شاید ندانید که نیکولا تسلا، فیزیکدان، مهندس و مخترع صربستانی در پایان زندگی درخشان و سختش بیپول بود و در اتاق کوچکی در هتل نیویورک زندگی میکرد.
غم انگیز است نه؟ او روزها را در پارکی میگذراند که در میان موجوداتی که برایش مهم بودند یعنی کبوترها، احاطه شده بود و شبهای بی خوابیاش را روی معادلات ریاضی و مسائل علمی در ذهنش کار میکرد. این عادتها دانشمندان و محققان را برای چندین دهه پس از مرگ تسلا، در مورد زندگی او گیج میکرد. تمامی اختراعات او در تخیلش طراحی و تکمیل شدند. به نظر شما هم نیکولا تسلا دانشمند عجیبی بود؟
در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار، میخواهیم به مرور زندگی نامه نیکولا تسلا دانشمندی که شاید بتوان گفت نتوانست به حق خود برسد، بپردازیم. اگر شما هم علاقهمند به دانستن جزئیات زندگی این دانشمند هستید، تا آخر این مقاله همراه ما بمانید.
رابطه نیکولا تسلا و ادیسون چگونه بود؟
تسلا بر این باور بود که ذهنش بی نظیر است؛ اما حتی از هم عصرانش مانند توماس ادیسون که زمانی او را استخدام کرد نیز بالاتر نبود. تسلا یک بار نوشت: «اگر ادیسون سوزنی برای یافتن در انبار کاه داشت، فوراً با کوشش زنبور به بررسی کاه پس از کاه میرفت تا زمانی که هدف جستجویش را پیدا کند. من متأسفانه شاهد چنین کاری بودم که تنها کمی تئوری و محاسبه میتوانست نود درصد از کار او را نجات دهد.»
دستاوردهای مهم تسلا
مردانی مانند ادیسون و جورج وستینگهاوس که هم عصران تسلا بودند و به گفتهی او فاقد استعداد علمی، به وضوح دارای یک ویژگی بودند که تسلا از آن برخوردار نبود و این ویژگی ذهنی تجارت بود.
در آخرین روزهای عصر طلایی آمریکا، نیکولا تسلا تلاش چشمگیری برای تغییر آینده ارتباطات و انتقال نیرو در سراسر جهان انجام داد. او توانست جی پی مورگان را متقاعد کند که در آستانه پیشرفت است و سرمایهدار بیش از 150000 دلار به تسلا داد تا به برجی غولپیکر، آیندهنگر و شگفتانگیز در وسط لانگ آیلند نیویورک تبدیل شود. در سال 1898، زمانی که برنامههای تسلا برای ایجاد یک سیستم انتقال بیسیم در سراسر جهان مشخص شد، برج واردنکلیف آخرین فرصت تسلا برای ادعای به رسمیت شناختن و ثروتی بود که همیشه از او دور مانده بود.
سالهای ابتدایی زندگی نیکولا تسلا
نیکولا تسلا در سال 1856 در کرواسی امروزی به دنیا آمد. پدرش میلوتین، کشیش کلیسای ارتدکس صربستان بود. او از کودکی وسواسی را نشان داد که اطرافیانش را متحیر و سرگرم میکرد. تسلا میتوانست کل کتابهایش را از بر کند و حتی جدولهای لگاریتمی را به تمامی در مغزش ذخیره کند. او به راحتی زبانها را یاد میگرفت و میتوانست روزها و شبها را تنها با چند ساعت خواب کار کند.
در 19 سالگی در انستیتوی پلی تکنیک گراتس اتریش در رشته مهندسی برق شروع به تحصیل کرد و در آنجا به سرعت خود را به عنوان یک دانشجوی ستاره معرفی کرد و چندی بعد خود را در یک بحث مداوم با یک استاد در مورد نقصهای طراحی درک شده در موتورهای جریان مستقیم (DC) که در کلاس نشان داده میشد، یافت. تسلا بعداً نوشت: “در حمله دوباره به مشکل، تقریباً متأسف شدم که مبارزه به زودی به پایان میرسد.”
نیکولا تسلا می گوید: “من انرژی زیادی برای صرفه جویی داشتم. زمانی که این وظیفه را بر عهده گرفتم، با عزمی که اغلب مردان انجام میدهند، نبود. برای من این یک عهد مقدس بود، مسئله مرگ و زندگی. میدانستم اگر شکست بخورم هلاک خواهم شد. حالا احساس کردم که نبرد پیروز شده است. پشت در فرورفتگیهای عمیق مغز راه حلی بود؛ اما من هنوز نتوانستم آن را بیان کنم.”
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات چارلز داروین، پابلو پیکاسو، مجید سمیعی و دکتر حسابی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
تلاشهای تسلا درباره میدانهای الکترومغناطیسی
او شش سال از زندگی خود را صرف «فکر کردن» در مورد میدانهای الکترومغناطیسی و یک موتور فرضی با جریان متناوب میکند که بر اساس باور خودش باید کار کند! افکار نیکولا تسلا، او را به وسواس انداخته بود و او نمیتوانست روی تکالیف مدرسهاش تمرکز کند. استادان دانشگاه به پدر تسلا هشدار دادند که عادات کار و خواب این محقق جوان باعث مرگ او خواهد شد. اما تسلا به جای اینکه تحصیلاتش را تمام کند، معتاد به قمار شد، تمام پول شهریه خود را از دست داد، مدرسه را رها کرد و دچار حمله عصبی شد. این اتفاق تنها شکست نیکولا تسلا تا آخر عمرش نبود!
نیکولا تسلا و تلاش برای دستیابی به رؤیایش
در سال 1881، تسلا پس از بهبودی از شکست خود به بوداپست نقل مکان کرد و با یکی از دوستانش در پارکی قدم میزد و شعر میخواند که رؤیایی به سراغش آمد. آنجا در پارک، تسلا با یک چوب، نمودار خامی را در خاک رسم کرد. این نمودار خام درباره موتوری که از اصل چرخش میدانهای مغناطیسی ایجاد شده است و توسط دو یا چند جریان متناوب استفاده میکند بود. در حالی که قبلاً از برق رسانی AC استفاده میشد، هرگز یک موتور عملی و در حال کار با جریان متناوب کار نمیکرد تا اینکه چندین سال بعد تسلا توانست موتور القایی خود را اختراع کند.
نقل مکان تسلا به نیویورک و ملاقات با ادیسون
در ژوئن 1884، تسلا با کشتی عازم شهر نیویورک شد و با چهار سنت در جیب و توصیهنامهای از چارلز بتچلور – کارفرمای سابق – به توماس ادیسون رسید، که ظاهراً در معرفی نامه میگوید: “ادیسون عزیزم: من دو نفر بزرگ را میشناسم. قطعاً که شما یکی از آنها هستید. دیگری این جوان است!
جلسهای ترتیب داده شد و زمانی که تسلا کارهای مهندسیاش توصیف کرد، ادیسون، اگرچه شک داشت اما او را استخدام کرد. به گفته تسلا، ادیسون به او 50000 دلار پیشنهاد داد تا کارخانههای تولید DC را که مورد علاقه ادیسون نیز بود بهبود بخشد. در عرض چند ماه، تسلا به مخترع آمریکایی اطلاع داد که او واقعاً موتورهای ادیسون را بهبود بخشیده است. تسلا اشاره کرد که ادیسون از پرداخت پول خودداری کرد و به قول خود عمل کرد. ادیسون به او گفت: “وقتی شما یک آمریکایی تمام عیار شوید، از یک شوخی آمریکایی قدردانی خواهید کرد.”
استعفای نیکولا تسلا و پایان همکاری با ادیسون
تسلا بلافاصله استعفا داد و مشغول سر کردن زندگی در تنهایی خود شد؛ اما طولی نکشید که خبر رسید موتور AC تسلا ارزش سرمایه گذاری روی آن را دارد و شرکت Western Union تسلا را در آزمایشگاهی نه چندان دور از دفتر ادیسون مشغول به کار کرد، جایی که او سیستمهای برق متناوب را طراحی کرد که هنوز در سراسر جهان استفاده میشود.
تسلا گفت: موتورهایی که من در آنجا ساختم، دقیقاً همان چیزی بودند که تصور میکردم. من هیچ تلاشی برای بهبود طراحی انجام ندادم، بلکه فقط تصاویر را آن طور که در دیدم ظاهر میشدند بازتولید کردم و عملیات همیشه همانطور که انتظار داشتم بود.
اگر به خواندن زندگینامه بزرگان علاقهمند هستید، میتوانید زندگی سرگی برین، لری پیج، جول اوستین و … را نیز در سایت ما بخوانید.
به ثبت رسیدن اختراع نیکولا تسلا، موتورهای AC
تسلا موتورهای AC و سیستمهای قدرت خود را که گفته میشود باارزشترین اختراعات از زمان تلفن به حساب میآمدند، به ثبت رساند. به زودی، جورج وستینگهاوس با درک اینکه طرحهای تسلا ممکن است همان چیزی باشد که در تلاشهایش برای از بین بردن جریان DC ادیسون به آن نیاز داشت، مجوز ثبت اختراعات خود را به قیمت 60000 دلار سهام و پول نقد و حق امتیاز بر اساس میزان برقی که وستینگهاوس میتوانست بفروشد صادر کرد. در نهایت، او برنده «جنگ جریانها» شد؛ اما با هزینه گزافی در دادخواهی و رقابت برای شرکت وستینگهاوس و جنرال الکتریک ادیسون.
وستینگهاوس از ترس ویرانی، از تسلا برای رهایی از حق امتیازی که وستینگهاوس با آن موافقت کرده بود، التماس کرد. او گفت: “تصمیم شما سرنوشت شرکت وستینگهاوس را تعیین میکند.” نیکولا تسلا، قدردان مردی که هرگز تلاشی برای کلاهبرداری از او نکرده بود، قرارداد حق امتیاز را پاره کرد و از میلیونها حق امتیازی که قبلاً بدهکار بود و میلیاردها دلاری که در آینده جمع میشد، کنار رفت. او میتوانست یکی از ثروتمندترین مردان جهان باشد، اما آن را نخواست! جالب است نه؟
برای دانستن ادامه زندگی پر فراز و نشیب نیکولا تسلا، همچنان همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اختراع سیم پیچ توسط تسلا
کار او با برق فقط یک جنبه از ذهن بارور او را منعکس میکرد. قبل از شروع قرن بیستم، تسلا یک سیم پیچ قدرتمند اختراع کرده بود که قادر به تولید ولتاژها و فرکانسهای بالا بود که به اشکال جدید نور مانند نئون و فلورسنت و همچنین اشعه ایکس منجر شد. تسلا همچنین کشف کرد که این سیم پیچها که به زودی «سیم پیچهای تسلا» نامیده شدند، ارسال و دریافت سیگنالهای رادیویی را ممکن میکنند. او به سرعت در سال 1897 برای ثبت اختراعات آمریکایی ثبت نام کرد و مخترع ایتالیایی گوگلیلمو مارکونی را شکست داد.
سرمایه گذاری مورگان بر روی نیکولا تسلا
تسلا زمانی که به جی پی مورگان ایده خود را درباره یک کره بی سیم پیشنهاد داد، به کار روی ایدههای خود برای انتقال بی سیم ادامه داد. پس از اینکه مورگان مبلغ 150000 دلار را برای ساخت برج انتقال غول پیکر هزینه کرد، تسلا به سرعت معمار مشهور استنفورد وایت را از مک کیم، مید و وایت در نیویورک استخدام کرد. وایت نیز تحت تأثیر ایده تسلا قرار گرفت. به هر حال، تسلا مرد بسیار تحسین شدهای بود که پشت موفقیت وستینگهاوس با جریان متناوب بود و وقتی تسلا صحبت میکرد، برای همه متقاعد کننده بود.
تسلا در آن زمان گفت: «به محض تکمیل، این امکان برای یک تاجر در نیویورک وجود خواهد داشت که دستورالعملها را دیکته کند و فوراً آنها را به صورت تایپ در دفترش در لندن یا جاهای دیگر نشان دهد.» او میتواند از روی میزش زنگ بزند و با هر مشترک تلفنی در سراسر جهان صحبت کند و این کار را بدون هیچ تغییری در تجهیزات موجودش انجام دهد.
ساز ارزانقیمتی که بزرگتر از ساعت نباشد، به صاحبش این امکان را میدهد که در هر کجا، در دریا یا خشکی، موسیقی یا آواز و یا سخنان یک رهبر سیاسی، سخنان یک مرد برجسته در علم، یا خطبهی یک روحانی سخنور را بشنود. صداها میتوانند در جای دیگری هر چند دور، تحویل داده شوند. به همین ترتیب هر تصویر، کاراکتر، طراحی یا چاپ را میتوان از یک مکان به مکان دیگر منتقل کرد. میلیونها دستگاه از این دست را میتوان فقط از یک کارخانه از این نوع تولید کرد.
رقابت تسلا و مارکونی
وایت در سال 1901 به سرعت دست به کار شد تا برج واردنکلیف را طراحی کند. اما به زودی پس از شروع ساخت، مشخص شد که تسلا قبل از اتمام آن پولش تمام میشود. درخواست از مورگان برای پول بیشتر بی نتیجه بود و در این بین سرمایه گذاران عجله داشتند تا پول خود را پشت سر مارکونی بی اندازند. در دسامبر 1901، مارکونی با موفقیت سیگنالی را از انگلستان به نیوفاندلند فرستاد. تسلا ناله کرد که ایتالیایی از 17 پتنت خود استفاده میکند؛ اما دعوی قضایی در نهایت به نفع مارکونی بود و خسارت تجاری وارد شد. برای فهمیدن نتیجه این دادگاه همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
نتیجه دادگاه نیکولا تسلا و مارکونی
دیوان عالی ایالات متحده در نهایت ادعاهای تسلا را تأیید کرد و نقش تسلا را در اختراع رادیو روشن کرد. اما تا سال 1943 و پس از مرگ این دانشمند. بنابراین مخترع ایتالیایی به عنوان مخترع رادیو شناخته شد و ثروتمند شد!
خیلیها از این موضوع به عنوان بدترین شکست نیکولا تسلا یاد میکنند و این موضوع منجر به یکی دیگر از مشکلات تسلا شد. تسلا در این باره گفت: “این یک رؤیا نیست، این یک شاهکار ساده مهندسی برق علمی است، فقط گران است! دنیای کور، ضعیف و شکاک! “
بیماری تسلا و کناره گیری او از دنیا
در سال 1912، تسلا شروع به کناره گیری از آن دنیای مشکوک کرد. او به وضوح علائم اختلال وسواس فکری – اجباری را نشان میداد و به طور بالقوه یک اوتیستیک با عملکرد بالا بود. او شیفته نظافت شد و روی عدد سه متمرکز شد. نیکولا تسلا شروع به دست دادن با مردم و شستن دستهایش کرد. همه این کارها به خاطر وسواسش در ستهای سهتایی انجام شد.
او باید در هنگام صرف غذا 18 دستمال روی میزش میداشت و هر جایی که راه میرفت قدمهایش را میشمرد. او ادعا کرد که حساسیت غیرطبیعی به صداها و همچنین حس بینایی حاد دارد و بعداً نوشت که “بیزاری شدید از گوشوارههای زنان دارد” و “دیدن مروارید تقریباً او را به درد میآورد. “
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
اواخر عمر نیکولا تسلا چگونه گذشت؟
در اواخر عمرش، تسلا به کبوترها، مخصوصاً یک کبوتر سفید رنگ خاص که او ادعا میکرد تقریباً به همان اندازه که انسان یک انسان را دوست دارد او را دوست دارد علاقهمند شد. یک شب، تسلا ادعا کرد که کبوتر سفید از پنجره باز در هتلش به ملاقات او رفته است. همچنین تسلا معتقد بود که پرنده آمده است تا به او بگوید در حال مرگ است.
او بعداً گفت که او “دو دانه قدرتمند نور” را در چشمان پرنده دید. نیکولا تسلا در ادامه گفت: “بله، این یک نور واقعی بود. یک نور قدرتمند، خیره کننده، کور کننده. نوری شدیدتر از آنچه که تابهحال توسط قویترین لامپهای آزمایشگاهم تولید کرده بودم.”
کبوتر در آغوشش مرد و مخترع ادعا کرد که در آن لحظه میدانست که کار زندگی خود را به پایان رسانده است.
پایان زندگی این دانشمند
نیکولا تسلا در حالی که در طبقه 33 هتل نیویورکر زندگی میکرد، گهگاه اخباری را منتشر میکرد. در سال 1931 بود که نیکولا تسلا در جلد مجله تایم ظاهر شد. این مجله اختراعات تسلا را در تولد 75 سالگی او منتشر کرد و در سال 1934، نیویورک تایمز گزارش داد که تسلا در حال کار بر روی “پرتو مرگ” است که قادر است 10000 هواپیمای دشمن را از آسمان به بیرون پرتاب کند. او امیدوار بود که یک سلاح دفاعی نمونه اولیه را به نفع صلح جهانی تأمین کند؛ اما درخواست او از جی پی مورگان جونیور و نویل چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا به جایی نرسید. با این حال، تسلا یک چک 25000 دلاری از اتحاد جماهیر شوروی دریافت کرد؛ اما این پروژه متوقف شد. او در سال 1943 به دلیل بدهی درگذشت، اگر چه وستینگهاوس سالها هزینه اتاق و هزینه سفر خود را در هتل پرداخت میکرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جمع بندی
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. در این مقاله با هم زندگینامه نیکولا تسلا را بررسی کردیم و سپس به مرور اختراعات این دانشمند پرداختیم.
همان طور که متوجه شدید، نیکولا تسلا را میتوان دانشمندی نامید که به خاطر اختراع بزرگش یعنی سیستم الکتریکی جریان متناوب AC به شهرت زیادی رسید. سیستم الکتریکی جریان AC هم اکنون در تمام دنیا در حال استفاده است. از دیگر اختراعات این دانشمند این نیز میتوان از سیم پیچ نام برد، که در فناوریهای رادیویی قابل استفاده است، که در بخشی به آن پرداختیم.
کدام بخش از زندگی پر فراز و نشیب نیکولا تسلا برای شما جالب بود؟ آیا اطلاعاتی درباره اختراعات این دانشمند دارید؟
منبع: Wikipedia