وجود پرداخت هزینه بلیط درجه یک قطار، از قطار پیاده شد و شب را در اتاق سردی در ایستگاه قطار به صبح رساند. در همان شب، تصمیم گرفت در آن شهر بماند و علاوه بر انجام کار وکالت، برای احقاق حق خود نیز اقدام کند. امروزه آن ایستگاه قطار به نوعی زیارتگاه برای هندیهای ساکن آفریقای جنوبی تبدیل شده است.
تأسیس کنگره هندیان و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
بعد از یک سال، زمانی که تصمیم به بازگشت به هند داشت، خبر لایحه صلب حق رأی هندیها را شنید. او با همکاری هندیهای مقیم آفریقا برای اولین بار بهصورت سازمانیافته از حقوق خود دفاع کردند و طوماری از امضاها را به وزیر امور خارجه بریتانیا تحویل دادند. در ادامه این فعالیتها، گاندی برای سازماندهی امور اجتماعی هندیهای مقیم آفریقا، کنگره هندیان را با مقررات خاص تأسیس کرد.
از جمله قوانین این کنگره میتوان به موارد زیر اشاره کرد: هیچ عضوی حق ندارد عضو دیگر را بدون پیشوند آقا خطاب کند و هیچکس مجاز به استعمال دخانیات نیست. در زمان حضور گاندی در آفریقا، گزارشی درباره نارضایتیهای مردم هند در آفریقا تهیه کرد که به خاطر رنگ سبز جلد آن، به جزوه سبز معروف شد و هزاران نسخه از آن تهیه گردید.
گاندی در این کتاب نوشته است:
“شیوه مبارزه ما در آفریقای جنوبی، فتح نفرت با عشق است. به طوری که نباید از دشمنتان کینهای به دل داشته باشید. اگر به شما بیاحترامی شد، حق بیاحترامی به طرف مقابل را ندارید و در عین حال نباید اجازه دهید حق و حقوق شما ضایع شود. مبارزه شما باید کاملاً به دور از خشونت باشد.”
گاندی اسم این نوع از مبارزه را ساتیاگراها به معنی پا فشاری بر حقیقت به دور از خشونت گذاشت. ساتیاگراها به آرامش درونی افراد منتهی خواهد شد!

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جی کی رولینگ، احمد شاملو، استیو جابز و پیر امیدیار را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
4 اصل مهم در زندگی گاندی
در ادامه مقاله به چند اصل اساسی در مورد مهاتما خواهیم پرداخت. اصولی که باعث شدند او به گاندی تبدیل شود و برای همیشه نه تنها در تاریخ هند بلکه در تاریخ جهان باقی بماند.
1. عدم خشونت (ساتیاگراها)
مهاتما گاندی یکی از بزرگترین پیشگامان عدم خشونت در تاریخ بشریت بود. او فلسفهای به نام ساتیاگراها را معرفی کرد که به معنای پا فشاری بر حقیقت به دور از خشونت است. گاندی بر این باور بود که مبارزات باید بدون خشونت انجام شود و باید از عشق و همدلی بهعنوان سلاحهای اصلی استفاده کرد. به عنوان مثال، در سال 1906، او با استفاده از این فلسفه توانست به مبارزات موفقی در آفریقای جنوبی دست یابد و حقوق هندیها را با صلح و آرامش به دست آورد. او تأکید داشت که «مبارزه شما باید کاملاً به دور از خشونت باشد» و این اصول به او کمک کرد تا حتی در شرایط بسیار دشوار، از کینه و دشمنی دوری کند.
2. سادهزیستی
گاندی زندگی بسیار سادهای داشت و این سبک زندگی را به دیگران نیز توصیه میکرد. بعد از ۲۲ سال اقامت در آفریقای جنوبی، او به هند بازگشت و از لباسهای اروپایی و زندگی مرفه کنارهگیری کرد. او با لباسهای بسیار ساده و حتی بدون کفش زندگی میکرد و به آشرام رفت، جایی که میتوانست در سکوت و آرامش به مراقبه بپردازد. گاندی آشرامی به نام ساتیاگراها تأسیس کرد که قوانینی خاص داشت، از جمله: «باید به همه عشق بورزید» و «نباید از دولت و حکومت یا هر شخص دیگری بترسید». این سادهزیستی نه تنها به او کمک کرد تا خود را از مادیات دور نگه دارد، بلکه الهامبخش دیگران نیز شد.

3. ترک رابطه جنسی
در سال 1906، در سن ۳۷ سالگی، گاندی تصمیمی شگفتانگیز گرفت و اعلام کرد که از آن به بعد هیچ نوع رابطه جنسی نخواهد داشت. او هر نوع رابطه جنسی را «شهوت» میدانست و معتقد بود که زن و مرد تنها زمانی که تصمیم به بچهدار شدن دارند، باید با یکدیگر رابطه داشته باشند. این تصمیم بهویژه تحت تأثیر مرگ پدرش و آموزههای آئین جین و آثار نویسندگانی مانند لئو تولستوی قرار داشت. او به مدت چهل سال این تصمیم را حفظ کرد و رابطهاش با همسرش، کاستوربا، بهصورت «روحانی» در آمد.
به منظور اثبات پایبندی به این تصمیم، گاندی آزمایش عجیبی انجام داد. او از دختران جوان خواست تا برهنه در کنار او باشند تا قدرت خود را در برابر تجرد آزمایش کند. این آزمایش با مخالفتهای زیادی روبهرو شد، اما او از آن سربلند بیرون آمد و درباره آن در روزنامهها و مجلات صحبت کرد.
4. اعتراض و روزه گرفتن
گاندی بهعنوان یک رهبر، همواره بر اهمیت اتحاد و صلح تأکید داشت. او برای حل مشکلات داخلی و برقراری صلح در کشورش، گاه به روشهای عجیبی مانند روزه گرفتن متوسل میشد. به عنوان مثال، هنگامی که کارگران کارخانهای در هند با صاحب کارخانه دچار مشکل شدند، گاندی برای خاتمه دادن به این مشکل اعلام روزه گرفت.
یکی از بزرگترین چالشهایی که گاندی با آن مواجه شد، اختلافات بین هندوها و مسلمانان در هند بود. او برای حل این مشکل تصمیم گرفت ۲۱ روز روزه بگیرد و در این مدت جز آب و نمک هیچ چیز دیگری نخورد. او این اقدام را بهمنظور بازگرداندن صلح و همدلی بین دو گروه انجام داد و گفت: «به نظر میرسد خدا از میان ما رفته و باید با متحد شدن خداوند را دوباره به قلبهای خود بازگردانیم.»
این اقدامات و فلسفههای گاندی نه تنها در تاریخ هند، بلکه در تاریخ جهان نیز تأثیرات عمیقی بر جای گذاشت و او را به عنوان یک نماد صلح و انسانیت معرفی کرد.

مبارزات گاندی: بررسی چالشها و دستاوردها
مبارزه اول گاندی: خِرهکشی
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، گاندی پایه و اساس مبارزات خود را بر عدم خشونت بنا نهاد. اولین مبارزه او به دور از خشونت زمانی اتفاق افتاد که گاندی بعد از سه سال به هند بازگشت. او تصمیم گرفت در دادگاه عالی قضاوت کند و به دلیل شیوع طاعون در هند، جنبشی برای رعایت بهداشت، بهویژه در توالتهای عمومی، به راه انداخت. بعد از این فعالیتها، گاندی به همراه همسر و دو فرزندش راهی آفریقا شد و بهطور تصادفی در یک کشتی دیگر از هند عازم آفریقا گردید. شایعه شد که گاندی به همراه تعداد زیادی از هندیها به آفریقا آمده است.
به همین دلیل، هنگامی که کشتیها به بندر رسیدند، تا ۲۳ روز به آنها اجازه خروج از کشتی را ندادند. در نهایت، وقتی از کشتی پیاده شدند، عدهای از متعصبان سفیدپوست، گاندی و سایر مسافران هندی را تا سر حد مرگ کتک زدند. به اصطلاح، از روش خِرهکشی استفاده کردند؛ روشی که در آن افراد جامعه به شخص متهم حمله کرده و او را میکشند.
بخت با گاندی یار بود؛ همسر رئیس پلیس شهر بهطور تصادفی از آن محل عبور میکرد و مانع از کشته شدن گاندی شد. وقتی خبر به بریتانیا رسید، دستور دستگیری و محاکمه ضاربین صادر شد. اما گاندی گفت که شکایتی از این بابت ندارد و حتماً دچار سوءتفاهم شدهاند.
مبارزه دوم گاندی: قلاده سگ
در سال ۱۹۰۶، فرماندار شهر قانونی را تصویب کرد که بعدها به قانون قلاده سگ معروف شد.
طبق این قانون، تمامی هندیهای بالای ۸ سال باید برای انگشتنگاری ثبت نام میکردند و در صورت عدم ثبت نام، کسی حق تردد بین شهرها را نداشت. تا قبل از این قانون، تنها با افراد مجرم چنین برخوردی میشد و مالیات نیز به مقدار قابل توجهی افزایش یافت.
گاندی بار دیگر به روش ساتیاگراها و عدم خشونت به مخالفت با این قانون پرداخت و اعلام کرد هیچکس از هندیها حق ثبت نام ندارد. در نهایت، در سال ۱۹۰۸، گاندی، ۳۸ ساله، به جرم عمل نکردن به قانون محاکمه شد و در دادگاه خواهان اشد مجازات برای خود بود. او به زندان رفت و تعداد زیادی از هندیها نیز بهصورت نمادین خواستار زندانی شدن خود توسط دولت شدند.
طی مذاکرهای مهم بین گاندی و دولت، گاندی قبول کرد فقط برای داشتن آمار، تعداد هندیهای مستقر در آفریقا این ثبت نام را انجام دهد. اما دولت به وعده خود عمل نکرد و گاندی و سایر پیروانش برگه ثبت نام خود را آتش زدند و گاندی بار دیگر به زندان رفت.

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مبارزه سوم گاندی: راهپیمایی ساتیاگراها
پس از تصویب قانون قلاده سگ و عملی شدن خواسته دولت، هندیهای مقیم آفریقا از شرایط جدید ناراضی بودند. قانونی جدید تصویب شد که بر اساس آن هندیها باید طبق آئین مسیحیت ازدواج میکردند تا ازدواجشان قانونی باشد.
گاندی با حمایت مردم، مرحله پایانی مبارزه را علیه این قوانین آغاز کرد. او تصمیم گرفت راهپیمایی بدون خشونتی را در ترانسوال که ورود هندیها به آنجا ممنوع بود، برگزار کند. گاندی به همراه همسرش و ۱۵ نفر دیگر راهپیمایی را آغاز کردند که همه دستگیر شدند. گروهی از زنان داوطلب نیز این کار را تکرار کردند و دستگیر شدند.
پس از دستگیری، کارگران معدن به راهپیماییها اضافه شدند و همه هندیهای مقیم آفریقای جنوبی اعتصاب کردند. معترضان به کار خود و گاندی ایمان داشتند. با وجود عدم خشونت، این راهپیمایی زخمیها و کشتههای زیادی داشت. گاندی برای ابراز همدردی با خانوادههای عزادار، لباس کارگران معدن را به تن کرد و از حقوق خود کوتاه نیامد.
منشور کبیر آزادی آفریقا
در نهایت، در ژانویه ۱۹۱۴، هشت سال پس از تصویب اولیه قانون قلاده سگ، هندیها به رهبری گاندی توانستند به حقوق خود دست یابند. گاندی قراردادی را با دولت امضا کرد که طبق آن، مالیات لغو شد، همه ازدواجهای هندیها که طبق رسوم خودشان برگزار شده بود، معتبر اعلام شد و اجبار همراه داشتن برگههای ثبت نام برداشته شد. تصویب این قانون، پیروزی و فتح نیروی معنوی ساتیاگراها بود که باعث خوشحالی مردم شد. گاندی قانون مصوب را به نام منشور کبیر آزادی آفریقای جنوبی نامگذاری کرد.
تولد مهاتما
در همین دوران، رابیندرانات تاگور، بزرگترین شاعر هند و اولین فرد آسیایی که تا آن زمان برنده جایزه نوبل شده بود، به گاندی لقب “مهاتما” را داد. مهاتما به معنی روح بزرگ است. بنابراین، گاندی در هند متولد شد و ۴۵ سال بعد در آفریقای جنوبی به عنوان مهاتما شناخته شد. پس از این اتفاق، گاندی پس از ۲۲ سال که با کت و شلوار و بلیط درجه یک کشتی به آفریقای جنوبی آمده بود، با پوشیدن لباس فقیرترین قشر هند و با یک کشتی درجه ۳ به کشورش برگشت.
قبل از بازگشت، گاندی یک جفت صندل دستبافت هندی را به ژنرالی که چندین بار او را زندانی کرده بود، هدیه داد. انیشتین درباره گاندی میگوید:
“شاید نسلهای آینده به سختی باور کنند که چنین فردی در قالب گوشت و پوست و خون بر همین خاک قدم برداشته است.”

مبارزه چهارم گاندی: حمایت از فقرا
یک سال پس از بازگشت گاندی به کشورش، برای اولین بار در جشن بازگشایی یک دانشگاه در هند سخنرانی کرد و در آنجا گفت که “شرم دارم با زبان انگلیسی که یک زبان بیگانه است با شما صحبت کنم.” او رو به اشرافزادههای هندی گفت: “تا زمانی که خودتان را از طلا و جواهراتتان پاک نکنید و آنها را در راه هموطنانتان مصرف نکنید، رستگار نخواهید شد.”
پس از این اتفاق، گاندی به همراه کشاورزان به روستاها رفت و متوجه شد که دولت محصولات کشاورزی را از کشاورزان با قیمت بسیار ناچیزی خریداری میکند، بهطوری که کشاورزان و خانوادههایشان به سختی زندگی میکردند. با شروع اعتراضات و متشنج شدن جو عمومی، پلیس گاندی را دستگیر کرد، اما روز دادگاه جمعیت بسیار زیادی برای حمایت از گاندی به دادگاه آمدند و قاضی برای کنترل جمعیت، او را آزاد کرد.
بعد از این اتفاق، در روستای دیگری بهخاطر بالا بودن مالیات، گاندی و اهالی روستا به مدت ۴ ماه دست به اعتراض زدند. در نهایت، دولت قبول کرد با توجه به کمبود محصولات کشاورزی در آن سال، مردم روستا را از پرداخت مالیات معاف کند.
مبارزه پنجم گاندی: کارگران نساجی
کارزار مبارزات بعدی مربوط به کارگران نساجی بود که به دلیل عدم پرداخت حق و حقوق با صاحب کارخانه دچار مشکل شده بودند. کارگران به پیشنهاد گاندی دست به اعتصاب زدند و به همین دلیل همگی اخراج شدند و برای مدت زیادی در فقر به سر میبردند.
گاندی نیز برای حل این مشکل اعلام کرد که تا زمانی که دولت به این مسأله رسیدگی نکند و مشکلات کارگران حل نشود، روزه خواهد گرفت و لب به غذا نخواهد زد. همین اقدام به ظاهر ساده گاندی باعث شد بعد از سه روز، صاحب کارخانه حقوق کارگران را پرداخت کند و دوباره همه کارگران به کارخانه برگشتند.

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مبارزه ششم گاندی: قانون رولات
در دوران اوج جنگ جهانی اول، انگلیسیها قانون رولات را در هند تصویب کردند. این قانون به موجب آن، هر فرد هندی که علیه حکومت سخنی بگوید یا مطلبی بنویسد، بدون محاکمه زندانی خواهد شد. مبارزات گاندی برای لغو این قانون آغاز مبارزات برای استقلال هند بود، مبارزهای که ۲۸ سال به طول انجامید.
مبارزه در سطح کشوری با روش ساتیاگراها آغاز شد. گاندی تلاش کرد مردم را به نافرمانی مدنی و تظاهرات دعوت کند. با این حال، کنگره ملی هند با این روش مقاومت مدنی موافق نبود. باید دانست که کنگره ملی هند در حقیقت بزرگترین حزب هندی مخالف انگلیسیها بود.
مبارزات بدون خشونت با قانون رولات
وقتی گاندی تصمیم به آغاز مبارزات بدون خشونت و اعتصابات گرفت، کنگره ملی هند با این روش مخالف بود؛ اما او تصمیم گرفت خودش کار را پیش ببرد. او از کل کشور دعوت کرد تا در یک روز مشخص، کار و کسب خود را تعطیل کنند. متاسفانه، مبارزات در همه شهرها بدون خشونت نبود و در برخی از شهرها، از جمله دهلی، مردم با پلیس درگیر شدند و حتی ۵ نفر در همان روز اول کشته شدند.
شرایط در پنجاب از دهلی بدتر بود و مردم حتی دو نفر انگلیسی را نیز کشتند. به همین دلیل، ژنرال دایر از طرف دولت انگلیس مامور شد تا به این اعتراضات پایان دهد. گاندی نیز به پنجاب رفت تا مردم را آرام کند. در شهر پنجاب، مردم قرار گذاشته بودند که در یک پارک تجمع کنند.
ژنرال دایر برای ساکت کردن مردم به نیروهایش دستور داد که مستقیم به سمت معترضان تیراندازی کنند. بدون هیچ اخطار اولیهای، فرمان شلیک مستقیم به سربازان داده شد و سربازان به صدها مرد، زن و کودک تیراندازی کردند. گاندی پس از اطلاع از این واقعه گفت:
“کسانی که در پارک کشته شدند، شهید نیستند چون در حال فرار بودند؛ باید بدون خشونت در برابر انگلیسیها ایستادگی میکردند.”
در نهایت، با وجود تمامی این حوادث، قانون رولات همچنان پابرجا ماند.

مبارزه هفتم گاندی: پایان اعتراضات
پس از اجرایی شدن قانون رولات، گاندی مردم را به اعتصاب تشویق کرد. او از کارکنان دولت خواست استعفا دهند، معلمان و دانشجویان در کلاسها حضور نیابند و کالاهای خارجی نخرند. مردم هند با شجاعت و روحیه فداکاری، اعتراضات بدون خشونت را آغاز کردند. گاندی در سفرهایش به نقاط مختلف هند، به مردم نبرد به روش ساتیاگراها را آموزش میداد.
در این سفرها، وقتی متوجه شد به دلیل ورود پارچههای انگلیسی، صنعت ریسندگی داخلی ورشکسته شده، اعلام کرد که هندیها باید از پارچه هندی استفاده کنند و هر هندی باید چرخ نخریسی در خانه داشته باشد. در یک حرکت نمادین، مردم لباسهای انگلیسی خود را آتش زدند و این اقدام باعث اتحاد بیشتر مردم شد.
چرخ نخریسی به نماد مبارزات تبدیل شد و حتی در پرچم حزب کنگره ملی هند نیز به کار رفت. از دیگر نتایج این تحریم، ورشکستگی و بیکاری کارگران کارخانههای ریسندگی انگلیس بود که مشتریهای اصلی آنها هندیها بودند.
توقف مبارزات
اعتصابات در سراسر هند ادامه داشت. پیروزی نزدیک بود، اما به گاندی خبر دادند که در شهری به نام چوری چورا، در حین حمله پلیس، مردم به مقابله پرداختند. پس از فرار پلیس، مردم کلانتری را محاصره و آن را به آتش کشیدند. ۲۲ نفر از پرسنل پلیس تسلیم شدند، اما متاسفانه مردم تمام آنها را کشتند.
گاندی پس از شنیدن این خبر، دستور توقف کارزار اعتراضات را در سراسر هند اعلام کرد. او استقلال را به بهای حمام خون نمیخواست و مهمترین اصل در مبارزاتش، عدم خشونت بود. او اعتراف کرد که تصمیمش از لحاظ سیاسی درست نیست، اما اعتقاد داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند.
دستگیری گاندی
پس از توقف تظاهرات، دولت، گاندی را به جرم نوشتن ۳ مقاله برای تشویش اذهان عمومی دستگیر کرد. او در دادگاه خواستار اشد مجازات برای خود شد، زیرا اعتراف کرد که قانونشکنی کرده است. اما در دادگاه، او فرصتی یافت تا صدای مردم هند را به گوش دنیا برساند.
قاضی دادگاه گاندی را به ۶ سال حبس محکوم کرد و گفت: “اگر این امکان کاهش مدت حبس شما وجود داشت، من از همه افراد حاضر در این دادگاه خوشحالتر میشدم!” بعد از دو سال، گاندی برای جراحی آپاندیس به بیمارستان منتقل شد و با کاهش شور و حرارت مردم برای تظاهرات، از صحنه سیاست خداحافظی کرد.

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ملاصدرا، ابوسعید ابوالخیر، جول اوستین و مارک تواین را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مبارزه هشتم گاندی: راهپیمایی نمک
گاندی چند سال از مرکز سیاست دور بود تا اینکه در سال ۱۹۲۸ کمیسیونی با هدف تصمیمگیری برای آینده هند و بدون وجود هیچ عضو هندی تشکیل شد. این کمیسیون با اعتراضاتی از طرف هندیها مواجه شد و کنگره ملی هند از گاندی درخواست کرد که رهبری این اعتراضات را بر عهده بگیرد.
گاندی پیمان پورنا سواراجه را تدوین کرد و خواستههای مردم هند را در آن ذکر کرد. پس از قبول این مسئولیت، او اعلام کرد حکومتی که ما را به بردگی کشانده، هرگز قصد اعطای آزادی به هندیها را ندارد.
او همچنین گفت: “تمام سیستم مالیات و درآمدها باید بازبینی شود.”
تصمیم پیادهروی
در ادامه اعتراضات، گاندی تصمیم به پیادهروی ۳۷۰ کیلومتری به سمت دریا گرفت تا از آب دریا نمک بگیرد. او به همراه ۷۸ مرد هندی دیگر به سمت ساحل حرکت کرد. آنها بیش از ۲۴ روز در راه بودند و مردم را به اعتصاب و مبارزات مدنی تشویق کردند. گروه کوچک گاندی وقتی به دریا نزدیک شد، به لشکری چند هزار نفری تبدیل شد.
در ساحل، دهها خبرنگار از سراسر دنیا منتظر بودند تا با گاندی مصاحبه کنند. او خطاب به جامعه جهانی گفت: “ما از مردم دنیا درخواست داریم که ما را در نبرد حق علیه باطل یاری کنند.” سپس با جوشاندن آب دریا، نمک تولید کرد و به قانونشکنی متهم شد. بیش از ۶۰ هزار نفر به همراه گاندی زندانی شدند.
افرادی که زندانی نشده بودند، در بیرون از زندان به رهبری پسر بزرگ گاندی تظاهرات کردند. پلیس ضد شورش به تظاهرکنندگان حمله کرد و ۲۰ نفر کشته شدند؛ اما تظاهرکنندگان به روش ساتیاگراها به تظاهرات ادامه دادند. کمی بعد، فشارها به دولت به حدی بالا رفت که مجبور شدند گاندی را آزاد کنند.

مبارزه نهم گاندی: مبارزه برای هاریجان
برای آخرین مبارزه، گاندی بهعنوان تنها نماینده هند به انگلستان رفت و در لندن به محله فقیرنشین شهر رفت. مذاکرات در قصر سنت جیمز برگزار شد، اما نتیجهای در برنداشت. پس از ۳ ماه، گاندی به هند بازگشت و با افزایش شلیک به مردم و دستگیریها مواجه شد.
او به همراه جواهر نعل نهرو بازداشت شد. گاندی ۶۳ ساله در زندان بود که خبر تصویب قانونی به او رسید. طبق این قانون، دولت به طبقه نجسها اجازه میداد که در کاست خود رایگیری کنند. او به شدت با این قانون مخالفت کرد؛ زیرا اعتقاد داشت دولت با این کار، نجسها را از جامعه تفکیک خواهد کرد.
گاندی اعلام کرد که تا سر حد مرگ روزه خواهد گرفت. روزه او شروع شد و وقتی در یک قدمی مرگ بود، دولت اعلام کرد که این قانون را لغو خواهد کرد. پس از این اتفاق، برای اولین بار معابد هند پذیرای هاریجانها شدند.
مبارزه دهم گاندی: استقلال هند
پس از جنگ جهانی، هند درخشانترین جواهر بریتانیا در حال تبدیل به یک خار آزاردهنده شده بود. به همین دلیل، انگلیس مذاکرات را برای انتقال قدرت به هند آغاز کرد. گاندی برای شروع مذاکرات به دهلی رفت؛ اما در همین زمان، اعضای کنگره ملی هند دچار اختلافات داخلی شدند.
در همین شرایط، محمدعلی جناح به مسلمانان هند دستور داد به نام دین مسلمانان با هندوها وارد جنگ شوند. جنایاتی که در آن زمان در هند رخ داد، به گفته خبرنگاران، حتی در جنگ جهانی نیز اتفاق نیفتاد. گاندی برای پایان دادن به این فجایع، ۲ ماه پیاده از روستایی به روستای دیگر رفت و مردم را به حفظ آرامش دعوت کرد.
در نهایت، قبل از اینکه هند به استقلال برسد، برای جلوگیری از کشتار بیشتر، کشور پاکستان بهعنوان کشوری مستقل از هند و مختص مسلمانان، از هندوستان جدا شد. هند بعد از سالها توانسته بود استقلال خود را به دست آورد؛ اما گاندی پس از تکهتکه شدن هند، در جشن استقلال شرکت نکرد.

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات استیو هاروی، جامی و زندگی نامه حضرت محمد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سالهای پایانی زندگی گاندی
گاندی از هر فرصتی استفاده میکرد تا در فضای باز و در کنار مردم مراسم نیایش و سپاسگزاری را انجام دهد. جالب است بدانید در این مراسم از سرودهای مذهبی ادیان مختلف نیز استفاده میشد. در یکی از این مراسمها، به سمت جمعیت حرکت کرد و ناگهان یک مرد جوان از میان جمعیت جلو آمد. ابتدا به نشانه احترام جلوی او زانو زد و سپس ایستاد، هفت تیر را از جیبش درآورد و با شلیک ۳ گلوله، گاندی ۷۹ ساله را کشت.
قاتل یک هندو افراطی به نام گادسه بود که در ابتدا از طرفداران این جنبش بود. اما به علت سازش گاندی با مسلمانها از او روی برگرداند و تصمیم گرفت تا گاندی را به قتل برساند. مهاتما برای مردمش زندگی کرد، برای مردمش رنج برد و برای مردمش مرد.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم شما عزیزان را با گاندی، یکی از بزرگترین و ماندگارترین رهبران سیاسی دنیا، و همچنین مهمترین اصول زندگی او آشنا کنیم. او همچون چه گوارا برای رسیدن به اهدافش مبارزه کرد، اما به روش خود. مقاله را با جملهای از مهاتمای بزرگ به پایان میرسانیم:
“ابتدا شما را نادیده میگیرند، سپس به شما میخندند، بعد با شما مبارزه میکنند و در نهایت شما پیروز میشوید. پس برای رسیدن به آرزوهای خود بجنگید.”
خوشحال میشویم شما عزیزان نیز نظرات و دیدگاه خود را در خصوص این روش مبارزه در برابر مشکلات جامعه با دانشگاه کسب و کار در میان بگذارید.
منبع: Wikipedia