اکثر مردم حسادت را یک احساس منفی میدانند؛ اما این یک احساس طبیعی است که همه ما تجربه میکنیم. وقتی سخت کار میکنیم و پس از مدتی آن را رها میکنیم و یا خسته میشویم، ممکن است تعجب کنیم که چگونه دیگران به این راحتی به موفقیت میرسند. ما چهکار اشتباهی انجام میدهیم؟ چرا آنها موفق میشوند و ما نه؟ آیا واقعاً آنها لیاقتش را دارند و ما لیاقت موفقیت را نداریم؟
بهتر است بدانید محققان معتقدند حسادت چیزی بیش از ناتوانی در کنترل احساسات ماست. در عوض، بخش اساسی از طبیعت انسان را منعکس میکند و خواسته های ریشه دار ما را آشکار میکند.
درک این احساس میتواند آنچه را که ما را هدایت میکند آشکار کند. سپس میتوانیم از این دانش برای شکلدهی بهتر آیندهمان و داشتن یک زندگی شاد و معتبر استفاده کنیم. برای شناخت بیشتر موضوع حسادت و یافتن راهی برای استفاده مثبت از این حس، همراه تیم دانشگاه کسبوکار بمانید تا در این مقاله به طور مفصل به آن بپردازیم.
چرا حسادت میکنیم؟
به گفته راج راگوناتان (Raj Raghunathan)-دکترای تخصصی (دانشگاه تگزاس)- حسادت ما ناشی از یک گرایش ذاتی است که توسط اجدادمان ایجاد شده است.
از لحاظ تاریخی، انسانها در گذشته با گروهی حدود 150 نفر زندگی میکردند. ما منابع را در گروه به اشتراک میگذاشتیم و با گروههای اجتماعی دیگر بر سر منابع به رقابت میپرداختیم. بنابراین عملکرد بهتر از دیگران به معنای جمعآوری منابع بیشتر بود. آنهایی که تلاش بیشتری میکردند و عملکرد بهتری داشتند، به طبع منابع بیشتری در اختیار داشتند و حتی توسط اطرافیانشان بهتر محافظت میشدند(زیرا مهارتهایشان به نفع اطرافیانشان نیز بود).
تحقیقات نشان میدهد که وقتی حسادت را تجربه میکنیم عملکرد بهتری داریم. بنابراین ما به طور طبیعی آن را تجربه میکنیم زیرا ما را به سمت بهترین نسخه از خودمان سوق میدهد که از لحاظ تاریخی شانس ما را برای بقا افزایش میدهد.
اما آگاه باشید که اگر این احساس به طور نادرست استفاده شود، میتواند بسیار مخرب باشد. میتواند روابط دوستی را از بین ببرد یا باعث رنجش شما از دوستانتان شود و ما را مجبور کند که به طور غیرقابل کنترلی خودمان را سرزنش کنیم. حسادت اغلب در روابط ما ظاهر میشود و در موارد شدید باعث آزار عاطفی و جسمی ناشی از بیاعتمادی میشود.
حال شاید برایتان سؤال شود چگونه میتوان از حسادت برای رشد خود استفاده کرد و در عین حال از جنبه سمی آن نیز اجتناب کرد؟ برای فهمیدن پاسخ این سؤال همچنان همراه تیم دانشگاه کسبوکار بمانید.
درک کنید که حسادت چگونه کار میکند؟
گاهی ما تمایل داریم از اصطلاحات حسادت و دشمنی بهصورت مترادف استفاده کنیم؛ اما خودتان میدانید که تفاوت مشخصی بین این دو وجود دارد و حسادت بیشتر به موضوع کمبود اشاره دارد. در واقع وقتی کسی چیزی را دارد که ما میخواهیم، حسادت میکنیم. یا وقتی میترسیم چیزی را که از قبل داریم از دست بدهیم، احساس حسادت میکنیم.
آپیو (Appio) میگوید: اگر معتقدیم منابع محدود هستند، محکمتر به چیزهایی که داریم میچسبیم یا وقتی میبینیم دیگران به آنچه میخواهیم یا نیاز داریم چشم دارند و همان را میخواهند، وحشت میکنیم.
ما تعجب میکنیم، آیا این منبع برای من کافی است؟ اگر آنچه را که نیاز دارم بهاندازه کافی دریافت نکنم چهکار خواهم کرد؟ و یا اگر آنچه را که دارم از دست بدهم چه کار خواهم کرد؟
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات هوش هیجانی، افزایش اعتماد به نفس و سخنوری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
کمبود و حسادت
بسیاری از روانشناسان از این طرز تفکر با نام “ذهنیت کمبود” یاد میکنند. به بیان سادهتر، این ترس از این است که منبع کافی برای بهدستآوردن وجود نداشته باشد. به عنوان مثال تمجیدهای شغلی را در نظر بگیرید. آپیو توضیح میدهد: اگر در این تفکر فاجعهبار گیر کنیم، بهگونهای رفتار میکنیم که انگار خوشبختی یا موفقیت آینده ما کاملاً به گرفتن یا نگهداشتن این تعریف و تمجید یا شخص خاصی بستگی دارد. با استفاده از این دید تونلی، حسادت میتواند بهراحتی به دشمنی تبدیل شود؛ زیرا چشمانداز ما را محدود میکند و احساس کمبود ایجاد میکند. حفظ طرز فکر “ذهنیت کمبود” میتواند حسادت و دشمنی را ترویج کند و حسادت و دشمنی میتوانند طرز فکر “ذهنیت کمبود” را تقویت کنند. آپیو (Appio) میگوید: این به هر دو صورت کار میکند و یک رابطه دوطرفه است.
اما با حسادت خوشخیم که میتوان آن را نوعی حسادت تعریف کرد که هنوز به دشمنی تبدیل نشده است، شما بهسادگی ثروت و داشتههای شخص دیگری را میبینید و آنها را برای خود میخواهید. این خواسته لزوماً ریشه در کمبود شما ندارد و لزوماً چیز بدی نیست. در آغوش کشیدن حسادت فوایدی نیز برای شما دارد؛ زیرا نوع درست حسادت میتواند باعث شود برای داشتن چیزی سختتر کار کنید. آپیو میگوید: اگر در هنگام حسادت یا دشمنی، نسبت به خود کنجکاو و دلسوز باشید، ممکن است یاد بگیرید که چیز مهمی در روابط یا شغل شما گم شده است. سپس میتوانید از این بینش برای ایجاد تغییراتی در زندگیتان استفاده کنید که به شما کمک میکند چیزهایی را که برایتان ارزشمند است به دست آورید یا نگه دارید.
پیشنهاد میکنم در این رابطه مقاله خلاصهی کتاب معجزه شکرگزاری را در دانشگاه کسب و کار بخوانید.
حسادت و انگیزه
شاید فهمیدن این موضوع برایتان جالب باشد که در یک مطالعه در سال 2011، محققان در واقع رابطهای بین حسادت، انگیزه و عملکرد پیدا کردند. محققان نوشتند: در چهار مطالعه متوجه شدیم که حسادت خوشخیم، افراد را برای داشتن عملکرد بهتر تحریک میکند. حسادت خوشخیم در ابتدا ممکن است احساس ناامیدی را در شما زنده کند؛ اما در انتها منجر به انگیزه تلاش برای بهبود میگردد.
این مطالعه بین غبطه خوردن، تحسین و حسادت تفاوت ایجاد میکند. فیلسوف سورن کیرکگارد (Søren Kierkegaard)، تحسین را معادل “تسلیم شادی خود” نامید. بهعنوانمثال فرض کنید وقتی که شخص دیگری آنقدر در چیزی خوب است که شما میتوانید فقط با خوشحالی به اینکه دیگری چقدر خوب است نگاه کنید. از سوی دیگر، کی یرکگور (Kierkegaard) حسادت را “اظهار نفس ناراضی” نامید. یعنی شما معتقدید که میتوانید در کاری به اندازه یک شخص دیگر خوب باشید؛ اما ناراضی هستید، زیرا این طور نیستید و به اندازه آن شخص عملکرد خوبی ندارید.
برای مثال، از نگاه من، لبرون جیمز قابل تحسین است؛ زیرا من هرگز بهاندازه او بسکتبالیست خوبی نخواهم شد و با این موضوع مشکلی ندارم، پس من او را تحسین میکنم. از طرف دیگر، من به یک همکار حسادت میکنم؛ زیرا شانس بیشتری وجود دارد که بتوانم به موفقیت او برسم و این باعث میشود که من از داشتن این حس ناراضی باشم.
از حسادت به عنوان انگیزه استفاده کنید
میدانم که تا الان متوجه شدهاید که تحسین بهاندازه حسادت روشنکننده موتور انگیزه شما نیست؛ زیرا هیچ انتظاری وجود ندارد که شما به آن سطح عالی برسید (در مثال بهترین بسکتبالیست جهان). اما از سوی دیگر، با حسادت میتوانید نسخه بهتری از خود را متصور شوید که یک تصور تلخ و شیرین است. حسادت یک احساس منفی؛ اما در خدمت هدفی مثبت است. سارا هیل (Sarah Hill)، استاد بخش روانشناسی در دانشگاه مسیحی تگزاس، میگوید: حسادت بهنوعی مانند تجربه درد فیزیکی است. وقتی چیزی داغ را لمس میکنیم یا به انگشت پای خود ضربه میزنیم، این چیزها خوشایند نیستند؛ اما در نهایت عملکرد مفید و سازگاری را ارائه میکنند.
یعنی در مورد درد جسمی، این درد از آسیب بدن ما جلوگیری میکند. هیل بیان میکند که در مورد چیزی مانند حسادت، این عملکرد میتواند مانند درد جسمی به شما کمک کند، اگر هنگام این احساس به دنبال راههایی برای بهبود خود یا بهبود وضعیت خود باشید.
هیل و همکارانش تحقیقات خود را در مورد اثرات شناختی حسادت انجام دادند. او میگوید: آنچه که ما دریافتیم این بود که در چندین مطالعه، هر تجربه حسادت در واقع توجه و حافظه ما را برای کسب اطلاعات در مورد رقبا یا افراد اجتماعی نزدیکمان افزایش میدهد. بهعنوانمثال، در یک مطالعه، شرکتکنندگانی در آزمون که جزئیات مربوط به رقبایشان را به حافظه خود سپرده بودند، عملکرد بهتری داشتند؛ یا به عبارت دیگر کسانی که حسادت را در آزمون تجربه کرده بودند عملکرد بهتری داشتند. پس میتوان گفت، حسادت میتواند به شما کمک کند تا روی جزئیات هدف حسادت خود و موضوعاتی که به آنها حسادت میکنید تمرکز کنید. حسادت باعث میشود شما به طور طبیعی توجه بیشتری بر روی هدف خود کنید؛ زیرا اگر به چیزی حسادت میکنید، به احتمال زیاد آن چیز برای شما مهم است.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات راندمان، حواس پرتی و مدیریت استرس را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
بیایید برای درک بهتر مطلب مثال دیگری را باهم بررسی کنیم
به عنوان مثال فکر کنید که شما یک روزنامهنگار یا نویسنده هستید، اگر شخص دیگری در حوزه نویسندگی از شما بهتر باشد، احساس بدی در شما ایجاد میکند؛ زیرا این امر مربوط به امرار معاش شماست. بنابراین حسادت در این جا به نوعی مفید است. شما به جایگاهی که در حرفه خود هستید توجه میکنید و انگیزه دارید که بهتر عمل کنید.
با این حال، باید مراقب باشید؛ زیرا حسادت میتواند به انگیزه شما آسیب برساند. باید متوجه شوید که حسادت میتواند فرسوده و مخرب هم باشد. این نکته مهم است که وقتی افراد حسادت میکنند، توانایی در تمرکز بر چیزهای دیگر را از دست میدهند.
ممکن است باز هم آنقدر گرفتار موضوع حسادت خود شویم که دید تونلی پیدا کنیم. این دید تونلی میتواند منجر به رفتارهای مخربتر و ناشی از حسادت شود، مانند تضعیف موقعیت شخصی یا نشخوار فکری درباره شکستهای قبلی خودمان. این دقیقاً همان حسادتی است که انگیزه دهنده نیست.
علائم حسادت را بشناسید
میخواهم با شما رازی را در میان بگذارم، اگر میخواهید از حسادت به عنوان یک انگیزه استفاده کنید، باید آن را در زمان بروزش تشخیص دهید. اغلب اوقات، ما بدون بررسی این که آن موضوعات چه احساسی در ما ایجاد میکنند، به موضوعهای مختلف واکنش نشان میدهیم. این یک فرصت از دست رفته برای رشد است. به عنوان مثال، فرض کنید یک ستاره اینستاگرامی را دنبال میکنید که همیشه در سراسر جهان با جت شخصی خود سفر میکند. او یک عکس جدید ارسال میکند و شما یک اسپاسم میل میکنید. نمیتوانید از نگاه کردن به آن دست بردارید. یا شاید شما چشمان خود را گرد میکنید و فکر میکنید، جالب است شاید یک سلفی دیگر در مقابل کوه از آن ستاره اینستاگرامی برای شما خوب باشد!
بررسی این نوع واکنشها سودمند است. آیا از سلفیهای ستارگان اینستاگرامی دلخور هستید یا چیزی در مورد این عکس وجود دارد که میخواهید به آن برسید؟ اگر دومی است، چه چیزی در عکس وجود دارد که میل را در شما برمیانگیزد؟ شاید شما در محل کار استرس دارید از آن جهت که سالهاست به تعطیلات نرفتید. شاید فقط بخواهید بیشتر از خانه بیرون بروید و چیزهای جدیدی ببینید. یا شاید فقط میخواهید عکسهای بهتری بگیرید! پاسخ هرچه که باشد، حسادت میتواند به عنوان محرکی برای روشن کردن اهداف شما باشد، چه برنامه ریزی برای تعطیلات از محل کار یا یک سفر جادهای در این آخر هفته. وقتی در مرحله اول بدانید چه میخواهید، رسیدن به آنچه میخواهید بسیار آسانتر است. حسادت میتواند به شما کمک کند تا آن را بفهمید، اما ابتدا شما باید آن را تشخیص دهید.
به دلیل وجود حسادت حس بدی نداشته باشید
کمی دلسوزی برای خود میتواند مانع از تبدیل حسادت شما به دشمنی شود. هیل میگوید: افراد دچار نوعی حسادت میشوند که در آن احساس بدی نسبت به احساسات خود پیدا میکنند و این باعث میشود احساس بدتری نسبت به خودشان داشته باشند که سپس منجر به مارپیچ منفی منفی میشود.
درک اینکه چرا حسادت میکنید اولین قدم مهم در استفاده حداکثری از یک احساس مخرب است. میتوانید حسادت خود را بپذیرید و ادامه دهید.
هیل ادامه میدهد: در درک نحوه عملکرد ذهن ما چیزی وجود دارد که به ما اجازه میدهد به رفتار خود نگاه کنیم، سری تکان دهیم و بگوییم، خب، خب، متوجه شدم، میدانم چرا این احساس را دارم. او میگوید، در انجام این کار باید بپذیرید که بله واقعاً ممکن است شخص دیگری از شما بهتر عمل کند یا در کاری که شما موفق نشدهاید موفق شود. شما همچنین باید اعتراف کنید که این ممکن است شما را کمی حسود کند. اما این بدان معنا نیست که شما انسانی وحشتناک و یا یک بازنده هستید، همه اینها فقط بخشی از تجربه انسانی هستند.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تقویت حافظه، کمال گرایی، افزایش تمرکز را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
حسادت و دشمنی
لورن آپیو (Lauren Appio) میگوید وقتی حسادت به دشمنی تبدیل میشود، میتواند قضاوت شما را مخدوش کند و شما را پارانوئید کند. به همین دلیل است که بررسی حقایق مهم است. متوجه شوید که آیا تجربیات فعلی را از دریچه تجربیات گذشته میبینید یا خیر. شاید در گذشته ما مواقعی وجود داشته است که منبعی خاص را به اندازه کافی در دسترس نداشتید و یا چیزی از شما گرفته شده است. اما آیا این اتفاق در حال حاضر هم رخ میدهد یا با توجه به سابقهتان این را فرض میکنید؟
نتیجه این است که وقتی حسادت میکنید، خیلی آسان است که نسبت به خودتان بد باشید و پارانوئید شوید؛ اما معمولاً این فقط اوضاع را بدتر میکند. پس سعی کنید هنگام تجربه حسادت، احساس بد داشتن نسبت به خودتان را دور کنید و با خودتان کمی مهربانتر باشید.
با کسانی که به آنها حسادت میکنید ارتباط برقرار کنید
میدانم که تا الان متوجه شدهاید که اگر به کسی حسادت میکنید، اغلب به این دلیل است که او ماهر و با استعداد است یا به چیزی که شما نرسیدهاید، دست یافته است. اگر شما هم میخواهید به آنجا برسید، به خوبی با افرادی که به آنها حسادت میکنید ارتباط برقرار کنید. شما میتوانید این کار را با ارائه پشتیبانی خود انجام دهید، خواه با کمک به آنها در راه اندازی یک پروژه جدید یا فقط تبریک به آنها برای ارتقاء. وقتی از همسالان خود حمایت میکنید، ممکن است همچنان به آنها حسادت کنید در واقع تقریباً غیرممکن است که به آنها حسادت نکنید؛ اما شما به آنها کمک کردهاید تا موفق شوند. بهتر است بدانید حمایت کردن یا کمک کردن به نوعی پادزهر حسادت است.
آپیو (Appio) میگوید این راهحل نمونهای از یک استراتژی تنظیم هیجانی است که “عمل مخالف” نامیده میشود. یعنی شما عمداً تصمیم میگیرید برعکس آنچه که فکر میکنید، عمل کنید. تمرین عمل مخالف در واقع میتواند حالات احساسی متفاوتی را در شما ایجاد کند، شاید حالتهایی که باعث میشود احساس سخاوتمندی، خوش بینی و مهربانانهتری داشته باشید.
حسادت و بی لیاقتی
آگاه باشید که حسادت اغلب با احساس بی لیاقتی ارتباط دارد. اما وقتی از شخص دیگری که به او حسادت میکنید، حمایت میکنید، احساس مفید بودن میکنید و حتی ممکن است خود را مسئول مشارکت در موفقیت او بدانید. به نوعی موفقیت آنها را با خود به اشتراک میگذارید. به عنوان مثال، به جای اینکه در مورد ارتقای شغلی همکارتان فکر کنید، میتوانید با تبریک گفتن به او و ارائه کمک در صورت نیاز در موقعیت جدید، از او حمایت کنید. به علاوه، موفقیت به ندرت یک نمایش یک نفره است. اغلب این یک تلاش گروهی است که از طریق شبکهای از سیستمهای پشتیبانی به دست میآید. با پرورش آن، شما همچنین بستری برای موفقیت خود میسازید.
همچنین این مسئله ممکن است به تغییر طرز فکر شما در مورد موفقیت کمک کند. به جای اینکه از دید کمبود به آن نگاه کنید، سعی کنید با فکر کردن فراوان به آن نزدیک شوید. راههای زیادی برای موفقیت وجود دارد. آپیو( Appio) پیشنهاد میکند: به خود یادآوری کنید که بیش از اندازه کافی راه برای رسیدن به آنچه میخواهید وجود دارد، این مسئله باعث میشود اینگونه بیاندیشید که اگر شخص دیگری میتواند چیزی را که شما میخواهید داشته باشد، پس شما نیز میتوانید آن را داشته باشید.
کمک بخواهید
نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که کمک خواستن شکل دیگری از حمایت است؛ زیرا فرد مقابل را به عنوان یک مرجع برای شما تثبیت میکند. اگر همکار شما برای عملکرد فوقالعادهاش پاداش دریافت کند، ممکن است بلافاصله احساس کنید که کنار گذاشته شدهاید. این احساس را بپذیرید، سپس از همکار خود بخواهید در مورد عملکرد خود به شما بازخورد بدهد. حتی اگر هنوز احساس حسادت میکنید، سعی کنید لحن دوستانهتر و همدلانهتری داشته باشید.
از نقطه نظر عملی، ارائه پشتیبانی میتواند به شما کمک کند با همتایان خود ارتباط برقرار کنید. این مسیر ممکن است به شما کمک کنند به دستاوردهای مشابه برسید.
آپیو (Appio) توضیح میدهد: شاید شخصی که بهخاطر دریافت پروژه یا جایزهای که میخواستید به او حسادت میکنید، بتواند ارتباط شبکهای خوبی برای شما باشد. اگر حسود بمانید و از آنها دوری کنید یا به رابطه خود با آنها آسیب بزنید، فرصت پیوستن به آنها را از دست میدهید.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات مهارت های زندگی، احساس تنهایی و اخلاق حرفه ای را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
خواسته خود را مشخص کنید
همگی ما انسان هستیم و اغلب غرایز ما هستند که ما را کنترل میکنند. ما با چیزهایی که دیگران دارند جذب میشویم و در نهایت احساس میکنیم که باید چیزی داشته باشیم. در دنیای امروز پول و موقعیت به عنوان یکی از اجزای ضروری شادی به نظر میرسند.
اما این غرایز طبیعی اغلب گمراه کننده هستند. به دنبال غریزهها رفتن ممکن است شادی کوتاه مدتی به همراه داشته باشد؛ اما به ندرت منجر به رضایت طولانی مدت میشود.
همین موضوع در مورد افکار حسادت آمیز نیز صادق است. گاهی اوقات، افکار حسادت آمیز ما در واقع گمراه کننده هستند. ما فکر میکنیم که دستیابی به آنها ما را خوشحال میکند؛ اما این احساسات مانند یک سراب هستند. آنها در واقع ما را راضی نمیگذارند و هر خواستهای به خواسته دیگری منتهی میشود؛ زیرا ما دائماً در حال تلاش برای بهتر شدن هستیم.
خواسته واقعی یا کاذب
در این قسمت میخواهیم کلیدهایی را برای شناخت خواستههای واقعی و کاذب بیان کنیم:
- خواستههای واقعی آنهایی هستند که به رضایت طولانی مدت منجر میشوند. ما آنها را به خودی خود خوب میدانیم. وقتی آنها را داشته باشیم، به هیچ چیز دیگری نیاز نداریم.
- آرزوها و خواستههای کاذب آنهایی هستند که در اینجا و اکنون طلب میکنیم. ما فکر میکنیم که آنها ما را خوشحال میکنند و برای مدت کوتاهی هم این کار را میکنند. اما پس از مدتی، این لذت از بین میرود و ما فاقد شادی واقعی و طولانی مدت هستیم.
اغلب، آرزوها و خواستههای کاذب ما برای مدت کوتاهی ما را خوشحال میکنند؛ اما نمیتوانند آن سوراخ کمبود را برای مدت طولانی پر کنند.
وقتی احساس حسادت میکنید همه اینها را در ذهن داشته باشید. چیزی که به آن میل دارید یک میل واقعی یا کاذب است؟ آیا منجر به رضایت طولانی مدت خواهد شد؟ اگر نه، احتمالاً سطحی است و ارزش وقت گذاشتن و فکر کردن را ندارد.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات طوفان فکری، فوبیا، کاریزماتیک و هوش تجاری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
جمع بندی
خوشحالیم که تا انتها همراه دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله در کنار هم متوجه شدیم که ما به طور طبیعی حسادت را به عنوان احساسات سمی میبینیم؛ اما پروفسور هیل ما را تشویق میکند که حسادت را منفی درک نکنیم. به جای احساساتی شدن و قضاوت خود، با این واقعیت کنار بیایید که هیچ کس کامل نیست. همه ما در مقطعی از عملکرد بهتری برخورداریم. وقتی این اتفاق میافتد، طبیعی است که ما ناراحت شویم.
وقتی این را پذیرفتیم، میتوانیم حسادت را فرصتی برای رشد بدانیم، نه نشانهای از شکست. همانطور که در این مقاله توضیح داده شده است، میتوانید این کار را با موارد زیر انجام دهید:
روشنگری در مورد آنچه میخواهید: واقعاً به چه چیزی حسودی میکنید؟ آیا این یک میل واقعی است یا آرزویی که رضایت آنی را ارائه میدهد و میل به چیزی بیشتر را پنهان میکند؟
هنگامی که دقیقاً آنچه را که میخواهید مشخص کردید، از آن برای درک پتانسیل و هدایت رشد خود استفاده کنید.
شما در چه موقعیتهایی دچار حس حسادت شدهاید؟ آیا درگیر حس منفی شدید یا از آن در جهتی مثبت استفاده کردید؟