وارن بافت را میتوانیم به عنوان موفقترین و تاثیرگذار ترین سرمایه گذار قرن 21 در نظر بگیریم. او در دسته ثروتمندترین افراد در سالهای اخیر قرار میگیرد و با سرمایه گذاری در بهترین شرکتها توانسته ثروت و سرمایه بسیاری به دست بیاورد. ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار تصمیم گرفتیم تا به بررسی بخشی از زندگی وارن بافت و مسیری که برای رسیدن به این ثروت هنگفت در پیش گرفت را بررسی کنیم.
در حالی که این روزها افراد زیادی وارن بافت را میشناسند و میدانند او یکی از چند مرد ثروتمند جهان است؛ اما کمتر کسی با استراتژیهای سرمایه گذاری او و سبک زندگیاش آشنایی دارد. اگر آشنایی با سبک زندگی وارن بافت و نحوه شروع سرمایه گذاریاش در شرکتهای مختلف بورسی برای شما هم جذاب است و اگر شما هم میخواهید مسیری مشابه با او را در پیش بگیرید به شما توصیه میکنیم که ادامه این مقاله از دانشگاه کسب و کار را از دست ندهید؛ چرا که وارن بافت یکی از ثروتمندترین و معتبرترین تاجران جهان است.
وارن بافت کیست؟
وارن بافت معروف به Oracle of Omaha یک تاجر، سرمایه گذار و خیر آمریکایی است؛ که به عنوان موفقترین سرمایه گذار قرن اخیر شناخته میشود. او با کنار زدن روندها و قوانین غالب سرمایه گذاری و سرپیچی از آنها توانست ثروت شخصی خود را به بیش از 60 میلیارد دلار رساند. بافت رئیس، مدیرعامل و بزرگترین سهامدار برکشایر یک هلدینگ بزرگ چند ملیتی است که یک دفتر مرکزی در اوماها دارد.
همانطور که در ابتدای متن نیز گفتیم وارن بافت به Oracle of Omaha یا همان پیشگوی اوماها معروف است. جالب است بدانید که بافت با شروع از یک سطح درآمد متوسط و سرمایهای نه چندان زیاد فعالیت خود را آغاز کرد و توانست با استفاده از روشهای نوین سرمایه گذاری به فردی موفق و تاجری ثروتمند تبدیل شود.
بافت از جمله افرادی بود که هوش اقتصادی بالایی داشت و ایده پردازی موفق در حوزه کسب و کار و کسب درآمد بود. او از زمان کودکیاش راههای مختلفی را برای کسب درآمد و ایجاد یک کسب و کار مستقل برای خود در پیش گرفته بود و کارهای مختلفی را تجربه کرد. کارهایی از جمله فروش آبنبات و نوشابه در درب منازل. بافت در همان سالهای نوجوانیاش به فکر سرمایه گذاری و استفاده درست از سرمایهاش بود و تا سنین جوانی توانست سرمایه خوبی را برای خودش دست و پا کند.
سالهای ابتدایی زندگی وارن بافت
در این بخش قصد داریم تا به بیان خلاصهای از زندگی بافت در سالهای ابتدایی زندگیاش بپردازیم. وارن ادوارد بافت در 30 اوت سال 1930 در اوماها چشم به جهان گشود. هوارد بافت پدر وارن به عنوان یک دلال سهام و نماینده کنگره ایالات متحده مشغول بود و در این سمت خدمت میکرد. مادر او یعنی لیلا استال بافت خانه دار بود. وارن بافت دومین فرزند خانواده بود و دو خواهر دیگر به غیر از خود داشت. او تنها پسر خانواده بافت بود.
بافت در اوایل دوران کودکی خود مهارت خود را در امور تجاری، مالی و اقتصادی نشان داد. او واقعاً در این مسائل استعداد داشت و در اصطلاح دارای یک تفکر اقتصادی قوی بود. به طوری که دوستان و آشنایان در رابطه با او میگفتند که پسرک یک اعجوبه ریاضیات است که میتواند ستونهای بزرگی از اعداد و ارقام و معادلات را در ذهن خود بچیند و حل و فصل کند. استعدادی که در سالهای آخر زندگی او نیز مشاهده شد.
وارن بافت اغلب در سالهای کودکیاش به کارگزاری سهام پدرش میرفت و در بحثهایی که در رابطه با قیمت انواع سهام در آن دفتر میشد شرکت میکرد. او در سن 11 سالگی موفق شد وارد دنیای سرمایه گذاری و بورس شود و اولین سهام خود را خریداری کرد. وارن در آن سن سه سهم به قیمت 38 دلار به ازای هر یک از سهمها خریداری کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اورهان پاموک، دارن هاردی، هاروکی موراکامی و خیام نیشابوری را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
درس اول وارن بافت
جالب است بدانید که اولین تجربه بافت در خرید سهام در همان ابتدا با شکست روبرو شد. سهام خریداری شده توسط او پس از مدت کوتاهی به 27 دلار سقوط کرد؛ اما بافت ناامید نشد و با سرسختی در این مسیر موفق شد سرمایه خود را به 40 دلار برساند.
او پس از این اتفاق سهام خود را با سود اندکی فروخت؛ اما پس از مدتی از تصمیم خود پشیمان شد. درست زمانی که سهام او به قیمت 200 دلار به ازای هر سهم رسید و او میتوانست سود بسیار خوبی از این سهامداری بلند مدت کسب کند. پس از این اتفاق او اولین درس خود را از دنیای سرمایه گذاری دریافت کرد، صبر درس اولیه او در آن برهه بود.
اولین سرمایه گذاری و قدم در راه کارآفرینی
بافت در سن 13 سالگی اولین کسب و کار خود را آغاز کرد. او به عنوان یک کاغذ فروش به فعالیت پرداخت و برگه انعام اسب دوانی میفروخت. در سال 1942 پدر او در مجلس نمایندگان ایالات متحده انتخاب شد و خانواده او به فردریکزبورگ ویرجینیا نقل مکان کردند تا به محل کار پدرش در کنگره نزدیک تر شوند. وارن بافت در دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن دی سی تحصیل کرد. در آنجا هم دست از طرح ایدههای جدید برای کسب درآمد نکشید و این مسیر را ادامه داد. در دوران دبیرستان او و یکی از دوستانش یک دستگاه پین بال دست دوم را به قیمت 25 دلار خریداری کردند.
آنها این دستگاه را در یک آرایشگاه نصب و راه اندازی کردند و در عرض چند ماه توانستند سود خوبی از این کار کسب کنند، به صورتی که با این سود توانستند چند دستگاه دیگر نیز خریداری کنند. او پس از مدتی بیزنس خود را به قیمت 1200 دلار فروخت. تا قبل از آن موفق شده بود ماشینهایی را در سه مکان مختلف تعبیه کند.
تحصیلات وارن بافت
بافت در سن 16 سالگی برای تحصیل در رشته بازرگانی در دانشگاه پنسیلوانیا ثبت نام کرد. او دو سال در این دانشگاه ماند و سپس برای پایان تحصیلاتش به دانشگاه نبراسکا رفت. بافت در سن 20 سالگی از دانشگاه اخراج شد. او در آن سن نزدیک به 10000 دلار سرمایه داشت که از کسب و کار دوران کودکی خود به دست آورده بود.
در سال 1951 بود که موفق شد مدرک کارشناسی خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه کلمبیا دریافت کند. او در آن دانشگاه زیر نظر یکی از اقتصاددانهای بزرگ، بنجامین گراهام تحصیل کرد و تحصیلات خود را در موسسه مالی نیویورک ادامه داد. بافت تحت تأثیر کتاب گراهام یعنی سرمایه گذار هوشمند، به مدت سه سال به کار اوراق بهادار مشغول بود و پس از آن به مدت دو سال به عنوان تحلیلگر در Graham-Newman Corp به کار پرداخت.
شرکت برکشایر هاتاوی
وارن بافت در سال 1956 شرکت Buffett Partnership Ltd را در زادگاه خود اوهاما تأسیس کرد. او در مسیر کاری خود به درستی از تکنیکهایی که از گراهام آموخته بود استفاده کرد. تکنیکهایی در رابطه با شناسایی شرکتهای کم ارزش. همین مسیر و استفاده از همین تکنیکها بود که او را به یک میلیونر تبدیل کرد. یکی از شرکتهایی که بافت در آن به خرید سهام پرداخت و ارزش گذاری کرد شرکت برکشایر هاتاوی بود که در زمینه نساجی فعالیت میکرد. او در اوایل دهه 1960 شروع به انباشت سهام این شرکت کرد و در سال 1965 بود که توانست کنترل شرکت را به طور کامل به دست بگیرد.
با وجود موفقیت شرکت Buffett Partnership Ltd وارن بافت یعنی بنیان گذار شرکت، آن را در سال 1969 منحل کرد تا بتواند تمام تمرکز خود را بر روی توسعه Berkshire Hathaway بگذارد. او به تدریج بخش نساجی شرکت را حذف کرد و در عوض آن را با خرید سهام در رسانههایی مثل واشنگتن پست، بیمه GEICO و نفت اکسون توسعه داد. Oracle of Omaha در آن سالها به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کرد. این شرکت موفق شد تا سرمایهگذاریهای به ظاهر ضعیفی را به سود بالا برساند. از جمله این سرمایهگذاریها میتوان به خرید سالومون برادرز اشاره کرد. شرکتی که در سال 1987 به رسوایی آلوده شده بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات رابرت کیوساکی، لئوناردو داوینچی، ابوعلی سینا و بیژن پاکزاد را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
فعالیتهای دیگر وارن بافت
در ژوئن سال 2006 بود که بافت اعلام کرد قصد دارد تمام دارایی خود را به امور خیریه ببخشد. همچنین بیان کرد که 85 درصد داراییاش را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اهدا خواهد کرد. این اهدای مالی به بزرگترین عمل خیریه در تاریخ ایالات متحده تبدیل شد! در سال 2010 بافت و بیل گیتس اعلام کردند که کمپینی به نام The Giving Pledge را برای جذب افراد ثروتمند در جهت کمک به اهداف بشردوستانه و امور خیریه تشکیل دادهاند.
وارن بافت در سال 2012 اعلام کرد که به سرطان پروستات مبتلا شده است. در ژانویه همان سال تحت پرتو درمانی قرار گرفت و در ماه نوامبر درمان خود را با موفقیت به پایان رساند.
اما جالب است بدانید مشکلات سلامتی او نتوانست جلوی نزدیکیاش به صدر فهرست میلیاردهای جهان که توسط فوربس اعلام میشد را بگیرد. او در سالهای متمادی به خرید سهام کسب درآمد از طریق سرمایه گذاری پرداخت.
بافت در ماه می سال 2017 فاش کرد که تصمیم گرفته است تا به فروش 81 میلیون سهمی که در شرکت آی بی ام داشت بپردازد و بیان کرد که ارزش این شرکت مانند قبل نیست. از طرف دیگر او میزان سرمایه گذاری خود در اپل را 3 درصد افزایش داد و به بزرگترین سهامدار بانک امریکا تبدیل شد.
کتابهای وارن بافت
جالب است بدانید که وارن بافت نویسنده کتابهای بسیاری در حوزههای انگیزشی، موفقیت و بازارهای مالی است. کتابهایی که برخی از آنها به زبان فارسی نیز ترجمه شدند و در دسترس افراد فارسی زبان قرار گرفتهاند. همچنین کتابهای زیادی به تألیف افراد دیگر در باب زندگی او و تحلیل روند رو به رشدش به چاپ رسیده است. در ادامه مطلب قصد داریم تا برخی از این کتابها را به شما معرفی کنیم. پس با ما همراه شوید.
کتاب 10 قانون موفقیت اثر وارن بافت
10 قانون موفقت یکی از کتابهای تألیف شده توسط بافت است. او در این کتاب با به کارگیری تجربیات گرانبهای خود در مسیر سرمایه گذاری و کسب و کار به بیان 10 قانون کلی و راز موفقیت پرداخته است. کتابی که به بسیاری از افراد توصیه میشود و میتوانید در موقعیتهای مختلفی از آن بهره بگیرید. بافت در این کتاب به سرمایه گذاری بر روی تواناییها و استعدادهای فردی تأکید دارد. اینکه افراد در درجه اول برای رسیدن به موفقیت باید بر تواناییهای خود تکیه کنند.
کتاب 125 اصل موفقیت وارن بافت اثر دیوید کلارک و ماری بافت
یکی از کتابهای دیگری که با توجه به اصول کلی بافت تألیف شده است کتاب 125 اصل موفقیت وارن بافت است. این کتاب توسط دیوید کلارک و ماری بافت نوشته شد است. این دو در این کتاب تلاش کردهاند تا با استفاده از مسیر طی شده توسط بافت و اصولی که او در مسیر کسب و کار و سرمایه گذاری خود به کار میگرفت درسهایی را استخراج کنند. اصولی برای افرادی که شاید به تازگی وارد دنیای کسب و کار و سرمایه گذاری شدهاند و یا تصمیم دارند کسب و کار خود را گسترش دهند. در هر صورت این کتاب دارای اصولی کاربردی است که شما در هر موقعیتی میتوانید به آن مراجعه کنید.
کتاب گلوله برفی اثر اشلی شرودر
این کتاب در رابطه با سبک زندگی تجاری وارن بافت و توسط اشلی شرودر نوشته شده است. شرودر یک نویسنده و تحلیلگر بازار سرمایه است. او برای نوشتن این کتاب در حدود 5 سال زمان صرف کرد تا بتواند کتاب کاملی از ابعاد مختلف زندگی بافت تألیف کند. او در طول نویسندگی این کتاب با بیش از 250 تن مصاحبه کرد. کتاب گلوله برفی سرانجام در سال 2008 روانه بازار شد و توانست علاقهمندان بسیاری پیدا کند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات مارک زاکربرگ، استاد شهریار، مارتین لوتر کینگ و چارلز دیکنز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
کتاب مسیر وارن بافت اثر رابرت جی هاگستروم
اگر به دنبالی کتابی هستید که بتوانید در آن از درسهای سرمایه گذاری بافت بخوانید و از تجربیات درخشان و چشمگیر او استفاده کنید این کتاب انتخاب مناسبی برای شماست. کتاب مسیر وارن بافت از رابرت جی هاگستروم تمام قوانینی را که او در مسیر سرمایه گذاری خود به کار گرفته است را بیان میکند. همچنین با بررسی سبد سرمایه گذاری بافت به صورت موردی و تک به تک شما را راهنمایی میکند. این کتاب برای افراد که به تازگی در مسیر سرمایه گذاری قدم گذاشتهاند بسیار مناسب است. حتی اگر مدتی است که در این زمینه فعالیت میکنید فراموش نکنید که یادگیری و مطالعه بیشتر میتواند بابهای جدیدی را به سوی شما بگشاید.
کتاب وارن بافت مدیر اثر رابرت پی مایلز
این کتاب که توسط رابرت پی مایلز نوشته شده است بر خلاف کتابهای قبلی این مقاله بیشتر به بافت به عنوان یک مدیر عامل میپردازد. همانطور که گفتیم کتابهای قبل معرفی شده در این بخش در رابطه با مسیر موفقیت، اصول کسب و کار و سرمایه گذاری بودند و به بافت به عنوان یک سرمایه گذار موفق نگاه میکردند. اما رابرت در این کتاب کاملاً دیدگاه خود را تغییر داده است و بافت را به عنوان یک مدیر عامل که بر شرکتهای بسیاری نظارت دارد نگاه میکند. پس این کتاب یک راهنمای سرمایه گذاری نیست. بلکه در آن در رابطه با مدیریت و مدیران حرفهای خواهید آموخت. بافت علاوه بر اینکه یک سرمایه گذار موفق است یک مدیر حرفهای نیز هست!
سخنان وارن بافت در باب زندگی و موفقیت
در این بخش برخی از جملات انگیزشی بافت در حوزه زندگی، سرمایه گذاری و تلاش برای رسیدن به هدف را میخوانیم.
- زمانی که دیگران حریص هستند ترسو باشید و زمانی که دیگران ترسو هستند حریص!
- نیازی نیست دانشمند موشکی باشید، سرمایه گذاری بازیای نیست که فردی با آی کیو 160 لزوما بتواند فردی با آی کیو 130 را شکست دهد.
- مردم همیشه از من سؤال میکنند کجا باید مشغول کار شوند و من همیشه به آنها میگویم برای کسی کار کنند که بیشتر از همه تحسینش میکنند.
- اگر چیزی را بخری که به آن احتیاج نداری به زودی مجبور میشوی چیزهایی را بفروشی که به آنها نیاز داشتهای.
- مهمترین سرمایه گذاری که میتوانید انجام دهید سرمایه گذاری روی خودتان است.
- این درست نیست که هر چه از درآمدتان باقی میماند را پس انداز کنید. بلکه باید هر چقدر که بعد از پس انداز کردن باقی میماند را خرج کنید.
- یکی از ویژگیهای ثروتمندان واقعی این است که حتی اگر تمام دارایی خود را از دست بدهند میتوانند باز هم آن را به دست آورند.
- مهمترین نکته در زندگی این است که بدانید چه چیزی را میدانید و چه چیزی را نمیدانید.
- چیزی که همین امروز برای شما جذاب است به امید اینکه فردا چیز بهتری خواهید یافت از دست ندهید.
- هر چه رفتار بازار احمقانهتر باشد فرصت بیشتری برای سرمایه گذاران تجاری وجود دارد.
- بهترین راه برای فکر کردن در رابطه با سرمایه گذاری این است که در اتاقی باشید که هیچ کس دیگری در آن نیست و فقط فکر کنید. اگر این راه جواب نداد هیچ راه دیگری نیز جواب نخواهد داد.
- بیست سال طول میکشد تا شهرت به دست آورید اما با پنج دقیقه میتوانید آن را خراب کنید.
مروری بر راز ثروت عظیمی که وارن بافت به دست آورد
جیمز آلتوچر نام نویسنده موفق و بزرگی در کشور آمریکا میباشد. آلتوچر که خود نیز یکی از کارآفرینان موفق محسوب میشود و به سرمایه گذاری علاقه فراوانی دارد همیشه سعی میکند کتابهایی را بنویسد و راز افرادی که توانستهاند از طریق سرمایه گذاری به ثروت عظیمی دست پیدا کنند را برای مردم معمولی روشن کند. اکثر کتابهایی که جیمز آلتوچر مینویسد جز پرتیراژترین کتابها در کشور آمریکا میباشد و مردم علاقه بسیاری به نوشتههای او دارند. یکی از مقالههای جدیدی که جیمز آلتوچر به تازگی منتشر کرده است درباره میلیاردر بزرگ وارن بافت میباشد. می خواهیم در این قسمت در کنار یکدیگر این مقاله معروف را بررسی کنیم. بر اساس نوشتههای ویکی پدیا درباره وارن بافت: ثروت خالص وارن بافت تا سال 2020 چیزی در حدود 89.4 میلیارد دلار آمریکایی میباشد که احتمالاً تا امسال بسیار به آن افزوده شده است.
وارن بافت در حال حاضر در رتبه سوم لیست ثروتمندترین افراد جهان میباشد. جالب است بدانید در سال 2019 دارایی او چیزی حدود 85.3 میلیارد دلار آمریکایی تخمین خورده بود. این موضوع نشان میدهد سالانه نزدیک به 4 میلیارد دلار بر ثروت وارن بافت افزوده میشود. وارن بافت که یکی از خیرین بزرگ آمریکایی نیز شناخته میشود لقب بزرگترین سرمایه گذار در قرن بیستم را در حال حاضر یدک میکشد! برکشایر هاتاوی نام شرکتی است که وارن بافت در آن مشغول فعالیت میباشد. رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل اجرایی نام سمتهایی است که بافت در این شرکت دارد. بافت تصمیم گرفته است برای سرمایه گذاریهایی که در شرکت برکشایر هاتاوی انجام میدهد از سیستم شناور استفاده کند.
نگاهی به صحبتهای جیمز آلتوچر درباره بافت
جیمز آلتوچر میگوید که در سال 2003 بود که تصمیم گرفت در همایشی که بافت برگزار کرده بود شرکت کند. آلتوچر در آن سال به تازگی کارش را آغاز کرده بود و یک صندوق سرمایه گذاری را تأسیس کرده بود. جیمز آلتوچر علاقه بسیاری به بافت داشت بهطوریکه در آغاز کارش سعی میکرد تمام کتابهای او را مطالعه کند و به محض این که بافت مقالهای جدید را منتشر میکند اولین نفری باشد که این مقاله را میخواند. این علاقه منجر به این شد که تصمیم بگیرد اطلاعاتی که درباره بافت از طریق مطالعه کتابها و مقالههایش را به دست آورده است تبدیل به یک کتاب کند.
او شروع به نوشتن کرد و مانند وارن بافت تجارت کنیم را عنوان کتابش قرار داد. این کتاب جیمز آلتوچر در سال 2005 منتشر شد. آلتوچر معتقد است همواره نگاهی متفاوتی نسبت به این کتابی که نوشته است دارد و آن را متفاوت از کتابهای دیگرش میداند. جیمز آلتوچر میگوید به قدری درباره بافت مطالعه کرد که او تبدیل به یک قهرمان افسانهای برایش شد. آلتوچر اضافه میکند که با تمام مطالعاتی که درباره بافت داشته است؛ اما میدانسته آن چه که درباره بافت حقیقت دارد موضوع سادهای نیست. هنگامی که از آلتوچر درباره احساسش هنگام حضور در همیاش بافت پرسیدند او پاسخ داد که بسیار احساس خجالت داشت. اما در کنار آن حس عجیب کنجکاوی نیز بود که از حقیقت بافت و راز موفقیت همیشگی او سر در بیاورد. جیمز آلتوچر همیشه این موضوع را ساده بیان میکند که به بافت و افتخاراتش بسیار حسادت میکند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات انوشه انصاری، بیل گیتس، ویلیام شکسپیر و ارنست همینگوی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
توصیف آلتوچر از همایش بافت
آلتوچر درباره همایش بافت این گونه تعریف میکند که من برنامه ریزی کرده بودم که رأس ساعت پنج صبح در محل همایش باشم. او در خیال خودش فکر میکرد که در آن ساعت اولین نفری است که میخواهد از این همایش بهره ببرد. اما زمانی که به محل همایش میرسد متوجه میشود یک صف طولانی از آدمهایی که مانند او فکر میکردند وجود داشت. بر اساس گفته بافت نزدیک به هزار نفر در جلوی در ورودی همایش صف بسته بودند که زودتر از بقیه بافت را ملاقات کنند.
هنگامی که در ورودی توسط مسئولان باز شد، تمام کسانی که در صف ایستاده بودند به سرعت میدویدند که صندلی مناسبی را پیدا کنند تا بافت را از نزدیک ببینند و صدای او را واضحتر بشنوند. به قدری هجوم مردم به سمت صندلیها عجیب بود که بسیاری از آنها سر میخوردند و بر روی زمین میافتادند و بعد مجدد بلند میشدند و میدویدند.
آن چه در همایش بافت اتفاق افتاد
جالب است بدانید سخنرانی بافت در همایش تنها ده دقیقه به طول انجامید. باقی زمانی که برای همایش در نظر گرفته بودند شرکتکنندهها میتوانستند سؤالاتی که برایشان به وجود آمده است را از بافت و همچنین چارلی مانگر که شریک بافت در سرمایه گذاری میباشد بپرسند. بعد از این که همایش تمام شد و من از محل همایش خارج شدم برای برگشت به هتلم تاکسی گرفتم. راننده تاکسی زمانی که متوجه شد من در همایش بافت شرکت کرده بودم به من گفت که من میدانم خانه بافت در کجا قرار دارد. آیا دوست داری خانه او را از نزدیک ببینی؟ من که از این سؤال او بسیار هیجان زده شده بودم با شوق جواب دادم که آره خیلی دوست دارم.
راننده تاکسی من را به سمت یک بلوک شهرکی برد و یک خانه معمولی را به عنوان خانه بافت به من نشان داد. در جلوی خانه یک ماشین حافظتی پارک شده بود و یک مرد نیز در آن قرار داشت. راننده تاکسی به من گفت که آن مرد هم مأمور محافظت از خانه بافت میباشد. پس از این که آن خانه را به من نشان داد گفت آیا منتظر بودی خانه دیگری را ببینی؟ خانه بافت همین است. سپس به سمت هتل من رانندگی کرد و من را به آن جا رساند. پس از رسیدن به هتل خدمات هتل را از برگشت خودم با خبر کردم تمام شب را خوابیدم و صبح به سمت خانهام حرکت کردم.
اتفاقی که پس از همایش وارن بافت برای جیمز آلتوچر افتاد
در آن سالهایی که درباره بافت میخواندم بسیار خجالت میکشیدم از این موضوع که قدرت این را ندارم افکارم را با افراد دیگر در میان بگذارم. یکی از آشنایان به من گفته بود که در سال 1970 زمانی که سهام شرکت برکشایر هاتاوی ارزش الان را نداشت 200 سهم از این شرکت بزرگ را خریداری کرد. وقتی از او پرسیدم که چه چیزی باعث شد که در آن سال مقداری زیادی از سهام شرکتی را خریداری کنی که ارزش بسیاری نداشت؟ او به من این گونه پاسخ داد که من با تحقیقاتی که داشتم متوجه شدم که بافت یک انسان معمولی نیست و بسیار فرد باهوشی میباشد. پس از این که من 200 سهم از این شرکت را خریدم یک سال بیشتر طول نکشید که سرمایه من دو برابر شد.
در آن سال بسیار احساس ثروتمندی میکردم و از تصمیمی که گرفته بودم خیلی راضی بودم. در همان سال 100 تا از سهامی که خریده بودم را به فروش رساندم و شغلی که همیشه دوست داشتم؛ یعنی رستورانداری را آغاز کردم. نزدیک به بیست سال رستورانی که تأسیس کرده بودم را اداره کردم. اما جالب است بدانی که در حال حاضر 100 سهمی که از شرکت برکشایر هاتاوی را نگه داشتم ارزشی حدود 15 میلیون دلار دارد.
پولی که من با کار کردن بیستسالهام در رستورانی که تأسیس کردم به دست نیاوردم. داستان او برایم جالب بود و از او پرسیدم که در حال حاضر مشغول چه کاری هستی؟ او بسیار به سؤال من خندید و گفت گاهی اوقات را اسکی میکنم و بیشتر وقتم را حسرت این را میخورم که چرا 100 سهم دیگرم از این شرکت را فروختم. اگر آن روز 100 سهمم را نمیفروختم الان با خیال راحت تمام وقتم را اسکی میکردم!
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات جبران خلیل جبران، فرانتس کافکا و عبدالحسین زرین کوب را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نگاهی به افسانههایی که درباره بافت وجود دارد
درباره بافت در کتابها و مقالههای مختلف همواره افسانههای گوناگونی وجود دارد. چند تا از این افسانهها را در کنار یکدیگر مرور میکنیم و بررسی میکنیم که آیا آنها واقعیت دارند یا خیر!
- بافت سرمایه گذاری است که بر روی ارزش سرمایه گذاری میکند. (این باور حقیقت ندارد.)
- وارن بافت بسیار انسان خوبی میباشد. (نمیتوان این باور را بررسی کرد؛ زیرا مهربان بودن در فضای عمومی یک موضوع بسیار بدیهی میباشد.)
- او کسی است که همواره بلند مدت سرمایه گذاری میکند. (این باور حقیقت ندارد.)
- بافت تمامی درآمدی که در حال حاضر دارد را خودش به تنهایی به دست آورده است. (این باور حقیقت ندارد.)
- او در ورزش تیراندازی مهارت بسیاری دارد. (این باور حقیقت ندارد.)
بررسی قانون اول بافت در سرمایهگذاریکردن
برای این که این قانون را بهتر درک کنیم لازم است که یک سری تعریفهای پایه در مبحث سرمایهگذاریکردن را بلد باشیم.
صندوق پوششی چیست و چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم؟
در واقع زمانی که شما دانش لازم برای سرمایهگذاریکردن داراییتان را ندارید استفاده کردن از صندوق پوششی میتواند یک گزینه طلایی برای شما محسوب شود. شما دارایی خودتان را به این صندوقها میسپارید. سپس متخصصانی که در این صندوقها مشغول فعالیت هستند تصمیم میگیرند که دارایی شما را در چه زمینهای سرمایه گذاری کنند. شاید برایتان سؤال به وجود بیاید که این صندوقها چگونه درآمد کسب میکنند؟ در واقع این صندوقها نزدیک به دو درصد از پولی که به آنها سپردید را به صورت سالانه از دارایی شما کسر میکنند. بنابراین راه درآمدزایی آنها به این روش است.
بهعنوانمثال اگر شما یک میلیون از سرمایه خود را به یک صندوق پوششی سپرده باشید، آنها در هر سالی که از این صندوق استفاده میکنید 20 هزار دلار از دارایی شما را برای خود برمیدارند. علاوه بر این آنها بیست درصد از سودی که از طریق سرمایه گذاری دارایی شما به دست میآورند را نیز برای خود برمی دارند. بهعنوانمثال اگر دارایی یک میلیون دلاری شما در این صندوق پوششی از طریق سرمایه گذاری سودی نزدیک به 200 هزار دلار داشته باشد این صندوق 40 هزار دلار از آن را برداشته و به عبارتی 160 هزار دلار از آن را به دارایی شما اضافه میکند.
فرض کنید اگر در یک صندوق پوششی سرمایهای 1 میلیارد دلاری داشته باشید و سرمایه گذاری شما سودی نزدیک به 20 درصد داشته باشد هر سال حدود 40 میلیون دلار از این صندوق پوششی درآمد خواهید داشت! در واقع به همین دلیل است که افراد ثروتمند دائماً ثروتمندتر میشوند.
نگاهی به تعریف بانک
برای این که با مفهوم سرمایه گذاری بیشتر آشنا شویم لازم است که درباره این که بانکها چگونه برای خود درآمدزایی میکنند اطلاع داشته باشیم. جالب است بدانید بانکها با صندوقهای پوششی که پیشتر توضیح دادیم تفاوت چندانی در روش درآمدزایی دارند. زمانی که شما در بانک انتخابی خود یک حساب پس انداز و یا جاری باز میکنید در واقع به این معنا است که شما سرمایه خود را به بانک انتخابی خود قرض میدهید. به صورت روزانه به حساب پس اندازی که باز کردهاید سودی تعلق میگیرد. لازم به ذکر است که اگر یک حساب پس انداز بلند مدت را باز کردهاید مقدار سود پرداختی بانک به شما بسیار بیشتر میشود. اما اگر لازم داشته باشید که به صورت روزانه از دارایی ای که به بانک سپردهاید استفاده کنید این سود بیشتر را از دست خواهید داد.
بانکها داراییهایی که مردم به آنها سپردهاند را به صورت وام به افرادی قرض میدهند که بهعنوانمثال قصد خرید خانه جدیدی را دارند. یا این که میخواهند یک کسب و کار جدید برای خود آغاز کنند. البته وام مسکن از رایجترین وامهایی است که مردم از آن استفاده میکنند. بانک از کسانی که به آنها وام داده است بهره میگیرد. درصد بهرهای که بانکها برای وامهای خود دریافت میکنند از درصدی که به مشتریان خود به عنوان سود میپردازند بیشتر است. این اختلاف درصد منجر به درآمدزایی بانکها میشود. نکته حائز اهمیت درباره صندوقهای پوششی این است که آنها تنها 20 درصد از سود سرمایه گذاری دارایی شما را برمیدارند. اما بانکها در صورتی که حساب شما سرمایه گذاری بلند مدت نباشد صد در صد این سود را برای خود برمیدارند!
تعریف شرکت بیمه برای درک بهتر مفهوم سرمایه گذاری
نحوه درآمدزایی شرکتهای بیمه نیز درست مانند روشی است که بانکها و صندوقهای پوششی استفاده میکنند. شما دارایی خود را به آنها میپردازید و آنها با سرمایهگذاریکردن دارایی شما برای خود درآمدزایی میکنند. تفاوتی که در بین شرکتهای بیمه نسبت به بانک و صندوقهای پوششی وجود دارد در این است که هنگامی که شما دارایی خود را به شرکتهای بیمه میسپارید هرگز نمیخواهید که این دارایی را پس بگیرید. در واقع زمانی شما درخواست این را میکنید که بیمه پول شما را برگرداند که اتفاق ناگواری برای شما افتاده باشد.
اما بانکها تا زمانی میتواند دارایی شما را نگه دارند که شما نخواهید از پول خود استفاده کنید و آن را از بانک خارج کنید. اما تلاش شرکت بیمه همواره در این است که پول شما را هرگز پس ندهد! آنها با داراییهایی که مردم به آنها سپردهاند بر روی موضوعات مختلفی سرمایه گذاری میکنند و تمام سودی که به دست میآورند را نیز برای خود برمیدارند. بنابراین سپردن داراییتان به شرکتهای بیمه هیچ گاه باعث افزایش سرمایه شما نمیشود. شرکتهای بیمه در هر ماه بخشی از داراییهایی که مردم به آنها سپردهاند را بهعنوانمثال به کسانی که درگیر بیماری شدهاند برمیگردانند. هزینههای شناور نامی است که در علم اقتصاد بر روی این دسته از هزینهها گذاشتهاند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پیتر دراکر، آلبرت انیشتین، علی شریعتی و ویکتور هوگو را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نگاهی به موضوع هزینههای شناور
میتوان با استفاده از این هزینههای شناور به درآمدزایی پرداخت. در واقع هزینههای شناور به این گونه است که آن سازمان مبلغ کمتری از مبلغی که به دست میآورد را بازپرداخت میکند. این امکان وجود دارد که شرکتهای بیمه تمامی مبلغی که مردم به آنها سپردهاند را از دست بدهند! در این صورت تنها راهی که برای آنها باقی میماند تا از آن به درآمد زایی بپردازند سرمایه گذاری داراییهای مردم میباشد. یک شرکت بیمه زمانی عملکرد نامناسبی خواهد داشت که بیشتر از آن چه که مردم به آن میسپارند را به آنها پرداخت کند. شرکت بیمهای که عملکرد مناسبی دارد هم شرکتی است که هزینههای شناور آن سر به سر است.
به این معنا که به اندازه همان مبلغی که مردم به آن میسپارند را به خود آنها در شرایط مختلف پرداخت میکند. اما یک شرکت بیمه که عملکرد عالی ای دارد شرکتی میباشد که کمتر از آن دارایی ای که مردم به آن میسپارند را به آنها پرداخت میکند. بهعنوانمثال بیمه سلامت را در نظر بگیرید در واقع افرادی که هیچ گاه دچار بیماری نمیشوند پول خود را از شرکت بیمه هیچ گاه پس نخواهند گرفت. در این صورت این شرکت بیمه علاوه بر این که از داراییهایی که مردم به آن سپردهاند درآمدزایی میکند، از طریق سرمایه گذاری این داراییها نیز درآمد به دست میآورد. جالب است بدانید در حال حاضر بافت در یک شرکت بیمه که عملکرد بسیار عالی ای دارد فعالیت میکند و آن را اداره میکند.
درک عملکرد وارن بافت برای درآمدزایی
شرکتهای بیمه برای این که عملکرد خود را بهتر کنند و درآمد بیشتری به دست آورند از یک سری آمار بهره میبرند. آنها با استفاده کردن از آمار متوجه میشوند که بیمه کردن مردم در کدام زمینه ریسک کمتری دارد. و همچنین با توجه به درصد ریسک آن در پیشامد آن اتفاق چه میزانی را باید به مردم پرداخت کنند. بگذارید یک مثال عالی برای درک بهتر این موضوع را بررسی کنیم.
همان طور که میدانید فردی که 80 سال سن دارد نسبت به افراد جوانی که زیر 30 سال سن دارند باید هزینه بیشتری برای بیمه عمر خود بپردازد. برای این که عملکرد بافت و نحوه درآمدزایی آن را بهتر درک کنید دانستن این مفاهیم ضروری میباشد. نکته مهم درباره شرکتهای بیمه و بانکها این موضوع است که هر دوی آنها تمامی سود حاصل از سرمایه گذاری دارایی شما را برای خود برمیدارند. اما مزیتی که شرکت بیمه نسبت به بانک دارد این است که شرکت بیمه پولی که به آن سپردهاید را بر نمیگرداند مگر این که اتفاق ناگواری برای شما بیفتد.
جمع بندی راز اولی که وارن بافت به وسیله آن به ثروت رسید
- با توجه به مطالب قبلی یاد گرفتیم که صندوقهای پوششی مؤسسههایی هستند که از طریق سرمایهگذاریکردن داراییهایی که به آنها سپردهاید برای خود درآمدزایی میکنند. آنها در واقع بیست درصد از سودی که از سرمایه گذاری بر روی دارایی شما حاصل شده است را به دست میآورند.
- بانکها داراییهایی که به آنها سپردهاید را تا زمانی که آنها را نخواهید پیش خود نگه میدارند. اگر سرمایه گذاری شما در بانک به صورت بلند مدت باشد مقداری سود برای دارایی شما به صورت ماهانه در نظر میگیرند. بانکها تمامی سودی که از طریق سرمایه گذاری دارایی شما به دست آوردهاند از آن خود میکنند.
- عملکرد شرکت بیمه نیز مانند بانک میباشد. شرکتهای بیمه این مزیت را نسبت به بانکها دارند که ممکن است دارایی شما را هرگز به شما برنگردانند.
- یکی از بهترین مدلهای تجاری در جهان همین شرکتهای بیمه هستند.
- جالب است بدانید از طریق راه اندازی یک شرکت بیمه میتوان پنج برابر درآمدی که یک صندوق پوششی به دست میآورد را از آن خود کرد.
- مؤسس یک شرکت بیمه هیچ گاه نگران این موضوع نیست که مردم دارایی ای که به او سپردهاند را بخواهد.
بافت از طریق تأسیس یک صندوق پوششی توانست برای اولین بار درآمدی میلیونی را به دست آورد. پس از این که صندوق پوششی وارن بافت با موفقیت روبهرو شد تصمیم گرفت که بانکهای کوچکی را در سرتا سر شهر تأسیس کند. در ادامه تصمیم گرفت صندوق پوششی ای که از طریق آن به درآمد بسیاری رسیده بود را تعطیل کند. او تمامی درآمدی که از طریق صندوق پوششی و بانکهای خود به دست آورده بود را بر روی راهاندازیکردن یک شرکت بیمه سرمایه گذاری کرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آنتوان چخوف، ایلان ماسک، وارن بافت و آنتونی رابینز را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
مرور قانون دوم وارن بافت در سرمایهگذاریکردن و موفقیت
بافت برای به دست آوردن پول بیشتر مانند مردم عادی وارد بورس نمیشود که سهام خریداری کند و از فروش آن سود کند. او هیچ گاه دغدغه این موضوع را ندارد که سهام فلان شرکت دیروز افت ده درصدی داشته است! و یا این که پیش خود بگوید بهتر است بروم و سهام شرکت اپل را خریداری کنم و در دراز مدت از فروش آن سود بالایی به دست آورم. از نگاه بافت سرمایه گذاران کوچک سرمایه گذارانی هستند که این گونه عمل میکنند. اما عملکرد وارن بافت در سرمایهگذاریکردن این گونه نیست. بر اساس دیدگاه بافت باید همواره در برابر افراد دیگر ریاکشن خاصی از خود نشان دهیم.
او میگوید که میتوانیم با این عمل درآمد خوبی کسب کنیم. بافت میگوید اگر به این روش عمل نکنیم ناگزیر مانند افرادی خواهیم شد که به طور میانگین از بورس هیچ درآمدی به دست نمیآورند. برای بافت این موضوع هرگز اهمیت ندارد که در حال حاضر وضعیت سهام چگونه پیش میرود. او میگوید خرده فروشان دیر یا زود تمام دارایی ای که وارد بازار بورس کردهاند را از دست میدهند. بهعنوانمثال اگر سهامی به ارزش 50 دلار باشد. مردم عادی فکر میکنند که این سهام ارزش خرید دارد و برای خرید آن صف میکشند. اما بافت سرمایه گذاری است که هوشمندانهتر از مردم عادی رفتار میکند.
داستان بافت و شرکت گلدن ساکس
بهعنوانمثال زمانی که شرکت گلدن ساکس با یک بحران مالی بزرگ روبهرو شد در اوایل فروپاشی شرکت ارزش سهام آن به 100 دلار رسیده بود. افراد عادی فکر میکردند که زمان مناسبی برای خرید سهام این شرکت میباشد. اما بافت نه تنها سهام این شرکت را نخرید؛ بلکه با تشویق مردم به خرید این سهام به ارزش خیلی پایینتر آنها را نیز از خرید سهام شرکت گلدن ساکس منصرف کرد.
درس اولی که قبل از سرمایهگذاریکردن باید بدانید
بر اساس نظر وارن بافت برای سرمایهگذاریکردن همواره باید به دنبال شرکتی بگردیم که به مرحله درماندگی رسیده است. در واقع بافت سهام شرکت گلدمن ساکس را وقتی ارزش واقعی آن حدود 50 میلیون دلار بود فقط با 5 میلیون دلار خرید. اگر بافت این سهم را با ارزش واقعی آن میخرید و گلدمن ساکس با ورشکستگی روبهرو میشد چه بر سر بافت میآمد؟ در آن صورت بافت با یک سرمایه گذار عادی هیچ فرقی نمیکرد و سرمایه خود را از دست میداد.
اما کاری که بافت کرد در واقع باعث شد حتی در صورت ورشکستگی شرکت گلدمن ساکس نیز باز در صورت فروش ساختمان شرکت پولی که بر روی آن سرمایه گذاری کرده بود را پس بگیرد. در این صورت احتمال از دست دادن سرمایه برای بافت در واقع صفر بود. بافت با همین روشش توانست جز ثروتمندترین افراد جهان شود. شرکت گلدمن ساکس مجدداً پا گرفت و به خاطر سرمایه گذاری بافت سالانه حدود 500 دلار به آن پرداخت میکرد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات اپرا وینفری، سعدی، دونالد ترامپ و نیما یوشیج را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
نگاهی به مفهوم سهام ممتاز
سهام ممتاز را میتوان نوعی از گواهی مالکیت دانست. هنگامی که یک گواهی مالکیت این ویژگی را داشته باشد که بتوانیم آن را منتقل کنیم به آن سهام ممتاز میگوییم. حقی که سهام ممتاز به سرمایه گذار میدهد در واقع ثابت و محدود میباشد. علت واژه ممتاز این است که هنگام پرداخت سود سهامها در شرکت پرداختن سود سهام ممتاز در اولویت تمام سهمهای دیگر است. این سود باید به طور کامل به سرمایه گذار آن پرداخت شود. اگر به هر دلیلی شرکت به ورشکستگی نیز روبهرو شود باز مجبور است سود سهامهای ممتاز را به سرمایه گذاران آنها پرداخت کند.
برخی از دارندگان سهمهای ممتاز در برخی مجامع در شرکت نیز حق رأی دارند. وارن بافت نیز در شرکت گلدمن ساکس دارای سهام ممتاز بود. این موضوع به این معنی میباشد که در هر صورت حتی ورشکستگی مجدد گلدمن ساکس بافت هرگز سرمایه خود را از دست نمیداد. بافت همواره از این شگرد استفاده میکند تا در تمام اتفاقهایی که ممکن است پیش بیاید ذرهای از سرمایه خود را از دست ندهد! شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که پس از حدود دو سال با پا گرفتن مجدد شرکت گلدمن ساکس سهامی که بافت آن را به قیمت 5 میلیون دلار خریده بود را نزدیک به 5 میلیارد دلار باز خرید کرد.
ادامه داستان وارن بافت با شرکت گلدمن ساکس
شرکت گلدمن ساکس زمانی که مجدد پا گرفت با وجود سهام بالایی که وارن بافت در آن داشت تصمیم گرفتند او را متقاعد کنند سهامی که در دوران رکود این شرکت خریده است را به خود آنها بفروشد. این شرکت پاداش خیلی بزرگی را به بافت پیشنهاد داد. بافت نیز پیشنهاد آنها را پذیرفت و این گونه شد که ظرف دو سال بافت توانست سرمایه 5 میلیون دلاری خود را به سرمایهای حدود 640 میلیون دلار افزایش دهد.
ارزش اصلی سهام بافت در شرکت گلدمن ساکس حدود 540 میلیون دلار بود و صد میلیون دلار دیگر هم پاداشی بود که شرکت به او داده بود. در ادامه بافت با سرمایهگذاریهای مجدد خود بر روی شرکت گلدمن ساکس توانست ثروت باورنکردنی سه میلیارد دلار دیگر را نیز به دست آورد. بنابراین با یک حساب سر انگشتی بافت تنها با سرمایه گذاری بر روی یک شرکت در آستانه ورشکستگی سرمایهای 4 میلیاردی برای خود به دست آورد.
اگر بافت از روش خود برای سرمایه گذاری در شرکت گلدمن ساکس استفاده نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟
در این صورت ممکن بود دو اتفاق برای بافت پیش بیاید:
- در اتفاق اول با احتمال زیادی ممکن بود بافت تمام سرمایهای که در شرکت گلدمن ساکس سرمایه گذاری کرده است را از دست بدهد. این موضوع که بافت به جای خریدن سهام عادی سهام ممتاز این شرکت را خریداری کرد تا حد قابل توجهی توانست این خطر را از سر راه سرمایه گذاری وارن بافت بردارد.
- در اتفاق دوم ممکن بود بافت پس از گذشت دو سال از سرمایه گذاری بر روی شرکت گلدمن ساکس با فروش سهام خود بدون هیچ مذاکرهای با شرکت تنها سود سرمایه خود را به دست آورد. در صورتی که بافت توانست علاوه بر افزایش سرمایه خود صد میلیون دلار دیگر نیز از این شرکت بگیرد.
اعتماد به نفس ویژگی ای درخشان در شخصیت وارن بافت میباشد که باعث شده است او را در تمام معاملههایی که انجام میدهد تبدیل به یک ابرقهرمان کند. این ابرقهرمان توانست علاوه بر سود بالایی که از شرکت گلدمن ساکس به دست آورد این شرکت را نیز از ورشکستگی نجات دهد.
آیا بدون داشتن هیچ سرمایهای باز میتوان؛ مانند وارن بافت سرمایه گذاری کرد؟
در یک کلمه میتوان گفت بله میتوانید. جالب است بدانید وارن بافت از ابتدا با معامله کردن کار خود را آغاز کرده است. بافت هیچ گاه بدون انجام معامله کردن هیچ سهامی از هیچ شرکتی را خریداری نکرده است. بهعنوانمثال اگر روزی با شرکتی برخورد کردید که سهام آن با افت شدیدی رو به روش شده است و شما سهام خوبی در این شرکت دارید.
اگر بخواهید به عنوان یک سرمایه گذار عادی رفتار کنید احتمالاً سهم بیشتری از این شرکت را میخرید که در روزی که ارزش سهام آن رشد کرد سهام خود را بفروشید و سودی کسب کنید. فرض کنید قیمت سهام این شرکت در حال حاضر ده دلار است در این صورت بافت با معامله کردن با شرکت تمام سهامی که دارد را به آنها به ارزش 12 دلار میدهد. او این گونه میتواند در زمان کوتاهی پول نقد خوبی دریافت کند و در زمان دیگری سهام بیشتری از این شرکت را خریداری کند.
اگر به این روش عمل کنید دو حالت ممکن است برای شما و سرمایهتان اتفاق بیفتد. در اولین و بدترین حالت این است که شرکت با ورشکستگی روبهرو شود که در این صورت شما سرمایه اولیه خود را از دست نخواهید داد و آن را مجدد از شرکت پس میگیرید. در دومین حالت شما سود بسیاری از معامله با این شرکت به دست خواهید آورد. به این نوع روش سرمایهگذاریکردن خرید سهام ته سیگاری میگویند. بنجامین گراهام نام فردی بود که برای اولین بار این روش سرمایهگذاریکردن را معرفی کرد و به آن نام داد. او کسی بود که به بافت برای سرمایهگذاریکردن آموزش میداد. اما جالب است بدانید بنجامین گراهام هیچگاه بافت را استخدام نکرد؛ زیرا او یهودی بود و تنها افراد یهودی را در شرکت خود استخدام میکرد.
داستان یکی از معاملههای پرسود بافت
بافت زمانی با شرکتی روبهرو شد که سهام خود را زیر قیمت تسویه برای فروش گذاشته بود. او تصمیم گرفت که سهام بزرگی از این شرکت را خریداری کند. پس از سرمایه گذاری بر روی شرکت وارن بافت با مدیرعامل اجرایی این شرکت ارتباط برقرار کرد. او به مدیرعامل اجرایی این شرکت برای این که بتواند شرکت را سرپا نگه دار مشاوره داد. بافت به مدیرعامل اجرایی این شرکت گفت با خریدی که من انجام دادهام شما هم اکنون پول نقد زیادی در شرکت دارید. حال میتوانید سهام شرکت خود را با قیمت خیلی بیشتری با توجه به قیمت فروش آن برای بازخرید بگذارید. با انجام این کار توسط مدیرعامل اجرایی شرکت قیمت سهام شرکت بالاتر رفت.
در واقع بافت از این موضوع استفاده کرد که اگر سهام کمتری برای فروش باشد و متقاضی برای خرید این سهام بیشتر باشد قیمت سهام نیز افزایش پیدا خواهد کرد. پس از این کار مدیرعامل اجرایی برای خرید سهامی که بافت از شرکت داشت یک قیمت پیشنهاد داد. بافت نیز پیشنهاد مدیرعامل اجرایی را پذیرفت و سهام شرکت را مجدداً به خود شرکت فروخت. در این روش بافت با انجام یک معامله خصوصی با مدیرعامل اجرایی این شرکت توانست به سود خیلی بالایی از شرکتی که در حال ورشکستگی بود برسد. علاوه بر این او توانست با مشاورهای که به مدیرعامل اجرایی داد شرکت را نیز از خطر ورشکستگی نجات دهد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گاندی، جیم ران، فارابی و راکفلر را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
بی پول نگه داشتن بقیه افراد قانون سوم وارن بافت در معامله
وارن بافت بر این باور بود که باید در سرمایهگذاریکردن سایر افراد را بدون پول نگه داریم. درباره این قانون بافت همواره داستان جالبی را از منشی خود تعریف میکند. بافت میگوید که منشی من همیشه مالیات بیشتری نسبت به من به دولت پرداخت میکند. علت این موضوع این است که او از من حقوق میگیرد و من به او حقوق پرداخت میکنم. باقی افراد من را آدم ثروتمندی میدانند؛ زیرا من سهامی از شرکت برکشایر هاتاوی دارم که نزدیک به 80 میلیارد ارزش دارد. تا زمانی که من یک سهام دار محسوب شوم و آن را نفروشم هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنم. جالب است بدانید حقوق رسمی ای که بافت به صورت سالانه به حساب خود میریزد تنها یک دلار میباشد. به همین دلیل است که او حتی نسبت به منشی خود نیز مالیات کمتری به دولت میپردازد.
تنها وظیفهای که بر روی دوش بافت میباشد پرداخت مرتب مالیات شرکتی است که به نام او میباشد. اما با این وجود بافت از تمام روشهای موجود استفاده میکند که مالیات شرکت را نیز تا حد ممکن کاهش دهد. این همان رازی است که باعث شد بافت تا این حد ثروتمند شود. پارلمان کشور آمریکا با وجود طرح بافت سعی کرده است مالیاتی که افراد متوسط جامعه و طبقات بالا پرداخت میکنند را به شدت افزایش دهد.
با افزایش مالیات توسط پارلمان طبقات متوسط جامعه در این صورت سرمایه کمتری در دستان خود دارند تا محصولات مختلفی را خریداری کنند. در این صورت این طبقات جامعه مجبور میشوند برای هر یک دلاری که برای دوران بازنشستگی خود کنار میگذارند ساعتهای طولانی ای را کار کنند. بافت بر این باور است که اگر فرد ثروتمندی محسوب میشوید سعی کنید با درمانده نگه داشتن مردم فضا را برای انجام معاملات بیشتر برای خود باز نگه دارید.
ساخت شخصیت قانون چهارمی که وارن بافت از آن بهره میبرد
میتوانیم وارن بافت را مانند پدربزرگ خود بدانیم و از تمامی جملاتی که درباره سرمایهگذاریکردن و موفقیت گفته است نهایت استفاده را ببریم. یکی از معروفترین جملاتی که بافت در یکی از مصاحبههای خود گفته است این است که: زمانی که قیمت همبرگر پایین است آن را بخرید و از خوردن آن لذت ببرید. من نمیدانم مردم چرا زمانی که قیمت سهام در حال افزایش است برای خرید آن هجوم میبرند!
چارلی مانگر که یکی از دوستان نزدیک و یکی از شریکان بافت به حساب میآمد در زمانها گذشته در یک مصاحبه سکوت خودش را شکست. مانگر در آن مصاحبه از آرزویی که همواره در سر خود میپروراند سخن گفت: تمام چیزی که من از زندگی میخواهم این است که از قبل بدانم در چه زمانی و در چه مکانی قرار است بمیرم. در این صورت هیچگاه در آن زمان به آن مکان نخواهم رفت. اما در واقع زندگی مانند یک بازی میمانند که هرگز نمیتوان آینده آن را پیشبینی کرد. پس بهتر است هیچگاه درباره اتفاقی که قرار است در آینده رخ دهد نگران نباشیم.
به خاطر همین اندیشههای زیبا بود که بافت تصمیم گرفت چارلی مانگر را به عنوان مشاور اصلی مدیران اجرایی خود در شرکت استخدام کند. بعدها چارلی توانست به عنوان رئیس دیگر شرکتها نیز مشغول به کار شود. چارلی نیز هم اکنون به عنوان یکی از میلیاردهای بزرگ در دنیا شناخته میشود. از نگاه چارلی مانگر برای این که به یک معامله گر خوب تبدیل شوید لازم است که حتماً یک مشاور عالی باشید.
از دست ندادن زمان به عنوان قانون پنجم وارن بافت در سرمایه گذاری
وارن بافت یکی از افرادی است که برای کار کردن خود هیچگاه ساعت مشخصی نداشت. او در تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز مشغول کار کردن میباشد. به گفته خود وارن بافت او هر کاری را هر چقدر هم که مهم باشد برای کار کردن رها میکند و مشغول فعالیت کاریاش میشود. جالب است بدانید بافت هیچگاه نمایندگی و مدیریت شرکتهای خودش را به فرد دیگری واگذار نکرد! بافت سعی میکند در وقتهای خالی خود در روز مشغول یادگیری شود. علاوه بر مطالعه بازی کارتی بریج بازی مورد علاقه او میباشد که همواره آن را بازی میکند. وارن بافت در حال حاضر یک زندگی بی نقص و بسیار عالی دارد.
بسیاری از افراد روش زندگی کردن بافت را همیشه مورد تحسین قرار میدهند. از نگاه بافت مطالعه کردن و یادگیری یکی از مورد اطمینان ترین روشهایی است که باعث میشود نسبت به کسانی که با آنها وارد معامله میشوید به وسیله داشتن دانش بیشتر برتری داشته باشید. بازی مورد علاقه وارن بافت نیز یک بازی ذهنی میباشد. اشتیاق و علاقه بافت به آمار و اعداد سبب شده است که او بسیار این بازی را دوست داشته باشد. یاری که همواره بافت را در این بازی همراهی میکند بیل گیتس میباشد. به وسیله تمام این قانونها بود که ما هم اکنون نام بافت را جز ثروتمندترین افراد میبینیم.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات بقراط، استیون هاوکینگ، چه گوارا و نیکولا تسلا را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
سخن پایانی
در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به معرفی یکی از بزرگترین سرمایه گذاران و از افراد ثروتمند جهان پرداختیم. وارن بافت برای بسیاری از فعالان حوزه کسب و کار و سرمایه گذار نامی آشناست. بسیاری از افراد با استفاده از توصیههای او و تجربیاتش در این مسیر توانستهاند به موفقیتهای بزرگ در حوزه سرمایه گذاری و کسب و کار دست پیدا کنند. امیدواریم که این مقاله از دانشگاه کسب و کار برای شما مفید واقع شده باشد. تجربیات خود را در زمینه انواع سرمایه گذاری از جمله بازارهای مالی با ما در میان بگذارید.
منبع: Wikipedia