علی شریعتی مزینانی که با نام دکتر شریعتی شهرت دارد در آذر ماه سال 1312 به دنیا آمد. از دکتر شریعتی میتوان به عنوان سخنران، اسلام شناس، پژوهشگر دینی، استاد تاریخ و جامعه شناس یاد کرد. او سالهای زیادی از عمرش را صرف مبارزه و فعالیت در عرصههای سیاسی و مذهبی در ایران کرد.
شریعتی نگرشی جدید و نوین را که از آن خودش بود به علم جامعه شناسی و تاریخ اسلامی عرضه نمود. ایشان بر روی عدالت اجتماعی تأکید بسیاری داشتند و معتقد بودند که تشیع واقعی باید همواره در راستای تحقق آن حرکت کند.
سخنرانیای که شریعتی در آن زمان درباره سلطنت پادشاهی وقت انجام داد، باعث شهرت او شد. بعدها علی شریعتی نقش پررنگی را در انقلاب جمهوری اسلامی از آن خود کرد.
تجلیل و تمجید و همچنین نقدهای فراوانی درباره آثاری که علی شریعتی از خود به جا گذاشت وجود دارد. در این مقاله از مجموعه مقالات دانشگاه کسب و کار میخواهیم مروری کلی بر زندگی دکتر شریعتی و آثار ایشان داشته باشیم.
همراه ما تا انتهای این مقاله بمانید.
سالهای ابتدایی زندگی علی شریعتی
همان طور که در بخش قبل نیز اشارهای به آن شد، علی شریعتی متولد آذر ماه سال 1312 هجری شمسی است. ایشان در روستایی به نام کاهک به دنیا آمدند. روستای کاهک در نزدیکی شهر سبزوار و در کویر مزینان قرار دارد.
شریعتی دوران ابتدایی خود را در مدرسهای با نام ابن یمین و در سال 1319 هجری شمسی شروع کرد. دبستان ابن یمین در شهر مشهد قرار داشت. سال 1320 و تنها یک سال پس از آغاز دوران ابتدایی علی شریعتی، اوضاع کشور به حالت بحرانی درآمد.
پدر دکتر شریعتی، محمد تقی شریعتی به خاطر این اوضاع تصمیم را بر آن گرفت که اعضای خانوادهاش را مجددا به روستا بفرستد. همین موضوع باعث شد تا وقفهای در دوران تحصیل او به وجود بیاید.
پس از این وقفه کوتاه شریعتی دوباره به مشهد برگشت و در همان مدرسه ابن یمین تحصیلات خودش را از سر گرفت.
اگر علاقه مند به خواندن زندگی نامه بزرگان هستید، می توانید درباره افرادی چون دیپاک چوپرا، استیو جابز، ایلان ماسک، آنتونی رابینز و … نیز در سایت ما بخوانید.
دوران دبیرستان و ازدواج علی شریعتی
شریعتی تحصیلات دبیرستان خودش را در سال 1325 شروع کرد. او وارد دبیرستان فردوسی در شهر مشهد شد. زمانی که علی شریعتی موفق شد مدرک سیکل خودش را در سن 16 سالگی بگیرد، تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیلاتش در مقطع دبیرستان وارد دانشسرای مقدماتی بشود.
سال 1334 سال ورود شریعتی به دانشگاه بود. او موفق شد در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی قبول شود. شریعتی وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی در دانشگاه مشهد شد.
علی شریعتی ذهن و تفکری خلاق داشت، همین ویژگی موجب شد که هنگام گذراندن تحصیلات دانشگاهیاش تلاش زیادی را صرف انتشار آثاری کند که به آنها علاقه فراوانی داشت. از جمله این آثار میتوان به ترجمه نیایش از نویسنده الکسیس کارل، ترجمه ابوذر غفاری و همچنین رشتهای از مقالات تحقیقی اشاره کرد.
تمام تلاش و علاقه شریعتی بر این بود که تحصیلات عالیه خودش را بدون کوتاهترین وقفهای ادامه دهد و علوم زیادی را کسب کند. اما محمد تقی شریعتی پدر ایشان به خاطر شرایط اقتصادی نامناسبی که خانواده داشت به ایشان پیشنهاد کرد وارد دانشسرا شود.
شریعتی به پیشنهاد و نصیحت پدر عمل کرد و وارد دانشسرا شد. شروع تحصیلات او در دانشسرا موجب شناخت پوران شریعت رضوی شد. پوران یکی از همکلاسیهای ایشان بود. علاقهای که بین این دو رقم خورده بود موجب ازدواجشان در دوم تیر ماه سال 1337 شد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مهاجرت به فرانسه و ادامه تحصیل در دانشگاه سوربن
علی شریعتی با عشق و علاقهای که به رشتهاش، ادبیات فارسی داشت، آن را به بهترین نحوه گذراند و با بالاترین نمرات از دانشگاه مشهد فارغالتحصیل شد. زمانی که به عنوان شاگرد اول در مقطع لیسانس تحصیلات خود را به پایان رساند، تصمیم را بر آن گرفت که برای ادامه دادن رشته ادبیات به فرانسه مهاجرت کند.
شریعتی در رشته ادبیات و در مقطع دکتری از طرف دانشگاه سوربن فرانسه پذیرفته شد. او راهی فرانسه شد تا تحصیلات خود را در رشته ادبیات در آن کشور ادامه دهد. در فرانسه علی شریعتی بر روی موضوعات مختلفی مطالعه کرد. از جمله این موضوعات میتوان به علوم تاریخ، جامعه شناسی و فرهنگ اسلامی اشاره کرد. تحصیل در سوربن فرانسه باعث شد تا دکتر شریعتی بتواند در کلاس درس استادان بزرگی چون سارتر، جورج گورویچ و همچنین لویی ماسینیون و … بنشیند و از دانش آنها کمال استفاده را ببرد.
شریعتی به مدت پنج سال یعنی تا سال 1964 در فرانسه زندگی کرد و به تحصیل پرداخت. در سال 1963 موفق شد تا از پایان نامه دکتریاش به خوبی دفاع کند. او پایان نامه دکتریاش را در 155 صفحه و به زبان فرانسه به نگارش درآورده بود.
عنوان تز دکتری شریعتی فضائل بلخ بود. موضوع فضائل بلخ را میتوان ترجمهای دانست از کتابی که صفیالدین بلخی در قرن سیزدهم میلادی نوشته بود. شریعتی بیشتر از بخش سوم این کتاب در تز دکتری خود استفاده کرده بود.
دکتر ژیلبر لازار استاد راهنمای شریعتی در نگارش پایاننامهاش بود. شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که شریعتی با کمترین نمره ممکن که صرفاً برای قبول شدن کافی بود توانست مدرک دکتری خودش را بگیرد!
عضویت در سازمان آزادی بخش و فعالیت به عنوان مترجم
سال 1337 هجری شمسی، علی شریعتی تصمیم میگیرد که بر حسب علاقهاش به سازمانی آزادی بخش در الجزایر بپیوندد. او در این سازمان با تمام توان خود فعالیت میکرد.
در سال 1338 شریعتی موفق شد مقالهای را در یکی از نشریات فرانسوی منتشر کند. نام مقالهاش به کجا تکیه کنیم بود و در آن سال شهرت زیادی را از آن خود کرد.
سال 1339 نیز شریعتی تصمیم میگیرد تا مقاله معروف سارتر با نام شعر چیست را ترجمه کند و در آخر ترجمه خود را در شهر پاریس منتشر کرد.
در همان سال به علت فعالیتهای مختلفی که در سازمان آزادی بخش الجزایر انجام داده بود، گرفتار نیروی پلیس میشود. سرانجام این گرفتاری سر از زندان پاریس درمی آورد. خبرنگار نیوز با شناخت شریعتی تصمیم میگیرد در زندان با او مصاحبهای انجام دهد. چند سال بعد در سال 1343 این مصاحبه که در زندان انجام شده بود در مجله توگو چاپ میشود.
شریعتی حتی در زندان هم از فعالیت دست بر نمیدارد و در سال 1339 مقالهای با عنوان مرگ فرانتس فانون را به نگارش درمیآورد که در شهر پاریس نیز منتشر میشود.
علی شریعتی به خاطر فعالیتهای مختلفی که برای آزادی مردم الجزایر انجام میدهد بارها مورد ضرب و شتم پلیس فرانسه قرار میگیرد. حتی در یکی از این درگیریها کارش به بیمارستان میکشد و از همان جا نیز به زندان منتقل میشود.
شریعتی سردبیر روزنامه ایران آزاد
هنگامی که شریعتی موفق به دریافت بورس تحصیلی شد، تصمیم گرفت مدتی را صرفاً بر روی کسب دانش بگذارد و از فعالیتهای سیاسی دست بکشد. دریافت بورسیه باعث شد که برای تکمیل تحصیلات خود راهی فرانسه بشود.
اما هنگامی که وارد پاریس شد، زمان زیادی نگذشت به گروهی از فعالان ایرانی پیوست. در این گروه افراد مختلف و بزرگی چون مصطفی چمران، ابوالحسن بنی صدر و همچنین صادق قطب زاده فعالیت میکردند.
سال 1341 بود که سازمانی را تحت عنوان نهضت آزادی ایران که شامل بخش خارج از کشور بود بنیاد گذاشتند. علی شریعتی در جریان برگزاری کنگره جبهه ملی کشورمان ایران که در ویس بادن یا جمهوری آلمان فدرال اروپا در حال برگزاری بود، در ماه اوت سال 1962 با نظر بزرگانی چون حسین راضی به عنوان سردبیر در روزنامه ایران آزاد انتخاب شد.
دلیل این انتخاب از نظر حسین راضی قدرت قلم، فکر و همچنین شیوه بیان علی شریعتی عنوان شده بود. روزنامه فارسی زبان ایران آزاد در ارگان جبهه ملی کشورمان در خارج از ایران و در اروپا فعالیت میکرد.
پس از منتسب شدن شریعتی به عنوان سردبیر این روزنامه، اولین شماره آن بعد از این انتساب در پانزدهم ماه نوامبر سال 1962 منتشر شد. در این روزنامه دیدگاههای مختلفی از روشنفکران فارسی زبان که در خارج از ایران زندگی میکنند منتشر و منعکس میشد. علاوه بر این گوشهای از واقعیتهای مربوط به مبارزات مردم ایران در آن سالهای نیز به جهانیان نشان میداد.
روزنامه ایران آزاد به عنوان ارگان رسمی ای از جبهه ملی ایران در کشورهای اروپایی محسوب میشد. قبل از این که علی شریعتی سردبیری این روزنامه را برعهده بگیرد این جایگاه برعهدة پرویز ورجاوند بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
علی شریعتی استاد دانشگاه مشهد
پس از سردبیری در روزنامه ایران آزاد، علی شریعتی مدتی را بیکار ماند تا این که در سال 1344 اداره فرهنگ مشهد تصمیم را بر این میگیرد که از شریعتی به عنوان فارغالتحصیل دانشگاه سوربن در فرانسه و همچنین استاد جامعه شناسی به کار بگیرد و از دانش ایشان استفاده کند.
اداره فرهنگ مشهد در ابتدا شریعتی را به عنوان معلم درس انشا در پایه کلاس چهارم به استخدام در میآورد. شریعتی در یکی از روستاهای دور افتاده شهر مشهد مشغول تدریس میشود. میل همیشگی علی شریعتی به پیشرفت باعث شد که پس از تدریس در ابتدایی، وارد مقطع دبیرستان شود و در آن جا نیز به تدریس بپردازد. او سرانجام وارد دانشگاه مشهد شد و به عنوان استادیار مشغول شد.
اگر همچنان علاقهمند به دانستن بخشهای مختلف زندگی پر فراز و نشیب علی شریعتی هستید، همراه تیم دانشگاه کسب و کار تا انتهای این مقاله بمانید.
تجربه زندان و شکنجه در زندگی علی شریعتی
سال 1343 پس از این که علی شریعتی تصمیم گرفت فرانسه را ترک کند و به ایران برگردد، در هنگام این بازگشت در لب مرز دستگیر شد. این دستگیری از طرف ساواک بود و حکم دستگیری او حدود دو سال بود که معلق مانده بود. حدود دو سال پیش که شریعتی از ایران خارج شده بود، حکم دستگیری برای او صادر شده بود؛ اما به دلیل خروج از کشور معلق ماند. از آنجایی که این حکم دستگیری به نوعی لازمالاجرا بود در لب مرز او را دستگیر کردند.
پس از دستگیری تصمیم بر آن گرفته شد که شریعتی را به زندانی به نام قزلقلعه در شهر تهران منتقل کنند. شریعتی در شهریور ماه همان سال آزاد شد و به مشهد برگشت.
سال 1348 حسینیه ارشاد تصمیم میگیرد که از شریعتی دعوت کند و از تجربیات و دانش ایشان استفاده ببرد. حسینیه ارشاد مسئولیت مربوط به حوزه امور فرهنگی را به دست شریعتی میسپارد و همچنین به ایشان پیشنهاد میکند که دروسی چون تاریخ شیعه، جامعه شناسی مذهبی و همچنین معارف اسلامی را نیز تدریس کند.
اما این همکاری خیلی به طول نمیانجامد؛ زیرا رژیم وقت تصمیم میگیرد که در سال 1352 حسینیه ارشاد را تعطیل کند. مجددا به خاطر همکاری شریعتی با حسینیه ارشاد حکم دستگیری او صادر میشود و او را به هجده ماه زندان محکوم میکنند. شریعتی هجده ماه زندان را در زندان مربوط به کمیته شهربانی سپری میکند.
پس از این که هجده ماه سپری شد و شریعتی آزاد شد روزهای بسیار سخت و طاقتفرسایی مقابل او قرار گرفت. او تمام روزهای آینده را با تهدیدهای مختلفی از سمت ساواک سپری میکرد. علاوه بر این تهدیدها نیز، بارها مورد شکنجههای وحشتناک جسمی و روحی از سمت ساواک قرار گرفت.
زندگی مخفیانه علی شریعتی تا زندان انفرادی
همان طور که در قسمت قبلی اشاره کردیم، به علت شکنجههای مختلف روحی و روانیای که ساواک نسبت به شریعتی انجام میداد، ایشان تصمیم بر آن گرفت که حدود یک سال از آبان ماه سال 1351 تا تیر ماه سال 1352 را به صورت مخفیانه زندگی کند تا شاید از دست ساواک در امان باشد.
در تمام این یک سال، ساواک همچنان به دنبال شریعتی میگشت تا او را پیدا کند. تمام این مدت بعد از این که حسینیه ارشاد به دستور رژیم تعطیل شد، شریعتی مجبور شد تا مقالههای خود را با نام مستعاری که برای خود انتخاب کرده بود منتشر کند و به دست مردم برساند.
در تیر ماه سال 1352 زمانی که ساواک از پیدا کردن شریعتی ناامید شده بود، پدر علی شریعتی و همچنین بعد از او برادر همسر ایشان را دستگیر کرد و آنها را به زندان اوین منتقل کرد. هدف از این کار کثیف توسط ساواک این بود که شریعتی ناچار شود از مخفی گاه خود خارج شده و خود را برای نجات جان عزیزانش معرفی کند.
پس از این که علی شریعتی خودش را معرفی کرد، به هجده ماه زندان انفرادی محکوم شد. رژیم تصمیم به آزادی شریعتی نداشت اما به دلیل فشارهای بینالمللیای که برای آزادی شریعتی متوجه رژیم بود و همچنین درخواست وزیر فرهنگ کشور الجزایر سرانجام تصمیم به آزادی او گرفتند. استدلال رژیم برای آزاد سازی شریعتی این بود که آنها معتقد بودند بیشتر در زندان ماندن او به شهرتش کمک بیشتری میکند و بر محبوبیت او بیشتر میافزاید تا این که آزاد باشد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گاندی، جیم ران، فارابی و راکفلر را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
وضعیت روحی نامناسب شریعتی پس از اسارت
به علت زمان طولانیای که شریعتی در سلولهای انفرادی گذراند، او بسیار به نور آفتاب حساس شده بود. علاوه بر این اسارت باعث شده بود که به طرز شدیدی از نظر روحی و روانی شکننده شود و وارد افسردگی عمیقی شده بود. رژیم وقت تمام سعیاش را کرده بود تا تمام راههایی که شریعتی میتوانست از طریق آنها به مبارزه اجتماعی بپردازد را ببندد. آنها حسینیه ارشاد را تعطیل کردند و تدریس دانشگاه را نیز برای او ممنوع کرده بودند. هیچ راه دیگری وجود نداشت که حتی او بتواند به صورت مخفیانه فعالیتهای مبارزانه خودش را ادامه دهد.
ساواک به طرز شدیدی شریعتی و تمام فعالیتها و حتی عبور و مرور او را زیر نظر گرفته بود و روزبهروز کاری میکرد که این حلقه نظارت تنگتر و تنگتر بشود. شریعتی خود درباره آن روزها این گونه میگوید که گویا تنها به صورت ظاهری از بند اسارت آزاد هستم و به اصطلاح از آن زندان انفرادی رهایی پیدا کردهام. اما آن چه که برای همگان روشن است این است که فقط نوع زندان من تغییر کرده است. منظورم این است که از یک زندان دولتی و از یک سلول انفرادی آزاد شده و در خانه زندانی شدهام.
زمانی که دیگر شریعتی امیدی به تغییر شرایطش نداشت و فشار روحی بیش از حد آزارش میداد، پس از دو سال تحمل این شرایط طاقتفرسا تصمیم گرفت تا برای همیشه کشورش را ترک کند.
اگر علاقه مند به مرور زندگی افراد بزرگ هستید، پیشنهاد میکنم زندگی نامه افرادی چون جیم ران، جی کی رولینگ، بیل گیتس، راکفلر و … را نیز در وبسایت ما بخوانید.
از مهاجرت تا مرگ شریعتی
همان طور که در قسمت قبلی اشاره شد، علی شریعتی پس از تحمل دو سال سختی تصمیم به ترک میهن گرفت. اما بزرگترین مانعی که بر سر راه تصمیمی که گرفته بود قرار داشت این بود که، رژیم او را از قبل ممنوعالخروج کرده بود. شریعتی سعی کرد گذرنامهای جعلی با نام فامیلی مزینانی را بگیرد و از این طریق موفق شد از ایران خارج شود.
او تهران را برای آخرین بار ترک و به سمت بروکسل حرکت کرد. پس از این که به بروکسل رسید، چند روزی را در آن جا اقامت کرد و سپس به سمت مقصد ساوتهمپتون در انگلستان، بروکسل را ترک کرد.
در سال 1356 و در روز بیست و نهم ماه خرداد آن سال، زمانی که فقط سه هفته از اقامت شریعتی به انگلستان گذشته بود، به گونهای بسیار مشکوک در ساوتهمپتون جایی که اقامت داشت در گذشت.
علی شریعتی و مرگ مشکوک او
دلیل رسمیای که برای مرگ علی شریعتی توسط رسانهها عنوان شد، انسداد شرائین و همچنین نرسیدن خون به قلب او بود؛ اما نکته قابل تأمل در این دلیل این موضوع بود که تا قبل از آن شریعتی هیچ گونه سابقه بیماری قلبی را در پروندهاش نداشت.
علاوه بر این، پیکر علی شریعتی هرگز کالبد شکافی نشد و دلیل مرگ او خیلی سریع اعلام رسمی شد. عجیبترین نکته این ماجرا هم این موضوع بود که سفارت ایران در لندن از قبل از اعلام رسمی مرگ او از این موضوع با خبر بود. تمام این موارد بر مشکوک بودن مرگ شریعتی دامن میزدند.
شریعتی وصیت کرده بود که پس از مرگش پیکر او را در حسینیه ارشاد به خاک بسپرند. اما به وصیت او نیز عمل نشد و هم اکنون آرامگاه او در قبرستانی و در کنار آرامگاه حضرت زینب کبری در شهر دمشق واقع شده است. خانواده علی شریعتی تمام هزینههای مربوط به انتقال و نگهداری پیکر او را متقبل شدند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بقراط، استیون هاوکینگ، چه گوارا و نیکولا تسلا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
فهرستی از آثار علی شریعتی
در زمینههای مختلف چون شیعه شناسی و اسلام شناسی، شریعتی فعالیتهای زیادی انجام داد و همچنین آثار عمدهای را هم به نگارش درآورد. بیشتر کتابهایی که از علی شریعتی وجود دارد، مجموعه سخنرانیهای ایشان هستند. بعضی از این سخنرانیها تحریف شدهاند. شریعتی این سخنرانیها را در مکانهای مختلفی چون دانشگاههای مختلف و حسینیه ارشاد انجام داده بود. علاوه بر این بعضی از کتابهای دیگری که از او موجود است مجموعهای هستند از مقالات و همچنین نوشتههایی که به صورت پراکنده در زمان حیاتشان منتشر کرده بودند.
این کتابها توسط مرکز نشری با نام خود ایشان دکتر شریعتی و در 36 جلد سالها پس از مرگ مشکوک ایشان به چاپ درآمد.
در آذر ماه سال 1355 شریعتی حدود شش ماه قبل از مرگ مشکوکش تصمیم گرفت تا وصیتنامهای بنویسد. ایشان وصیت نامه را به دست محمدرضا حکیمی سپردند. خانواده علی شریعتی پس از این که از وجود وصیت نامه با خبر شدند از محمدرضا حکیمی امین دکتر شریعتی خواستند که طبق وصیت خودش گفتهها و نوشتههای مرحوم را بازبینی کند.
محمدرضا حکیمی به خواسته خانواده شریعتی و همچنین وصیت او عمل نکرد و اصل نامه وصیت را نیز به خانواده ایشان بازگرداند.
در قسمت بعدی در کنار هم مروری بر روی فهرست آثار شریعتی خواهیم داشت، همچنان همراه تیم دانشگاه کسب و کار بمانید.
فهرست کتابهای دکتر شریعتی
از جنجالیترین کتابهایی که منتسب به علی شریعتی است، میتوان کتابهایی را نام برد که مربوط به موضوع اسلام شناسی میباشند. در فهرست زیر که برای شما تهیه شده است، کتابهای ایشان به ترتیب مجموعه آثار مرحوم قرار گرفته است:
- با مخاطبهای آشنا
- خودسازی انقلابی
- ابوذر
- بازگشت
- ما و اقبال
- تحلیلی از مناسک حج
- شیعه
- نیایش
- تشیع علوی و تشیع صفوی
- جهتگیری طبقاتی در اسلام
- تاریخ تمدن (۲ جلد)
- هبوط در کویر
- تاریخ و شناخت ادیان (دو جلد)
- اسلامشناسی (درسهای حسینیة ارشاد) (سه جلد)
- حسین وارث آدم
- چه باید کرد؟
- زن
- مذهب علیه مذهب
- جهانبینی و ایدئولوژی
- انسان
- انسان بیخود
- علی حقیقتی بر گونه اساطیر
- بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
- روش شناخت اسلام
- میعاد با ابراهیم
- اسلامشناسی (سخنرانیهای دانشگاه مشهد)
- ویژگیهای قرون جدید
- هنر
- گفتگوهای تنهایی (دو جلد)
- نامهها
- آثار گونهگون (دو جلد)
- آثار جوانی (دو جلد)
کتابهایی با موضوع دکتر شریعتی
علاوه بر آثاری که خود دکتر شریعتی منتشر کرده است، کتابهای زیاد دیگری نیز هستند که درباره ایشان و به قلم نویسندگان دیگری نوشته شدهاند. از جمله مهمترین و معروفترین این کتابها میتوان به کتاب مرد از خاکستر اثری از طاها حجازی، کتاب شریعتی در جهان نوشته حمید احمدی، کتاب میعاد با علی اثری از حسن یوسفی اشکوری، اثر پیغام زخم نوشته پرویز خرسند، کتاب شریعتی متفکر فردا نوشته هاشم آغاجری، اثر بار دیگر شریعتی نوشتهای از سید قاسم یا حسینی، اثر تبار شناسی عقلانیت مدرن نوشتهای از محمدامین قائمی راد و دهها کتاب معروف دیگر درباره ایشان اشاره کرد.
در ادامه برشی از کتاب پدر، مادر، ما متهمیم! را در کنار یکدیگر میخوانیم:
“اسلام این جور نیست، برای من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطهام را با دین حفظ کرده و الا من نه از دین ارتزاق میکنم، نه حیثیت میگیرم و نه موقعیت اجتماعی. بلکه به خاطر عقاید مذهبیام به همه اینها صدمه میخورد ولی من به عنوان یک حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شدهام و مثل تو هم روشنفکرم.
به آن هدفها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و ظلم را ریشه کن کنیم، آزادی انسان را تأمین کنیم، دنبال مذهبی هستم که فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان زندگی و فرهنگ و کمال برای همه فراهم آورد و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد و برای همین هم هست که مسلمانم و برای همین هم هست که شیعهام.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مریم میرزاخانی، آدولف هیتلر و آنگلا مرکل را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
جمع بندی
خیلی خوشحالیم که تا انتهای این مقاله همراه تیم دانشگاه کسب و کار بودید. همان طور که در این مقاله خواندیم دکتر علی شریعتی را در ایران با عنوانهای مختلفی میشناسند. از جمله این عنوانها میتوان به جامعه شناس، نویسنده، پژوهشگر دینی اهل اسلام، مبارز و فعال مذهبی، تاریخ شناس، فعال سیاسی و نظریه پرداز انقلاب اسلامی نام برد.
شریعتی در سن چهل و چهار سالگی و به طرز مشکوکی در کشور انگلستان از دنیا رفت. مزار او در دمشق کشور سوریه و در کنار آرامگاه حضرت زینب کبری قرار دارد.
دکتر علی شریعتی را میتوان همان معلمی نامید که جامعه ایران همیشه به او نیاز داشت. او میتوانست به سادگی با عوام جامعه ایران با قلم قدرتمندش ارتباط بگیرد. ایشان از طریق تدریس به دانشآموزان و شاگردانشان اندیشههای بزرگ خود را به بقیه مردم منتقل میکردند.
در ذهن شریعتی هدف بزرگی قرار داشت و همواره برای تحقق یافتن آن هدف تلاش میکرد و در راه آن ثابت قدم ماند. ایشان بر این باور بودند که چون فرهنگ غالب بر کشورمان ایران برگرفته و متأثر از باورهای مذهبی و دین میباشد تنها راه اصلاح این جامعه از طریق اصلاح فرهنگ دینی مردم آن است که اتفاق میافتد.
دکتر شریعتی همیشه به جوانان توصیه میکردند که این شجاعت را کسب کنند که بتوانند باورهای خود را زیر سؤال ببرند و به آنها شک کنند. به آنها آموخت که قبل از پذیرفتن و باور کردن هر حرفی دو سؤال مهم را از خود بپرسند! چرا و چگونه؟
ایشان همواره در رابطه با جوانان بر یک جمله تأکید میکردند که اگر میخواهید کاری عملی را انجام دهید قبل از آن بدانید که به چه چیزی میخواهید جامه عمل بپوشانید؟
شما با کدام یک از آثار دکتر شریعتی آشنا هستید؟ آیا تابهحال به مزار ایشان رفتهاید؟
منبع: Wikipedia
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک بالینم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد به دست کودکی گستاخ وبازیگوش.که هردم با دم گرمش.گلویم را سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
@@@چیزی که الان باعث درخشش دکتر شریعتی بوده قلم وسواد دکتر شهید بوده چهل سال پیش شرایط الان جامعه را درک میکرده ولا غیر