تصمیم گیری را میتوان یکی از مهمترین مهارتهای یک مدیر نامید. شما برای اینکه یک مدیر و رهبر موفق در سازمانتان باشید نیاز به قدرت تصمیم گیری قابل قبولی دارید. تصمیمهای مدیریتی آن هم در سطحهای کلان برای یک سازمان پیامدها و عواقب زیادی خواهد داشت. یک مدیر توانمند و موفق باید بتواند به درستی عواقب ناشی از تصمیمهایش را پیش بینی کند. همچنین با تصمیم گیری درست و عاقلانه سازمان را به سمت اهداف عالی سوق دهد.
تصمیم گیری در زندگی شخصی ما نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. اینکه ما توانایی پیش بینی صحیح احتمالات و ارزشهای هر یک از تصمیمات خود را داشته باشیم به اتخاذ تصمیمات درست و به جا در زمان مناسب کمک بسزایی میکند. یکی از لازمهها برای تصمیم گیری درست در موقعیت مناسب این است که شما توانایی درک جوانب مختلف تصمیم خود را داشته باشید. بتوانید جنبههای مختلف تصمیم را بررسی کنید و آیندهای که با هر یک از تصمیمها برای سازمان رقم میزنید را در ذهن خود بچینید.
محققان معتقدند که افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند نسبت به سایرین قدرت تصمیم گیری بهتری دارند. آنها اغلب میتوانند تصمیمات درستی بگیرند. چرا که به خوبی جوانب مختلف امور را میسنجند. همچنین در کنترل احساسات خود توانا هستند. همین مسئله کمک میکند تا در هنگام تصمیمگیریهای کلان احساسات و هیجانات خود را دخالت ندهند.
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار در نظر داریم که برخی از مهمترین مهارتها و روشهای اتخاذ تصمیم را بررسی کنیم. ادامه این مقاله برای همه ما در هر موقعیتی بسیار مفید و کارآمد خواهد بود. پس در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
آشنایی با فرآیند تصمیم گیری
اگر بخواهیم به سادهترین شکل ممکن به تعریفی از فرایند اتخاذ تصمیم بپردازیم میتوانیم بگوییم که گرفتن تصمیم به معنی انتخاب بین چندین اقدام مختلف برای به انجام رساندن امور است. در اصل زمانی که چندین گزینه مختلف برای اقدام داریم درگیر تصمیم گیری میشویم. هنگامی که هنوز گزینههای پیش رو را نمیشناسیم در اصل هنوز درگیر حل مسئله هستیم. در حالت کلی میتوان گفت که تصمیم گیری بخشی از فرآیند گسترده حل مسئله است. پس پرسش اصلی در اتخاذ یک تصمیم این نیست که چه گزینههایی پیش روی ماست. مسئله اصلی در این بخش بهترین انتخاب بین گزینههای موجود با اتکا به دانش شخصی و با بررسی همه گزینههای پیش رو است.
البته گاهی ممکن است اصطلاح حل مسئله هم برای فرایند تصمیم گیری و هم حل مسئله استفاده شود و مورد استفاده قرار گیرد. معمولاً در سازمانهای بزرگ و پیشرفته اتخاذ تصمیمات بر عهده مدیران و رهبران سازمان قرار دارد. اما دیگر اعضای سازمان در زمینه حل مسئله و یافتن گزینههای پیش روی سازمان برای حل مسائل پیش رو فعالیت دارند.
اتخاذ تصمیم از اجزای مهم و جدایی ناپذیر مدیریت و رهبری سازمانی به حساب میآید. هر مدیری در سطحهای کلان و یا خرد هر روزه با آن دست و پنجه نرم میکند. شما در بسیاری از بخشها و جنبههای مدیریتی میتوانید اهمیت گرفتن تصمیم درست را مشاهده کنید. در تعیین خط مشیهای سازمان، در تدوین هدفها، انتخابهای درست در حوزههای مختلف و ارزیابی عملکرد سازمان و کارکنان تأثیر بسزایی دارد. گرفتن تصمیم جزء اصلی و رکن اساسی در مدیریت صحیح سازمان و حرکت سازمان به سوی اهداف والا و اساسی است.
برای اتخاذ یک تصمیم درست نیاز به مهارتهای اتخاذ تصمیم داریم. در حالت کلی تصمیم گیری انواع مختلفی دارد و میتواند به صورتهای مختلفی از جمله شهودی و یا استدلالی انجام شود.
فرآیند تصمیم گیری شهودی یا استدلالی چیست؟
برای تصمیمگیریها چه در سطح معمول روزانه و چه در سطوح کلان سامانی با دو روش متفاوت روبرو هستیم. اتخاذ تصمیم به صورت شهودی و گرفتن تصمیم با روش استدلالی. هر دوی این روشها در تصمیم گیریهای روزانه ما مورد استفاده قرار میگیرند. اما با توجه به موقعیت و میزان حساسیت تصمیمی که در حال اتخاذ آن هستیم باید بررسی کنیم تا متوجه شویم که کدام یک از این روشهای برای گرفتن تصمیم صحیح ما مناسب هستند. در ادامه به بررسی مختصر هر یک از این دو روش گرفتن تصمیم میپردازیم.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات تلاش، یادگیری، انگیزه، خلاقیت، افکار و برنامه ریزی را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
روش شهودی
روش شهودی یعنی استفاده از درک و برداشتهای درونی. در حالت کلی شهود به معنی گوش فرا دادن به ندای درونی در هنگام اتخاذ تصمیم است. ممکن است به نظر برسد که این حس درونی یک حس جادویی و ماورایی است که قابل اتکا نیست. به طوری که اکثر افراد احساس میکنند که برای تصمیم گیریها نباید به این حس و ندای درونی گوش فرا دهند. اما بهتر است بدانید که شهود و این حس درونی ترکیبی از تجربیات قبلی و ارزشهای درونی وجودی شماست.
ما به شما توصیه میکنیم که در تصمیمات خود این احساسات درونی را دست کم نگیرید. چرا که این شهودات بسیار ارزشمند هستند و بر اساس بازتاب مسائلی هستند که در زندگی با آن روبرو شدهاید. اما توجه صرف به این احساسات و اتخاذ تصمیم بر احساس آن هم همیشه درست نیست چرا که برخی از این نداهای درونی ریشه در کودکی شما دارد. ممکن است بر اساس درک شما از برخی واقعیات شکل گرفته باشد که نتوان با جدیت روی آنها حساب کرد. در حالت کلی میتوان گفت که روش شهودی روش مناسبی برای اتخاذ تصمیم است. اما فقط در تصمیمات ساده یا هنگامی که باید به سرعت به تصمیم برسید توصیه میشود.
روش استدلالی
روش استدلالی برای تصمیم گیری بر خلاف روش شهودی ریشه در واقعیت و زمان حال دارد. شما برای گرفتن تصمیمات بر اساس روش استدلالی همانطور که از نامش مشخص است از استدلال و منطق و از شواهد واقعی و آمار و ارقام پیش رویتان استفاده میکنید. با استفاده از روش استدلال و منطق دیگر احساسات قبلی و شهودی که ممکن است از تجربیات گذشته که گاها واقعیت ندارند و یا ناشی از درک اشتباه ما از مسائل پیرامون هستند بر روی روشهای تصمیم گیری ما اثر گذار نیستند.
در این روش ما تأثیر احساسات و عواطف را بر تصمیمگیریهای خود را به حداقل میرسانیم. معمولاً روشهای استدلالی روشهای قابلقبولتری برای تصمیم در سطح کلان هستند. بر خلاف روش شهودی که اکثراً برای تصمیمات سطحی و سریع مناسب هستند. البته لازم به ذکر است که برای تصمیمات کلان و پیچیدهتر به خصوص در سطوح سازمانی بهتر است تا از ترکیب استدلال و شهود برای تصمیم گیریهای خود استفاده کنید. به خصوص اگر شما مدیر یا رهبر یک موسسه هستید و تصمیمات بزرگ و تأثیر گذار به دست شما اتفاق میافتد باید مهارتهای لازم را در این حوزه کسب کنید.
استدلال و شهود مکمل یکدیگر برای تصمیمگیریهای کلان
یکی از بهترین روشها برای اتخاذ تصمیم درست و مؤثر استفاده از هر دو روش شهودی و استدلالی در کنار یکدیگر و به صورت مکمل است. در ابتدا برای شروع تصمیم گیری به شما پیشنهاد میشود که از روش منطق و استدلال استفاده کنید. روش استدلالی که بر مبنای جمع آوری آمار و ارقام است. اتخاذ تصمیم بر اساس آنها مورد بررسی قرار گیرد. پس از اینکه تلاش کردید بر اساس منطق و استدلال رفتار کنید و به یک تصمیم قطعی در میان گزینههای موجود برسید، حال زمان آن فرارسیده است که از شهود و احساس و ندای درونی خود استفاده کنید.
ببینید که ندای درونی و احساس شما در رابطه با تصمیمی که از روش استدلالی به آن رسیدهاید چه میگوید؟ آیا نسبت به تصمیمی که در حال حاضر با روش استدلال و منطق گرفتهاید تعهد عاطفی احساس میکنید و میتوانید آن را اجرایی کنید؟ اگر پاسخ شما به این کوه پرسشها پس از تصمیم گیری استدلالی خیر است، به شما پیشنهاد میکنیم که یکبار دیگر بررسی انجام دهید تا متوجه شوید مشکل کار از کجاست. آیا این احساسات منفی شما نسبت به تصمیمی که اتخاذ کردهاید ریشههای واقعی و درستی دارند یا ناشی از درک نادرست شما از موقعیتهای قبلی و کنونی است؟
انواع تصمیم گیری را بشناسیم
اگر بخواهیم در روند اتخاذ تصمیم دقیقتر شویم متوجه خواهیم شد که اتخاذ تصمیم انواع مختلفی دارد. اگر به صورت جزئیتر آن را مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که میتوانیم تصمیم گیریهای خود را در سطوح ساده و کلان به انواع مختلفی تقسیم بندی کنیم. دلیل این کار هم این است که ما معمولا با توجه به شرایط و موقعیتی که در آن قرار میگیریم و حتی نوع شخصیت و تیپ شخصیتی که داریم ممکن است تصمیمات مختلفی بر اساس شهود و استدلال بگیریم. پس اگر بخواهیم به صورت جزئیتر به شهود و استدلال بپردازیم میتوانیم انواع اتخاذ تصمیم را به صورتی که در ادامه بیان خواهیم کرد در نظر بگیریم.
تصمیمهای احساسی
یکی از رایجترین انواع روشهای اتخاذ تصمیم که معمولاً هم در شرایط و موقعیتهای عاطفی رخ میدهد تصمیم بر اساس احساسات است. در این حالت ما برای رسیدن به تصمیمات نهایی تنها از احساسات و هیجانات درونی خود استفاده میکنیم. به جرئت میتوان گفت که در این نوع از اتخاذ تصمیم منطق و استدلال و عقل ما نقش خاصی ایفا نمیکنند. در اصطلاح میتوان گفت که ما در این موقعیتها مغز و عقلمان را تعطیل میکنیم. از پیش بینی عواقب و جوانب مختلف تصمیم خبری نیست! این نوع از تصمیمها در موقعیتهای جدی که میتواند اثرات جبران ناپذیری در آینده ما و یا سازمان داشته باشند گاها میتواند بسیار مخرب نیز باشند.
تصمیمهای اجتنابی و فرار از موقعیت
در واقع نام این عمل را نمیتوانیم اتخاذ تصمیم بگذاریم. چرا که در این گونه موقعیتها عملاً تصمیمی گرفته نمیشود و اقدامی برای تصمیم انجام نمیشود. معمولاً برخی از افراد هنگامی که در موقعیتهای سخت قرار میگیرند و نیاز به تصمیمهای جدی دارند سعی میکنند از گرفتن تصمیم فرار کنند. به صورتی که آنها از بررسی و پیش بینی جوانب مختلف و عواقب تصمیماتشان اجتناب میورزند و ترجیح میدهند به جای رویارویی با تصمیمات از آنها فرار کنند. این دسته از افراد معمولاً در گروه افراد ضعیف و بدون قاطعیت کافی قرار میگیرند. افرادی که از قدرت تصمیم گیری بسیار پایین رنج میبرند و معمولاً از تصمیمهای بزرگ فراری هستند.
بدین صورت این افراد مدام تصمیمها را به تعویق میاندازند. ترجیحشان این است که آنها را به دست زمان و تقدیر بسپارند و یک آرامش کاذب و کوتاه مدت برای خود ایجاد کنند.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات مشاوره، تنهایی، اعتماد به نفس، انتقاد و تصمیم گیری را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
تصمیم در حالت اضطراب و اضطرار
گاهی افراد در شرایط و موقعیتهایی قرار میگیرند که تنش و اضطراب موجود در گزینههای روی میز و انتخابهای مختلف به قدری است که آنها را دچار استرس و تصمیمهای غلط میکند. افراد معمولاً در این شرایط مجبورند هر چه سریعتر بین انتخابهای موجود که معمولاً هم انتخابهای مهمی برای حل مسئله هستند به تصمیم بپردازند. همین مسئله منجر میشود که آنها موقعیت سخت و نفسگیری را تجربه کنند و برای رهایی هر چه سریعتر از آن موقعیت دست به تصمیم اشتباه بزنند.
انسانها معمولاً در این گونه شرایط برای اینکه بتوانند به سرعت خود را از شرایط تنش و فشار رها کنند بدون تفکر درست و بررسی دقیق و جزئی اطلاعات موجود در رابطه با هریک از انتخابها و عواقب و جوانب مختلف آن دست به انتخاب اولین گزینهای که به ذهنشان خطور میکند میزنند. در تعریفی کاملتر میتوان گفت که انتخاب فرد و تصمیم او در این شرایط تنها به منزله فرار و رهایی از تنش و اضطراب موجود است نه انتخاب درست و اصولی.
پس به شما توصیه میکنیم که اگر احساس میکنید تنش و اضطراب موجود در موقعیت بر روی تصمیم گیری شما اثرگذار است سعی کنید شرایط آرامی را برای خود فراهم کنید و هرگز با حالت اضطراب به تصمیمگیریهای مختلف چه در سطح وسیع و چه ساده نپردازید.
تصمیم گیری مطیعانه
احتمالاً شما هم با این دسته از افراد در زندگی خود روبرو شدهاید. شاید هم خودتان در دسته افرادی قرار بگیرید که در بسیاری از مواقع تصمیمهای مطیعانه میگیرند. این دسته از افراد به طور عجیبی تحت تأثیر دیگران هستند و در هنگام تصمیم گیری حتی تصمیمهای مهم و اثرگذار زندگی خود به دیگران اجازه دخالت میدهند. البته ما منکر مشورت کردن و استفاده از تجربیات دیگران در اتخاذ تصمیمات مهم نیستیم؛ اما این گونه افراد به صورت افراطی نظرات دیگران را به عنوان مرجعی برای کار خود قرار میدهند. این دسته از افراد بسیاری از تصمیماتشان را به دلیل خشنودی و طبق خوشایند دیگران میگیرند و به میزان رضایت دیگران از اعمال و انتخابهایشان اهمیت بیش از حد میدهد.
این انسانها را میتوانیم حرف گوشکنها و گوش به فرمانهای بی چون و چرا بنامیم که بر اساس انتظارات دیگران و نوع تفکرات اطرافیان تصمیم میگیرند. معمولاً افراد با اعتماد به نفس پایین و عزت نفس کم به این مسئله دچار هستند و برای رویارویی با مسائل مختلف زندگی به میزان لازم به خود و تصمیمهایشان باور و ایمان ندارند. همین مسئله منجر میشود که این دسته از افراد خواستهها و نظرات خود را نادیده بگیرند و اجازه بدهند که دیگران به جای آنها تصمیمات مهم سازمانی و یا حتی شخصی را اتخاذ کنند.
تصمیمهای منطقی
تصمیمهای منطقی را میتوان از سالمترین و آگاهانهترین نوع تصمیمات در نظر گرفت. افرادی که به طور منطقی و با استدلال به تصمیم و انتخاب میپردازند معمولاً تلاش میکنند تا تمام جوانب کار را در نظر بگیرند. این انسانها بر اساس فکر و منطق پیش میروند و با جمع آوری اطلاعات کامل در رابطه با هر یک از راهها و گزینههای پیش رو به درستی و با منطق فکر میکنند تا بتوانند بهترین و صحیحترین تصمیم را بگیرند. این افراد معمولاً سعی میکنند تا احساسات و عواطف را در تصمیم گیریهای خود راه ندهند و یک تصمیم بسیار آگاهانه بگیرند.
در نظر گرفتن و سنجیدن پیامدهای درست و غلط هر یک از انتخابها و پیش بینی مسیرهای احتمالی پیش رو میتواند به ما در اتخاذ یک تصمیم درست کمک کند. این نوع از تصمیم بهترین نوع اتخاذ تصمیم در سازمانها و به خصوص در سطوح کلان است. مدیران در زمینه انواع کسب و کارها باید تلاش و تمرین کنند تا بتوانند این نوع از تصمیم گیری را به دور از هر گونه هیجان و تأثیر پذیری از عوامل مختلف در سازمان خود به کار بگیرند.
مهارت تصمیم گیری خود را با این راهکارها افزایش دهید
- در ابتدا باید تلاش کنید که اعتماد به نفس خود را در هنگام تصمیم گیری حفظ کنید. حتی اگر گاهی تصمیمات اشتباه گرفتهاید و یا تصمیمات کلان شما در سطوح بالا منجر به ایجاد مشکلاتی شده است، اجازه ندهید که این مسئله بر روی اعتماد به نفس و عزت نفس شما اثر گذار باشد. به شما پیشنهاد میکنیم که در هنگام گرفتن تصمیمات بزرگ آنها را یادداشت کنید که پس از مدتی متوجه شوید که در میان تصمیمات گاها غلط خود تصمیمات و انتخابهای درستی هم داشتهاید.
- در درجه دوم میزان تمرکز و انرژیای که بر روی هر مسئلهای میگذارید در نتیجه شما مؤثر است. سعی کنید زمان و انرژی مورد نیاز هر مسئله را به آن اختصاص دهید.
- حال بهتر است به جمع آوری اطلاعات در باب موضوع مورد نظر خود بپردازید. تمام جوانب و عواقب هر یک از انتخابها و هر یک از گزینههای روی میزتان را بسنجید. بهتر است مزایا و معایبی که در صورت انتخاب هر یک از گزینهها ممکن است برای شما یا سازمانتان رخ دهد را نیز یادداشت کنید.
- مشورت کردن و پرس و جو از افراد آگاه را دست کم نگیرید. این مسئله نباید شما را به سمت تصمیمات مطیعانه سوق دهد. اما کمک گرفتن از افراد آگاه همیشه و در هر موقعیتی کمک کننده است.
- شهامت اتخاذ تصمیم را در خود افزایش دهید و بدانید هر فرد ممکن است در زندگی تصمیمات نادرست اتخاذ کرده باشد. این دلیلی برای سپردن تصمیم گیریهای مهم زندگی به دست اطرافیان و تقدیر نیست.
مقالات مرتبط در حوزه توسعه فردی: برای افزایش آگاهی خودتان در زمینه موفقیت و توسعه فردی توصیه میکنیم مقالات مصاحبه، سخنرانی، ثروت، عادت و حل مسئله را در رسانۀ دانشگاه کسبوکار مطالعه کنید.
سخن پایانی
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تلاش کردیم تا برخی روشهای درست و انواع مختلف تصمیم گیری را با یکدیگر بررسی کنیم. امیدواریم که این مطلب از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. به نظر شما بهترین روش و روند برای اتخاذ تصمیمات صحیح چه روشی است؟