حضرت محمد آخرین پیامبر الهی و بنیانگذار دین اسلام است. او پسر عبدالله بود که نسبش به حضرت اسماعیل و حضرت ابراهیم علیه السلام میرسید. آشنایی با زندگینامه حضرت محمد اهمیت زیادی در شناخت دین اسلام و شکلگیری آن دارد.
پیامبر اکرم در روز جمعه هفدهم ماه ربیع الاول سال 570 میلادی در شهر مکه در خانوادهای اصیل که پدران و اجدادشان از سران قریش بودند به دنیا آمد. بعثت آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب سال 610 میلادی با اولین وحی الهی آغاز شد. سپس قرآن، برحسب شرایط زمانه در مدت 23 سال به تدریج بر پیامبر نازل شد.
آنچه در ادامه میخوانید مرور مختصری بر زندگینامه حضرت محمد و فعالیتهای او در طول زندگیاش است. تا پایان این مقاله همراه دانشگاه کسب و کار باشید تا با زندگی و اعمال پیامبر اکرم آشنا شده و وقایع مهم زندگی او را متوجه شوید.
دوران کودکی و نوجوانی حضرت محمد
تولد پیامبر
حضرت محمد (ص) در سال 570 میلادی در شهر مکه به دنیا آمد. خانواده ایشان از بزرگان و سران قبیله قریش بودند و نسب پدرشان، عبدالله بن عبدالمطلب، به حضرت اسماعیل و حضرت ابراهیم (ع) میرسید. مادر ایشان، آمنه بنت وهب، نیز از خانوادهای مؤمن و اصیل بود.
پس از تولد، مادر پیامبر نقل کرد:
«همین که فرزندم را بر زمین گذاشتم، دستانش را به زمین تکیه داد، سرش را به سوی آسمان بلند کرد و با عبارات توحید سخن گفت.»
این واقعه نشاندهنده جایگاه ویژه ایشان بود. عبدالمطلب، جد پیامبر، با شنیدن خبر تولد، به کعبه رفت، برای نوزاد دعا کرد و نام محمد را برای او انتخاب کرد. این نام که به معنای “ستوده” است، در آن زمان کمتر رایج بود، اما انتخاب آن نشاندهنده آینده خاص پیامبر بود.
شرایط خانوادگی
پدر پیامبر، عبدالله، پیش از تولد او در سفری به شام بیمار شد و در مدینه درگذشت. این فقدان، حضرت محمد را از داشتن پدر محروم کرد. میراثی که عبدالله برای فرزندش به جا گذاشت، شامل چند شتر و یک خدمتکار بود که بعدها نقش دایه پیامبر را ایفا کرد. عبدالله به یکتاپرستی و ایمان به خداوند معروف بود و این ویژگی در تربیت پیامبر نقش مهمی داشت.
پس از فوت عبدالله، مسئولیت مراقبت از حضرت محمد به جدش عبدالمطلب واگذار شد. عبدالمطلب، که یکی از رؤسای برجسته قریش بود، نه تنها از محمد به خوبی مراقبت کرد، بلکه با توجه ویژهای او را تربیت کرد.
رفتارهای نیکو و اخلاق برجسته عبدالمطلب، همچون کمک به فقرا و احترام به معاهدات، تأثیر عمیقی بر شخصیت پیامبر در دوران کودکی داشت.

دوران کودکی
پس از فوت مادرش آمنه در سن شش سالگی، حضرت محمد به طور کامل تحت سرپرستی جدش عبدالمطلب قرار گرفت. عبدالمطلب با ایمان به مقام و آینده بزرگ محمد، او را با توجه ویژهای تربیت کرد. اما یک سال بعد، عبدالمطلب نیز درگذشت و محمد به خانه عمویش، ابوطالب، منتقل شد.
ابوطالب که رئیس قبیله بنیهاشم بود، مسئولیت تربیت و محافظت از پیامبر را بر عهده گرفت. او محمد را همچون فرزند خود دوست داشت و با عشق و وفاداری کامل از او حمایت کرد. در این دوران، محمد همراه عمویش در سفرهای تجاری شرکت میکرد که یکی از این سفرها به شام بود. در این سفر، راهبی مسیحی به نام بحیرا با دیدن محمد، او را شناخت و به ابوطالب توصیه کرد که مراقب این کودک باشد. این سفر نقش مهمی در شناخت اولیه پیامبر از فرهنگها و ادیان مختلف داشت.
نوجوانی و اخلاق پیامبر
در دوران نوجوانی، حضرت محمد به صداقت، عدالت، و پاکدامنی شناخته میشد. رفتار و گفتار ایشان همیشه بر پایه امانتداری بود و همین ویژگیها باعث شد مردم مکه او را با لقب امین و صدوق بشناسند. این ویژگیها حتی مخالفان پیامبر را به احترام گذاشتن به شخصیت او واداشت.
حضرت محمد در این دوران به کار تجارت مشغول شد. صداقت و انصاف در معاملات باعث شد شهرت زیادی کسب کند و به عنوان فردی قابلاعتماد شناخته شود. این ویژگیها بعدها زمینهساز ازدواج ایشان با حضرت خدیجه شد و نقش مهمی در موفقیتهای آینده پیامبر داشت.
ازدواج با حضرت خدیجه و فرزندان پیامبر
آشنایی با حضرت خدیجه
حضرت محمد (ص) در بزرگسالی به تجارت مشغول شد و با سفرهای متعدد بین شهرهای مکه و دمشق، به دلیل صداقت و عملکرد عالی خود شهرت فراوانی کسب کرد. این شهرت باعث شد حضرت خدیجه، یکی از اشراف قریش و تاجران برجسته آن زمان، او را برای مدیریت بخشی از تجارت خود انتخاب کند. خدیجه یکی از خادمان خود به نام میسره را همراه پیامبر فرستاد تا رفتارش را زیر نظر داشته باشد و عملکرد او را گزارش دهد.
پس از مشاهده صداقت، تلاش و نتایج مثبت تجارت پیامبر، حضرت خدیجه اعتماد کامل به محمد پیدا کرد و او را مسئول تجارت خود کرد. این همکاری زمینهساز آشنایی بیشتر آنها شد و خدیجه به شخصیت برجسته و اخلاق متعالی پیامبر علاقهمند شد.

ازدواج حضرت محمد با خدیجه
حضرت خدیجه با وجود داشتن پیشنهاد ازدواج از بسیاری از بزرگان قریش، همه آنها را رد کرده بود. اما پس از آشنایی با حضرت محمد، او بود که به طور غیرمستقیم و با احتیاط پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد. این ازدواج در سال 595 میلادی صورت گرفت، زمانی که حضرت محمد 25 ساله بود و خدیجه نیز حدود 40 سال داشت. این ازدواج یکی از نقطههای عطف زندگی پیامبر بود که در آن، همراهی و حمایت خدیجه نقش بسیار مهمی در موفقیتهای آینده پیامبر داشت.
فرزندان ذکور پیامبر
حضرت محمد و خدیجه صاحب سه فرزند شدند. همه فرزندان پیامبر به جز ابراهیم از حضرت خدیجه بودند. ابراهیم از ماریه قبطیه در مدینه به دنیا آمد و تنها یک سال و ده ماه زندگی کرد. فرزندان ذکور پیامبر که در مکه متولد شدند عبارتاند از:
- القاسم: لقب پیامبر “ابوالقاسم” از نام او گرفته شده است.
- عبدالله: هر دو پسر پیامبر در کودکی از دنیا رفتند.
تولد حضرت فاطمه (س)
حضرت فاطمه (س)، تنها دختر پیامبر و حضرت خدیجه، در سال 604 میلادی متولد شد. ایشان بعدها با امام علی (ع) ازدواج کردند و نسل پیامبر از طریق حضرت فاطمه ادامه یافت. فرزندان آنها عبارتاند از:
- امام حسن (ع)
- امام حسین (ع)
- زینب (س)
- ام کلثوم (س)
پیامبر همچنین نوه دیگری از امام علی و حضرت فاطمه به نام محسن داشت که در کودکی از دنیا رفت.
حضرت محمد و امام علی
حضرت علی (ع) در سال 600 میلادی نزد عموی پیامبر، ابوطالب، و همسرش فاطمه بنت اسد به دنیا آمد. پیامبر علاقه خاصی به حضرت علی داشت و در تربیت و آموزش او نقش برجستهای ایفا کرد. علی از کودکی تحت تعلیم پیامبر قرار گرفت و بعدها به یکی از مهمترین یاران و پشتیبانهای پیامبر در رساندن پیام الهی و تعالیم اسلام تبدیل شد.

بعثت حضرت محمد
شروع مأموریت پیامبر
حضرت محمد (ص) سالها پیش از دریافت رسالت الهی، زمان زیادی را صرف دعا و عبادت خدای یگانه میکرد. او این عبادت را در غار حرا، واقع در کوه النور نزدیک مکه، انجام میداد. در سال 610 میلادی، زمانی که حضرت محمد چهل سال داشت، نخستین آیات الهی را در همین غار دریافت کرد. جبرئیل، فرشته وحی، بر پیامبر ظاهر شد و اولین آیات قرآن را بر او نازل کرد:
«بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از لخته خون آفرید، بخوان به نام پروردگارت که ارجمندترین است. او با قلم تعلیم داد، و به انسان آنچه را که نمیدانست آموخت.»
این لحظه آغاز مأموریت پیامبر برای هدایت بشر بود و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اسلام شناخته میشود.
اولین مسلمانان
پس از دریافت اولین وحی، پیامبر خبر رسالت خود را با حضرت خدیجه و حضرت علی (ع) در میان گذاشت. هر دو بدون هیچ تردیدی ایمان آوردند و به پیامبر ایمان قلبی پیدا کردند. حضرت خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد و همراه او نماز خواند. او تمام دارایی خود را در راه حمایت از پیامبر و دین اسلام خرج کرد و همواره وفادارانه در کنار رسول خدا ایستاد.
حضرت علی نیز، که در آن زمان نوجوانی بود، نخستین مردی بود که دعوت پیامبر را پذیرفت و در کنار او ایستادگی کرد. این دو نفر نخستین همراهان پیامبر در مسیر دشوار دعوت به اسلام بودند.
دعوت پنهانی به اسلام
در آغاز مأموریت پیامبر، دعوت به اسلام به صورت پنهانی انجام میشد. پیامبر اسلام با احتیاط، افراد محدودی را به وحی جدید دعوت کرد. در این مدت، تعداد پیروان بسیار کم بود. تنها حضرت خدیجه و علی، به همراه پیامبر، در نماز جماعت شرکت میکردند. این مرحله از دعوت به مدت سه سال ادامه یافت و پیامبر با صبر و تلاش، دین جدید را به تدریج گسترش داد.
دعوت علنی به اسلام
پس از سه سال دعوت پنهانی، خداوند به پیامبر دستور داد که دعوت به اسلام را علنی کند و از نزدیکترین خویشاوندان خود شروع کند. این دستور در آیه قرآن آمده است: «و به نزدیکترین خویشاوندان خود هشدار بده.»
پیامبر اسلام ضیافتی ترتیب داد و بزرگان و سران قبیله بنیهاشم را که حدود چهل نفر بودند، دعوت کرد. پس از پذیرایی، پیامبر آنها را به اسلام دعوت کرد و از آنها خواست که از او حمایت کنند. او وعده داد که هر کس این کار را انجام دهد، به عنوان جانشین او منصوب خواهد شد.

در این جمع، تنها حضرت علی (ع) دعوت پیامبر را پذیرفت و حمایت خود را اعلام کرد. بزرگان قریش با تمسخر به ابوطالب گفتند: «پسرت فرمانده تو خواهد بود و تو باید از او اطاعت کنی!» با این حال، پیامبر مأموریت خود را بدون توقف ادامه داد، هرچند که طرفدارانش در ابتدا بسیار کم بودند.
مقاومت و ایستادگی پیامبر
با افزایش تعداد پیروان دین اسلام، نگرانی بزرگان قریش نیز بیشتر شد. آنها تصمیم گرفتند از طریق ابوطالب، عموی پیامبر، او را تحت فشار قرار دهند. قریش به ابوطالب پیشنهاد دادند که اگر پیامبر دعوت خود را متوقف کند، هر چیزی که بخواهد به او خواهند داد.
اما پاسخ پیامبر نشاندهنده عزم و ایمان استوار او بود. ایشان فرمود:
«به خدا سوگند، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم بگذارند، به شرطی که از این مأموریت دست بردارم، هرگز آن را ترک نمیکنم تا خداوند آن را پیروز کند یا من در این راه جان دهم.»
این پاسخ قاطع، نشاندهنده اراده پیامبر برای ادامه دعوت الهی بود. ابوطالب نیز با حمایت کامل از پیامبر گفت: «هر چه دوست داری انجام بده، زیرا من هرگز تو را به دست آنان نمیسپارم.»
خصومت آشکار با پیامبر
دشمنی با حضرت محمد
اهالی قریش متوجه شدند که با یک پیامبر الهی مصمم سروکار دارند. از آن پس خصومت آشکار با این دین جدید، پیامبر و پیروان آن افزایش یافت. خدیجه تمام دارایی و امکانات خود را در راه رسالت همسر پیامبرش وقف کرد. دامنه این خصومت به آزار و اذیت آشکار پیروان دین جدید و پیامبر آن رسید.
اقامت در شعب ابی طالب
آنها برای جلوگیری از دشمنی اهل قریش، مدت طولانی را در شعب ابی طالب با سختی و گرسنگی گذاراندند. پس از مدتی که اوضاع آرام شد، طایفه هاشم به اندازه کافی احساس امنیت کردند که از محله خود بیرون آمدند و بار دیگر با مردم درآمیختند. این اتفاق در سال دهم بعثت، در حدود سال 620 میلادی رخ داد.
هنوز شش ماه از پایان این محاکمه نگذشته بود که ابوطالب از دنیا رفت. پس از آن حضرت خدیجه، همسر پیامبر (ص) نیز طبق برخی روایات تنها سه روز پس از ابوطالب درگذشت. رسول خدا بسیار اندوهگین شد و امسال را سال اندوه نامید.
از دست دادن ابوطالب و خدیجه، ضربه سختی به پیامبر اکرم (ص) وارد کرد، در زمانی که حضرت به هر دو آنها نیاز داشتند. مرگ ابوطالب آخرین مانع قریش را برطرف کرد و اگر حضور ابوطالب حدود خاصی را برای قریش ایجاد میکرد که نمیتوانستند از آن عبور کنند، حالا مرگ او دست آنها را باز میگذاشت تا آنچه را که میخواستند با پیامبر انجام دهند.

هجرت رسول خدا (ص)
تصمیم قریش برای حذف پیامبر
بزرگان قریش تصمیم گرفتند که حضرت محمد (ص) را به طور فیزیکی حذف کنند تا یک بار برای همیشه به دین اسلام خاتمه دهند. اما هر کسی که این کار را انجام میداد باید با عواقب آن روبرو شده و خشم طایفه محترم بنیهاشم را تحمل میکرد. برای تقسیم گناه میان طایفهها، چهل طایفه در این نقشه مشارکت داده شدند.
بهترین جنگجو از هر قبیله انتخاب شد تا به خانه پیامبر حمله کند. به آنها دستور داده شد که هنگام حمله، هر یک از آنها ضربهای به پیامبر وارد کنند تا خون او میان چهل طایفه تقسیم شود و انتقام گرفتن برای بنیهاشم غیرممکن شود.
مهاجرت به یثرب و نقش حضرت علی در هجرت
خداوند متعال به حضرت محمد (ص) دستور داد که به شهر یثرب، که بعدها به مدینهالرسول یا مدینه شهرت یافت، مهاجرت کند. پیامبر در سال 622 میلادی، پس از سیزده سال دعوت مردم به اسلام، مکه را ترک کرد. حضرت محمد (ص) از علی بن ابیطالب خواست که برای رسیدگی به تعدادی از مسائل مهم در مکه بماند.
علی داوطلب شد تا در بستر پیامبر بخوابد و نقش طعمه را ایفا کند. رسول خدا موفق شد از میان کسانی که خانه او را احاطه کرده بودند، درست قبل از حمله آنها بگذرد. هنگامی که جنگجویان به خانه یورش بردند تا پیامبر را بکشند، حضرت علی را در بستر پیامبر یافتند و در اهداف خود شکست خوردند.
ترک مکه
هنگامی که پیامبر اکرم (ص) مکه را ترک میکرد، ابوبکر به او برخورد کرد و از او پرسید که اکنون به کجا میرود. پیامبر اکرم نمیتوانست جز حقیقت را به او بگوید. سپس پیامبر از ابوبکر خواست که در هجرت به مدینه به او ملحق شود تا خبر این مأموریت مخفی نگه داشته شود و از خطر خارج شود.
حضرت محمد (ص) در آستانه روز اول ماه ربیعالاول از مکه خارج شد و در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه به حومه مدینه، در 400 کیلومتری شمال شهر مکه، رسید.
بازگرداندن کالاهای امانتی
یکی دیگر از وظایف حضرت علی در هنگام خروج پیامبر از مکه، بازگرداندن اجناس و اشیای قیمتی بود که مردم برای نگهداری به پیامبر داده بودند. بسیاری از کسانی که مخالف پیامبر بودند، هر بار که به سفرهای طولانی میرفتند، اشیای قیمتی خود را برای امانت به پیامبر میسپردند. این امر به این دلیل بود که پیامبر به امانتداری حتی نسبت به دشمنان خود شناخته شده بود. آنها نمیتوانستند به بهترین دوستان خود برای حفظ اشیای قیمتی اعتماد کنند، اما به محمد امین (امانتدار) اعتماد داشتند. حضرت علی تمام اجناس و اشیای قیمتی، از جمله کالاهای دشمنان پیامبر، را به صاحبانشان بازگرداند.

رسول خدا وارد مدینه شد
زمانی که خبر خروج رسول خدا (ص) از مکه به مدینه به گوش مسلمانان مدینه رسید، هر روز صبح برای استقبال به مزارع گدازه میرفتند و در آنجا منتظر میماندند تا گرمای ظهر آنها را مجبور به بازگشت کند. این انتظار چندین روز ادامه یافت تا اینکه روزی مردی یهودی از قلعه خود به بیرون نگاه کرد و پیامبر را در دوردست دید. او با صدای بلند بر مسلمانان سلام کرد و گفت: «ای مسلمانان، این مولای شماست که منتظر او هستید!»
مسلمانان فوراً به استقبال رسول خدا شتافتند. پیامبر راه خود را ادامه داد تا به قُبا رسید و در کنار طایفه عمرو بن عوف توقف کرد. مسلمانان با خوشحالی از ورود پیامبر استقبال کردند. رسول خدا سه روز در قُبا توقف کرد تا حضرت علی به او ملحق شود. پیامبر نمیخواست بدون علی وارد مدینه شود.
اقامت در مسجد قُبا
پیامبر (ص) حدود دو روز همراه حضرت علی در میان طایفه عمرو بن عوف ماند. در مدت اقامت خود در قُبا، مسجدی به نام مسجد قُبا تأسیس کرد که اولین مسجدی بود که در دوران اسلام بنا شد.
در روز جمعه، پیامبر وارد مسجد قُبا شد و مسلمانان را در نماز جمعه امامت کرد و خطبهای ایراد نمود. این اولین خطبه نماز جمعه بود که پیامبر ایراد کرد. پیامبر در جهت بیتالمقدس نماز خواند و صد نفر پشت سر او نماز خواندند. پس از اقامه نماز، پیامبر بر شتر خود سوار شد و همراه حضرت علی و دیگر مسلمانان به سمت مدینه حرکت کرد.
تشکیل حکومت اسلامی
اولین جامعه مسلمانان
با مهاجرت تعداد قابلتوجهی از مسلمانان به مدینه و پذیرش اسلام توسط اکثریت بومیان مدینه، اولین جامعه مسلمانان در این شهر و تحت هدایت پیامبر اسلام (ص) شکل گرفت.
رسول خدا (ص) با تعالیم خود توانست صلح و هماهنگی را میان رقبا، گروهها و قبایل متخاصم مدینه و اطراف آن برقرار کند. پیش از ورود پیامبر به مدینه، طمع، دشمنی و جنگ میان ساکنان این شهر حاکم بود. اما پیامبر در مدت کوتاهی، بذر یک نظام منسجم و مسالمتآمیز را کاشت.
ساکنان مدینه هرچه داشتند با مهاجران مسلمان مکه تقسیم کردند و روابط برادری میان مهاجران و انصار برقرار شد. با توجه به اینکه شهر مدینه در حدود ۴۰۰ کیلومتری شمال مکه قرار داشت، برخی از مسلمانان آن را فاصلهای امن از قریشیان که بیشتر در مکه بودند، میدانستند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گاندی، جیم ران، فارابی و راکفلر را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نظام اسلامی ایدهآل
پیامبر اکرم (ص) از روزهای نخستین حضور در مدینه، به تدریج نظام حکومتداری اسلامی و سبک زندگی اسلامی را پایهگذاری کرد. جامعه نوپای مسلمانان در مدینه، در سالهای اولیه خود با حملات و یورشهای قریش و متحدانشان مواجه بود. رسول خدا از هر فرصتی استفاده میکرد تا در زمان جنگ و صلح، اصول رفتار صحیح را به مسلمانان بیاموزد.
- پیامبر اصول اخلاقی و ویژگیهای رفتاری فردی را که هر مسلمان باید به آنها پایبند باشد، به جامعه آموزش داد.
- در مسائل سیاسی، پیامبر تأکید داشت که از جنگ و خشونت پرهیز شود و تنها زمانی به جنگ روی آورند که همه راههای صلحآمیز به پایان رسیده باشد. ایشان برای جلوگیری از خشونت و درگیری، تمام تلاش خود را به کار گرفت.
توسعه کشاورزی و اقتصادی
یکی از اصول اجتماعی-سیاسی که پیامبر به جامعه اسلامی تعلیم داد، این بود که: «زمین از آن خداست و هر کسی میتواند آن را توسعه دهد.»
- پیامبر اعلام کرد که «من مسئول آنها هستم.» بر اساس این اصل، اگر فردی فوت میکرد و خانوادهای از خود باقی میگذاشت که توانایی تأمین رزق و روزی خود را نداشتند، تأمین نیازهای آنها بر عهده پیامبر و حکومت اسلامی بود.
- همچنین تأکید شد که اگر کسی فوت کند و مالی از خود باقی بگذارد، این مال به وارثان او تعلق دارد و حکومت در این زمینه دخالتی نمیکند.
- اگر فردی بدهکار فوت میکرد و قادر به تسویه بدهیهای خود نبود، پیامبر مسئولیت بازپرداخت بدهی او را بر عهده میگرفت.
این سیاستها، احساس امنیت اقتصادی و اجتماعی را در جامعه مسلمانان تقویت کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بقراط، استیون هاوکینگ، چه گوارا و نیکولا تسلا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
حقوق غیرمسلمانان در حکومت اسلامی
شریعت نبوی نه تنها به امور مسلمانان، بلکه به مصلحت غیرمسلمانانی که تحت حکومت اسلامی زندگی میکردند نیز توجه ویژهای داشت.
پیامبر تأکید کرد که: «کسی که گناهکاری را آزار دهد، مرا آزار داده است.» این اصل نشاندهنده مسئولیت دولت اسلامی در قبال حقوق غیرمسلمانان بود.
چنین قوانینی و رفتار عادلانه پیامبر، بسیاری از غیرمسلمانان را تشویق کرد که به حکومت اسلامی بپیوندند. حکومت اسلامی برای آنها تضمینهای اقتصادی و امنیتی فراهم میکرد، چه برای خودشان و چه برای خانوادههایشان.
گسترش اسلام و پذیرش عمومی
با وجود قوانین عادلانه، تضمین امنیت و آزادسازی مسالمتآمیز مکه، بسیاری از مردم با طیب خاطر به اسلام گرویدند. این دین به عنوان یک سبک زندگی جامع پذیرفته شد و مردم به صورت دستهجمعی به اسلام روی آوردند.
چنین سیاستهایی باعث شد که اسلام به سرعت گسترش یابد و حکومت اسلامی به الگویی برای عدالت، رفاه عمومی و صلح تبدیل شود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
آخرین خطبهها و وصایای پیامبر
خطبههای حج وداع
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در سال دهم هجری قمری، در واپسین حج خود که بعدها به حج وداع شهرت یافت، خطبهای ایراد کرد که بهعنوان منشور جاودانه اسلام شناخته میشود. در این خطبه، بر اصولی چون حرمت خون و مال مسلمانان، رعایت حقوق یکدیگر، برادری در امت اسلامی و پایبندی به قرآن و سنت تأکید شد. سخنان ایشان در این مراسم آخرین پیام همگانی بود که به روشنی آینده امت اسلامی را ترسیم میکرد.
ماجرای غدیر خم
پیامبر اکرم (ص) در سال 630 میلادی، هفتاد روز قبل از رحلت خود و درست پس از ادای حج وداع، به دستور خداوند متعال در محل غدیر خم، علی را به جانشینی خود منصوب کرد و به مسلمانان حاضر دستور داد که با او بیعت کنند. (به عنوان امیرالمؤمنین و پیشوای آنها پس از پیامبر.) وحی از جانب خداوند متعال در این روز در این خصوص این بود:
«ای رسول! آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن، و اگر چنین نکنی، رسالت او را نمیرسانی و خداوند تو را از شر مردم حفظ میکند. یقیناً خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند.» پس از نزول دستور فوق، رسول خدا فرمود:
“هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی نیز مولای و رهبر اوست.”
حاضران در غدیر خم
برخی از وقایعنگاران تعداد حاضران در غدیر خم را که با حضرت علی به عنوان امیرالمؤمنین و جانشینی حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم زیارت و بیعت کردند، تا 120000 مرد و زن اعلام کردند. خداوند متعال برای تأیید و نتیجهگیری این واقعه مهم وحی فرمود:
«امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان آئين براي شما قرار دادم.»
پیامبر اکرم (ص) برای آشکار ساختن جایگاه جانشینان خود در حال و آینده، غالباً مسلمانان را به اهلبیت – به ویژه علی – در آن زمان ارجاع میداد، زیرا آنها از همهکس به معارف قرآن و عترت آگاه بودند. خود پیامبر رسول خاتم صلیالله علیه و آله برای روشن شدن هر شبهه احتمالی در مورد جانشین بلافصل خود، در سنت معروف شهر علم، میفرماید:
«من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، پس هر که میخواهد به این شهر راه یابد، از در آن وارد شود.»
عهدشکنی مردم در پیمان غدیر
بر اساس بسیاری از آموزهها و روایات در زندگینامه حضرت محمد، قرآن کریم و اهلبیت، دو جزء جداییناپذیر و مکمل پیام الهی به شمار میروند. رسول خدا در اواخر عمر خود غالباً میفرمود:
«من دو چیز مهم را برای شما میگذارم: کتاب خدا و اهلبیتم را. تا زمانی که به آن دو پایبند باشید، پس از من گمراه نخواهید شد.»
با این حال، پس از رحلت حضرت محمد، مردم به بیعتی که در آن زمان با پیامبر داده شده بود (هنگامی که او جانشین خود را به دستور خداوند متعال تعیین کرد) عمل نکردند. پیامبر اکرم بنابر روایتی در 28 صفر یا 10 ربیعالاول سال یازدهم هجری قمری در سن 63 سالگی درگذشت. او میراثی را از خود به جای گذاشت که اکنون پس از 1400 سال، همچنان در تمام دنیا طرفدار دارد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
وفات پیامبر
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در سن ۶۳ سالگی، مطابق با ۲۸ صفر یا ۱۰ ربیعالاول سال یازدهم هجری قمری (۶۳۲ میلادی)، در مدینه منوره رحلت فرمودند. رحلت ایشان موجی از اندوه و اضطراب در جامعه اسلامی پدید آورد. مسلمانان که همواره پیامبر را تکیهگاه و رهبر خویش میدانستند، پس از وفات او با شرایط دشوار و آزمونی بزرگ روبهرو شدند.
میراث ماندگار حضرت محمد
در زندگینامه حضرت محمد باید به دو میراث ارزشمند او اشاره کرد. رسول خدا در مدینه منوره به دو وظیفه حیاتی پرداخت تا پس از وفاتش، مسلمانان بیراهنما نمانند: نخست جمعآوری قرآن کریم به صورت صحافیشده و دوم تعیین جانشینان برای هدایت امت. هر دوی این اقدامات طبق دستور مستقیم خداوند متعال انجام شد.
1. قرآن مقدس
پیامبر اطمینان یافت که نسخهای کامل و صحافیشده از قرآن، که به نام مصحف شناخته میشود، گردآوری شود. او امام علی (ع) را مأمور انجام این وظیفه کرد. امام علی در زمان حیات پیامبر و زیر نظر مستقیم او، آیات را گردآوری نمود. رسول خدا نتیجه نهایی را تأیید کرد و حتی ترتیب و جایگاه آیات را در سورهها، به فرمان الهی، مشخص نمود. بر اساس روایات، مردم برای نسخهبرداری از همین مصحف معتبر به مسجد پیامبر میآمدند و نسخههای خود را تهیه میکردند.
2. اهل بیت
وظیفه مهم دیگری که پیامبر انجام داد، تعیین جانشینان برای رهبری مسلمانان بود. او به فرمان خداوند، دوازده امام را به عنوان پیشوایان پس از خود معرفی کرد. نخستین آنان امام علی بن ابیطالب (ع) و آخرینشان امام مهدی (عج) است که در حال غیبت بهسر میبرد و روزی به اراده خدا برای برپایی عدالت و آرامش در جهان ظهور خواهد کرد.
حضرت محمد، دخترش فاطمه زهرا (س)، امام علی و یازده امام معصوم از نسل آن دو، اهلبیت را تشکیل میدهند که در قرآن کریم نیز به آنها اشاره شده است.
حضرت محمد، دخترش فاطمه، پسر عمو و دامادش امام علی و یازده امام معصوم از فرزندان علی و فاطمه، اهلبیت را تشکیل میدهند که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مریم میرزاخانی، آدولف هیتلر و آنگلا مرکل را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سخن پایانی
پیامبر اکرم (ص) ملت و تمدنی بزرگ را پایهگذاری کرد که در مدت زمانی نسبتاً کوتاه، جایگاهی برتر در میان سایر ملل یافت. او در سال 570 میلادی در مکه متولد شد. پدرش عبدالله، پیش از آنکه تولد فرزندش را ببیند درگذشت. پیامبر تا هفت سالگی با مادرش آمنه زندگی کرد و پس از وفات او، در سن هشت سالگی سرپرستیاش به عبدالمطلب و سپس به ابوطالب، عمویش، سپرده شد.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار مروری بر زندگینامه حضرت محمد داشتیم و به برخی از وقایع مهم زندگی ایشان پرداختیم. نظر شما درباره زندگینامه پیامبر اسلام چیست؟ به نظر شما چه عواملی سبب شد که حضرت محمد (ص) پس از بیش از ۱۴۰۰ سال همچنان در میان مردم محبوب باشد و پیروان بیشماری داشته باشد؟ دیدگاههای ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Wikipedia