احتمالاً اروین شرودینگر را از طریق جایزه نوبلی که در رشته فیزیک گرفت میشناسید، یا شاید حتی نام او را در کتابهای درسی مدرسهتان شنیده باشید. شرودینگر کسی بود که برای اولین بار فیزیک کوانتوم را در جهان مطرح کرد. در نتیجه بسیاری از فرمولهایی که در علم کوانتوم استفاده میشود از طریق او تألیف شدهاند. آیا تابهحال چیزی راجع به آزمایش گربه شرودینگر شنیدهاید؟ در این مقاله میخواهیم مروری بر زندگی شرودینگر فیزیکدان اتریشی داشته باشیم. اگر علاقهمند به دانستن زندگی این فیزیکدان بزرگ هستید، تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
اروین شرودینگر که بود؟
بیایید با این سؤال ساده شروع کنیم، که اصلاً اروین شرودینگر که بود و در زندگیاش چه موفقیتهایی کسب کرد؟
اروین رودولف جوزف شرودینگر که نام اصلی او بود فیزیکدانی بود که در اتریش به دنیا آمد و بزرگترین موفقیت او کسب جایزه نوبل فیزیک بود.
جالب است بدانید تعداد زیادی از مفاهیمی که در علم فیزیک کوانتوم استفاده میشوند را شرودینگر به تنهایی پایه گذاری کرده است. مکانیک موجی را نیز میتوان از جمله دستاوردها و موفقیتهایی دانست که شرودینگر توانست در زندگیاش به آن برسد. حتماً نام آزمایش گربه شرودینگر برای شما آشنا است. این آزمایش یکی از معروفترین تحقیقاتی است که شرودینگر در زندگیاش انجام داده است. موضوع این تحقیق درباره پارادوکسی بود که در علم مکانیک کوانتوم وجود داشت. معادله شرودینگر یا نام اصلی آن معادله موج از جمله کشفهایی است که شرودینگر توانست از طریق آن مفاهیمی جدید در علم مکانیک موجی ایجاد کند. او در زندگیاش در مورد مکانیک ماتریسی نیز مطالعاتی انجام داد. مطالعات او در این زمینه موجب تعریفی کامل از معادله موج به زبان فیزیک شد.
بررسی دستاوردهای شرودینگر!
مطالعات و دستاوردهای اروین شرودینگر تنها به مکانیک موجی و همچنین فیزیک کوانتوم محدود نمیشود! بلکه او حتی کتابهایی دیگر در زمینههای مختلف علم فیزیک نیز تألیف کرده است. از جمله این زمینهها میتوان به کیهان شناسی، فیزیک دی الکتریکها، استاتیک، تئوری رنگ، نسبیت عام و ترمودینامیک اشاره کرد. از دیگر فعالیتهایی که او به صورت جدی در حوزه علم انجام میداده است، نظریه میدان یکپارچه و تحقیقات علمی مربوط به آن بوده است. علاوه بر اروین شرودینگر دانشمندان بزرگ دیگری نیز بر روی نظریه میدان یکپارچه کار میکردند. از جمله این دانشمندان میتوان از آلبرت انیشتین، مکسول یا فارادی نام برد.
علم فیزیک و موضوعات مربوط به آن تنها علاقه شرودینگر نبود! او علاقه بسیاری به مطالعه در زمینههایی چون مذاهب مختلف، فلسفه و اخلاق نیز داشت. علم ژنتیک یکی از علومی بود که شرودینگر همیشه نسبت به آن عطش یادگیری و پژوهش داشت و در کنار فیزیک همواره راجع به آن مینوشت و مطالعه میکرد. یکی از نوشتههای معروف او درباره علم ژنتیک، کتاب “زندگی چیست؟” است. در این کتاب شرودینگر مشکلات ژنتیکی را از دیدگاه خودش بررسی میکند. از این موضوع نمیتوان چشم پوشید که دیدگاه شرودینگر همواره از پنجره علم فیزیک میگذرد. به همین دلیل میتوان این گونه گفت که در کتاب زندگی چیست؟
شرودینگر سعی دارد مفهوم زندگی را با استفاده از مفاهیم فیزیک تحلیل و تفسیر کند. در حوزه مذهب و فلسفه علاقه زیادی داشت تا جنبههای مختلف علومی مانند اخلاق و فلسفه را بررسی کند و از تأثیر آنها بر روی زندگی آگاه شود. شرودینگر حتی مطالعات زیادی در حوزه ریشههای باستانی علوم اخلاق و فلسفه داشت. اینطور به نظر میآید که اروین شرودینگر فیزیکدان خیلی فعالی بوده است! شما با این موضوع هم نظر نیستید؟
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لری پیج، مارگارت تاچر، لوکوربوزیه، پیتر برنت را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سالهای ابتدایی زندگی فیزیکدان بزرگ
سال 1887 در دوازدهم ماه آگوست اروین شرودینگر در منطقهای به نام اردبرگ که در شهر وین قرار داشت به دنیا آمد. رودولف شرودینگر پدر اروین در شهر وین به گیاه شناسی مشغول بود. مادرش جورجینا امیلیا شرودینگر فرزند پروفسور شیمی دانشگاه صنعتی در شهر وین، الکساندر باور بود. شاید بتوان این گونه برداشت کرد که پدربزرگ اروین به او کمک کرد تا اولین قدمهایش را در راه علم و پژوهش بردارد.
اروین تنها فرزند این زوج تحصیل کرده بود و تمام توجه آنها را به خودش مشغول کرده بود. رودولف شرودینگر پدر اروین طبق نوشتهها از استعداد خاصی در یادگیری علوم مختلف برخوردار بود. او نیز مانند پدر همسرش در ابتدا در رشته شیمی تحصیل کرده بود و پس از فارغالتحصیلی تصمیم میگیرد به ایتالیا برود و در آن جا نقاشی را نیز فرا بگیرد. او در آخر نیز گیاه شناسی را به عنوان شغل خودش انتخاب میکند. به احتمال زیاد اروین استعداد خارق العادهاش در یادگیری را مدیون پدرش رودولف است.
همه چیز درباره خانواده اروین
نکته جالب دیگری که میتوان در مورد خانواده شرودینگر به آن اشاره کرد این است که والدین آن به شدت آدمهای مذهبیای بودند. تاثیرات عقاید والدین اروین بر او را میتوان حتی در آثارش و عقایدش نیز مشاهده کرد. به علت همین تاثیرات یکی از علایق اروین مطالعه در مورد ادیان شرقی بود. او ساعتها را صرف مطالعه بر روی مذاهب شرقی میکرد و حتی از علامتهای مخصوص آنها در نوشتههایش استفاده میکرد. اروین شرودینگر بر این باور بود که تمام نتایجی که در حوزه علم به دست آورده بود و تمام موفقیت های او اهدافی بود که خداوند برایش در نظر گرفته بود.
او در سالهای کودکی به خوبی زبان انگلیسی را آموخت و به راحتی به این زبان سخن می گفت. این ویژگی را مدیون مادربزرگ مادریاش بود. او زنی اهل کشور بریتانیا بود و هنگام صحبت کردن با اروین از زبان انگلیسی استفاده میکرد. علاوه بر زبان انگلیسی اروین شرودینگر علاقه زیادی به زبان فرانسوی هم داشت. تا فرصتی خالی در روز پیدا میکرد آن را صرف مطالعه و یادگیری زبان فرانسوی میکرد. این علاقه به قدری زیاد بود که همیشه در مدرسه در درس زبان فرانسه دانش آموز ممتاز میشد. ادبیات کلاسیک از دیگر موضوعاتی بود که اروین جوان علاقه زیادی به خواندن و آموختن او داشت. اروین حتی در سنین بزرگسالی نیز مطالعاتی جدی در حوزه ادبیات کلاسیک انجام داد.
شروع تحصیلات شرودینگر در شهر وین
شرودینگر در شهر وین تحصیلات خود را شروع کرد. او بسیار خوش اقبال بود که در آن جا با اساتید بزرگی چون فریدریش هازنواورل و همچنین فرانز اکسنر آشنا شد و زیر نظر آنها به سب دانش پرداخت.
او علاوه بر این که در شهر وین تحصیلات تئوری خود را فرا گرفت و گذراند، به عنوان شاگرد دکتر کارل ویلهلم کولراش نیز آموزش هایی عملی از آن چه می آموخت را یاد گرفت. آرتور شوپنهاور را میتوان از افرادی دانست که الهام بخش اروین شرودینگر در سنین کودکی بوده است. اروین در آن سالها کتابهای زیادی که متعلق به آرتور شوپنهاور بود را مطالعه میکرد و با دیدگاه این فیلسوف بزرگ آشنا شد.شوپنهاور از دلایلی بود که علاقه به تئوری رنگ ها و همچنین فلسفه در جان اروین ریشه دواند. سال 1906 اولین سال ورود اروین جوان به دانشگاه وین بود. با وجود علاقهای که اروین به فیزیک داشت تصمیم گرفته بود که تمرکز اصلیاش در دانشگاه را بر روی علم فیزیک بگذارد، اما با این وجود او به سمت زیست شناسی نیز کشیده شد و مطالعات زیادی را نیز در آن زمینه انجام داد. در سال 1910 اروین مدرک دکتری خود را گرفت و با موفقیت از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد.
اگر شما نیز علاقهمند به خواندن زندگینامه بزرگان هستید، میتوانید داستان زندگی افراد بزرگی چون هاروکی موراکامی، استیو هاروی، سرگی برین، لری پیج، جک دورسی و … را در سایت ما بخوانید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مندلیف، رنه دکارت، هگل و ژول ورن را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اولین قدمها در مطالعه و پژوهش
پس از فارغالتحصیلی، اروین تصمیم گرفت که به عنوان اولین قدم برای مطالعه و پژوهشهای جدی در حوزه علم، زیر نظر استاد فرانتز اکسنر این کار را شروع کند. اولین زمینهای که اروین شرودینگر در آن زیر نظر استادش مطالعات جدی انجام داد حوزه مهندسی برق بود. رادیواکتیویته اتمسفری و همچنین الکتریسیته اتمسفری از حوزههایی بودند که اروین سالها بر روی آنها مطالعه و پژوهش میکرد. سال 1912 نویسندگان کتاب The Handbook of Electricity and Magnetism از اروین شرودینگر دعوت کردند که با آنها همکاری کند. اروین نیز دعوت آنها را پذیرفت و برای این کتاب مقالهای با عنوان Dieelectrism نوشت. مقاله اروین در چاپ بعدی این کتاب نوشته شد.
تشعشعات رادیو اکتیو از موضوعاتی بود که حتی اگر اروین تمام زمانش را بر روی کار دیگری گذاشته باشد باز هم وقتی برای خودش خالی میکند تا در زمینه تشعشعات رادیواکتیوی مطالعه و پژوهش کند.
حتی سالهایی را هم به انجام آزمایش هایی در این زمینه مشغول شد. او با این آزمایشها میخواست میزان رادیواکتیویته سطح اتمسفر را تخمین بزند، که در نهایت نتیجه قابل توجهی از آزمایشهای خود نگرفت.
زندگی اروین شرودینگر پس از فارغالتحصیلی
پس از این که اروین جوان از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد و مدرک دکتری خود را گرفت، بلافاصله شروع به انجام تحقیق و پژوهش کرد. یکی از اولین تحقیقهای جدی که او پس از فارغالتحصیلی انجام داد بررسی کردن فرمولهایی بود که از طریق آنها بتواند فشار مویرگی درون حبابهای گازی را محاسبه کند و تخمین بزند. همان طور که در بخش قبلی نیز اشاره کردیم مطالعه در زمینه مشخصات تشعشعات مختلف نیز از دیگر موضوعهای اولیهای بود که اروین با جدیت تمام تحقیق را بر روی آنها شروع کرده بود.
سال 1914 سالی بود که به پاس تلاشهای اروین شرودینگر در زمینه علم نشان ممتاز علمی از طرف Habilitation به او تعلق گرفت. پس از آن نیروی نظامی کشورش اتریش از او دعوت به همکاری کرد تا از دانش و استعدادی که اروین از آن برخوردار بود استفاده کند. اروین به دعوت آنها پاسخ مثبت داد و حدود چهار سال از زندگیاش را از سالهای 1914 تا 1918 مشغول انجام فعالیتهای نظامی برای ارتش کشورش شد.
اروین و آخرین آزمایش او!
در سال 1919 اروین شرودینگر آخرین آزمایش خود را انجام داد. موضوع آن آزمایش مطالعاتی بر روی نورهای منسجم بود. منظور از آخرین آزمایش این بود که از آن پس اروین تصمیم گرفت که کار عملی را کنار بگذارد و تمام وقت خود را صرف کارهای پژوهشی و تحقیقاتی یا به طور کلی نظری بکند. پس از جنگ جهانی اروین تصمیم گرفت که در شهر ینا به عنوان دستیار دانشمند آلمانی معروف مکس وین مشغول به کار شود.
دانشگاه اشتوتگارت در سال 1920 دیجه استادیاری را به اروین اعطا کرد تا بتواند تدریس را در دانشگاهها آغاز کند. اروین دانشگاه برسلاو را برای شروع تدریس برگزید و در سال 1921 تدریس کردن را در آن دانشگاه آغاز کرد. در همین سالهای تدریس بود که جرقه نظریههای کوانتومی در ذهن اروین زده شد و او تحقیقات در این زمینه را شروع کرد. نظریههایی که اروین ابتدا کار و تحقیق را بر روی آنها شروع کرد قبل از او توسط دانشمندان بزرگی چون مکس پلانک، انیشتین و نیلز بور و حتی دانشمندان دیگری تألیف و تدوین شده بودند.
رابطه اروین با سایر دانشمندان
مطالعه نظریههایی که از قبل دانشمندان دیگر بر روی آنها کار میکردند به اروین شرودینگر کمک میکرد که نگاهی کلی به فیزیک مدرن و دیدگاهی نسبت به فعالیتهای دانشمندان پیشین داشته باشد. اما آن سالها اروین هنوز این قدرت را در خودش احساس نمیکرد که بتواند سادهترین مفاهیم در فیزیک کلاسیک را زیر سؤال ببرد و آنها را از نو بنویسد. اما بههرحال در خفا و تنهایی خودش درباره این موضوعات تحقیق و پژوهش میکرد. این تحقیقها و پژوهشهایی که در سکوت انجام میداد سرانجام منجر به این شد که چالشهای بزرگی را در مفاهیم فیزیک کلاسیک و حتی مدرن کشف کند و آنها را زیر سؤال ببرد.
نظریه طیفی جز موضوعاتی بود که اروین اولین مقالات خود را در آن حوزه منتشر کرد. نقطه شروع تحقیقات اروین در زمینه نظریه طیفی وقتی رقم خورد که با دانشمندان بزرگی چون ولفگانگ پائولی و سامرفلد آشنا شد. پس از آشنایی او با نظریه طیفی چندان طولی نکشید که اولین مقالهاش در این حوزه در سال 1921 چاپ شد و این خود موفقیتی بزرگ برای اروین محسوب میشد. اثر بور – سامرفلد اثری مشهور در این حوزه است که اروین در اولین مقالهاش به آن پرداخته بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آبراهام لینکلن، الکساندر گراهام بل، گالیله و موتزارت را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جایزه نوبل اروین شرودینگر
پس از این که اروین مطالعات خود را بر روی آثار دانشمندان مختلف آغاز کرد، تصمیم گرفت فعالیتهای علمیاش را به سمت بررسی مشخصات مدارهای الکترونها ببرد. او با مطالعاتش موفق شد که نظمی را در میان مدارهای الکترونی کشف کند. در قدم بعدی او ساختار هندسیای که این مدارها از آن تبعیت میکردند را رسم کرد. این خود موفقیتی بزرگ برای اروین و قدمی بزرگ برای اصول مکانیک امواج بود، چرا که بعدها از این نتایج در تحقیقاتش بسیار استفاده برد.
این دستاورد اروین شرودینگر پایهای شد برای مقاله معروفی که او در سال 1926 منتشر کرد. موضوع این مقاله بررسی مکانیک امواج بود که معادله معروف موجی یا معادله شرودینگر نیز در این مقاله معرفی شد. این مقاله اروین در سطح جهان به شهرت زیادی رسید. دانشمندان زیادی از این مقاله شرودینگر به عنوان پایههای تحقیقاتشان استفاده میکردند و این دستاورد را یکی از مهمترین اکتشافاتی که در قرن انجام شده است نامیدند. از این مقاله به عنوان انقلابی در حوزه مکانیک کوانتوم و حتی تمام حوزههای فیزیک و شیمی یاد میشود. هفت سال پس از انتشار این مقاله جایزه بزرگ نوبل فیزیک به خاطر همین دستاوردها به صورت مشترک به اروین شرودینگر و همچنین پائول دیراک تعلق گرفت.
تدریس در دانشگاه زوریخ
سال 1921 سالی بود که اروین شرودینگر تصمیم گرفت که وارد دانشگاه زوریخ بشود. او تدریس را در این دانشگاه ادامه داد تا اینکه در سال 1927 پس از بازنشستگی پروفسور مکس پلانک، دانشگاه فردریش ویلهلم در شهر برلین از او تقاضا کرد تا کرسی استادی این دانشگاه را بپذیرد. اروین این دعوت را باکمالمیل پذیرفت و تا سال 1934 در این دانشگاه مشغول به تحصیل شد. اما سال 1934 سالی بود که حزب نازی و عقایدی که آنها داشتند قدرت بسیاری گرفت. اروین که یکی از مخالفین سرسخت حزب نازی بود تصمیم گرفت که در همان سال کشور آلمان را ترک کند. دانشگاه آکسفورد مقصدی بود که او برای خود در نظر گرفته بود. و پس از رفتن به آن جا مجدداً فعالیت تدریس را در دانشکده مگ دالن دانشگاه آکسفورد از سر گرفت.
اروین شرودینگر به عنوان استاد در دانشگاه گراتز
فعالیتهای اروین در دانشکده مگ دالن آنچنانکه خودش انتظار داشت پیش نمیرفت و از سر همین تصمیم به ترک آن جا را گرفت. پس از خارج شدن از دانشگاه آکسفورد، دانشگاه پرینستون از اروین دعوت کرد تا در آن جا تدریس را آغاز کند؛ اما این دانشمند اتریشی به خاطر دلایلی که هرگز بیان نکرد این دعوت را نپذیرفت. او دانشگاه ادینبورگ را برای فعالیتهای خود در نظر گرفته بود. اما تلاشهایش برای فعالیت در این دانشگاه به نتیجهای نرسید و این دانشگاه تقاضای اروین را رد کرد.
اروین شرودینگر سرانجام و به اجبار در سال 1936 به اتریش بازگشت و کار خود را در دانشگاه گراتز آغاز کرد. در آن سالهایی که اروین مشغول تدریس در دانشگاه گراتز بود، علاوه بر آن دانشگاهی به نام اله آباد در کشور هندوستان از او تقاضا کرده بود که از راه دور مدیریت دپارتمان فیزیک را برعهده بگیرد و شرودینگر نیز آن را باکمالمیل پذیرفته بود.
فیزیک کوانتوم مسائل و مفاهیم گوناگونی را تحت پوشش قرار میدهد. در یکی از این مفاهیم این گونه بیان میکند که در هر یک از شرایطی که صورت مسئله به صورت تئوری در نظر بگیرد، ذرات میتوانند در لحظه وجود داشته باشند. این مفهوم دقیقاً مخالف آن چه که فیزیک نیوتن بیان میکند است. فیزیک نیوتن برای هر ذره و یا ماده در هر لحظه تنها یک حالت را در نظر میگیرد. این مفهوم که در نظریه کوانتومی وجود دارد، با نام سوپر پوزیشن شناخته میشود. سوپر پوزیشن دیدگاهی بود که اروین شرودینگر همیشه به آن از دیدگاه نامطمئنی نگاه میکرد و به آن شک داشت. او تمام تلاش خود را میکرد تا از راهی بتواند این مفهوم را نقض کند. اروین مکاتبات خود را با انیشتین در این مورد شروع کرد و با مشورت گرفتن از او، آزمایش معروف گربه شرودینگر را معرفی کرد.
گربه شرودینگر چیست؟
گربه شرودینگر آزمایشی است که در ابعاد مختلفی معرفی و تدوین شد. هدف اصلی این آزمایش همان نقش مفهومی از فیزیک کوانتوم به نام سوپر پوزیشن بود. بگذارید با تعریف سادهای این آزمایش را برایتان توضیح دهم. گربه شرودینگر آزمایشی است که به ما میگوید اگر میخواهیم نتیجههایی که از نظریههای کوانتومی به دست میآیند را پیشبینی کنیم، تنها میتوانیم این کار را از طریق اندازهگیریکردن کامل آن چه قابل دستیابی است انجام دهیم.
با یک تعریف دیگر نیز این گونه میتوان بیان کرد:
گربه شرودینگر آزمایشی فکری است که به ما نشان میدهد آن چه فیزیک نیوتن به عنوان مفهوم و نظریه میپذیرد را با آن چه که فیزیک کوانتوم به عنوان نظریه در نظر میگیرد نمیتوان ترکیب کرد. یا به بیانی دیگر آن چه که در دنیای واقعی وجود دارد را هرگز نمیتوان با هر آن چه که فیزیک کوانتومی تعریف میکند به طور کامل توصیف نمود!
یکی از نکات جالب در مورد آزمایش گربه شرودینگر این است که؛ با وجود این که اروین شرودینگر این آزمایش را تدوین کرد تا با آن بتواند یک مفهوم از فیزیک کوانتوم را زیر سؤال ببرد، اما امروزه از این آزمایش به عنوان نمادی برای فیزیک کوانتوم یاد میکنند! در قسمت بعدی میخواهیم روایتی داشته باشیم از آن چه که در سالهای پایانی زندگی این فیزیکدان اتریشی بر او گذشت! هم چنان تا انتهای این مقاله همراه دانشگاه کسب و کار بمانید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جابر بن حیان، رودکی، احد عظیم زاده و فیثاغورس را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
روایتی از سالهای پایانی اروین شرودینگر
سال 1938 سال خوبی برای اروین شرودینگر نبود! در این سال کشور اتریش تصمیم میگیرد که برای به دست آوردن قدرت بیشتر با امپراتوری آلمان پیمان دوستی ببندد. از این پیمان دوستی با نام واقعه آنشلوس در تاریخ یاد میشود. همان طور که در قسمتهای قبلی نیز به آن اشاره کردیم اروین فردی بود که سرسختانه مخالفت خود را با ارتش نازیها بیان میکرد و از هیچ فعالیتی بر علیه آنها ابایی نداشت. پس از اتفاق افتادن واقعه آنشلوس اوضاع برای اروین شرودینگر به شدت سخت شد.
دانشگاه گراتز به خاطر اعتقاداتی که اروین داشت تصمیم گرفت که او را از تدریس منع کند. عدهای از همکاران و دوستان نزدیک اروین از او خواستند تا نامه مبنی بر پشیمانی خود از کردهها و گفتههایی که در گذشته بر علیه نازیها انجام داده است، بنویسد و او را به دانشگاه بفرستد. اروین به حرف دوستان گوش میدهد؛ اما این نامه هم کمکی به لغو اخراج او از دانشگاه نمیکند. از طرفی دیگر دولت اتریش نیز او را مورد آزار و اذیت زیادی قرار میدهد و در آخر او را ممنوعالخروج میکند.
این آزارها تا جایی ادامه داشت که اروین تصمیم میگیرد مخفیانه به همراه همسرش به سمت ایتالیا فرار کنند. با رسیدن شرودینگر و همسرش به خاک ایتالیا اوضاع برای او مجدد خوب میشود. بلافاصله دانشگاههای گنت و آکسفورد کرسی استادی را به اروین شرودینگر پیشنهاد میدهند. حتی ایمون دو والرا فردی که ریاست دولت کشور ایرلند را برعهده داشت از او درخواست میکند تا بر روی تأسیس مؤسسهای به هدف انجام تحقیقاتی پیشرفته در دوبلین نظارت کند و با کشور ایرلند همکاری کند. پس از این که همکاری اروین شرودینگر با دولت ایرلند جهت ساخت مؤسسه تحقیقاتی به پایان رسید، او تصمیم گرفت که به کلانتارف در شهر دوبلین پایتخت ایرلند برود.
اروین شرودینگر و کسب شهروندی کشور اتریش
در سال 1940 اروین به عنوان مدیر دانشکده فیزیک نشری در آن دانشگاه منتسب شد و حدود 17 سال را در آن سمت مشغول فعالیت بود. سال 1948 اروین موفق شد شهروندی کشور ایرلند را بگیرد؛ اما او شهروندی کشورش اتریش را نیز همیشه حفظ کرد. نظریه یکپارچه موضوعی بود که اروین بر روی آن سالها تحقیق و پژوهش میکرد. اما در سال 1950 او سرعت و قدرت بیشتری به مطالعاتش در این زمینه داد.
هدف اروین شرودینگر این بود که نیروهای هستهای، نیروهای الکترومغناطیسه و گرانش را به عنوان ساختاری یکپارچه به جامعه فیزیک معرفی کند. اروین برای رسیدن به این هدف از انیشتین بسیار کمک گرفت و از استاندارهای نسبیت عام او استفاده برد. Affine field theory نامی بود که اروین در نهایت بر روی این تحقیقات خودش گذاشت. او این تحقیقات را در سال 1947 و در یک سخنرانی در مجلسی سلطنتی او را به دانشمندان دیگر معرفی کرد. انیشتین با وجود این که خود در این راه به اروین مشورت میداد؛ اما پس از خواندن تحقیقات اروین شرودینگر به شور کامل آن را مورد انتقاد قرار داد! او پژوهشهای انجام شده توسط اروین را ناقص و بسیار ابتدایی نامید. همین نظر انیشتین باعث شد که اروین از ادامه دادن پژوهش بر روی این موضوع دست بردارد و بر روی فعالیت دیگری تمرکز کند.
زندگی چیست؟
اروین شرودینگر یادداشتی مهم را از خود به جا گذاشت، که سالها پس از مرگش به شهرت بسیاری رسید. نام این یادداشت زندگی چیست و یا what is life است. در این مقاله اروین سعی کرده است تا آنتروپی منفی و یا نگاتروپی را به صورت کامل بررسی کند و در آخر به وسیله کد ژنتیکیهای مختلفی که برای موجودات زنده وجود دارد، مفاهیم مربوط به مولکولهای بسیار پیچیده را مورد پژوهش قرار دهد. فلسفه هندی یکی از موضوعاتی بود که شرودینگر از مطالعه آن لذت بسیاری میبرد. این علاقه اروین در انتهای این مقاله معروفش به روشنی خود را نشان میدهد.
تاثیر مطالعات اروین شرودینگر بر سایر دانشمندان
هر آن چه که به عنوان مفهوم در حال حاضر در علومی مانند مهندسی ژنتیک و همچنین ساختار مارپیچی وجود دارد توسط دانشمندان زیادی کشف شدهاند. جیمز دی واتسون یک از این دانشمندان است که کشف مفاهیم زیادی در این علوم منتسب به او است. دفتر خاطراتی از این دانشمند باقی مانده است که در آن جیمز دی واتسون این گونه نوشته است: مطالعه مقالهای که شرودینگر آن را نوشته بود، به من کمک بسیاری کرد تا توانستم ژن را کشف کنم. میتوانم بگویم که آن مقاله الهام بخش من در این کشف بود.
علاوه بر جیمز دی واتسون، دانشمند دیگری در علم ژنتیک به نام فرانسیس کریک از تأثیری که مقالات اروین شرودینگر در این حوزه گذاشته بود صحبت کرده بود. او بسیاری از پیشرفتهایی که در علم ژنتیک رخ داد را مدیون تلاشها و مقالات اروین میدانست. سال 1955 سالی بود که اروین تصمیم گرفت خود را بازنشسته کند. او تا آن سال را در دوبلین ماند و به شهر دیگری مهاجرت نکرد. سال 1956 پس از این که بازنشستگی خود را اعلام کرده بود تصمیم گرفت به وین بازگردد.
از اتفاقات مهمی که در سال 1956 در زندگی اروین افتاد میتوان به شرکت کردن او در کنفرانسی جهانی اشاره کرد که درباره موضوع انرژی بود. به خاطر دیدگاهی که اروین شرودینگر نسبت به انرژی هستهای داشت، در سخنرانی ای که انجام داد حتی یک کلمه در آن باره به زبان نیاورد. او سعی کرد سخنرانی خود را با جملاتی فلسفی به پایان برساند. شک و تردیدی که اروین نسبت به انرژی هستهای در تمام زندگیاش داشت برای حضار در آن کنفرانس جالب و قابل توجه به نظر آمد.
باورهای دینی اروین شرودینگر
عرفان و علم، دو راهی است که هر دو به دنبال پاسخ به سوالات بزرگ انسانی هستند. اما آیا این دو مسیر متقاطعند؟ آیا میتوان به عنوان یک دانشمند به باورهای مذهبی پایبند بود؟ یکی از علمای بزرگی که در این بحث پررنگی داشته است، اروین شرودینگر، فیزیکدان برجستهای بود که به شکل غیرمنتظرهای به جهان معنوی هم پای نهاد. او به طور همزمان یک دانشمند و یک فیلسوف بوده است. شرودینگر عمیقاً به تأمل در مسائل متافیزیکال و معنوی پرداخت و از آنجا که او اهل دینی بود، باورهای مذهبی نیز در زندگی و آثارش جایگاه داشت.
برخلاف بسیاری از همتایان علمیاش، شرودینگر از دیدگاه دینی به دنیا نگاه میکرد. او به عقاید هندو و تأثیر آنها بر فهم و نگرش به جهان پرداخت. این اتفاق نشان میدهد که حتی علمای بزرگ، میتوانند از تلفیق علم و باورهای مذهبی برای رسیدن به یک نگرش جامعتر نسبت به وجود و جهان استفاده کنند.
در نهایت، میتوان گفت که باورهای مذهبی اروین شرودینگر نشان از این دارد که حلقه ارتباطی بین علم و ایمان، بیش از آنچه که گاهی فکر میشود، محکم و چالشبرانگیز است. این موضوع به ما یادآوری میکند که باید با ذهنی باز و پذیرا به دنیای پیچیده اطرافمان نگاه کنیم و از تجربه و دیدگاههای مختلف بهره ببریم.
زندگی شخصی اروین شرودینگر و مرگ او
آنی برتل نام همسر اروین شرودینگر بود. آنها پس از آشنایی با یکدیگر در سال 1920 و در ششم ماه آوریل پیمان ازدواج بستند. اروین سالهای زیادی را با بیماری سل درگیر بود. این بیماری پس از ازدواجش با آنی برتل شدت پیدا کرد و حتی او را چند باری به بیمارستان کشاند. از اشتباهات اروین شرودینگر در زندگی شخصیاش نمیتوان چشم پوشید. او با وجود تعهدی که نسبت به آنی داشت در سالهای پس از ازدواجش با زنان دیگری نیز در رابطه بود.
در آخر اروین شرودینگر در سن 73 سالگی و بر اثر بیماریای که سالها با آن درگیر بود در سال 1961 و چهارم ماه ژانویه چشمانش را بر روی جهان بست. پیکر او در منطقهای به نام الپباخ در کشور اتریش دفن شده است. جایزه نوبل تنها افتخار اروین در زندگیاش نبود، بلکه او جایزهها و موقعیتهای مهم دیگری چون عضویت در آکادمی سلطنتی علوم در شهر لندن، مدال مکس پلانک، مدال علم و هنر کشور اتریش و اولین جایزه اروین شرودینگر کشور اتریش را نیز به دست آورده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات نادر فقیه زاده، اردوان فرهاد مشیری، عباس برزگر، لقمان حکیم را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کلام آخر
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله مروری بر زندگی اروین شرودینگر داشتیم و با هم نگاهی به دستاوردهای او در زندگیاش انداختیم. تنوع بالا در طرز فکری از ویژگیهایی بود که اروین شرودینگر را در دسته معدودی از دانشمندان قرار داده بود. او علاوه بر فعالیتهای تخصصیاش به موضوعات دیگری چون زبانهای غربی، مذهبهای شرقی، ادبیات و فلسفه علاقه داشت و حتی چندین مقاله انگلیسی نیز در این موضوعها منتشر کرده بود. علوم باستانی یونان از موضوعاتی بود که او ساعتهای زیادی را صرف مطالعهاش میکرد. نگاهی که یونانیان باستان نسبت به علم داشتند او را تحت تأثیر قرار میداد.
اروین به این باور رسیده بود که باید به علم به عنوان ابزاری نگاه کرد که با آن میتوان ناشناختههایی که در جهان هستی وجود دارد را کشف کنیم و بشناسیم.پروفسور تری رالف یکی از نوههای اروین شرودینگر است که تصمیم گرفت در زندگیاش قدمهای پدربزرگش را دنبال کند و جا پای او بگذارد. او در دانشکده سلطنتی در شهر لندن به عنوان استاد فیزیک کوانتوم مشغول به کار است.
در ادامه سخنان معروفی از شرودینگر را میخوانیم:
- تنها چیزی که پایانی ندارد، زمان حال است.
- ما به این دنیای مادی که علم تعریف میکند، تعلق نداریم. ما در اینجا حضور نداریم و تنها نمود فیزیکی ما در آن موجود است.
- وظیفهی ما دیدن مواردی که دیده نشدند نیست. وظیفهی اصلی، تفکر متفاوت نسبت به مواردی است که تا به امروز میدیدیم.
آیا شرودینگر را در کتابهای درسی خود به یاد دارید؟ کدام بخش از زندگی اروین شرودینگر برای شما الهام بخش بود؟ با ما در قسمت نظرات در میان بگذارید.
منبع: Wikipedia
هنوز مادرprofesour روی دست جناب آروین شرودینگر نزائیده(علی الخصوص ثابت پلانک)