میرزا محمدتقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر، قهرمان مبارزه علیه استعمار و نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدین شاه بود. او اندکی پس از رسیدن به صدارت، اصلاحات خود را آغاز کرد و تا پایان زندگیاش به آن ادامه داد. یکی از مهمترین اقدامات امیرکبیر در این دوران، بنیانگذاری مدرسه دارالفنون برای آموزش علوم جدید در تهران بود. علاوه بر این، روزنامهی وقایع اتفاقیه را تاسیس کرد که دومین نشریه فارسی زبان در ایران محسوب میشد. امیرکبیر اقدامات همه جانبهاش را با هدف پیشرفت ایران و حفظ استقلال آن انجام داد؛ همین امر موجب حسادت و توطئه اطرافیان علیه او و قتل غمانگیزش شد. ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به شرح زندگی این صدراعظم با درایت و بررسی اقدامات مهمش میپردازیم.
زندگینامه امیرکبیر
میرزا محمدتقی در 19 دی ماه سال 1185 شمسی در روستای نوقند فراهان در اراک متولد شد. پدر او کربلایی قربان یکی از خدمتکاران قائم مقام اول یعنی میرزا عیسی بود. او مدتی بعد ارتقای درجه یافت و ابتدا مسئول آشپزخانه و بعد دربان او شد. مادر او نیز زنی با اصل و نسب به نام فاطمه سلطان بود که عمر طولانی کرد و مرگ فرزندانش را دید.
دوران کودکی
از آنجا که کربلایی قربان آشپز قائم مقام بود، امیرکبیر دوران کودکی و خردسالی خود را در کنار فرزندان او گذراند. او در ساعاتی که آنها مشغول یادگیری درس بودند، ناهارشان را به اتاق میبرد و کنارشان میماند تا ظرفها را برگرداند. این دقایق به او فرصتی میداد تا به درسهای معلم گوش بدهد و با هوش و دقت فراوانش آنها را به خاطر بسپارد.
در آن زمان درس خواندن و مکتب رفتن فقط برای خانوادههای بزرگان و ثروتمندان بود. محمدتقی با تمام علاقهای که به تحصیل داشت اجازه نداشت کنار فرزندان اشراف بنشیند و با آنها درس بخواند. به همین علت شوق فراوانی برای یادگیری داشت و گاهی پشت در میایستاد تا صدای معلم را بشنود و بعدا آنها را برای خود تکرار کند.
جلب نظر قائم مقام
این وضعیت به همین شکل ادامه یافت تا اینکه روزی قائم مقام سرزده به مکتبخانه رفت تا وضعیت درسی فرزندانش را بررسی کند. او شروع به پرسشهایی از آنها کرد، اما هیچکدام از آنها نتوانستند پاسخ بدهند و قائم مقام را عصبانی کردند. میرزا محمدتقی که در گوشهای ایستاده بود نتوانست جلوی خود را بگیرد و سوالات قائم مقام را با صدای بلند جواب داد.
این حرکت او ابتدا موجب عصبانیت قائم مقام شد؛ چرا که نمیتوانست قبول کند فرزند خدمتکارش در کنار فرزندانش درس بخواند؛ اما هنگامیکه شوق و علاقهی محمدتقی را برای درس خواندن دید، تصمیم گرفت شرایط تحصیل او را فراهم کند.
مناصب جوانی امیرکبیر
پس از آنکه میرزا محمدتقی، خواندن، نوشتن و حساب کردن را یاد گرفت، قائم مقام او را مامور محاسبهی سرطویله خود کرد. این اولین شغلی بود که امیرکبیر به آن مشغول شد و آن را به اندازهای خوب انجام داد که تحسین و تشویق قائم مقام را برانگیخت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
دستیاری قائم مقام
مدتی بعد، قائم مقام که به علت کهولت سن در خواندن و نوشتن دچار مشکل شده بود، محمدتقی را به خدمت خواست. او که علاقهای نداشت دیگران از مشکلش مطلع شوند، محمدتقی را معتمد و محرم خود دانست و وظایف مکاتبات و خواندن کتاب و روزنامه را به او سپرد. امیرکبیر حتی در سفرها نیز همراه قائم مقام میرفت و در حقیقت، دستیار و منشی او محسوب میشد.
به این ترتیب علاوه بر آشنایی با امور سیاسی و فرهنگی در کنار قائم مقام، با بزرگان و صاحب منصبان ایرانی و خارجی نیز آشنا میشد.
منشیگری نظام
قائم مقام برای آنکه از اوضاع صاحب منصبان و نحوهی فعالیت آنها در امور کشور مطلع شود، افرادی را به عنوان جاسوس نزد آنها میگذاشت تا شرایط را به او گزارش دهند. او که به محمدتقی اعتماد فراوانی داشت، او را نزد میرزا محمدخان زنگنه فرستاد. میرزا محمدخان، امیر نظام و فرماندهی کل سپاه آذربایجان در دستگاه ولیعهدی عباس میرزا بود. او امیرکبیر را به مقام منشیگری نظام منصوب کرد و پس از مشاهدهی تواناییهای وی، او را مستوفی نظام کرد.
ماجرای سفر به روسیه
در بهمن 1207 الکساندر گریبایدوف به عنوان سفیر روسیه به ایران آمد تا ناظر بر تدوین قرارداد ترکمانچای باشد. در این میان ماجرایی پیش آمد و گریبایدوف در جریان حملهی مردم به سفارت روسیه کشته شد.
حکومت ایران که از جنگ و دشمنی میان روسیه و ایران میترسید، هیئتی را نزد تزار روس فرستاد تا از او دلجویی کند و مانع ایجاد جنگ شود. این هیئت دیپلماتیک به سرپرستی خسرو میرزا پسر عباس میرزا و همراهی امیرکبیر به عنوان مستوفی نظام راهی روسیه شد. این، نخستین سفر سیاسی میرزا محمدتقی بود که در سن 22 سالگی او انجام شد.
امیرکبیر و وزارت نظام آذربایجان
پس از آنکه میرزا محمد خان زنگنه امیر نظام درگذشت، پادشاه، امیرکبیر را به واسطهی تواناییها و اقدامات مهمش به جای او نشاند. میرزا محمدتقی طی این چندسال با محمدخان رفتوآمد کرده و به خوبی نحوهی کار و رهبری او را یاد گرفته بود. همین امر سبب شد که شاه کسی را برای این منصب، شایستهتر از او نداند.
امیرکبیر در دوران وزارت نظام آذربایجان به همراه ناصرالدین میرزا به ایروان سفر کرد. آنها قصد داشتند با تزار روس که به این شهر آمده بود ملاقات کنند و مناسبات سیاسی خود را با روسیه محکمتر از قبل کنند. به این ترتیب دومین سفر سیاسی محمدتقی خان در دوران پیش از صدارت او با موفقیت انجام شد.
به حکومت رسیدن ناصرالدین شاه
حال محمدشاه که از بیماری نقرس رنج میبرد، در اواخر عمر وخیمتر شد. او سرانجام در شوال 1264 قمری در قصر محمدیه در نزدیکی تهران درگذشت.
پس از مرگ او فتنههایی برای گرفتن منصب پادشاهی بالا گرفت. آقاسی که صدراعظم محمدشاه بود، قصد داشت عباس میرزا ملک آرا، برادر ناتنی ناصرالدین میرزا را به حکومت برساند. اما مهد علیا او را از کار برکنار کرد و حکومت را برعهده گرفت تا فرزندش ناصر از تبریز به تهران بیاید.
صدارت امیرکبیر
میرزا محمدتقی خان به عنوان پیشکار ناصرالدین میرزا سی هزار تومان از یک تاجر تبریزی قرض کرد تا نیروی نظامی لازم را برای همراهی شاه جدید فراهم آورد. او شش هفته بعد همراه با ناصرالدین به تهران رسید. در 22 ذیقعده 1264 ناصر الدین شاه بر تخت نشست و محمدتقی خان امیرکبیر را صدراعظم خود کرد. او در فرمانش نوشت:
“ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسئول هر اتفاق خوب و بدی که افتاد میدانیم. ما شما را شخص اول مملکت قرار دادیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق را داریم. به جز شما به هیچکس دیگری چنین اعتقادی نداریم، به همین علت این دستخط را نوشتیم.”
مخالفتها و آشوبهای اولیه
پیش از آنکه امیرکبیر به صدارت ناصرالدین شاه منصوب شود، افراد دیگری چون میرزا نصرالله صدرالممالک و میرزا آقاسی نامزد جایگاه او بودند. به همین علت پذیرش او به عنوان صدراعظم به راحتی و بدون مخالفت به سرانجام نرسید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جی کی رولینگ، احمد شاملو، استیو جابز و پیر امیدیار را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
شورش سربازان پاسدار آذربایجانی
نخستین آشوبی که از سوی مخالفان او در تهران شکل گرفت، شورش سربازان آذربايجانی ارگ تهران چهار ماه بعد بود. دو هزار نفر از آنها که از سوی درباریان تحریک به انجام این کار شده بودند، خانهی امیر را تصرف کرده و خواستار عزل او شدند. پس از آنکه دو تن از محافظان او کشته شدند، امیر به خانهی میرزا آقاخان نوری رفت. مردم به حمایت از امیرکبیر دکانها را بستند و سرانجام با وساطت امام جمعه و عباسقلی خان جوانشیر این فتنه فرو نشست.
زندگی شخصی میرزا محمدتقی خان فراهانی
امیرکبیر در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد. اولین ازدواج او با جان جان خانم، دخترِ عمویش حاج شهباز خان بود. میرزا محمدتقی پس از آنکه به صدارت رسید از او جدا شد و جانجان خانم نیز مدتی بعد در آذربایجان درگذشت. حاصل این ازدواج یک فرزند پسر به نام میرزا احمد خان ساعد الملک و دو دختر بود.
در سال 1265، ناصرالدین شاه، تنها خواهر تنیاش یعنی ملکزاده خانم را به عقد امیرکبیر درآورد. او در آن زمان 16 سال داشت و امیرکبیر مردی 43 ساله بود. آنها صاحب دو دختر به نامهای تاج الملوک و همدم الملوک شدند.
شخصیت و اخلاقیات امیرکبیر
امیرکبیر شخصیتی قاطع، پرجذبه و استوار داشت. او معمولا پیش از طلوع آفتاب سرکشی به امور را آغاز میکرد و خودش شخصا به تکتک کارها میرسید. میرزا محمدتقی با وجود سختگیریهایی که در امور حکومتی داشت، هیچگاه احترام و ادب خود را از دست نمیداد. به این ترتیب تحسین تمام افراد تازهای که او را میدیدند و با او همصحبت میشدند را برمیانگیخت. او علما و شاعران را بسیار دوست داشت و از مدیحهسرایی بیزار بود؛ به همین علت قاآنی را توبیخ میکرد.
امیرکبیر در طول صدارت خود اقدامات و فعالیتهای بسیاری انجام داد تا ایران را به پیشرفت برساند و دست دولتهای بیگانه را از آن قطع کند. اما در نهایت، توطئهها و فتنههای اطرافیان گریبان او را گرفت و موجب خشم پادشاه نسبت به او شد.
صدور فرمان عزل صدراعظم
سرعت سیر حوادث از زمانی که شاه، فرمان صدارت امیرکبیر را صادر کرد تا زمانی که او را عزل کرد به حدی بالاست که اغلب محققان را دچار حیرت میکند. این فرمان در محرم 1268 به خط میرزا سعید موتمن الملک تهیه و توسط مهدعلیا نزد امیرکبیر فرستاده شد. شاه که از واکنش او میترسید به قراولان خاصه آماده باش داد؛ اما امیرکبیر با وجود اینکه قدرتش را داشت، به خاطر مصالح ملی دست به کاری نزد و گوشهنشینی را اختیار نمود.
چه عواملی موجب عزل و قتل امیرکبیر شد؟
میرزا محمدتقی خان فراهانی به دلیل رفتارها و سیاستهای خاصی که در پیش گرفت، دشمنی درباریان و کشورهای خارجی را برانگیخت. با این حال عوامل بسیاری دست به دست هم داد تا خشم شاه را علیه او برانگیزد و موجب عزل و در نهایت قتل او شود. برخی از آنها عبارت است از:
1. نداشتن روابط درباری مناسب
امیرکبیر در هیچکدام از موقعیتهای درباری خود نتوانست ارتباط خوبی با درباریهای کهنهکار برقرار کند یا از لحاظ رفتارهای اجتماعی و شخصی مانند آنها شود. این رفتار او دو علت داشت؛ نخست به خاطر اصل و نسب خانوادگی او بود که در زمرهی اشراف و نجیبان حساب نمیشد.
دیگر اینکه رفتار او با شاه بسیار بیتکلف و صادقانه و به دور از ریاکاریها و چاپلوسیهای معمول بود. این در صورتی بود که در آن زمان تمام درباریان اهل تملق و ریا بودند و نمیتوانستند شخصیت صادق امیرکبیر را بپذیرند. به همین علت نه تنها از او حمایت نکردند، بلکه موجب افزایش بدبینیهای شاه نسبت به او شدند.
2. دستور دادن و تعیین تکلیف برای شاه
میرزا محمدتقی از کودکی همراه و ملازم ناصرالدین شاه بود و در آن زمان همانند معلمی به تربیت و اصلاح رفتارهای او میپرداخت. این ویژگی او موجب شد که پس از پادشاهی ناصرالدین شاه نیز همانطور با او رفتار کند و بدون توجه به جایگاه او امر و نهی کند.
امیرکبیر از پادشاه میخواست که بر دخل و خرج خود نظارت کند، ولخرجی نکند و با اتکا به رای و نظر خود حکومت کند نه با نظرات اطرافیان. همین سخنان او موجب شد که بعدا عدهای از درباریان تصور حکومت امیرکبیر را به دل شاه بیاندازند و او را فردی جسور و بیاحترام تلقی کنند.
3. سختگیری نسبت به مهدعلیا و اهل حرم
یکی از مهمترین دشمنان امیر، مهدعلیا مادر قدرت طلب شاه بود که علاقهی زیادی به مداخله در امور کشور و مسائل سیاسی آن داشت. امیرکبیر در سیاستهای خود نسبت به او و اهل حرم سختگیری میکرد و مانع عملکردن شاه به سخنان آنها میشد. این عوامل سبب شد که مهدعلیا به جایگاه امیرکبیر حسادت کند و همراه با میرزا آقاخان نوری و حاج علیخان فراشباشی، در راس دشمنان او قرار بگیرد.
4. ایجاد نظامی برای عدالت و جلوگیری از فعالیت سودجویان
چنانچه در ادامهی این مقاله از دانشگاه کسب و کار خواهید خواند، برنامهی اصلی میرزا تقی خان ایجاد نظامی بر پایهی نظم و عدالت بود. او سیستمی مخفی در تمام پایههای حکومت بنا کرد و با قرار دادن جاسوسانی، از نحوهی کار و فعالیت صاحب منصبان آگاهی یافت.
به این ترتیب مانع از سودجویی و بینظمی آنان شد و با توبیخ و عزل آنها برای خود دشمنتراشی کرد. به همین علت افرادی که با تملق و دروغگویی از دربار پول میگرفتند از کار بیکار شدند و امیر را دشمن مال و جان خود دانستند و برای رهایی از شر او شروع به فتنه پراکنی کردند.
5. توجه امیرکبیر به برادر ناتنی شاه
از آنجا که قرار بود عباس میرزا فرزند محمدشاه و خدیجه به مسند پادشاهی بنشیند، ناصرالدین حساسیت ویژهای نسبت به او داشت. رفتار امیرکبیر در برابر عباس میرزا یکی از بزرگترین عوامل خشم و ناراحتی شاه نسبت به او بود. این رفتار در سفر پادشاه به اصفهان در تابستان 1267 قمری بدتر شد.
امیرکبیر به خاطر ملاحظات سیاسی و خارجی از شاه درخواست کرد که عباس میرزا و مادرش نیز همراه او در سفر باشند. رفتار محترمانهی میرزا محمدتقی با خدیجه و احترام و توجه او به عباسمیرزا سبب بیاعتمادی و سوءظن ناصرالدینشاه شد. او تصور میکرد امیرکبیر قصد دارد عباس را جانشین او کند و برای قدرت و تخت شاهی او نقشه کشیده است. مخالفت امیر در برابر انتصاب و تبعید عباس به قم نیز اوضاع را بدتر کرد و پس از آن، روابط آن دو رو به تاریکی و زوال رفت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
6. سرسختی و مقابله در برابر کشورهای بیگانه
میرزا محمدتقی مخالف سرسخت دخالت و سودجویی کشورهای بیگانه در امور ایران بود. او از همان ابتدا تصمیم گرفت که دست روسیه و انگلستان را از مناطق و منابع ایران قطع کند و باجدهی پادشاه به آنان را متوقف کند. به دلیل همین سیاستها، کشورهای خارجی مخالف او بودند و بعدها هیچگونه حمایت و پشتیبانیای از او نکردند.
علاوه بر این با وجود اینکه امیرکبیر وصلت سلطنتی کرده بود و از خانوادهی دربار بود، هیچ کسی او را از اعضای سلطنتی حساب نمیکرد و پشتیبان او نبود. دوستی شاه با او نیز تا زمانی سودمند بود که اعتماد ناصرالدینشاه نسبت به او وجود داشت. این عوامل موجب سقوط تدریجی میرزا محمدتقی شد و سرانجام او را به کام مرگ کشاند.
دلجویی ناصرالدین شاه از امیرکبیر
شاه پس از آنکه امیر را از صدارت عزل کرد دچار عذاب وجدان شد. او نامهای به محمدتقی خان نوشت و به او توضیح داد که قصد دارد مطابق با قوانین امیرکبیر و به تنهایی به ادارهی کشور بپردازد. سپس نوشت که او را دوست دارد و هرگز قصد رنجاندن و برکناری او را نداشته است.
رد ملاقات امیرکبیر
امیرکبیر پس از آنکه نامهی شاه را خواند از او درخواست ملاقات کرد تا شاید بتواند نظرش را عوض کند. اما شاه به خاطر انتصاب آقاخان نوری، قرار را به بعدا موکول کرد. این کار او موجب ناراحتی و رنجش امیر شد.
میرزا تقیخان، دل آزرده از حکم انتصابش و بیمحلی شاه به او، در مراسم سلام شاهانه شرکت نکرد. این حرکت او موجب خشم ناصرالدین شاه شد و سوءظن و بیاعتمادی او نسبت به امیر را شدیدتر کرد.
محرومیت میرزا تقیخان از تمام مناصب دولتی
شرکت نکردن امیرکبیر در مراسم سلام به پادشاه و ملاقات او و سفیر روسیه در منزل شخصیاش موجب ترس و وحشت شاه شد. او که از قدرت امیرکبیر میترسید روز بعد نامهای نوشت و وی را از تمام مناصب دولتی یعنی امیرنظامی و حکومت کاشان عزل کرد. سپس دو هفته بعد او را به همراه مادر، همسر و فرزندانش به صورت تحت الحفظ به کاشان فرستاد. سفر او به فین کاشان فرقی با تبعید فردی زندانی و گناهکار نداشت.
صدور فرمان قتل امیرکبیر
شاه که از محبوبیت امیر در میان مردم و عالمان خبر داشت، از پخش اخبار تبعید و زندانیشدن او توسط عموم میترسید. علاوه بر این، فکر بازگشت دوبارهی او و قدرت گرفتنش در دربار او را رها نمیکرد. چرا که فکر میکرد امیرکبیر قصد دارد او را برکنار کند و عباس میرزا را جایگزینش کند. سرانجام با توطئه و دسیسههای مهدعلیا و چند تن از اعضای دربار، ناصرالدین شاه فرمان قتل او را صادر کرد.
مرگ تلخ امیرکبیر و محل تدفین او
امیرکبیر که خبر آمدن پیکی از سمت شاه را شنیده بود، تصور میکرد پادشاه برای او خلعت و هدیه فرستاده است. بیخبر به حمام رفت تا اینکه از سوی ماموران شاه محاصره شد. جلاد رگهای دست و پای امیرکبیر را خنجر زد و پس از خونریزی، با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید. هنگامی که امیر در خون خود غلطید، میرغضب دستمالی در دهان او قرار داد تا دیگر نتواند نفس بکشد.
به این ترتیب، این مرد بزرگ در 20 دی ماه 1230 در حمام فین کاشان به قتل رسید. پیکر او ابتدا در کاشان دفن شد. اما چند ماه بعد به اصرار همسرش به کربلا منتقل و در اتاقی که به سوی صحن امام حسین باز میشد، دفن شد.
اصلاحات داخلی میرزا محمدتقی خان
امیرکبیر اصلاحات داخلی را با امور نظامی که ضامن حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور بود آغاز کرد. او نخست صندوقی برای تامین مواجب و نیازهای مالی نظامیان ایجاد کرد تا نظامیگری را به صورت شغلی مستقل درآورد. سپس به تدوین قوانین مرتبط با سربازها و طبقهبندی گروهها و درجات نظامی پرداخت و کارخانههایی برای ساخت تسلیحات و ملزومات جنگی تاسیس کرد. به این ترتیب امور نظامی کشور را بهبود بخشید و آن را قدرتمند از گذشته کرد.
امور اقتصادی
امیرکبیر طرفدار گسترش تجارت و کشاورزی و توسعه صنایع ملی بود. به همین علت شروع به ساخت و توسعهی بازارهای تهران و تبریز، سرای امیر و شبکهی راهها کرد. او با انجام اقداماتی صادرات ایران را افزایش داد و موجب توجه تاجران خارجی به محصولات ایرانی شد.
از دیگر اقدامات امیرکبیر که ارتباط مستقیم با تجارت داشت، ایجاد امنیت در راهها، ساخت قراولخانه و چاپارخانه و نقشهبرداری از تهران و سایر شهرهای ایران بود.
تغییر در قوانین مالیات
او برای حمایت از صنعت و تولیدکنندگان، معادن را تا پنج سال از مالیات معاف کرد و برای آنها یک مسئول برگزید. منافع اخذ مالیات و ورود آن به خزانهی دولت را سامان بخشید و مالیاتهای اجحافآمیز بر طبقات ضعیف را لغو کرد. به این ترتیب از سوءاستفادهی مستوفیان و مالیاتبگیران جلوگیری کرد و دستور داد کتابهایی مشتمل بر قوانین مالی فرانسه در اخذ مالیات تدوین شود.
گسترش خدمات درمانی
میرزا محمدتقی فعالیتهای زیادی برای گسترش خدمات شهری انجام داد. او آبلهکوبی یا همان واکسیناسیون را در سرتاسر ایران مرسوم کرد تا از بروز بیماریهای کشنده جلوگیری کند. سپس چندین رساله دربارهی بیماری وبا و قواعد درمان آن ترجمه و چاپ کرد و در خدمت حکما قرار داد تا با بهکارگیری آنها از سرایت بیماری جلوگیری کنند.
او در ادامه، مریضخانهای با ظرفیت 400 نفر تاسیس کرد و پزشکان حاذق را به ولایات و شهرهای دوردست فرستاد تا هیچ مریضی از نعمت درمان بیبهره نباشد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
گسترش فعالیتهای کشاورزی در دوران امیرکبیر
از آنجا که میرزا محمدتقی توجه بالایی به صنعت و کشاورزی داشت، اقدامات مفیدی برای گسترش آنها انجام داد. او با کنار گذاشتن آیینهای مالیاتی روستائیان و افزایش حمایت از آنها موجب افزایش تولیدات کشاورزی و کشت محصولات تازه شد. علاوه بر این، سد ناصری را بر رودخانهی کرخه و سد تازهای در شهر گرگان بنا کرد و کشت نیشکر وزراعت پنبهی آمریکایی را رواج داد.
ایجاد نظام اطلاعاتی برای برقراری عدالت
امیرکبیر در دوران صدارت خود سبک و سیاق قائم مقام در ایجاد یک نظام مخفی و جاسوسانه را مورد توجه قرار داد. او برای آگاهی از رفتار حاکمان شهر، کسانی را مخفیانه نزد آنها میگذاشت و با گزارشات آنها به توبیخ یا تشویق حاکمان میپرداخت. به این ترتیب به سرعت از فتنهها و جاسوسی دشمنان کشور آگاه میشد و امنیت و عدالت را در کشور برقرار میکرد. همین رفتار امیرکبیر عامل اصلی دشمنی برخی از سران و حاکمان سودجویی بود که وی را مانع تحقق اهداف خود میدانستند.
سیاستهای خارجی امیرکبیر
اگرچه پیش از امیر نیز دولت ایران دارای وزیر خارجه بود، در دوران او وزارت خارجه به عنوان یک نهاد اصلی بنا نهاده شد. او از سال 1265 تا 1267 این منصب را به عهده گرفت و پس از آن میرزا محمدعلی خان را جایگزین خود کرد. برخی از سیاستهای خارجی امیرکبیر در این دوران عبارت است از:
- ممانعت از دخالت سفیران کشورهای بیگانه در امور داخلی ایران
- اهتزاز پرچم ایران در کشورهای دیگر به طور دائم و فرستادن نمایندگان سیاسی برای تاسیس سفارتخانه و نمایندگی در آنها
- تدوین دستورالعمل برای مذاکره با وزرای مختار سایر دولتها
- اتخاذ روشی برای کسب اخبار و اطلاعات از سفارتهای بیگانه، که موجب رعب و وحشت سودجویان شد
- نظارت بر رفت و آمد بیگانگان و مرسوم کردن اخذ ویزا یا پاسپورت برای آنها
- آموزش و تربیت ماموران ایرانی مقیم در خارج از کشور
علاوه بر این فعالیتها، امیرکبیر سیاستهای خاصی در برابر برخی از کشورهای همجوار خود در پیش گرفت که ما در ادامهی این مقاله از دانشگاه کسب و کار به آن میپردازیم.
افغانستان
مسائل مربوط به افغانستان و مردم آن در روزگار امیرکبیر یک مسئلهی داخلی محسوب میشد. در آن زمان بریتانیا سیاستهای تصرفگرانهای نسبت به این منطقه داشت و به امیر توصیه میکرد از دخالت در امور هرات خودداری کند. با اینحال میرزا محمدتقی قصد داشت مردم افغان را با حمایت و پشتیبانیهای خود دلگرم کند.
او حاکم افغانستان را وادار به تبعیت از حکومت خراسان کرد و به حاکم قندهار و کابل دستور داد که مراودات خود را با انگلستان قطع کنند. این اقدامات او موجب کاهش قدرت مرکزی بریتانیا در این منطقه و استعمارگری آنان شد.
روسیه
در دوران وزارت امیرکبیر، بر سر مسائل اقتصادی و مرزی، درگیریهای زیادی بین ایران و روسیه صورت گرفت. نخستین برخورد به علت مسئلهی شیلات بود. میرزا محمدتقی بدون توجه به اینکه محمدشاه امتیاز این منطقه را به روسیه داده بود، مانع مداخله روسها در آنجا شد. او منطقه را به بازرگانی ایرانی واگذار کرد و دولت روسیه نیز نتوانست کاری از پیش ببرد.
اوج این درگیریها بر سر منطقهی آشوراده رخ داد که روسها در سال 1258 قمری آن را تصرف کرده بودند. امیر قصد داشت دست آنها را از آشوراده قطع کند. این عوامل موجب جنگ و درگیری شدیدی میان حاکم مازندران و نیروهای روس شد. سرانجام امیرکبیر مجبور شد حاکم مازندران را عزل کند و برای جلوگیری از جنگ و دشمنی به خواستهی روسیه عمل کند.
فرانسه
امیرکبیر در دوران صدارت خود تلاش کرد معاهدهی محرمانهای که میان ایران و فرانسه در دوران محمدشاه بود را بازگرداند. طی این قرارداد دولت فرانسه اجازه داشت که در ایران تجارت و بازرگانی کند؛ اما ممانعتهای انگلستان و روسیه باعث تعویق آن شده بود.
سیاستهای نسنجیده کنت دوسارتیژ، نمایندهی فرانسه و اعلام جمهوریت در این کشور سبب شد که قرارداد او با امیرکبیر نیز به هم بخورد. به این ترتیب با خروج او از ایران، روابط سیاسی دو کشور ایران و فرانسه به طور کامل قطع شد.
آمریکا
امیرکبیر پس از آن که به مقام صدارت رسید، به طور جدی به برقراری روابط دوستانه با آمریکا اندیشید. به این ترتیب در ذیالحجه 1267 عهدنامهای میان آمریکا و ایران برای دوستی و کشتیرانی در آبهای طرفین منعقد شد. طی این عهدنامه مقرر شد که دولت آمریکا در تهران، تبریز و بوشهر کنسولگری تاسیس کند و آمادهی مبادلات سیاسی و تجاری گردد؛ اما در این میان امیرکبیر با توطئه و فتنهی اطرافیان از مقام خود عزل شد و قراردادی که در زمان او بسته شده بود نیز از بین رفت و فراموش شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ملاصدرا، ابوسعید ابوالخیر، جول اوستین و مارک تواین را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اقدامات علمی، فرهنگی و مذهبی
تاسیس مدرسه دارالفنون
برجستهترین اقدام امیرکبیر در حوزهی علم و فرهنگ، تاسیس مدرسهی دارالفنون برای تربیت جوانان ایرانی بود. او معتقد بود انتقال محیط علمی اروپا به ایران بهتر از فرستادن محصل به خارج از کشور است. او پس از اولین سفر خود به روسیه، با دیدن دانشگاهها و مراکز علمی آنان به فکر تاسیس چنین مدرسهای در ایران افتاد.
به این ترتیب در سال 1266 قمری موافقت شاه را جلب کرد و مهندس میرزا رضا را مسئول تدوین نقشهی ساختمانی در شمال شرقی ارگ تهران کرد. این مکان، یک سال بعد فعالیت آزمایشی خود را آغاز کرد. اگرچه افتتاح رسمی آن 13 روز پس از مرگ امیرکبیر صورت گرفت و او را از دیدن نتیجهی کار خود محروم کرد.
انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه
یکی دیگر از اقدامات فرهنگی محمدتقی خان، تدوین و انتشار روزنامهای به نام وقایع اتفاقیه بود. این از نخستین نشریات فارسی در ایران بود که به اخبار، حوادث و مقالات ایرانی اختصاص داشت. اولین شمارهی این روزنامه در سال سوم سلطنت ناصرالدین شاه در 18 بهمن 1229 شمسی به کوشش امیرکبیر منتشر شد.
به دستور او، خرید اشتراک این نشریه برای تمام افرادی که از دستگاه دولتی بیش از 200 تومان حقوق میگرفتند اجباری شد. در وقایع اتفاقیه، اخبار داخلی مانند عزل و نصب مقامات، حوادث دربار و رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. همچنین بخشی به نام حوادث خارجی داشت که در آن، اخبار کشورهای اروپایی نوشته میشد.
ساخت مدرسه و مسجد
امیرکبیر از لحاظ دینی فردی مقید و معتقد به اصول شرعی بود. او به ظواهر مذهب تشیع احترام میگذاشت و حرمت عالمان دینی را حفظ میکرد.
امیرکبیر در دوران صدارت خود چند مدرسه و مسجد ساخت؛ از جمله مدرسه شیخ عبدالحسین در بازار تهران. سپس ساختمان امامزاده زید تهران را بنا کرد و برای حفظ حرمت قرآن، چاپخانهها را از چاپ آیات قرآنی بر کاغذهای باطله ممنوع کرد. علاوه بر این، در دوران وزارت او میگساری نیز ممنوع شد و برخورد سختی با قانون شکنان آن صورت گرفت!
مبارزه با فرقهگرایی و انحرافات دینی
در سال 1260 فرقهای به نام باب، ادعای مهدویت کرد و جماعتی را پیرو خود نمود. امیرکبیر در پی شورشهایی که پس از آن صورت گرفت، علی محمد باب، رئیس فرقه را اعدام کرد تا از شورشها جلوگیری کند. اما اعضای فرقه در مازندران، یزد و کرمان به خونخواهی او قیام کردند و حتی تصمیم به قتل امیرکبیر و ناصرالدین شاه گرفتند. امیرکبیر در اقدامی هوشمندانه تمام فتنهها را خاموش کرد و کشور را به آرامش سابق برگرداند.
کلام پایانی
میرزا محمدتقی خان فراهانی یکی از بزرگترین شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در ایران بود. مدت صدارت او فقط 39 ماه بود. اما در همین مدت کوتاه اصلاحات و اقدامات مفیدی انجام داد که موجب پیشرفت ایران شد و نظم و عدالت را در آن برقرار کرد. همین عوامل سبب شد که افراد نادان و سودجو وجود او را تحمل نکنند و با دسیسه و فتنهپراکنی موجبات قتل او را فراهم آورند. نظر شما دربارهی زندگی و اقدامات این صدراعظم مقتدر ایرانی چیست؟ به نظر شما مهمترین دشمن او چه چیزی بود؟
منبع: Wikipedia
قاتل اصلی امیر کبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار در حقیقت فرقه بابیت است اندکی مطالب شما دور از واقعیت است و خدمات بی نظیر این مرد عاشق ابا عبدالله الحسین را که هم اکنون زیر پای زوازش هست بیان ننموده اید در صورتیکه همه ایرانیان مدیون مردانی این چنین تا ابدیت تاریخ ایران خواهند بود یکی از کتابهای مستند نوشته آیه هاشمی رفسنجانی کتاب امیر کبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار است که در معرفی آن خصوصا به نسل جدید که تشنه واقعیت هستند کوشا باشید اگر وابسته به آن طرف مرزها نیستید و ایرانی هستید