استیو جابز بنیانگذار و مؤسس شرکت اپل یکی از بزرگترین و نام آشناترین کارآفرینان موفق جهان بود. او یک تاجر و مخترع آمریکایی بود که در موفقیت رایانههای اپل و توسعه و پیشرفت فناوریهای جدید مانند آی پد، آی پاد و مک بوک نقش کلیدی داشت. حال ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم داریم تا به بررسی بخشی از زندگی و کارآفرینی استیو جابز و بنیانگذاری شرکت اپل بپردازیم. پس اگر شما هم به مطالعه مسیر موفقیت بزرگان کسب و کار علاقهمند هستید ادامه این مطلب را از دست ندهید.
استیو جابز که بود؟
در ابتدا میخواهیم بدانیم استیو جابز که بود و دلیل شهرت او چیست؟ استیو جابز مخترع، طراح و کارآفرین آمریکایی بود. او یکی از بنیانگذاران شرکت اپل، مدیر اجرایی و رئیس این شرکت موفق در زمینه فناوری بود. شرکت اپل که این روزها محصولاتش از جمله آی پد، آی پاد، آیفون و مک بوک به عنوان سردمداران تکامل فناوری و تکنولوژی مدرن شناخته میشوند. جابز در سال 1955 از دو فارغ التحصیل دانشگاه ویسکانسین متولد شد، البته پدر و مادر او استیو را برای فرزند خواندگی واگذار کردند. استیو جوان باهوشی بود؛ اما در سالهای کالج بسیار بی هدف بود. او کالج را رها کرد و پیش از آنکه در سال 1976 به همراه استیو وزنیاک شرکت اپل را تاسیس کند، کارهای مختلفی را تجربه کرد.
جابز در سال 1985 شرکت اپل را که در سال 1976 بنیانگذاری کرده بود ترک کرد. او در آن سالها تصمیم گرفت تا استودیوی انیمیشن سازی پیکسار را راه اندازی کند. او یک دهه بعد به شرکت اپل بازگشت و همکاری خود را از سر گرفت. استیو جابز در سال 2011 پس از یک دوره طولانی مبارزه با سرطان پانکراس درگذشت.
والدین استیو جابز و داستان فرزندخواندگی
همانطور که گفتیم استیو جابز از دو جوان دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاه ویسکانسین متولد شد. این زوج پسر تازه متولد شده خود را که هنوز نامی نیز بر او ننهاده بودند، برای فرزندخواندگی واگذار کردند. پدر جابز استاد علوم سیاسی سوریه بود و مادرش به عنوان یک گفتار درمانگر فعالیت میکرد. جابز در سنین جوانی یعنی در سن 27 سالگی بود که توانست اطلاعات والدین بیولوژیک خود را به دست آورد. والدین او مدتی پس از اینکه استیو برای فرزندخواندگی واگذار شد ازدواج کردند و صاحب فرزند دیگری به نام مونا سیمپسون شدند.
استیو در همان نوزادی توسط زوجی به نامهای کلارا و پل جابز به فرزندخواندگی پذیرفته شد. آنها او را استیون پل جابز نامیدند. کلارا یک حسابدار بود و پل کهنه سرباز گارد ساحلی بود.
سالهای ابتدایی زندگی
استیو جابز در 24 فوریه سال 1955 در سانفرانسیسکو کالیفرنیا به دنیا آمد. او به همراه خانواده جدید خود که او را به فرزندخواندگی گرفته بودند در مونتین ویو کالیفرنیا، در منطقهای که بعدها به نام سیلیکون ولی شناخته شد زندگی میکرد. جابز و پدرش بر روی لوازم الکترونیکی در گاراژ منزل کار میکردند. پدر او در شکل گیری اعتماد به نفس او در کار با وسایل الکترونیکی تأثیر بسیاری داشت. او نحوه کار با وسایل الکترونیکی و باز و بسته کردن آنها را به او آموزش داد و با این سرگرمی توانست عزت نفس، سرسختی و قدرت کار مکانیکی را در استیو جوان القا کند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات دکتر محمد قریب، فاطمه دانشور، رومن آبراموویچ و بنجامین فرانکلین را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
تحصیلات استیو جابز
در حالی که استیو جابز همیشه فردی مبتکر، متفکر و باهوش بود؛ اما دوران تحصیل او همواره همراه با سرخوردگی بود. او کودک باهوشی بود؛ اما کلاسهای سنتی مدرسه همیشه او را دچار کسالت میکرد و حوصله او را سر میبرد. استیو از مدرسه متنفر بود. در مدرسه دانش آموزی شلوغی بود و همواره از کلاس اخراج میشد. در سالهای تحصیل استیو خانواده او مجبور شدند تا محل زندگی خود را تغییر دهند تا استیو بتواند در مدرسهای دیگر نام نویسی کند.
پس از سالها کش و قوس و سختی او بالاخره موفق شد دیپلم خود را از دبیرستان هومستید دریافت کند. استیو مدتی بعد از دریافت مدرک دیپلم در دانشگاه رید پرتلند ثبت نام کرد. او فرد باهوشی بود؛ اما هنوز هدف زندگی خود را پیدا نکرده بود. استیو جابز در دانشگاه نیز سردرگم بود. او علاقهای به تحصیلات دانشگاهی و یا دریافت مدرکهای متعدد نداشت. به همین دلیل طی یک تصمیم گیری عجیب، پس از 6 ماه تحصیل در کالج تصمیم به ترک آن گرفت. در همان سالها بود که استیو جابز به طراحی علاقهمند شد و مدتی از عمر خود را در آن سالها در کلاسهای طراحی گذراند.
در سال 1974 جابز به عنوان طراح بازیهای ویدیویی در شرکت آتاری مشغول به کار شد؛ اما پس از گذشت چند ماه آن شرکت را نیز ترک کرد.
استیو جابز و سفر به هند
یکی از نقاط عطف زندگی استیو را میتوان سفر به هند در نظر گرفت. او در سال 1974 سفری به کشور هند داشت و تلاش میکرد تا به مطالعه مکاتب و روشنگریهای معنوی بپردازد. او در هند با فردی به نام نیم کارولی بابا ملاقات کرد و در طی این ملاقاتها با فلسفه معنوی بودایی و شرقی آشنا شد. در همان زمان او برخی داروها مانند ال اس دی را نیز تجربه کرد. استیو پس از مدت هفت ماه با سری پوشیده و لباسهای هندی بر تن به امریکا بازگشت. او اظهار داشت که این تجارب در ایجاد دیدگاه گستردهتر او در زندگی و تجارت کمک بسزایی کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات فلورانس اسکاول شین، سعیده قدس، امید کردستانی و کریس گاردنر را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
استیو وزنیاک و استیو جابز
شروع آشنایی استیو جابز و استیو وزنیاک به زمانی که جابز در دبیرستان هومستید ثبت نام کرد، باز میگردد. در آن سالها بود که او به شریک آینده خود و یکی از بنیانگذاران اپل معرفی شد. وزنیاک در آن سالها در دانشگاه کالیفرنیا برکلی مشغول به تحصیل بود. وزنیاک در مصاحبهای در سال 2007 در رابطه با ارتباط و جرقهی خوب میان خود و استیو جابز اینگونه گفت: “ما هر دو عاشق وسایل الکترونیکی و روشی که برای اتصال تراشههای دیجیتال استفاده میکردیم بودیم.
تعداد بسیاری از افراد به خصوص در آن زمان در رابطه با چیپها، نوع ساختشان و اینکه چه کارهایی انجام میدهند هیچ ایدهای نداشتند و اطلاعات کمی در این باره وجود داشت. من کامپیوترهای بسیاری طراحی کرده بودم. در طراحی الکترونیک و کامپیوتر بسیار از او جلوتر بودم؛ اما ما علایق مشترکی داشتیم. در واقع هر دو یک نگرش مستقل مشترک در مورد جهان داشتیم.”
بنیانگذاری شرکت اپل
در سال 1976 و در زمانی که جابز تنها 21 سال داشت، به همراه وزنیاک موفق شد تا کامپیوتر اپل را در گاراژ خانواده جابز راه اندازی کند. آنها سرمایه این کار خود را از فروش فولکس واگن جابز و ماشین حساب علمی مورد علاقه وزنیاک تامین کردند. آن دو در آن سالها با کاربردیتر کردن، ارزانتر کردن، کوچکتر کردن و در دسترس کردن ماشینها و سیستمهای فناوری توانستند انقلابی در صنعت کامپیوترها با استفاده از اپل ایجاد کنند.
وزنیاک و جابز با همکاری یکدیگر مجموعهای از رایانههای شخصی کاربرپسند را وارد بازار کردند و این رایانهها را با عنوان Apple I به قیمت 666.66 دلار به فروش رساندند. Apple I در آن سالها موفق شد تا میزان 774000 دلار برای این شرکت کسب درآمد کند. سه سال پس از عرضه دومین مدل اپل یعنی Apple II فروش این شرکت با افزایش 700 درصدی به 139 میلیون دلار رسید.
در سال 1980 Apple Computer به یک شرکت سهامی عام تبدیل شد و ارزش آن در بازار در پایان اولین روز معاملاتی به 1.2 میلیارد دلار رسید. اپل در آن سالها به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کرد؛ اما با این حال چندین محصول بعدی اپل با نقصهای طراحی زیادی مواجه شدند که منجر به ناامیدی مصرف کنندگان شد. در آن هنگام بود که شرکت IBM از نظر فروش از اپل پیشی گرفت و اپل مجبور شد با دنیای تجاری تحت سلطه IBM رقابت کند. در سال 1984 اپل رایانهای به نام مکینتاش را معرفی کرد. مکینتاش از سریهای قبلی اپل پیشرفتهتر بود؛ اما در عرصه رقابت موفق نشد فروش قابل توجهی را به دست آورد و پس از گذشت دو ماه از تولید تنها 50000 عدد از آن به فروش رسید.
جدایی استیو جابز از اپل
در سال 1985 بین جابز و یکی از اعضای شرکت اپل درگیری به وجود آمد و اختلافاتی در رابطه با مدیریت شرکت اپل ایجاد شد. مدیران اپل تصمیم گرفتند تا یکی از آن دو را برای مدیریت شرکت انتخاب کنند و آن دیگری را کنار بگذارند. اسکالی، همان فردی که جابز با او به اختلاف خورده بود معتقد بود که جابز به اپل آسیب میرساند. مدیران شرکت تصمیم به کنار گذاشتن استیو جابز گرفتند. جابز که در واقع در شرکتی که بنیانگذارش بود هیچ عنوان رسمی نداشت، به تدریج به حاشیه کشیده شد. او در همان سال مجبور به ترک شرکت اپل شد.
استیو پس از ترک اپل در سال 1985 یک شرکت سخت افزاری و نرم افزاری جدید به نام NeXT, Inc را راه اندازی کرد. این شرکت در تلاش برای فروش سیستم عامل تخصصی خود به جریان اصلی امریکا شکست خورد و به موفقیت زیادی دست پیدا نکرد. در سال 1996 بود که اپل در نهایت این شرکت را با قیمت 429 میلیون دلار خریداری کرد.
بازگشت مجدد به اپل
همانطور که گفتیم شرکت نکست استیو جابز در سال 1996 توسط اپل خریداری شد. جابز در سال 1997 به سمت خود به عنوان مدیر عامل در شرکت اپل بازگشت. همانطور که در سالهای قبل و در دهه 1970 او باعث موفقیت اپل شد، با بازگشتش در سال 1997 در دهه 1990 نیز باعث احیا و موفقیت مجدد شرکت اپل شد.
جابز با استفاده از تیم مدیریتی جدید خود و دستمزد سالی یک دلار که برای خود تعیین کرده بود و توانایی خارق العاده در مدیریت پروژه، توانست اپل را به مسیر موفقیت بازگرداند. محصولات مبتکرانه جابز در اپل مانند iMac، کمپینهای برندسازی مؤثر و طراحیهای شیک و کاربر پسند توانست بار دیگر توجه مصرف کنندگان را به خود جلب کند.
در سالهای بعد اپل محصولاتی مانند مک بوک ایر، آی پد و آیفون را معرفی کرد که هر یک تکامل و انقلابی جدید در صنعت تکنولوژی بودند. تقریباً بلافاصله پس از موفقیت محصولات اپل بود که بسیاری از رقبا برای تولید فناوریهای مشابه اپل مشغول به کار شدند و تلاش کردند تا بتوانند تکنولوژیهای اپل را بازآفرینی کنند.
اپل در مسیر پیشرفت قرار گرفت و گزارشهای سه ماهه آن در سال 2007 به طرز قابل توجهی بهبود پیدا کرد. ارزش سهام اپل 199.99 دلار در هر سهم بود که در آن زمان یک رکورد خیره کننده به حساب میآمد. شرکت توانست به سود خیره کنندهای برابر 1.58 میلیارد دلار دست پیدا کند، 18 میلیارد دلار مازاد در بانک و بدهی صفر از جمله دستاوردهای مالی اپل در آن سال بود. در سال 2008 اپل دومین خرده فروش بزرگ موسیقی در امریکا شد. اپل همچنین در فهرست شرکتهای تحسین شده امریکا در مجله فورچون رتبه نخست را کسب کرد و مسیر موفقیت را بیش از پیش طی کرد.
آیفون
شرکت اپل در ماه ژانویه سال 2007 موفق شد اولین آیفون را به بازار معرفی کند. در ژانویه آن سال اپل سه محصول را که انقلابی برای صنعت تکنولوژی بودند ارائه کرد. یک آی پاد با صفحه نمایش بزرگ و کنترلهای لمسی، یک دستگاه تلفن همراه و یک ابزار ارتباطات اینترنتی؛ اما تعجب نکنید، این سه محصول در واقع در یک دستگاه جمع آوری شده بودند که اپل آن را آیفون نامید. این سه وسیله مجزا نبودند و استیو جابز در سخنرانی خود بیان کرد که این سه امکان انقلابی در صنعت تکنولوژی را در یک تلفن همراه جمع آوری کرده است و آن را با عنوان آیفون به بازار ارائه کرده است.
تا پایان سال 2010 اپل موفق شد تا 90 میلیون آیفون را به فروش برساند و با این فروش بالا موفق شد نیمی از سود حاصل در بازار تلفن همراه جهان را به خود اختصاص دهد. درست یک دهه پس از افتتاح اولین فروشگاه، اپل دارای 326 فروشگاه در سطح جهانی بود.
آیفون درآمد بالایی را برای برند اپل کسب کرد و همچنان نیز با قدرت میتازد. به طور متوسط 15 درصد کل درآمد اپل از طریق فروشگاههای اپل یا همان اپل استورها تامین میشود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات هایزنبرگ، حسن خسروشاهی، شهرداد روحانی و دیپاک چوپرا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
استیو جابز و پیکسار
در سال 1986 جابز یک شرکت انیمیشن سازی را از جورج لوکاس خریداری کرد که بعدها به استودیوی انیمیشن پیکسار تبدیل شد. جابز به پتانسیل وجودی پیکسار اعتقاد داشت و در همان ابتدا 50 میلیون دلار از پول خود را در این شرکت سرمایهگذاری کرد. این استودیوی انیمیشن سازی به تولید فیلمهای محبوبی مانند داستان اسباب بازی، Finding Nemo و The Incredibles پرداخت و به موفقیتهای بسیاری رسید. فیلمهای پیکسار مجموعاً 4 میلیارد دلار فروش داشتهاند.
این استودیو در سال 2006 با والت دیزنی ادغام شد و جابز دیزنی به بزرگترین سهامداران تبدیل شدند. در سال 2011 فوربس خالص دارایی جابز را در حدود 6.5 الی 7 میلیارد دلار از فروش پیکسار به شرکت والت دیزنی در سال 2006 تخمین زد. در هر حال اگر جابز سهام اپل خود را در سال 1985 نمیفروخت و شرکت را ترک نمیکرد دارایی خالص او 36 میلیارد دلار بود.
زندگی شخصی جابز
جابز و لورن پاول در 18 مارس 1991 با یکدیگر ازدواج کردند. این زوج در اوایل 1990 در مدرسه بازرگانی استنفورد و جایی که پاول در آن سالها دانشجوی MBA بود با یکدیگر آشنا شدند. آنها صاحب سه فرزند به نامهای رید، ارین و ایو بودند و در پالو آلتو کالیفرنیا زندگی میکردند.
جالب است بدانید که جابز همچنین در سال 1978، زمانی که تنها 23 سال داشت، از دختری به نام کریسان برنان صاحب یک فرزند دختر به نام لیزا شد. لیزا برنان بعدها در کتاب خود که در سال 2018 منتشر شد از استیو نوشت و دوران کودکی خود و رابطهاش با او را بیان کرد. لیزا نوشت که در سال 1980 با آزمایشات DNA متوجه شد که اشتراکاتی با جابز دارد و استیو باید هزینههای زندگی او را به عنوان پدرش بپردازد. استیو تا سن 7 سالگی دخترش با او ارتباطی نداشت. سرانجام لیزا در سنین نوجوانی برای زندگی به پدرش ملحق شد.
استیو جابز از سال 1997 تا زمان مرگش در حالی که در سمت مدیر عاملی اپل بود کمترین دستمزد را دریافت میکرد. جابز با تصویب سالانه یک دلار درآمد به عنوان کم دستمزدترین مدیرعامل نام گرفت. حتی نام او به عنوان کم حقوقترین مدیر ارشد عملیاتی در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد.
استیو جابز و نبرد با سرطان
در سال 2003 بود که استیو جابز متوجه شد که درگیر یک تومور در غدد درون ریز است. یک نوع نادر اما قابل جراحی از سرطان پانکراس. جابز اما ریسک برزگی در این مورد انجام داد. او به جای اینکه به سرعت وارد روند درمانی شود و جراحی فوری را انجام دهد تصمیم گرفت از گزینههای درمانی شرقی استفاده کند. او رژیم غذایی گیاهخواری پسکو را برای درمان خود انتخاب کرد و در پیش گرفت. جابز جراحی خود را که باید به سرعت انجام میگرفت به مدت 9 ماه به تعویق انداخت. این کار او به شدت هیئت مدیره اپل را عصبی کرده بود. همچنین مدیران اجرایی اپل نگران بودند که اگر خبر بیماری مدیر عامل اپل منتشر شود سهام داران سهام خود را به فروش برسانند و سهام شرکت آنها به طرز بدی سقوط کند.
در سال 2004 بود که جابز یک عمل جراحی موفقیت آمیز برای برداشتن تومور پانکراس خود انجام داد. در سالهای بعد اما استیو خبرهای کمی در رابطه با سلامتی خود منتشر کرد. اوایل سال 2009 گزارشهایی در رابطه با کاهش وزن ناگهانی جابز منتشر شد. برخی معتقد بودند که مشکلات سلامتی او دوباره بازگشته است که این مسائل شامل مشکلات پیوند کبد نیز میشد. البته چند وقت بعد جابز به این نگرانیها واکنش نشان داد و بیان کرد که این مشکلات ناشی از عدم تعادلات هورمونی است.
او چند روز بعد از این اظهار نظر به یک مرخصی شش ماهه رفت. او طی این مرخصی در یک پیام ایمیلی به کارمندان خود در اپل گفت که مشکلات سلامتی او کمی پیچیدهتر از چیزی بوده است که او تصور میکرده است. در ژانویه 2011 بود که جابز اعلام کرد که به مرخصی پزشکی میرود. در ماه آگوست همان سال او رسماً از سمت مدیر عاملی اپل استعفا داد و زمام امور را به تیم کوک سپرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اراتوستن، پریسا تبریز، اروین شرودینگر و پروانه وثوق را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مرگ استیو جابز
جابز پس از نزدیک به یک دهه مبارزه با سرطان پانکراس سرانجام در 5 اکتبر سال 2011 در سن 56 سالگی در خانهاش بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان درگذشت. او دو روز پس از برگزاری یک مراسم تدفین خصوصی و نه چندان بزرگ در یک آرامگاه عمومی به نام آلتا مسا مموریال پارک در همان شهر یعنی پالو آلتو به خاک سپرده شد.
فیلمهای بیوگرافی استیو جابز
تا کنون زندگی استیو توانسته موضوع سه فیلم سینمایی باشد.
فیلم سینمایی انگیزشی جابز ساخت سال 2013 با بازی اشتون کوچر در نقش جابز.
فیلم سینمایی استیو جابز ساخت سال 2015 به کارگردانی دنی بویل و با بازی مایکل فاسبندر که سه دوره از زندگی استیو جابز را به تصویر کشیده است.
همچنین فیلم سینمایی غارتگران سیلیکون ولی که فیلمی با موضوع ساخت اولین کامپیوترهای شخصی در سال 1999 میباشد.
فیلمهای انگیزشی که از زندگی بزرگان کسب و کار ساخته میشوند میتوانند در مسیر موفقیت شما بسیار موثر باشند و شما را در راه اندازی کسب و کار و تلاش در جهت آن یاری دهند.
ثروت استیو جابز
در سخنی از استیو جابز میخوانیم: “من در 23 سالگی 1000000 دلار ثروت داشتم، در 24 سالگی بیش از 10000000 دلار و در 25 سالگی بیش از 100000000 دلار. اما هیچکدام از اینها برایم آنقدرها مهم نبود. من هرگز کارم را به خاطر پول انجام ندادم!”
جالب است بدانید که جابز به عنوان مدیر عامل اپل تنها یک میلیون دلار ثروت داشت و سهام اپل و دیزنی بود که به او ثروتی معادل 8.3 میلیارد دلار اهدا کرد.
زندگینامههای پیشنهادی: اگر به شخصیت کارآفرینان علاقمند هستید توصیه میکنیم حتما مقالات جف بزوس، مارک زاکربرگ و گرنت کاردون را مطالعه کنید.
موضوعی که باعث موفقیت جابز شد
استیو جابز توسط اکثر مردم یک نابغه بازاریابی تلقی میشود؛ زیرا او محصولات اپل را به عنوان نمادی برای نسلهای آینده تبدیل کرد. چندین دلیل مکتوب وجود دارد که چرا جابز نمونه موفق و یک افسانه در دنیای بازاریابی بود. یکی از آنها این بود که استیو نوآور، ذاتاً با استعداد و نابغه متولد شده بود. همه ما عاشق آیفون و محصولات اپل هستیم. برنامههای iOS در اپ استور عالی هستند، اینطور نیست؟
چیزی که استیو جابز را موفق کرد
از دوران کودکی، استیو به عنوان یک بچه خلاق و منحصر به فرد شناخته میشد که دارای قدرت خلاقیت است. او در کودکی کنجکاو بود و به جزئیات توجه میکرد. در حالی که افراد زیادی دارای این ویژگیها هستند، اما همه آنها به موفقیتی که استیو به دست آورده است، دست نیافتهاند. پس چرا او موفق بود؟
توانایی نوآورانه او
او به دلیل توانایی نوآورانه خود موفق شد. این توانایی به او کمک کرد تا محصولات بی عیب و نقصی را طراحی کند که تقاضای قابل توجهی از مصرف کنندگان را به خود جلب کند. نوآوری او به رشد و توسعه سریع اپل در دوران سرپرستی و مدیریت استیو نسبت داده میشود.
شخصیت او
موفقیت جابز در دنیای کسب و کار به شخصیتی مرتبط است که به او کمک کرد در محیطهای تجاری مختلف پیشرفت کند. علیرغم تمام چالشهایی که او در حین کار در گاراژ والدینش و حتی تأسیس شرکت اپل با آن مواجه بود، همچنان بر هدفش متمرکز بود. تمرکز یکی از ویژگیهای او بود که به نظر میرسد یکی از واقعیتهای ابدی زندگی او باشد. مهارتهای ارتباطی او همچنین به او کمک کرد تا موفق شود. زیرا همیشه پیام و مفهوم دیگران را درک میکرد و اطمینان میداد کارکنانش آنچه را که او بیان میکند درک میکنند. علاوه بر این، او دائماً به آموزش، اطلاع رسانی، سرگرمی و الهام بخشیدن به مخاطبان خود میپرداخت.
اشتیاق گسترده و اعتماد به نفس او در تلاشهایش برای زندگی
استیو از همه جنبههای زندگی خود به خصوص در کارآفرینی لذت میبرد. او تأثیرگذار خوبی بود و با توضیح اینکه چرا آنها به محصولات اپل نیاز دارند، بر نگرش خرید مشتریانش تأثیر گذاشت. این امر محبوبیت فوقالعادهای را برای شرکت به ارمغان آورد و از این رو منجر به رشد سریع آن شد. او معتقد بود که مشتاق بودن در مورد کارش میتواند او را موفق کند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات ارشمیدس، آلفرد نوبل، هنری فورد و توماس هاردی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مرور کلی زندگی استیو جابز
استیون پل جابز در 24 فوریه 1955 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، در ایالات متحده به دنیا آمد. جابز توسط والدین خواندهاش پل و کلارا جابز در کوپرتینوی کالیفرنیا بزرگ شد. استیو با یک خواهر به نام پتی بزرگ شد. اگرچه استیو به مهندسی علاقه داشت، اما پس از انصراف از رید کالج پورتلند، علایق جوانی او تغییر کرد. پس از انصراف از کالج، جابز در اوایل سال 1974 در شرکت آتاری به عنوان طراح بازیهای ویدئویی مشغول به کار شد. استیو مقداری پول از حقوق خود در شرکت آتاری پسانداز کرد و از آن برای سفر به هند برای یادگیری آیین بودا استفاده کرد. در سال 1974 استیو دوباره با دوست دبیرستانی سابق خود وزنیاک که به جابز از پیشرفت خود در اختراع صفحه کلید منطقی کامپیوترش گفت، پیوست.
پس از شنیدن او، جابز به وزنیاک پیشنهاد داد که با هم وارد تجارت شوند، کاری که در سال 1976 انجام دادند. آنها شرکت اپل را در گاراژ خانوادگی جابز با پول نقدی که از فروش مینی بوس فولکس واگن استیو و ماشین حساب قابل برنامه ریزی وزنیاک به دست آورده بودند، ساختند. جابز با وجود فراز و نشیبها متعهد به موفقیت شرکت اپل بود. با این حال، جابز در سال 2000 شروع به تجربه مشکلاتی در سلامتیاش کرد. این بیماری در نهایت منجر به مرگ او در 5 اکتبر 2011 در پالو آلتو، کالیفرنیا شد.
نگاهی به شکستهای متعدد استیو جابز
استیو جابز افسانهای است که زندگی او پر از شکست است. شکستهایی که او واقعاً از آنها درسهای بزرگی آموخته است. مهمترین شکستهای استیو جابز عبارتاند از:
- شکست بزرگ استیو جابز در معرفی کامپیوترهای NeXT به بازار که کار بسیار اشتباهی بود.
- داشتن اعتقاد قوی به تبدیل شدن پیکسار به خانه سخت افزار کامپیوتر
- استخدام جان اسکالی به عنوان مدیرعامل اپل. اسکالی بعداً استیو جابز را از شرکت اپل اخراج کرد.
- تلاش برای فروش چندباره پیکسار بدون هیچ موفقیتی
- عرضه محصولات ناموفق در بازار به طور متوالی
نکته مهم این است که پس از هر شکست، استیو جابز برای موفقیت بلند شد. یک انسان بزرگ از اشتباهات یا شکستهای خود درس میگیرد. این گفته را میتوان با نحوه ایستادگی استیو جابز در برابر شکستهای خود در شرکت اپل توجیه کرد. میتوان گفت او از اشتباهات خود درس گرفت و برای اصلاح آنها به میدان رفت. او کسبوکارهای زیادی ایجاد کرد، تجربه به دست آورد و در آخر به شرکت سابقش اپل بازگشت، جایی که از خود میراثی ساخت. سودآوری و دستاوردهای برجسته اپل امروز همه به خاطر استیو جابز است.
هدیه بزرگ استیو جابز به اپل
ویژگی قابل توجه شخصیتی در استیو جابز از زمانی که برای اپل کار میکرد قابل مشاهده بود. او از روزی که اپل را به همراه استیو وزنیاک تأسیس کردند، فردی متعهد به شرکت بود. با این حال، در سپتامبر 1985، تنها 11 سال پس از تأسیس و کار برای شرکت اپل، استیو جابز مجبور به توقف کار شد. پس از آن، او NeXT، یک شرکت کامپیوتری را ساخت که رونق زیادی داشت. این یک چالش بزرگ برای شرکت اپل بود که شکوفایی جابز را که اخیراً اخراج کردند، ببینید.
برای بازگرداندن استیو جابز، اپل NeXT را خریداری کرد و استیو را به طور دائم استخدام کرد. بزرگترین مأموریت کار او برای اپل ایجاد اتحاد و کمک به همکاران برای دستیابی یا رسیدن به امتیازهای خوب شرکت بود. بنابراین، زمانی که اپل آیفون، آیپاد و آی مک را بهعنوان محصولات اپل عرضه کرد، زمان زیادی نگذشت که تحت رهبری استیو جابز به دستاوردهای جدیدی دست یافت.
چه موضوعی جابز را به یک افسانه تبدیل کرد؟
باید درست متوجه شوید که استیو جابز فقط به خاطر نامش یک افسانه نیست. او نماد جهان برای کارآفرینی در حوزه فناوری است. باارزشترین و شناخته شدهترین شرکتهای امروزی مانند Apple Inc و تحولات کسبوکارهایی مانند NeXT و فیلم Pixar تحت نظارت استیو جابز فعالیت میکنند. آنچه که چشمگیرتر است این است که او از منابع کمی برای شروع این تجارت استفاده کرد.
استیو جابز فردی بود که ویژگیهای شخصیتی منحصر به فردی داشت. این ویژگیهای عبارتاند از عادتهای موفقیتآمیز و مداوم برای دنبال کردن دستاوردهای مثبت. این را میتوان از طریق انقلاب تجاری جابز در ایجاد فرصتهای تجاری که امروزه شرکتهای بزرگی هستند مشاهده کرد. سفر او برای ایجاد یک تجارت بزرگ آسان نبود و از طریق پیمودن مسیر موفقیت خود، به ثمرات باورنکردنی دست یافت. بنابراین، شخصیت مهمترین چیزی است که استیو جابز را به یک اسطوره به روز تبدیل کرده است. نحوه شروع و پیشرفت او از طریق کارآفرینی به طور منحصر به فردی با تمام افسانههای تجاری شناخته شده فاصله دارد.
نگاهی به پنج تا از بزرگترین اشتباهات استیو جابز
این برای همه، به ویژه جوانان، آزار بزرگی است که داستانهایی که اغلب در مورد کارآفرینان موفق میشنویم، اینقدر بی دردسر به نظر میرسند! حقیقت دقیقاً برعکس است، حتی برای داستانهای موفقیت خلاقانه و رؤیایی مانند مارک زاکربرگ، جک دورسی، هوارد شولتز، وندی کوپ و حتی استیو جابز افسانهای، مانند هر فرایند خلاقانه، هر کارآفرینی که میخواهد اختراع، نوآوری یا خلق کند، باید تمایل به ناقص بودن و شجاعت اشتباه کردن را داشته باشد تا یاد بگیرد چه چیزی مؤثر است و چه چیزی نه.
در داستان دورسی او سالها آزمایش کرد و طول کشید تا سرانجام به چیزی که در نهایت به توییتر تبدیل شد ختم شود. وندی کاپ Teach for America را در ابتدا به عنوان یک کنفرانس و پس از فارغالتحصیلی از کالج با بودجه بسیار اندک شروع کرد. و هوارد شولتز، در حالی که او آینده نگری زیادی داشت تا تشخیص دهد که آمریکاییها به یک تجربه قهوه مشترک مانند آنچه در اروپا وجود داشت نیاز دارند، در اولین تلاش خود شکست خورد. همانطور که در Little Bets نوشته شده است، وقتی اولین فروشگاه او در سیاتل در سال 1986 افتتاح شد، موسیقی اپرا بدون توقف، منوها به زبان ایتالیایی و بدون صندلی وجود داشت.
همانطور که شولتز اذعان میکند، او و همکارانش مجبور بودند اشتباهات زیادی مرتکب شوند تا بفهمند چه چیزی تبدیل به استارباکسی میشود که امروز میشناسیم. علیرغم آنچه ممکن است خوانده باشیم، استیو جابز تفاوتی نداشت. در ادامه پنج مورد از بزرگترین اشتباهات جابز آورده شده است که تاریخ نشان میدهد که او در نهایت از همه آنها درسهای بزرگی گرفته است. تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کنید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات فرانسوا ولتر، کارلوس اسلیم، مایکل کین و آرش فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
استخدام جان اسکالی به عنوان مدیر عامل اپل
جابز ۲۹ساله که در آن زمان احساس میکرد به یک شریک عملیاتی و بازاریابی باتجربه نیاز دارد، اسکالی را با این طرح افسانهای به اپل جذب کرد: آیا میخواهی تا آخر عمر آب شکر بفروشی؟ یا میخواهی با من بیایی و دنیا را تغییر دهیم؟ اسکالی طعمه را گرفت و در عرض دو سال، اسکالی یک کمپین هیئت مدیره برای اخراج جابز ترتیب داد. خود جابز مطمئناً استخدام اسکالی را یک اشتباه بزرگ در نظر میگیرد.
اعتقاد به اینکه پیکسار یک شرکت سخت افزاری بزرگ خواهد بود
هنگامی که جابز آخرین و تنها خریدار در سال 1986 بود، زمانی که جورج لوکاس مجبور شد بازوی گرافیکی پیکسار LucasFilms را (به قیمت 10 میلیون دلار) بفروشد، او هرگز انتظار نداشت که این شرکت هرگز از فیلمهای انیمیشن درآمد کسب کند. در عوض، همانطور که دیوید پرایس، مورخ پیکسار در کتاب عالی خود به نام پیکسار تاچ نشان میدهد، جابز معتقد بود که پیکسار شرکت سختافزاری بزرگ بعدی خواهد بود. حتی یک فرد رؤیایی مانند استیو جابز نمیتوانست آنچه را که در پیکسار اتفاق میافتد پیشبینی کند، اما به اعتبار بزرگی که داشت، از بنیانگذاران اد کاتمول و جان لستر که رؤیای خود را برای تولید یک فیلم انیمیشن دیجیتالی تمامقد از همان روز اول دنبال میکردند، حمایت کرد. او از توانایی آنها برای شرط بندیهای کوچک روی فیلمهای کوتاه محافظت کرد تا یاد بگیرند که چگونه در نهایت یک فیلم بلند مانند داستان اسباب بازی بسازند.
ندانستن بازار مناسب برای کامپیوتر NeXT
اگرچه جابز سعی کرد کامپیوتر NeXT را به عنوان یک موفقیت نهایی در سال 1996 به اپل فروخته و به قیمت 429 میلیون دلار بچرخاند، تعداد کمی در سیلیکون ولی موافقت کردند. این شرکت از همان ابتدا برای یافتن بازارها و مشتریان مناسب تلاش کرد. اگر ویدئوی مربوط به جابز را که چشمانداز مشتریان NeXT را توصیف میکند ندیدهاید، باید آن را در YouTube تماشا کنید. واضح است که حتی جابز هم گیج شده بود. او در آن فیلم میگوید: «ما از لحاظ تاریخی زمان بسیار سختی داشتیم که دقیقاً مشتری ما کیست و من میخواهم دلیل آن را به شما نشان دهم.»
شکستهای متعدد محصولاتی چون اپل لیزا، تلویزیون مکینتاش، اپل III، مکعب Powermac g4
استیو جابز در درک اینکه چگونه بردارهای فناوری در حال تکامل هستند بسیار عالی بود، با این حال حتی او نیز به طور قابل توجهی و اغلب، اشتباه میکرد. درسی که میتوانیم از شکست این محصولات منسوخ بگیریم این است که مردم به زودی فراموش میکنند که شما در بسیاری از شرط بندیهای کوچکتر اشتباه کردهاید، تا زمانی که شرطهای بزرگ را به طور عمده انجام دهید (بهعنوانمثال در مورد جابز، آیپاد، آیفون، آی پد و غیره). جابز همانند یک گروه تحقیقاتی بازار در اپل بود که ریسکهای زیادی را به همراه خود داشت. اما باید توجه داشت که میانگین عملکرد او در طول زمان بسیار بهبود یافت. بهبود جابز در طول زمان برای ورزشکارانی که عضلات خود را با تمرینهای سنگین روزانه در دراز مدت قوی میکنند، تعجبآور نیست!
تلاش چندباره برای فروش پیکسار
در اواخر دهه 1980، پس از 4 یا 5 سال مالکیت پیکسار، جابز چندین بار تلاش کرد تا شرکت را بفروشد، فقط برای اینکه سرمایه خود را در نهایت به 50 میلیون دلار برساند، اما با شکست مواجه شد. او پیکسار را از جمله از بیل گیتس، لری الیسون و شرکای استراتژیک و شرکتهای متعدد خریداری کرد. اما خریدار بالقوهای برای پیکسار وجود نداشت. این موضوع برای جابز و میراث او چیز خوبی نبود. او سرانجام فروش پیکسار به دیزنی را به قیمت 7.4 میلیارد دلار در سال 2006 نهایی کرد.
به نظر میرسد این درس نسبتاً ساده است! حتی تجار بزرگ و صاحب نظران عصر ما اغلب شکست میخورند و با شکست مواجه میشوند. نقص بخشی از هر فرایند خلاقانه و زندگی است، اما بنا به دلایلی ما در فرهنگی زندگی میکنیم که ترس فلج کنندهای از شکست دارد که مانع از عمل میشود و کمال گرایی سفت و سخت را تبلیغ میکند. اگر میخواهید خلاقتر، مبتکرتر یا کارآفرینتر باشید، این تنها ناتوانکنندهترین حالت ذهنی است که میتوانید داشته باشید. پادزهر این است که یک آزمایش کوچک را امتحان کنید، آزمایشی که در آن هرگونه ضرر احتمالی قابل فهمیدن و مقرون به صرفه باشد.
4 درس از استیو جابز که هنوز بعد از سالها پس از مرگ او تازه هستند
اقدامات و سخنان جابز همچنان به شکل گیری شیوههای تجاری و فلسفه مدرن کمک میکند. در اینجا برخی از درسهای قابل توجه تری که وجود دارد را برایتان آوردهایم. میتوانید از زندگی او درسهای مهمی بیاموزید. در 5 اکتبر 2011، زندگی استیو جابز به پایان رسید. او ممکن است شخصیتی بحث برانگیز باشد، اما دستاوردهای او غیرقابلانکار است. افکار او در مورد خلاقیت، کار، رهبری و زندگی میتواند محرک و واضح، ساده و در عین حال عمیق باشد. میراث او پر از درسهایی است که همه ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم. در این قسمت برخی از مهمترین مواردی که میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید، آورده شده است. تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.
شکست برابر است با فرصت
ایده شکست به عنوان فرصت مدتهاست که وجود داشته است، اما به اکثر کارآفرینان آموزش داده میشود که به هر قیمتی از شکست اجتناب کنند. حتی بدتر از آن، زمانی که آن را تجربه میکنند، یاد میگیرند که آن را پنهان کنند. جابز این ایده را تبلیغ کرد که شکست میتواند چیز خوبی باشد. اگر مایل به تشخیص و پذیرش شکست هستید، این ویژگی میتواند به ابزاری برای موفقیت تبدیل شود. یک مثال عالی از این موضوع با شکست جابز در آموزش عالی شروع میشود. او در سال 1973 کالج رید را رها کرد. سپس شروع به ترک کرد” کلاسهایی کرد که حتی آنها را دوست داشت.
یکی از این کلاسها، کلاس خوشنویسی بود. او کلاس خوشنویسی را بسیار دوست داشت، و حتی گفته میشود که درسهای کلاس عمدتاً بر طراحی رایانههای مکینتاش تأثیر گذاشته است. یکی از نکات مهمی که در اینجا اغلب نادیده گرفته میشود این است که شکست با تسلیم شدن یکسان نیست. شکست راههایی را به شما میآموزد که کارساز نیستند. تسلیم شدن انتخابی است که در پاسخ به شکست انجام میدهید. این موضوع به شما بستگی دارد که درسهای شکست را فرا بگیرید و یک داستان موفقیت بسازید یا نه!
ایمان خود را در سختیها حفظ کنید
تجربه بیماریهای مختلف و مداوم شاید شدیدترین مثال از ناملایمات در طول زندگی بیشتر مردم بوده است. تصمیمات روزمره که زمانی یک امر طبیعی بودند باید از دریچه پروتکلهای ایمنی، از دست رفتن درآمد، اختلالات زنجیره تأمین و غیره دیده میشدند. در چنین شرایطی اجتناب از ناامیدی دشوار است!
ایمان جابز به تکنولوژی
این جمله جابز را به یاد میآورد، گاهی اوقات زندگی با آجر به سر شما میزند. ایمان خود را از دست ندهید. وقتی صحبت از تجارت میشود، اغلب کلمه ایمان را نمیشنوید. حقیقت این است که وقتی شرایط سخت است، ایمان بسیار مهم است. میتواند به معنای تفاوت بین بقا و فروپاشی باشد. این نقل قول شغلی مربوط به یکی دیگر از موارد ضروری برای مقابله با ناملایمات است: فناوری چیزی نیست. آنچه مهم است این است که به مردم ایمان داشته باشید، آنها اساساً خوب و باهوش هستند، و اگر ابزارهایی در اختیار آنها قرار دهید، عملکرد فوقالعادهای خواهند داشت.
تأکید بر مردم
آنچه در زندگی جابز همیشه برجسته میشود، تأکید بر مردم است. وقتی نوبت به تیم شما میرسد، اطراف خود را با افراد خوب احاطه کنید، از آنها الهام بگیرید، به آنها احترام بگذارید سپس اتفاقات بزرگی رخ خواهد داد. مهم این است که جابز هرگز فراموش نکرد که برای چه کسانی کار میکند. او برای گروههای متمرکز یا نظرسنجیهای مختلف و یا الگوریتم، طراحی نمیکرد. او برای مردم طراحی کرد. این موضوع حتی در یکی از نقلقولهای او نیز مشخص است. جابز میگوید: طراحی محصولات توسط گروههای متمرکز واقعاً سخت است. بسیاری از اوقات، مردم نمیدانند چه میخواهند تا زمانی که آن را به آنها نشان دهید.
درسی که در اینجا وجود دارد این است که بر ارائه خدمات برای افرادی که به آنها خدمت میکنید متمرکز بمانید. بفهمید که آنها چه میخواهند، و آن را به آنها بدهید. در زمان حال که علاوه بر آسان کردن استفاده و جذابیت محصول شما آن چه که مردم میخواهند شامل امنیت و حریم خصوصی نیز میشود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آلینوش طریان، سرگی برین، سام والتون و آلن تورینگ را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
آنچه باعث موفقیت یک زندگی میشود
داشتن یک زندگی موفق و شاد بودن واقعی چیست؟ اگر از استیو جابز بپرسید ممکن است این را بشنوید.
“زمان شما محدود است، پس آن را برای زندگی کردن برای دیگران هدر ندهید. گرفتار عقاید قدیمی نشوید. این عقاید زندگی با نتایج تفکر دیگران است. اجازه ندهید سروصدای نظرات دیگران، نظرات شما را از بین ببرد. صدای درونی و مهمتر از همه، شجاعت پیروی از قلب و شهود خود را داشته باشید.”
روشی که او عقاید قدیمی را به عنوان نتایج تفکر دیگران تعریف میکند، استدلال قانع کنندهای برای آزادی اندیشه است. تفکر مستقل در قلب آن چیزی است که باید باشید و یکی از درسهای ماندگار میراث اوست. جابز این نقل قول را با حمایت از شجاعت به پایان میرساند. این نیز برای یک زندگی موفق اساسی است. چگونه میتوانید بدون شجاعت با چالشهایی که زندگی هر روز برایتان پیش میآورد روبرو شوید؟
احمق بمانید
به عنوان آخرین نکته در اینجا، یکی از قویترین نقلقولهای مرتبط با استیو جابز این است که “گرسنه بمان، احمق بمان”. این نقل قول اولین بار به عنوان نوعی آرزوی خداحافظی در آخرین شماره کاتالوگ کل زمین، مجله تأثیرگذار دهه 1970 ظاهر شد. آقای جابز این نقل قول را الگویی برای سازماندهی زندگی خود میداند. تعبیر گرسنه ماندن آسان است. نوآوری، اکتشاف و پیشرفت با تکیه بر موفقیت شما اتفاق نمیافتد. با این حال “احمق بمان” کمی پیچیدهتر است. هیچ کس واقعاً نمیخواهد احمق باشد. حداقل نه به معنای متعارف. اما، اگر ما حماقت را بهعنوان تمایل به ریسکپذیری ببینیم، حتی زمانی که دیگران به ما میگویند این کار را نکنید، آنقدرها هم احمقانه به نظر نمیرسد. حتی میتوان آن را رؤیایی نامید.
این واقعیت که این نقل قول هنوز هم امروزه مورد استفاده قرار میگیرد، گواهی بر قدرت ماندگاری و ارتباط آن است. بیایید همه امیدوار باشیم که ذرهای از این چشمانداز همچنان به قلب و اقدامات هر کارآفرینی در آینده راه پیدا کند.
کلام پایانی
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار بخشی از زندگی استیو جابز و مسیر موفقیت او را بررسی کردیم. همچنین نحوه شکل گیری شرکت اپل و نحوه به موفقیت رسیدن این شرکت و بقای آن در سالهای اخیر را مطالعه کردیم. امیدواریم که این مقاله از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. نام استیو جابز پس از گذشت سالها از مرگش همچنان بر سر زبانهاست و هنوز به عنوان یکی از افراد موفق و کارآفرینان بزرگ در حوزه تکنولوژی از او یاد میشود. نظر شما در رابطه با راز موفقیت این کارآفرین بزرگ چیست؟
منبع: Wikipedia