چهارم آوریل مصادف است با پنجاهمین سالگرد ترور مارتین لوتر کینگ، یکی از بزرگترین رهبران جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در طول تاریخ آمریکا.
مارتین لوترکینگ کشیش و فعال مدنی آمریکایی نماد مبارزه اجتماعی و رهبر جنبش مدنیای بود که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی برای پایان دادن به تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان در ایالات متحده آمریکا به راه افتاد. او تلاشهای بسیاری برای ارتقای حقوق مدنی سیاهپوستان انجام داد؛ تا این باور را ایجاد کند که همهی انسانها فارغ از رنگ پوست حق زندگی و پیشرفت دارند و قانون برای همهی انسانها باید بهصورت یکسان عمل کند.
در ادامه از شما عزیزان دعوت میکنیم با دانشگاه کسب و کار همراه باشید تا داستان زندگی یکی از بزرگترین مردان تاریخ را برای شما بازگو کنیم، کسی که نامش همچون آبراهام لینکن، نلسون ماندلا، گاندی، چه گوارا و بسیاری دیگر تا ابد در تاریخ باقی خواهد ماند.
در ابتدا بیوگرافی کاملی از مارتین لوتر کینگ را خواهید خواند و سپس مروری خواهیم داشت بر مهمترین حوادث آن سالهای ایالت متحده آمریکا.
آنچه در مقاله پیش رو خواهید خواند:
- مارتین لوتر کینگ کیست؟
- دستگیری رزا پارکس و شروع مبارزات
- حمایت جان اف کندی از مارتین لوتر کینگ
- پیروی از روش گاندی در مبارزات
- مبلغان آزادی
- سخنرانی تاریخی مارتین لوتر کینگ
- حق رأی برای سیاهپوستان
- آخرین سخنرانی مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ کیست؟
92 سال قبل در ۱۵ ژانویه ۱۹۲۹ مارتین لوتر کینگ در جنوب آمریکا در شهر آتلانتا متولد شد. پدر نام خود را برای نوزاد تازه متولد شده انتخاب کرد؛ اما هنگامی که پسر 5 سال داشت پدرش تحت تاثیر بنیاد گذار آئین پروتستان یعنی مارتین لوتر کینگ نام خودش و فرزندش را از مایکل به مارتین تغییر داد.
مارتین در خانوادهای با سه فرزند متولد شد که بهطور کلی میتوان گفت از قشر مرفه سیاهپوست بودند. پدر مارتین مبلغ شاخهی باپتیست در شهر آتلانتا و دستیار کشیش کلیسا بود، دو سال بعد از به دنیا آمدن مارتین کشیش کلیسا فوت کرد و پدر مارتین جانشین او شد و نقش کشیش را در کلیسا برعهده گرفت. مارتین لوتر کینگ پسر نیز در کنار پدر تعالیم کلیسا را فرا گرفت. او در شهر آتلانتا در مدارسی که مختص سیاهپوستان بود تا دوره متوسطه ادامه تحصیل داد.
با وجود لغو قانون بردهداری و با گذشت 70 سال از اعلام فرمان آزادی بردههای سیاهپوست در آمریکا؛ اما متاسفانه تبعیضات نژادی در آمریکا پایان نیافته بود. برای مثال محل زندگی سیاهپوستان و سفیدپوستان متفاوت بود، مدارس بچههای سفیدپوست جدای از سیاهپوستان بود، شیر آبخوریهای عمومی، دستشوییهای عمومی، رستورانها، کلیساها ، صندلیهای اتوبوس و قطار و… به سیاه و سفید تقسیم شده بود.
دوران تحصیل مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگِ پسر علاوه بر این که در مدرسه شاگرد خوبی بود، سخنور خوبی نیز بود و علاوه بر فن بیان عالی جمله انگیزشی کوتاه و جملات موفقیت و جملات انگیزشی موفقیت تاثیر گذاری را بیان میکرد. او با رشد مهارت فن بیان خود توانست اولین سخنرانی عمومی خود را وقتی تنها ۱۵ سال داشت انجام دهد. او در مسابقه سخنرانی نوجوانان شرکت کرد و توانست نفر اول بشود و بهعنوان برنده برای حضار درخصوص سیاهپوستان و قانون اساسی سخنرانی کرد.
کمی بعد از این ماجرا مارتین به دانشگاه رفت. سال ۱۹۵۱ مارتین لوتر کینگ دوره دکترا را در رشته الهیات و در دانشگاه بوستون شروع کرد و دستیار کشیش کلیسای تاریخی بوستون شد. در ۲۵ سالگی به عنوان کشیش کلیسای مونتگومری انتخاب شد و سال ۱۹۵۴ هم دکترای خود را در رشته الهیات گرفت.
کینگ در دوران دانشجویی مبارزات بدون خشونت خود را با الهام از روش مبارزات گاندی در کنار بقیه دانشجوها شروع کرد و با توجه به قدرت سخنوری که داشت روز به روز در بین دانشجوها شناختهتر میشد. البته معروفیت مارتین لوتر کینگ از دیوارهای دانشگاه فرا تر نرفته بود و در اجتماع کسی او را نمیشناخت تا زمانی که اتفاق تاریخی معروف افتاد و رزا پارکس دستگیر شد!
ازدواج مارتین لوتر کینگ
کمی قبل از فارغ التحصیلی، کینگ با دختری به نام کورتا اسکات آشنا شد و با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود. در طول مدت زندگی این زوج ، کینگ نقش کورتا را در جنبش حقوق مدنی محدود میکرد و بیشتر انتظار داشت که همسرش یک خانه دار و مادر باشد تا یک فعال اجتماعی.
دستگیری رزا پارکس و شروع مبارزات
حتما در ذهن شما این سوال شکل گرفتهاست که رزا پارکس کیست؟ رزا یک خیاط جوان آفریقایی-آمریکایی بود که حاضر نشد صندلی خودش را در اتوبوس به یک سفیدپوست بدهد. در آن زمان، سیاهپوستان در قسمت عقب اتوبوس و سفیدپوستها در قسمت جلوی اتوبوس مینشستند. اگر در قسمت سفیدپوستها جایی برای نشستن نبود، یکی از سیاهپوستان باید جای خودش را به فرد سفیدپوست میداد؛ اما رزا پارکس حاضر به انجام این کار نشده و چون مرتکب نقض قانون شده بود دستگیر شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات علی انصاری، دیل کارنگی، ولادیمیر ناباکوف و بابک فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سازمان رهبری مسیحیان جنوب
قبل از بازگو کردن اتفاقات بعد از دستگیری رزا پارکس بهتر است با سازمان رهبری مسیحیان جنوب آشنا شوید.
سال ۱۹۵۷ ، کینگ ۲۸ ساله از ۵۰ کشیش جنوب آمریکا و تعدادی از فعالان حقوق مدنی دعوت کرد تا یک تشکل و سازمان را با هدف برنامه ریزی برای مبارزات بدون خشونت تشکیل دهند. سازمانی که بعدا به سازمان رهبری مسیحیان جنوب معروف شد و مارتین لوتر کینگ تا آخر عمر رهبری آن را بر عهده داشت.
هدف این سازمان استفاده از قدرت و نفوذ کلیساهای سیاهپوست برای برنامه ریزی اعتراضات غیرخشونت آمیز بود. در این مسیر یکی از دوستان کینگ بهنام لاسون به افراد اعتراضات بدون خشونت را آموزش میداد. جیمز لاسون تا قبل از این اتفاقات به هند سفر کرده بود. او از نزدیک با ساتیاگراها یعنی شیوه مبارزات بدون خشونت گاندی آشنا شده بود. در نتیجه او دانش زیادی درباره استراتژیهای گاندی داشت.
تحریم اتوبوسها در مونتگومری
حرکت رزاپارکس نماد یک حرکت در راستای مبارزات مدنی و بدون خشونت بود . با بازداشت رزا اولین جرقه تحریم سراسری سیاه پوستها زده شد. فعالان حقوق مدنی فراخوانی صادر کردند و اعلام کردند، در روز محاکمه رزا هیچ سیاهپوستی حق استفاده از اتوبوس را ندارد.
بعد از برگزاری دادگاه طی یک کمپین اعتراضی بزرگ و تاثیر گذار علیه جداسازی نژادی در سیستم حمل و نقل عمومی شهر مونتگومری، سیاهپوستان تصمیم گرفتند تا لغو این قانون از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده نکنند. رهبران جنبش نیز مردم را به خویشتن داری و دوری از خشونت دعوت میکردند، یکی از رهبران اصلی جنبش مارتین لوتر کینگ بود.
این تحریم ۳۸۱ روز طول کشید، تحریم سیستم حمل و نقل عمومی تبعات زیادی در پی داشت بهطوری که جو کاملا متشنج شده بود مارتین لوتر کینگ دستگیر شد و نژادپرستان در خانه او بمب گذاری کردند. در نهایت دادگاه عالی آمریکا اعلام کرد: جداسازی نژادی در اتوبوسهای مونتگومری مغایر با قانون اساسی آمریکا است و باید لغو شود.
کمپین به هدف خود رسید و این اولین پیروزی بزرگ جنبش بود. نقش کینگ در جنبش تحریم اتوبوسها، او را به یک شخصیت ملی و مشهورترین سخنگوی جنبش حقوق مدنی تبدیل کرد.
رستورانهای سیاه و سفید در شهر نشویل
اولین مبارزات سازمان یافته و برنامهریزی شده گروه کینگ در سال ۱۹۶۰ در شهر نشویل از ایالت تنسی اتفاق افتاد. در این شهر مثل خیلی از شهرهای آمریکا سیاهپوستان حق ورود به رستوران سفیدپوستان را نداشتند؛ اما تعدادی از سیاهپوستان داخل یکی از رستورانها شدند و همبرگر خوردند! از فردای آن روز تعداد بیشتری از سیاهپوستان جرئت انجام این کار را پیدا کردند. اما متاسفانه نژادپرستان دست به خشونت زدند و تعداد زیادی از سیاه پوستان را زخمی کردند.
پلیس 80 دانشجوی سیاهپوستی که در این حرکت شرکت کردند را بازداشت کردند و همگی به زندان رفتند. سایر سیاهپوستان نیز برای حمایت از آنها فقط اقلام ضروری را از مغازه خریداری میکردند. تقریباً اقتصاد شهر فلج شده بود. خیلی زود شهردار نشویل اعلام کرد که با رفع تبعیض نژادی در رستورانها موافق است و شهر نشویل در جنوب آمریکا اولین شهری شد که در آن سیاه پوستها میتوانستند در کنار سفیدها به رستوران بروند.
حمایت جان اف کندی از مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ به همراه تعداد زیادی از سیاهپوستان در شهر آتلانتا برای اعتراض به تبعیض نژادی در مشاغل دست به تحصن زدند که در نتیجه مارتین لوتر کینگ را به همراه تعدادی از معترضین دستگیر کردند؛ اما چند روز بعد مقامات تصمیم گرفتند کینگ را به یک زندان دولتی با حداکثر تمهیدات امنیتی بفرستند. این دستگیری و مجازات توجه مردم و مطبوعات را به خود جلب کرد.
از طرفی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز نزدیک بود، یکی از کاندیداهای اصلی نیکسون بود که درباره دستگیری کینگ اظهار نظری نکرد؛ اما کاندیدای حزب مخالف، یعنی جان اف کندی مستقیماً با فرماندار جورجیا تماس گرفت و حتی از برادرش رابرت کندی نیز برای فشار بیشتر به مقامات ایالتی کمک گرفت و خواهان آزادی مارتین لوتر کینگ شد.
تنها دو روز بعد به خاطر فشارهای کندی و دیگران کینگ از زندان آزاد شد. بعد از آزادی کینگ، پدرش تصمیم گرفت که خانواده کینگها صراحتا از نامزدی کندی برای انتخابات حمایت کنند. با توجه به رقابت بسیار نزدیک دو کاندیدای اصلی همین حمایت سیاه پوستها باعث شد در نهایت در سال ۱۹۶۱ کندی به سختی و با فاصلهای کم در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جی کی رولینگ، احمد شاملو، استیو جابز و پیر امیدیار را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
پیروی از روش گاندی در مبارزات
در همان دوران اعتراضات در شهر آتلانتا، معترضین بعد از آزادی کینگ با توجه به ناآرامیهایی که در شهر به وجود آمده بود برای آرام شدن جو ۳۰ روز آتش بس اعلام کردند و درخصوص جداسازی و تفکیک نژادی با دولت به مذاکره پرداختند؛ اما مذاکرات نتیجهای در بر نداشت. تحصن و تحریم برای چندین ماه ادامه داشت. درست در همین زمان دولت تصمیم بر تصویب قانون جدیدی داشت که نوع سختگیرانه تری از جداسازی و تفکیک نژادی در مدارس، رستورانها، دانشگاهها و … را به دنبال داشت.
به دنبال تصویب این قانون تعداد زیادی از دانشجوها عصبانی شده بودند و امیدی به پیشبرد مذاکرات نداشتند. تفرقه بین سیاهپوستان زیاد شده بود و کینگ سعی داشت تا به قول خودش این بیماری سرطانی تفرقه را درمان کند. او دانشجوها را به حفظ آرامش دعوت میکرد.
توقف مبارزات
بهطور کلی جنبش دانشجوهای سیاهپوست در آتلانتا طوری که مارتین لوتر کینگ در نظر داشت پیش نمیرفت، در ضمن آتلانتا تنها شهری نبود که سیاهپوستان به صورت سازمان یافته در آن دست به مبارزه زده بودند. در یکی دیگر از شهرهای ایالت جورجیا به نام شهر آلبنی، ائتلافی برای جداسازی و تفکیک نژادی تشکیل شد که کینگ به همراه سازمان رهبری میسحیان جنوب هم به این ائتلاف ملحق شدند. در این جنبش هزاران شهروند با مبارزه بدون خشونت و سیستماتیکی که داشتند توجه مردم سایر شهرها را به خود جلب کرده بودند.
رهبران جنبش موفق شدند توافق نامهای را در حمایت از عدم جداسازی با مسئولین شهر امضا کنند؛ اما متاسفانه بعد از خروج کینگ از شهر توافق نامه بلافاصله نقض شد. هرچقدر که مارتین لوتر کینگ در مبارزات مونتگومری موفق بود در آتلانتا و آلبانی ناموفق بود.
بعد از یک سال فعالیت شدید و نتیجه نگرفتن، جنبش رو به شکست بود. با توجه به اینکه که مبارزات گاها به خشونت و بد اخلاقی هم کشیده شده بود.
وقتی مبارزات استقلال هند به خشونت کشیده شد گاندی دستور توقف مبارزات را در سراسر هند اعلام کرد، در این قسمت از مبارزات سیاهپوستان نیز مارتین لوتر کینگ با تاثیر از پیشوای معنوی خود یعنی گاندی خواستار توقف تمام راهپیماییهای اعتراضی شد. هدف کینگ از این کار بازگشت به اصول اولیه خود که عدم خشونت و حفظ اخلاقیات بود.
متاسفانه این تصمیم مارتین لوتر کینگ باعث ایجاد اختلاف بین سیاهپوستان شد و همین اختلافها بین جامعه سیاهپوستان و در کنارش بی تفاوتی دولت نسبت به مذاکرات و خواستهها، علت اصلی شکست تلاشهای جنبش بود.
مبلغان آزادی
در واشنگتن ۱۳ نفر از طرفداران تساوی حقوق سیاهپوستان و سفیدپوستان تصمیم گرفتند به جنوب آمریکا سفر کنند و بهعنوان مبلغان آزادی، تبعیض نژادی را در جنوب به چالش بکشند. هدف این 13 نفر سفر کردن از شهری به شهر دیگر و رسیدن به هدفشان، به دور از گونه خشونت بود. اما نژادپرستان با بمبهای دست ساز به اتوبوس آنها حمله کردند و با وجود اینکه چند نفر سفیدپوست در بین مبلغان بود اتوبوس را به آتش کشیدند.
بعد از این اتفاق دانشجوهایی که در شهر نشویل تصمیم گرفتند ادامه دهنده راه این 13 نفر باشند. اما در اولین شهر سفیدپوستان نژاد پرست به آنها حمله کردند و این دانشجوهای سیاه پوست به یک کلیسا پناه بردند. سایر سیاهپوستان شهر نیز به آنجا رفتند و کلیسا توسط نژادپرستان محاصره شد.
سخنرانی مارتین لوتر کینگ در کلیسا
مارتین لوتر کینگ خود را به آن کلیسا رساند و برای سیاهپوستان حاضر سخنرانی کرد و گفت: این یک آزمایش است و باید بتوانید با عدم خشونت از این آزمایش سربلند بیرون بیائید. با تماس کینگ با برادر جان اف کندی و برقراری حکومت نظامی در شهر سیاهپوستان توانستند در کلیسا خارج شوند.
این افراد به راه خود ادامه دادند و به ایالت می سی سی پی رسیدند؛ اما علاوه بر سفیدپوستان نژادپرست، پلیس نیز در صحنه حضور داشت. پلیس تقریبا تمامی سیاهپوستان را به جرم اختلال در امنیت عمومی دستگیر کرد.
اعتراضات سیاهپوستان از می سی سی پی به ایالتهای دیگر آمریکا کشیده شد. مهمترین و تاریخی ترین اعتراضها در ایالت آلاباما و بزرگترین شهر این ایالت یعنی شهر برمینگهم اتفاق افتاد. شهری که برای سیاهپوستهای ایالت آلاباما جهنم بود. همه چیز از کلیساها تا کتابخانهها و مشاغل از هم جدا بود و حتی نژادپرستها با نارنجک و بمب دستساز به خانه رنگینپوستها حمله میکردند. متاسفانه سیاهپوستان در این شهر به وحشیانهترین شکل ممکن لینچ میشدند.
با این وجود سیاهپوستان همچنان به مبارزات بدون خشونت خود ادامه دادند و تعدادی زیادی از آنها دستگیر شدند. در این مبارزات حتی نوجوانان نیز شرکت داشتند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لوییز هی، دبی فورد، آبراهام مازلو و لویی پاستور را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سخنرانی تاریخی مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ به همراه سایر سیاهپوستان تصمیم گرفتند تا به واشنگتن بروند و درخواست کنند که عادلانهترین قوانین درخصوص رعایت حقوق سیاهپوستان تصویب شود. در ۲۸ اوت سال ۱۹۶۳ بیش از سیصد هزارنفر در محل بنای یادبود آبراهام لینکن جمع شدند که بر اساس ارزیابیهای میدانی، ۷۵ تا ۸۰ درصد جمعیت حاضر در تظاهرات را سیاهپوستان و باقی جمعیت را سفیدپوستان تشکیل میدادند. این بزرگ ترین تظاهراتی بود که تا آن روز در آمریکا رخ داده بود. راهپیمایی واشنگتن مصادف بود با صدمین سالگرد صدور فرمان اعلامیه آزادی بردگان توسط آبراهام لینکلن.
سخنرانی من رویایی دارم
مارتین لوتر کینگ یکی از مهمترین و مشهورترین سخنرانیهای تاریخ آمریکا و شاید جهان، تحت عنوان من رویایی دارم را خطاب به مردم کل دنیا قرائت کرد:
“خیلی خوشحالم که در بزرگترین تظاهرات آزادی تاریخ آمریکا در کنار شما هستم. هر چند که ما امروز و فردا با سختیهای زیادی روبهرو هستیم؛ اما من هنوز رویایی دارم. من رویایی دارم که روزی این ملت به پا میخیزد و به معنای واقعی اعتقادات خود جان میبخشد؛ چرا که ما معتقدیم همه انسانها برابر و یکسان خلق شدهاند.
رویای من این است که روزی فرزندان بردههای سابق به همراه فرزندان بردهداران سابق بر فراز تپههای سرخ جورجیا کنار هم سر میز برادری بنشینند، رویای من این است که روزی ایالتی مثل می سی سی بی، ایالتی که در بی عدالتی و ظلم میسوزد، به سرزمین آزادی و عدالت تبدیل شود.
رویای من این است که چهار فرزندم در کشوری زندگی خواهند کرد که آنها را نه به دلیل رنگ پوست بلکه بخاطر شخصیتشان قضاوت خواهند کرد. این است که روزی در آلابامای نژاد پرست دختر و پسرهای کوچک سیاهپوست همچون خواهر و برادر، دست در دست بچههای سفید پوست بگذارند.
ما با ایمان میتوانیم صداهای آزار دهنده کشورمان را تبدیل به سمفونی زیبای برادری کنیم. با ایمان میتوانیم کنار هم کار کنیم، دعا کنیم، مبارزه کنیم، با هم به زندان برویم و از آزادی دفاع کنیم.
روزی خواهد رسید که همه فرزندان خدا سیاه و سفید دست در دست هم میدهند و با هم میخوانند ما آزادیم ما آزادیم ما آزادیم خدایا از تو سپاسگزارم.”
متاسفانه کمی بعد از این سخنرانی در تاریخ 22 نوامبر 1963 رئیس جمهور جان اف کندی مهمترین حامی جنبش ترور شد. رئیس جمهور بعد یعنی آقای لیندون جانسون در اولین سخنرانی خود اعلام کرد که راه جاف اف کندی را ادامه خواهد داد. طبق قانون جدید دادستان آمریکا میتوانست علیه تبعیض نژادی در محیط کار، مدارس و مکانهای عمومی اقدام قانونی بکند و اگر کسی با این قانون مقابله کند زندانی خواهد شد.
حق رأی برای سیاهپوستان
یکی از معروفترین مبارزات مارتین لوتر کینگ درخصوص گرفتن حق رأی برای تمامی سیاهپوستان است. در آن زمان سیاهپوستان حق رأی داشتند؛ اما به این شکل که در بعضی از ایالتها برای رأی دادن باید مالیات پرداخت میکردند یا به بهانههای مختلف از رأی دادن سیاهپوستان جلوگیری میشد. با این اوصاف مارتین لوتر کینگ تصمیم گرفت کارزار مبارزات برای حق رأی سیاهپوستان را در شهر سلما از ایالات آلاباما راه اندازی کند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آگاتا کریستی، پائولو کوئلیو، فخر رازی و کوین ترودو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مبارزه در شهر سلما
حتما از خود میپرسید چرا سلما؟ چون این شهر بدترین سابقه رأی دادن سیاهپوستان را در کل جنوب آمریکا داشت. با این مقدمات برگردیم به تاریخ ژانویه ۱۹۶۵ در شهر سلما. مارتین لوتر کینگ در سلما با هدف کسب حق رأی سیاهپوستان تظاهراتی را برنامه ریزی کرد. البته قبل از شروع این تظاهرات مارتین لوتر کینگ از رئیس جمهور خواست که این حق رأی را به سیاهپوستان بدهد؛ اما رئیس جمهور با امضای قانون مدنی سیاهپوستان همچنان زیر ذرهبین بود بنابراین از امضای این قانون جدید طفره رفت.
در شهر سلما سیاهپوستان برای ثبت نام به مراکز ثبت نام رأی دهندهها رفتند؛ اما پلیس با خشونت با این افراد برخورد کرد. متاسفانه کلانتر منطقه سلما آقای جیم کلارک به شدت نژادپرست و مخالف سرسخت سیاهپوستان بود. در تظاهرات کلارک با تمام نیرو در برابر تظاهر کنندگان مقاومت کرد و مارتین لوتر کینگ را به همراه چند نفر دیگر دستگیر کرد.
زمانی که مارتین لوتر کینگ در زندان بود مالکوم ایکس یکی از رهبران سیاهپوستان برای سخنرانی به سلما آمد. جالب است بدانید مالکوم ایکس و کینگ رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند. هدف هر دوی آنها یکی بود؛ اما روش مبارزات آنها متفاوت بود. روش مبارزات کینگ برگرفته از روش گاندی مبارزات مدنی و بدون خشونت بود ولی مالکوم ایکس اعتقاد داشت که جواب خشونت را باید با خشونت داد.
به هرحال آقای مالکوم ایکس تشخیص داد که باید در سلما یک جنبش آلترناتیوی هم وجود داشته باشد تا در صورتی که مبارزات مدنی کینگ جواب نداد، این افراد راه را ادامه دهند. کمتر از یک ماه بعد مالکوم ترور شد. البته نه به دست نژادپرستها بلکه به دست مخالفهای داخلی.
کمی بعد که کینگ از زندان آزاد شد، برای جلب کمک از شهر خارج شد و تعداد زیادی از خبرنگارها و روزنامه نگارها نیز از سلما خارج شدند، فرماندار والاس از فرصت استفاده کرد و دستور داد در اولین تظاهراتی که سیاهپوستان برگزار کردند به آنها حمله شود. در طی این حمله تعداد زیادی از سیاهپوستان کشته شدند.
یکشنبه خونین
به دنبال این اقدام فرماندار، راهپیمایی بزرگی به طول 87 کیلومتر از سلما به سمت مونتگومری با هدف جلب توجه رسانهها و مردم آمریکا برگزار شد. پس یکشنبه ۷ مارس ۱۹۶۵ تعداد زیادی از سیاهپوستان به همراهی سفیدپوستهایی که حامی آنان بودند راهپیمایی مسالمت آمیز خود را به سمت مونتگومری شروع کردند. در قسمت خروجی شهر سلما خروجی در طی حمله نیروهای پلیس یک کشیش سفیدپوست کشته شد و دهها نفر دیگر نیز زخمی شدند. آن روز در تاریخ آمریکا به نام یکشنبه خونین به یادگار ماند.
بعد از این اتفاق کینگ درخواست برگزاری راهپیمایی را به صورت حقوقی از دادگاه پیگیری کرد. دادگاه رأی به قانونی بودن تظاهرات داد و به جنبش کینگ اجازه برگزاری راهپیمایی بدون خشونت طی پنج روزه داد. در نهایت قانون حق رأی در سال ۱۹۶۵ به تصویب رسید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ملاصدرا، ابوسعید ابوالخیر، جول اوستین و مارک تواین را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
آخرین سخنرانی مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ از ابتدای آغاز فعالیتهای مدنی بهطور مرتب از طرف نژادپرستان تهدید به مرگ میشد. اوضاع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه کینگ تصمیم گرفت به ایالت ممفیس سفر کند و به جنبش حقوق رفتگرها کمک کند.
در سال ۱۹۶۸ تظاهراتی که در شهر تنسی و برای دفاع از حقوق صنفی رفتگرهای اغلب سیاهپوست و افزایش حقوق آنها برگزار شده بود به خشونت کشیده شد. شب آن روز کینگ به کلیسا رفت تا برای رفتگرهای سیاپوست سخنرانی کند. هیچ کس نمیدانست که فردای این سخنرانی کینگ به قتل خواهد رسید.
مارتین لوتر کینگ در آن شب بدون آماده کردن متن سخنرانی خطاب به جمعیت حاضر گفت:
“من دقیقا نمیدانم قرار است چه اتفاقی رخ دهد؛ اما وحشتی ندارم زیرا من قله کوه را فتح کردم. من هم مثل آدمهای دیگر میل به زندگی طولانی دارم. عمر طولانی لذت خودش را دارد؛ اما دیگر به این موضوع فکر نمیکنم. من امشب از هیچ چیز نمیترسم چرا که چشمان من شکوه وعده خداوند را دیده است.
من سرزمین موعود را دیدهام شاید من همراه شما به آنجا نرسم؛ اما میخواهم به شما بگویم مردم ما بیتردید به آنجا خواهند رسید.”
فردای این سخنرانی مارتین لوتر کینگ در بالکن هتلش به ضرب گلوله به قتل رسید. ضارب یک مجرم سابقه دار بود که هیچ وقت به قتل اعتراف نکرد.
جمعبندی
بهعنوان کلام آخر دانشگاه کسب و کار قصد دارد توجه شما را به یکی از سخنرانیهای رهبران سیاهپوست جلب کند. بعد از ترور کینگ یکی از رهبرای بزرگ جنبش سیاهپوستان در یکی از سخنرانیهای خود حرفی را زد که تعداد زیادی به آن پوزخند زدند:
“به رویاهای خودتان فکر کنید و برای آنها بجنگید کسی نمیداند شاید یکی از بچههای شما بتواند در آینده کاندید ریاست جمهوری بشود. یکی از افرادی که به این سخنرانی گوش میداد پدر باراک اوباما بود در زمان این سخنرانی باراک اوباما ۸ ساله بود.”
خوشحال میشویم تا پذیرای نظرات ارزشمند شما در دانشگاه کسب و کار باشیم.
منبع: Wikipedia