چارلز دیکنز (Charles Dickens) یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات و عصر ویکتوریا است که با آثاری همچون اولیور توئیست، سرود کریسمس و داستان دو شهر، تأثیری ماندگار بر دنیای ادبیات گذاشت. او با استفاده از قلم خود، مشکلات اجتماعی و نابرابریهای دورانش را به تصویر کشید و شخصیتهایی ماندگار خلق کرد که هنوز هم در سراسر جهان خوانده میشوند.
این نویسنده بزرگ که در 7 فوریه 1812 به دنیا آمد، در زمان حیاتش به شهرت جهانی رسید و آثارش پس از مرگ نیز همچنان پرفروش و تأثیرگذار باقی ماندهاند. در این مقاله از دانشگاه کسبوکار، نگاهی به زندگی و آثار جاودانه این نابغه ادبی خواهیم داشت. اگر به دنبال شناخت بهتر چارلز دیکنز هستید، تا پایان همراه ما بمانید.
چارلز دیکنز که بود؟
چارلز دیکنز، نویسنده برجسته دوران ویکتوریا، در 7 فوریه 1812 چشم به جهان گشود و بدون هیچگونه تحصیلات رسمی، توانست به یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات تبدیل شود. او نزدیک به بیست سال در یک هفتهنامه به عنوان ویراستار فعالیت کرد و همین تجربه، آغاز مسیر حرفهای او در نویسندگی بود. دیکنز در طول زندگی خود، با شوق و پشتکار فراوان، پنج رمان کوتاه، پانزده رمان بلند، صدها مقاله غیر داستانی و صدها داستان کوتاه نوشت.
آثار او علاوه بر جذابیت داستانی، به موضوعات اجتماعی مهمی مانند حقوق کودکان، فقر و آموزش پرداخت و صدای طبقات محروم جامعه را به گوش همگان رساند. نخستین قدم او به سوی شهرت، انتشار داستان دنبالهدار The Pickwick Papers در سال 1836 بود که او را به عنوان یک چهره برجسته ادبی معرفی کرد. ویژگیهای خاص آثار دیکنز، از جمله هجو، شوخطبعی و نگاه دقیق به شخصیتهای اجتماعی، او را به نویسندهای ماندگار تبدیل کرد که نه تنها بر ادبیات بلکه بر جامعه نیز تأثیر عمیقی گذاشت.
سالهای ابتدایی زندگی چارلز دیکنز
چارلز دیکنز، با نام کامل Charles John Huffam Dickens، در 7 فوریه 1812 در منطقه لدپورت جزیره پورتسموث به دنیا آمد. او دومین فرزند از هشت فرزند خانواده بود. پدرش، جان دیکنز، کارمند نیروی دریایی بود و مادرش، الیزابت بارو، نقش مهمی در تربیت او داشت. زمانی که چارلز چهار سال داشت، خانوادهاش به منطقه شیرنس مهاجرت کردند و سپس به کنت نقل مکان کردند. کنت شهری بود که چارلز دوران کودکی خود را در آن گذراند و به علاقهاش به کتابهای داستانی مانند رابینسون کروزو و هزار و یک شب پی برد.
با این حال، کودکی دیکنز با خاطرات تلخی همراه بود. در سال 1824، پدرش به دلیل بدهیهای سنگین به زندان بدهکاران در مارشالسی لندن فرستاده شد و خانواده مجبور شدند در نزدیکی زندان زندگی کنند. این دوران سخت، تأثیری عمیق بر ذهن چارلز گذاشت و بعدها الهامبخش خلق رمان معروف دوریت کوچک شد. دیکنز درباره این دوران چنین گفته است:
“من خاطرات بسیار تلخی از آن دوران دارم. تمام آن خاطرات را در ذهنم حفظ کردم و بعدها در خلق شخصیتهای مختلف در داستانهایم به کارم آمدند.”

تأثیر خاطرات تلخ دوران کودکی بر آثار چارلز
پس از زندانی شدن پدرش، چارلز مجبور شد برای کمک به خانواده، مدرسه را ترک کند و در کارخانه واکسسازی مشغول به کار شود. او روزانه ده ساعت در انباری کارخانه کار میکرد و وظیفهاش چسباندن برچسبها روی جعبههای واکس بود. این شرایط طاقتفرسا برای یک کودک، نه تنها سخت و ناعادلانه بود، بلکه تأثیری عمیق و ماندگار بر ذهن او گذاشت.
این تجربیات تلخ، بعدها در تمامی آثار دیکنز بازتاب یافت. او در رمانهایی مانند اولیور توئیست و دوریت کوچک، زندگی سخت کودکان، فقر و بیعدالتی اجتماعی را به شکلی هنری و تأثیرگذار به تصویر کشید. دیکنز همواره در آثارش به حقوق کودکان، آموزش و اصلاح جامعه پرداخته و صدای طبقات محروم جامعه بوده است. او در مصاحبهای درباره این دوران میگوید:
“گاهی به گذشته فکر میکنم و از این که چگونه توانستم در آن شرایط سخت و ناعادلانه زنده بمانم، تعجب میکنم!”
چارلز دیکنز و پایان روزهای سخت زندگی
پس از چند سال زندگی کنار زندان بدهکاران، با فوت یکی از بستگان جان دیکنز، ارثیهای به او رسید که تمامی بدهیهایش را پرداخت کرد و از زندان آزاد شد. چارلز امیدوار بود که با آزادی پدر، دوران سخت کار در کارخانه واکسسازی به پایان برسد و بتواند به تحصیل بازگردد.
اما مادرش، الیزابت بارو، با خروج او از کارخانه مخالفت کرد و گفت خانواده هنوز به درآمد او نیاز دارد. این تصمیم تلخ، تأثیری عمیق بر چارلز گذاشت و باعث شد در تمام طول زندگیاش نگاه منفی نسبت به زنان داشته باشد. او بعدها در بسیاری از آثارش، شخصیتهای زن را با الهام از این تجربه تلخ خلق کرد.
با وجود این مشکلات، چارلز توانست تحصیلات ابتدایی خود را به پایان برساند و در یک دفتر حقوقی مشغول به کار شود. مدتی بعد، شغل خبرنگاری را انتخاب کرد که آغاز مسیر حرفهای و نویسندگی او بود و زمینهساز موفقیتهای آیندهاش شد.

مسیر موفقیت چارلز دیکنز
آغاز شهرت جهانی چارلز دیکنز مدیون داستان سریالی پیکویک بود که او در سال 1836 منتشر کرد. تبدیل شدن دیکنز به یک چهره مشهور در دنیای ادبیات پس از انتشار این داستان، چندان طول نکشید. نگاه عمیق او به شخصیتها و زاویه دید متفاوتش به جامعه، از ویژگیهایی بودند که باعث شدند داستانهای او با استقبال گستردهای روبهرو شوند و شهرت روزافزونی پیدا کنند.
چارلز دیکنز اغلب رمانها و داستانهایش را بهصورت سریالی و در بازههای زمانی هفتگی یا ماهانه منتشر میکرد. این روش نوآورانه، پیشگام شیوههای داستاننویسی سریالی در دوران ویکتوریا بود. در آن دوران، بدون شک میتوان دیکنز را مشهورترین چهره ادبیات نامید.
یکی از آثار ماندگار او، سرود کریسمس، رمان کوتاهی است که در سال 1843 به پایان رسید و با گذشت سالها همچنان جزو معروفترین داستانها به شمار میآید و فروش خود را حفظ کرده است. بیشتر رمانهای دیکنز، تصویری از شهر لندن در اوایل دوران ویکتوریا را به نمایش میگذارند و بهخوبی بازتابدهنده شرایط اجتماعی آن دوران هستند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جبران خلیل جبران، فرانتس کافکا و عبدالحسین زرین کوب را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
آثار برجسته در مسیر چارلز دیکنز
سرود کریسمس یکی از آثار برجسته چارلز دیکنز است که پس از داستان دنبالهدار معروف او، به شهرتی خاص رسید. این کتاب، علاوه بر محبوبیت فراگیر، در تمام زمینههای مختلف، از جمله سینما، تلویزیون و تئاتر، بارها مورد اقتباس قرار گرفته است. اولیور توئیست و آرزوهای بزرگ نیز از دیگر رمانهای مشهور دیکنز هستند که به دلیل متن خارقالعاده و تصاویر زنده و جذاب، خوانندگان را به دنیای شهر زیبای لندن در اوایل دوران ویکتوریا میبرند و جذابیت خاصی به داستانها میبخشند.
در میان آثار تاریخی دیکنز، داستان دو شهر جایگاه ویژهای دارد. این رمان که به بررسی زندگی در دو شهر پاریس و لندن در دوران انقلاب فرانسه میپردازد، در سال 1859 نوشته و منتشر شد و به یکی از شناختهشدهترین داستانهای تاریخی تبدیل شد.
چارلز دیکنز بهخاطر شخصیتپردازیهای قوی و منحصربهفرد، انتقاد از مسائل اجتماعی، ترکیب سبک کمدی با واقعگرایی و روش نوشتار جذاب خود، مورد تحسین بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیای ادبیات قرار گرفته است. او نه تنها نویسندهای توانمند، بلکه منتقد اجتماعی بود که از قلم خود برای بیان مشکلات و اصلاح جامعه استفاده میکرد.

زندگی خانوادگی و روابط عاشقانه
ماریا بیدنل، اولین عشق چارلز دیکنز، در سال 1830 وارد زندگی او شد. چارلز با دیدن ماریا، به شدت دلباخته او شد و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. اما خانواده ماریا، چارلز را مناسب جایگاه اجتماعی خود نمیدانستند و با این ازدواج مخالفت کردند. اصرار دیکنز برای رسیدن به عشقش، در نهایت با فرستادن ماریا به مدرسهای در پاریس توسط خانوادهاش پایان یافت و امید او برای ازدواج به ناامیدی تبدیل شد.
چهار سال بعد، در 1834، چارلز دیکنز با کاترین هوگارت آشنا شد. اگرچه رابطه آنها مانند عشق افسانهای او با ماریا نبود، اما چارلز در کنار کاترین احساس آرامش میکرد. این آشنایی در 1836 به ازدواج ختم شد و چارلز و کاترین صاحب ده فرزند شدند. سالهای ابتدایی زندگی مشترک آنها با آرامش و خوشبختی سپری شد و چارلز از داشتن خانوادهای بزرگ احساس رضایت میکرد.
پایان ازدواج دیکنز و آغاز رابطه با الن ترنان
با گذشت زمان، چارلز دیکنز متوجه شد که کاترین، به اندازه او روشنفکر و همفکر نیست و مسئولیتهای زندگی با ده فرزند، فشار زیادی بر او وارد کرده است. در 1857، دیکنز با الن ترنان، زنی جوان و جذاب، آشنا شد و خاطرات عشق اولش دوباره زنده شد. این رابطه ابتدا به صورت پنهانی ادامه یافت، اما یک سال بعد، به دلیل اشتباهی که دیکنز مرتکب شد، راز این رابطه آشکار شد. او به اشتباه کادویی که برای الن در نظر گرفته بود را به خانه خود ارسال کرد و کاترین از رابطه مخفیانه چارلز مطلع شد.
این اتفاق باعث شد کاترین تصمیم به جدایی بگیرد و در ژوئن 1858، آنها به صورت رسمی از یکدیگر طلاق گرفتند. چارلز دیکنز پس از جدایی، رابطه عاشقانه خود با الن را ادامه داد و تا آخرین لحظات زندگیاش، الن همراه او باقی ماند. این رابطه، تأثیری عمیق بر زندگی شخصی و حرفهای دیکنز گذاشت و بسیاری از احساسات و تجربیات او در این دوران، الهامبخش آثار ادبیاش شدند.

مرگ چارلز دیکنز چگونه اتفاق افتاد؟
در نهم ژوئن سال 1870، چارلز دیکنز به طور ناگهانی دچار سکته مغزی شد و این حادثه جان این نویسنده بزرگ و نابغه ادبیات را گرفت.
پیکر او در قطعه هنرمندان ابی وستمینستر به خاک سپرده شد، جایی که بسیاری از بزرگان ادبیات و هنر انگلستان آرام گرفتهاند.
مراسم خاکسپاری چارلز دیکنز با شکوه فراوان برگزار شد. هزاران طرفدار او در این مراسم حاضر شدند تا به این چهره برجسته ادبیات ادای احترام کنند. جمعیت غمگین، با پرتاب گل به سمت تابوت دیکنز، عشق و احترام خود را به این نویسنده جاودانه نشان دادند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
لیست کامل آثار چارلز دیکنز
چارلز دیکنز در طول زندگی حرفهای خود آثار متعددی خلق کرد که شامل رمانهای بلند، داستانهای کوتاه، مقالات غیر داستانی و نمایشنامهها میشود. او با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی، زندگی مردم عادی و شخصیتپردازیهای قوی، آثاری ماندگار در تاریخ ادبیات جهان به جا گذاشت. این آثار که به موضوعاتی همچون فقر، عدالت اجتماعی و عشق میپردازند، همچنان الهامبخش خوانندگان و نویسندگان در سراسر جهان هستند. لیست کامل آثار او عبارتند از:
- سرود کریسمس
- اولیور توئیست
- آرزوهای بزرگ
- داستان دو شهر
- دوریت کوچک
- نیکلاس نیکلبی
- خانه قانونزده
- پیپرهای پیکویک
- دیوید کاپرفیلد
- مارتین چازلویت
- بارنابی روج
- ماجراهای سرخوشانه آقای پیکویک
- انتظارات بزرگ
- اسکچهای بوز
- دومینیک دونبی و پسر
- هارد تایمز (روزهای سخت)

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات انوشه انصاری، بیل گیتس، ویلیام شکسپیر و ارنست همینگوی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
معرفی برخی آثار برجسته
1. یادداشتهای پیکویک (1836)
یادداشتهای پیکویک که داستانی سریالی بود را میتوان اولین رمان رسمی چارلز دیکنز دانست. این یادداشتها شامل داستانهایی دنبالهدار است که به یکدیگر ربطی ندارند و هر کدام داستانی جدا را روایت میکنند. ساموئل پیکویک، قهرمان اصلی این یادداشتها، پیرمردی ثروتمند و مهربان است که باشگاهی به نام پیکویک تأسیس میکند. او و سه عضو دیگر باشگاه تصمیم میگیرند به مناطقی دوردست از لندن سفر کنند و تجربیات خود را با دیگر اعضای باشگاه به اشتراک بگذارند.
2. اولیور توئیست (1837–1839)
اولیور توئیست دومین رمان دیکنز است که بهصورت سریالی منتشر شد و به یکی از شاهکارهای ادبیات جهان تبدیل شد. این داستان، زندگی اولیور، پسربچهای یتیم و فقیر را روایت میکند که در شرایط سخت بزرگ میشود. اولیور ابتدا توسط یک تابوتساز به عنوان کارگر خریداری میشود، اما از دست او فرار کرده و به لندن میرود. در لندن، او با گروهی از جیببران آشنا میشود که توسط فاگین، یک دزد حرفهای، رهبری میشوند. این رمان، تصویری دقیق از فقر، بیعدالتی و بزهکاری اجتماعی در دوران ویکتوریا ارائه میدهد و به نقد عمیق نابرابریهای اجتماعی میپردازد. شخصیتپردازی قوی و روایت جذاب باعث شده این اثر همچنان در بین خوانندگان محبوب باشد.
3. نیکلاس نیکلبی (1838–1839)
رمان نیکلاس نیکلبی یکی از آثار برجسته دیکنز است که ابتدا به صورت سریالی و در سالهای 1838 تا 1839 منتشر شد. این داستان به زندگی نیکلاس نیکلبی، پسری جوان، میپردازد که پس از مرگ پدرش مجبور میشود مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرد. او با مشکلات زیادی روبهرو میشود و در تلاش است از مادر و خواهرش حمایت کند. این اثر به شکلی هنرمندانه به نقد نظام آموزشی، فقر و بیعدالتی اجتماعی میپردازد. شخصیت نیکلاس نمادی از امید، تلاش و مبارزه با نابرابریهاست. دیکنز در این رمان با ظرافت، تضادهای طبقاتی و سختیهای زندگی در جامعه انگلستان دوران ویکتوریا را به تصویر میکشد.

4. مغازه عتیقهفروشی (1840–1841)
مغازه عتیقهفروشی رمانی است که ابتدا به صورت سریالی در یک هفتهنامه منتشر شد و به محبوبیت زیادی دست یافت. داستان این رمان درباره نل ترنت، دختری جوان و مهربان است که با پدربزرگش در مغازهای کوچک زندگی میکند. پدربزرگ او به دلیل بدهیهایی که دارد، تلاش میکند تا با قمار، زندگی بهتری برای نل فراهم کند، اما این تصمیم باعث سقوط بیشترشان میشود. این رمان به دلیل احساسات عمیق و شخصیتپردازی قوی، در زمان انتشار به شهرت فراوانی دست یافت. طرفداران این داستان در نیویورک به کشتی حامل هفتهنامه حمله کردند تا نسخهای از آن را زودتر دریافت کنند.
5. سرود کریسمس (1843)
سرود کریسمس یکی از معروفترین و محبوبترین آثار دیکنز است که داستان زندگی ایبنزر اسکروچ، پیرمردی خسیس و بداخلاق، را روایت میکند. اسکروچ که از روحیه انسانی دور شده است، پس از ملاقات با روح شریک کاریاش جیکوب مارلی و سه روح کریسمس، به مرور تغییر میکند و به فردی مهربان و بخشنده تبدیل میشود. این داستان کوتاه، با پیامهایی درباره مهربانی، بخشش و اهمیت روابط انسانی، به یکی از نمادهای جشن کریسمس تبدیل شده است و تا امروز الهامبخش اقتباسهای متعدد در سینما، تئاتر و تلویزیون بوده است.
6. دیوید کاپرفیلد (1849–1850)
رمان دیوید کاپرفیلد یکی از شخصیترین و محبوبترین آثار دیکنز است و به نوعی بازتابی از زندگی خود او محسوب میشود. این داستان، زندگی دیوید کاپرفیلد را از کودکی تا بزرگسالی به تصویر میکشد و روایتگر ماجراهایی است که او با آنها روبهرو میشود. شخصیت دیوید، دوستان و دشمنانش و روابطی که در مسیر زندگی تجربه میکند، همگی بخشی از این داستان گسترده و عمیق هستند. این رمان با پرداختن به موضوعاتی چون رشد شخصی، عشق و سختیهای زندگی، به یکی از مهمترین آثار ادبیات انگلیسی تبدیل شده است.

7. خانه قانونزده (1852–1853)
رمان خانه قانونزده یکی از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین آثار دیکنز است که در 20 قسمت منتشر شد. این رمان داستان شخصیتهای متعددی را روایت میکند و به فساد نظام قضایی انگلستان میپردازد. محور اصلی داستان حول دعوای حقوقی طولانی و بیپایانی به نام “جارندایس و جارندایس” است که زندگی بسیاری از شخصیتها را تحت تأثیر قرار داده است. دیکنز در این اثر، با نگاه انتقادی به بیعدالتیهای نظام حقوقی و مشکلات طبقه کارگر، یکی از عمیقترین نقدهای اجتماعی خود را ارائه میدهد.
8. دوریت کوچک (1855–1857)
رمان دوریت کوچک داستان زندگی ایمی دوریت، دختری است که در زندان بدهکاران به دنیا آمده و در همانجا بزرگ شده است. این رمان بازتابی از تجربیات تلخ دوران کودکی دیکنز است که در زندان بدهکاران مارشالسی سپری شد. دیکنز با این اثر، به نقد نظام اقتصادی و اجتماعی انگلستان میپردازد و تصویری واقعی از سختیهای زندگی طبقات پایین جامعه را ارائه میدهد. شخصیت ایمی نمادی از امید و پایداری در برابر سختیهاست.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پیتر دراکر، آلبرت انیشتین، علی شریعتی و ویکتور هوگو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
9. داستان دو شهر (1859)
رمان داستان دو شهر یکی از شاهکارهای تاریخی دیکنز است که داستان زندگی دو شهر پاریس و لندن را در دوران انقلاب فرانسه روایت میکند.
شخصیت اصلی داستان، دکتر مانت، پس از 18 سال حبس ناعادلانه در پاریس آزاد میشود و زندگی او و خانوادهاش به محور اصلی داستان تبدیل میشود. این رمان با نقد خشونت و بیعدالتی انقلاب فرانسه و شخصیتپردازیهای قدرتمند، به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ ادبیات تبدیل شده است.
10. آرزوهای بزرگ (1860–1861)
آخرین رمان کامل دیکنز، آرزوهای بزرگ، داستان زندگی پیپ پیریپ، کودک یتیمی را روایت میکند که در تلاش برای تحقق آرزوهایش است. این رمان، که ابتدا به صورت هفتگی منتشر شد، به بررسی موضوعاتی مانند رشد فردی، عشق، خیانت و جاهطلبی میپردازد. شخصیت پیپ، نمادی از امید و تلاش برای تغییر زندگی است و این اثر یکی از محبوبترین و عمیقترین رمانهای دیکنز به شمار میرود.

منتقدان و طرفداران دیکنز
سبک کمدی واقعگرایی، شخصیتپردازیهای قدرتمند از جمله ویژگیهایی است که نویسندگان بزرگی چون جورج اورول، لئو تولستوی و جی.کی. رولینگ سالها آن را در مورد چارلز دیکنز مورد ستایش قرار دادهاند. اما چارلز علاوه بر بزرگانی که همواره طرفدار نوشتههای او بودند، گروهی منتقد نیز داشت.
نویسندگان بزرگی چون هنری جیمز، اسکار وایلد و ویرجینیا وولف از آن دست نویسندههایی بودند که در دسته منتقدان چارلز جا میگرفتند. ویژگیهایی چون سبک آزاد در نویسندگی، بیان احساساتی لوس در نوشتهها و نداشتن عمق روانشناختی از جمله مواردی بود که در مورد این نابغه خلاق چارلز دیکنز مورد نکوهش قرار میگرفت.
در آن سالها اصطلاحی بین نویسندگان باب شد به نام ادبیات دیکنزی! نویسندگان از این اصطلاح برای توصیف نوشتههایی استفاده میکردند که شباهتهایی به نوشتههای چارلز دیکنز داشت.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
حقایقی جالب از زندگی چارلز دیکنز
حقیقتهایی در زندگی این نابغه ادبی وجود دارد که اکثر افرادی که با او آشنا هستند نمیدانند. در این قسمت میخواهیم در کنار هم تعدادی از این حقایق جالب را بخوانیم. همراه ما باشید.
- دیوید کاپرفیلد نام رمانی است که چارلز دیکنز با نوشتن آن سعی داشت سختیها و رنجهایی که در طول زندگیاش متحمل شده است را به تصویر بکشد. او درباره سختیهایی که در زندگیاش کشیده است با تمسخر اینگونه میگوید: “به یاد نمیآورم که هیچگاه در هیچکجای زندگیام، دلجویی، کمک، مشورت، تشویق و یا حمایتی از سمت کسی را حس کرده باشم!”
- بیماری صرع، بیماریای بود که چارلز تمام دوران کودکیاش با آن درگیر بود، اما بعدها درمان شد.
- گریپ نام زاغی بود که چارلز به عنوان حیوان خانگی خود نگه میداشت. در سال 1841، گریپ تصادفی تراشههایی سربی خورد و چند روز بعد مرد. چارلز به خاطر علاقه زیادی که به گریپ داشت، جسد او را به حالت تاکسیدرمی درآورد و تا آخر عمر نگه داشت.
- هنگامی که چارلز دراز میکشید تا بخوابد، اصرار داشت که سر خود را به سمت شمال قرار دهد. او اعتقاد داشت که این کار باعث میشود در حرفه نویسندگی پیشرفت کند و بهتر بنویسد.
- 247 کلمه تعداد واژگانی است که چارلز دیکنز با نوشتههایش به زبان انگلیسی اضافه کرد.
- چارلز به شعبدهبازی علاقه داشت و در اوقات فراغتش یک شعبدهباز آماتور بود. او از دو چیز بسیار میترسید: افرادی که به بیخوابی دچار هستند و خفاشها!
- دیکنز در اتاق مطالعه شخصی خود یک در مخفی تعبیه کرده بود. این در مخفی به صورت یک کتابخانه بود که در آن کتابهای غیر واقعی بسیاری وجود داشتند.
- The Ghost نام کلابی بود که چارلز دیکنز به خاطر علاقه شدیدش به مسائل ماوراءالطبیعه به عضویت آن درآمده بود.
- بعد از مرگ گربه مورد علاقه چارلز، او از پنجهاش استفاده کرد و برای خود یک در بازکن ساخت!
- چارلز پس از سالها زندگی با همسرش و داشتن ده فرزند، از او جدا شد و با معشوقهاش الن ترنان زندگی کرد. جالب است که الن ترنان با کوچکترین فرزند چارلز همسن بود!
این حقایق نشاندهنده جنبههای متفاوت زندگی چارلز دیکنز است که او را به یکی از جالبترین شخصیتهای ادبیات تبدیل کردهاند.

سخنانی از چارلز دیکنز، خالق شگفتیها
در قسمتهای قبلی نگاهی به زندگی سخت و طاقتفرسای چارلز دیکنز انداختیم و سپس با آثار برجسته او آشنا شدیم. حال در این بخش، تعدادی از سخنان معروف این نویسنده بزرگ را مرور میکنیم که میتوانند الهامبخش زندگی ما باشند:
در این دنیای تاریک، چیزی مسریتر از شوخطبعی و خندیدن وجود ندارد.
اگر قلبتان را برای کسی که دوستش دارید گشودید، هرگز لبهایتان را برای او نبندید و با او سخن بگویید.
رنج در زندگی میتواند بهترین درسها را به شما آموزش دهد. من در زیر فشار رنج، خم شدم و حتی شکستم؛ اما هر بار به شکل بهتری از خودم تبدیل شدم و بلند شدم.
در فروشگاهها کتابهایی به فروش میرسد که میتوان گفت بهترین قسمت این کتابها تنها جلد روی آنها است.
هرگز از اشک ریختن خجالت نکشید و شرمسار نشوید.
آیا چیزی در دنیا بالاتر از عشق یک گربه وجود دارد؟
این سخنان، بازتابی از نگاه عمیق دیکنز به زندگی و احساسات انسانی است که همچنان در دل خوانندگان جاودانه ماندهاند.

زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کلام آخر
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسبوکار بودید. در این مقاله، مروری داشتیم بر زندگی پر فراز و نشیب چارلز دیکنز، سپس نگاهی انداختیم به آثار برجستهای که این نویسنده بزرگ از خود به جا گذاشته است. در نهایت، با حقایقی جالب از زندگی او و جملات الهامبخشی که همچنان تأثیرگذار هستند، همراه شدیم.
چارلز دیکنز یکی از مطرحترین و مشهورترین نویسندگان تاریخ ادبیات بریتانیا است که با آثاری چون اولیور توئیست، آرزوهای بزرگ و داستان دو شهر، جایگاه ویژهای در ادبیات جهان پیدا کرده است. او را به عنوان معروفترین نویسنده دوران ویکتوریا میشناسند و آثارش همچنان پس از گذشت سالها، در سطح جهانی محبوب و پرفروش باقی ماندهاند.
شهرت جهانی دیکنز از تمامی نویسندگانی که پیش از او فعالیت میکردند بیشتر شد. علت این محبوبیت شاید به دلیل سبک نوشتاری او باشد که مخاطبان با هر سلیقهای را جذب میکرد. اگرچه چارلز دیکنز در سن پایین و شرایط سخت خانوادگی به این سطح از شهرت رسید، اما همین دشواریها باعث شدند او رفتار مناسبی در تعاملات رسمی نداشته باشد و در زندگی شخصیاش چالشهایی را تجربه کند.
آیا شما رمانهای چارلز دیکنز را خواندهاید؟ کدام بخش از زندگی این نابغه ادبی برای شما الهامبخش بوده است؟ نظرات خود را درباره زندگی و آثار این نویسنده بزرگ با ما در میان بگذارید!
منبع: Wikipedia
ممنون از مقاله خوبتون
خوشحالیم که این مقاله براتون مفید واقع شده