ابونصر محمد بن محمد طرخانی، مشهور به فارابی، یکی از بزرگترین فیلسوفان و دانشمندان جهان اسلام است که در حدود سال 259 هجری قمری در منطقه فاراب، واقع در قزاقستان امروزی، یا پاریاب در افغانستان به دنیا آمد. او به دلیل آثار و اندیشههای برجستهاش، به معلم ثانی شهرت یافته است.
پدر او، محمد بن اوزلغ، سرداری در سپاه سامانیان بود و خانوادهاش از ایرانیانی بودند که به ترکستان مهاجرت کردند. این محیط فرهنگی و اجتماعی، نقشی کلیدی در شکلگیری شخصیت علمی فارابی داشت.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار، نگاهی جامع به زندگی، آثار و فلسفه فارابی خواهیم داشت. اگر به شناخت این فیلسوف بزرگ علاقهمند هستید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
سالهای ابتدایی زندگی فارابی
ابونصر محمد بن محمد طرخانی، مشهور به فارابی، در حدود سال 259 هجری قمری در منطقه فاراب (واقع در قزاقستان امروزی) یا پاریاب (در افغانستان) به دنیا آمد. زادگاه او، که در برخی منابع به وسیج (دهکدهای کوچک در فاراب) اشاره شده، در منطقه فرارود قرار داشت. پدرش، محمد بن اوزلغ، سرداری در سپاه سامانیان بود و خانواده او از ایرانیانی بودند که به ترکستان مهاجرت کرده بودند. این شرایط فرهنگی و اجتماعی، تأثیر زیادی بر شکلگیری شخصیت علمی فارابی داشت.
دوران جوانی و آغاز یادگیری علوم
علاقه به علم و سفر به بغداد
فارابی از جوانی علاقه شدیدی به یادگیری علوم مختلف داشت. او برای تحقق این علاقه، به بغداد، مرکز علمی و فرهنگی جهان اسلام، سفر کرد. این تصمیم، نقطه عطفی در زندگی او بود و زمینهساز پیشرفتهای علمیاش شد.
اساتید برجسته فارابی
در بغداد، او نزد متی بن یونس، فیلسوف برجسته، به تحصیل پرداخت و با اصول فلسفه و منطق آشنا شد. سپس برای تکمیل آموزشهای خود به حران رفت و شاگرد یوحنا بن حیلان، فیلسوف مشهور، شد. این آموزشها نقش مهمی در شکلگیری اندیشههای فارابی داشت.
شهرت و استعداد خارقالعاده
هوش و استعداد فارابی از همان ابتدا توجه استادان و اطرافیان او را جلب کرد.
توانایی او در یادگیری سریع و تحلیل مسائل، باعث شد که بهسرعت در میان مردم و دانشمندان مشهور شود. در مدت کوتاهی، فارابی بهعنوان یک فیلسوف و دانشمند برجسته شناخته شد.

فعالیتهای علمی در مرکز فلسفه جهان اسلام
بازگشت به بغداد و تدریس علوم مختلف
پس از سالها تحصیل و یادگیری در شهرهای مختلف، فارابی تصمیم گرفت به بغداد بازگردد؛ شهری که در آن زمان مرکز علم و فلسفه جهان اسلام به شمار میرفت. شهرت او پیش از بازگشت به بغداد به گوش بسیاری از مردم و دانشمندان این شهر رسیده بود. به محض ورود به بغداد، شاگردان زیادی به او روی آوردند و مشتاقانه خواستار یادگیری علوم مختلف از او شدند.
یکی از شاگردان برجسته فارابی در این دوران، یحیی بن عدی، فیلسوف مسیحی معروف، بود. یحیی بن عدی بعدها به یکی از بزرگترین فیلسوفان زمان خود تبدیل شد و نقش مهمی در انتقال اندیشههای فارابی به نسلهای بعدی ایفا کرد. این دوران برای فارابی، زمانی بود که او توانست به تربیت شاگردان برجسته و گسترش اندیشههای فلسفی خود بپردازد.
آشفتگیهای بغداد و تصمیم به مهاجرت
پس از چند سال فعالیت علمی و تدریس در بغداد، آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی شدیدی در این شهر رخ داد. این آشفتگیها زندگی مردم بغداد را به شدت تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از آنها را درگیر فقر و گرسنگی کرد. فارابی که همواره به دنبال محیطی آرام برای تفکر و تدریس بود، دریافت که دیگر بغداد نمیتواند مکانی مناسب برای ادامه فعالیتهای علمی و فلسفی او باشد.
او با وجود علاقهای که به بغداد و شاگردانش داشت، در سال 330 هجری قمری (941 میلادی) تصمیم گرفت این شهر را ترک کند. فارابی به این باور رسیده بود که اندیشههای فلسفی بدون امنیت جانی و روانی معنا ندارند و برای ادامه فعالیتهای خود به محیطی امن و آرام نیاز دارد. در آن سالها، بسیاری از مردم بغداد نیز به دلیل شرایط نامساعد، مجبور به ترک این شهر شدند.

دعوت سیفالدوله همدانی و مهاجرت به دمشق
پس از ترک بغداد، فارابی به دمشق رفت و در آنجا مورد استقبال سیفالدوله همدانی، حاکم حلب، قرار گرفت.
سیفالدوله که علاقه زیادی به علم و دانش داشت، از فارابی دعوت کرد تا به دربار او در حلب بپیوندد. فارابی این دعوت را پذیرفت و به عنوان یکی از عالمان برجسته در دربار سیفالدوله مشغول به فعالیت شد.
در این دوران، فارابی با آرامش خاطر به تدریس، تألیف کتابهای مختلف و پژوهش در زمینه فلسفه و علوم پرداخت. سیفالدوله نیز از او حمایت مالی میکرد، اما فارابی که به زندگی ساده و محقر عادت داشت، تنها روزانه چهار درم از او درخواست میکرد که مبلغ بسیار ناچیزی بود. این نشاندهنده زهد و بیتفاوتی فارابی نسبت به مسائل مادی بود.
مراکز علمی برجسته زمان فارابی: حران و بغداد
در دوران زندگی فارابی، دو مرکز علمی برجسته در جهان وجود داشت که نقش مهمی در توسعه علوم ایفا میکردند:
1. مرکز علمی حران
- موقعیت: این مرکز علمی در جنوب شرق ترکیه قرار داشت.
- تاریخچه:
- حران در ابتدا در انطاکیه تأسیس شده بود.
- در دوران متوکل عباسی (232 تا 247 هجری قمری)، این مرکز به جنوب شرقی ترکیه منتقل شد.
- ویژگیها:
- مکتب علمی حران، تابعی از مکتب اسکندریه بود و تأثیرات عمیقی از آن داشت.
2. مرکز علمی بغداد (دارالخلافه)
- موقعیت: بغداد، پایتخت خلافت عباسی و مرکز علمی برجسته زمان.
- ویژگیها:
- بغداد ادامهدهنده آموزشهای علمی حران بود.
- بسیاری از استادان بزرگ حران به بغداد مهاجرت کردند و در این شهر مرکز علمی جدیدی تأسیس کردند.
- این مهاجرت باعث شد بغداد به یکی از مهمترین مراکز علمی جهان تبدیل شود.
سالهای پایانی زندگی فارابی
در سال 339 هجری قمری، در حالی که فارابی هشتاد سال داشت، او در شهر دمشق چشم از جهان فروبست. با وجود زندگی پربار و آثار ارزشمندی که از خود به جا گذاشت، مرگ او بسیار ساده و غریبانه بود. تنها تعداد اندکی از افراد بر سر پیکر او حاضر شدند و برای او گریستند.
فارابی با زندگی ساده و دور از تجملاتش، الگویی برای دانشمندان و فیلسوفان بعد از خود شد. او با وجود تمام سختیها، همواره در مسیر علم و دانش گام برداشت و آثار و اندیشههای او همچنان الهامبخش نسلهای بعدی است.

نگاهی به فلسفه فارابی
چشمانداز فکری فارابی
فارابی را میتوان بهعنوان یکی از برجستهترین فیلسوفان منطقی در تاریخ جهان اسلام شناخت. این ویژگی بهوضوح در نوشتهها و آثار او دیده میشود. تفکر منطقی فارابی نهتنها در نوع بیان او، بلکه در نحوه استفاده از استدلالها و دلیلها برای بررسی موضوعات مختلف قابل تشخیص است.
بخش قابلتوجهی از آثار فارابی به علم منطق اختصاص دارد. او در این زمینه تحت تأثیر ارسطو بود و به روشنی از او پیروی میکرد. بااینحال، فارابی در منطق دیدگاهی نوآورانه داشت؛ او معتقد بود که خطابه و شعر نیز باید بهعنوان زیرمجموعههای منطق در نظر گرفته شوند. این دیدگاه، نقطه اختلاف او با ارسطو بود و نشاندهنده نگاه جامع فارابی به ابزارهای ارتباطی انسان است.
ترکیب فلسفهها در اندیشه فارابی
فلسفه فارابی ترکیبی از حکمت ارسطویی، فلسفه نوافلاطونی و آموزههای اسلامی است. این ترکیب منحصربهفرد، فلسفه او را به یکی از جامعترین نظامهای فکری تبدیل کرده است.
- در بخش منطق و طبیعیات، تأثیرات عمیق ارسطو به وضوح دیده میشود.
- در زمینه سیاست و اخلاق، میتوان ردپای افلاطون را مشاهده کرد.
- در بخش مابعدالطبیعه، اثراتی از فلسفه فلوطین (فیلسوف نوافلاطونی) قابل تشخیص است.
فارابی توانست این فلسفهها را با آموزههای اسلامی ترکیب کند و نظامی فکری ایجاد کند که هم به نیازهای دینی و هم به پرسشهای فلسفی پاسخ دهد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
وحدت فلسفه در اندیشه فارابی
یکی از مفاهیم کلیدی در فلسفه فارابی، وحدت فلسفه است.
او معتقد بود که فلسفه، با وجود تفاوتهای ظاهری بین مکاتب مختلف، در نهایت به یک حقیقت واحد اشاره میکند. فارابی برای اثبات این وحدت، از برهانها و دلایل متعدد استفاده کرد و در رسالههای مختلف خود به این موضوع پرداخت.
از مهمترین آثار او در این زمینه میتوان به کتاب الجمع بین رأی الحکیمین اشاره کرد. فارابی در این کتاب، نظرات ارسطو و افلاطون را بررسی کرده و تلاش کرده است تا نشان دهد که این دو فیلسوف بزرگ، با وجود اختلافات، به یک حقیقت مشترک اشاره دارند.
نقش اسلام در فلسفه فارابی
اسلام در فلسفه فارابی جایگاه ویژهای دارد. او معتقد بود که عقل فعال میتواند انسان را به سوی خدا و آموزههای اسلامی هدایت کند. فارابی در آثار خود، آموزههای پیامبر اسلام (ص) و امامان را در رأس تفکرات فلسفی قرار داد و بر این باور بود که اسلام، راهنمای انسان به سوی خوبیها و کمال است.

آراء اهل المدینه الفاضله
یکی از برجستهترین آثار فارابی، کتاب آراء اهل المدینه الفاضله است. در این کتاب، فارابی به بررسی مفهوم وحدت فلسفه پرداخته و تلاش کرده است تا اختلافات بین نظرات ارسطو، افلاطون و آموزههای دینی را بهصورت بیطرفانه بررسی کند.
فارابی عادت داشت که هنگام تفکر، اختلافات خود با موضوعات مختلف را کنار بگذارد و آزادانه بیندیشد. این روش تفکر او را قادر ساخت تا فلسفههای مختلف را با یکدیگر ترکیب کند و به یک نظام فکری جامع برسد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مهمترین آثار فارابی
فارابی در طول زندگی خود آثار متعددی در زمینههای فلسفه، منطق، سیاست، اخلاق و متافیزیک به زبان عربی نگاشته است. در ادامه، فهرستی از مهمترین آثار او همراه با ترجمه و توضیحات کوتاهی درباره برخی از آنها آورده شده است:
فهرست آثار فارابی:
ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه
(تمام آن چه که لازم است قبل از یاد گرفتن علم فلسفه فرا بگیرید)- کتابی مقدماتی که اصول و مبانی لازم برای ورود به فلسفه را توضیح میدهد.
السیاسه المدنیه
(سیاست شهری)- اثری در زمینه فلسفه سیاسی که به بررسی اصول حکومت و سیاست در جامعه میپردازد.
الجمع بین رأی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو طالیس
(مجموع نظرات دو حکیم بزرگ، ارسطو و افلاطون الهی)- این کتاب تلاش دارد نظرات افلاطون و ارسطو را با یکدیگر تطبیق داده و اختلافات آنها را توضیح دهد.
رساله فی ماهیه العقل
(رسالهای در باب ماهیت عقل)- اثری که به بررسی چیستی عقل و نقش آن در شناخت و فلسفه میپردازد.
تحصیل السعاده
(به دست آوردن سعادت)- کتابی درباره مفهوم سعادت و راههای دستیابی به آن از دیدگاه فلسفی.
اجوبه عن مسائل فلسفیه
(پاسخهایی به مسائل فلسفی)- مجموعهای از پرسشها و پاسخهای فلسفی که به بررسی موضوعات مختلف میپردازد.
رساله فی اثبات المفارقات
(رسالهای در اثبات موجودات غیر مادی)- کتابی که به اثبات وجود موجودات غیرمادی مانند عقل و روح میپردازد.
اغراض ارسطو طالیس فی کتاب مابعد الطبیعه
(مقاصد ارسطو در کتاب متافیزیک)- شرحی بر کتاب متافیزیک ارسطو و توضیح اهداف او در این اثر.
رساله فی السیاسه
(رسالهای در باب سیاست)- کتابی مختصر درباره اصول سیاست و حکومت.
فصول الحکم
(جداکنندههای حکمت)- اثری که به بررسی مفاهیم مختلف حکمت و فلسفه میپردازد.
آراء اهل المدینه الفاضله
(نظریات اهل مدینه فاضله)- یکی از مشهورترین آثار فارابی که در آن به توصیف جامعهای ایدهآل بر پایه عدالت و حکمت میپردازد.
احصاء العلوم
(احصای علوم)- کتابی که در آن علوم مختلف را دستهبندی و تعریف کرده است.
کتاب الموسیقی الکبیر
(کتاب موسیقی کبیر)- اثری جامع در زمینه موسیقی که به بررسی تئوریهای موسیقی و ارتباط آن با فلسفه میپردازد.
الالفاظ المستعمله فی المنطق
(الفاظ مورد استفاده در منطق)- اثری در زمینه منطق که به بررسی اصطلاحات و مفاهیم منطقی میپردازد.
کتاب الحروف
(کتاب حروف)- اثری که به بررسی رابطه زبان و فلسفه اختصاص دارد.

دیدگاه فارابی در ارتباط با ارسطو و افلاطون
فارابی با در نظر گرفتن اختلافات عقیدتی آنها بر این باور بود که هر دوی آنها بسیار سطحی تفکر و تامل میکردند. او علاوه بر این که آنها را دو حکیم سطحی خطاب کرد، درباره اختلافاتی که بین آنها وجود دارد این گونه میگوید:
اختلاف نظری که در بین ارسطو و افلاطون وجود دارد از سه علت مهم حاصل میشود.
- اول این که سبک زندگی هر دوی آنها با یکدیگر متفاوت بوده است و در نتیجه تجربیات مختلفی از زندگی داشتهاند.
- علت دوم را میتوان این گونه بیان کرد که روشی که آنها نوشتهها، رسالهها و کتابهایشان را تألیف میکردند با یکدیگر تفاوت داشت و این موضوع در اختلاف آنها بی تأثیر نیست.
- سوم این که مذهبی که آنها را در فلسفه دنبال میکردند متفاوت بود که این خود دلیل بزرگی بر تفاوت عقیده است.
در آخر فارابی در توصیف این دو حکیم این گونه میگوید که آنها حکیمهایی هستند که به صورت مطلق فکر میکنند و همچنین جز عالمان علوم دقیقه هستند. استنباطها و معنیهایی که در نوشتههایشان استفاده میکنند اغلب مشکل است و به حقیقت متصل میباشد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جبران خلیل جبران، فرانتس کافکا و عبدالحسین زرین کوب را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
ابونصر و نشر فلسفه ارسطو
یکی از موفقیتهای این حکیم در زندگیاش این بود که توانست به خوبی تفکری که ارسطو داشت را به همه اعراب نشان دهد و آنها را با نوشتههای ارسطو آشنا کند. در یکی از نوشتههایی که از او بهجامانده فارابی در مورد اهداف آیندهاش این گونه میگوید که پس از اینکه همه مردم عادی را با افکار ارسطو آشنا کردم، قصد این را دارم که به سراغ آثار اصول قیاسی صوری بروم و به گونهای آن را ساده سازی کنم که عامه مردم بتوانند آن را بفهمند و از آن در زندگیشان بهره ببرند. فارابی در زندگیاش تقسیمی چندگانه از استدلال را معرفی کرد که بعد از او بسیار معروف شد و توسط حکیمان دیگر همواره استفاده میشد.
این تقسیم چندگانه بدین شرح بود که در مرحله اول ما با برهان روبهرو هستیم که به معنای استدلال و یا حجتی است که ما را به سمت یقین هدایت میکند. در قسمت دوم این چندگانه استدلال، با جروبحث مواجه میشویم که برابر است با همان استدلالی که ما را به سمت شبه یقین میبرد. شعر مرحله بعدی این تقسیم است که به ما میگوید اگر استدلال ما را به سوی تخیل ببرد ما با شعر روبهرو هستیم.

احیای علم فلسفه توسط فارابی
فارابی به گونهای به تجدید و احیای علم فلسفه پرداخت که در حال حاضر در آب و خاک کشورهای اسلامی میتوانید به روشنی ریشههای علم فلسفه را مشاهده کنید. ریشههای علم فلسفه در تمام این سالها به خاطر تلاشهای فارابی رشد کردند و در حال حاضر در تمام مناطق اسلامی سایه گستردهاند.
فلسفهای که فارابی آن را احیا کرد از زمان خودش تا عصر حال حاضر در حال تدریس در علوم فقه و دینی است. در نوشتههایی که در مورد فارابی و زندگی او نوشته شدهاند، این حکیم بزرگ را این گونه توصیف کردهاند که در تمام سالهای زندگیاش سعی داشته از تمام مردم دوری کند و تنهایی را برگزیند.
او در تمام سالهای زندگیاش درگیر فقر بوده و نسبت به این موضوع بسیار صبوری میکرده است. او اغلب از دید مردم خود را پنهان میکرد و لحظههایی که او را میدیدند هم، در تنهایی خود مشغول نگاه کردن به کتاب و یا نوشته رسالهای بوده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پیتر دراکر، آلبرت انیشتین، علی شریعتی و ویکتور هوگو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کلام آخر
جمعبندی مقاله
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. همان طور که بررسی کردیم، ابونصر فارابی در زندگی خود سختیهای بسیاری را تحمل کرد تا بتواند چراغ راه علم و دانش را روشن نگه دارد. شبهای زیادی را منتظر پاسبانان بود تا در نور چراغ آنها مطالعه کند و اکثر شبهای زندگیاش را بیدار میماند و به مطالعه میپرداخت.
فقر بخش جدا نشدنی زندگی او بود و زندگی محقر گاهی او را مجبور میکرد شبهایی را در میان باغها یا کنار رودخانهها به صبح برساند. با این وجود هرگز از خواندن و نوشتن دست نکشید و حتی شاگردان زیادی را تربیت کرد.
دورانی که فارابی زندگی میکرد، برای عالمان و عاشقان علم دوران سختی بود. فروپاشی خلافت عباسی و ضعف خاندانهایی که مشوق عالمان بودند، باعث میشد که دانشمندان به سرزمینهای دوردست سفر کنند. اما فارابی هرگز از تلاش دست نکشید و در این مسیر خسته نشد.
آیا شما با فلسفه فارابی آشنا هستید؟ در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید که کدام بخش از زندگی ابونصر برای شما الهامبخش بود.
منبع: Wikipedia