فاطمه دانشور یکیاز کارآفرینان موفقی است که از جوانی وارد بازار کار شد و در این مسیر پر فراز و نشیب، شکستها و مشاغل مختلفی را تجربه کرد. او فعالیت خود را از شرکت ایران خودرو شروع کرد و پس از آن به صادرات و واردات، تجارت و کارآفرینی روی آورد.
حتی به فعالیت در عرصه سیاست پرداخت و در دورهی چهارم شورای اسلامی شهر تهران کاندید و انتخاب شد. زندگی این بانوی موفق میتواند بهعنوان الگویی برای تمام افرادی که به دنبال موفقیت و کارآفرینی هستند، قرار بگیرد. ما در این مقاله از دانشگاه کسب و کار به بررسی زندگی این کارآفرین نمونه به همراه شرح تلاشها و فعالیتهای او میپردازیم.
بیوگرافی کوتاهی از فاطمه دانشور
فاطمه دانشور از آن دسته بانوان موفقی است که با وجود تمام محدودیتها و موانعی که برای زنان در ایران وجود دارد، توانست پلههای موفقیت را طی کند و در هر زمینهای سرآمد باشد. شرح شکستها و تلاشهای این بانوی ایرانی، میتواند انگیزه کشف استعداد و تلاش در راه موفقیت را در هر انسانی افزایش دهد.
فاطمه دانشور در سال 1353 در تهران متولد شده است و اکنون 48 سال دارد. اصلیت او از سمت پدربزرگ و مادربزرگش به استان مرکزی برمیگردد. خانم دانشور الگوی زندگی خود را مادربزرگش میداند؛ زن مقتدر و قدرتمندی که همیشه از حق مظلومان دفاع میکرد و از هیچ انسان قدرتمند یا صاحبمقامی نمیترسید. او همین ویژگی مادربزرگش را عاملی میدانست که موجب تشکیل موسسه خیریه حمایت از کودکان، زنان و افراد آسیبدیده شد.
دانشور؛ قدم به قدم در مسیر کسب و کار
فاطمه دانشور در مصاحبهای بیان کرده که از کودکی به کار کردن و کسب درآمد علاقهمند بود. او میگوید:
اولین فعالیت من در کودکی، رنگکردن سرامیک و تزیین آن برای کارخانه سرامیک سازی یکی از اقواممان بود. من نیازی به پول نداشتم اما کار میکردم و همیشه 80 درصد آن را پس انداز میکردم. البته همیشه بخش زیادی از پساندازم را به نیازمندان میبخشیدم و حتی تا پیش از ازدواج، سه بار جهیزیه خود را به دیگران بخشیدم.
۱. از استخدام شدن در ایرانخودرو تا استعفا
فاطمه دانشور لیسانس خود را در رشته مدیریت خدمات بهداشتی به پایان رساند و پس از آن در شرکت ايرانخودرو استخدام شد. او در این دوران حقوق نسبتا بالایی داشت؛ اما به گفته خودش، پس از مدتی دچار روزمرگی شد و از کار خود استعفا داد. ایشان علاقه زیادی به کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار شخصی داشت، به همین علت نمیتوانست مشاغل کارمندی و ثابت را تحمل کند. او پس از استعفا، با یکی از دوستانش به صادرات و واردات اسباببازی رویآورد؛ اما شکستخورد. بهطوری که 12 طلبکار هر روز با او تماسگرفته و تقاضای پول میکردند.

۲. سفری که سرنوشت فاطمه را تغییر داد
در همین بین یکی از دوستان فاطمه دانشور که با همسرش آماده سفر به مکه بودند تماسگرفت و از او خواست به جای همسرش که نمیتواند بیاید، با او به حج برود. این سفر تحول عظیمی در خانم دانشور ایجاد کرد و باعث شد کمک و توجه خداوند را بیش از گذشته احساس کند. او در همانجا با خداوند عهد میبندد که اگر مشکلاتش حل شود و در مسیر کسب درآمد موفق شود، یک چهارم از درآمد خود را به خیریه اهدا کند. این امر، هستهی اولیه تشکیل موسسه خیریه مهرآفرین را در ذهن فاطمه دانشور ایجاد کرد.
۳. تاسیس شرکت سپهر آسیا
او پس از بازگشت از حج و در گیرودار تلاش برای گرفتن وام و پرداخت بدهیهای خود، با همسرش مهرداد اکبریان آشنا شد و با هم ازدواج کردند. آنها پس از مدتی در سال 1382، شرکت مشترکی به نام سپهر آسیا تاسیس کرده و فعالیتهای تجاری خود را آغاز میکنند.
به گفته خانم دانشور، هردوی آنها در این مدت از ساعت 8 صبح تا 11 شب کار میکردند و جنبههای تجارتِ مواد معدنی، پوشاک و ابزار و یراق را بررسی میکردند. پس از مطالعات و مذاکرات فراوان، به تجارت مواد معدنی روی آوردند و شرکت سپهر آسیا یک شرکت معدنی – تجاری شد که تولید و صادرات مواد معدنی را برعهده داشت. این شرکت هماکنون سه معدن فعال در کرمان، زنجان و سمنان دارد.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات فرانسوا ولتر، کارلوس اسلیم، مایکل کین و آرش فردوسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
فعالیتهای خیرخواهانه فاطمه دانشور
خانم دانشور که از ابتدا، کمک به نیازمندان و دفاع از مظلوم را هدف اصلی خود قرار داده بود، در سال 1384 موسسهی خیریه مهرآفرین را تاسیس کرد. او و همسرش تا یک سال، بخشی از درآمد شرکت را بدون هیچ حمایت و پشتوانهای خرج خیریه میکردند. از آنجایی که فاطمه دانشور در رشتهی مدیریت تحصیل کرده بود، به شیوهای نوین و سازماندهی شده به مسئله نیکوکاری پرداخت.
فاطمه دانشور تمرکز موسسه را بر خانوادههای بد سرپرست، کودکان کار و دانشآموزان محروم از تحصیل قرار داد.
۱. استفاده از خانه پدری برای اسکان کودکان بی سرپرست
فاطمه دانشور پس از مدتی، منزل پدریاش را به کودکان بیسرپرست اختصاص داد. آنها هماکنون در این منزل زندگی میکنند و امکانات رفاهی زیادی اعم از تحصیل، یادگیری هنر، موسیقی، خواندن کتاب و تفریحات مشخص دارند. خانم دانشور با فعالیتهای خیرخواهانهی خود کودکان بسیاری را تحت پوشش خود قرار داده و گاه با کمکهای مردمی و گاه با درآمد خود، نیاز آنها را تامین میکند.
ایشان علاوه بر کمکهای مستقیم، به ساخت مدرسه در مناطق محروم میپردازد و شعبههای موسسه مهرآفرین را در شهرهای دیگری مانند زاهدان، تبریز، کرمان و سیستان و بلوچستان نیز تاسیس کرده است.

۲. کمک به خانوادههایی که درگیر سانحه شدند
اگر به صفحه اینستاگرام فاطمه دانشور که با همین نام وجود دارد نگاهی بیندازید، پست و استوریهای متعددی از سفرهای استانی و کمک به کودکان، خانوادههای نیازمند و ساخت مدرسه و بیمارستان میبینید. ایشان علاوه بر تمام این فعالیتها، در مواقع خاصی مانند زلزله، سیل یا ریزش ساختمان به آن مناطق سفر کرده و با هزینه شخصی و کمکهای مردمی به خانوادههای درگیر کمک میکند و اقلام ضروری و موادغذایی آنها را تامین میکند.
اگر شما هم به فعالیتهای خیرخواهانه علاقه دارید، با مراجعه به صفحه ایشان میتوانید از این امور آگاهی یابید و در صورت تمایل مبالغی را به کارتهای موسسه واریز کنید.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات آلینوش طریان، سرگی برین، سام والتون و آلن تورینگ را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
فعالیتهای سیاسی فاطمه دانشور
خانم دانشور مدتی در سمت رئیس کمیسیون اخلاق کسب و کار فعالیت کرد. همچنین در یک دوره مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی و عضویت در هیئت رئیسه شورای بانوان بازرگان را برعهده داشت. او در آخرین دورهی انتخابات اتاقهای بازرگانی شرکت نکرد، چون بنابر گفتهی خودش ساختار آن آفات و مشکلاتی داشت که قابل درمان نبود و از آنجا که نتوانسته بود به اهداف و برنامههای مدنظر خود برسد، از شرکت مجدد در آن خودداری کرده بود.
ایشان در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران که در سال 1392 برگزار شد، در فهرست اصلاحطلبان نامزد شد و توانست به شورای شهر راه پیدا کند. در این مدت جنجالهایی پیرامون ثروت و وضع درآمد ایشان ایجاد شد و براساس نظر عدهای، ثروتمندترین عضو شورای شهر شناخته شد.
عوامل کسب موفقیت فاطمه دانشور از دیدگاه خودش
خانم دانشور عقیده دارد که در مسیر موفقیتش، پول نقش چندانی نداشت. به عقیدهی او، سرمایه اصلی انسان درون خودش است و ستون اصلی آن تلاش و اندیشه است. علاوه بر این، توکل بر خدا، پشتکار، هدفمند بودن، امیدواری، ریسک پذیری و تجربه داشتن در مسیر کار به انسان کمک میکند و مانع شکستش میشود.
او فعالیت در رشته تحصیلی و علاقهمند بودن به آن را عامل موفقیت خود در تجارت و مدیریت میداند. خانم فاطمه دانشور علاوه بر لیسانس مدیریت بهداشتی، کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریتِ بازرگانی از دانشگاه تهران کسب نموده است.

توصیههای فاطمه دانشور خطاب به زنان و کارآفرینان
اکثر مردم، موفقیت را به شانس نسبت میدهند، در حالی که اینطور نیست. در مسیر موفقیت، خواستن مهمترین چیز است.
خیلیها میخواهند معمولی زندگی کنند و با ماهی چند میلیون حقوق کارمندی و ثابت، روزگار خود را بگذرانند. این آدم همینقدر میخواهد و آن را به دست میآورد. ولی بعضیها میخواهند کارآفرین باشند و چند هزار کارگر داشته باشند. وقتی که انسان میخواهد، باید حرکت کند و شما وقتی حرکت میکنید، با افرادی روبهرو میشوید که مسیر زندگیتان را تغییر میدهند. این موضوع، برای فردی که ایستاده است به وجود نمیآید، چون نخواسته تغییری در زندگیاش ایجاد کند.
دخترها از تجارت نترسید. وقتی مقروض میشوی، چکهایت برگشت میخورد و در بحران قرار میگیری، ناامید نباش و به کارت ادامه بده. این توصیهای است که خطاب به دختران جوانی میگویم که قصد ورود به تجارت را دارند؛ خودم بارها طعم ورشکستگی را چشیدهام؛ اما به زنان توصیه میکنم که از انجام کارهای بزرگ اقتصادی نترسند. من ترس زنان را مانعی برای ورود آنان به کار و تجارت میدانم.
نگاهی کوتاه به مصاحبهی فاطمه دانشور
در قسمتهای بعدی میخواهیم بخشی از مصاحبهای که خانم فاطمه دانشور این کارآفرین موفق عرصه معدن انجام داده است را در کنار هم بخوانیم. تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.
جرقه کارآفرین شدن چگونه در ذهن شما روشن شد؟
من تنها در چند سال اخیر متوجه این موضوع شدم که من یک کارآفرین هستم. در تمام طول زندگیام هرگز به این موضوع فکر نکردم که یک کارآفرین باشم. من برای رسیدن به اهدافی که برای خودم تعیین کرده بودم به پول نیاز داشتم. زمانی که تصمیم گرفتم کار کردن را به صورت جدی آغاز کنم، هیچ پولی در دستانم نداشتم.
از طریق ارتباطهای سالم مختلفی که از قبل شکل داده بودم در زمانی که تنها سرمایه من فقط 600 هزار تومان بود، با استفاده کردن از روش ارتباط مؤثر این امکان را برای خودم به وجود آوردم که وارد پروژهای شوم که ارزش آن حدود 7 میلیارد بود.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات پائولو کوئلیو، زکریا رازی، ماری کوری و توماس ادیسون را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
چگونه با سرمایهای اندک گامی به این بزرگی برداشتید؟
مدیریت خدمات بهداشتی رشتهای بود که در مقطع کارشناسی تحصیل کردم. پس از اتمام دوره، تصمیم گرفتم به سرعت وارد دوره کارشناسی ارشد شوم و رشته مدیریت بازرگانی را انتخاب کردم. اما به زودی متوجه شدم که تفاوت چندانی میان این دو رشته وجود ندارد و اطلاعات جدیدی کسب نکردم.
بنابراین، تصمیم گرفتم به جای ادامه تحصیل، وارد بازار کار شوم. یکی از دوستانم موفق شد من را در شرکت ایران خودرو مشغول به کار کند و چند سال را در آنجا گذراندم. قوانین و ضوابط خاصی در این شرکت حاکم بود که باعث شد من به فردی با تجربه و مقاوم تبدیل شوم. اما پس از مدتی، احساس کردم که کار در این شرکت دیگر مرا راضی نمیکند.
وقتی این موضوع را با دوستانم در میان گذاشتم اکثر آنها بر این باور بودند که به نفع من نیست از آن شرکت بیرون بیایم. اما من استعفا دادم و با این کار متوجه شدم که من جسارت انجام دادن هر کاری را دارم؛ چرا که من قدم گذاشتن در راهی را انتخاب کردم که از عاقبت آن هیچ اطلاعی نداشتم.
بعد از استعفا از شرکت ایران خودرو مشغول چه کاری شدید؟
در آن زمان، تمام سرمایهام حدود 3 میلیون تومان بود که از کار در شرکت ایران خودرو جمع کرده بودم. با کمک یکی از دوستانم که در حوزه واردات فعالیت میکرد، وارد کار واردات اسباب بازی شدم. اما این تصمیم اشتباه باعث شد تمام داراییام را از دست بدهم. پس از شناسایی و اصلاح اشتباهاتم، دوباره کارم را آغاز کردم، اما بار دیگر با شکست مواجه شدم و شرایط مالیام به قدری بد شد که روزانه حدود 12 طلبکار با من تماس میگرفتند. خانوادهام از این مشکلات بیخبر بودند.
در آن روزها، یکی از دوستانم از من خواست که در سفر حج به جای همسرش او را همراهی کنم. من این پیشنهاد را قبول کردم و نزدیک به 100 دلار برای خرید سوغاتی برای خانوادهام بردم. این سفر به من کمک کرد تا بیشتر حضور خدا را در زندگیام احساس کنم.
روز آخر سفر، آرزوها و خواستههایم را در دفترچهای نوشتم و از خدا خواستم که مشکلاتم برطرف شود. به او قول دادم که اگر مشکلاتم حل شود، هر ماه یک چهارم از درآمدم را به امور خیریه اختصاص میدهم. شاید آن روز را بتوان آغاز مؤسسه مهرآفرین دانست و اینگونه بود که من به فاطمه دانشور مهرآفرین تبدیل شدم!
وقتی به تهران رسیدید مشکلاتتان با طلبکاران را چگونه برطرف کردید؟
پس از دو هفته به تهران آمدم و تصمیم گرفتم با یکی از طلبکارانم که فکر میکردم فردی بسیار خشن است، ملاقات کنم. به طور غیرمنتظرهای، او دیگر از من پولی طلب نکرد و تمام چکهایی که داشتم را به من بخشید. علاوه بر این، یک شرکت مبله به من داد و گفت که مشغول به کار شوم و هر زمان که توانستم، قرضم را پس بدهم.
از آنجا که در آن زمان هیچ سرمایهای برای شروع کار نداشتم، به یکی از دوستانم که صندوق قرضالحسنهای را اداره میکرد، مراجعه کردم و از اهدافم برای او گفتم و درخواست کمک کردم. در همین جا بود که با همسرم آشنا شدم. همسرم نیز در آن زمان با مشکلاتی در کارش مواجه بود. ما در همان سال با یکدیگر ازدواج کردیم و تصمیم گرفتیم شرکت بازرگانی سپهر آسیا را تأسیس کنیم.
در این شرکت، هر کالایی که در حوزه واردات و صادرات بود را تحت پوشش قرار میدادیم و سفارشهای زیادی دریافت میکردیم. در میان این سفارشها، سنگ آهن نیز وجود داشت که هر بار به آن توجه نمیکردیم!
خانم فاطمه دانشور، چرا سفارشهای سنگ آهن را نادیده میگرفتید؟
در آن زمان، فکر میکردم کار با سنگ آهن سودی برای من نخواهد داشت. در سالی که در تلاش برای دریافت کارت بازرگانی خود بودم، با فردی آشنا شدم که در تلاش برای صادرات سنگ آهنهای خود بود اما موفق نمیشد.
این شخص یکی از معتمدترین افراد در بازار حوزه خود بود و من و همسرم با مهارتهای فن بیان و مذاکرهامان توانستیم او را قانع کنیم تا به صورت قرضی باری به ارزش حدود 4 میلیارد تومان به ما بسپارد.
این فرد هیچ هزینهای از ما درخواست نکرد و ما همچنین هزینه حمل و نقل بار را به صورت قرضی انجام دادیم. هزینه حمل و نقل تا بندرعباس در آن سال حدود یک میلیارد تومان بود و برای انجام این کار به 7 میلیارد تومان سرمایه نیاز داشتیم.
با این حال، ما تنها با 600 هزار تومان، که صرف هزینه رفت و آمد من شد، این کار را به پایان رساندیم. در نهایت، موفق شدیم بار را به مقصد تعیین شده برسانیم و به خاطر خوش وقتیمان پاداشی نیز دریافت کردیم. پس از اتمام این کار، از سود فراوانی که به دست آوردیم، هزینههای قرضی را که خرج کرده بودیم، بازگرداندیم.

سرمایهای که به دست آوردید را صرف چه کاری کردید؟
تصمیم گرفتم با سرمایهای که به دست آورده بودم، قولی که به خداوند داده بودم را عملی کنم و مؤسسهای به نام مهرآفرین تأسیس کردم. هدف این مؤسسه تحت پوشش قرار دادن کودکان کار و کودکانی بود که سرپرست مناسبی ندارند.
تلاش من در این مؤسسه بر این بود که به این کودکان مهارتهای مختلفی آموزش دهم و آنها را به صورت حرفهای وارد بازار کار کنم. به زودی پس از شروع فعالیت مؤسسه، پدرم از دنیا رفت. من خانه پدریام را از وارثان خریدم و سهم آنها را پرداخت کرده و تمام خانه را به مؤسسه مهرآفرین اختصاص دادم. همسرم در این مسیر بهترین همراه و مشوق من بود.
با حمایتهای همسرم، توانستم شعبههای مهرآفرین را در مناطق محروم مختلفی از جمله مشهد، سیرجان، بندرعباس، کرمان، تبریز و خرمآباد تأسیس کنم. مأموریتی که برای خودم در این مؤسسه تعریف کرده بودم، توانمندسازی کودکان کار و بدسرپرست و همچنین آموزش مهارتهایی به مادران آنها بود تا بتوانند کسب درآمد کنند.
نقش شما در شرکت سپهر آسیا چیست؟
علاوه بر رهبری شرکت سپهر آسیا به عنوان مدیرعامل، نقشی کلیدی در پیشبرد اهداف این مجموعه ایفا میکنم. تخصص من در اکتشاف و بهرهبرداری از معادن، ما را قادر ساخته تا با معدنکاران کوچک و محلی که به دنبال راهنمایی و پشتیبانی هستند، همکاری موثری داشته باشیم.
ما در سپهر آسیا، با در اختیار گذاشتن امکانات استخراج، فرآوری و تجهیز معادن، به این معدنکاران کمک میکنیم تا پتانسیل بالقوه معادن خود را به واقعیت تبدیل کنند. این امر نه تنها به نفع معدنکاران، بلکه به نفع کل زنجیره تامین مواد معدنی و در نهایت، اقتصاد کشور خواهد بود.
آیا خود را به عنوان یک کارآفرین موفق میشناسید؟
کارآفرینی برای من، سفری بیانتها به سوی قلههای موفقیت است. هرگز به دستاوردهای خود اکتفا نمیکنم و همواره در پی فتح قلههای بلندتر و دستیابی به اهدافی فراتر از آنچه تاکنون به دست آوردهام هستم. معتقدم زنان در دنیای کارآفرینی، با وجود موانع و تبعیضهای گاه غیرقابل باور، به موفقیتهای چشمگیری دست مییابند. در حالی که مردان اغلب از مزایای “شانس” و “حمایتهای بیدریغ” بهره میبرند.
زندگینامه دیگر افراد موفق: اگر به مطالعه زندگینامه افراد موفق علاقه دارید توصیه میکنیم مقالات گرنت کاردون، اپرا وینفری، لری الیسون و جک دورسی را در رسانۀ دانشگاه کسب و کار بخوانید.
دلیل اصلی موفق شدن فاطمه دانشور چیست؟
بارها بهخاطر زن بودن، چه در عرصه سیاست و چه در تجارت و بازرگانی مورد بیتوجهی قرار گرفتم. در اتاق بازرگانی تنها زنی بودم که ریاست بخش خاصی را برعهده داشت و همین موجب شده بود هر بار قصد سخن گفتن یا پیشنهاد دادن را داشتم، عدهای مانع شوند و به من بیتوجهی کنند. آنها میخواستند من را خسته و دلسرد کنند تا استعفا دهم!
با این حال شکستها و طردشدن او از سمت اجتماع، مانع تلاش و ادامه مسیرش نشد. او هم اکنون از موفقترین زنان ایران است که هم تجارت میکند و هم در فعالیتهای نیکوکاری، کارنامهای درخشان دارد.
جمع بندی
فاطمه دانشور، کارآفرین و بنیانگذار مؤسسه مهرآفرین، با تحصیلات در رشته مدیریت خدمات بهداشتی و بازرگانی، پس از تجربههای چالشبرانگیز در بازار کار به تأسیس مؤسسهای برای حمایت از کودکان بیسرپرست و کار پرداخت. او با سرمایهای که به دست آورد، به آموزش مهارتهای حرفهای به این کودکان و توانمندسازی مادران آنها پرداخت. پس از فوت پدرش، خانهاش را به مؤسسه اختصاص داد و شعبههایی در مناطق محروم تأسیس کرد. فاطمه دانشور به عنوان یک الگوی موفق در حوزه کارآفرینی و خیریه شناخته میشود.نظر شما درباره این بانوی موفق چیست؟ آیا تا پیش از این مقاله، شناختی از ایشان داشتید؟
منبع: Wikipedia
سوالات متداول
فاطمه دانشور چگونه مؤسسه مهرآفرین را تأسیس کرد و هدف آن چیست؟
فاطمه دانشور مؤسسه مهرآفرین را با هدف حمایت از کودکان بیسرپرست و کار تأسیس کرد. او به آموزش مهارتهای مختلف به این کودکان و توانمندسازی مادران آنها برای کسب درآمد پرداخت.
فاطمه دانشور چه چالشهایی را در مسیر کارآفرینی خود تجربه کرده است؟
فاطمه دانشور در مسیر کارآفرینی خود با چالشهایی از جمله شکستهای مالی و مشکلات در تأمین سرمایه مواجه شده است. او همچنین با فقدان پدرش و مسئولیتهای جدید ناشی از آن روبرو شد.
فاطمه دانشور چه تأثیری بر جامعه و بهویژه بر زندگی کودکان کار و بیسرپرست گذاشته است؟
فاطمه دانشور با تأسیس مؤسسه مهرآفرین و ایجاد شعبههایی در مناطق محروم، به توانمندسازی کودکان کار و بیسرپرست و آموزش مهارتهای شغلی به آنها و مادرانشان پرداخته و به بهبود شرایط زندگی و آینده این افراد کمک کرده است.
مقاله کاملی بود لذت بردم
واقعا خانم دانشور الگویی هستن برای هر زن ایرانی
از قسمت توصیههایی که خانم دانشور داشتن خیلی لذت بردم
بسیار عالی و آفرین بر این پشتکار ایشان قطعا الگوی بسیاری از زنان و حتی مردانی هستند از شکست در کار و تلاششون می ترسند..