آیا می دانید رهبری چیست و چرا در محیط کار ضروری است؟ اگر نه، نگران نباشید، شما تنها نیستید. بسیاری از مردم اهمیت رهبری و ارزش مدیریت قوی را دست کم میگیرند تا زمانی که واقعا در موقعیتی قرار بگیرند که داشتن آن مهارتها برای آنها مفید باشد. چرا داشتن رهبری در محل کار مهم است؟ به خواندن این مقاله از دانشگاه کسب و کار ادامه دهید تا درباره رهبری و 10 دلیل حیاتی بودن آن برای موفقیت یک تجارت بیشتر بدانید.
رهبری چیست؟
رهبری توانایی یک فرد یا گروهی از افراد برای تأثیرگذاری و هدایت پیروان یا اعضای یک سازمان، جامعه یا تیم است. رهبر بودن اغلب یک ویژگی است که با عنوان، برتری و رتبه یک فرد در یک سلسله مراتب خاص مرتبط است.
رهبری ویژگی خاصی است که هر کسی میتواند آن را داشته باشد یا به آن دست یابد؛ حتی افرادی که موقعیتهای رهبری ندارند نیز میتوانند آن را به دست آورند. بسیاری از افراد میتوانند مهارتهای رهبری خود را در طول زمان بهبود دهند و بعدها به یک رهبر موفق تبدیل شوند.
وظایف و فعالیتهای رهبری
رهبران در بیشتر جنبههای جامعه، از جمله تجارت، سیاست، مذهب و سازمانهای اجتماعی و جامعهمحور یافت میشوند و مورد نیاز هستند. رهبران افرادی هستند که تصمیمات درست و گاهی دشوار میگیرند. آنها چشم اندازهای روشن را تشخیص میدهند، اهداف قابل دستیابی را ایجاد میکنند و دانش و ابزار لازم برای دستیابی به آن اهداف را در اختیار پیروان خود قرار میدهند.
یک رهبر خوب دارای ویژگیهای زیر است: اعتماد به نفس، مهارتهای ارتباطی و مدیریت قوی، تفکر خلاق و نوآوری، پشتکار، تمایل به ریسک پذیری، ذهن باز در برابر تغییر، همسطح بودن و واکنشپذیری در مواقع بحرانی.
در تجارت، افرادی که ویژگیهای رهبری را نشان میدهند، میتوانند به سمتهای مدیریت اجرایی یا سطح C، مانند مدیر ارشد اجرایی (CEO)، مدیر ارشد اطلاعات (CIO) و رئیسجمهور ارتقا پیدا کنند. برخی از افرادی که رهبری قوی در صنعت فناوری از خود نشان دادهاند عبارتند از؛ استیو جابز بنیانگذار اپل، بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت و جف بزوس مدیرعامل آمازون.
رهبران چه میکنند؟
رهبران همیشه افرادی نیستند که در یک سازمان دارای رتبههای بالاتری داشته باشند. آنها افرادی هستند که به اعتقادات و اخلاق کاری معروف هستند. یک رهبر به کار خود علاقهمند است و شور و شوق خود را به همکارانش منتقل میکند و آنها را قادر میسازد به اهداف خود برسند.
اگر احساس میکنید در حال حاضر مهارتهای مربوطه را ندارید، میتوانید در دورههای آموزشی رهبری ثبتنام کنید یا کتاب بخوانید تا مهارتهای خود را افزایش دهید.
اهمیت رهبری چیست؟
رهبری اهمیت و نقش زیادی در سازمانها و کسب و کارهای مختلف دارد. برخی از مهمترین دلایلی که موجب اهمیت آن در بخشهای مختلف میشود عبارت است از:
1. موفقیت و یکپارچگی سازمان
رهبری نقش اساسی در موفقیت و جهت دهی یک کسب و کار دارد. سازمان ها برای برقراری ارتباط با چالشها، چشم انداز و اهداف خود، متحد کردن اعضای تیم حول آن اهداف و سپس دستیابی به آنها، به رهبران موفق وابسته هستند. این قابلیتها به ویژه در مواقع بحران از اهمیت بالایی برخوردار است .
2. گرفتن تصمیم در مواقع بحرانی
تصمیم گیری سخت اغلب برای موفقیت و تکامل یک تجارت مورد نیاز است. کسب و کارها اغلب برای تصمیمگیریهای سخت و حل مشکلات به رهبرانی با شایستگیها و هوش هیجانی بالا وابسته هستند. این سطح از اعتماد و موفقیت اغلب منجر به ایجاد محیطهای کاری مثبت و سازندهای میشود که کار تیمی، رفاه کارکنان و فرهنگ کاری قوی را تشویق میکند و نقش زیادی در شناخت استعدادهای برتر دارد.
3. ایجاد کارآفرینی و نوآوری
وجود یک رهبر قوی برای حفظ رقابت پذیری در سازمان حیاتی است؛ زیرا باعث ایجاد تغییر و نوآوری در آن میشود. بهترین رهبران کسانی هستند که به تغییر جهت در صنعت خود توجه میکنند، ایدههای جدید را درون شرکت خود ترویج کرده و متفکران نوآور را به آن وارد میکنند.
4. انگیزه بخشی
رهبران هنگام دستیابی به اهداف، به کارکنان خود راهنمایی، الهام و انگیزه میدهند. آنها به ایجاد چشمانداز کمک کرده و مردم را حول یک هدف مشترک جمع میکنند. رهبران دارای مهارتها و دانشهای لازم برای تصمیمگیری آگاهانه و حل موثر مشکلات هستند.
بدون رهبری قوی، دستیابی به موفقیت در سطح فردی و سازمانی دشوار خواهد بود. بنابراین، وجود رهبری سالم و مفید در هر کسب و کاری برای دستیابی به پتانسیل کامل آن ضروری است.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات توسعه سازمانی، مهارت های مدیریتی و مدیریت ریسک را حتما مطالعه کنید.
انواع نظریه رهبری
اینکه چگونه مردم رهبر میشوند و چه چیزی یک رهبر بزرگ را میسازد برای قرنها موضوع مطالعه بشر بوده است. قرن نوزدهم تحت تسلط نظریه انسان بزرگ بود. این نظریه تاکید میکرد رهبری یک مهارت منحصر به فرد و طبیعی است و رهبران بزرگ برای انجام وظیفه متولد میشوند.
در زیر برخی از انواع نظریههای رهبری مطرح شده در قرن بیستم آمده است:
- تئوری صفت به اواسط قرن بیستم باز میگردد و بر این ایده متمرکز است که برخی از افراد با ویژگیهای شخصیتی خاصی متولد میشوند که آنها را رهبرانی بزرگ میکند؛ مانند صداقت و اعتماد به نفس.
- رهبری موقعیتی جایی است که سبک رهبری بر اساس آمادگی یا سطح مهارت پیروان در یک موقعیت معین تنظیم میشود.
- نظریه اقتضایی معتقد است که رهبری موثر به داشتن رهبر مناسب در موقعیت مناسب بستگی دارد.
- رهبری تعاملی رویکردی است که در آن رهبران برای دستیابی به نتایج به پیروان پاداش میدهند یا آنها را مجازات میکنند.
- رهبری تحولآفرین زمانی است که رهبران به ارزشها و احساسات پیروان متوسل میشوند تا طرز تفکر و رویکرد آنها به کار یا زندگی خود را تغییر دهند.
- تئوری رفتارگرایی شامل مهارتهای رهبری یک فرد است که به عنوان محصولات محیطی، توسعه یافته و آموزش داده میشود. تئوری رفتار زمانی است که یک رهبر رفتارهای خاصی را الگوبرداری میکند و الگوی خوبی برای دیگران قرار میدهد تا از آنها پیروی کنند.
- نظریه کارکردی رهبری مبتنی بر مجموعهای از رفتارهای افراد و پویاییهای گروهی است نه فردی.
- تئوری هدف مسیر جایی است که رهبران اهدافی را تعیین میکنند و مسیر رسیدن به آن اهداف را برای ایجاد انگیزه و هدایت عملکرد هموار میکنند.
انواع مختلف رهبری چیست؟
همه رهبران سبک منحصر به فردی دارند که آنها را از دیگران متمایز میکند. از این رو آشنایی با انواع مختلف سبکهای رهبری به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که کدام نوع رهبر باشید. بر این اساس، می توانید مهارت های خود را با بهترین برنامههای آموزشی رهبری تقویت کنید.
1. رهبری خودکامه
رهبری كه كنترل كامل بر تيم خود دارد، رهبر خودكامه ناميده میشود. آنها هرگز اعتقادات و قوانین خود را برای کسی تغییر نمیدهند. علاوه بر این، تیم آنها در تصمیمگیریهای تجاری مجالی برای انتقاد یا ارائهی نظر ندارد. زیرا همیشه انتظار میرود که اعضای تیم مسیری را که رهبر هدایت میکند دنبال کند.
این سبک باستانی رهبری طرفداران بسیار کمی دارد؛ زیرا از هرگونه تغییر و تحول جلوگیری میکند. امروزه رهبران مدرن تعریف رهبری را تغییر میدهند و با تصمیمهای تازه و نوآورانه خود، رهبری را دوباره تعریف میکنند.
2. رهبری Laissez-Faire
Laissez-Faire از یک کلمه فرانسوی به معنای “اجازه دادن به انجام” گرفته شده است. لغتنامه این واژه را چنین تعریف میکند: «عمل عدم مداخله در امور دیگران به ویژه با اشاره به رفتار فردی یا آزادی عمل».
در این نوع رهبری، اعضای تیم این آزادی را دارند که کار خود را مطابق میل خود انجام دهند. همچنین به آنها آزادی داده میشود تا دیدگاه و هوش خود را در انجام وظایف تجاری وارد کنند.
3. رهبری دموکراتیک
در این نوع رهبری، اعضای تیم و رهبران به طور مساوی در تحقق اهداف تجاری سهیم هستند. علاوه بر این، آنها با هم کار میکنند و به یکدیگر انگیزه میدهند تا به اهداف شخصی خود نیز برسند. این نوع رهبری منجر به ایجاد یک محیط کاری مثبت میشود که در آن به نظرات همگان اهمیت داده میشود.
4. رهبری بوروکراتیک
شاید برای شما هم سوال باشد که بوروکراتیک در رهبری چیست؟ در این نوع رهبری، رهبران به شدت به قوانین و سیاستهای سازمانی پایبند هستند. آنها مطمئن میشوند که اعضای تیمشان هم همین کار را میکنند. رهبران بوروکراتیک اغلب سازماندهی شده و خودانگیخته هستند.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات مدیریت فردی، انواع سبک های رهبری و کنترل پروژه را حتما مطالعه کنید.
برخی دیگر از سبک های رهبری
جالب است بدانید سبکهای بسیاری در رهبری وجود دارد. برخی از دیگر سبکهای رهبری رایج در کسب و کار و سایر سازمانها به همراه عملکرد آنها شامل موارد زیر است:
- رهبران وابسته، پویایی مثبت گروه را پرورش میدهند
- رهبران مقتدر راهکارهای روشنی ارائه میدهند و نیاز به انطباق کارکنان با آن دارند
- رهبرهای کاریزماتیک از ویژگیهای شخصیتی اجتماعی و جذاب برای متقاعد کردن پیروان استفاده میکنند
- رهبران کوچینگ به دیگران آموزش میدهند و آنها را برای رسیدن به اهداف تشویق می کنند
- رهبران دیکتاتور افراد را مجبور میکنند تا چه بخواهند چه نخواهند دستورالعملها را دنبال کنند
- رهبران نوآور خلاقیت و سازگاری افراد را پرورش میدهند.
- رهبران سرعتسنج از سبکهای رهبری عاطفی استفاده میکنند تا کارکنان را به سمت دستیابی به اهداف با سرعت بالا سوق دهند
- رهبرهای معاملاتی از سیستم پاداش و تنبیه استفاده میکنند
- رهبران خدمتگزار بر خدمت به نیازهای گروه و مصالح بیشتر آنها تمرکز میکنند
- رهبران موقعیتی سبک خود را با موقعیتها و افراد مختلف تطبیق میدهند
- رهبرهای استراتژیک از سبکهای مدیریتی مختلفی برای توسعه استراتژیهای سازگار استفاده میکنند
- رهبرهای تحولآفرین به دیگران انگیزه میدهند تا هم از نظر حرفهای و هم از نظر شخصی رشد کنند
نکته مهمی که وجود دارد این است که هیچ سبک رهبری درست یا غلطی وجود ندارد. بنابراین این شما هستید که باید تصمیم بگیرید قصد دارید چه نوع رهبری باشید و چه سبکی را در پیش بگیرید.
ویژگیهای یک رهبر خوب چیست؟
شاید برای شما هم سوال باشد که مهمترین ویژگیهای رهبری چیست؟ محققان و روانشناسان چند خصوصیت مهم را برای رهبران ذکر کردهاند که ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به ذکر چند مورد از آنها میپردازیم:
1. صداقت و درستی
رهبران برای فضیلت و صداقت ارزش قائل هستند. آنها افرادی دارند که به آنها و دیدگاههایشان ایمان دارند.
2. الهامبخشی
رهبران خودانگیخته هستند و این باعث میشود که آنها تأثیرگذاران بزرگی باشند. آنها الهام بخش خوبی برای پیروان خود هستند و به دیگران کمک میکنند تا نقش خود را در یک زمینهی بزرگتر درک کنند.
3. مهارت های ارتباطی
رهبران مهارتهای ارتباطی بالایی دارند. آنها با تیم خود شفاف هستند و شکستها و موفقیتها را با آنها به اشتراک میگذارند.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات مدیریت تغییر، رفتار سازمانی چیست و استراتژی چیست را حتما مطالعه کنید.
4. داشتن چشم انداز
رهبران بینا هستند. آنها ایده روشنی از آنچه میخواهند و چگونگی رسیدن به آن دارند. رهبران از آنجایی که ارتباطات خوبی دارند، میتوانند دیدگاههای خود را با موفقیت با تیمشان به اشتراک بگذارند.
5. روحیه تسلیم ناپذیری
رهبران وضعیت موجود را به چالش میکشند؛ از این رو هرگز به راحتی تسلیم نمیشوند. آنها همچنین راههای منحصر به فردی برای حل یک مشکل دارند.
6. احساسات شهودی
به نظر شما نقش احساس و شهود در رهبری چیست؟ بسیاری از افراد معتقد هستند که رهبران باید برای تصمیمگیریهای سخت به شهود تکیه کنند. به خصوص به این دلیل که حس و شهود به شدت به دانش موجود و آموختههای زندگی فرد متکی است و این نکته ثابت میکند که توجه به آن در موقعیتهای پیچیده مفیدتر است.
7. همدلی
یک رهبر باید فردی عاطفی و همدل باشد؛ زیرا میتواند به افراد در ایجاد پیوند قوی با تیم خود کمک کند. علاوه بر این، این ویژگیها به یک رهبر در رسیدگی به مشکلات، شکایات و آرزوهای اعضای تیم کمک میکند.
8. داشتن هدف
اگرچه همدلی ویژگی مهمی است که یک رهبر باید داشته باشد، اما اینکه در هنگام تصمیمگیریهای مهم، تحت تاثیر احساسات قرار بگیرد توصیه نمیشود. به همین علت، یک رهبر خوب باید عینی باشد و هدف مشخصی تعیین کند تا بتواند آن را تحقق ببخشد.
9. هوشمندی
یک رهبر خوب باید به اندازه کافی باهوش باشد تا به راهحلهای تجاری برای مشکلات دشوار دست یابد. علاوه بر این، یک رهبر باید تحلیلگر باشد و قبل از تصمیمگیری، جوانب مثبت و منفی آن را بسنجید. این ویژگی همان هوشمندی و نکتهسنجی است که اهمیت زیادی دارد.
10. ذهن باز و خلاقیت
یک رهبر خوب کسی است که پذیرای ایدهها، امکانات و دیدگاههای جدید باشد. رهبر خوب بودن به معنای درک این است که هیچ راه درستی برای انجام کارها وجود ندارد. بنابراین یک رهبر خوب همیشه آماده گوش دادن، مشاهده کردن و تمایل به تغییر است. این افراد متفکرانی خارج از چارچوب هستند و تیمهای خود را به انجام این کار تشویق میکنند.
11. صبوری
یک رهبر خوب درک میکند که یک استراتژی کسب و کار برای توسعه و به دست آوردن نتایج زمان میبرد. در واقع آنها عقیده دارند که “بهبود مستمر و صبوری” در نهایت منجر به موفقیت میشود.
12. انعطاف پذیری
از آنجایی که رهبران مفهوم “بهبود مستمر” را درک میکنند، میدانند که سازگاری و انعطاف پذیری آنها را به موفقیت میرساند. در واقع اکثر مواقع هیچ چیز طبق برنامه پیش نمیرود؛ به همین علن انعطافپذیری و شهودی بودن به مدیر کمک میکند تا در موقعیتهای پیچیده، موضع خود را حفظ کند.
تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
نوع هدایت افراد
رهبری به معنای ریسک کردن و به چالش کشیدن وضعیت موجود است. رهبران به دیگران انگیزه میدهند تا به چیزهای جدید و بهتر دست یابند. جالب است که رهبران آنچه را که انجام میدهند برای دنبال کردن نوآوری انجام میدهند، نه به عنوان یک تعهد. آنها موفقیت را با نگاه کردن به دستاوردها و یادگیریهای تیم میسنجند.در مقابل، مدیریت مربوط به تفویض مسئولیتها و ترغیب افراد به پیروی از قوانین برای کاهش ریسک و ارائه نتایج قابل پیشبینی است. یک مدیر مسئول مکمل چهار کارکرد حیاتی در سازمان است: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل. آنها برخلاف رهبران، وضعیت موجود را به چالش نمیکشند. در عوض، برای حفظ آن تلاش میکنند. آنها موفقیت را با دیدن اینکه “آیا تیم به آنچه انتظار میرود دست یافته است یا خیر” ارزیابی میکنند.
تفاوت در تحقق اهداف
به نظر شما منظور از تفاوت اهداف در مدیریت و رهبری چیست؟ رهبران و مدیران برای رسیدن به اهداف خود رویکردهای متفاوتی را به کار میگیرند. برای مثال مدیران به دنبال پیروی از قوانین و رویهها هستند، در حالی که رهبران با شکستن هنجارها و به چالش کشیدن وضعیت موجود، پیشرفت میکنند.
نوع چشم انداز
معمولا رهبران و مدیران دیدگاههای متفاوتی دارند. رهبران بینا هستند، در حالی که مدیران مجری هستند. رهبران برای تیم خود اهداف تعیین میکنند اما مدیران اطمینان حاصل میکنند که هدف تعیین شده توسط مافوق خود محقق میشود.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات رهبری زنان، مدیریت سرمایه در فارکس و رهبری چیست را حتما مطالعه کنید.
سازماندهی در مقابل همسویی
مدیران با تفویض مسئولیت بین تیم به اهداف خود میرسند. آنها به طور تاکتیکی کار را بین زیردستان توزیع کرده و منابع موجود مورد نیاز برای رسیدن به هدف را سازماندهی میکنند.
در این میان، رهبران به مردم انگیزه میدهند. آنها علاوه بر تلاش برای دستیابی به اهداف سازمانی، بر توسعه شخصی تیم خود نیز تمرکز میکنند. آنها رشد آینده تیم خود را تصور کرده و برای دستیابی به آن تلاش میکنند.
تجزیه و تحلیل و ارزیابی
یک رهبر هر موقعیتی را تجزیه و تحلیل و ارزیابی میکند تا به نتایج جدید و بهتری دست یابد. در حالی که یک مدیر تجزیه و تحلیل یا ارزیابی نمیکند، آنها روی سؤالاتی مانند چگونه” و” چه زمان” تاکید میکنند که به آنها در دستیابی به اهداف کمک میکند. مدیران شرایط را میپذیرند و برای رسیدن به وضعیت موجود تلاش میکنند.
چرا رهبری در محیط کار مهم است؟
10 دلیل مهم بودن رهبری در محیط کار
1. ارتباطات را بهبود میبخشد
یکی از مهمترین وظایف یک رهبر، تسهیل ارتباطات در محیط کار است. ارتباطات واضح و مختصر برای عملکرد صحیح هر تیم ضروری است. رهبران کارآمد همیشه راههای ارتباطی را باز نگه میدارند و محیطی باز و فراگیر ایجاد میکنند که در آن همه احساس راحتی کنند و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند.
با حصول اطمینان از داشتن یک انجمن برای ابراز نگرانیها و شنیدن نظرات کارکنان، یک رهبر میتواند نوعی فرهنگ کاری را تشویق کند که در آن از ایدههای جدید استقبال شده و از سوءتفاهمها جلوگیری میشود.
2. محیط کاری بهتری ایجاد میکند
اگر برای شما هم سؤال است که ارتباط محیط کار و رهبری چیست به این بخش توجه کنید. رهبران تاثیر عمیقی بر محیط کاری کلی خود دارند. آنها فضایی از اعتماد و احترام ایجاد میکنند که به نوبه خود خلاقیت و همکاری را تقویت میکند. در واقع روحیه کارکنان نیز در محیطهای کاری با مدیریت قوی بالاتر است که این امر منجر به انگیزه بیشتر در آنها میشود.
3. بهرهوری را بهبود میبخشد
یک رهبر موثر تفاوتها را در بهرهوری یک تیم ایجاد میکند. زمانی که کارمندان احساس ارزشمندی و انگیزه میکنند، احتمال بیشتری دارد که کارآمد باشند. از سوی دیگر، یک رهبر ضعیف میتواند باعث بیتفاوتی و بیعلاقگی کارکنان به کارشان شود. در واقع تیمی که به طور موثر رهبری میشود، در مجموع سازندهتر، کارآمدتر و موفقتر خواهد بود.
4. کارایی را افزایش میدهد
یک رهبر مولد میتواند با بهرهگیری حداکثری از تیم خود به بهبود کارایی کمک کند. رهبران میتوانند با اطمینان از اینکه همه در جهت یک هدف کار میکنند و بهترین کار را انجام میدهند، به بهبود کارایی کمک کنند. آنها میتوانند افراد را راهنمایی و هدایت کرده و وظایفی را محول کنند تا از نقاط قوت هر فرد حداکثر استفاده را ببرند.
5. اشتباهات را کاهش میدهد
یک رهبر توانا در هر محیط کاری که میخواهد اشتباهات را به حداقل برساند و روان کار کند، ضروری است. به ویژه در محیطهای پرفشار که در آن اشتباهات میتوانند عواقب جدی داشته باشند. یک رهبر باید بتواند مشکلات احتمالی را زود تشخیص دهد و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند.
6. در کارکنان انگیزه ایجاد میکند
رهبران خوب میدانند که چگونه به طور موثر در کارکنان خود انگیزه ایجاد کنند. آنها میدانند که آدمها با هم فرق دارند و چیزی که برای یک نفر جواب میدهد ممکن است برای دیگری جواب ندهد. در نتیجه، آنها وقت میگذارند تا اعضای تیم خود را بشناسند و بفهمند چه چیزی باعث میشود آنها را شناسایی کنند.
آنها همچنین یک محیط کاری مثبت ایجاد میکنند که در آن کارکنان احساس ارزشمندی و قدردانی میکنند. در واقع زمانی که کارمندان احساس میکنند بخشی از یک تیم هستند و مشارکت آنها اهمیت دارد، به احتمال زیاد درگیر و با انگیزه میشوند.
7. الگوی خوبی برای دیگران میگذارد
یک رهبر کارآمد می داند که الگو قرار دادن یکی از بهترین راهها برای الهام بخشیدن به دیگران است. به هر حال، مردم بیشتر از کسی پیروی میکنند که او را به عنوان الگو میبینند. به همین دلیل برای رهبران بسیار حیاتی است که الگوبرداری کنند.
آنها با رفتاری که نشان دهنده ارزشها و اهداف تیم یا سازمانشان باشد، میتوانند به دیگران نشان دهند که عضوی متعهد و موفق به چه معنا است.
8. الهامبخش کار سخت است
اهمیت ویژگی الهامبخش در رهبری چیست؟ یک رهبر بزرگ میتواند حس هدفمندی را در تیم خود القا کند. وقتی افراد احساس میکنند برای چیزی بزرگتر از خودشان کار میکنند، به احتمال زیاد مایلند که برای رسیدن به آن تلاش کنند. یک رهبر موثر میداند که چگونه از این حس هدف استفاده کرده و آن را به تلاش مولد هدایت کند.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات رشته مدیریت بازرگانی، داشبورد مدیریتی، تفاوت رهبر و مدیر را حتما مطالعه کنید.
9. چشم انداز و جهتگیری قوی برای آینده ایجاد میکند
یک رهبر موفق اهمیت داشتن یک چشم انداز قوی و چگونگی ایجاد چشم اندازی که سازمان آنها را به سوی آیندهای روشن هدایت کند را درک میکند. چشمانداز قوَی به معنای داشتن یک ایده روشن است از اینکه سازمان به کجا میرود و به چه چیزی میخواهد دست یابد.
همچنین به معنای بیان این دیدگاه به گونهای است که دیگران را برای پیروی الهام بخشد و انگیزه دهد. بدون چشم انداز روشن، حفظ حرکت یا پیشرفت به سمت اهداف بلند مدت میتواند چالش برانگیز باشد. یک رهبر با چشمانداز قوی میتواند حس جهتگیری و هدف ایجاد کند و به تمرکز و انرژی بخشیدن به کل سازمان کمک کند.
10. کمک میکند تا کارکنان در مسیر خود باقی بمانند
هنگامی که چشم انداز شرکت به خوبی بیان و درک شد، رهبری صحیح برای تمرکز کارکنان بر رسیدن به آن هدف ضروری است. این به معنای ارتباط شفاف چشمانداز و اهداف شرکت با پیشرفت و رخ دادن تغییرات و سپس ارائه پشتیبانی و منابع لازم است.
حفظ خطوط ارتباطی در طول پروژهها، مثبت بودن و اطمینان از دریافت پشتیبانی مورد نیاز کارکنان برای دستیابی به وظایف خود، همگی به حفظ کارکنان در مسیر چشم انداز کلی سازمان کمک میکند.
چگونه رهبر بهتری شویم؟
تا این بخش از مقالهی دانشگاه کسب و کار با پاسخ سوال رهبری چیست و مزایای آن آشنا شدید. اگر قصد دارید مهارتهای رهبری خود را افزایش دهید، خواندن این بخش را از دست ندهید.
به دلیل افزایش کار از راه دور و اهمیت فزایندهای که به نقاط تماس کارکنان مانند تنوع، برابری و شمولیت داده میشود، محل کار به طور چشمگیری در چند سال اخیر تغییر کرده است . چندین ویژگی رهبری وجود دارد که میتواند به افراد کمک کند تا به رهبران بهتری تبدیل شوند:
خودآگاهتر شوید
رهبران بزرگ نقاط قوت، ضعف و تأثیرات خود را بر افرادی که رهبری میکنند میدانند. آنها الگوی خوبی هستند و الگوهای رفتاری خوب را رعایت میکنند. خودآگاهی به رهبران کمک میکند تا به شناخت بیشتری نسبت به خود و دیگران دست یابند. یکی از راههای رسیدن به خودآگاهی بیشتر، جستجوی بازخورد از افراد مختلف است.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات استراتژی، ثبت شرکت، مدیریت، ریسک و مدیریت زمان را حتما مطالعه کنید.
مهارتهای ارتباطی را اصلاح کنید
رهبران باید در ارتباطات خود مؤثر و شفاف باشند. آنها همچنین باید شنوندگان خوبی باشند و ارتباطات خود را بر اساس صراحت، صداقت و شفافیت تنظیم کنند. این ارتباطات شامل تعیین اهداف و انتظارات روشن و دادن بازخورد منظم به کارکنان است.
با اعضای تیم ارتباط برقرار کنید
ارتباطات باعث ایجاد اعتماد، تفاهم و پیوندهایی میشود که برای رهبری موفق بسیار مهم است. بهترین رهبران باید با شخصیتهای و توانایی های اعضای تیم خود آشنا شوند و ارتباط خوبی با آنها برقرار کنند.
رشد و پیشرفت را تشویق کنید
بهترین رهبران کسانی هستند که رشد شخصی و حرفهای خود، همکاران و کارمندان یا پیروان خود را تشویق میکنند. تشویق به رشد، پیوندها و اعتماد بین رهبران و اعضای تیم را تقویت میکند و کارهایی را که تیمها میتوانند انجام دهند، افزایش میدهد.
برای تغییر باز باشید
تغییر در تجارت اجتناب ناپذیر است. باز بودن ذهن در برابر آن و تشویق ایدهها و دیدگاههای جدید از سوی اعضای تیم میتواند به رهبران کمک کند تا موثرتر واقع شوند.
نگرشهای مثبت را توسعه دهید
پاسخگویی به موقعیتها و مشکلات منفی با رویکردهای مثبت و تشویق، راهی عالی برای الگوسازی و بهبود مهارتهای حل مسئله است. نگرش حل مسئله پاسخ خوبی به سوال وظایف رهبری چیست میباشد.
به دنبال فرصتهای رشد باشید
رهبران بزرگ به دنبال فرصتهایی برای بهبود مستمر و آموزش هستند. این فرصتها میتواند شامل شرکت در کنفرانسها، پیدا کردن یک مربی و خواندن کتابهایی در مورد رهبری باشد.
مقالات مرتبط در حوزه مدیریت: برای تکمیل دانستههای خودتان توصیه میکنیم مقالات مدیریت منابع انسانی، مدیریت پروژه، فرهنگ سازمانی و پرسنل را حتما مطالعه کنید.
سخن پایانی
رهبری و مدیریت اهمیت و نقش زیادی در سازمانها و کسب و کارهای مختلف دارد. در واقع آنچه موجب اتحاد کارکنان و حرکت همهجانبه آنها به سمت رشد و پیشرفت میشود وجود یک رهبر خوب و موفق است.
ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به تعریفی از پرسش رهبری چیست پرداختیم و مزایای آن را بررسی کردیم. علاوه بر این از ده علت نوشتیم که موجب اهمیت وجود نقش رهبر در کسب و کارها میشود. نظر شما درباره رهبری چیست؟ فکر میکنید یک رهبر خوب چه ویژگیهای دیگری باید داشته باشد تا به رشد بیزینس کمک کند؟ نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.