دوستان و همچنین همکاران خانم پروانه وثوق درباره او این گونه میگویند: مراکزی که در اروپا و آمریکا در حوزه پزشکی کار میکنند بارها به ایشان مشاغل و سمتهایی با درآمد آن چنانی پیشنهاد دادهاند. در حالی که هیچ کدام از این پیشنهادات نتوانست پروانه وثوق را تحت تأثیر قرار دهد و نظرش را جلب کند. با تمام این شرایط پروانه وثوق تصمیم خودش را گرفته بود. تصمیم نهایی خانم وثوق برای زندگیاش ماندن در ایران و کمک به تمام کودکان بیمار ایرانی بود. اگر قصد دارید درباره فرشته پزشکی ایران بیشتر بدانید، حتما تا انتهای این مقاله همراه ما بمانید.
پروانه وثوق در بیمارستان محک
سال 1370 بود که خانم سعیده قدس تصمیم گرفت مؤسسهای خیریه را با نام محک تأسیس کند تا بتواند از طریق آن تمامی کودکان درگیر بیماری سرطان را کمک مالی و حمایت عاطفی کند. در همان سالها پروانه وثوق یکی از اولین پزشکانی بود که تصمیم گرفت بدون دریافت هیچ گونه حقوقی در این مؤسسه مشغول به کار شود. پروانه وثوق متخصص اطفال بود و پس از پیوستن به مؤسسه محک با تلاشهای بی دریغش توانست در این مؤسسه بخش خون شناسی را برپا کند. در همان سالها به پاس تلاشهایش برای مؤسسه محک به عنوان رئیس هیئت امنای مؤسسه محک انتخاب شد.
دکتر پروانه وثوق تا آخرین روزهای زندگیشان در همین سمت به کودکان کشورمان ایران خدمت کردند. با وجود این که ایشان ساعتهای زیادی را صرف درمان کودکان بیمار در مؤسسه محک میکردند از ساعتهای فراغتشان نیز بهره میبردند و در دانشکده پزشکی درون دانشگاه تهران تدریس کرده و دانش خود را به نسل جوان منتقل میکردند.
یکی دیگر از اهداف ایشان همواره تربیت و پرورش پزشکانی متعهد برای سرزمینمان ایران بوده است. آن چه در این قسمت مطالعه کردیم تنها بخش کوچکی از زندگی گهربار پروفسور پروانه وثوق بود. در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم به زندگی این پزشک بزرگ ایرانی بپردازیم، ما را تا انتهای این مقاله همراهی کنید.
پروانه وثوق کیست؟
شاید برای شناخت بهتر ایشان لازم باشد ابتدا به سؤال کلی پروانه وثوق کیست پاسخ دهیم. در سال 1314 هجری شمسی پروفسور پروانه وثوق در شهری به نام تفرش که در استان مرکزی واقع شده است، به دنیا آمد. سال 1342 ایشان موفق به اخذ مدرک دکتری عمومی خود از دانشگاه تهران شدند. یک سال پس از فارغالتحصیلی تصمیم گرفتند که به آمریکا سفر کنند تا بتوانند دانش خود را ارتقا ببخشند. ایشان در سالهای حضورشان در کشور آمریکا در دانشگاههای بزرگی همچون ماساچوست، کمبریج و همچنین ایلینوی مشغول به تحصیل شدند.
در آن سالها دورههای تخصصی و همچنین فوق تخصصی در حوزه کودکان و اطفال را در این دانشگاهها گذراندند. سرانجام برای دوره تخصصی پزشکی خود حوزه خون و سرطان کودکان را انتخاب کردند و این دوره تکمیلی را در دانشگاه بزرگ واشنگتن به پایان رساندند. سال 1350 پروفسور وثوق تصمیم گرفتند که به ایران بازگردند.
کار کردن در کنار دکتر قریب از مهمترین دلایلی بود که ایشان را برای بازگشت به ایران ترغیب کرد. پروانه وثوق در مرکز پزشکی کودکان و همچنین در بیمارستان کودکان مفید در کنار پروفسور محمد قریب که استاد سابق ایشان بود مشغول به کار شدند. در همان سالها تصمیم گرفتند که در دانشکده پزشکی در دانشگاه تهران دورههای تکمیلی و تخصصی در حوزه سرطان کودکان و هماتولوژی را برپا کنند. از همین رو بسیاری از پزشکان پروانه وثوق را به عنوان بنیان گذار واحد سرطان کودکان در بیمارستانهای کشورمان ایران میشناسند.
پایه گذاری رشته سرطان کودکان و فوق تخصص خون در ایران
در سال 1343 و با حضور فعال پروانه وثوق بیمارستان کودکان شهر آزاد به عنوان بیمارستانی خیریه برای کودکان تأسیس شد. پس از آن هیئت امنای این بیمارستان از پروانه وثوق درخواست کردند تا بخش مربوط به هماتولوژی و همچنین آنکولوژی را در این بیمارستان برپا کند و مدیریت آن را به دست گیرد. با وجود فعالیتهای خستگیناپذیر پروفسور وثوق در این بیمارستان، بیمارستان شهر آزاد به عنوان عضوی از مهمترین مراکز درمانی که در حوزه اطفال فعالیت میکند معروف شد.
پس از انقلاب اسلامی نام این بیمارستان تغییر کرد. در حال حاضر این بیمارستان با نام حضرت علی اصغر فعالیت میکند. بعد از انقلاب اسلامی و تغییر نام این بیمارستان پروانه وثوق پست خود را رها نکرد و هم چنان در آن جا مشغول به خدمت شد. تمام تلاش ایشان از این رو بود که بتوانند مرهمی برای زخمهای کودکانی باشند که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکنند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ایزاک نیوتن، غیاث الدین جمشید کاشانی، ارسطو و مارک آندره تراشتگن را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
پروفسور پروانه وثوق نمادی از مادر ترزا در ایران
پروانه وثوق بیش از پنجاه سال از زندگی خود را وقف خدمت به کودکان سرطانی کرد. ایشان با عشق و علاقهای بی پایان برای اهداف خود فعالیت میکردند؛ به گونهای که هیچ گاه وقت آن را پیدا نکردند که ازدواج کنند و یا فرزندی داشته باشند. ازدواج نکردن و نداشتن فرزند پروانه وثوق سبب شد تا مردم از ایشان با عنوان مادر ترزای ایران یاد کنند.
به گفته کسانی که پروانه وثوق را از نزدیک میشناختند تمام درآمد این پروفسور بزرگ از حقوقی بود که بیمارستان به ایشان پرداخت میکرد به علاوه حق ویزیتهایی که از کلینیک دریافت میکردند. پروانه وثوق زندگی خود را با همین درآمد میگذراند و هیچ گاه به خاطر فعالیتهای خیرخواهانهاش برای کودکان درخواست پول نکرد. حتی پیشنهادهایی با درآمدهای نجومی که از کشورهای مختلف به ایشان میشد هرگز ایشان را به مهاجرت راغب نکرد.
اگر علاقه مند به خواندن زندگی نامه بزرگان هستید میتوانید زندگی نامه افرادی چون فارابی، پیر امیدیار، امید کردستانی، جامی، علی شریعتی و … را نیز در سایت ما بخوانید.
آن گونه که از پروفسور وثوق یاد میکنند
همسایگان بیمارستان محک و همچنین افرادی که در خیابان ظفر ساکن بودند همواره پروانه وثوق را با صدای ماشین فولکس قورباغهایاش به یاد میآورند. همه آنها هنگام صحبت کردن درباره پروانه وثوق به چهره همیشه مهربان ایشان اشاره میکنند. پروانه وثوق پزشکی بسیار مهربان و عاشق بود، که عشق او به کودکان سبب میشد در طول روز بارها کلینیک خود که در خیابان فلسطین تهران قرار داشت را رها کند و به بیمارستان برود تا به ویزیت کودکان درگیر بیماری سرطان بپردازد.
ایشان ساعتهایی طولانی را بدون ذرهای خستگی در کنار بستر کودکان بیمار سپری میکردند. بیماران پروانه وثوق درباره ایشان میگویند که هرگز فراموش نمیکرد برای بخش اطفال همراه خود عروسک، شکلات و یا آبنباتهایی همراه خود بیاورد. پروانه وثوق عروسکهایی را که به کودکان بیمار میداد با دستان خودش میبافت.
هنگامی که خانوادهای به خاطر نداشتن توان مالی به ایشان مراجعه میکردند، پروفسور وثوق از هیچ کمکی دریغ نمیکردند و هر آن چه که از ایشان برمیآمد را انجام میدادند. به همین خاطر بسیاری از خانوادههای کودکان بیمار پروانه وثوق را با لقب فرشته محک صدا میزدند. همراه تیم دانشگاه کسب و کار باشید تا در قسمت بعدی همراه هم درباره سخت ترین لحظات پروفسور وثوق در زندگی بخوانیم.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات الکس فرگوسن، امیرکبیر، ریچل هالیس، توماس ادیسون، والت دیزنی و آلن دوباتن را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سختترین لحظات در زندگی پروانه وثوق
هنگامی که از پروانه وثوق درباره سختترین روزهای زندگیاش پرسیدند، ایشان این گونه گفت که:
سختترین روزها و لحظات برای من زمانهایی بود که تشخیص میدادم از این پس کاری از من برای کمک کردن به بیمار کوچکم بر نمیآید. در میان گذاشتن این موضوع با خانوادهها باعث میشد که در این سالها بارها و بارها شاهد ضجه و گریه مادران و پدرانی باشم که فقط معجزه میتوانست فرزند بیمارشان را به زندگی برگرداند.
زهرا دیانتی زاده پرستاری است که به واسطه همکاری با پروفسور وثوق سابقه دوستی بلند مدت ۴۱ ساله را با ایشان دارد. خانم دیانتی زاده در تمام این سالهای همکاری پروانه وثوق را در مطب و همچنین بیمارستان همراهی کرده است. ایشان درباره پروفسور این گونه میگویند:
پروانه وثوق پزشکی خیرخواه بود که کاملاً داوطلبانه و بدون گرفتن هیچ پولی تصمیم گرفت که با مؤسسه محک همکاری کند. در تمام این سالها همکاری دفعات زیادی مشاهده کردم که پس از خارج شدن بیمار از مطب بیرون آمدند و به منشی اشاره کردند که لطف کنید حق ویزیت بیمار را به ایشان برگردانید.
زهرا دیانتی زاده یادآوری میکند که روزی پدر کودکی که درگیر بیماری سرطان بود نزد پروفسور وثوق آمدند. پدر کودک نوبت بعدی فرزندش را فراموش کرده بود و با پشتگوش انداختن آن سبب شده بود که حال فرزندش وخیم شود. خانم دیانتی زاده در این باره میگوید هنگامی که پروفسور وثوق متوجه شد که پدر صاحب هشت فرزند دیگر نیز هست و برای درمان کودک بیمارش توان مالی ندارد، تصمیم گرفت تا تمام هزینههایی که شامل اقامت آنها در شهر تهران و همچنین درمان فرزند بیمار میشود را بر عهده بگیرند. در آن سالها هنوز مؤسسة خیریه محک برپا نشده بود.
مرور زندگی گهربار پروانه وثوق از زبان دوست نزدیک او
زهرا دیانتی زاده همچنین در مصاحبهای که درباره پروفسور پروانه وثوق انجام داده بود به این نکته اشاره کرد که بسیاری از بیماران ایشان بعد از این که دوران درمان را به اتمام میرساندند و سلامتی خود را به دست میآوردند، پس از سالهای طولانی هنگام فارغالتحصیلی و یا ازدواجشان با خوش حالی نزد پروانه وثوق میآمدند، تا به ایشان ادای احترام کنند و ایشان را از جریان زندگی خود با خبر کنند. بزرگترین شادی پروانه وثوق در سالهای فعالیتشان دیدن سلامتی و موفقیت بیمارانشان بود.
با وجود این که پروانه وثوق ساعتهای بسیار طولانی را در بیمارستان صرف درمان کودکان بیمار میکرد و همچنین پس از آن ساعات فراغت خود را به تعلیم و پرورش نسل جوان میپرداخت؛ اما شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که ایشان در طول زندگیشان بیش از 100 مقاله علمی و همچنین کتاب را در زمینه تخصصی بیماریهای خونی و همچنین بیماری سرطان در کودکان تألیف و تدوین کردند. ایشان همواره در تمام سمینارهای مؤسسات بینالمللی و همچنین برنامههای تخصصی حضوری پر رنگ و فعال داشتند. از جمله این مؤسسات میتوان به مؤسسه بینالمللی آنکولوژی اطفال، درمان سرطان و ائتلاف کودکان سرطانی خاورمیانه و همچنین شبکه بینالمللی تحقیقات اشاره کرد.
درسهایی که از زندگی پروانه وثوق میآموزیم
پروانه وثوق نامی آشنا در دنیای پزشکی ایران است. او یکی از برجستهترین پزشکان اطفال و متخصصان سرطان کودکان در کشورمان بود که عمر خود را صرف خدمت به بیماران کوچک و نیازمند کرد. او نه تنها یک پزشک مجرب و دانشمند بود، بلکه یک انسان مهربان، فداکار، متعهد و الهامبخش نیز بود. از زندگی این فرشته پزشکی میتوانیم درسهای بسیاری یاد بگیریم که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
عشق به کار در پروفسور وثوق
پروفسور وثوق عاشق کارش بود و با شور و شوق به درمان کودکان مبتلا به سرطان میپرداخت. او هیچگاه از خستگی و سختیهای شغلی گله نمیکرد و همیشه با لبخند و انرژی مثبت در کنار بیمارانش حضور داشت. همچنین ایشان با تلاش و پشتکار خود توانست در دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی تحصیل کند و دانش و تجربه خود را به نسلهای جوان انتقال دهد. او همچنین به عنوان رئیس هیئت امنای مؤسسه خیریه محک، بدون دریافت حقوق، به کودکان سرطانی کمک میکرد. این عشق به کار باعث شد که او تا آخرین لحظه عمرش فعال و مفید باشد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آرنولد شوارتزنگر، شیخ محمود شبستری، جیک جیلنهال و گاوس را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
انساندوستی و بخشش پروانه وثوق
پروانه وثوق یکی از مهربانترین و محبوبترین پزشکان ایران بود. او با مهربانی و صبر خود، رنج و درد کودکان بیمار و خانوادههایشان را تسکین میداد. ایشان همواره با صبر و حوصله به تمام بیماران خود احترام میگذاشت.
تعهد و مسئولیتپذیری در شخصیت پروفسور وثوق
پروانه وثوق یکی از متعهدترین و مسئولیتپذیرترین پزشکان ایران بود. او هیچگاه از تعهدات خود عقب نمینشست و همیشه سعی میکرد به بهترین شکل ممکن وظایف خود را انجام دهد. او به کودکان بیمار و خانوادههایشان قول میداد که تا آخرین نفس با آنها همراه باشد و این قول را همیشه عملی میکرد. همچنین ایشان به دانشجویان و همکاران خود قول میداد که همیشه در کنار آنها باشد و از آنها حمایت کند. پروفسور با تعهد و مسئولیتپذیری خود، توانست اعتماد و احترام همه را به خود جلب کند.
کلام آخر
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کردید. پروفسور وثوق پس از بیمار شدن و گذراندن دوره درمان مغلوب بیماری خود شد. او سرانجام در سیام اردیبهشت ماه سال 1392 و در سن 78 سالگی برای همیشه چشمان خود را بر روی جهان بست. در سال 1394 شورای شهر تهران تصمیم گرفت به خاطر خدمات بزرگ پروفسور پروانه وثوق با برگزار کردن مراسمی که بیماران کوچک مؤسسه خیریه محک نیز در آن حضور داشتند و همچنین با حضور اعضای شورای شهر تهران و پزشکان مختلف تاریخ دوم اردیبهشت ماه را به نام ایشان نام گذاری کنند.
آیا با خدماتی که پروانه وثوق به کشورمان ایران عرضه کرد آشنا بودید؟ کدام بخش از زندگی این پروفسور بزرگ برای شما الهام بخش بود؟
منبع: Wikipedia