ابوعلی سین یکی از برجستهترین و مشهورترین فیلسوفان زمان حال و گذشته به حساب میآید. شهرت ابوعلی سینا به گوش بسیاری از مردم جهان رسیده است و کمتر کسی وجود دارد که آوازه او را نشنیده باشد. همچنین پزشکان زیادی نیز با این دانشمند بزرگ تا حدودی آشنا هستند. ابوعلی سینا علاوه بر اینکه در شاخه پزشکی درخشید در علوم زیادی نیز تسلط پیدا کرد و حرفی برای گفتن داشت. علومی که ابوعلی سینا در آنها تسلط داشت شامل علم ریاضی ،ستاره شناسی، شاعر، زمین شناسی و منطق میباشد.
روز اول شهریور را برای یادبود این فیلسوف ایرانی روز پزشک قرار دادند. زندگی ابوعلی سینا پر از تلاش برای فراگیری دانش و همچنین مملو از اقدامات او برای مهاجرت بود. ابوعلی سینا در بخارا بدنیا آمد و در شهر همدان آفتاب زندگیاش غروب کرد. داستان زندگی این فیلسوف پر از شگفتی است. بنابراین اگر دوست دارید بیشتر با ابوعلی سینا و اثرات برجای مانده از او آشنا شوید با من در دانشگاه کسب و کار همراه باشید.
گوشهای از زندگی ابوعلی سینا
ابوعلی سینا با نام کامل(ابوعلی الحسین بن عبدالله بن سینا)، ملقب به شیخ الرئیس و همچنین با نام لاتین avicenna در سال ۳۵۹ هجری شمسی در شهر بخارا متولد شد. ابن سینا در خانوادهای علاقمند به علم و دانش بدنیا آمد و رشد پیدا کرد. به همین دلیل از همان دوران کودکی به فراگیری علم علاقه خاصی پیدا کرد و در کودکی علم آموزی را شروع کرد.
ابن سینا در دوران کودکی بر دانش قرآن و ادبیات تسلط پیدا کرد و پس از یادگیری قرآن و ادبیات به دانش طبابت پرداخت. سن ۱۶ سالگی ابن سینا، آغاز مشهوریت او در علم پزشکی بود. اولین بیمار ابن سینا نوح بن منصور بود که برای معالجه به نزد ابوعلی سینا آمد و با بهبودی کامل به خانه برگشت. طبابت موفقیت آمیز ابوعلی سینا باعث شد تا او به کتابخانه سلطنتی سامانیان راه پیدا کند.
با ورود ابن سینا به کتابخانه سلطنتی مسیر پیشرفتش هموار گشت. او با استفاده از امکانات و مطالعات فراوان توانست در سن جوانی به دانش و علوم زیادی دست یابد. وجود منابع مختلف در کتابخانه و کنجکاوی ابن سینا، باعث شد تا در علم ماورا الطبیه نیز مهارت کسب کند. او توانست در سن ۲۱ سالگی مهارت زیادی در علم طبابت و پزشکی کسب کند و به سرعت محبوب شود. امرا و پادشاه زیادی از سراسر کره خاکی برای درمان و دریافت خدمات به نزد ابوعلی سینا میآمدند. یکی از این پادشاهان محمود غزنوی بود که در آن زمان بخارا را تسخیر کرده بود.
از درمان نوح بن منصور تا آتش گرفتن کتابخانه سلطنتی
در زمانی که ابوعلی سینا در شهر بخارا سکونت داشت، نوح بن منصور سامانی در آنجا حکومت میکرد. در یکی از روزها نوح بن منصور به بیماری نادری دچار شد که پزشکان دربار نتوانستند این بیماری را تشخیص و درمان کنند. از طرفی ابوعلی سینا نیز بابت طبابت خود مشهور شده بود. پزشکان دربار از نوح بن منصور درخواست کردند تا ابوعلی سینا را برای درمان خود به دربار فرا خواند. نوح بن منصور به خواسته پزشکان عمل کرد و ابوعلی سینا را به دربار فرا خواند و از او تقاضای کمک کرد. ابوعلی سینا برای مداوای نوح بن منصور به جمع پزشکان دربار پیوست و مشغول مداوای نوح بن منصور شد.
در زمانی که ابن سینا در دربار حضور داشت درخواست کرد تا بتواند از کتابخانه سلطنتی نیز استفاده کند. با درخواست او موافقت شد و او توانست به کتابهای زیادی در کتابخانه سلطنتی دسترسی پیدا کند. پس از گذشت مدتی ناگهان کتابخانه دچار آتش سوزی شد و آتش تمام کتابها را بلعید.
دشمنان ابن سینا شایعه پراکنی کردند که آتش سوزی توسط او انجام شده تا دیگران نیز نتوانند از دانش کتابهای کتابخانه استفاده کنند. با این حال تا قبل از از بین رفتن کتابخانه، ابن سینا ۱۸ ساله توانسته بود تمام دانشهای زمان خودش را بطور کامل فرا بگیرد. به گفته خود ابن سینا او توانست تا ۱۸ سالگی تمام علوم را فرا بگیرد و با گذر عمرش در آن علوم پختهتر شود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات فرانسوا ولتر، کارلوس اسلیم، مایکل کین و آرش فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مهاجرت ابوعلی سینا از بخارا
ابن سینا تنفر خاصی نسبت به محمود غزنوی داشت. بنابراین زمانی که با مهاجرت ترکان به بخارا ، قیام محلی و کشمکش بین امرای محلی آتش شورش در بخارا بیشتر زبانه گرفت، ابن سینا اقدام به مهاجرت به شهرهای دیگر ایران کرد. با اینحال اما زندگی ابن سینا روزهای آرام زیادی نداشت و دوران زیادی از زندگیاش مملو از چالش بود. او پس از اینکه بار خود را بست و قصد مهاجرت نمود نخست به شهر گرگانج رفت.(گرگانج در ازبکستان میباشد و مرکز استان خوارزم است. این شهر در نزدیکی مرز ترکمنستان واقع شده است.)
در زمانی که ابن سینا به گرگانج رفت، خوارزم شاهیان پایتخت خود را در آنجا بنا کرده بودند. مردم خوارزمشاهی علاقه زیادی به فراگیری علم و دانش داشتند و همچنین مردم ایران پرستی بودند. پس از مدتی که از اقامت ابن سینا در گرگانج میگذشت و مردم با او آشنا شدند، ابن سینا را در شمار حکیمان و دانشمندان و پزشکان دربار قرار دادند. در آن زمان ابن سینا بابت ارائه خدماتش به دربار توسط وزیرِ مامون خوارزم شاه، ابوالحسین احمد بن محمد سهلی، ماهیانه دریافت میکرد.
سقوط سلسله خوارزمشاهیان و مهاجرت ابوعلی سینا
در سال ۴۰۸ محمود غزنوی به خوارزم حمله کرد و خوارزم را به تسخیر خودش درآورد. محمود غزنوی حسنک وزیر را مامور کرد تا تعدادی از دانشمند خوارزمی از جمله ابن سینا را همراه خود به غزنین ببرد. ابن سینا متوجه دستور محمود غزنوی شد و بار دیگر آتش نفرت و ترس از محمود غزنوی در قلب او شعله ور شد. بنابراین قبل از اینکه حسنک وزیر به خوارزم برسد، ابن سینا به همراه ابوسهل مسیحی که یکی دیگر از پزشکان خوارزم بود قصد فرار و مهاجرت به سمت شهر دیگری از ایران یعنی گرگان کردند.
ابوسهل در میان راه بیمار گشت و دوام نیاورد. او ابن سینا را در این مسیر سخت تنها گذاشت و دار فانی را وداع گفت. ابن سینا مجبور شد به تنهایی با سختی مسیر مبارزه کند. از طرفی محمود غزنوی به دنبال دستگیری او بود و به تمام شهرها سپرده بود تا اگر ابن سینا را دیدند به محمود غزنوی اطلاع رسانی کنند. ابوعلی سینا از توس به سمنگان و جاجرم رفت و در آخر از جاجروم به شهر گرگان مهاجرت کرد، در آنجا مستقر شد و به طبابت پرداخت. ابن سینا در شهر گرگان شاگردی ابوعبیدالله عبدالواحد را پذیرفت و با همدیگر مشغول به طبابت شدند.
ابو عبیدالله یکی از شاگردان ابن سینا بود که پس از مرگ ابن سینا تمام آثار او را جمع آوری و تدوین کرد. پس از سالها زندگی در گرگان و تدریس دانش و طبابت کردن، ابن سینا قصد مهاجرت به شهر ری کرد. مدتی از مهاجرت او به شهر ری گذشته بود که ابوطالب رستم، پسر پادشاه آل بویه به بیماری مالیخویا گرفتار شد. افرادی از دربار برای درخواست درمان پسر پادشاه به نزد ابنسینا آمدند و از او کمک خواستند. پس از مدتی ابن سینا توانست ابوطالب را درمان کند و کتاب معاد را بنویسد.
مهاجرت ابوعلی سینا به شهر همدان
ابن سینا پس از مدتی زندگی در شهر ری به شهر قزوین و سپس به شهر همدان نقل مکان کرد. در آن زمان پسر دیگر پادشاه آل بویه شمس الدوله ابوطاهر که در همدان حکم رانی میکرد به بیماری قولنج مبتلا شد. افراد ابوطاهر از ابن سینا برای درمان ابوطاهر کمک خواستند. ابن سینا به مدت چهل شبانه روز بر بالین ابوطاهر ماند تا او به طور کامل درمان شود. پس از درمان شمس الدوله، ابن سینا جزو مقربان و مدتی بعد وزیر او شد.
پس از مدتی سپاهیان درباره بدلیل قطع شدن حقوق ماهیانه خود، ابن سینا را مسئول این مشکل دانستند، به خانه او حمله کردند و تمام دارایی اش را به غارت بردند. شمس الدوله برای اینکه این شورش را آرام کند، مقام ابن سینا را از او گرفت. ابن سینا هم از ترس و برای در امان ماندن جانش به مدت چهل روز در خانه یکی از دوستانش مخفی شده بود تا اینکه شمس الدوله بار دیگر درگیر بیماری شد و از ابن سینا درخواست کمک کرد. شمس الدوله پس از بهبود بیماریاش از ابوعلی سینا پوزش طلبید و بار دیگر مقام وزیری را به او داد.
آغاز نگارش کتاب شفا
شمس الدوله از ابن سینا درخواست کرده بود که شرحی بر نوشتههای ارسطو بنویسد؛ اما او قبول نکرد و به شمس الدوله پیشنهاد تالیف کتاب شفا را داد. این کتاب به دانش فلسفی و بدون رد و مخالفت با عقاید ارسطو نوشته شد. شمس الدوله با درخواست ابوعلی سینا موافقت کرد و ابن سینا شروع به تالیف کتاب شفا کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آلینوش طریان، سرگی برین، سام والتون و آلن تورینگ را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
غروب زندگی ابوعلی سینا
ابوعلی سینا باقی سالهای زندگیاش را نیز در همدان سپری کرد. پس از اینکه شمس الدوله از دنیا رفت، پسرش بر تخت نشست. سماء الدوله از ابوعلی سینا درخواست کرد وزارت او را بپذیرد، ولی ابن سینا درخواست او را قبول نکرد و سماءالدوله فرد دیگری را به عنوان وزیر خود منتخب نمود. مدتی بعد تاج الملک، وزیر شمس الدین ابوعلی سینا را متهم به نامه نگاری نهانی با علاء الدوله کرد و او را در قلعه فردجان به زندان فرستاد و به مدت چهارماه او را زندانی کرد. پس از چهارماه سماءالدوله ابوعلی سینا را عفو کرد و بار دیگر ابوعلی سینا به همدان بازگشت.
ابوعلی سینا پس از بازگشت به همدان افسرده و گوشه نشین شده بود و بیشتر زمان خود را صرف تالیف و نوشتن کتاب میکرد. پس از مدتی با لباس درویشی با دو نفر دیگر از مریدانش به اصفهان نزد علاءالدوله رفت. علاءالدوله بسیار به ابوعلی سینا احترام گذاشت و او را جزو افراد نزدیک خودش کرد. با این حال دوستی و نزدیکی این دو زیاد دوام نداشت و به اختلاف رسیدند. ابوعلی سینا برای دور شدن از علاءالدوله به سمت ری عزم سفر کرد.
پس از مدتی که خشم علاءالدوله فروکش کرد بار دیگر ابوعلی سینا به اصفهان بازگشت و به نزد علاءالدوله رفت. سختی زندگی، ابوعلی سینا را بیمار کرده بود ولی با این حال زمانی که علاءالدوله تصمیم داشت تا به همدان برود، ابوعلی سینا نیز با وجود بیماریاش همراه علاءالدوله شد و به شهر همدان بازگشت. اما مدت زیادی در همدان دوام نیاورد و در سال ۴۲۸ در سن ۵۸ سالگی درگذشت.
علاءالدوله که بود؟
علاء الدوله فرمانروای اصفهان بود که ابوعلی سینا پنهانی با او مکاتبه میکرد. علاء الدوله خویشاوندی دوری با مادر شمس الدوله داشت و مدت کمی بر اصفهان حکومت کرد. تا اینکه محمود غزنوی، علاء الدوله را خلع مقام و از اصفهان بیرون کرد. از طرفی طبق گفته علی ابن زید بیهقی، علاءالدوله خودش مکاتبه پنهانی با ابوعلی سینا را شروع کرده و از ابوعلی سینا درخواست کرده که به اصفهان و به دربار او برود. به هر حال پس از مدتی تاج الملک که پس از امتناع ابن سینا از دریافت سمت وزارت شمس الدوله، وزیر شمس الدوله شده بود، از این نامه نگاری باخبر شد و ابوعلی سینا را محکوم کرد و به زندان فرستاد.
پس از مدتی که از آزاد شدن ابوعلی سینا میگذشت، علاءالدوله همراه با سماءالدوله به قلعه فردجان حمله کرد و تاج الملک را به زانو درآورد و هر سه به همدان بازگشتند. مدتی بعد ابوعلی سینا به همراه مریدانش با لباس مبدل به اصفهان رفتند و در آنجا ساکن شدند. پس از مهاجرت ابوعلی سینا به اصفهان و طی کردن چالشهایی، پیوند دوستی میان ابوعلی سینا و علاءالدوله محکمتر شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پائولو کوئلیو، زکریا رازی، ماری کوری و توماس ادیسون را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
برشی از داستان زندگی پدر ابن سینا
پدر ابن سینا، عبدالله نام داشت که در شهر بلخ متولد شد. در زمان سلطنت نوح دوم (یکی از پادشاهان دوران سامانیان) برای کار از بلخ به بخارا مهاجرت کرد و در اداره دارایی بخارا مشغول فعالیت شد. عبدالله در همان شهر نیز با ستاره، مادر ابن سینا ازدواج کرد. پس از مدتی عبدالله و ستاره صاحب دو فرزند به نام های حسین (ابوعلی سینا) و محمود شدند. علاقه ابوعلی سینا به علم در همان دوران کودکیاش مشخص بود. به همین علت عبدالله هوش و قدرت یادگیری علم و دانش ابن سینا را تشخیص داد و او را در راه علم آموزی حمایت کرد.
عبدالله از بهترین اساتید آن زمان دعوت کرد تا دانش خودشان را بطور کامل به ابوعلی سینا بیاموزند. ابوعلی سینا نیز با علاقه فراوان علمهای مختلف را آموخت و افسار زندگی خودش را به دست گرفت و زندگیاش را به سمت یادگیری علایق خودش هدایت کرد؛ اما محمود، برادر کوچکتر ابن سینا مانند برادر بزرگترش زیاد تمایلی به فرا گیری علوم مختلف نداشت. او بجای علم آموزی وارد مسیر یادگیری مذهب اسماعیلیه شد و راه پدرشان را ادامه داد. پدر ابوعلی سینا تلاش زیادی کرد تا او را نیز به مسیر خود بیاورد ولی ابوعلی سینا علاقهای به این فرقه نداشت و راه خودش را از پدر و برادرش جدا کرد.
دعوت مذهب اسماعیلیه از ابوعلی سینا
عبدالله طی مکاتباتی که با مدعیان دین اسماعیلیه داشت، شیفته این دین شده بود. در این میان عبدالله دعوت یکی از مدعیان این دین را قبول کرد و از پیروان دین اسماعیلیه مصر شد. محمود برادر کوچکتر ابوعلی سینا نیز هم مسیر پدرشان شد و او نیز پیرو دین اسماعیلی گشت. عبدالله تمایل داشت تا ابن سینا نیز به سمت این دین بیاید و تلاش زیادی برای جذب ابوعلی سینا به دین اسماعیلیه انجام داد.
با ای نحال ابوعلی سینا به سخنان و گفتههایشان درباره عقل و نفس گوش میسپرد؛ اما نمیتوانست دین اسماعیلیه را بپذیرد و جزو مریدان این دین دربیاید. ( اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که به امامت اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق اعتقاد دارند. فرقهای از دین اسماعیلیه، اسماعیل را امام هفتم میدانند که به فرقه سبعیه مشهور هستند و فرقهی دیگر که به مستعلیه نام دارند اسماعیل را امام ششم میدانند).
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گرنت کاردون، اپرا وینفری، لری الیسون و جک دورسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
دانشمندان معروفی که توسط ابن سینا علم آموختن
ابن سینا علاوه بر اینکه آثار بجا ماندهی بسیار معروفی دارد، دانشمندان مشهوری نیز تربیت کرده است. ابوعبید جوزجانی، ابولحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی که هر کدام از این اشخاص جزو افراد معروف روزگار خویش بودند، تحت نظر ابوعلی سینا تربیت گشتند.
- ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان شاگرد بسیار معروف ابن سینا بود که بعضی از آثار او هنوز هم در دسترس است. ابوالحسن یکی از زرتشتیان آذربایجان بود؛ ولی پس از مدتی به دین اسلام روی آورد و کنیه ابوالحسن را برای خود انتخاب کرد.
- ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی از سال ۴۰۳ هجری تا زمانی که ابوعلی سینا به دامان مرگ پیوست در خدمت ابن سینا بود. او پس از مرگ ابوعلی سینا به گردآوری و تالیف آثار استادش مشغول شد. ابوعبیدالله مانند استادش تبحر زیادی در دانش ریاضیات داشت و پس از مرگ ابن سینا، کتاب سه جلدی دانشنامه علایی ابوعلی سینا، توسط ابوعبیدالله کامل شد.
- ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی یکی دیگر از شاگردان مشهور ابن سینا میباشد. ابن سینا کتاب رساله العشق را به نام ابوعبدالله نوشت. ابوعلی سینا در آن زمان با ابو ریحان بیرونی بر سر دانش بحثهایی داشتند. تا اینکه ابن سینا دیگر با ابوریحان بیرونی همکاریاش را ادامه نداد و بجای او، ابوعبدالله با ابوریحان بیرونی مشغول همکاری شد. ابوعبدالله پس از مدتی کتاب اسئله و اجوبه را تالیف کرد که مطالب آن دانشی بود که از اساتید خود فرا گرفته بود.
- ابومنصور حسن ابن طاهر بن زیله اصفهانی از دانشمندان ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری و از شاگردان ابن سینا بود. وی در دانشهای زمان خود بیشتر در ریاضیات مهارت داشت.
ابن سینا و دانش پزشکی
همینطور که در مبحثهای قبلی به آن اشاره کردیم، یکی از دانشهایی که ابن علی سینا بسیار در آن درخشید دانش و علم پزشکی بود. ابن سینا توانست در سن ۱۸ سالگی پزشک معروفی شود و افراد مهمی را درمان کند. انتقال علوم یونانی نظیر پزشکی و همچنین ترجمه آثار عربی به زبان لاتین را برای اولین بار دانشمندان مسلمان برعهده گرفتند. این کار دانشمندان باعث شد تا دانش اروپا بروز و جدید شود. این رنسانس در قرن دهم و در شهر سیسیل آغاز شد و در قرن دوازدهم در شهر تولدو به اوج رسید و پس از آن به فرانسه رسید. آثار معروف ابن سینا به نامهای شفا و قانون، به سرعت او را در اروپا مشهور کرد. پس از مدتی ابن سینا لقب استاد بی بدیل طب و علوم طبیعی و فلسفه را از آن خود کرد.
از قرن دوازدهم تا شانزدهم پایههای علمی و عملی پزشکی بر تعلیمات ابوعلی سینا بنا شده بود. پس از آثار ابوعلی سینا، کتابهای زیادی مرجع شدند ولی تا قرن هفدهم میلادی کتاب قانون ابوعلی سینا هنوز تدریس میشد. نسخه عربی کتاب قانون که در رم میباشد به ما این را میفهماند که تا چه اندازه برای کتاب قانون ارزش قائل بودند.
جایگاههای علمی که ابن سینا از آن خود کرد
جایگاه علمی فلسفه
ابن سینا توانست مبانی فلسفه مشاء را در جهان اسلامی تثبیت کند. این نوع از فلسفه شبیه به فلسفه نوافلاطونی بود و به اصول و عقاید اسلامی پایبند بود. اهمیت دیگری که ابوعلی سینا در فلسفه دارد این است که اولین فیلسوف مسلمانی است که نوشتههایی جامع و منظم در فلسفه دارد و در کتاب شفا با نظم و ترتیب خاصی بطور کامل به مباحث فلسفه مشاء پرداخته است.
از آنجا که ما فلسفه ارسطویی را فلسفه کامل و فراگیر میدانیم، با نگاهی به آثار ابوعلی سینا متوجه میشویم که ابوعلی سینا به برخی از موضوعات فلسفه نگاه عقلانی دارد. ابوعلی سینا در اثبات این موضوع که پس از مرگ انسان از بین نمیرود چنین بیان میکند که روان با مرگ تن نمیمیرد و تباه نمیشود. زیرا انسان و روح انسان هردو جوهر هستی میباشند.
جایگاه علمی پزشکی
ابوعلی سینا از برجستهترین چهرههای تاریخ پزشکی در همه دورانها میباشد. او از سن شانزده سالگی مشغول فراگیری دانش پزشکی شد و در سن هجده سالگی توانست نوح ابن منصور سامانی را از درد بیماری رها کند. امیر سامانی به پاس خدمتی که ابوعلی سینا برای او انجام داده بود، به ابن سینا اجازه داد تا از کتابخانه سلطنتی استفاده کند. مهمترین اثری که ابن سینا در شاخه علم پزشکی برجای گذاشت کتاب القانون فی الطب میباشد که در سن ۳۵ سالگی آن را تالیف کرده است. این کتاب توانست در چند سده چه در سرزمینهای اسلامی و چه در کشورهای اروپایی مرجع اصلی سایر مولفان برای تالیف کتابهای پزشکی باشد. این کتاب آنقدر مشهور شد که نظامی عروضی درباره آن چنین میگوید: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند، روا است که پیش این کتاب سجده کنند.»
ابن سینا کتابهای زیادی در شاخه پزشکی نوشته است؛ ولی معروفترین آن کتاب القانون فی الطب میباشد. از ویژگیهای دیگر ابن سینا در پزشکی، مشاهدات بالینی او درباره بیماریهای گوناگون است. ابوعلی سینا با بیماریهای زیادی از جمله ناراحتیهای پوستی، بیماریهای ریوی، بیماریهای اعصاب و انواع جنون برخورد داشت که باعث کسب تجربه او شده بود. همچنین ابوعلی سینا در شاخه داروشناسی نیز اطلاعات زیادی داشت که بخشی از کتاب خودش را به درمان از طریق دارو اختصاص داده است.
جایگاه علمی ریاضیات
ابوعلی سینا در علوم ریاضیات و نجوم نیز جایگاه بخصوصی داشت. بخشی از کتاب شفا درباره ساختن وسایلی میباشد که میتوانستند از طریق آنها آسمان را رصد کنند و بخش دیگر کتاب درباره دانش ریاضیات بود که به چهار بخش هندسه، حساب، موسیقی و هیئت و یا نجوم سنتی تقسیم بندی شده است.(در علم هیئت بیشتر به مطالعه حرکات و جایگاه اجرام فلکی پرداخته میشود). ابوعلی سینا در کتاب شفا اصول اقلیدوس را بررسی و تحلیل کرده است.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات لری پیج، مارگارت تاچر، لوکوربوزیه، پیتر برنت را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
آثار مهم ابوعلی سینا
ابن سینا ۴۵۶ کتاب و رساله در رشتههای گوناگون از جمله طب، فلسفه، حکمت، منطق، فقه، بیان، علوم طبیعی و ماورا الطبیعه، نجوم و هیات و ریاضیات، گیاه شناسی، لغت، عروض، شعر و موسیقی از خود برجای گذاشته است.
مسیر علم آموزی ابوعلی سینا
ابن سینا در ابتدا اقدام به فراگیری دانش قرآن و ادبیات کرد و در ۱۰ سالگی توانست حافظ کل قرآن شود و مباحث ادبی زیادی نیز فرا بگیرد. پس از آن شروع به مطالعات دیگر کرد. در سن ۱۸ سالگی توانست تمام دانش اساتید خود را فرا گیرد و از آنان در دانش پیشی بگیرد.
سخن آخر
ابن سینا مسیر طولانی و سختی را برای تکمیل دانش خود طی کرد. او برای اینکه بتواند به شهرهای زیادی سفر و کسب تجربه کند، مجبور بود که از دست پادشاهان و مقامداران زیادی فرار کند. با این حال او هیچگاه تسلیم خواستههای دیگران نشد و راه خودش را ادامه داد. ابوعلی سینا در شرایط سختی کتابهایش را تالیف کرد و ممکن بود چندین سال تالیف یک کتابش طول بکشد. ولی بعدها کتابهای او جزو کتابهای مرجع درآمدند و پایهگذار کتابهای زیادی شدند. پس از مطالعه زندگینامه دانشمندان و افراد موفق متوجه میشویم هیچگاه مسیر موفقیت آسان نبوده و نخواهد بود.
ما در دانشگاه کسب و کار مقالههای زیادی از جمله زندگینامه افراد موفق ایرانی و خارجی و همچنین مقالههایی درباره مسیر موفقیت گرد آوری کردهایم. به شما پیشنهاد میکنیم تا زندگینامه افراد معروفی همچون لئوناردو داوینچی، جابر بن حیان، فردوسی و شیخ محمود شبستری را که در همین سایت گردآوری شدهاند را نیز مطالعه کنید.
با تشکر از شما که تا انتها همراه ما در دانشگاه کسب و کار بودید. اگر تا به حال به شهر همدان سفر کردهاید، خوشحال میشویم تا خاطرات شما را از این شهر مطالعه کنیم.
منبع: Wikipedia