اگر به کتابهای جنایی و کارآگاهی علاقهمند باشید، مسلما نام آگاتا کریستی، ملکهی جنایینویس را شنیدهاید. آگاتا یکی از نویسندگان نابغه و پرکار در حوزهی رمانهای جنایی است که تاکنون 66 رمانجنایی و چندین داستانکوتاه، نمایشنامه و داستانهای عاشقانه نوشته است.
کتابهای آگاتا کریستی و جنایتهای آن به گونهای شما را درگیر میکنند که تا حل معما و شناسایی قاتل، قادر به کنار گذاشتن کتاب نیستید. عدهای آگاتا کریستی را یک قاتل بالفطره و برخی او را روانشناسی میدانند که توانایی تصویر و روایت قتلهای مختلف با انگیزههای گوناگون را داشته است؛ به گونهای که خواننده تا صفحههای آخر نیز توانایی حل معما را ندارد. اگر به زندگی این نویسندهی انگلیسی و آثار او علاقه دارید، ما در دانشگاه کسب و کار به بررسی زندگینامه او خواهیم پرداخت.
زندگینامه مختصر آگاتا کریستی
آگاتا، جنایینویس نامدار انگلیسی در 15 سپتامبر 1890 در تورکی، ایالت دیوونشایر در جنوب انگلستان متولد شد. نام کامل او آگاتا مری کلاریسا میلر است. او سومین فرزند خانواده بود و یک برادر و خواهر به نامهای مونتی و مارجری داشتو برخلاف خواهر و برادرهایش آگاتا به مدرسه نرفت و معلم خانگی داشت.
آگاتا کریستی و آغاز نویسندگی
آگاتا در پی تشویقهای فراوان مادرش بهطور جدی به ادبیات علاقهمند گردید. نخستین شعر او که دربارهی یک تراموای برقی بود، در یازده سالگی سروده شد و در روزنامه به چاپ رسید. او پس از دوران ازدواج اولش، با خواهرش به بحث دربارهی نوشتن داستان جنایی پرداخت. نخستین مسئله برای آگاتا، انتخاب یک سبک نگارش مستقل در داستانهای کارآگاهی بود که تا مدتی به آن میاندیشید. سرانجام تصمیم گرفت به سبک داستانهای شرلوک هولمز بنویسد؛ ولی میخواست کارآگاهی مستقل از هولمز داشته باشد. او در انتخاب شخصیت کارآگاهش سردرگم بود تا آن که روزی متوجه پناهندگان بلژیکی ساکن در تورکی شد. از خود پرسید: آیا ممکن است یکی از این پناهندهها، بازنشستهی پلیس بلژیک باشد؟! و چنین شد که هرکول پوآرو بلژیکی خلق گردید.
ازدواج آگاتا کریستی
آگاتا در شب کریسمس 1914 با کاپیتان آرچیبالد کریستی از یگان هوایی ارتش ازدواج کرد و از آن پس به آگاتا کریستی تغییر نام یافت. در آن زمان انگلستان آماده جنگ با متحدین بود، به همین دلیل همسرش دو روز پس از ازدواج، به ارتش بازگشت و آگاتا نیز در بیمارستانی در تورکی مشغول به کار گشت. اطلاعات ارزندهای که آگاتا در دوران خدمتش در بیمارستان دربارهی علم سمشناسی به دست آورد، سبب جذابیت آثار متعددش شد. روند کاری آگاتا کریستی روزبهروز بهتر شد تا آنکه اتفاقی روح لطیف او را در هم کوبید.
دلیل ناپدید شدن آگاتا کریستی چه بود؟
در سال 1926، آرچیبالد برای گذراندن تعطیلات با معشوقهی جوانش از آگاتا جدا شد و آشکارشدن این مسئله، آگاتا را با فشار عصبی فراوانی روبهرو کرد. مرگ مادرش در همین ایام نیز، ضربه مهلکی بر او وارد کرد. آگاتا که زندگی را تیره و تار میدید، بدون هیچ برنامه ریزی از شهر خارج شد و دیگر هیچ اثری از او پیدا نشد. غیبت ناگهانی او توجه روزنامهها و مردم را جلب کرد و در این جستوجوها، اتومبیل خالی او در کنار دریاچهای بیرون از شهر پیدا شد. پانزده هزار نیروی داوطلب به جستوجوی او پرداختند.فرضیهها حاکی از قتل آگاتا به دست همسرش بود. پس از چندروز، کاوشها منجر به یافتن بانویی به نام خانم نیل در هتلی در هروگیت شد که روز چهارم دسامبر با تاکسی به هتل آمده بود. مشخصات ظاهری او با آگاتا منطبق بود اما خودش را فردی از اهالی آفریقای جنوبی معرفی کرده بود. به نظر میآمد او دچار فراموشی موقتی شده و حتی عدهای آن را بهانهای برای بازاریابی و تبلیغات دانستند. سرانجام هم معلوم نشد که آگاتا طی این ده روز ناپدید شدن، چه میکرده است.
طلاق و ازدواج مجدد
آگاتا در 1928 به طور رسمی از سرهنگ کریستی جدا شد. او از شوهرش دختری به نام روزالیند داشت و به مراقبت از او مشغول بود که سرانجام با مرد خوبی به نام مکس مالووان آشنا شد. این مرد اجازه داد نام آگاتا به همان نام معروف آگاتا کریستی بماند و فامیلی او را به مالووان تغییر نداد. این مرد باستانشناس، آغازگر زندگی جدیدی برای آگاتا بود و در مسافرتهای بسیاری که به خاورمیانه داشت، او را نیز با خود میبرد. به این ترتیب آگاتا توانست از نزدیک با اخلاقیات و آداب و رسوم مردم سایر مناطق، از اروپا تا خاورمیانه و حتی ایران آشنا شود؛ که این مسئله در آثار او انعکاسی شایسته یافته است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات چارلز داروین، پابلو پیکاسو، مجید سمیعی و دکتر حسابی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مرگ آگاتا کریستی
آگاتا تا روزهای پایانی عمر به نوشتن و چاپ آثارش مشغول بود تا این که سرانجام پس از 85 سال زندگی در 12 ژانویه 1976 در والینگفورد واقع در آکسفرشایر بدرود حیات گفت. همسر دوم او درباره مرگ آگاتا چنین مینویسد: ” آگاتای عزیزم مرد، آرام و بیسروصدا مانند مواقعی که او را سوار بر ویلچرش به گردش میبردم. به نظر میرسید که مدتهاست مرده و مرگ به عنوان یک راه نجاتِ دلپذیر به سراغ او آمده است.”
او در زمان مرگش یکی از پرمخاطبترین و محبوبترین نویسندگان تاریخ ادبیات بود که آثارش به بیش از 103 زبان زندهی دنیا برگردانده شده و هنوز هم این عنوان را حفظ کرده است.
آگاتا کریستی چه افکار و ویژگیهایی داشت؟
او از رمانهایش بهعنوان تریبونی برای بیان عقاید خود استفاده میکرد. رمانهای او تنها به بیان جریان حوادث و جنایت و نحوهی کشف قاتل نمیپردازد؛ بلکه در آنها با روانشناسی شخصیتها، افکار و اضطرابهایشان آشنا میشویم. آگاتا کریستی در دورانی که نقش زنان، تنها محدود به ازدواج و تولد بچه و مهمانیرفتن میشد، از افکار برابریخواهی، مهربانی و قضاوت نکردن سخن میگفت. یکی از مهمترین نتایج رمانهای او، عدم قضاوت افراد براساس ظاهر و سخنگفتن آنهاست و در بسیاری از مواقع فردی که اصلا رفتار و گفتار جنایتکارها را ندارد، قاتل شناخته میشود.
ارتباط با خاورمیانه
آگاتا برخلاف بسیاری از نویسندگان هم عصر خود که از ممالک مترقی اروپایی به آسیا و آفریقا سفر میکنند، به جای انگشتگذاشتن بر نقاط ضعف آنها و انتقادهای تند، سعی میکرد با این مردم روابط دوستانهای برقرار کند. همین ارتباط، افقهای فکری تازهای در پیش رویش گشود و شناختی که از این راه از مردم مشرق زمین پیدا کرد، در نوشتههایش نمایان است.
تاثیرپذیری از مادر
از دیگر نکات جالب در زندگی این نویسنده، تاثیر عمیقی است که مادرش بر افکار او داشته است. در واقع یکی از دلایل موفقیت آگاتا، در داشتن مادری روشنفکر بوده است. چنانچه خود آگاتا میگوید: “مادرم بود که نوشتن را به من توصیه کرد. او زنی بسیار افسونگر بود و شخصیتی بزرگ داشت. همیشه اطمینان میداد که بچههایش قادر به هرکاری هستند. من بر اثر یک سرماخوردگی شدید در تختخواب افتاده بودم و او گفت: تو باید یک داستان کوتاه بهتر بنویسی. چرند نگو نمیتوانی، البته که میتوانی.”
خودشناسی
آگاتا کریستی زنی بود که میدانست چه میخواهد و به سوی چه هدفی در حرکت است. او به این توفیق رسیده بود که خود را بشناسد و همین خودشناسی سبب شد که از اطلاعات گستردهی خود در حوزهی سمشناسی بهره گیرد و به عنوان یکی از بهترین جنایینویسان جهان مطرح گردد. همین خودشناسی به او آموخت که استعداد نوشتن داستانهای جنایی را دارد. البته آگاتا کتاب شعر هم چاپ کرده و رمانهای عاشقانه نیز نوشته است؛ اما این کارها در کنار کار اصلی او بود. او به خوبی میدانست که یک جنایینویس است و عمدهی شهرت او به واسطهی خلق آثار جناییاش است.
آگاتا از سال 1920 که نخستین رمانش منتشر شد تا 1976 که آخرینِ آن به دست مخاطبان رسید، 66 رمان جنایی نوشت. اگر به فهرست آثارش توجه کنیم، متوجه میشویم کمتر سالی است که رمانی منتشر نکرده باشد. این پرکاری و تلاش او اگر چه گهگاه به خلق آثاری ضعیف نیز منتهی میشد؛ اما او را در یک مسیر مشخص نگه میداشت و از پراکندهکاری و ضعف، دور میکرد.آگاتا کریستی؛ پرفروشترین نویسندهی دنیا
طبق بررسیهای بهعمل آمده، آگاتا کریستی پرفروشترین نویسندهی جنایی در جهان است و کتابهای او بعد از انجیل و آثار شکسپیر، بیشترین تیراژ را داشتهاند. کتابهای او هنوز هم پساز گذشت 46 سال از مرگش، در ایران و سراسر دنیا، در تیراژهای بالا چاپ میگردد و خوانندگان بسیاری دارد. در ایران، اکثر کتابهای آگاتا کریستی ترجمه شده که نشر هرمس بیش از سایر ناشرین، آنها را در مجموعه کتابهای کارآگاه جمعآوری و چاپ کرده است. مترجمانی چون مجتبی عبدالله نژاد، خسرو سمیعی و محمد گذرآبادی به ترجمهی آثار او پرداختهاند.
تاثیرپذیری آگاتا کریستی از سایر نویسندهها
در مورد تاثیری که کریستی از جنایینویسان معاصر خود گرفته دو نام بیشتر از بقیه قابل ذکر است: یکی آرتور کانن دویل که کریستی همواره تحتتأثیر او و کارآگاه اسطورهایاش شرلوک هولمز مینوشت. دیگری گاستون لرو که مخصوصا یک داستان مشخص از او با نام “راز اتاق زرد” برای کریستی قابل توجه بوده است. او دربارهی آن کتاب نوشته است: “معمایی حیرتآور و باشکوه بود که خیلی خوب طراحی و پایانبندی شده بود”
آرتور کانندویل و ژرژ سیمنون
آگاتا را باید قلهای بین دو قلهی داستان جنایی، یعنی آرتور کانن دویل و ژرژ سیمنون بدانیم. در داستانهای او، عناصر اجتماعی و اخلاقیات مردمِ جامعه بیشتر از کانن دویل است و به همین ترتیب، ژرژ سیمنون نیز مضامین اجتماعی را بیش از کریستی مورد استفاده قرار داده است. اگر کانن دویل را پایهگذار سبکی خاص از داستان جنایی که همواره معمایی دارد بدانیم، کریستی این خصوصیت را با اخلاقیات فردی آمیخت و نوعی داستان با پیرنگ غلیظ روانشناسی پدید آورد. سیمنون نیز اخلاقیات اجتماعی افراد را با معماپردازی و روانشناسی فردی ترکیب نمود و سبک ویژهای ارائه داد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
محتوا و مضامین کتابهای آگاتا کریستی چه بود؟
اخلاقیات
مضامین آثار آگاتا کریستی، کاملا اخلاقی است و در آنها خبری از مسائل عریان و زننده نیست و حتی خشونت به گونهای فانتزی بیان میگردد. به همین دلیل آثار او تمام گروههای سنی از نوجوان تا میانسال را در برمیگیرد؛ حتی تماشای فیلمهای ساختهشده از آثارش هم، هیچ تاثیر منفیای در کودکان ایجاد نمیکند. با آنکه آگاتا یکی از پرطرفدارترین نویسندگان تاریخ ادبیات است، هیچگاه از ابزارهای نامشروع برای جذب مخاطب بهره نبرده و این ویژگی بزرگی در کارهای اوست.
برقراری تعادل بین عشق و جنایت
آگاتا کریستی، هم در عشق و هم در مسائل جنایی و قتل، با نگاهی بسیار پاک و به دور از هر گونه سطحیگرایی، اعماق روح بشر را میکاود و کارهای روانشناسانهی قابل تحسینی در مقابل خواننده قرار میدهد. روح عاشقپیشهی آگاتا نه فقط در رمانهای عاشقانهاش، بلکه در بعضی از رمانهای جناییاش مانند شب بیپایان، خانه وارونه، پرده و… نیز متجلی است.
توجه به فرهنگهای مختلف
آگاتا کریستی در سفرهای بسیاری که به مشرق زمین داشته، به نکات خاصی توجه کرده که از نگاه خیلیها دور مانده است. مثلا در آخرین صفحات قتل در بینالنهرین، راوی داستان با اشاره به اعراب و اینکه همهی حاجات خود را در کنار رودخانه برآورده میکنند نتیجه میگیرد که زندگی غیربهداشتی، چندان هم غیر بهداشتی نیست. این فقط نمونهای از نگاه کریستی است که سفر به مشرق زمین را از شیرینترین خاطرات خود میداند.
نگاه مثبت و کمتوقعی
علاوه بر مثبتنگری آگاتا که سبب میشد همهچیز را خوب و دلپذیر ببیند، باید این نکته را اضافه کرد که او توقع زیادی از زندگی نداشت و به همین دلیل هر پیشرفتی، او را بینهایت خوشحال میکرد. او مدام مینوشت ولی نه برای بهدستآوردن چیزی خاص، بلکه در پاسخ به هیجان عظیمی که در وجودش شعله میکشید. او از موفقیتهای خود لذت میبرد و با نوشتن آرامش مییافت.
بیعلاقگی به سیاست و مسائل اجتماعی
یکی از دلایل عمر طولانی او، دخالتنکردن در مسائل سیاسی بود. با آنکه دولت انگلستان سهم عمدهای در اوضاع نابسامان خاورمیانه داشت؛ آگاتا سعی میکرد از زندگیاش بهحد کمال بهره ببرد و کمتر در قید و بند مشکلات مردم بود. او بیشتر به نقش خود بهعنوان یک بانوی جنایینویس پایبند بود و برخلاف نویسندگانی چون دیکنز که (بسیار هم مورد احترام کریستی بود)، هیچ علاقهای به اصلاحات اجتماعی و دخالت در آن نداشت.
مضامین روانشناسی
برتری ویژهی آگاتا کریستی نسبت به همهی جنایینویسان، روانشناسی پرقدرت اوست که منتقدان هیچگاه به ریشهی این روانشناسی دست نیافتهاند. میتوان از تحلیلهای او به اندازهی کتابهای تخصصی روانشناختی استفاده کرد. این ویژگی در برخی از کتابهای او مانند قتل راجر آکروید، لرد اُجور میمیرد، ده بچه زنگی و قتل آسان است، بیشتر از سایر آثار اوست.
آثار مهم آگاتا کریستی
رمانهای جنایی که بیشترین و مهمترین آثار آگاتا کریستی را شامل میشود، مشتمل بر 66 رمان در موضوعات متفاوت و جذاب است. هرکدام از آنها بهبررسی یک قتل جدید با کارآگاهها و شخصیتهای جذاب میپردازد. اگر تاکنون خواندن آثار این نویسنده را آغاز نکردهاید، میتوانید با این آثار جذاب شروع کنید: مرگ خانم مگینتی، قتل راجر آکروید، خانه وارونه، ملاقات با مرگ و ده بچه زنگی.
رمانهای عاشقانه
آگاتا کریستی در مجموع شش رمان عاشقانه یا رمانتیک با نام مستعار مری وستماکوت دارد که به اعتقاد بسیاری از منتقدان و حتی خود کریستی “جدایی در بهاران” از قویترین آنهاست. کریستی یک جنایینویس است و به تعبیر عموم میبایست روحی خشن و سخت داشته باشد؛ اما اینگونه نیست. نثر عاشقانه و لطیف او بیانگر این نکته است که کریستی در سخن گفتن از عشق نیز همچون سخنگفتن از جرم و جنایت، بسیار متعالی صحبت میکند. او رمان عاشقانه نمینویسد تا به خوانندگان عشقورزی را بیاموزد؛ او مینویسد زیرا خود عاشق است و روح بزرگی دارد.
نمایشنامه
نمایشنامههای کریستی به دو گروه تقسیم میشوند: یک گروه آثاری است که آگاتا بر اساس رمان و داستانهای خود نوشته است. گروه دیگر نمایشنامههایی است که آگاتا از ابتدا آنها را به همانصورت خلق کرده است. در میان این دسته از آثار او، تله موش جایگاهی ویژه دارد. این نمایشنامه را به عنوان معروفترین نمایشنامهی جنایی در ادبیات جهان بهشمار میآورند و استقبال گستردهی مردم از آن، آن را بسیار محبوب و به یاد ماندنی کرده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
داستان کوتاه
آگاتا کریستی در دوران طولانی فعالیتش، هفده مجموعه داستان منتشر کرد که مجموعا بیش از صد داستان کوتاه دارند. قهرمانهای او در این داستانها معمولا پوآرو، هیستینگز، مارپل و کارآگاهی به نام پارکرپاین است که هرگز در رمانهای او حضور نداشته است. عمدهی داستانهای کوتاه کریستی، جنایی هستند و او چند داستان جاسوسی نیز نوشته است. گواهی دادستان، گناه مضاعف، مجموعه داستان تله موش و ماجرای پودینگ کریسمس برخی از داستانهای کوتاه اوست.
همچنین یک کتاب زندگینامه و یادداشتهای شخصی به قلم خود او نوشته شده است که با عنوان “بیا به من بگو چهطور زندگی میکنی” منتشر شده است.
قهرمانهای خلق شده توسط آگاتا کریستی
آگاتا همانطور که داستانهای زیادی به رشته تحریر درآورده، قهرمانان زیادی نیز خلق کرده است که هرکدام در نوع خود خاص است. بهخصوص دو کارآگاه معروف او هرکول پوآرو و جین مارپل که انسانهای شریف و نوعدوستی هستند.
هرکول پوآرو
این شخصیت در 33 رمان و 65 داستانکوتاه جنایی نویسنده ظاهر شده و از شناختهشدهترین قهرمانان آگاتا به حساب میآید. پوآرو برای نخستینبار در 1916 بهعنوان یک بازرس بلژیکی پناهنده به انگلیس که بازنشسته شده، در رمان ماجرای اسرارآمیز در استایلز که در 1920 به چاپ رسید به صحنه میآید. او شصت سال بعد در رمان پرده، از صحنه بیرون کشیده میشود. پوآرو کارآگاه بسیار باهوشی است که تقریبا در تمام رمانهای آگاتا موفق به شناسایی قاتل و کشف جریان قتل میشود. او یکی از محبوبترین شخصیتها در میان مردم است که حتی کسانی که داستانهای آگاتا کریستی را نخواندهاند نیز، نام او را شنیدهاند.
جین مارپل
دوشیزه مارپل پیرزن فضولی است که در دهکدهی سنتمریمید زندگی میکند. آگاتا کریستی، اولینبار او را در رمان “قتل در خانه کشیش” خلق کرد. مارپل در دوازده رمان و بیست داستانکوتاه ایفای نقش کرده است. نکتهی قابل تامل در خلق این شخصیت، سن بیش از حد اوست که در ادامه، کریستی را با مشکل مواجه میکند؛ مثلا در رمان “الهه انتقام” حداقل 106 سال سن دارد که برای یک کارآگاه، اصلا طبیعی و عقلانی نیست. او انسانی بسیار شریف، پرچانه و فضول است که ظاهرش اصلا به یک کارآگاه نمیخورد. نویسنده، این شخصیت را با الهام از خصوصیات مادربزرگش خلقکرده است.
فیلمهای موفق از آثار آگاتا کریستی
آثار کریستی به سبب جذابیت بسیار و داستانهای ماهرانه، مورد توجه اغلب بازیگران و کارگردانان تئاتر و سینما بوده است. اگرچه رمانهای عاشقانهی او در این میان اقبال چندانی نداشتهاند؛ ولی داستانهای جنایی این نویسنده بارها در سالنهای تئاتر و سینما اکران شدهاند. این فیلمها با گذشت بیشاز سیسال همچنان محبوبیت و جذابیت خود را حفظ کردهاند. در ادامه، چند نمونهی موفق از آنها را ذکر میکنیم:
قتل در قطار سریعالسیر شرق
این فیلم یکی از معروفترین فیلمهای ساخته شده از آثار کریستی است که با کارگردانی سیدنی لومت و با ایفای نقش آلبرت فینی در نقش پوآرو به نمایش درآمد. عظمت این فیلم به اندازهای است که تاکنون هیچ کارگردان دیگری به سراغ آن نیامده است، در صورتی که محتوای خوبی برای فیلم شدن دارد. ماجرای این فیلم که از کتابی با همین نام ساختهشده است، به قتل مردی برمیگردد که در قطار است. پوآرو که خود از مسافران قطار بوده است، به بازجویی و تحقیق از مسافران میپردازد تا قاتل را کشف کند.
پوچ
این رمان توسط خود نویسنده بهصورت نمایشنامه درآمد و از تاریخ 5 فوریه 1951 در لندن و چند شهر دیگر اجرا شد. فیلمی از این رمان هم، در ژاپن با نام زنانخطرناک در 1985 ساختهشد که در آن شینوبواوتاکه ایفای نقش کرده است.
تراژدی سه پردهای
این رمان با نام قتل در سه پرده، توسط شرکت برادران وارنر در 1986 تهیه شد و در آن پیتر یوستینوف نقش پوآرو را ایفا کرد.
جنایات ABC
این رمان ابتدا با تهیهکنندگی شرکت متروگلدوین مهیر با نام قتلهای الفبایی در سال 1966 ساخته شد و نقش پوآرو توسط تونی رندال ایفا شد. در 1992 هم با نام اصلیاش در انگلستان و با شرکت دیوید ساچت در نقش پوآرو فیلم جدیدی ساخته شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
ده بچه زنگی
این رمان توسط آگاتا کریستی به نمایشنامه تبدیل شد و با نام “و آنگاه دیگر هیچ” در 17 نوامبر 1943 در تئاتر سنت جیمز لندن اکران شد. این رمان اولینبار در 1945 با همیننام با بازی بری فیتزجرالد ساخته شد. پس از آن، شبکه BBC در 1949 فیلمی از این رمان با شرکت بروس بیلفریج ساخت. شرکت دیگری در 1975 این رمان را به فیلم درآورد و جالب این است که آن را در صحرای ایران فیلمبرداری کرد. اولیور رید در این فیلم ایفای نقش کرد. به این ترتیب رمان ده بچه زنگی یا ده سیاهپوست کوچولو، پرمخاطبترین رمان کریستی در میان اهالی تئاتر و سینما بوده است.
سخن پایانی
آگاتا کریستی در سال 1965 در محفلی گفت: “من کاملا خرسندم؛ زیرا موفق به انجام همان کاری شدم که آرزویش را داشتم.” او زنی بود که میدانست در زندگیاش چه میخواهد. چنانچه در این مقاله بررسی کردیم، آگاتا نیز مانند همگان، زندگی پرفراز و نشیبی داشته است؛ اما از تمام ناملایمات عبور کرده و تا سن 85 سالگی به چاپ و نشر کتابهایش و رفتوآمد به محافلهنری مشغول بوده است.
او زن موفقی بود که در قرن 19 افکاری فراتر از سایر مردم داشت. اگر تاکنون آثار او را نخواندهاید، در هر سنی که هستید، با خواندن یکی از رمانهای جناییِ جذابش، به او علاقهمند خواهید شد. نظر شما دربارهی این نویسنده بزرگ چیست؟ آیا تاکنون آثاری از او مطالعه کردهاید؟
منبع: Wikipedia